۶ نکته برای بهبود ذهنیت معاملاتی
معامله در بازارهای مالی می تواند مسیری سخت باشد، به خصوص اگر مدام احساس کنید انرژی ذهنی شما کاهش یافته و تمرکز بر بازارهای مختلف برای شما زمان بر و دشوار است.
خوشبختانه یک روش مؤثر برای بازگرداندن انگیزه و اشتیاق لازم برای ادامه دادن به معامله گری وجود دارد که آن “ بهبود طرز فکر “شماست. ما در این مقاله به این موضوع می پردازیم که طرز تفکر معاملاتی چیست و چرا چنین تأثیر مهمی در عملکرد معاملاتی شما دارد.
در اینجا لیستی از مهمترین نکات برای توسعه یک طرز فکر مثبت در معامله گری به طور خلاصه ذکر شده است:
۱- هرگز یادگیری را رها نکنید.
در بازارهای مالی، “آموزش” پایه و اساس هر معامله گر موفق را تشکیل می دهد.
مطالعه بحث های بی پایان در انجمن ها و گروه های متعدد ، و یا پیگیری سیگنال ها و تحلیل های دیگران ، فایده ای برای شما ندارد و آموزش نیست !
۲- همیشه ضررهای خود را تحت کنترل داشته باشید.
برای خود قوانین مؤثر و کاربردی را در مدیریت ریسک تدوین کنید.
مدیریت سرمایه پیشرفته و مدیریت ریسک را یاد بگیرید و خود را ملزم به رعایت آن کنید .
۳- یک ژورنال معاملاتی داشته باشید.
اشتباهات رایج خود را پیدا کنید و استراتژی معاملاتی خود را دقیق تنظیم کنید.
نتایج را یادداشت کنید و آنرا آنالیز کنید .
۴- معامله گران موفق را پیدا کنید.
از تجربیات آنها بهره ببرید و از استراتژی های موفق استفاده کنید .
سعی کنید یک مربی با تجربه برای خود داشته باشید .
۵- احساسات خود را کنترل کنید.
به معامله گری بصورت بیش از حد و احساساتی وابسته نشوید و سعی کنید فقط استراتژی معاملاتی خود را دنبال کنید.
۶-به یاد داشته باشید که بازار نه مهربان است و نه بی رحم ؛ خنثی است.
ضرر و زیان چیزی شخصی نیست ، آنرا شخصی نکنید ، حتی معامله گران حرفه ای نیز معاملات زیانده دارند .
و اما ذهنیت معاملاتی چیست؟
بازارها به هیچ وجه احساس ندارند، بنابراین این کاملا به معامله گران بستگی دارد که تا چه اندازه این بازار را درک می کنند. اگر هدف شما در درازمدت دستیابی و حفظ ثبات به عنوان یک معامله گر است، ایجاد یک طرز فکر که به شما کمک می کند بازار را از منظر غیراحساسی مشاهده کنید بسیار مهم است.
درنهایت این طرز فکر شماست که واکنشهای شما را در هنگام ضررهای بزرگ یا سودهای بزرگ تعریف می کند.
آیا در زمان این اتفاقات می توانید آرام باشید و از انجام واکنش های احساسی اجتناب کنید؟
این موضوعی است که یک طرز تفکر معاملاتی خوب به آن می پردازد. یک معامله گر با نظم و انضباط هرگز اجازه نخواهد داد که احساسات در تصمیم گیری های معاملاتی او دخالت کنند. با این حال، در نظر داشته باشید که برای دستیابی به وضعیت یک معامله گر منظم باید بسیار تلاش کنید. شما در هیچ شغلی یک شبه حرفه ای نمی شوید و معامله گری نیز هیچ تفاوتی با سایر مشاغل ندارد. همانطور که یکی از معامله گران معروف می گوید:
“…سعی نکنید قهرمان باشید. مغرور نشوید. همیشه خود و توانایی های خود را زیر سوال ببرید. هرگز احساس نکنید که شما خیلی خوب هستید به محض اینکه اینگونه فکر کنید، تمام شده اید. ” پل تودور جونز
چرا ذهنیت مثبت مهم است؟
همانطور که قبلاً گفتیم، بازار به هیچ وجه احساسات ندارد. همه احساسات از طرف شرکت کنندگان در بازار ناشی می شود، که هنوز هم عمدتا انسان ها هستند. به همین دلیل است که الگوهای نمودار و تکنیک های پیروی از روند در معاملات بسیار کارا هستند. آنها به الگوهای شناخته شده رفتار انسان اعتماد می کنند و از روانشناسی بازار بهره می گیرند.
