مثال ضرر در بورس


حد ضرر تریلینگ

علت نوسانات بازار مسکن چیست؟

با وجود آنکه سهم غالب در بازار مسکن شهر تهران از خانه‌های بالای یک میلیارد تومان به واحدهای بیش از ۲ میلیارد تومان رسیده، معاملات نسبت به سال گذشته دو برابر شده و این نشان می‌دهد رشد قیمت‌ها نه تنها تاثیری در کاهش معاملات ندارد بلکه در خلاء قوانین مالیاتی، هیجانات سفته‌بازی و سوداگری در بازار ملک همچنان حکمفرما است. کارشناسان دلایلی همچون انتظارات تورمی، کاهش بازدهی بورس و رشد قیمت نهاده‌های ساختمانی را در رونق مسکن موثر می‌دانند.

به گزارش تحریریه، تیرماه امسال بیش از ۶۷ درصد معاملات مسکن در تهران مربوط به خانه‌های بالای ۲ میلیارد تومان بوده و حدود ۸۰ درصد را واحدهای گرانتر از ۱.۵ میلیارد تومان در بر گرفت.

تیرماه سال گذشته که سطح قیمت‌ها کمتر از مقطع فعلی بود خانه‌های بالای یک میلیارد تومان سهم ۸۰ درصدی از معاملات داشتند. تیرماه پارسال ۵۰۷۱ معامله در تهران منعقد شد که امسال به ۱۰ هزار و ۲۹۴ فقره رسیده است. در واقع اگرچه قیمت‌ها بالا رفته اما خرید و فروش دو برابر شده است.

طبق شاخص بانک مرکزی، اولین ماه از تابستان امسال قیمت هر متر مسکن در پایتخت به ۴۱ میلیون و ۷۰۴ هزار تومان رسیده که نسبت به ماه قبل ۵.۸ درصد و در مقایسه با ماه مشابه سال قبل ۳۹ درصد رشد داشته است. معاملات نیز نسبت به خرداد امسال ۲۶ درصد کاهش یافته اما در مقایسه با تیر پارسال ۱۰۳ درصد رشد نشان می‌دهد.

نمایه‌های مذکور گویای آن است که افزایش سطح قیمت ملک در تهران نه تنها تاثیری در افت معاملات نمی‌گذارد بلکه به عنوان یک عامل هیجانی منجر به رشد تمایل به سرمایه‌گذاری در این بازار می‌شود.

افزایش ۵۶ درصدی معاملات واحدهای بالای ۲۰ سال

جنس معاملات بازار مسکن از نوع سرمایه‌گذاری است اما توان تقاضای مصرفی در سوق یافتن مسیر سرمایه تاثیر می‌گذارد. به طور مثال اگرچه بنا به گفته واسطه‌های ملکی متقاضیان مصرفی خرید ملک حضور پررنگی در این بازار ندارند، آمار توضیح می‌دهد که سهم واحدهای بالای ۲۰ سال ساخت از ۱۳.۱ درصد در تیرماه سال گذشته به ۲۰.۵ درصد رسیده و در واقع نسبت به سال گذشته ۵۶ درصد رشد داشته است. این نمایه از یک طرف کاهش توان تقاضای مصرفی را به تصویر می‌کشد و از طرف دیگر می‌تواند نشانه‌ای از کاهش تزریق واحدهای کلیدنخورده به بازار باشد.

بر اساس برخی آمارهای غیررسمی، ساخت و ساز در شهر تهران به حدود ۲۰۰۰ واحد در ماه رسیده و این در حالی است که اوایل دهه ۹۰ ماهیانه حدود ۲۰ هزار واحد در تهران تولید می‌شد. سهم واحدهای کلیدنخورده از کل معاملات در تهران به حدود یک پنجم رسیده، حال آنکه اغلب متقاضیان خرید در جست‌وجوی واحدهای نوساز هستند اما توان خرید ندارند.

بررسی‌ها ‌نشان می‌دهد اولویت عمده خریداران، واحدهای ارزنده و فول امکانات است اما سهم واحدهای قدیمی از معاملات، هر ماه افزایش پیدا می‌کند. در واقع تطبیق توان واقعی با سطح قیمتها به مسیر سرمایه‌گذاری در بازار ملک سمت و سو می‌دهد.

افزایش تمایل به سرمایه‌گذاری در بازار مسکن شهر تهران باعث شد تا این بخش در سه ماه گذشته با سه رشد متوالی ۶.۱ درصد، ۸.۴ درصد و ۵.۸ درصدی قیمت مواجه شود. این روند صعودی در شرایطی رقم خورده که بازار در پیک جابه‌جایی قرار داشته اما نمی‌توان تاثیر انتظارات تورمی، رشد قیمت مصالح ساختمانی و اثر ریسک‌های غیراقتصادی را بر بازار مسکن نادیده گرفت. به نظر می‌رسد با توجه به ثبات نسبی قیمت ارز، افت بازار بورس و کاهش قیمت خودرو بخشی از سرمایه‌ها به منظور حفظ ارزش دارایی به سمت بازار مسکن آمده است.

برخی گزارشهای غیررسمی نشان می‌دهد در ۱۳ روز ابتدای مردادماه نیز به دلیل رکود بازارهای خودرو و بورس، بازار مسکن از رونق نسبی برخوردار است. در مرداد میانگین قیمتهای پیشنهادی هر متر مربع ۴.۱ درصد در مقایسه با تیرماه رشد نشان می‌دهد. برآورد فعالان بازار مسکن این است که تعداد معاملات نیز در سطح بالای ۱۰ هزار فقره باقی بماند و این شرایط تا پایان شهریورماه حکمفرما خواهد بود.

