راهکارهای جامع سازمانی
برنامه ریزی منابع سازمانی یا سیستم ERP چیست ؟
راهکار جامع برنامه ریزی منابع سازمانی که به آن ERP می گویند طیف وسیعی از فعالیتها است که با ایجاد بانک اطلاعاتی منظم و دقیق به بهبود عملکرد سازمان منجر می شود. سیستم ERP به تمامی افراد یک مجموعه اجازه میدهد که با وجود پراکندگی جغرافیایی در هماهنگی کامل با هم کار کنند. راهکاری جامع برنامه ریزی منابع سازمان به شرکت ها و سازمانها این اجازه را می دهد تا مدیریت منابع خود از قبیل مواد، منابع انسانی، منابع مالی و غیره را به شکلی بهینه انجام دهند.
برای ERP یا برنامه ریزی منابع سازمانی تعاریف مختلفی ارائه شده است که تمامی آن ها دارای یک مفهوم خاص هستند که در ادامه به چند نمونه از این تعاریف اشاره می کنیم:
- ERP نوعی فناوری برای مدیریت منابع است.
- نرم افزاری که کلیه کارکردهای بخش های مختلف سازمان را به صورت سیستماتیک در قالب یک سیستم نظام مند تعریف و ایجاد می کند.
- مجموعه نرم افزار تجاری که نتیجه آن نظام مند سازی اطلاعات و اسال اطلاعات به صورت یکپارچه به تمامی واحدهای سازمان از جمله حسابداری- منابع انسانی- زنجیره و مدیریت مشتریان است.
در این مقاله میخوانید :
روند گسترش برنامه ریزی منابع سازمانی (سیستم ERP) در گذر زمان
ظهور ای آر پی را باید دهه 60 میلادی دانست که در آن زمان اکثر فعالیتها مربوط به افزایش درآمد و تقویت کـسب و کـار شرکتها و موسسات از طریق یکپارچهسازی فرآیندها بود. SAP نـخستین شـرکت توسعه و اجرای نرمافزارهای خاص ERP توسط پنج نفر از اعضای اصلی IBM. در دهه هفتاد میلادی راه اندازی شد. با ظهور سیستم erp در حوزه تولید، تمامی سیستمهای تولیدی تحت پوشش قرار گرفتند. کنترل کـیفیت، بخش مالی بخش های مروط به نـگهداری و تعمیرات کالا ،انبار، حسابداری و… به سیستمهای تولیدی وصل شدند و ERP به عنوان رابط سیستمهای مدیریت زنجیره تامین یا scm و مدیریت ارتباط با مشتری یا همان crm مطرح شد.
سیستم ERP در واقع عـنوان جـدیدی برای MRPII در نظر گرفته نمی شود بلکه بهعنوان سطوح تکاملی sc یا سیستم کامپیوتری جهت پشتیبانی از عملیات سازمان کاربرد دارد. سیستمهای ERP ، یکپارچهسازی بهتری نسبت به MRPII دارند.در اواسط دهه نود میلادی مبحث اینترنت وارد ای آر پی شد. در سال های 1998 تا 2000، ERP و تبادل الکترونیک اطـلاعات یـکدیگر ارتباط داده شدند . در سال 2000 و در ابتدای هزاره جدید راهکارهای برنامه ریزی منابع سازمانی ERP تحت WEB توسعه یافتند .که از فناوری چند لایهای در معماری سیستم های اطـلاعاتی حمایت و پشـتیبانی میکردند.
در حال حاضر سیستمهای ERP II در حال توسعه هستند که بر مبنای وب اسـت و از بخش مدیریت زنجیره تامین (SCM) حمایت می کنند .
ERP در واقع نرم افزارهای سیستمی برای برنامه ریزی منابع سازمانی هستند که داده های یک سازمان را به صورت سیستماتیک در اختیار کاربران قرار می دهد، این سیستم بدون در نظر گرفتن محدوده جغرافیایی خاص، به تمامی کاربران اجازه می دهد که در هماهنگی کامل با هم فعالیت داشته باشند.پیدایش اولیه مفهوم ERP به دهه 1960 میلادی بر می گردد، در آن دوران تمامی کسب و کارها به دنبال افزایش درآمد از طریق انسجام روندها و کارکردها بودند.که در سال 1972، 5 نفر از بهترین مدیریان IBM برای این که بتوانند براساس مفهوم ERP نرم افزار و سیستم آن را پیاده سازی کنند از پست خود کناره گیری کردند و با تاسیس شرکت SAP موفق به بسط و گسترش نرم افزارهای خاص ERP شدند.
مفاهیم اولیه راهکار جامع برنامه ریزی منابع سازمانی ، ERP مخفف چیست؟
یکی از راهکارهای برنامه ریزی منابع سازمان، سیستم اطـلاعاتی پیـکرهبندی شدهای میباشد که برای خودکار کردن وظایف و فعالیتها می باشد و باعث کارآمد شدن فرآیندهای سازمان در سطوح مختلف استراتژیک، کنترلهای مدیریتی و کنترلهای عملیاتی پدیدآمده است و راهحل های دادهای یکپارچهای را در سرتاسر زیر ساخت سازمان ارائه مـیدهد . سیستم اطـلاعاتی پیـکرهبندی شده به سازمانها کمک میکنند تا بتوانند منابع خود را بهتر و کارآمد تر اداره کنند و به واسطه یکپارچگی تمام اطلاعات در میان فرآیندهای کاری مختلف، هزینهها را کاهش داده و کارایی را افزایش دهند.
سیستم اطلاعاتی امـکان مـقابله با رقابت ها و پاسخگویی به نیازمندیهای رو به رشد مشتریان سازمان را با مدیریت بهتر واحدهای مختلف سازمان، بهبودی ارائه خدمات و افزایش سرعت ارائه کالاها، پاسخگویی بهتر به مشتریان، افزایش سرعت و بهرهوری، بهبود و کیفیت مـحصولات ، هـماهنگی تقاضا با عرضه ، تولید و همین طور ارتقا فـرآیندهای سـازمان فـراهم آورده و منجر به رقابتی تر شدن سازمان میگردد.
در سیستم ERP مجموعه فرآیندهای عملیاتی و جریان اطلاعاتی یکپارچه باعث بهره برداری بهتر از منابع سـازمان و ایجاد ارتـباط بین شرکای تجاری با توجه به تغییرات مداوم و همیشگی ارائه میشود و این راهکار موجب افزایش بهرهوری منابع سازمان میگردد. بنابراین راهکار جامع برنامهریزی منابع سازمان در صدد برآورده کردن نیازهای همه واحدهای کـاری و عـملیاتی سـازمانها، مانند حسابداری، خرید، برنامهریزی و لیست موجودی، توزیع یا پخش، تولید،انبارداری و… است.
مهم ترین خصوصیات برنامه ریزی منابع سازمانی (ای آر پی) و سیستم ERP
- ارائه یک سیستم اطلاعاتی یکپارچه که تمامی در سطوح فعالیت شرکت مانند تولید، خرید،فروش، پرداختی ها و دریافت ها ، موجودی و همه وظایف دیگری که در یک سازمان جریان دارد را پوشش میدهد.
- انجام فعالیتهای مهم
- بهبود و اصلاح فرآیندهای کسبوکار
- افزایش خدمات مشتری
- ایجاد یکپارچگی کامل سیستمها نه فقط بین دپارتمانها، بلکه همچنین میان شرکتهای با مدیریت یکپارچه
- یافتن راهحل های مناسب برای مدیریت بهتر پروژه.