با این حال شاید شنیده باشید که ۹۰٪ از معامله گران ۹۰٪ از سرمایه خود را طی ۹۰ روز از دست می دهند. مهم این است که از خود بپرسید صفات اصلی روانشناختی که ۱۰٪ باقی مانده معامله گران موفق را، از سایر معامله گران بازار متمایز می کند چیست.
همه آنها انسان هستند، اما گروه کوچکی از معامله گران هنوز هم در اینکه از سایر معامله گران بطور قابل توجهی پیشی بگیرند، موفق هستند. در عین اینکه بسیار بعید است که آنها “ هالی گریل” معروف را پیدا کرده باشند، حقیقت این است که یک صفت روانشناختی وجود دارد که بسیار شبیه به هالی گریل است؛ “طرز فکر معامله گر”. همان که در بالا اشاره کردیم .
اگر احساس می کنید باید طرز فکر خود را در معامله گری تقویت کنید، نکات کلیدی را که در ادامه مطرح میکنیم دنبال کنید تا بدانید چگونه می توانیم معامله گر موفقی شویم .
معامله گران می توانند با داشتن ذهنی آرام از سود خوبی در بازار بهره مند شوند. اگر از دستورالعمل های مناسب مدیریت ریسک استفاده می کنید، دیگر نیازی به نگرانی در مورد معاملات نیست. در انتها چه اشتباهی می تواند رخ دهد؟
حتی اگر یک معامله با ضرر بسته شود، این پایان دنیا نیست. شکست در معاملات همیشه اتفاق می افتد، اگر مقدار ریسک را مناسب انتخاب کرده باشید، ضرر به راحتی جبران خواهد شد.
حتی معامله گران حرفه ای نیز ممکن است وین ریت نزدیک به ۵۰٪ داشته باشند. با یک نسبت ریسک به ریوارد مناسب، که نسبت سود و ضرر بالقوه شما در هر معامله است، حتی با وین ریت ۵۰٪ نیز در انتها سود خواهید کرد.
ضرر برای همه اتفاق می افتد، بازارها تمام مدت بالا و پایین می روند و ما باید به تحلیل خود ایمان داشته باشیم. به یاد داشته باشید بازارها احساسات ندارند و معامله گرانی که تسلیم احساسات خود نمی شوند از معامله گرانی که به احساساتشان اجازه می دهند در تصمیم گیری های آنها دخالت کنند، بسیار بهتر عمل می کنند.
ضرر کردن جزئی از معامله گری است، تنها نباید اجازه دهید که ضررها از کنترل خارج شوند.
یک اشتباه رایج در بین مبتدیان در بازار، نحوه مدیریت آنها در مورد معاملات ناموفق است. معمولاً معامله گران تازه کار منتظرند معامله ای که در ضرر است برگردد و با سود بسته شود چون نمی خواهند معامله را با ضرر ببندند. همانطور که می بینید، معامله گر به جای اتخاذ تصمیمات معقول، دوباره درگیر احساسات می شود که این موضوع در درازمدت می تواند برای او بسیار پرهزینه باشد.
سعی کنید معاملات ضرر را مانند معامله گران حرفه ای مدیریت کنید. اگر آنها معامله ای در ضرر داشته باشند، این نشان می دهد که کار مطابق آنچه انتظار داشتند پیش نرفته، معامله گران موفق این معامله را بسته و کار را بعدا در معاملات آینده و روزهای آتی ادامه می دهند. آنها از معاملات اشتباه، با ضرر کم خارج می شوند اما معاملات سودده را باز نگه میدارند تا با سود بیشتر بسته شوند.
این امر در بلند مدت، تغییر آشکاری در سود نهایی شما ایجاد می کند.
مطلب مهم بعدی ژورنال نویسی و اهمیت آن است. یک ژورنال معاملاتی داشته باشید و از گذشته درس بگیرید.
برای دستیابی به طرز فکر موفق در معامله گری باید ژورنال بنویسید. ژورنال ها دقیقاً مانند دفتر خاطرات هستند با این تفاوت که فقط معاملات خود را در آن ثبت می کنید و شامل تمام مطالب مهم درباره هر یک از معاملات شما می شوند.
مطالب یک ژورنال استاندارد شامل جفت ارزی است که شما روی آن معامله می کنید، دلایلی که باعث انجام معامله شده، سطوح ورود و خروج آن و توضیحات تکمیلی. هنگامی که معامله خود را می بندید سعی کنید با ثبت نتیجه و اضافه کردن توضیحات، عادت ژورنال نویسی را دنبال کنید.