دو خلاء قانونی درخصوص مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر خانه‌های خالی، شرایط عمومی بازار مسکن را به نفع سفته‌بازان و به ضرر مصرف‌کنندگان حفظ کرده است. از حدود سه سال قبل که قوانین مذکور توسط دولت و مجلس مطرح شد تا کنون به دلیل نبود زیرساخت‌ها و داده‌های کافی شکل اجرایی به خود نگرفته است. بر اساس آخرین آماری که سازمان امور مالیاتی ارایه داده علیرغم آنکه ۵۶۸ هزار واحد خالی از سکنه در ۹ ماهه ابتدای سال گذشته شناسایی شده میزان دریافت مالیات از این واحدها در سه ماهه نخست امسال فقط ۵ میلیون ۸۰۰ هزار تومان بوده است.

ظرفیت بازار مسکن در اطراف تهران تکمیل شده است

سعید لطفی ـ کارشناس بازارمسکن در تشریح وضعیت فعلی این بازار به ایسنا می‌گوید: وضعیت سفته‌بازی و سوداگری که هم‌اکنون در بازار ملک مشاهده می‌کنیم ناشی از عواملی همچون تورم، رشد قیمت ارز، تلاطمات بازارهای موازی و کمبود ساخت و ساز، بخصوص در هشت سال اخیر است.

وی گفت: اقداماتی همچون مالیات خانه‌های خالی و مالیات برعایدی سرمایه می‌تواند تا حدودی جلوی سفته بازی را بگیرد. اما قطعا این برنامه‌ها باید با مکمل عرضه متناسب با تقاضا تلفیق شود. یعنی ساخت و ساز رشد کند تا تعادل در بازار ایجاد شود.

فشار تقاضای مسکن به شهرهای اطراف کشیده شد

لطفی تاکید کرد: آنچه در کف بازار مسکن مشاهده می کنیم این است که فشار تقاضایی در کلانشهرها بخصوص شهر تهران برای مسکن وجود دارد. این تقاضا اگر به صورت خرید یا اجاره پاسخ داده نشود منجر به پدیده‌هایی مثل حاشیه‌نشینی، بدمسکنی، بافتهای ناکارآمد، مهاجرت به حومه و غیره می‌شود. البته به نظر می‌رسد ظرفیت شهرهای اطراف هم تکمیل شده و قیمت مسکن در این مناطق نیز افزایش قابل توجهی داشته است.

به گفته لطفی، دولت طرح نهضت ملی مسکن با هدف ساخت سالیانه یک میلیون واحد را برنامه‌ریزی کرده اما ظاهرا این برنامه با چالشهایی مواجه است که مهمترین آن به عدم واریز آورده ناشی از کمبود توان متقاضیان مربوط می‌شود. این در حالی است که با تورم بیش از ۵۰ درصدی در نهاده‌های ساختمانی مواجه هستیم. دولت اعلام کرده در ماه‌های آینده ۱۰۰ هزار واحد را به مرحله افتتاح می‌رساند اما شاید این تعداد جوابگوی تقاضای موثر در بازار مسکن نباشد.

این کارشناس بازار مسکن با طرح این پیشنهاد که دولت تسهیلات مناسبی در اختیار بخش خصوصی به منظور تولید مسکن قرار دهد گفت: کاهش هزینه‌های صدور پروانه، کاهش مالیات بر ساخت و ساز، ایجاد مالیات بر سوداگری، کنترل قیمت نهاده‌های ساختمانی و ارایه مشوقهایی به سازندگان می‌تواند روند ساخت و ساز را از حالت نزولی به صعودی برساند. در آن صورت می توان امیدوار بود که در میان‌مدت، ثبات نسبی در بازار مسکن ایجاد شود.

مدیرکل ارتباطات و اموربین‌الملل مخابرات: ادامه مخابرات با این روند فاجعه بار است

مدیرکل ارتباطات و اموربین‌الملل مخابرات: ادامه مخابرات با این روند فاجعه بار است

لایو اینستاگرامی «در مسیر توسعه، چالش‌ها و راهکارها» به میزبانی آرش سروری به همراه محمدرضا بیدخام، مدیرکل ارتباطات و امور بین‌الملل حوزه ارتباطات برگزار شد که در این لایو به بررسی چالش‌ها و راهکارهای توسعه مخابرات ایران پرداخته شد.

به گزارش خبرگزاری برنا از آذربایجان‌غربی، محمدرضا بیدخام در این گفت‌وگوی زنده اینستاگرامی عنوان کرد ادامه کار مخابرات با این روند فاجعه بار است.

به گزارش پیوست، محمدرضا بیدخام، مثال ضرر در بورس مدیرکل ارتباطات و امور بین‌الملل مخابرات، حوزه ارتباطات را از نظر تاریخی به سه دسته تقسیم کرد و گفت: این حوزه را می‌توانیم به ۳ بخش زمانی تقسیم‌بندی کنیم. بخش اول دوره پیش از انقلاب، بخش دوم از سال ۵۷ تا سال ۸۸ و بخش سوم از سال ۸۸ تا کنون.

به گفته او، بیشتر زیرساخت‌های ارتباطی مخابرات را تکنولوژی‌های قدیمی مربوط به دوره منتهی به سال ۵۸ تشکیل می‌دهد.

بیدخام در ادامه توضیح داد: با توجه به تغییر نیاز و خواسته‌های مشتریان، از سال ۵۸ ما شاهد تغییراتی در حوزه ارتباطات بودیم. این تغییرات به نحوی بود که در سال‌های ۶۰ تا ۶۳، تلفن به عنوان یک کالای لوکس در دسترس بود و قیمت تلفن تا اواخر دهه ۷۰ با قیمت یک واحد آپارتمان در تهران برابری می‌کرد.

