سود ناخالص تجهیزات
2021-12-18 · حاشیه سود ناخالص از طریق تقسیم سود ناخالص بر میزان کل فروش محاسبه میشود. تفاوت سود ناخالص و سود خالص در هزینههای عملیاتی و سایر هزینههای مالی و مالیات است.
روش های شناسایی درآمد
در این روش با فروش های اقساطی همانند فروش های عادی برخورد می شود و سود ناخالص این گونه فروش ها در مقطع فروش تحقق یافته فرض شده و به طور کامل شناسایی و نحوه محاسبه حاشیه سود در حساب ها ثبت می گردد(اسکندری،جمشید،1394).
صورتحساب درآمدی را چگونه بخوانیم؟⭐
سود ناخالص برای ذکر کردن در صورتحساب درآمد ضروری نیست، اما یه روش عالی برای پیش بینی هزینه های شماست. ۴. . ؛ تا تجهیزات و هزینه های بازاریابی. بسیاری از شرکت ها برای نشان دادن هزینه .
قیمتگذاری به نام فقرا به کام ثروتمندان .
قیمتگذاری دستوری صرفنظر از زیانهایی که برای مردم و تولیدکنندهها دارد منجر به رشد تورم و کاهش سرمایهگذاری خارجی در ایران شده و در بخش انرژی منجر به توزیع یارانه بین ثروتمندان شده است.
قیمت گذاری منوی کافی شاپ
2019-2-10 · مدل سود ناخالص: اگر هزینههای تهیه هر آیتم از منو ۲۰ درصد قیمت آن است، باید بدانید که ۸۰ درصد باقی مانده سود خالص نیست. این ۸۰ درصد قرار است قبضها را بپردازد، اجاره را پرداخت کند .
صورت سود و زیان چیست؟ [فرمول محاسبه سود زیان .
صورت سود و زیان شرکت بازرگانی در شرکت های بازرگانی حداقل باید میزان فروش خالص، بهای تمام شده کالای فروش رفته، سود یا زیان ناخالص، هزینه های عملیاتی و سود یا زیان خالص در صورت سود و زیان ثبت شوند.
حاشیه سود رستوران چقدر است % سود رستوران چقدر .
2021-9-15 · سود ناخالص را به درآمد تقسیم کنید 17 درصد حاشیه سود است. حاشیه سود را در 100 ضرب کنید. شما با این سه گام میتوانید حاشیه سود رستوران هزینه صرف میکنند در نظر بگیریم محاسبه حاشیه سود پیچیده میشود.
تعریف و روش محاسبه صورت حساب سود و زیان چیست .
1- سود ناخالص : برای رسیدن به پاسخ پرسش سود ناخالص در صورت سود و زیان بیانگر چیست، باید فرمول و نحوه محاسبه آن را بدانید. سود ناخالص در صورت سود و زیان، از کسر میزان فروش کالا از هزینه تمامشده .
تولید ناخالص ملی (GNP) و تولید ناخالص داخلی (GDP .
2021-12-17 · واژه «نحوه محاسبه حاشیه سود تولید ناخالص ملی» یکی از پرکاربردترین واژه های عرصه سیاستگذاری عمومی است.معنای این واژه عبارت است از مجموع ارزش پولی کالاها و خدمات نهایی تولید شده در یک .. واژه تولید ناخالص ملی هم از لحاظ نظری و هم از لحاظ عملی با .
درآمد ناخالص چیست؟
2021-5-31 · 1- سود ناخالص در صورت سود و زیان: برای رسیدن به پاسخ پرسش سود ناخالص در صورت سود و زیان بیانگر چیست، باید فرمول و نحوه محاسبه آن را بدانید. سود ناخالص در صورت سود و زیان، از کسر میزان .
تعریف سود چیست؟
2021-12-19 · سود ناخالص = میزان فروش – هزینه تمام شده کالا سود عملیاتی = سود ناخالص – هزینه های عملیاتی – هزینه های استهلاک . فروش دارایی هایی مانند ماشین آلات و تجهیزات و یا ساختمان های متعلق به .
صورت سود و زیان چیست؟ فرمول محاسبه صورتحساب سود .
2021-5-31 · 1- سود ناخالص در صورت سود و زیان: برای رسیدن به پاسخ پرسش سود ناخالص در صورت سود و زیان بیانگر چیست، باید فرمول و نحوه محاسبه آن را بدانید. سود ناخالص در صورت سود و زیان، از کسر میزان .
صورت سود و زیان چیست؟ | گروه خدمات مالی کاریزما
2021-3-7 · سود ناخالص در صورت حساب سود و زیان سود ناخالص با کم کردن بهای تمام شده کالای فروخته شده (یا هزینه فروش) از درآمد فروش محاسبه میشود . داراییهای بلند مدت یک شرکت همچون تجهیزات .
صورت سود و زیان | معرفی کامل صورت های سود و زیان .
صورت سود و زیان شرکت، شامل اطلاعاتی از جمله درآمدها و هزینههای شرکت، سودهای خالص، عملیاتی، ناخالص، سود هر سهم و سود انباشته شرکت می باشد. صورت سود و زیان یکی از گزارشهایی است که شرکتها در صورت مالی خود منتشر میکنند.
سود ناخالص چگونه محاسبه میشود و با چه .
2021-9-7 · سود ناخالص سودی است که یک شرکت پس از کسر هزینههای مربوط به تولید و فروش محصولات یا هزینههای ارائه خدمات به دست میآورد. سود ناخالص در صورت حساب درآمدهای شرکت ظاهر میشود.
معرفی کتاب وارن بافت و تفسیر صورتهای مالی .
2021-12-14 · اگر شرکتی نسبت سود ناخالص به کل درآمدها را بالاتر از 20% اظهار کند، به احتمال زیاد از نوعی مزیت ماندگار رقابتی ماندگار بهرهمند است.ترازنامه، برخلاف صورت سود و زیان که برای یک دوره مالی است، برای یک لحظه از تاریخ معین است.
تعریف و روش محاسبه صورت سود و زیان
2021-12-17 · هزینههای عملیاتی شامل اجاره، مسافرت، حقوق و دستمزد، تجهیزات، آب و برق و هزینه پست است. مرحله 5: هزینههای عملیاتی را از سود ناخالص کم کنید تا سود عملیاتی را بدست آورید
آشنایی کامل با صورت سود و زیان | تحلیل | آموزش مفید
سود ناخالص برابر است با فروش خالص منهای بهای تمام شده کالای فروش رفته سود عملیاتی یا سود قبل از کسر مالیات . داراییهای بلندمدت مانند تجهیزات و ماشین آلات، ساختمان و اثاثیه و وسایل .
حسابداری شناسایی درآمد و هزینه
استهلاک تجهیزات و ماشین آلات و هزینه بخشها همانند نگهداری . سپس در پايان سال بعد از اعلام سود ناخالص قسمت حسابداري بهاي تمام شده اقدام به تسهيم هزينه هاي اداري و غيره روي پروژه هاي .
صورت سود و زیان چیست؟ | راهنمای محاسبه صورت سود .
2021-12-19 · محاسبه و ثبت سود ناخالص : برای مشخص کردن سود ناخالص باید بهای تمام شده کالا را از درآمد آن دوره کسر کنید. محاسبه و ثبت هزینه های عملیاتی : این هزینه ها که شامل هزینه های عمومی و توزیع و فروش می شود را در صورت مالی ثبت کنید.