نگاه به گذشته به صورت منظم در ژورنال، می تواند اطلاعات زیادی را درباره الگو و رفتار معامله گریتان به شما نشان دهد تا متوجه شوید که چه رفتارهایی باعث ایجاد ضرر (و البته سود) برای شما شده اند.
احساسات نقش بزرگی در معامله دارند. در یک دنیای ایده آل، هیچ احساسی وارد معامله نخواهد شد و همه معامله گران از یک دیدگاه کاملاً عینی تجزیه و تحلیل می کنند. با این وجود، اکثر تریدرها هنوز انسان هایی هستند با احساساتی مانند ترس و طمع!
ما به عنوان انسان با دو غریزه اصلی طمع و ترس به دنیا آمده و بزرگ شده ایم . به ناچار وقتی موقعیتی ایجاد می شود، ترس از دست دادن دارایی و حرص سود بیشتر وجود دارد.
وظیفه ما به عنوان معامله گر این است که یاد بگیریم چگونه این احساسات را کنترل کنیم تا بتوانیم تصویری شفاف از بازار داشته باشیم و تصمیمات منطقی برای معاملات خود بگیریم.
یکی از معامله گران گروه تجاری جورج سوروس، عملکرد خارج از احساسات او در معامله گری را اینگونه توصیف می کند:
“به یاد می آورم یک بار او معامله بزرگی در فارکس انجام داده بود و چیزی در حدود ۲۵۰ میلیون دلار سود شناور داشت. مطبوعات با او مصاحبه کردند و او در مورد پیشبینی خود در خصوص جهت حرکت مارکت صحبت کرده بود. اما روند بازار برگشت و تمام سود از بین رفت. او حرکت بازار را مناسب ندید و از معامله خارج شد. آقای سوروس هرگز اجازه نمی داد دیدش درباره اینکه معتقد است بازار در چه جهتی حرکت می کند، روی کارش تاثیر بگذارد.”
همواره به خودتان یادآوری کنید که بازار چیزی به شما بدهکار نیست.
یک اشتباه رایج که بسیاری از معامله گران مرتباً مرتکب می شوند تلاش برای غلبه بر بازار است. به خصوص بعد از اینکه معامله ای با ضرر بسته می شود آنها در تعقیب بازار برای یافتن فرصت های دیگر هستند تا بلافاصله ضرر پیش آمده را در همان روز جبران کنند، ولی تا پایان روز فقط ضررهای سنگین نصیبشان میشود.
بازار اینگونه عمل نمی کند.
بازار به شما چیزی بدهکار نیست و باید هر روز صبح که از خواب بیدار می شوید این را با خود تکرار کنید. برخی روزها معاملات بسیار پر سود هستند و روزهای دیگر ممکن است سودی نباشد. حتی اگر معامله گر بلند مدت باشید ممکن است یک ماه را با ضرر پشت سر بگذارید اما اگر مطمئن هستید که طبق استراتژی و پلن خود حرکت میکنید این ضرر مقطعی چه اشکالی میتواند داشته باشد ؟ همواره به یاد داشته باشید این سودهای مقطعی است که ایراد دارد نه ضررهای مقطعی.
معامله گران حرفه ای بسیار زیادی در دنیا وجود دارند که یک یا دو ماه ضرر در کارنامه سالیانه آنها وجود دارد، و این به هیچ عنوان نقطه ضعف آنها به شمار نمی آید، البته سایر ماه ها و برآیند سالانه آنها سود است و همه به آن توجه دارند.
این نکته رابطه اساسی با نکته قبلی درباره کنترل احساسات و داشتن نظم در معاملات دارد. هنگامی که در معامله ای ضرر می کنید سعی کنید عصبانی نشوید؛ به یاد داشته باشید که بازار به هیچ وجه احساسی نسبت به شما ندارد.
نکته مهم بعدی آموزش است :
آموزش قطعا یکی از مهمترین عواملی است که معامله گران موفق را از افراد ناموفق جدا می کند.
حتی اگر ذهنیت درستی داشته باشید برای درک دلایل برخی از تغییرات قیمت یا واکنش های بازار، باید مباحث مهم و پایه ای را به طور کامل یاد بگیرید. با اینکه مفاهیم با ارزش زیادی برای یادگیری وجود دارد اما سعی کنید به دنبال مطالب حاشیه ای و پر زرق و برق نباشید. بهترین کار این است مطالبی را پیدا کنید که به بهترین نحو، متناسب با نیاز و سبک معاملاتی شما باشد.