در ادامه مدیرکل ارتباطات و امور بین‌الملل مخابرات ضمن تشکر از خدمات محمد غرضی برای ایجاد تحول در مخابرات، گفت: در دو مبحث ما در این دوره شاهد تحولات عظمیمی بودیم. ابتدا در بحث تجهیزات؛ باتوجه به قدیمی بودن تکنولوژی استفاده شده، جایگزینی تجهیزات با تکنولوژی روز، امکان توسعه را فراهم کرد و با توجه به چالش‌ها، استفاده از فیبرنوری پایه‌گذاری شد. در بحث منابع انسانی هم مخابرات در این دوره تحول عظیمی را تجربه کرد. از زمان خصوصی‌سازی مخابرات شاهد کاهش محدودیت‌ها هستیم.

بیدخام در مورد روند توسعه مخابرات گفت: با وجود مشکلات و چالش‌های فراوان روند خصوصی‌سازی باعث شد تا تصمیم‌گیری‌های سیاسی تاثیر کمتری در روند توسعه مخابرات بگذارد؛ با این وجود سرعت توسعه به نسبت نیاز مخاطبان کافی نبوده است. با تغییر نسل و پیدایش نیازهای جدید در بحث ارتباطات ما نتوانستیم این نیازها را به درستی پاسخ دهیم. برای مثال با در نظر گرفتن تورم چندصد درصدی، شاهد ثابت ماندن تعرفه‌ هستیم و ۱۲ سال تعرفه تلفن ثابت تغییر نکرده است. همین موضوع باعث شده روند توسعه به کندی پیش برود.

مخابرات یک شرکت ملی است

بیدخام با اشاره به ملی بودن شرکت مخابرات گفت: همه باید در توسعه مخابرات به دلیل وابستگی بسیاری از کسب‌وکارها به این شرکت، کمک کنند. اما متاسفانه در دولت‌های قبل، شاهد بی‌توجهی به موضوع تعرفه‌ها بودیم و حمایتی از مخابرات صورت نمی‌گرفت در حالی که بسیاری از هزینه‌ها از طرف دولت تحمیل می‌شد.

او در مورد چالش‌های مخابرات نیز توضیح داد و گفت: ما در بحث منابع انسانی در چند سال گذشته نتوانستیم نیروهای مورد نیاز را آموزش دهیم. نتواسته‌ایم حق بیمه کارمندان را به موقع پرداخت کنیم. ما در صورت‌های مالی سال ۱۴۰۰، حدود ۲۵۰۰ میلیارد تومان ضرر دادیم. ادامه دادن با این روند، فاجعه است.

به گفته او بدهی‌های مخابرات به چند هزار میلیارد تومان رسیده است. او ابراز امیدواری کرد تا در دولت سیزدهم شاهد بهبود روند توسعه با افزایش تعرفه‌ها باشیم. به گفته او این موضوع در روند آموزش نیروهای انسانی و تامین‌کنندگان تجهیزات تاثیرگذار است.

بیدخام ادامه داد: ما در یک کارخانه مخابراتی شاهد انجام کارها با ۱۰ درصد توان عملیاتی هستیم. بسیاری از تولیدکنندگان وابسته به مخابرات به دلیل عدم توانایی مخابرات در بحث تامین، با ضرر مواجه شدند. این موضوعات در نهایت مشکلاتی برای مشترکان ایجاد می‌کند.

بیدخام در پاسخ به سوال تاثیر افرایش تعرفه‌ها، گفت: موضوع افزایش تعرفه‌ها نیست؛ موضوع منطقی شدن قیمت تعرفه‌ها برای پاسخ به نیاز‌های ذی‌نفعان است. ذی‌نفعان از مخابرات ناراضی‌اند و این موضوع به دلیل عدم توانایی مخابرات در تامین نیازهای آنهاست

مدیرکل ارتباطات و امور بین‌الملل مخابرات دلایل اصلی افت سرعت اینترنت را عدم نوسازی و بازسازی تجهیزات در چند سال اخیر عنوان کرد و گفت: ما توانایی رعایت استانداردهای توسعه و بازسازی شبکه‌های دسترسی را نداریم. دلیل آن هم، نبود منابع است و به همین دلیل شاهد افت کیفیت اینترنت هستیم.

آنطور که بیدخام توضیح داد هزینه نگهداری یک خط تلفن ثابت برای مخابرات حدود ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان است. در صورتی که مشترکان ماهانه ۶ هزار و ۴۰۰ تومان پرداخت می‌کنند و این تفاوت با توجه به تعداد مشترکان ضرر زیادی را به مخابرات تحمیل می‌کند. امسال باتوجه به افزایش حقوق، حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد تومان به هزینه‌های مخابرات اضافه شده است. حدود ۵۴ هزار نیرو به صورت رسمی و غیررسمی در حال همکاری با مخابرات هستند که مخابرات توانایی پرداخت به موقع حقوق آنها را ندارد.

مدیرکل ارتباطات و امور بین‌الملل مخابرات در مورد تصویب قانون ایثارگران نیز گفت: دولت و مجلس قانونی برای استخدام ایثارگران تصویب کرده‌اند؛ اما منابع مورد نیاز این قانون در نظر گرفته نشده است. امیدواریم با تامین منابع لازم و سیاست‌گذاری درست در این حوزه شاهد بهبود کیفیت خدمت‌‌رسانی برای همه ذی‌نفعان باشیم.