سود رستوران چقدر است؟ با 4 روش محاسبه درآمد .
2021-12-1 · حاشیه سود خالص=درآمد خالص/فروش ناخالص *100 درآمد خالص=درآمد ناخالص _ هزینه های اجرایی درآمد ناخالص ، درآمد حاصل از فروش غذا ، نوشیدنی و کالاهای اضافی است ، که در عملیات حرفهای معمولی حاصل نمی شود.
صورت سود و زیان شرکت تولیدی چیست؟ این سند چه .
2020-12-27 · هنگامی که فروش خالص و هزینه کالاهای فروخته شده در صورت سود و زیان شرکت تولیدی وارد شد، میتوان سود ناخالص دوره حسابداری را محاسبه کرد (گاها از سود ناخالص با عنوان حاشیه سود ناخالص نیز یاد میشود).
تولید ناخالص داخلی (GDP) چیست؟ + ویدیو
2020-7-30 · سود شرکت سهامی و میزان موجودی انبار آنها در گزارش تولید ناخالص داخلی آورده میشود؛ در نتیجه، این گزارش میتواند ابزاری مناسب برای سرمایهگذاران بازار سهام باشد، چراکه هر دو، میزان رشد کلی یک کسبوکار در طول بازهای .
تفاوت سود حسابداری و سود اقتصادی در چیست؟ | شکه .
پس از آن که سود ناخالص به دست آمد، باید کلیه هزینههای عملیاتی کسر شود تا به سود عملیاتی شرکت یا سود قبل از بهره برسیم. . تجهیزات و تجهیزات منابع خود اشتغالی برای مثال اگر شغلی برای صاحب .
طرح توجیهی تولید دستکش لاتکس پزشکی(ویرایش بهار .
سود ناخالص 127,565 میلیون ریال 8 هزینه خرید قطعات و مواد اولیه 382,435 میلیون ریال . شرح مشخصات تجهیزات مورد نیاز تاسیسات طرح (برقی و مکانیکی و سایر تاسیسات) هزینه های قبل از بهره برداری .
باشگاه مشتریان مبین سرمایه | کارگزاری مبین سرمایه
2021-10-27 · در صورتی که حاشیه سود ناخالص را حدود 70 درصد در نظر بگیریم ، سود ناخالص شرکت حدود 1946 میلیارد تومان خواهد بود که در مجموع برای کل سال می توان سودی معادل 177 تومان را …
سود ناخالص: از چه چیزی تشکیل شده است ، چگونه .
سود ناخالص: از چه چیزی تشکیل شده است ، چگونه محاسبه می شود ، مثالها سود ناخالصهمچنین به عنوان سود حاصل از فروش یا درآمد ناخالص شناخته می شود ، سودی است که یک شرکت پس از کسر هزینه های مربوط به ساخت و فروش محصولات خود یا .
معرفی اصطلاحات حسابداری پرکاربرد | کاربردی .
2021-12-19 · تجهیزات موجود در اصطلاح حسابداری از دارایی های ثابت به عنوان هایی مانند دارایی غیر جاری، دارایی بلند و دارایی سخت یاد می شود . سود ناویژه یا سود ناخالص وقتی به دست میاد که قیمت تمام شده .
تولید ناخالص ملی,درآمد و تولید ملی,سرمایه گذاری .
تولید ناخالص ملی ارزش بازاری تمامی کالاها و خدمات نهایی تولید شده در طی یک دوره زمانی معین مثلا یک سال در اقتصاد ملی می باشد . تا کنون حتما با واژه هایی همچون تولید ناخالص ملی ، درآمد ملی در رسانه ها و کتاب ها مواجه شده اید !
ناتوانی در انتخاب دستگاه و تجهیزات
سود ناخالص چقدره و به پول برق هم اشاره کنید در پیشنهاداتون مثلا اگر گفتید ۲۰تا از فلان دستگاه به سود ناخالص و پول برقش اشاره شود لطفا و به تجهیزات خنک کننده و تابلو و …. سپاس فراوان
حسابداری Accounting
از آنجا كه ارزيابي طرحها در بيشتر اوقات در شرايط عدم اطمينان صورت مي گيرد و از آينده اطلاعي در دست نمي باشد ممكن است در تخمين هاي اوليه دچار اشتباه شود. پروژه پيشنهادي نهايي به هر شكلي كه باشد اجزاي تشكيل دهنده گوناگون آن بايد براي بالا بردن دقت مورد بررسي نحوه محاسبه حاشیه سود قرار گيرد. تصميمات مربوط به سرمايه گذاري متأثر از بسياري تحولات سياسي، اجتماعي، اقتصادي و همچنين تغييرات در تكنولوژي، سطح قيمت ها و قابليت توليد است. لذا براي اينكه تخمين هاي انجام شده با ضرايب اطمينان بالا صورت گيرند بايد معيار تحليل نقطه سربه سري را انجام داد.
در تحليل هزينه- فايده و ارزيابي اقتصادي طرحها بعضي مواقع مسائلي پيش مي آيد كه در آنها براي يكي از پارامترها اطلاعات كافي در دست نمي باشد. همچنين ممكن است هدف اين باشد كه كمترين قيمت و مقدار توليد تعيين شود بطوريكه در آن قيمت و مقدار پروژه بتواند بدون در خطر افكندن وضع مالي خود به فعاليت ادامه دهد. در اين گونه موارد از روشي استفاده مي شود كه در اصطلاح اقتصادي تحليل نقطه سربه سر گفته مي شود. از ديد فني تحليل نقطه سربه سر تكنيك مهمي است كه جهت مطالعه روابط بين هزينه ها، درآمد و سود به كار مي رود و طبق تعريف نقطه سربه سر نقطه اي است كه درآن بهره برداري از طرح نه سود و نه زيان ايجاد مي كند. به عبارت ديگر تحليل نقطه سربه سري، نقطه اي را تعيين مي كند كه درآن درآمد فروش برابر با هزينه هاي توليد است و بدين ترتيب جهت تجزيه و تحليل اين موضوع كه تغيير حجم محصول چه اثر برسود خواهد داشت مورد استفاده قرار مي گيرد.
قطه سربه سري را مي توان به سه صورت زير محاسبه نمود:
روش اول- به صورت سطح توليد يا درصد ظرفيت بهره برداري
در اين حالت سطح توليدي تعيين مي شود كه درآن هزينه كل طرح با درآمد كل طرح برابر باشد. نقطه سربه سر در اين حالت به طريق جبري به صورت زير محاسبه مي شود:
كل هزينه ها= كل فروش
TR (Total Revenue)= كل فروش
TC (Total Cost)= كل هزينه ها
P (price)= قيمت محصول
Q (Quantity)= تعداد محصول
TFC (Total Fixed Cost)= كل هزينه ثابت
TVC (Total Variable Cost)= كل هزينه متغير
AVC (Average Variable Cost)= هزينه متغير به ازاء واحد محصول
AC (Average Cost)= هزينه به ازاء واحد محصول
در فرمول فوق نقطه سربه سر از رابطه بين هزينه هاي ثابت و تفاوت قيمت فروش واحد و هزينه هاي متغير واحد تعيين مي شود و سه نتيجه عملي از تحليل نقطه سربه سري در اين حالت حاصل مي گردد.