سعی کنید حداقل یک ساعت قبل از خواب را به مطالعه کتاب های معامله گری اختصاص دهید تا با عملکرد سایر معامله گران موفق آشنا شوید. علاوه بر این، دوره های آموزشی معامله گری آنلاین نیز راهی عالی برای افزایش دانش شما در مورد بازارها است.
و اما آخرین مطلب :
معامله گران موفق را زیر نظر بگیرید.
یکی از بهترین راهها برای یادگیری یک مهارت، مشاهده روش افرادی است که قبلاً آن مهارت را کسب کرده اند. معامله درس معامله گری گری تفاوتی با سایر مهارت ها ندارد و پیروی از کار سایر معامله گران موفق می تواند تغییر معجزه آسایی را در ذهنیت معامله گری شما ایجاد کند.
یافتن یک الگو در بین معامله گران موفق ممکن است در بهترین حالت دشوار باشد اما اگر کمی دقت کنید آنها را خواهید یافت.
محمد هورزاد
تریدر، مدرس و توسعه دهنده استراتژی های معاملاتی
اکتبر ۲۰۱۹
نرم افزار ها و سخت افزارهای مناسب برای معامله گری در فارکس
سخت افزارها، نرم افزارها ، فیدهای اطلاعاتی و دسترسیهای اینترنتی که در بردارندهی " میز معامله گری" فارکسِ شما است را یادداشت کنید.
موارد پشتیبان را فراموش نکنید! اطمینان حاصل کنید که اگر در زمانی که شما مشغول انجام معامله هستید ابزارهای اصلیِ شما از کار بیفتند، برای هر مورد، شما یک ابزارِ پشتیبان را پیش بینی کردهاید. اگر کامپیوتر شما خراب شود و نسخه های پشتیبان شما را بارگذاری نکنند، چه میشود ؟ اگر اینترنت شما قطع شود چه؟ اگر برق شما قطع شود چه؟ ( لپ تاپ و وای فای جیبی!).
نهایتا، از فروشندگان پر زرق و برقِ معاملاتِ ارز، که سعی میکنند شما را فریب دهند، فریب نخورید (سرفه * کلاهبرداران! *سرفه) .
آیا شما واقعا به نرم افزار تشخیصِ الگوی چارت 5,000 دلاری که بر روی 3D IMAX نمایش داده میشود نیاز دارید؟ فکر نکنم اینگونه باشد. پول خود را ذخیره کنید و از آن برای سرمایه گذاری استفاده کنید.
از چه کارگزاری/ پلتفرم فارکسی استفاده کنید؟
معاملات خود را در کجا اجرا میکنید؟ آیا کار شما شبیه به این نیست که با بانک تماس بگیرید و بگویید " من میخواهم EUR/USD را بفروشم" . خیلی خوب، شما اینکار را در گذشته انجام میدادید، اما ما، هماکنون؛ در قرن 21 ام زندگی میکنیم- یعنی در زمانی که عصر سرعت و پلتفرمهای آنلاین است!.
اما اینکار به این سادگی نیست. اطمینان حاصل کنید که ورودیها و خروجیهای کارگزاری را؛ که برای اجرای سفارشات خود و برای قرار دادن و بیرون کشیدن پول خود، انتخاب میکنید ؛ میشناسید.
نگاهی هم به درس " انتخاب کارگزار فارکس " ما بیندازید، ضرری ندارد.
شما تنها سه قدم تا ورود به فارکس فاصله دارید ( برای ورود روی لینک های زیر کلیک کنید):
مارک داگلاس کیست؟ معرفی کتابها و رمزهای موفقیت او
مارک داگلاس به عنوان یکی از مهمترین افراد حوزه روانشناسی بازار های مالی شناخته میشود. یکی از مهمترین اساسهای فعالیت در بازارهای مالی نحوه کنترل هیجانات ذهنی و روانشناسی معامله گری است. مارک داگلاس در کتابهای خود تلاش کرده است تا بتواند ذهن معامله گران را برای فعالیت و موفقیت در بازارهای مالی آماده کند. در این مطلب قصد داریم تا با زندگی نامه مارک داگلاس و فعالیتهای او آشنا شویم. همچنین با اصلهای مهم روانشناسی بازارهای مالی از نظر مارک داگلاس آشنا شده و میآموزیم چگونه با کمک ذهن خود، به موفقیت در معاملات دست یابیم.