دلخوشک اشتباه در مذاکرات/ سر قبری گریه می‌کنید که مرده ندارد

دلخوشک اشتباه در مذاکرات/ سر قبری گریه می‌کنید که مرده ندارد

به گزارش اقتصادنیوز به نقل ازعصرایران، در حالی که به نظر می رسد کلاف مذاکرات احیای برجام دوباره پیچ خورده است، برخی اصولگرایان تلاش می کنند «زمستان سخت» پیش رو برای اروپا و در مقابل وفور نفت و گاز در ایران را به عنوان اهرم فشاری برای اخذ امتیازات بیشتر در مذاکرات معرفی کنند. به طور مثال روزنامه مثال ضرر در بورس کیهان پنجم شهریور در یادداشتی با اشاره به جنگ اوکراین و وابستگی غرب به انرژی روسیه و پیش بینی برخی مقامات اروپایی از در پیش بودن پاییز و زمستان سرد برای اروپا نوشته بود: «آن طرفی که باید عجله کند ما نیستیم. دو ماه! فقط دو ماه دیگر اگر اوضاع به همین شکل ادامه یابد، اوضاع زمین تا آسمان تغییر خواهد کرد!» همچنین به نظر می رسد یکی از افرادی که به مسئله نیاز اروپا به انرژی در زمستان پیش رو بسیار توجه می کند دکتر محمد مرندی، مشاور تیم مذاکره کننده هسته ای ایران باشد؛ به طوری که در روزها و هفته های اخیر مکرر به این موضوع اشاره کرده است. مرندی اواخر اردیبهشت در گفتگو با اسپوتنیک گفته بود: «آمریکا و اروپا به خاطر بحران انرژی، نیاز مبرمی به توافق با ایران دارند.» او در روزهای اخیر نیز توییت کرده بود: «ایران صبور خواهد بود . زمستان نزدیک است و اتحادیه اروپا با بحران انرژی فلج کننده مواجه است.» مرندی حتی پا را فراتر از این گذاشته و در گفتگو با شبکه الجزیره قطر در 11 شهریور با اشاره به بحران انرژی در اروپا گفته بود: «بسیاری از کشورهای اروپایی به ایران آمده اند و خواستار صادرات گاز از طریق ترکیه به اروپا شده‌اند. به همین دلیل کشورهای اروپایی به این توافق چشم مثال ضرر در بورس مثال ضرر در بورس دوخته‌اند و امیدوار به امضای آن هستند.» اگرچه استفاده از تاکتیک ها و اهرم های فشار مختلف برای اخذ امتیازات بیشتر در مذاکرات احیای برجام ایرادی ندارد، اما عقل سلیم حکم می کند که هرگونه اهرم فشار می بایست ابتدا برای طرف مقابل واقعی و عینی به نظر برسد. این در حالی است که «مثال ضرر در بورس دلخوشک» آقای مرندی و دوستان ایشان از اساس با مشکل مواجه است و میان بحران انرژی در اروپا با احیای برجام حداقل در شرایط فعلی کمترین ارتباط ممکن وجود دارد. در تایید این ادعا می توان سه دلیل زیر را اقامه کرد. 1- آیا روسیه موافقت می کند؟ در حال حاضر روسیه تامین کننده اصلی گاز اروپا است و اتفاقا به دلیل جنگ اوکراین دو طرف سعی می کنند از ابزار انرژی برای تاثیرگذاری بر حریف استفاده کنند، به طوری که اروپا نفت روسیه را تحریم و روسیه صادرات گاز به قاره سبز را محدود کرده است. کلیدواژه «زمستان سخت» که این روزها توسط مقامات اروپایی و البته دکتر مرندی استفاده می شود اساسا به همین دلیل است. حال سوال این است که در صورت احیای برجام آیا پوتین با هرگونه کمک ایران به اروپا در زمینه انرژی آن هم در میانه جنگ اوکراین موافقت می کند؟ البته مقامات ایران عنوان می کنند در سیاست خارجی کشوری مستقل بوده و صرفا بر اساس منافع ملی خود تصمیم می گیرند، با این حال در چنین شرایطی آیا حاضرند به روسیه که از متحدین اصلی ایران به شمار می رود (حداقل در ذهنیت مقامات ایران) پشت کنند؟ 2- کدام گاز را صادر می کنیم؟ نیاز اصلی و مبرم اروپا در حوزه انرژی، گاز است و علی رغم آنکه ایران به لحاظ منابع گازی رتبه دوم و به لحاظ تولید نیز در جایگاه سوم دنیا قرار دارد، اما به دلیل عدم رعایت الگوی بهینه مصرف، عموما در زمستان با مشکل افت فشار و قطع گاز صنایع خود برای تامین گاز خانگی مواجه می شود. چنانکه همین دو هفته پیش، وزیر نفت نسبت به کمبود گاز در زمستان پیش رو و احتمال قطعی برق و گاز طبیعی هشدار داد. طبق آمارهای رسمی وزارت نفت و شرکت ملی گاز، از مجموع ۲۶۹ میلیارد مترمکعب گاز تولید شده در سال ۱۴۰۰، حدود ۲۳۸.۵ میلیارد مترمکعب مصرف داخلی داشته و فقط کمتر از هفت درصد یعنی ۱۷ میلیارد مترمکعب به صادرات اختصاص یافته است. این در حالی است که طبق گزارش سالانه شرکت بریتیش پترولیوم (BP) طی ده سال اخیر شرایط ایران نسبت به رقبای خود همچون روسیه و امریکا از نظر شاخص تولید به مصرف گاز نیز بدتر بوده است. جدا از اصلاح الگوی مصرف، ایران برای افزایش تولید خود نیازمند سرمایه‌گذاری لازم برای بهره‌برداری از ظرفیت‌ها و میادین گازی به میزان ۸۰ میلیارد دلار طی هشت سال آینده است. برآوردها نشان می دهد در صورتی که افزایش ظرفیت تولید و سرمایه‌گذاری مناسب در زیرساخت‌ها و میادین گازی صورت نگیرد و الگوی مصرف نیز اصلاح نشود، همان مقدار صادرات نیز محو و ایران در آینده به واردکننده گاز تبدیل خواهد شد. در چنین شرایطی سوال اساسی این است که آقای مرندی و دوستان ایشان قرار است کدام گاز را صادر کنند؟ 3- چگونه گاز را صادر کنیم؟ فرض کنیم روسیه با صادرات گاز ایران به اروپا حتی در میانه جنگ اوکراین موافقت کرده و ایران نیز گاز مازاد برای صادرات دارد. اکنون سوال این است که ایران چطور می خواهد تا «زمستان سخت» پیش رو به اروپا گازرسانی کند؟ هیچ خط لوله‌ای برای انتقال گاز از ایران به اتحادیه اروپا وجود ندارد و ایران در حال حاضر فاقد تاسیسات لازم برای تولید و صادرات گاز طبیعی مایع (LNG) است. به نوشته نیویورک تایمز حتی با احیای برجام و لغو تحریم ها نیز خیلی بعید است شرکت های نفتی بین المللی تا سال 2024 وارد همکاری با ایران برای تولید LNG شوند چراکه ممکن است با پیروزی یک کاندیدای جمهوری خواه در انتخابات آینده ریاست جمهوری امریکا شرایط دوباره تغییر کند. فارغ از این مسائل، دعوای اصلی در بحران هسته ای میان ایران و امریکاست. رهبران امریکا (دموکرات و جمهوری خواه) بر اساس اصل توجه به منافع ملی رفتار می کنند. لذا همانطور که ترامپ در خروج از برجام توجهی به نظرات متحدین اروپایی خود نداشت، بعید است بایدن برای بازگشت به این توافق، «زمستان سخت اروپا» و امکان گازرسانی ایران به این قاره را در اولویت تصمیم گیری خود قرار دهد. با این تفاسیر می توان گفت آقای مرندی و دوستان ایشان سر قبری گریه و زاری راه انداخته اند که اساسا مرده ای داخل آن نیست و البته عدم آگاهی به این نکات از سوی مشاور تیم مذاکره کننده هسته ای قابل تامل است. ایشان همچنین در تازه ترین توییت خود عنوان کرده: «غرب از تحریم‌های بی‌رحمانه به عنوان یک سلاح استفاده می‌کند . ایران هیچ گاه از نفت یا گاز به عنوان یک اهرم فشار استفاده نکرده است.» این در حالی است که ایران نیازمند صادرات نفت و گاز است و هرگونه محدودیت خودساخته به ضرر آن است. در حالی که تحریم، ابزاری نشات گرفته از قدرت غرب است و با اعمال آن منافع خود را پیش می برد. ایران چگونه می تواند با قطع صادرات نفت و گازش منتفع شود؟! طرح چنین نظراتی هیچ ارزشی ندارد و صرفا باعث اتلاف وقت می شود. آقای مرندی با توجه به تولد و زندگی در امریکا و تسلط کامل به زبان انگلیسی بهتر است در نگارش متن توافق مشورت بدهند و کمتر به مسائل سیاسی و دیپلماتیک بپردازند. همچنین بخوانید خبرهای پینگ پنگی درباره برجام و مذاکرات ماجدی: باید هر چه سریع‌تر برجام را حل کنیم/ مذاکرات برای ما هم سخت‌تر می‌شود اگر.. اظهارات ضدایرانی رئیس اسرائیل/ کسانی که هولوکاست را انکار می‌کنند، حق امضای توافقنامه‌ ندارند یخبندان در بورس تهران/بررسی سرنوشت بازار سهام