هرقدر هزينه هاي ثابت بالاتر باشد نقطه سربه سر نيز بالاتر خواهد بود.
هرقدر تفاوت بين قيمت فروش واحد و هزينه هاي عملياتي متغير بيشتر باشد نقطه سربه سر پايين تر خواهد بود و در اين حالت هزينه هاي ثابت از طريق تفاوت بين قيمت فروش واحد و هزينه هاي متغير واحد سريعتر جذب مي شود.
يك نقطه سربه سر بالا نامتناسب است زيرا شركت را در مقابل تغييرات سطح توليد (فروش) آسيب پذير مي سازد.
روش دوم- به صورت سطح درآمد يا فروش
محاسبه نقطه سربه سري براساس ارزش پولي فروش (به جاي حجم فروش) غالبا مفيد است. امتياز اصلي اين روش آن است كه براي مؤسساتي كه توليدات متعددي با قيمت هاي فروش مختلف دارند يك نقطه سربه سري كلي محاسبه مي نمايد. به علاوه اين روش به اطلاعات بسيار محدودي نيازمند است. تنها سه ارزش يعني فروش، هزينه هاي ثابت و هزينه هاي متغير ضروري است. پس در اين حالت سطح درآمدي تعيين مي شود كه درآن سود اقتصادي طرح صفر است. به عبارت ديگر سطح درآمد با توجه به سطح توليد در نقطه سربه سر بصورت زير محاسبه مي شود.
روش سوم- به صورت سطح قيمت محصول
در اين حالت سطح قيمتي تعيين مي شود كه در آن درآمد كل طرح مساوي هزينه كل باشد. اين سطح قيمت بصورت زير محاسبه مي شود.
تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر به منظور تعیین هدفهای فروش در بنگاههای تولید و اقتصادی یکی از تکنیکهایی است که بسیار حایز اهمیت می باشد.
نقطه سر به سر یا نقطه ای که واحد تولیدی مقداری را که باید تولید کند و همان تعداد را بر حسب قیمت بازار به فروش برساند که نه سود کند و نه زیان ببرد؛ از آنچا که برای رسیدن به این تعداد لازم است ابتدا واحد تولید کننده هزینه های تولیدی خود را با تفکیک هزینه های متغیر Variable cost و هزینه های ثابت Fixed cost شناسایی کند و با بدست آوردن نرخ فروش محصول خود در بازار از فرمول زیر می تواند تعداد در نقطه سر به سر را بدست آورد.
· مثال : اگر فرض کنیم هزینه ثابت یک کارخانه -/ 6،500،000 ریال و هزینه متغیر یک واحد کالا -/ 1،800 ریال و قیمت فروش یک واحد کالا -/ 2،950 ریال است می توان از فرمول فوق تعداد در نقطه سر به سر را بدست آورد.
با نمودار زیر نیز می توان نقطه سر به سر را نمایش داد.
در حقیقت مخرج کسر نشان دهند حاشیه سود است که در نقطه سر به سر برابر است با مقداری که با تقسیم بر هزینه ثایت تعداد در نقطه سر به سر بدست می آید بعنی اگر تعداد بدست آمده در نقطه سر به سر را ضربدر حاشیه سود کنیم برابر خواهد بود با هزینه های ثابت محصول.
حاشیه سود = قیمت فروش یک واحد - هزینه متفیر یک واحد
از آنجایی که بنگاههای تولید بعضا بیش از یک محصول تولید می کنند؛ نقطه سر به سر برای این بنگاه های اقتصادی کمی پیچیده تر می گردد و دیگر نمی توان از فرمول بالا استفاده نمود.
نقطه سر به سر برای واحد های نحوه محاسبه حاشیه سود تولید که بیش از یک محصول تولید می کنند.
علاوه بر اطلاعات نقطه سر به سر بر ای تک محصول « هزینه ثابت؛ هزینه متغیر یک واحد؛ قیمت فروش یک واحد » می بایست حاشیه فروش برای هر محصول را محاسبه نمود و سپس در صد فروش هر یک از محصولات به کل فروش را حساب کرد برای این منظور ستون آخر را ستون جمع اختصاص می یابد و با تقسیم فروش یک واحد از هر محصول به جمع قیمت فروش یک واحد محصولات این در صد معین می گردد.
مرجله بعد بدست آوردن میانگین موزون حاشیه فروش است که با ضرب کردن حاشیه فروش محاسبه شده در در صد فروش هر یک از محصولات به کل فروش تعیین می شود.
حالا CM از مجموع میانگین موزون حاشیه فروش بدست می آید که با استفاده از فرمول زیر تعداد کل محصول در نقطه سر به سر محاسبه می نحوه محاسبه حاشیه سود گردد .
فایفو(FIFO) چیست؟
فایفو (FIFO) مخفف واژه (First-in-First-Out)به معنای اولین خروجی از اولین ورودی است. این واژه در حسابداری و انبارداری کاربرد بسیاری دارد. این عبارت درواقع یک روش برای انبار انبارداری کالاست. به این معنی که به روشهای متفاوت اولین کالایی که وارد انبار و یا محل ذخیرهسازی میشود در محلی قرار گیرد که هنگام نیاز به ترتیب زمان ورود به انبار، کالا امکان انتخاب را داشته و از انبار خارج شود. به عبارت دیگر کالایی که زودتر وارد انبار یا قفسه فروشگاه شده، زودتر از سیستم خارج خواهد شد.
این روش از روشهایی است که امکان اجرای آن بسیار دشوار است و نیاز به سیستم درست و انبار استاندارد دارد. اما علیرغم سختی منافع بسیاری برای فروشنده و مصرف کننده دارد. در واقع با توجه به اینکه معمولا در محاسبات یا برنامه تولید مقداری به عنوان موجودی اطمینان در سیستم نگهداری میشود که معمولا در گردش نسیت، در صورت عدم رعایت FIFO قطعات زمانهای زیادی بصورت استوک در انبار باقی مانده و باعث ایجادمشکلاتی مانند گذشتن تاریخ مصرف، تغییر طرح و گرفتن گرد و غبار بر روی قطعات می شود که مانع مصرف آن کالا خواهد شد.
این روش در ظاهر ممکن است آسان به نظر برسد اما از نظر انبارداری به دانش و مهارات بالایی نیاز دارد. اجرای این روش این روش در نحوه محاسبه حاشیه سود نحوه محاسبه حاشیه سود صنایعی مانند مواد غذایی، دخانیات، صنایع آرایشی و بهداشتی و دارویی از ملزومات کار است.
در این سیستمها تقریبا همواره این اصل رعایت میشود چون در صورت عدم رعایت، ضایعات بسیاری حاصل خواهد شد. البته در بسیاری از صنایع روشی به نام روش لایفو (Last-in-First-Out) نیز وجود دارد که دقیقا بالعکس این روش است. به عنوان مثال روش لایفو در ذخیره گندم تاثیر بهتری دارد.
گندم کالایی است که با ذخیره شدن و کهنه شدن کیفیت بهتری پیدا می کند. یعنی آردحاصل شده از گندمهای مانده در انبارها، بسیار با کیفیت تر از آردی است که از گندم های تازه بدست میآید. باتوجه به اینکه این روش موضوع بحث این مقاله نیست، در صورت لزوم در مقاله های بعدی در این خصوص توضیحات لازم ارائه خواهد شد.