- استفاده از بهترین نواوری و فناوری مانند انتقال الکترونیکی وجه، اینترنت، ویدئوکنفرانس و غیره.
- یافتن و برطرف نمودن مشکلات کسب و کار از قبیل تمام شدن مواد، مشکلات موجودی، تحویل فوری و غیره.
- پر رنگ کردن تصویر شرکت.
سیستم ERP چه حوزه هایی را پوشش میدهد؟
منابع انسانی
مدیریت منابع انسانی ، آموزش کارکنان و افزایش مهارتهای آنها
مالی
مدیریت سرمایه، حسابداری مالی و مدیریت دارایی.
لجستیک
برنامهریزی تولید، مدیریت مواد، سرویس و نگهداری کارخانه، مدیریت کیفیت، سیستمهای پروژه، فروش و توزیع.
گردش کار
گردش کار، کل سازمان را از طریق تخصیص انعطافپذیر وظایف و مسئولیتها به مکانها، سمتها، مشاغل، گروهها یا افراد، به شکل یکپارچه درمیآورد.
مزایای پیاده سازی سامانه ERP (برنامه ریزی منابع سازمانی)
اطلاعات یکپارچه و دقیق ، مناسب و بهروز برای وجود هر شرکت ضروری است. این اطلاعات به فرد شایسته این قدرت را میدهد تا به موقع تصمیمگیری کند. این اتفاق تنها زمانی ممکن است که کل سازمان اطلاعات یکسانی را به اشتراک بگذارد و از یک منظر به آن بنگرد.عدم یکپارچگی بر سایر جریانها نظیر افراد، ماشینآلات و پول نیز تأثیرگذار است.
سیستم ERP (برنامه ریزی منابع سازمانی) به افرادی که روی یک حوزه در یک شرکت کار میکنند یا در ارتباط با تأمینکنندگان و مشتریان هستند ، گرد هم میآورد. شرکتها باید از یکپارچه سازی اطلاعات در تمام سطوح و بین تمام بخشهای سازمان خود اطمینان داشته باشند. سیستم ERP گردش کار فرآیندهای کسب و کار را یکپارچه میسازد.
مزایای سیستم ERP (برنامه ریزی منابع سازمانی) در صنعت چه میتواند باشد ؟؟
ERP شیوه ای کامل و فراگیر به منظور برنامه ریزی منابع سازمانی است که شامل طیف گسترده ای از فعالیت ها می شود که به وسیله ساماندهی کردن کلیه داده ها و پروسه های یک سازمان با روشی مستقل و از طریق تشکیل بانک اطلاعاتی منظم و به صورت مداوم موجب بهبود فعالیت سازمان می شود. در ادامه با برخی از مزایای ERP آشنا می شوید :
- کاهش زمان تحویل سفارش ,گسترش کسب و کار سازمان, افزایش میزان فروش ,کاهش کار در جریان, افزایش رضایت مشتری ,بهبود عملکرد فروشنده ، افزایش انعطافپذیری ,کاهش هزینهها ,افزایش بهرهوری منابع ,یکپارچگی اطلاعات ,افزایش قابلیت تصمیمگیری
- سیستم ERP بسته سودمندی برای حل مشکلات حوزه های مختلف سازمانها داراست.شرکتهای تولیدی همواره به دنبال افزایش بهرهوری، کاهش هزینهها ، کاهش زمان تحویل و سود بیشتر بودهاند. صنایع تولیدی که سیستم ERP را به نحو موفقیت آمیز پیادهسازی کردهاند عبارتند از بانکداری و بیمه , صنایع خودروسازی، مخابرات , بهداشت و درمان , کالاهای مصرفی، شیمیایی و داروساز.
- راهکار ERP کمک میکند تا در سریع ترین زمان ممکن کالای صحیح را از انبار تحویل بگیرند و یکپارچه سازی برنامه ریزی منابع سازمانی به تعیین قیمت کالاها به شکل صحیح کمک میکند. سامانه ERP به شرکتهای چندملیتی و تولیدکنندگان در چند کارگاه مختلف کمک میکند تا برنامه ریزی یکپارچه داشته باشند و مانع هدر رفت زمان هزینه و منابع شود. این سیستم با مقدور ساختن یک برنامه برای مدیریت شرکتها، روال کار را تسهیل میکند.
- سیستم ERP به شرکتها به مشتری مربوطه تحویل نماید. سامانه ERP امکان پاسخ فوری به تغییرات در عملیات کسبوکار و شرایط بازار را فراهم میسازد. سیستم ERP از طریق بهبود فرآیند کسبوکار در بازار رقابت چشمگیری بین سازمانها میکند. همچنین برنامهریزی تولید را بهبود میبخشد.
شرحی از مزایای سیستم ERP
یکپارچهسازی اطلاعات مالی:
با بهکارگیری روش های سیستم ERP و برنامههای تحت web روشهای حسابداری بهبود داشته است. جهت کنترل اطلاعات ورودی و خروجی دپارتمانهای مختلف و فراهم آوردن امکان تصمیمگیری بهموقع، شرکتها سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی را متمرکز حول برنامههای مالی ازجمله دفتر کل ، حسابهای پرداختنی، و داراییهای ثابت پیادهسازی میکنند.
کاربران میتوانند گزارشهای شخصی خود را خودشان بهطور بلادرنگ تولید کنند .مدیران در صورت مشاهده مغایرت صورتهای خود در مقایسه با بودجه، میتوانند با انجام استعلام آنلاین، عامل ایجادکننده این مغایرت را بیایند. سیستم ERP باعث صرفهجویی در زمان دپارتمان حسابداری میشود، زیرا دیگر مجبور نیستند به استعلامهای متعدد از جانب مدیران مختلف پاسخ دهند و این زمان میتواند صرف فعالیتهای باارزش افزوده بیشتر شود.
با استفاده از سامانه ERP در سازمان مدیران مختلف کارهای خود را به نحو مؤثرتری مدیریت میکنند. همچنین با خودکارسازی روالهای دستی و کاغذی که نیازمند صرف منابع و زمان زیادی هستند، باعث ارتقا بهرهوری عملیاتی میشود. در واقع سیستم اتوماسیون را در سازمانها راه اندازی میکنند همچنین سامانه ERP کمک چشمگیری به مدیریت حسابهای دریافتنی، تجزیه و تحلیل مالی و خرید میکند.
قیمت گذاری محصول
برنامه ریزی منابع سازمانی تمام این روشهای قیمتگذاری و اطلاعات میتوانند از طریق پایگاه داده مالی کاملاً به شکل یکپارچه درآیند. سامانه ERP تجزیه و تحلیل قیمتگذاری را تسهیل و به شناخت حیطههای کاهش و کنترل قیمت کمک میکند .
مدیریت موجودی
ای آر پی فرآیند تولید را راحتر میکند و امکان مشاهده فرآیند انجام ثبت سفارش در شرکت را بهبود میبخشد. سامانه ERP با کمک به کاربران در خصوص برنامهریزی بهتر برای تحویل کالا به مشتریان، موجودی کالاهای تکمیلشده در انبار را کاهش دهد.
برنامه ریزی منابع سازمانی برای تولیدکنندگان چندملیتی، متشکل از چند شرکت و چند کارگاه و محیطهای توزیعشده سودمند است. این سیستم با فراهم آوردن امکان برنامهریزی و مدیریت شرکتها در کشورهای مختلف بهعنوان یک واحد منفرد برای یک فرد، لجستیک پیچیده را ساده میکند.