حد ضرر چیست ؟ و (کاربرد آن) + 4 نکته‌ مهم در تعیین حد ضرر

حد ضرر

یکی از مفاهیم مهم مرتبط با بازار بورس که لازم است با آن آشنایی داشته باشیم، این است که بدانیم حد ضرر چیست و چه مفهومی دارد؟ در واقع حد ضرر یا استاپ لاس میزان مشخصی از ضرری که با خرید و فروش سهم‌های مختلف به خریداران و سرمایه گذاران وارد می‌شود را مشخص می‌کند.

حد ضرر چیست؟

حد ضرر یا استاپ لاس میزان مشخصی از ضرری که با خرید و فروش سهم‌های مختلف به خریداران و سرمایه گذاران وارد می‌شود را مشخص می‌کند.

شاید بدانید که فعالیت در بازار بورس و سرمایه گذاری از حساسیت بالایی برخوردار بوده و افراد برای داشتن تجربه‌ای خوب از فعالیت در این بازار، لازم است که از یکسری مفاهیم بسیار مهم آگاهی پیدا کنند و از نکات مختلف مثال ضرر در بورس مرتبط با بازار بورس به خوبی آگاه باشند. یکی از مفاهیم مهم مرتبط با بازار بورس که لازم است با آن آشنایی داشته باشیم.

چگونه از ضرر بیشتر جلوگیری کنیم ؟

به هنگامی که ارزش یک سهم مشخص به این میزان مشخص نزدیک می‌شود، لازم است که سریع‌تر برای فروش سهم مورد نظر اقدام کرد و از زیاد شدن میزان ضرر وارد شده جلوگیری کرد. به طور کلی بعد از این که یک سهم مشخص را خریداری می‌کنید، لازم است که حد ضرر یا خسارت آن را برای خود تعیین کنید تا از ورور آسیب بیش از حد به سبد سرمایه گذاری خود جلوگیری کنید.