زندگینامه مارک داگلاس
مارک داگلاس (Mark Douglas) مدیرعامل شرکت «Trading Behavior Dynamics» است. داگلاس نویسنده کتابهای "معاملهگری در ناحیه" (Trading in the Zone) و "معاملهگر منضبط " (The Disciplined Trader) میباشد. هدف او از نوشتن این کتابها، کمک به معاملهگران بازارهای مالی برای دستیابی به نظم در حوزه روانشناسی معاملهگری جهت کسب موفقیتهای بیشتر در معاملات میباشد. مارک داگلاس از دانشگاه ایالتی میشیگان در رشتههای علوم سیاسی و ارتباطات اجتماعی فارغالتحصیل شده است.
علاقه مارک داگلاس به معاملهگری از انتهای دهه 70 میلادی آغاز شد و این علاقه سبب شد تا داگلاس موقعیت شغلی مناسب خود، در شرکت بیمه را رها کند. او از درآمد بسیار بالا و مزایایی که شرکت بیمه در اختیار او میگذاشت، (برای مثال هر ساله یک خودروی پورشه به او هدیه میشد) چشم پوشی کرد تا در حوزه معامله گری و بازارهای مالی فعالیت کند. پس از استعفا از کار قبلی خود، مارک داگلاس شروع به یادگیری کرد و توانست به عنوان کارگزار شرکت مریل لینچ (Merrill Lynch) در هیئت مدیره معاملات شیکاگو فعالیت کند.
پس از پیگیریهای او برای کسب مجوز جهت فعالیت به عنوان کارگزار، تلاشهای مارک داگلاس نتیجه داد و مهمترین قسمت زندگی او آغاز شد. مارک داگلاس پس از چندین سال فعالیت در حرفهی کارگزاری و مشاهده فعالیت سایر کارگزاری های فعال در بازارهای مالی، متوجه شد که بسیاری از کارگزارها هیچ گونه تصوری از جهت حرکت بازار در آینده ندارند و صرفاً تلاش میکنند تا نظر خود را تحمیل کنند. آنها به دنبال جذب مشتریهای بیشتر و ترغیب آنها به معامله و فعالیت در بازار بودند.
پس از مشاهده رفتار معامله گران و کارگزاران، سؤالات بسیاری ذهن مارک داگلاس را به خود مشغول کرد و او به این نتیجه رسید که پیش بینی جهت حرکت بازار، بسیار دشوارتر از آنچه که افراد در خصوص آن بحث میکنند، میباشد. همچنین متوجه شد بیشتر افراد صرفاً امیدوارند که بازار در جهت موردنظر آن ها حرکت کند و هیچگونه پیش بینی از جهت بازار ندارند. این تفکر او سبب شد تا مارک داگلاس با خود متعهد شود که قبل از معامله، در حین معامله و پس از خروج از معامله، اقدام به نوشتن تمام افکار و تحلیلهای خود کند. این نوشتهها، اولین جرقه برای نوشتن کتاب معاملهگر منضبط را در ذهن او زد.
شش اصل اساسی در معاملات مارک داگلاس
1. "شکاف سود" را با موارد درست پر کنید
مارک داگلاس در کتابها و سمینارهای خود اغلب به چیزی اشاره میکند که آن را "شکاف سود" مینامد. آنچه او در مورد آن صحبت میکند اساساً تفاوت یا "شکاف" بین سود قابل انتظاری است که میتوانید با استفاده از روش معاملاتی خود و عملکرد خود به دست آورید. معامله گران اغلب با امیدواری بسیار زیاد، یادگیری و استفاده از یک روش معاملاتی را آغاز میکنند. آنها میخواهند درآمدی کسب کنند که بتوانند به آن اعتماد کنند و از معاملات خود نتایج مطلوبی بگیرند.
با این حال، این نتایج تنها در صورتی امکانپذیر است که شما یک روش مؤثر با نظم و انعطاف را دنبال کنید که اکثر مردم به سادگی از آن چشم پوشی کرده و در نتیجه، "شکاف سود" که مارک به آن اشاره میکند را تجربه میکنند. نکته کلیدی که آقای داگلاس در مورد این شکاف سود بیان میکند، این است که معامله گران معمولاً سعی میکنند خلأ معاملاتی خود را با کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازار، تغییر روشها، صرف وقت بیشتر در پشت رایانه خود، پر کنند.
با این حال، آنچه که آنها واقعاً باید یاد بگیرند بیشتر در مورد روانشناسی فردی خودشان و نحوه تعامل آنها با بازار است. اساساً آنها باید "مهارتهای ذهنی مناسب" را به دست آورند تا روش خود را آنطور که باید اجرا کنند و بیشترین سود را به دست آورند تا "شکاف سود" را پر کنند.