فوائد اجرای روش فایفو
درصورت وجود امکانات نرم افزاری و سخت افزاری در سیستم انبار داری و فروشگاهی، اجرای این روش با توجه به نوع صنعت مزایای بسیاری خواهد داشت. در این بخش به برخی از این مزایا اشاره خواهیم کرد.
- جلوگیری از فاسد شدن و باطل شدن کالا بعلت تاریخ گذشته شدن.
- گردش و مصرف تمام موجودی قفسه یا انبار به نوبت و زمان ورود.
- جلوگیری از ضایعات و اتلاف سرمایه.
- مصرف کالا طبق تغییرات و جلوگیری از ماندن کالاهای دارای تغییرات.
- سرعت در شناسایی کالاهای معیوب و برگشت سریع آن و جلوگیری از تولید یا خرید کالای معیوب.
- بهبود درکیفیت محصولات.
- جلوگیری از خواب سرمایه.
- رسیدن به حداقل موجودی در گردش.
- افزایش سرعت انجام کار و جلوگیری از فعالیت اضافی.
- جلوگیری ایجاد ضایعات در انبار و قفسهها.
برای اجرای درست این روش، باید به روندگردش فیزیکی اقلام انبار(Physical flow)، نیز توجه کافی نمود. در شرکتهای تولیدی لازم است، که موجودی های انبار به طور منظم گردش داشته و همواره محصولات جدید و تازه ذخیره شود باشد و محموله های قدیمی تر که به فساد نزدیکتر است زودتر مصرف شود.
در شرکت های توزیعی نیز رعایت این اصل با اشراف به دانش انبارداری کمک خواهد کرد تا خدمات بهتری به مشتریان ارائه گردد.
فایفو در منابع انسانی
فایفو(fly-in fly-out)، در منابع انسانی نیز وجود دارد. این مقوله به نوعی کار گفته می شود که درآن کارکنان بوسیله هواپیما، قطار یا وسایل دیگر به محل کار منتقل شده و در پایان شیف دوباره باز می گردند. در این روش کارکنان در نزدیکی محل کار خود زندگی نمی کنند و صرفا هر روز یا هفته به آنجا مراجعه نموده و مجددا به خانه های خود باز می گردند.
در این روش، به جای انتقال کارکنان و خانواده های آنها به شهری در نزدیکی محل کار، کارکنان به محل کار منتقل می شوند و سپس برای استراحت چند روزه به شهر خود برمی گردند.
فایفو(fly-in fly-out)، معمولا در صنایع معدنی و حفاری نفت و گاز استفاده می شود، زیرا معادن و چاهها اغلب در مناطق دور از شهرها هستند. برای اسکان موقت کارکنان نیز از کانکسهای قابل حمل استفاده می کنند ، زیرا کار بصورت پروژه یا موقت است و یا صرفه اقتصادی برای اسکان دائم وجود ندارد.
به عنوان مثال، معدن پس از استخراج مواد معدنی بسته می شود، پس از حفر چاه، دکل حفاری جابجا می شود. شرکت ها ترجیح می دهند اقامت دائمی مانند شهرکهای سازمانی را در اختیار کارگران FIFO قرار ندهند ، زیرا این امر مقرون به صرفه نیست.
استفاده از FIFO پاسخی به نیاز منابع انسانی در پروژه های گران قیمت اما کوتاه مدت است. کارکنان را می توان به سرعت در زمان کار به محل پروژه فرستاد و سپس بازگرداند.
به این نوع کارکنان “کارکنان پروزای”، نیز گفته میشود. به عنوان مثال برخی دانشگاهها نیز “استاد پروازی”، دارند که در دانشگاه محل تدریس خود ساکن نیست و پس درس دادن، با هواپیما به شهر محل سکونتش باز می گردد.
جهت آشنایی بیشتر با مباحث فروش و مهندسی فروش، شرکتها اقدام به برگزاری دوره های مختلف آموزشی می کنند. دوره آموزشی مهندسی فروش، یکی از دوره های بسیار مفیدی است که شرکت کنندگان در این دوره ها، هم با مباحث روز بازاریابی و فروش آشنایی پیدا میکنند و هم سرعت عمل و خطای کمتری در فروش خواهند داشت و فروش بیشتری را تجربه خواهند کرد.
مارژین و مارکاپ چیست؟
مارژین و مارکاپ چیست؟
مبحث مربوط به مارژین(یا مارجین) و مارکاپ، موضوعی است که بسیاری از فروشندگان درخصوص آن صحبت میکنند. بسیاری از مدیران فروش زمانی که قصد توجیه مشتری خود درباره سود محصولات خود را دارند، از تفاوت این دو بهره میبرند. جالب اینجاست که در واقع هر دو این موضوعات در واقع یک موضوع هستند. شاید بتوان گفت مثالی که حضرت مولانا در خصوص فیل در تاریکی بیان کرده است را میتوان به این موضوع نسبت داد.
در حقیقت موضوع مارژین و مارکاپ، نوع نگاه و محاسبه حاشیه سود است که تعریف خود را دارد. اما از نظر روانی نحوه مدیریت این محاسبات در فروش نقش دارد. در ادبیات مدیریت، استعاره مفهومی فیل در تاریکی، نگاه به موضوع از دیدگاه کلان است. باوجود اینکه در مثال فیل در تاریکی، هیچکدام از آن افرادی که فیل را توصیف کردند، حرف نادرستی نمیزنند؛ بلکه تنها بخشی از آن را دیده بودند و از منظر خود به موضوع نگاه کرده بودند. نگاه به مارژین و مارکاپ، همان نگاه از منظر فردی از دیدگاه مشتری یا فروشنده است.
مطابق تعریف در علم اقتصاد، مارژین(margin)، یا حاشیه سود(Profit margin)، نسبتی است که بهوسیله آن، سودآوری فروش را محاسبه میکنند. این بدان معناست که مقدار سود، پس از کسر مالیات بر فروش خالص تقسیم میشود و حاصل آن حاشیه سود است. در حسابداری، سود خالص(Net income)، یا درآمد خالص، به میزان سود باقیمانده یک شرکت اطلاق میشود، که پس از کسر نمودن مجموع بهای کالای فروخته شده، هزینههای عملیاتی، برآمد و مالیات، از مجموع درآمدها در طول یک دوره حسابرسی، عاید آن شرکت میگردد. مارک آپ(Markup)، اضافه بها نسبتی است که از تقسیم سود خالص بر قیمت خرید محاسبه میشود. یعنی با توجه به اینکه قیمت خرید برای ایجاد سود باید کمتر از قیمت فروش باشد، عدد حاصل از تقسیم سود برآن عدد بزرگتری است و جنبه روانی آن اهمیت دارد.
مارژین چیست؟
همانگونه که شرح داده شد، مارژین(margin)، یا حاشیه سود(Profit margin)، نسبتی است، که بهوسیله آن، سودآوری هر ریال از فروش را، محاسبه میکنند؛ به این ترتیب که مقدار سود پس از کسر مالیات را بر فروش خالص تقسیم میکنند. میزان سود خالص یک شرکت، اولین معیاری است که بیشتر سرمایهگذاران در رابطه با سوددهی شرکت، مدنظر قرار میدهند، ولی توجه محض به سودهای خالص، تصویری دقیق از عملکرد شرکت، ارائه نخواهد داد.