شاید در ابتدا این مفهوم در نظر شما ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد، اما تعیین این مشخصه برای سهم‌های مختلف به شما کمک می‌کند تا بتوانید با سرمایه گذاری بر روی سهم‌های مختلف به سود و بازدهی بالایی دست پیدا کنید و تغییری بزرگ و قابل توجه در توانایی‌های شما برای سرمایه گذاری در بازار بورس به وجود بیاید.

مهم‌ترین کار شما به عنوان سرمایه گذا این است که از به وجود آمدن خسارت و ضرر بیش از حد برای خود جلوگیری کنید. حد خسارت یا ضرر به شما کمک می‌کند تا در این پروسه با موفقیت عمل کنید.

حد ضرر

حد ضرر

حد ضرر تریلینگ چیست؟

موضوع مهم دیگر درباره‌ی حد ضرر که لازم است تحت بررسی قرار گیرد، بررسی پاسخ این سوال است؛

حد ضرر تریلینگ چیست؟ در پاسخ به این که حد ضرر شناور چیست باید گفت که بین معمولی و شناور تفاوت چندانی وجود نداشته و هر دو شاخصه‌ی نامبرده معنی یکسانی دارند و کارایی آن‌ها مشابه با یکدیگر است.

اما تنها فرقی که بین این دو شاخصه وجود دارد آن است که حد ضرر متحرکی که برای سهم‌های مختلف موجود در سبد سرمایه گذاری خود تعیین می‌کنید، می‌تواند مطابق با روند پیشروی بازار بورس باشد و با توجه به تغییراتی که در بازار بورس ایجاد می‌شود و خرید و فروش سهم‌های مختلف در این بازار، این شاخصه نیز تغییر پیدا خواهد کرد.

برای مثال هنگامی که یک سهم مشخص را خریداری می‌کنید، با توجه به تغییرات رخ داده در بازار بورس و به هنگامی که وضعیت بازار بر علیه شما رو به پیشروی است، با توجه به حد ضرر متحرکی که برای سهم مورد نظر تعیین کرده‌اید باعث می‌سود تا با توجه به تغییرات رخ داده در بازار بورس، حد سودی که برای سهم مورد نظر تعیین کرده‌اید مستقل از این تغییرات افزایش پیدا کند. به طور کلی از نوع متحرک حد خسارت یا ضرر در سرمایه گذاری‌های بلند مدت استفاده می‌شود و در این نوع از معاملات و سرمایه گذاری‌ها می‌توان از این شاخصه استفاده‌ای بهینه کرد.

در واقع از این نوع شاخصه در سیستم‌هایی تجاری استفاده می‌شود که برای مدت زمانی طولانی مشخص شده‌اند و مدت زمان استفاده از این سیستم‌ها به چند هفته یا چند ماه نیز می‌رسد. در واقع این شاخصه برای این سیستم‌ها به شکل کاملا بی‌نقص و مثال ضرر در بورس دقیقی عمل می‌کند.

حد ضرر تریلینگ

حد ضرر تریلینگ

4 نکته‌ مهم در تعیین حد ضرر کدامند ؟

برای تعیین حد ضرر لازم است که به نکاتی مهم توجه داشته باشید؛ در این قسمت به بررسی نکته‌های مهم در تعیین حد ضرر می‌پردازیم.

  1. هنگامی که می‌خواهید حد خسارت یا ضرر را برای سرمایه گذاری‌ها و معاملات کوتاه مدت تعیین کنید، با توجه به این که موج نزولی قبلی در بین 8 الی 10 درصد قرار داشته باشد ، لازم است که این شاخصه را در محدوده یا دامنه‌ی حمایتی بر روی موج نزولی پیشین تعیین کنید.
  2. در مورد معاملات و سرمایه گذاری‌های بلند مدت نیز نیاز است که این شاخصه را بر روی محدوده‌ی حمایتی قرار دهید، که دارای اعتبار باشد و 10 الی 20 درصد کمتر از حد قیمت خرید باشد.
  3. به هنگامی که ارزش سهم‌های مورد نظر شما به بالاتر از حد مقاومتی رسید و در این اندازه ثابت باقی ماند، لازم است که اندازه‌ی نهایی ضرر را بر روی مقاومت در حالت شکسته قرار دهید؛ در واقع در چنین حالتی عملکرد مقاومت مشابه با حمایت خواهد بود. در صورتی که این شاخصه را در یک دامکه قیمتی بالا تعیین کنید، خسارت وارده به شما بیشتر خواهد شد.
  4. در سرمایه گذاری‌های کوتاه مدت در صورتی که حد خسارت را در دامنه‌های کوتاهی از ارزش خرید سهم‌های مختلف تعیین کنید، ممکن است در زمانی کوتاه مجبور به خروج از بازار بورس شوید. به طور کلی باید برای تعیین این شاخصه، یک میانگین را در نظر بگیرید تا بتوانید معاملات بورسی پر سودی انجام دهید. لازم است که در تک تک معاملات خود حد خسارت یا ضرر را تعیین کرده و معاملات خود را با توجه به این شاخصه انجام دهید.

نکته‌های مهم در تعیین حد ضرر

نکته‌های مهم در تعیین حد ضرر

رابطه حد ضرر و تحلیل تکنیکال چیست ؟

حد ضرر یکی از مهم‌ترین ابزار برای سرمایه گذارانی است که با در نظر داشتن اصول و تکنیک‌های تحلیل تکنیکال در بازار بورس فعالیت کرده و به خرید و فروش سهم‌های مختلف می‌پردازند. در واقع اکثر این افراد برای فعالیت به شکل طولانی مدت و یا کوتاه مدت در بازار بورس فعالیت دارند.