توزیع و تحویل
. مهمترین عامل برای مشتری، چگونگی تحویل بهموقع است.
سامانه ERP با تعریف فرآیندهای لجستیک، انعطافپذیری و بهرهوری، به تحویل بهموقع کالای صحیح از انبار صحیح به مشتری مربوطه کمک میکندبرنامهها از برنامهریزی خودکار یا دستی کارها، برنامهریزی حملونقل برای خودروهای داخلی شرکت یا کارگزاران ثالث پشتیبانی میکنند.
مهم ترین چالش های پیاده سازی نرم افزار برنامه ریزی منابع سازمانی (سامانه ERP)
1. مـقاومت افـراد برای استفاده از سیستم ERP و تغییرات کسب و کار با توجه به راهکار جدید
2. تخمین نادرست سطوح منابع مورد نیاز جهت اجرای سـیستم در سطح سازمان
3. عدم حمایت مدیران عالی و مدیران بخش های مختلف سازمان
در نتیجه میتوان گفت پیاده سازی سامانه ERP می تواند باعث بهبود عملکرد و رشد سریع سازمان گردد، اما پیاده سازی این نرم افزار یکی از چالش برانگیزترین مباحث یک سازمان می باشد.
شرکت مفتاح رایانه افزار با عنایت به ضرورت و درخواست مشتریان سازمانی، با ایجاد تیمهای تخصصی نرم افزاری تلاش نموده است تا ضمن شناسایی و شناخت نیازهای مختلف دستگاههای دولتی و خصوصی بتواند به راهکارهای جامعی در این حوزه دست یابد. این راهکارهای جامع نرم افزاری، تقریباً یک سامانه ERP منطبق با نیازهای سازمانی و شرکتی را شکل داده است که فرصت تصمیم سازی و تصمیم گیری صحیح مدیران در جهت افزایش بهره وری و کارایی و در نهایت سود آوری را فراهم می نماید. این راهکارها بر اساس آخرین دستورالعمل ها و قوانین دستگاه های دولتی و نهادها، متناسب سازی شده است که از این راهکارها میتوان به سامانه مدیریت منابع انسانی، سامانه مدیریت تدارکات و پشتیبانی و سامانه آرشیو الکترونیکی، راهکارهای پردازش و تحلیل داده ها (داده کاوی)، مدیریت اطلاعات و مدیریت داده ها و فرآیندها اشاره نمود.
سوالات متداول
ERP مخفف عبارت Enterprise Resource Planning به معنی راهکارهای جامع سازمانی می باشد.نرم افزارهای برنامه ریزی منابع سازمانی (ERP) در واقـع سیستم هایی هستند که دادههای موجود در یـک سازمان را یکپارچه می کنند و در زمـان مناسب در اختیار کاربرانی قرار میدهند که به آن نیاز خواهند داشت ، چنین سیستمی به تمامی افراد یک مجموعه اجازه میدهد تا حتی با وجود پراکندگی جغرافیایی در هماهنگی کامل با هم کار نمایند.
مدیریت مالی چیست؟
اگر به سرمایه گذاری یا مدیریت ثروت علاقهمند هستید، باید درک کاملی از مدیریت مالی و هوش مالی داشته باشید. توانایی مدیریت هوشمندانه پول میتواند یک مزیت بالقوه برای همۀ افرادی باشد که به دنبال به جریان انداختن داراییها شخصی خود هستند.
این موضوع را میتوان به کسب و کارهای کوچک و بزرگ و مدیران آنها نیز تعمیم داد. درحقیقت، مدیریت مالی موضوعی مربوط به همۀ انسانها در هر نوع موقعیت شغلی، خانوادگی یا شخصی است. در این مقاله توضیح میدهیم که مدیریت مالی چیست و هدف و کارکردهای اصلی آن چه چیزهایی هستند؛ با ذهن همراه باشید.
مدیریت مالی چیست؟
مدیریت مالی عبارت است از «رسیدگی مؤثر به پول از طریق برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل وجوه در یک شرکت یا برای یک شخص». مدیر مالی برای رسیدن به اهداف سرمایه گذاری از نسبتها، سهام و بدهیها استفاده میکند. این تلاشها ممکن است به مدیریت یک نمونه کارها، توزیع سود سهام، جمع آوری و تخصیص سرمایه، بودجه ریزی، نظارت بر ارز خارجی و پیروی از چرخههای محصول متمرکز باشد. در داخل یک شرکت، مدیریت امور مالی عملکردی است که معمولاً توسط بالاترین سطح مدیران شرکت انجام میشود. با این حال، این اصطلاح ممکن است به مدیریت سبد سرمایه گذاری یک فرد نیز اشاره داشته باشد.
مدیریت مالی انواع مختلفی دارند، به عنوان مثال، مدیریت دارایی شامل نحوه تعامل امور پولی با مدیریت کلی شرکت است. یکی دیگر از تخصصهای مربوط به امور مالی شرکتها، مطالعه نحوه تخصیص پول توسط یک شرکت است. زمینه تخصصی دیگر، نحوه عملکرد فنآوری اطلاعات به عنوان بخشی از استراتژی مدیریت مالی است. این زمینه شامل اختصاص منابع IT برای رسیدن به اهداف تجاری است.
هدف از مدیریت مالی
مدیریت سرمایه شامل تجزیه و تحلیل پول و سرمایهگذاری برای تصمیمگیری درست برای اهداف بلندمدت و کوتاهمدت است. اهداف بسته به اینکه شما با یک کسب و کار کار میکنید یا یک فرد متفاوت هستند.
مدیریت مالی شرکتی
در اینجا برخی از اهداف مدیریت دارایی در یک شرکت بیان شدهاند:
- حداکثر سود: وقتی هزینه نهایی با درآمد حداکثر برابر شود، سازمان به حداکثر سود رسیده است. این یکی از اهداف اصلی مدیریت مالی است.
- به حداکثر رساندن ثروت: هنگامی که یک شرکت به حداکثر سود برسد، هدف بعدی رشد ثروت سهامداران است. یک طرح سرمایه گذاری موفق به طور قابل توجهی به تجارت کمک میکند.
- بقای شرکت: مدیریت دارایی به شرکت کمک میکند تا از ورشکستگی خود جلوگیری کند و موجودیت خود را حفظ کند، به این معنی که کارمندان همچنان به کار خود ادامه میدهند و محصولات و خدمات به بازار ارائه میدهند.
- نگهداری جریان نقدی: در حالی که این هدف کوتاهمدت مدیریت مالی است، اما مدیریت جریان نقدی پول را برای هزینههای روزانه از جمله خرید مواد اولیه برای تولید کالاها و پرداخت آب و برق و حقوق در دسترس نگه میدارد. نگه داشتن پول نقد به اندازه کافی برای پرداخت به موقع صورتحسابها و سایر تعهدات برای اعتبار شرکت امری ضروری است.
- به حداقل رساندن هزینه سرمایه: افزایش سرمایه شامل صرف پول برای بهره، کارمزد و سایر هزینهها است. تحت کنترل نگه داشتن این هزینهها مستقیماً به سود کمک میکند.
- برآورد وجوه: مشاغل باید بهترین برآورد را از میزان پول مورد نیاز برای فعالیت در کوتاهمدت و بلندمدت انجام دهند.