2. برنده شدن و یک تاجر برنده بودن دو چیز متفاوت هستند
هرکسی، و منظور من به معنای واقعی کلمه هر کسی، حتی یک کودک 5 ساله، میتواند خود را در یک معامله پیروز ببیند. برای پیروز شدن در یک معامله هیچ نیازی به مهارت ندارید و میتوانید با کمک شانس یک معاملهی برنده داشته باشید. تنها کاری که شما باید انجام دهید این است که پنل معاملاتی خود را باز کرده و چند دکمه را فشار دهید و اگر خوش شانس باشید، میتوانید در مدت زمان کوتاهی درآمد زیادی کسب کنید.
در نتیجه موارد فوق، طبیعی است که معامله گری که هنوز مهارت معاملاتی کسب نکرده است، جهش حاصل از ذهنیت "پیروزی آسان است" را به دست آورد و گمان کند "تأمین هزینههای زندگی از این طریق خیلی سختتر نخواهد بود." به همین ترتیب فعالیت بسیاری از معامله گران آغاز میشود. نیازی به گفتن نیست که این افراد با همان سرعتی که ثروت خود را به دست آوردهاند، چه بسا با سرعتی بیشتر، آن را از دست میدهند.
یک معامله گر برنده مهارتهای ذهنی برای درک و استفاده از این واقعیت را دارد که هر معاملهای که انجام میدهد، یک نتیجه کاملاً تصادفی دارد. به عبارت دیگر، آنها تا زمان پایان معامله نمیتوانند نتیجه آن را بدانند. معامله گران برنده از این موضوع آگاه هستند. آنها میدانند که باید با این تفکر و دیدگاه در بازار معامله کنند و تمام وسوسهها و احساساتی را که در طی هر معاملهای ایجاد میشود، نادیده بگیرند. آنها قادر به انجام این کار هستند چون نگاه خود را بر روی تصویر بزرگتر متمرکز میکنند. تصویر بزرگتر، این واقعیت است که اگر آنها روش خود را بدون وقفه و بارها و بارها و بارها در مدت زمان طولانی در معاملات اجرا کنند، به سود بالایی دست پیدا میکنند؛ بنابراین، دیگر یک معامله برنده را با اینکه یک تاجر برنده هستید اشتباه نکنید. این موضوع تلهای بسیار آسان برای گیر افتادن در آن است.
3. الگوهای تکنیکال قیمت بهگونهای طراحی نشدهاند که به ما بگویند "در آینده" چه درس معامله گری اتفاقی خواهد افتاد
روشهای تحلیل تکنیکال از هر نوع، برای این نیستند که به ما بگویند بازار در حرکت بعدی چه خواهد کرد. همانطور که داگلاس میگوید، آنها به ما کمک میکنند تا احتمال موفقیت را در یک سری معاملات به نفع خود تغییر دهیم. برخی از پیامدهای عمیق روانشناختی همراه با این واقعیت است. در نتیجه هر سیگنال خاصی، منحصر به فرد و تصادفی است. هیچ راهی برای دانستن حرکات بازار پیش از اینکه اتفاق بیفتند، وجود ندارد. به عبارت دیگر، ماهیت معاملات تصادفی است. داگلاس به توصیف چیزی میپردازد که درک آن ممکن است در ابتدا کمی دشوار باشد، اما اگر میخواهید در بازارهای مالی معاملات مداوم انجام دهید، درک این موضوع برای شما مهم است.
4. به احتمال زیاد فکر کنید، نه به یقین
شاید نکته مشهور مارک داگلاس برای تغییر در ذهنیت معامله گران این است که شما باید یاد بگیرید که در قالب احتمالات درس معامله گری فکر کنید. ما کمی پیشتر در این خصوص بحث کردیم، اما بسیار مهم است که درک کنیم یک توزیع تصادفی برد و باخت در تمام معاملات وجود دارد. معامله گرانی که فکر کردن به صورت احتمالی را میآموزند، برخلاف آن دسته از معامله گرانی که یاد نگرفتهاند به صورت احتمالی فکر کنند، فشار روانی را تجربه نمیکنند. زیرا میدانند در تمام معاملات خود برنده نیستند. یادگیری فکر کردن احتمالی سبب میشود انتظارات شما از معاملات آزاد شود، زیرا شما بر روی نتایج حاصل از کل معاملات متمرکز شدهاید، نه نتیجهی یک معاملهی خاص.
5. ذهن من باید آزاد باشد
برای انجام معاملات بدون ایجاد خطاهای ذهنی، باید از این تصور که "این معامله یک معامله برنده خواهد بود" آزاد باشید. یک معامله گر معمولی انتظار دارد "این معامله" باید یک معامله ی برنده باشد. اگر بخواهید پول ثابتی به دست آورید، نمیتوانید به این روش فکر کنید. هنگامی که انتظار دارید در هر معامله برنده شوید، از نظر عاطفی به آن وابسته میشوید. در حالی که همانطور که باید بدانید، این معامله به تنهایی مهم نیست، بلکه مجموعه معاملات و توانایی شما در نظم و انضباط نسبت به این مجموعه است که مهم میباشد.