در مقابل نسبتهای حاشیه سود، بجای برآورد کردن میزان داراییها، سهام و سرمایهگذاریهای شرکت، مقدار پولی را که آن شرکت، از تمام درآمدهای حاصل از فروش محصولات، داراییها و سرمایهگذاریها به دست خواهد آورد، مورد توجه قرار میدهد. حاشیهها به بیان ساده، عوایدی هستند، که به صورت نسبت یا درصدی از فروش شرکت، بیان میشوند. این درصد، سهامداران و سرمایهگذاران را قادر میسازد، که سوددهی شرکتها را به مقایسه بگذارند.
مارژین عملیاتی چیست؟
حاشیه سود عملیاتی(operating profit margin)، نسبت از تقسیم سود عملیاتی به فروش بدست میآید. به این روش محاسبه از پایین نیز اطلاق میشود. اقلام غیر عملیاتی همچون درآمد و هزینه بهره، سود و زیان واگذاری داراییها در محاسبه سود عملیاتی منظور نمیشود. این نسبت معیار قویتری برای ارزیابی سودآوری و فروش است.
با در نظر گرفتن سود شرکت قبل از کسر مالیات، حاشیه سود عملیاتی منعکسکننده موفقیت مدیریت شرکت در ایجاد سود از عملیات جاری شرکت است. این نسبت نشاندهنده این واقعیت است که به ازای هر واحد پولی، از فروش، چه میزان سود عملیاتی (سود پس از کسر هزینههای عملیاتی) عاید شرکت شدهاست. نسبتهای بالای حاشیه سود عملیاتی نشاندهنده توفیق مدیریت در کنترل هزینههای شرکت یا پیشی گرفتن رشد فروش شرکت به رشد هزینههای آن است.
حاشیه سود عملیاتی در عین حال امکان مقایسه سوددهی شرکتهایی که معمولاً هزینههای عملیاتی و بهای تمام شده کالای فروش رفته را افشا نمیکند، برای سهامداران فراهم کند. این نسبت معمولاً قابل اتکاتر بهشمار میآید. زیرا کمتر مورد دستکاری توسط حقههای حسابداری قرار میگیرد. بهطور طبیعی به علت اینکه این نسبت شامل تمام هزینهها از جمله هزینههای فروش و هزینههای عملیاتی است، مقدار آن از حاشیه سود ناویژه کمتر است.
مارکاپ چیست؟
مارک آپ(Markup)، یا اضافه بها نسبیتی است که از حاصل تقسیم حاشیه سود بر قیمت خرید حاصل میگردد. به این روش محاسبه از بالا نیز گفته میشود. الگوی محاسبه مارکاپ اولین بار توسط واگ در سال 1964 به جهان معرفی شد. همانگونه که اشاره شد، این موضوع در نحوه قیمتگذاری تاثیر داشته و قیمت گذاری در میزان سفارش مشتری و فروش آن تاثیر خواهد داشت.
در برخی اوقات مشتری به دلیل حاشیه سود پایین، ممکن است از خرید محصول اجتناب کند. در خصوص نحوه محاسبه حاشیه سود نحوه محاسبه حاشیه سود محصولات جدید باشد که نیاز به معرفی توسط واسطه را داشته باشد، این مهم اهمیت ویژهای دارد. لذا نحوه محاسبه، همواره در قیمت گذاری باتوجه به حاشیه سود واسطهها، بسیار اهمیت دارد.
مارژ در اقتصاد
مارژ در اقتصاد به معنای کنار، حد، حاشیه، لبه، تفاوت، به عنوان فرق میان هزینه و قیمت کالای تولید شده است. این واژه در خرید و فروش سهام و بازار بورس نیز کاربرد دارد.
مارژین در پزشکی
در جراحی موارد مشکوک به سرطان، هنگام برداشت توده، همراه توده مقداری از بافت اطراف نیز برداشته میشود. به این بافت اطراف مارژین یا مرز گفته میشود.
حاشیه سود رستوران چقدر است
حاشیه سود رستوران چقدر است : حاشیه سود رستوران میزان موفقیت حرفه ما را تعیین میکند.
هیچ شرکتی بدون کسب درآمد کافی یا پابرجا نمیماند.
اگر میخواهید کسب و کاری را شروع کنید و یا مالک چندین ساله رستوران هستید باید یاد بگیرید که چگونه حاشیه سود رستوران را محاسبه یا تقویت کنید.
چگونه میتوان حاشیه سود رستوران را محاسبه کرد
قبل از اینکه بتوانید حاشیه سود رستوران را تقویت کنید میبایست محاسبه حاشیه سود ناخالص را یاد بگیرید.
قبل از اینکه به جزئیات بپردازیم ،با یک مثال ساده شروع میکنیم.
پرداختن به جزئیات ،محاسبه حاشیه سود را مشکل تر میکند.
در اصل حاشیه سود اختلاف بین هزینه های است که در حرفه خود خرج میکنید و اینکه چقدر عایدتان میشود.
رستوران “لیلی تای فود” هر هفته 10/000 دلار خرج میکند و 12/000 دلار کسب میکند.
10/000 دلار هزینه های شما را نشان میدهد.
12/000 دلار ،درآمد شما را نشان میدهد.
با محاسبه اختلاف بین هزینه و درآمد شروع کنید.
گام اول: 12000 _10000 =2000
گام دوم: 2000/12000= 0.17%
سود ناخالص را به درآمد تقسیم کنید 17 درصد حاشیه سود است.
حاشیه سود را در 100 ضرب کنید.
شما با این سه گام میتوانید حاشیه سود رستوران هزینه صرف میکنند در نظر بگیریم محاسبه حاشیه سود پیچیده میشود.
موارد زیر بیشترین هزینه ها را در رستوران صرف میکنند:
- تبلیغات
- غذا
- اجاره مغازه
- دستمزد
- تجهیزات
- بیمه
قبل از اینکه بتوانید حاشیه سود ناخالص را محاسبه کنید نیاز هست که همهی هزینه ها را محاسبه کنید.
اگر در تیم شما کسی هست که در محاسبه هزینه ها و درآمدها تخصص دارد شما میتوانید آیتم های دیگری به لیست بالا اضافه کنید در غیر این صورت ،برای انجام این کار به حسابدار نیاز دارید.
یک رستوران باید چقدر سود داشته باشد؟
اگر مدیر یا مالک رستوران هستید طبیعی است که این سوال را از خودتان بپرسید:
- سود یک رستوران چقدر باید باشد؟
چون شما قادر به محاسبه سود و زیان یک رستوران هستید در این قسمت ما در خصوص میانگین درآمد رستوران تحلیل عمیق تری انجام میدهیم.
اینکه سود یک رستوران چقدر باید باشد بستگی به این دارد که رستوران شما در چه جایی قرار گرفته و چه نوع غذاهای میفروشد.
اقتصاد کلی ،نشان میدهد که هر یک روی درآمد کلی رستوران چه انرژی دارد.
در سال 2008 ،در آغاز رکود اقتصادی بسیاری پژوهشگران حاشیه سود صنعت رستوران دارای را فقط 0.5% گزارش کردند.
به عبارت دیگر میانگین درآمد رستوران فقط یک “پنی” به ازای هر “دلار” هزینه بود.