- تعیین ساختار سرمایه: ساختار سرمایه نحوه تأمین مالی فعالیت و رشد تجارت از طریق منابع مختلف را مشخص میکند. مدیران مالی ترکیب درستی از بدهی و حقوق صاحبان سهام را برای این کار تعیین میکنند. مدیریت سرمایه فعال برای یک شرکت شامل برنامهریزی برای میزان پول مورد نیاز شرکت، محل تأمین اعتبارات و نحوه استفاده از آنها است. دادههای مدیر مالی به تصمیم گیری صحیح، افزایش سودآوری، ارزش بیشتر سهامداران و بهبود ثبات مالی کمک میکند.
مدیریت مالی شخصی
به آن دسته مدیران مالی که بیشتر از شرکتها با افراد کار میکنند، برنامهریز مالی یا مشاور مالی گفته میشود. آنها به مردم کمک میکنند تا از نظر مالی برای آینده خود آماده شوند. یک برنامه مالی خوب برای یک فرد، شامل برخی از عناصر مشابه برنامه مدیریت مالی شرکتی است. به عنوان مثال، دقیقاً مانند یک شرکت، یک برنامهریز مالی به شخص کمک میکند تا محاسبه کند که چه مقدار پول برای آینده برای رسیدن به اهداف شخصیاش مورد نیاز است و چه ساختاری باید ایجاد کند.
وظایف مدیر مالی
افرادی که وظایف مربوط به مدیریت مالی را انجام میدهند، مدیران مالی نامیده میشوند. در اینجا برخی از عملکردهای روزانه مدیران مالی آورده شده است:
- برآورد هزینهها و فروش
- نظارت بر دو طرف ثابت (کارخانه، دارایی و تجهیزات) و جاری (پول نقد یا معادل پول نقد) ترازنامه
- مشاهده عملکرد سرمایه گذاریهایی مانند سهام و اوراق قرضه
- تهیه و ارائه ورودی به سیاستهای مالی
- مشاوره در زمینه رعایت مقررات مالی
- تهیه گزارشهای دقیق مالی برای تیم مدیریتی شرکت
- برنامهریزی مناسب برای مالیات تا اطمینان حاصل شود که شرکت بیش از آنچه لازم است پرداخت نمیکند.
دو عملکرد مهم مدیر مالی، ایجاد کنترلهای مالی و تصمیمگیری در مورد سرمایه است که در پایین به تفصیل شرح داده میشود:
کنترلهای مالی
کنترل مالی یکی از مهمترین اهداف مدیریت صحیح مالی است، زیرا به مدیر اطلاع میدهد که آیا شرکت اهداف تجاری خود را برآورده میکند یا خیر! در اینجا برخی از عناصر کنترل مالی آورده شدهاند:
- نظارت بر کلیه داراییهای شرکت، امنیت آنها و نحوه استفاده از آنها
- ارزیابی عملکرد تیم مدیریت همانطور که مربوط به بهترین منافع مالی شرکت و سهامداران آن است.
- تصمیم گیری مناسب در مورد سرمایه گذاری و تأمین مالی، توزیع سود یا فروش سهام جدید
در بعضی از صنایع، نهادهایی وجود دارند که فقط بر کنترلهای مالی تمرکز میکنند. به عنوان مثال، سرویس مدیریت مالی که به کنترل مالی دولت کمک میکند.
تصمیم گیری سرمایه
تیم مدیریت با توجه به سود و هزینه باید بدانند که شرکت برای کار به چه میزان بودجه نیاز دارد. در اینجا برخی از عناصر تصمیمگیری سرمایه به عنوان بخشی از مدیریت سرمایه آورده شدهاند:
- تشکیل ساختارهای سرمایهای با استفاده از تجزیه و تحلیل بدهی و حقوق صاحبان سهام برای آینده فوری و بلند مدت
- سرمایه گذاری به روشهای مطمئن اما سودآور
- تخصیص سود و تعیین آنچه از طریق سود سهام برای سهامداران انجام میشود و آنچه که حفظ میشود.
- مدیریت پول نقد در دست برای پوشش هزینهها و بدهیها
هر نهادی که از پول استفاده میکند از جمله مشاغل بزرگ و کوچک، سازمانهای غیر انتفاعی، افراد و خانوادهها، به یک برنامه مدیریت مالی مناسب نیاز دارد.
مدیر مالی
مدیر مالی، به عنوان یکی از سمت های ارزشمند و مورد افتخار در اغلب سازمان ها، ادارات و شرکت ها شناخته شده است و همانطور که از این عبارت مشخص است؛ در واقع مسئولیت مدیریت، برنامه ریزی، کنترل و سازماندهی تمامی امور مالی بر عهده ی چنین فردی خواهد بود. طبیعتا این کار از جزییات زیادی برخوردار بوده و نیازمند اعمال تخصص، دقت و مهارت کافی است. در واقع چنین شخصی به طور مستقل به مدیریت منابع مالی یک کسب و کار می پردازد و به جرات می توان گفت که این موضوع از جمله مهم ترین و اساسی ترین بخش های هر شغلی است.
مدیر مالی و سود
تمامی تصمیم گیری های مرتبط با سرمایه گذاری بر روی دارایی های ثابت و جاری ( سرمایه ی در گردش ) با نظارت مستقیم مدیر مالی صورت می پذیرد که کیفیت انجام این امر در افزایش یا کاهش یافتن منابع بسیار موثر خواهد بود. تصمیم گیری های مرتبط با سود سهام و سود خالص بر گرفته از سود سهامداران آن کسب و کار و سود انباشته، نیز بخش مهمی از پروسه ی مدیریت مالی است؛ بنابراین وظیفه ی شخصی که به عنوان مدیر مالی برگزیده می شود بسیار سنگین و مهم است؛ چرا که در یک جمله، او ناظر بر تمام منابع و امور مالی خواهد بود.
ضرورت همکاری با مدیر مالی در کسب و کارهای مختلف چیست؟
مواردی که به عنوان اهداف اصلی این سمت تعیین شده اند، از جمله مهم ترین دلایلی هستند که حضور شخصی با چنین تخصصی را در اغلب کسب و کار ها الزامی می نماید. قطعا هر شغلی برای ادامه ی فعالیت و ماندگاری در بازار کار نیازمند تامین بودجه است که بررسی و نیازسنجی در این زمینه باید به طور منظم و مرتب صورت پذیرد. همچنین در هر مجموعه ای لازم است شخصی به عنوان مدیر مالی وجود داشته باشد.
مسئولیت ارائه ی بازده و سود سهام به سهامداران را بر عهده بگیرد و بتواند بر پایه ی یک برنامه ریزی صحیح در خصوص سرمایه و ضمن مدیریت آن، توازن قابل توجهی بین میزان بدهی ها، هزینه ها و حقوق صاحبان سهام برقرار نماید. چنین فردی با تدابیر صحیحی که می اندیشد؛ بدون شک خواهد توانست که از منابع مالی یک کسب کار به طور بهینه بهره برداری نماید و این همان ویژگی ای است که مدیران ارشد کسب و کار ها به دنبال آن هستند.
مهم ترین وظایف یک مدیر مالی چیست؟
به احتمال زیاد تا به این قسمت از مقاله ای که در حال مطالعه ی آن هستید، با کلی ترین وظایف فردی که به این سمت برگزیده می شود، آشنا شده اید، در ادامه نیز وظایف با جزییات بیشتری شرح داده شده اند.