6. من باید طرز فکرم در مورد رفتار بازار را تغییر دهم: مثل یک حرفهای فکر کنم
یک معامله گر حرفهای با خود فکر نمیکند "آیا این معامله نتیجه میدهد؟ " وقتی معاملات بالقوهای وجود دارد. زیرا آنها وجود مؤلفههای انسانی را که اساساً تصادفی است، درک میکنند (همانطور که در بالا بحث شد). آنچه که او درباره آن فکر میکند ریسک است: "تا کجا حاضر هستم اجازه دهم که این معامله بر خلاف من پیش رود؟ قبل از اینکه ببینم آیا معامله گران دیگری قصد ورود دارند"؟ فکر کردن به نتیجه معامله و سود ده بودن آن را متوقف کنید و به جای آن به فکر ریسک و جایی که از آن خارج میشوید، باشید.
معرفی بهترین کتابهای مارک داگلاس
مارک داگلاس با دو کتاب خود توانست شهرت بسیاری کسب کند و حتی یکی از کتابهای او جوایز متعددی را دریافت کرد.
1-کتاب معاملهگری در ناحیه:
بازار را با اعتماد به نفس، نظم و یک ذهنیت برنده رام کنید. (Trading in the Zone: Master the Market with Confidence, Discipline, and a Winning Attitude)
مارک داگلاس در این کتاب سعی کرده است تا دلایل اساسی عدم انسجام در معاملات را کشف کند و به معامله گران کمک کند تا بر ذهنیتهای عمیق و اشتباهی که سبب زیان آنها میشود، غلبه کنند. او با استفاده از مهمترین قواعد معامله گری سعی میکند تا واقعیتهای بازار را به خوانندگان کتاب نشان دهد و به آنها آموزش دهد تا مفهوم واقعی ریسک را درک کنند. در ادامه مارک داگلاس میخواهد این ذهنیت که بازار کاملاً بر اساس احتمالات حرکت میکند واین حدس و گمانها هستند که بر بازار حاکماند را، به خوانندگان کتاب منتقل کند.
2-کتاب معاملهگر منضبط (منظم):
ایجاد نگرش برنده (The Disciplined Trader: Developing Winning Attitudes)، یکی از اولین کتابهایی که به ماهیت روانشناختی چگونگی فکر بازرگانان موفق میپردازد، معامله گر منضبط است. در این کار متفاوت که در سال 1990 منتشر شد - داگلاس به این سؤال پاسخ میدهد: چرا اکثر معامله گران نمیتوانند سهام و ثروت خود را به صورت پیوسته افزایش دهند و سپس آن را حفظ کنند؟
این کتاب خواننده را به نتیجه گیری عملی و منحصر به فرد میرساند که در خصوص تغییر هرگونه ذهنیت محدودکننده مفید است. معامله گر از طریق کتاب اقدام به طی کردن یک مسیر به صورت گام به گام میکند و شروع به درک این موضوع میکند که فکرهایش ممکن است توانایی سودآوری و موفقیت در معامله گری را محدود کنند.
کتاب معامله گر منضبط برای افرادی که تازه وارد بازار میشوند یا معامله گرانی که دوباره در بازارها بازمی گردند و حتی معامله گران باسابقهای که به نظر نمیرسد بتوانند سودآوری خود را از یک سقف معین بیشتر کنند، حیاتی است.
خواننده این کتاب متوجه خواهد شد که بازار، بر خلاف هر زمینه شغلی دیگر، بدون ساختار است. سه مرحله لازم برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق را یاد میگیرد. میآموزید که چگونه افکارتان، نحوه درک بازارها را مدیریت میکنند و میآموزید که چگونه با محیطهای همیشه در حال تغییر بازار سازگار شوید. داگلاس به معامله گران کمک میکند تا از طریق یک رویکرد سیستماتیک برای ایجاد، القا و حفظ ذهنیت یک معامله گر موفق، ترس از باخت را خنثی کنند و به ذهنیت برنده دست یابند.
معرفی بهترین کتاب های فارکس، 11 کتاب برتر فارکس که هر معامله گری باید بخواند!!