از 2008 به بعد میانگین حاشیه سود صنعت رستوران دارای به طرز قابل توجهی رو به بهبود گذاشت در سال 2017، رستوران های خیلی موفق ،حاشیه سود حدود 6% داشتند.
هنگامی که میانگین درآمد یک رستوران را بررسی میکنید ،متوجه میشوید که بیشتر غذا فروشی ها به ازای هر دلار هزینه ،6 سنت به دست گرچه بیشتر مک دونالد ها ،در همان موقع میانگین درآمد را بین 22%-10% گزارش کردهاند اگر شما بلد باشید که چگونه حاشیه سود ناخالص را محاسبه کنید و عددی بیش از 6% به دست آورید ،آن وقت رستوران شما خیلی خوب عمل کرده است.گرچه ،شما راه های زیادی برای افزایش حاشیه سود رستوران دارید.
استراتژی های برای افزایش حاشیه سود رستوران
بیشترین حاشیه سود در صنعت رستوران ،معمولا برای رستورانهای ایتالیایی است که نوشیدنی الکلی سرو میکنند.
بیشتر غذا های ایتالیایی هزینه زیادی ندارند گرچه یک آشپز خوب ،از مواد غذایی ارزان قیمت طعم های شگفت انگیز را ایجاد میکند.
لذا شما با افزودن یک بشقاب پاستا به منوی خودتان میتوانید حاشیه سود رستوران را تقویت کنید.
کدام غذاها در رستوران شما حاشیه سود بالایی دارند،آنها را بیشتر بفروشید.
این کار به افزایش درآمد شما کمک میکند.
آنرا میخواهید رستوران را به سمت غذاهای که بالاترین حاشیه سود را دارند تغییر دهید،روی استراتژی های دیگر هم تمرکز کنید.
کاهش هزینههای مواد غذایی
هزینه مواد غذایی بخش بزرگی از بودجه رستوران را صرف میکند.لذا کاهش هزینههای غذای به شما کمک میکند که حاشیه سود رستوران را افزایش دهید.
در گام اول کاهش ضایعات هزینه های غذایی را کاهش میدهد.
اطمینان حاصل کنید که کارکنان آشپزخانه مواد غذای مفید را دور ریز نمیکنند.
برای مثال:
اگر برای تهیه سالاد از کلم بروکلی استفاده میکنید ساقه های آن را در تهیه سوپ بکار برید.
اگر همبرگر سرو میکنید گوشت های اضافی را به مصرف کوفته برسانید.
اگر تاریخ انقضای ماهی ها در حال اتمام است غذا ها ویژه با ماهی درست کنید که ماهی ها به سرعت مصرف شوند.
خرید مستقیم از تولید کننده ،هزینه های غذایی کاهش خواهد یافت.
اگر حدود یک دهه است که از یک تولید کننده خرید میکنید ،آن تولید کننده مایل نیست شما ضرر کنید.
آنها با تخفیف دادن از شما حمایت میکنند.
اگر تولید کننده ها ،قیمت هایشان را کاهش ندادند،با کشاورزان محلی نحوه محاسبه حاشیه سود صحبت کنید که نیاز های شما را بر طرف نمایند.
فروش را افزایش دهید
اگر بتوانید فروش رستوران را افزایش دهید،درآمد رستوران بهبود خواهد یافت.
چگونگی افزایش فروش به نحوه برخورد شما با مردم بستگی دارد.
اگر جلوی درب رستوران تبلیغات کافی برای جذب مشتری دارید ،شما باید روی استراتژی های SEO تمرکز کنید که مشتریان زیادی را در همان منطقه بتوانید جذب کنید.
اگر هر شب مشتریان زیادی دارید ،برای تحویل و انجام سفارشات از وب سایت استفاده کنید.
جدول کاری مشخص داشته باشید.
اجازه ندهید کارکنان بیکار باشند.
استخدام هر کارمند هزینه زیادی برای شما دارد ،پس یک جدول کاری تنظیم کنید و تعداد کافی کارمند برای انجام آن داشته باشید.
در شب های که مشتری کم است برخی کارکنان (گارسون ها)را به خانه بفرستید.
بیشتر اوقات برای این کار داوطلب هم هست.در روزهای که مشتری کم است ،کارکنان اضافی را به خانه بفرستید ،این کار هزینه دستمزد را کاهش میدهد.
برای بهبود حاشیه سود رستوران ،باید سخت کار کنید،اما برای رسیدن به اهداف میبایست چندین استراتژی را بکار برید و اطمینان حاصل کنید که کدامیک در حرفه شما بازخورد بهتری دارند.
قیمت تمام شده کالای فروش رفته چیست؟
امروزه با رشد فناوریهای نوین و استفاده از ابزارهای همراه، کسبوکارهای بسیار متنوعی در جهان پدید آمده است. یکی از مهمترین اهداف هر کسبوکار و هر واحد اقتصادی، فروش محصول یا خدمت و به دنبال آن کسب سود و درآمد است.
برخی کارشناسان معتقدند «انگیزه سود»، مهمترین و قدرتمندترین محرک اداره امور کسبوکارها قلمداد میشود.
یک راه مهم برای نیل به این هدف، توانایی و امکان محاسبه هزینههایی است که برای تولید کالا یا ارائه خدمت، به سازمان تحمیل شده است.
واضح است که این موضوع از اهمیت بسیار بالایی برخوردار میباشد؛ زیرا با محاسبه بهای تمام شده و تحلیل آن میتوان علاوه بر مدیریت صحیح هزینهها و برنامهریزی منسجم برای آینده سازمان، پاسخهای مستدل و دلگرمکننده به سهامداران و سرمایهگذاران ارائه نمود.
قیمت تمام شده کالای فروخته شده به چه معناست؟
«قیمت تمام شده کالای فرخته شده» عبارت است از هزینههای مستقیم مربوط به تولید کالاهای فروش رفته توسط یک شرکت.
این مقدار شامل هزینه مواد مصرفی در تولید کالا و هزینههای مستقیم نیروی کار مورد استفاده در تولید آن میباشد.
در واقع «قیمت تمام شده کالای فروخته شده» هزینه ایجاد محصولاتی است که یک شرکت به فروش میرساند؛ بنابراین تنها، هزینههایی لحاظ میشوند که به صورت مستقیم به تولید محصولات مربوط هستند و در این فرایند، هزینههای غیرمستقیم – مثل هزینههای توزیع، فروش و بازاریابی – مدنظر قرار نمیگیرد.
مثال: «قیمت تمام شده کالای فروخته شده» برای یک سازنده خودرو میتواند شامل هزینههای مواد اولیه قطعات و دستمزد نیروی کار باشد.
همانطور که اشاره شد، بازاریابی و تبلیغات، هزینه ارسال لوازم خوردو ساخته شده به نمایندگان فروش و هزینه نیروی لازم برای فروش این لوازم حذف میشود و در محاسبه «قیمت تمام شده کالای فروخته شده» منظور نمیگردد.
«قیمت تمام شده کالای فروخته شده» در صورت سود و زیان ظاهر میشود و میتواند برای محاسبه حاشیه سود ناخالص شرکت از درآمد کسر شود.
امروزه با توجه به تنوع کسبو کارها، هزینههای دقیقی که در محاسبه «قیمت تمام شده کالای فروخته شده» دخیل است، متفاوت بوده و به نوع فعالیت کسبوکار مربوط میشود.