برآورد هزینه و سرمایه از جمله اساسی ترین وظایف مدیر مالی است؛ زیرا به طور مستقیم با مقوله ی افزایش سرمایه مرتبط است. در واقع بهتر است بگوییم که چنین فردی وظیفه دارد که موجبات افزایش درآمد را فراهم آورد و بسیاری از هزینه های جاری را بر اساس سرمایه ی فعلی برآورد نماید. مدیر مالی باید در تصمیم گیری های مالی خود، وضعیت فعلی آن کسب و کار را در نظر بگیرد و سعی کند صرفا بر پایه ی مهم ترین نیاز ها و برای رفع آنان هزینه نماید. توانمندی وی در بهینه سازی امور مالی، بسیار حائز اهمیت است.همچنین وی موظف است که با انجام بررسی ها و تحلیل های لازم، ساختار سرمایه را نیز مشخص نماید.
تعیین منابع مالی توسط مدیر مالی
تعیین منابع مالی، از دیگر وظایف مدیر مالی می باشد. چنین فردی با تسلط بر اوضاع آن کسب و کار می تواند تشخیص دهد که برای تامین بودجه از چه منابعی بهره گیرد؛ انتشار سهام واوراق قرضه، دریافت وام از بانک ها، استفاده از سپرده های عمومی و … از جمله متداول ترین روش های تامین این مسئله است که باید بر اساس شرایط، نوع نیاز و ویژگی های مختص هر منبع مالی انتخاب گردد.
از دیگر وظایف اصلی یک مدیر مالی می توان به موارد زیر اشاره داشت:
سرمایه گذاری و تخصیص منابع مالی، تخمین فروش و هزینه ها، تصمیمات مربوط به سود خالص، مدیریت نقدینگی، پرداخت حقوق و دستمزد، پیش بینی های مالی، تهیه گزارشات و صورت های مالی، تحلیل گرایش های بازار، کنترل سود و هزینه و ….
نقش مدیر مالی در حوزه های مختلف بازار کار
بدیهی است که چنین شغلی در حوزه های مختلف کاری و محیط های مختلف، می تواند شرح وظایف مجزایی داشته باشد. هر چند که بنیان اصلی آن دقیقا مرتبط با مواردی است که تاکنون ذکر شده اند و در مواردی چون مدیریت منابع و مصارف، افزایش سود و سرمایه، رسیدگی به وضعیت سلامت مالی سایر کارکنان سازمان ها، افزایش حداکثری بازده سرمایهگذاری، کاهش ریسک و فراهم آوردن بستر لازم برای نیل به اهداف بلند مدت آن کسب و کار خلاصه می شود. لازم است به این نکته نیز اشاره ای داشته باشیم که مدیر مالی یک عضو بسیار تاثیر گذار در هر مجموعه ای است تا نحوه ی همکاری سایرین در قالب یک تیم و گروه به بهترین شکل ممکن ایجاد شود.
مدیر مالی به تعریف اقتصاد قرن
از دیدگاه شرکت اقتصاد قرن کرج، گذر زمان و تغییراتی که از گذشته تا به اکنون صورت گرفته ، موجب تغییر نقش مدیر مالی نیز شده است؛ یعنی با توجه به نوع کسب و کار و نیاز های آن ممکن است در بازه های زمانی مشخص وظیفه ی چنین شخصی از نظارت و مدیریت امور مالی مقداری تغییر یافته و به سمت و سوی ارائه ی مشاوره و تحلیل های لازم به مدیران ارشد پیش برود. به دلیل این که بهره مندی از واحد مالی و تخصیص وظایف به یک فرد به عنوان مدیر مالی ب رای بسیاری از کسب و کارها بسیار هزینه ساز می باشد؛
نسبت به گذشته میزان تمایل اشخاص حقیقی و حقوقی برای برون سپاری امور مالی و مالیاتی بسیار افزایش یافته است و از این رو شرکت های معتبری نظیر اقتصاد قرن که به اندازه ی کافی در حوزه ی رسیدگی به امور مالی و حسابداری و حسابرسی تجربه و تخصص دارند، آماده ی ایفای نقش مدیر مالی و انجام وظایف وی می باشند. با این روش دیگر نیازی نیست که همانند گذشته حتما فردی را به صورت ثابت در این سمت استخدام نمایید بلکه با بهره مندی از خدمات مشاوره ای تمامی امور مربوطه به بهترین شکل به انجام خواهند رسید.
مهارت های مورد نیاز مدیر مالی چیست؟
فردی که در این سمت فعال می شود، وابسته به اینکه در چه شرکتی و با چه ابعاد و اندازه ای کار می کند، باید به مهارت های ارتباطی عالی و تجارت حرفه ای مسلط باشد؛ چرا که در هر کسب و کاری که فعالیت نماید با بسیاری از مدیران ارشد و سایر واحد های مالی و حسابداری ارتباط نزدیک و تنگاتنگی خواهد داشت.
بهره مندی از روحیه ی مدیریتی و رهبری نیز یکی دیگر از مهارت های مدیر مالی محسوب می گردد؛ چرا که صرفا داشتن دانش و تجربه کافی نیست و باید حتما فرد به لحاظ روحی و اخلاقی، فردی برون گرا و تاثیر گذار باشد و همچنین از مهارت های رهبری و توانایی اداره و کنترل نمودن فعالیت ها و نحوه ی عملکرد سایرین برخوردار باشد.
توانایی تحلیل و داشتن دقت و حوصله ی کافی برای رسیدگی به امور، ریشه یابی مشکلات، کشف راه حل های ساده و کاربردی و موثر، توانایی استفاده از خلاقیت در جهت رفع موانع و مشکلات از جمله مهارت های تحلیلی مدیر مالی محسوب می شوند.
برخورداری از دانش کافی و مرتبط با رشته های حسابداری و حسابرسی، آگاهی از آیین نامه ها و مقررات تدوین شده نیز به عنوان مهارت های تخصصی این فرد در نظر گرفته می شوند.
چگونه با برنامه ریزی درست، زندگی خود را متحول کنیم؟
اگر رسیدن به هر چیز دلخواه از موفقیت شغلی گرفته تا قبولی در کنکور یا حتی ازدواج و… هزارتا راه داشته باشد، یکی از مهمترین و اصلیترین راههای رسیدن به هر کدام از آنها برنامه ریزی است. اهمیت برنامهریزی و تاثیر آن در موفقیت موضوع تازهای نیست. نگاهی به تاریخ و سبک زندگی افراد موفق دلیلی موثق بر این نکته است که داشتن برنامه، یک راه میانبُر است؛ میانبُری به سمت موفقیتها و هر آن چیزی که برای رسیدن به آن در تلاش هستیم.
اما احتمالا برای همه ما پیش آمده که هزار بار دفترچههای مختلفی برای این کار خریدهایم، خواستهایم از روش بولت ژورنال که در کتاب برنامه ریزی به روش بولت ژورنال نیز بهطور مفصل به آن پرداخته شده است، استفاده کنیم و مدام در تلاش بودهایم تا برگه نُتهای مربوط به یادداشت های روزانه یا هفتگیمان را جلوی چشم بچسبانیم تا مبادا از آنها غافل شویم.