با توجه به اصول این تحلیل و در نظر گرفتن حد خسارت یا ضرر برای انجام معاملات مختلف، میزان خسارت یا سودی که از خرید و فروش سهم‌های گوناگون به این سرمایه گذاران می‌رسد در محدوده‌ای مشخص قرار خواهد گرفت. برای این که حد خسارت یا ضرر برای انجام معاملات بورسی بر روی سهم‌های مختلف را تعیین کنید، لازم است به عوامل مختلفی که تعیین کننده‌ی این شاخصه هستند و بر روی آن تاثیر می‌گذارند توجه داشته باشید.

برای مثال به هنگامی که برای فعالیت در بازار بورس اقدام می‌کنید، لازم است که اندازه‌ی ریسک‌پذیری خود را در نظر داشته باشید و بدانید که به قصد انجام چه نوع معاملاتی از نظر زمان وارد بازار بورس شده‌اید. از جمله عواملی موثر بر روی حد خسارت یا ضرر می‌توان به امواج الیوت، نمودارها و الگوهای مختلف و خطوط روند و میزان جابه‌جا شدن حد خسارت یا ضرر اشاره کرد.

رابطه حد ضرر و تحلیل تکنیکال

رابطه حد ضرر و تحلیل تکنیکال

هزاران کودک مهاجر در آستانه بازماندن از تحصیل

حدود دو هفته دیگر مدارس بازگشایی می شوند و سال تحصیلی جدید آغاز می‌شود. فارغ از کودکان ایرانی و کودکان افغانستانی که سال‌های قبل در مدارس ایران تحصیل می‌کردند امسال کودکان دیگری نیز در ایران هستند که برای باسواد شدن به ایران مهاجرت کردند اما هنوز نتوانسته‌اند در مدرسه‌ای ثبت نام کنند. کودکانی که پس از تسط طالبان در افغانستان به خاک ایران پناه آوردند.

کودکانی در آرزوی تحصیل و باسواد شدن

«مریم» و «مروه» دو خواهری هستند که برای ثبت نام به یکی از مدارس خودگردان افغانستانی در حاشیه شهر ورامین آمده‌اند. پس از قدرت‌گیری طالبان در پنجشیر خانواده مروه مجبور شدند به ایران مهاجرت کنند. چرا که دختران‌شان دیگر نمی‌توانستند در آنجا درس بخوانند.

مریم دوست دارد در آینده وکیل شود. می‌گوید خانواده‌اش در ایران سرشماری شده‌اند اما برای‌شان برگه حمایت تحصیلی صادر نشده است و مدارس دولتی آن‌ها را ثبت نام نمی‌کنند. مروه هم دلش می‌خواهد در آینده دکتر شود و به مشکلات زنان رسیدگی کند. می‌گوید دلش برای افغانستان و پنجشیر تنگ شده اما با وجود طالبان ترجیح می‌دهد که در ایران بماند. چرا که طالبان دختران را آزار می‌دهند.

«بهار» یکی دیگر از دخترانی است که به تازگی به همراه خانواده‌اش به ایران مهاجرت کرده است. سن و سالش اندک است اما از اینکه این‌روزها دختران افغانستان نمی‌توانند به مدرسه بروند ناراحت است و می‌گوید متاسفانه دختران ما این‌روزها خانه‌نشین شده‌اند و نمی‌توانند درس بخوانند. می‌گوید دوست دارد معلم شود و به دختران افغانستان آموزش دهد. چرا که جامعه امروز نیاز به دختران باسواد دارد.

والدین نگران تحصیل فرزندان

مسعود، پدری است که برای ثبت‌نام دو فرزندش به مدرسه‌ای خودگردان در حاشیه شهر ورامین آمده. می‌گوید فرزندانش در مدارس خصوصی در افغانستان درس می‌خواندند و شاگرد ممتاز بودند. حالا اما اجازه تحصیل در مدارس دولتی ایران مثال ضرر در بورس مثال ضرر در بورس را ندارند. می‌گوید مگر رهبری ایران دستور نداده بود که همه کودکان مهاجر باید در مدارس ایران درس بخوانند پس چه شد؟

مسعود که پس از روی کار آمدن طالبان مجبور به مهاجرت شده می‌گوید: «پس از روی کار آمدن طالبان همه چیزمان را از دست دادیم. هرچند در دولت سابق مشکلاتی وجود داشت اما نفس راحت می‌کشیدیم و شرایط کار نیز مهیا بود. فرزندانم در بهترین مدارس درس می‌خواندند. اما با ورود طالبان شغل‌مان را از دست دادیم و همه چیزمان از بین رفت. مجبور شدیم مهاجرت کنیم. چرا که اگر می‌ماندیم از گرسنگی در آنجا تلف می‌شدیم.»

مسعود که با پاسپورت و ویزای قانونی وارد ایران شده، بعد از تمدید نشدن ویزا در طرح سرشماری شرکت کرده است. اما با برگه سرشماری فرزندانش را در مدارس دولتی ثبت‌نام نکردند. می‌گوید ایران سال‌هاست که میلیون‌ها مهاجر را در خاکش پذیرفته و ما از این بابت از آنها سپاسگزاریم. توقع داریم به دستور رهبری ایران درمورد تحصیل کودکان افغانستانی در ایران عمل شود و کودکان ما بتوانند باسواد شوند.