قیمت تمام شده؛ دستیار مدیران
حسابداری بهای تمام شده (که با نام حسابداری صنعتی نیز شناخته میشود) یک ابزار بسیار مهم در اختیار مدیریت به شمار میرود زیرا مدیران با استفاده از آن میتوانند قیمت تمام شده تولیدات یا کالاهای خریداری شده یا فروش رفته را محاسبه کنند.
این کار باعث میشود مدیران اولاً کنترل خود را بر روی هزینههای تولید – از قبیل خرید مواد اولیه، هزینه استفاده از ماشینآلات، دستمزد پرسنل و غیره – اعمال نمایند و ثانیاً با نشان دادن مدیریت قدرتمند خود، کاهش هزینههای سازمانی، افزایش بهرهوری و ارتقاء سطح انگیزه پرسنل را فراهم آورند.
واضح است که اگر مدیران گزارشهای دقیق و صحیحی از هزینهها نداشته باشند، در تصمیمگیریهای مالی و مدیریتی خود با مشکلات عدیدهای مواجه خواهند شد.
هزینه یابی چیست؟
هزینه یابی عبارت است از طبقهبندی و تسهیم صحیح هزینهها به منظور تعیین قیمت تمام شده محصولات و خدمات.
به این ترتیب، وقتی صحبت از هزینه یابی میشود، منظور یک یا چند مورد از موارد زیر است:
- تعیین بهای تمام شده ساخت یک محصول
- تعیین بهای تمام شده ارائه یک خدمت
- تعیین روشی که به وسیله آن بتوان هزینهها را مدیریت کرد
مدیران هوشمند به هزینهیابی بسیار بها میدهند زیرا این شیوه، اطلاعات مفید و مؤثری در اختیار آنها قرار میدهد که میتوانند از آنها برای کارهای مختلفی همچون انجام مذاکرات آگاهانه، شرکت در مناقصات و مزایدهها، تخصیص ظرفیتهای تولیدی به محصولات سودآور و … کمال استفاده را ببرند.
در اینجا نیز با توجه به این که ساخت، تولید و ترکیب محصولات، از فناوریهای گوناگونی استفاده میشود، سیستمهای هزینهیابی در واحدهای تولیدی و خدماتی مختلف نیز به شدت با هم متفاوت است.
روش محاسبه قیمت تمام شده
برای تعیین قیمت تمام شده باید پنج عامل مختلفی را در نظر گرفت که عبارتند از: ۱) هزینههای ثابت، ۲) هزینههای متغییر، ۳) هزینه مختلط، ۴) هزینههای نیمه متغیر و ۵) هزینه نیمه ثابت.
اکنون تعریفی مختصر از هر یک بهدست میدهیم:
- هزینههای ثابت: اقلامی که بر اثر تغییر سطح فعالیت (تولید) تغییر نمیکنند و در تمام سطوح فعالیت ثابت میمانند.
اقلام ثابت فقط اقلامی را شامل میشود که مربوط به امر تولید هستند (سربار ساخت) و اقلامی مانند هزینههای اداری و فروش که در کوتاه مدت ثابت هستند را در بر نمیگیرند.
در طبقهبندی اقلام ثابت قیمت تمام شده، دو دسته اقلام ثابت وجود دارند:
الف) اقلام ثابت تعهد شده: اقلامی که قابل حذف نبوده و به کل تسهیلات تولیدی مربوط میشوند، مانند استهلاک ساختمان و کارخانه، مالیات و عوارض.
ب) اقلام ثابت اختیاری: اقلامی که بنا بهنظر مدیریت و بر حسب ضرورت قابل تغییر و حذف میباشد، مانند مخارج برنامههای بازاریابی، حقوق مدیران و مخارج تحقیق.
۲٫ هزینههای متغیر: اقلامی که به طور مستقیم و به تناسب تغییر سطوح فعالیت، افزایش یا کاهش پیدا میکنند و نسبت تقریباً ثابتی بین این اقلام و مقدار تولید وجود دارد.
انواع اقلام متغیر به قرار زیر است:
الف) مواد مستقیم، دستمزد مستقیم، سربار ساخت
ب) هزینههای توزیع و فروش
ج) هزینههای اداری و تشکیلاتی، مانند ملزومات اداری، بخشهایی از بهای آب، برق، سوخت و غیره
در برخی نحوه محاسبه حاشیه سود از موارد به اقلام متغیر قیمت تمام شده، اقلام قابل برنامهریزی نیز اطلاق میگردد چرا که مدیران میتوانند در بعضی از موقعیتها، در مورد برخی از این اقلام تصمیمگیری کرده یا آنها را کنترل و محدود نمایند.
۳٫ هزینههای مختلط: اقلامی هستند که گرایش خاص و یا الگوی یگانهای برای تشریح ندارند.
جهت تجزیه و تحلیل تصمیمات مدیران، اقلام مختلط را به اجزای ثابت و متغیر تقسیم میکنند.
بسیاری از اقلام قیمت تمام شده دارای ویژگی اقلام مختلط هستند؛ یعنی بخشی ثابت و بخش دیگری متغیر میباشند؛ مانند: مخارج برق، آب، سوخت، نگهداری و دستمزد غیرمستقیم.
۴٫ هزینه نیمهمتغیر: این نوع هزینهها با افزایش سطح فعالیت (تولید) اضافه میشود اما ازدیاد آن با یک نسبت ثابت رخ نمیدهد.
این گونه اقلام خود به دو دسته تقسیم میشوند:
الف) اقلامی که بر اثر افزایش سطح فعالیت با نسبت نزولی در هزینههای یک واحد اضافه میشوند؛ یعنی میزان افزایش قیمت تمام شده برای هر واحد اضافی کمتر از افزایشی است که برای یک واحد تولیدی قبلی ایجاد گردیده است.
ب) اقلامی که بر اثر افزایش سطح فعالیت با نسبت صعودی اضافه میگردند؛ یعنی میزان افزایش قیمت تمام شده برای یک واحد اضافی بیشتر از افزایشی است که برای یک واحد تولیدی ما قبل ایجاد گردیده است.
۵٫ هزینههای نیمهثابت: هزینههایی هستند که با افزایش سطح فعالیت، به صورت پلکانی و متناوب اضافه میشوند.
یک مثال در این مورد، افزایش تعداد دانشجویان در یک دانشگاه است که این امر مستلزم ایجاد ساختمانها و کلاسهای جدید و نیز افزایش هزینههای استهلاک و سایر هزینههای ثابت برای دانشگاه خواهد بود.
نحوه محاسبه قیمت تمام شده در شرکت های خدماتی
بهای تمام شده خدمات در موسسات خدماتی شامل دستمزد و هزینه های سربار است . برای محاسبه قیمت تمام شده خدمات می توان اقلام بهای تمام شده را بین کار (خدمات) در دست اقدام و یا دوایر مختلف موسسه خدماتی تسهیم نمود . به دیگر سخن ، می توان از روش هزینه یابی سفارش کار و یا روش هزینه یابی مرحله ای استفاده نمود .
در صورتی که برای محاسبه قیمت تمام شده از روش هزینه یابی سفارش کار استفاده شود ، برای هر یک از خدمات در دست اقدام یک حساب کار در جریان در دفتر کل افتتاح و قیمت تمام شده هر خدمت بطور جداگانه محاسبه و کنترل می شود .