با وجود همه این تلاشها، احتمالا همه ما در یک چیز باهم مشترکیم: رها کردن، نیمهکاره گذاشتن و اهمال کاری. شاید اگر از دلایل اهمیت برنامهریزی و تاثیر آن در همه وجوه زندگی بدانیم، پشتکار بیشتر و بهتری به خرج بدهیم و همهچیز را به «هر چه پیش آید، خوش آید» نسپاریم. برای آشنایی با این مفهوم و دلایل اهمیت آن، ادامه این مقاله از مجله بوکاپو را از دست ندهید.
تعریف برنامه ریزی؛ به چه چیزی برنامه ریزی میگویند؟
خالق شازده کوچولو را که میشناسید؟ آنتوان دوسنت اگزوپری جمله معروفی دارد که «یک هدف بدون برنامهریزی، فقط یک مفهوم برنامهریزی مالی رویاست.» این نویسنده صاحبنام خیلی خلاصه و مفید به ضرورت برنامهریزی در رسیدن به هدفها اشاره میکند، اما واقعا هدف از این کار دقیقا چه چیزی است؟ به چه کاری برنامهریزی میگویند؟
برنامه ریزی، فرایند یا سازوکار منسجم تفکر و تصمیمگیری درباره فعالیتهای لازم برای رسیدن به هدف مورد نظر است. به عبارت دیگر به ما کمک میکند تا قبل از شروع هر چیزی، درباره چگونگی پیشبرد آن، امکانات لازم و همچنین زمان آن به نتیجه برسیم. زمانبندی یکی از مهمترین عواملی است که به برنامهریزی دقیق کمک میکند. اما هر کسی علم زمانبندی عالی را ندارد. این همان موضوعی است که دنیل پینک در کتاب کی به تشریح آن پرداخته است.
هدف از برنامه ریزی چیست؟
چرا باید برنامهریزی کنیم؟ هدف از برنامهریزی چیست؟ این همان سوالی است که پاسخ آن ضرورت و اهمیت چنین امری را به همه ما که خواستار موفقیت و رسیدن به شرایط ایدئال مفهوم برنامهریزی مالی ذهنی خود هستیم، میشناساند. درواقع برنامهریزی یکی از عوامل پیشرفت انسان است. در ادامه به برخی از مهمترین دلایل اهمیت یا ضرورت برنامهریزی اشاره شده است.
رهایی از آشفتگی ذهنی
ما هنگام شروع هر کاری یا حتی وقتی در دلِ کاری قرار گرفتهایم و سخت مشغول انجام آن هستیم، احتمالا با پرسشهای ذهنی نظیر اینکه «ادامه مسیر چطور خواهد بود»، «برای رسیدن به سطح موردانتظار باید چقدر وقت صرف کنم»، «آیا امکانات لازم مادی و معنوی را برای این کار دارم» و… مواجه خواهیم شد. این سوالات و تردید برای چگونگی شروع، ادامه یا به سرانجام رساندن، سبب آشفتگی میشود.
ما برای رهایی از آشفتگی ذهنی و سردرگمی لازم است که نقشه راهی برای خودمان ترسیم کنیم و این نقشه راه همان برنامهریزی است که میتواند مانع از دلسردی ما از ادامه مسیر باشد.
تجربه احساس ارزشمندی و اعتمادبهنفس
اگر عادت به نوشتن کارهای روزانه یا هفتگی براساس اولویتشان را داشته باشید، احتمالا در پایان روز یا در پایان هفته با نگاه به دفترچه یادداشتهایتان که جلوی هر کاری تیک بزرگ سبزرنگی به معنای «انجام شدن» و «به سرانجام رسیدن» ثبت شده، به خودتان بالیدهاید که توانستهاید به کارهای مهم و حتی برخی از کارهای غیرضروریتان رسیدگی کنید.
اگر جلوی عبارت «زنگ زدن به مادربزرگ» یا «آب دادن به گلدان سانسوریا» تیک زدهاید، با خودتان این طور فکر نکنید که «خوب اینها که چیزی نیستند. زیادی جزئی و بدون اهمیتاند.» هر وقت جلوی چنین عبارتهایی تیک زدید، بدانید که کیفیت زندگی را دقیقا همین جزئیات مطلوب میسازند و این یعنی شما در مسیر درست رسیدن به اهدافتان قرار دارید.
صرفهجویی در زمان، انرژی و منابع مالی
زن خانهداری قصد داشت کسبوکار کوچک خود را که تولید محصولات خانگی نظیر ترشی، مربا و… بود، راهاندازی کند. او طبق نقشه ذهنی و آن چیزی که بهعنوان برنامهریزی روی برگهای یادداشت کرد، به این نتیجه رسید که میتواند از دختر نوجوانش برای تبلیغ در شبکههای مجازی، از همسر و پسرش برای رساندن سفارشات به دست مشتری و از کیسههای پارچهای دستساز خواهرش برای بستهبندی استفاده کند.
او در این برنامهریزی، علاوه بر شناخت فرصتها و امکاناتی که در اطرافش وجود دارد، توانست تا حدودی در آغاز راهاندازی کسبوکارش در برخی هزینهها صرفهجویی و از طرفی هم یک کسبوکار خانوادگی را مدیریت کند.
شناختن اشتباهات در طول مسیر
خطا کردن امری طبیعی است. هیچ کدام ما مصون از خطا و اشتباه در همه جوانب و زمینههای زندگی خود نیستیم. خطا کردن بهخودیخود امری ناشایست نیست. تکرار خطا، اشتباه است.
برنامهریزی و مکتوب کردن نقشه ذهنی این کمک را به ما میکند تا در میانه مسیر، هرجا که با شکست مواجه شدیم یا به موانعی برخوردیم، به عقب برگردیم، فعالیتهایمان را تحلیل و ارزیابی کنیم و ببینیم خطا از کجا بوده است.
هدف گذاری
شاید با خودتان بگویید که افراد زیادی هم بدون برنامهریزی به اهدافشان رسیدهاند. احتمالا بله. گاهی شانس و برخی موقعیتهای استثنائی ممکن است افراد را به نتیجه دلخواه یا موفقیتی از پیش تعیین نشده برساند، ولی رسیدن به موفقیت مسیری طولانی است که لازمه یادآوری مکرر هدف ماست.
چگونه برنامه ریزی کنیم؟
حال که درباره ضرورت و هدف از برنامهریزی اطلاعاتی کسب کردیم، لازم است درباره چگونگی برنامه ریزی و نکات مهمی که باید در زمان تدوین یک برنامه بدانیم، کمی تأمل کنیم تا بتوانیم در زمان برنامه ریزی، همه جوانب و ویژگیهای فردی و اجتماعی خود را در نظر بگیریم.
مرحله اول: توجه به امور روزمره و عادتها
بخشی از کارهای ما در طول روز، امور موظفی هستند؛ یعنی باید در محل کار، مدرسه، دانشگاه و محیطهایی که در آنها مسئولیتی داریم، سپری شوند. در واقع ما باید در طول روز علاوه بر برنامهریزی برای انجام امور مربوطه در هر کدام از این مکانها، برای سپری کردن ساعتهای دیگرمان در طول شبانهروز برنامه داشته باشیم.
برای برنامهریزی در هر زمینهای ما باید عادتهای رفتاری و ترجیحات خود را نیز در نظر بگیریم. گاهی لازم است در برنامهریزی برخی از عادتهای رفتاری نامطلوبمان را کنار بگذاریم و بر برخی از عادتهای خوشایند یا همان عادتهایی را که جیمز کلییر از آنها در کتاب عادت های اتمی یاد میکند، پافشاری داشته باشیم.