کدام دانش‌آموزان افغانستانی وارد مدارس دولتی می‌شوند؟

دانش‌آموزان دارای مدارک اقامتی معتبر که شامل دارندگان کارت آمایش و دارندگان پاسپورت اقامتی و خانوار هرساله بدون مشکلی وارد مدارس دولتی می‌شوند. براساس آمارهای وزارت آموزش و پرورش بیش از ۵۰۰ هزار دانش‌آموز افغانستانی در مدارس ایران مشغول به تحصیل هستند.

هفت‌خان ثبت‌نام دانش‌آموزان افغان!

دسته دیگری از این دانش‌آموزان را افرادی تشکیل می‌دهند که مدارک اقامتی والدین آنها با یکدیگر متغیر است. به طور مثال مدار دارای پاسپورت و پدر کارت آمایش دارد. این دسته از کودکان نیز امسال توانسته‌اند وارد چرخه آموزش شوند.

دسته آخر نیز دانش‌آموزانی هستند که در سال‌های گذشته برگه حمایت تحصیلی را دریافت کرده و امسال همان را تمدید می‌کنند. این افراد نیز برای ورود به مدارس مشکلی ندارند.

اما افرادی که سرشماری شده‌اند چون کد اختصاصی ندارند و برگه حمایت تحصیلی برای‌شان صادر نشده نتوانسته‌اند وارد چرخه آموزش شوند.

مدارس خودگردان؛ روزنه امید کودکان

صبرا قاسمی مدیر مدرسه معرفت و از فعالان آموزشی مهاجر معتقد است اگر مدارس خودگردان بیشتر شود می‌توان از بی‌سواد ماندن کودکان مهاجر جلوگیری کرد.

قاسمی که سابقه ۲۵ ساله در عرصه آموزش کودکان دارد می‌گوید : «مدارس ویژه مهاجرین هیچ بار مالی روی دوش آموزش و پرورش ندارد. اگر نیاز به نظارت است، آموزش و پرورش و هر نهاد دیگری می‌توانند بر این مدارس نظارت کنند. اما به تازگی دستوری به فعالان حوزه آموزش مهاجرین ابلاغ شده است که فعالیت‌های فرهنگی، خیریه‌ای و آموزشی برای کودکان مهاجر توسط مهاجرین ممنوع است.»

به گفته قاسمی مدارس خودگردان آخرین پناه و آخرین امید کودکان بازمانده از تحصیل است و هیچ‌وقت اینگونه نبوده است که دانش‌آموزی با اقامت قانونی بخواهد در مدارس خودگردان درس بخواند

در حال حاضر مدرسه معرفت ۱۵۰ دانش‌آموز در مقاطع مختلف ثبت‌نام کرده است. اما مدیر این مدرسه پیش‌بینی کرده که تا پایان شهریور ماه این رقم به ۵۰۰ نفر برسد.

نداشتن ظرفیت؛ بهانه یا واقعیت؟!

قمر تکاوران فعال اجتماعی مهاجران اما می‌گوید بسیاری از دارندگان برگه حمایت تحصیلی نیز نتوانسته‌اند در مدارس دولتی ثبت‌نام شوند و وقتی به مدارس مراجعه می‌کنند تنها پاسخی که می‌شوند این است که مدارس ظرفیت ندارند. به گفته تکاوران این اتفاق در سال‌های گذشته نیز برای بسیاری از دانش‌آموزان مهاجر رخ می‌داد و این کودکان یا مجبور به ترک تحصیل می‌شدند یا مدارس خودگردان را برای تحصیل انتخاب می‌کردند. او ضمن ابراز نگرانی از عدم ثبت‌نام کودکان مهاجر تازه وارد در مدارس می‌گوید: حدود دو هفته دیگر مدارس بازگشایی می‌شوند و این خیلی نگران کننده است که امسال گمان می رود کودکان بیشتری از تحصیل باز بمانند.

این فعال اجتماعی می‌گوید: «حتی اگر مدارس دولتی ظرفیت پذیرش کودکان افغانستانی را نداشته باشند، می‌توان مدارس را مانند سال‌های گذشته چند شیفت کرد. علاوه‌بر این طبق فرمان رهبری هیچ کودکی در ایران نباید از تحصیل باز بماند. همچنین طبق پیمان‌نامه حقوق کودک که ایران نیز آن‌را امضا نموده است، هر کودکی فارغ از ملیت و قومیت حق دارد از تحصیل رایگان برخوردار باشد و باید امکانات تحصیل و آموزش برای تمامی کودکان مهیا باشد.»

تکاوران همچنین تاکید کرد که پیگیری‌ها برای حق آموزش کودکان افغانستانی در ایران به معنای نادیده گرفتن مشکلات تحصیلی کودکان ایرانی نیست و معتقد است که اگر کودک ایرانی دارای مشکلات تحصیلی است باید مشکلات آن‌ها را نیز پیگیری کرد.

چالش عدم ثبت‌نام کودکان افغانستانی در مدارس دولتی مربوط به امسال و یا سال گذشته نیست. سال‌های سال است که کودکان مهاجر زیادی نمی‌توانند به دلایل مختلف اعم از نداشتن مدارک کافی و نداشتن ظرفیت مدارس وارد چرخه آموزش شوند. این در حالی است که مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۴ دستور دادند که «هیچ کودک افغانستانی، حتی مهاجرانی که به‌صورت غیرقانونی و بی‌مدرک در ایران حضور دارند، نباید از تحصیل بازبمانند و همه آنها باید در مدارس ایرانی ثبت‌نام شوند.»

دریافت خدمات آموزش عمومی حق بدیهی هر انسان، فارغ از نژاد و ملیت آن است. محرومیت از تحصیل کودکان به ضرر جامعه و ظلم به کودکان محسوب می‌شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.