در صورتی که از روش های هزینه یابی مرحله ای استفاده شود ، برای هریک از دوائر ارائه کننده خدمات یک حساب کار در جریان در دفتر کل افتتاح و قیمت تمام شده خدمات بر حسب دوائر ارائه کننده آن خدمات تعیین و کنترل می شود .
به عنوان مثال در یک موسسه خدمات مالی که به ارائه «خدمات حسابرسی » و « مشاور مالیاتی » می پردازد ، می توان برای هر یک از خدمات مزبور به عنوان یک دایره تولیدی ، یک حساب کار در جریان در دفتر کل افتتاح نمود و یا اینکه برای هر یک از مشتریان خدمات مزبور یک حساب کار در جریان در دفتر کل افتتاح کرد .
پس از تکمیل کار ، « حساب قیمت تمام شده خدمات » در دفتر کل بدهکار و « حساب کار در جریان » بستانکار می شود به این ترتیب « قیمت تمام شده خدمات ارائه شده به مشتریان » در صورت سود و زیان تعیین می شود .
فرمول قیمت تمام شده
برخی فرمول های مورد نیاز برای محاسبه قیمت تمام شده کالا به شرح زیر هستند.
خرید خالص = خرید طی دوره + اضافات خرید – (برگشت از خرید + تخفیفات درصدی خرید + کسورات خرید)
موجودی کالای آماده برای فروش = موجودی کالای اول دوره + خرید خالص
قیمت تمام شده کالای فروخته شده = موجودی کالای آماده برای فروش – موجودی کالای پایان دوره
موجودی کالای پایان دوره = موجودی کالای تعدادی در انبارها که قابل شمارش باشد * بهای هر کالا
سیستمهای سنتی محاسبه قیمت تمام شده و اشکالات آن
اصولاً برای تعیین قیمت تمام شده دو رویکرد مدنظر است: رویکرد سنتی و رویکرد نوین.
در سیستمهای سنتی هزینهیابی، برای تخصیص هزینه سربار معمولاً از هزینه (ساعت) کار مستقیم به عنوان مبنای تخصیص استفاده میشود؛ در حالی که امروزه هزینه کار مستقیم اغلب کمتر از ۱۵ درصد است و در مقابل، هزینههای سربار بیش از ۵۰ درصد از هزینه محصول را دربر میگیرد.
بنابراین تخصیص هزینههای سربار بر اساس مبناهایی همچون هزینه (ساعت) کار مستقیم، محاسبه نادرست قیمت تمام شده محصولات را باعث میشود.
در نظام سنتی، قیمت تمام شده محصول طی فرایند زیر محاسبه میشود:
- ردیابی (اختصاص) مواد مستقیم و دستمزد مستقیم به محصولات یا خدمات
- تخصیص هزینههای سربار به محصولات یا خدمات بر مبنای یک نرخ جذب معین
- محاسبه قیمت تمام شده محصولات
به این شیوه محاسبه قیمت تمام شده ایراداتی وارد شده است که میتوان موارد زیر را بیان کرد:
- هزینه کار مستقیم اهمیت خود را از دست میدهد.
- در جریان تولید پیچیده و غیرمعمول، این سیستم جوابگو نیست.
- اطلاعاتی صحیح و واقعی در مورد قیمت تمام شده و سودآوری شرکت ارائه نمیکند.
- استفاده از یک مبنای تخصیص نمیتواند به طرز مناسبی تمام روابط بین هزینهها را نشان دهد.
- علیرغم بالا بودن سهم هزینه سربار در هزینه محصول، نحوه تخصیص هزینه سربار به هر اندازه که باشد فاقد اهمیت است.
بسیاری از شرکتها به منظور برطرف نمودن این ایرادات، به سمت استفاده از سیستم ABC گرایش یافتهاند.
ABC چیست و به چه کار میآید؟
ABC یا Activity Based Costing (هزینهیابی بر مبنای فعالیت) نوعی مدل جدید هزینهیابی است که در آن، تمرکز بر هزینههای غیرمستقیم سازمانی است، بر خلاف روشهای مرسوم که بیشتر روی هزینههای مستقیم متمرکز میشود.
این روش با بررسی فعالیتهایی که به طور مستقیم در فرایند عملیاتی دخالت دارند، به ارائه اطلاعات دقیق قیمت تمام شده میپردازد و در نهایت با تکیه بر تجزیه و تحلیلِ هزینههای صرف شده در هر فعالیتی، به رشد و سودآوری سازمان کمک میکند.
پایه و اساس «هزینهیابی بر مبنای فعالیت»، عبارت است از مفهوم مصرف فعالیتها توسط محصولات، خدمات و مصرف منابع توسط فعالیتها.
شیوه پیادهسازی ABC
- شناسایی موضوعات هزینه: موضوع هزینه عبارت است از آنچه که یک نظام هزینهیابی بر مبنای فعالیت در پی اندازهگیری آن میباشد.
- شناسایی خروجیها: منظور نتایج نهایی مطلوب است.
- شناسایی فعالیتها: فعالیتهایی که برای دستیابی به خروجیهای مورد نظر انجام میشود.
- تخصیص منابع و ایجاد مخازن هزینه: منابع براساس هزینههای مستقیم یا هزینههای غیرمستقیم به مخازن هزینه اختصاص یابد.
- تخصیص هزینه فعالیتها به خروجیها: پس از ایجاد منابع هزینه و تعیین عوامل هزینه، هزینههای انباشته شده در مخازن مذکور بر مبنای میزان استفاده از آنها از هر فعالیت، به موضوعات هزینه تخصیص داده میشود.
- تحلیل و گزارشگیری قیمت تمام شده: مرحله نهایی، شامل تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به قیمت تمام شده حاصل از به کارگیری نظام هزینهیابی بر مبنای فعالیت و نتیجهگیریهای مربوط میباشد.
مزایای استفاده از ABC
صاحبنظران معتقدند استفاده از «هزینهیابی بر مبنای فعالیت» یا همان ABC مزیتهای زیادی برای سازمان به همراه دارد، که در اینجا به شش مورد آن اشاره میشود:
- امکان وجود کنترل هزینهها
- ارزیابی صحیحتر از عملیات مالی
- تصمیمگیری در خصوص برونسپاری فعالیتها
- شناسایی فعالیتهای هزینهزا و فاقد ارزش یا کم ارزش
- کنترل عملیات و برنامهریزی کارآتر، صحیحتر و دقیقتر مدیریتی
- تعیین قیمت تمام شده و قیمتگذاری محصولات به طور منطقیتر و دقیقتر
سیستم ABC برای چه شرکتهایی مناسبتر است؟
استفاده از ABC برای برخی شرکتها نامناسب بوده و برای برخی دیگر بیتأثیر است.
«هزینهیابی بر مبنای فعالیت» در شرکتهایی مطلوب است که:
- هزینه سربار بالایی دارند.
- جریان تولید در آنها پیچیده و غیرمعمول است.
- از ماشینآلات پیشرفته و خودکار در تولید استفاده میکنند.
- تولیدات گوناگون و متنوعی دارند، یا خدمات مختلفی ارائه میدهند.
نرم افزار یکپارچه سانیران با قابلیت های بی نظیر بهترین انتخاب را به شما می دهد.
دیدگاه شما