برای مثال اگر پشت کنکوری هستیم و عادت خوابیدن تا حوالی ظهر یا صبحانه خوردن داریم، باید بدانیم که در برنامهریزی روزانه یک پشت کنکوری، سحرخیزی و خوردن یک صبحانه مقوی حرف اول را میزند. اگر هنوز نتوانستهاید میزان خواب خود را کنترل کنید یا به معجزات سحرخیزی ایمان ندارید، احتمالا کتاب باشگاه پنج صبحی ها و کتاب صبح جادویی بتواند به شما درباره فهم بهتر و دقیقتر نتایج سحرخیزی کمک کند.
مرحله دوم: برنامه ریزی برای هر روز از شب قبل
بهتر است برنامه هر روز را قبل از آن روز بنویسیم. شبِ قبلِ هر روز میتواند زمان مناسبی برای نوشتن یک برنامه روزانه باشد. آخر هفته را هم میتوان برای برنامهریزی هفتگی و اولویتبندی مهمترین کارها در طول هفته در نظر بگیریم.
این احتمال وجود دارد که در روزهای اول عادت به برنامهنویسی، ما به همه کارها و امور مهمی که لیست کردهایم، نرسیم. برنامهنویسی در روزهای اول میتواند بهنوعی تقریبی باشد و طبیعی است که ما نتوانیم در ساعتهای پایانی روز، جلوی همه آنها تیک بزنیم.
تلاش برای داشتن برنامه منظم همیشگی، میتواند بهمرور به ما کمک کند تا به همه اموری برسیم که از خودمان انتظار داریم تا در یک زمان مشخص آنها را به سرانجام برسانیم. در این راه خواندن کتاب چک لیست اثر آتول گاواند به ما کمک میکند تا با استفاده درست از چک لیست، کارهای خود را به بهترین نحو ممکن پیش ببریم.
مرحله سوم: چگونگی ثبت برنامه
اهداف ما عموماَ به دو دسته کوتاهمدت و بلندمدت تقسیم میشوند. از طرفی برخی کارهای اولویتهای بیشتر و مهمتری دارند و خیلی زود باید به آنها رسیدگی شود. برای داشتن یک برنامه جامع و کامل باید به همه اینها و آنچه خواستارش هستیم، توجه کنیم.
بنابراین کارهای ضروری و ضربالاجلی باید در صدر برنامههای ما قرار بگیرد تا با توجه مفهوم برنامهریزی مالی به اهمیتشان، آنها را انجام دهیم. نویسنده کتاب اولویت دادن به اولویت ها به خوبی درباره اولویتهای زندگی ما صحبت کرده است. اگر شما هم از دسته افرادی هستید که نمیدانید اولویتهای زندگیتان چه چیزهایی هستند، خواندن خلاصه این کتاب را در بوکاپو از دست ندهید.
از طرفی دیگر، بهترین برنامه ریزی باید همه جنبههای زندگی را در بر بگیرد. اگر قرار است که ما رتبه خوبی در کنکور بگیریم، مهاجرت کنیم، ارتقای شغلی داشته باشیم و…، علاوه بر داشتن برنامه در جهت رسیدن به این اهداف، نباید از این غافل شویم که چنین اهدافی، همه زندگی ما نیست.
ما باید در برنامههای خود، به علاقهمندیها، تفریحات و زمانهایی برای رسیدگی به سلامت جسمی و روحی خود در نظر بگیریم. یک برنامه ریزی خوب، برنامهای است که به رشد و توسعه فردی ما در زمینههای مختلف کمک کند.
انواع روش برنامه ریزی
آیا میشود همه افراد از یک نوع یا یک شیوه مشابه برنامه ریزی استفاده کنند؟ طبیعتا جواب به این سوال «خیر» است. همه افراد زیست متفاوت، علاقهمندیها، دغدغهها و اهداف متنوع و مختلفی دارند. از این رو، نمیتوان نسخه واحدی برای آنها پیچید.
در ادامه به معرفی انواع روشهای برنامه ریزی پرداختهایم. آگاهی از این روشها به شما این امکان را میدهد که مدل مناسب خودتان را که متناسب با شرایط و اهدافتان است، انتخاب کنید و از آن بهره ببرید.
برنامه ریزی بر حسب زمان:
برنامه ریزی بر حسب زمان به این بستگی دارد که شما برای رسیدن به هدف موردنظر خود یا به سرانجام رساندن کار مدنظرتان چقدر زمان لازم دارید. برنامهریزی کوتاهمدت عموما برای بازه زمانی یک تا سه ماه، میانمدت برای شش ماه، و بلندمدت برای اهدافی است که به زمانی یک ساله و حتی بیشتر احتیاج دارند.
اگر شما از افرادی هستید که در مدیریت زمان در برنامهریزی مشکل دارید پیشنهاد ما مطالعه کتاب قورباغه ات را قورت بده است. این کتاب به شما کمک میکند به بهرهوری فوقالعادهای برسید.
مدیریت مالی
هدف از تشکیل مدیریت مالی در شرکت ها، تضمین سلامت مالی کسب و کار می باشد که این نوع مدیریت می تواند با کنترل نقدینگی شرکت، آن را به سمت کسب درآمد و سود سوق دهد.
مدیران مالی، با سیستم مدیریتی خود می توانند در مورد مسائل زیر تصمیمات درستی را بگیرند:
- راه افزایش بودجه
- تصمیم گیری های مالی
- بهبود روند سوددهی
- افزایش ارزش شرکت
- افزایش میزان پس انداز
همچنین مدیران تمامی پیامد های احتمالی در مورد نقدینگی، وضعیت مالی شرکت و کسب سود را تحت نظر دارند و توانایی بهترین سیستم مالی را برای کسب و کار مورد نظر خود، ترسیم می کنند.
تعریف مدیریت مالی:
مدیریت مالی یعنی استفاده درست و راهبردی از کاربرد اصول و مفاهیم اقتصادی به منظور تصمیم گیری و حل مسئله که مدیریت مالی در واقع همان اقتصاد کاربردی می باشد.
انواع مدیریت مالی:
به طور کلی می توان عنوان مدیریت مالی را به سه حوزه کلی زیر تفکیک نمود که با هم در ارتباط می باشند:
مدیریت مالی بنگاه های کسب و کار:
مدیریت مالی بنگاه های کسب و کار (corporate finance و یا business finance) بیان گر تصمیم گیری های مالی است که در داخل واحد های تجاری صورت می گیرد و وظیفه آن عبارتست از:
- حفظ نقدینگی
- استقراض از بانک
- تحصیل سایر شرکت ها
- انتشار اوراق قرضه و سهام
سرمایه گذاری:
سرمایه گذاری با قیت گذاری اوراق بهادار و رفتار های بازار مالی در ارتباط می باشد که در بر دارنده وظایف مدیر در سرمایه گذاری می باشد. از جمله این وظایف، می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- ارزش گذاری سهام عادی
- انتخاب اوراق بهادار برای یک صندوق بازنشستگی
- ارزیابی عملکرد پرتفوی
موسسات مالی:
موسسات مالی به شرکت هایی مثل بانک ها ارتباط دارد که در آن حیطه مشغول به فعالیت هستند و از دانش مدیریت مالی مشابهی استفاده می کنند.
ویژگی های مدیریت مالی:
- بر مبنای تحلیل پیش می رود.
- مبتنی بر اصول اقتصادی می باشد.
- از اطلاعات حسابداری برای تصمیم گیری استفاده می کند.
- در مورد چگونگی سرمایه گذاری و افزایش بهره وری پول به مطالعه می پردازد.
- رو به جلو در حرکت و تغییر می باشد.
- با چشم انداز جهانی رو به آینده پیش می رود.
هدف مدیریت مالی:
یکی از اهداف مهم مدیریت مالی، به حداکثر رساندن ارزش شرکت می باشد که مفهوم آن بسیار پیچیده است و از آنجایی که مدیر مالی با ذینفعان شرکت مانند مالکان، بستانکاران و فعالان بازار سرمایه در ارتباط هستند، لازم است که بتوانند استراتژی مناسبی از سود و رشد ارزش شرکت داشته باشند.
نقش مدیر مالی:
شرکت های سهامی، برای توسعه کسب و کار خود موظفند که انواع متنوعی از دارایی های واقعی را داشته باشند. دارایی هایی همچون کارخانه، ماشین آلات و … که جز دارایی های مشهود محسوب می شوند و دارایی هایی همچون دانش، تخصص و حق امتیاز که دارایی نامشهود محسوب می شوند.
مهارت ارتباطی در مدیریت مالی:
مهارت ارتباطی جز یکی از مهم ترین دارایی های بخش مدیریت می باشد که لازمه موفقیت است و توانایی ایجاد ارتباط موثر را با سایر مدیران و سایر سازمان ها را ایجاد می کند. از جمله سازمان های قانونی مربوطه می توان به موارد زیر اشاره نمود:
مهارت های تحلیل و حل مشکلات در مدیریت مالی:
از اهداف مهم شرکت های تجاری، کسب درآمد و در نتیجه سود بیشتر می باشد که پول بیشتری را برای شرکت به همراه دارد در نتیجه یکی از پیجیده ترین مسائل شرکت ها و کسب و کار ها حوزه مالی و سرمایه گذاری آن می باشد.
هر مدیر مالی باید بتواند در مراحل مختلف موانع را شناسایی کرده و اقدام به حل مشکلات به وجود آمده نماید.
مهارت سازمان دهی در مدیریت مالی:
کسب مهارت های سازمان دهی در مدیریت مالی، برای مدیریت، سازمان دهی و کنترل پرسنل، بسیار ضروری است که توان ارائه گزارشات منظم را به مدیر مالی می دهد.
مهارت های ریاضی و فناوری در مدیریت مالی:
فناوری اطلاعات و نرم افزار های مربوط به رشته مدیریت مالی، می تواند در ثبت و گزارش دهی اطلاعات مالی، مهم و موثر باشد. به همین دلیل مدیران مالی می توانند با این مهارت و تسلط در این زمینه، وظایف خود را به نحو احسن انجام دهند.
وظایف مهم در مدیریت مالی:
- اخذ تصمیم در مورد سرمایه گذاری
- اخذ تصمیم در مورد تامین مالی
- چگونگی تقسیم سود به دست آمده از سهام
- اخذ تصمیم در مورد سرمایه گذاری
موسسه مشاوران مطالعه مقاله فرآیند مدیریت ارتباط با مشتری را به شما عزیزان پیشنهاد می نماید.
مدیریت مالی بنگاه های کسب و کار
نقش مدیریت مالی:
- نظارت بر فعالیت های حسابداری طرح های طولانی مدت شرکت و حفظ اسناد و مدارک مالی شرکت
- نظارت بر اسناد و اوراق بهادر و حساب های بانکی شرکت و جا به جایی به موقع حساب
- نظارت بر تهیه و تنظیم بودجه و کنترل هزینه های جاری شرکت
- تامین اعتبارات و وجوه لازم برای سرمایه گذاری شرکت در طرح های بلندمدت
اهداف مدیریت مالی:
مدیریت مالی به طور کلی به اموری مانند تهیه، تخصیص و کنترل منابع مالی یک واحد اقتصادی می پردازد که از این اهداف مهم می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- اطمینان از عرضه منظم و کافی بودجه برای یک واحد اقتصادی
- اطمینان از بازگشت سود کافی به سهامداران که به ظرفیت درآمد، قیمت بازار سهام و توقعات سهامداران وابسته است.
- اطمینان از استفاده بهینه از منابع مالی، به صورتی که بودجه مختص هر واحد پس از برنامه ریزی، با حداکثر ظرفیت و حداقل هزینه مورد استفاده قرار گیرد.
- اطمینان از امنیت سرمایه گذاری
- برنامه ریزی یک ساختار درست سرمایه به صورتی که از سرمایه به درستی استفاده شود تا بین سرمایه سهامداران و بدهی های شرکت، تعادل برقرار شود.
اهداف مدیریت مالی را به طور تخصصی تر می توان به صورت زیر تعریف کرد:
بیشینه کردن سود:
هدف اصلی هر شرکت، سود دهی و حفظ درآمد حاصل از آن سود می باشد که نرخ های مربوط به حاشیه سود، روشی برای اندازه گیری مقدار پولی است که شرکت از درآمد یا فروش محصولات خود به دست می آورد.
مهم ترین نسبت های مربوط به حاشیه سود عبارت اند از:
- حاشیه سود ناخالص
- حاشیه سود عملیاتی
- حاشیه سود خالص
کمینه کردن هزینه ها:
تمام واحد های کسب و کار با استفاده از مدیریت صحیح در صدد هستد که هزینه های خود را کنترل کرده و به حداقل برسانند. مدیریت مالی به کمک گزارش های بخش حسابداری و با تشخیص و ارزیابی تمام هزینه های شرکت، هزینه های معقول و مناسب را تعیین می کند.
چنان چه لازم باشد مدیران مالی، به دنبال روش هایی برای کاهش هزینه ها می گردند و گاهی برنامه های پر هزینه ای را از شرکت حذف می کنند و برخی خدمات غیر ضروری را می کاهند. اگر هزینه های یک شرکت بالا باشد، سود عملیاتی آن به میزان قابل توجهی کاهش می یابد و نمی تواند در برابر رقبا به فعالیت خود ادامه دهد.
بیشینه کردن سهم بازار:
سهم بازار شرکت با تقسیم «مقدار فروش شرکت در یک دوره زمانی خاص» بر «کل فروش بازار آن صنعت در همان دوره زمانی» محاسبه می شود. این نسبت جایگاه شرکت را در کل بازار مربوطه و همچنین جایگاه آن در مقایسه با رقبایش را نشان می دهد.
این موضوع در بازار های رقابتی اهمیت زیادی پیدا می کند و کوچک ترین تغییر در میزان سهم بازار شرکت باید به دقت بررسی شود تا در مورد نحوه افزایش سهم بازار از طریق کاهش قیمت یا تبلیغات یا مواردی از این دست به درستی تصمیم گیری گردد.
وظایف واحد مدیریت مالی:
واحد مدیریت مالی در هر واحد کسب و کار باید وظایف زیر را به درستی انجام دهد تا وضعیت مالی شرکت در بهترین حالت قرار گیرد:
- برآورد سرمایه مورد نیاز
- تعیین ساختار سرمایه
- انتخاب منابع وجوه نقد شرکت
- سرمایه گذاری وجوه نقد شرکت
- مدیریت موجودی شرکت
- کنترل مالی
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله مدیریت کسب و کار را به شما پیشنهاد می کنیم.
دیدگاه شما