دنیای بازارهای مالی حتی برای تریدرهای با تجربه هم میتواند دلهره آور باشد. با این حال کتابهای زیادی در مورد این معاملات وجود دارد که به کمک آنها از مقدمات اولیه بازار تا استراتژی های پیشرفته مبتنی بر تحلیل تکنیکال و فاندامنتال را میتوان آموزش دید. در این قسمت از امیرتریدر به معرفی بهترین کتاب های فارکس میپردازیم که مطالعه آنها دیدگاه بهتری نسبت به بازار و فضای معامله گری در اختیار مخاطب قرار میدهد. دورههای نصف و نیمه زیادی در مورد آموزش فارکس وجود دارد اکثرا بر گرفته از این کتابها هستند. پس اگر وقت و سرمایهتان برایتان اهمیت دارد از همین ابتدا با مطالعه کتاب شروع کنید.
درس گرفتن از اشتباهات و نقاط مثبت سایر معامله گران یک روش عالی برای حرفهای شدن در ترید است. اکثر تریدرهای موفق تجارب خود را در قالب کتاب در اختیار سایرین قرار داده اند. به همین علت در این مطلب قصد داریم 11 کتاب برتر فارکس در حوزههای تکنیکال، فاندامنتال و روانشناسی بازار را معرفی کنیم که به راحتی تمامی نیازهای شما را در بازارهای مالی پوشش میدهند. تا انتها با ما همراه باشید.
بهترین کتاب های فارکس در حوزه تحلیل تکنیکال
روند، سطوح حمایت و مقاومت، پرایس اکشن، الیوت، اندیکاتور و … اصطلاحاتی هستند که احتمالا با حضور در بازارهای مالی به وفور به گوشتان خورده است. این عبارات در حوزه تحلیل تکنیکال قرار دارند. تحلیل تکنیکال مجموعهای از تکنیک هاست که به پیشبینی حرکات آینده قیمت بر اساس الگوها و حرکات تاریخی بازار میپردازد. اساس این روش متداول، بررسی دادهها و نمودارهای بازار به کمک ابزارها و اندیکاتورهای موجود است. در این بخش به معرفی بهترین کتاب های فارکس در حوزه تکنیکال میپردازیم.
- تحلیل تکنیکال بازار سرمایه از جان مورفی
جان مورفی به عنوان کسی که بالای 40 سال در بازار حضور داشته است میتواند مربی خوبی برای آموزش فارکس باشد. این کتاب یکی از پرفروشترین کتاب های مالی است که مورد تائید برترین اساتید دنیا قرار گرفته است. فلسفه تحلیل تکنیکال، ساختار نمودارها، روندها، اسیلاتورها، چرخههای زمانی، شکافهای قیمتی، انواع الگوها و … از مواردی است که در این کتاب به طور گسترده مورد بررسی قرار میگیرد. همین هم باعث شده یکی از بهترین کتاب های فارکس باشد.
فرقی نمیکند که در فارکس تازه کار هستید یا این که نتوانستهاید نتایج دلخواهتان را در این بازار به دست بیاورید. این کتاب به شما کمک میکند تا بتوانید در این مارکت به سود برسید. پاول لنگر نتایج سالها شکست، آزمایش، امتحان و تجارب ناشی از هزاران دلار سرمایهای که صرف سیستمها و دورههای آموزشی کرده است را در این کتاب با شما به اشتراک گذاشته است.
- آموزش فارکس از مقدماتی تا پیشرفته
این کتاب از صفر تا صد فارکس را به طور کامل آموزش میدهد. آشنایی با بازار فارکس، نحوه معاملات، انواع ریسکهای موجود، انتخاب بروکر مناسب، کلاهبردان بازار فارکس، طراحی استراتژی و پلن معاملاتی و … از مواردی است که در این کتاب کاملا بررسی شده است.
- استراتژی های معاملاتی با بیشترین احتمال موفقیت
اگر به دنبال یک برنامه معاملاتی هستید که از نقطه ورود تا خروج از پوزیشن را در بگیرد مطالعه این کتاب به شدت توصیه میشود. نویسنده این کتاب رابرت ماینر تجربه 20 سال و اندی حضور در مارکت را تشریح کرده است و به طرز ماهرانهای تمام جنبههای یک برنامه معاملاتی را در اختیار شما قرار میدهد. نتیجه خواندن این کتاب یک رویکرد کامل برای معامله است که به شما امکان میدهد تا با اطمینان کامل وارد موقعیت خرید یا فروش شوید.
یکی از مراجع معتبر و کامل در زمینه کندلها این کتاب است. آشنایی با این کندل و نمودارها پایه و اساس بازارها است و تریدرها باید با آن آشنایی کافی را داشته باشند. اگر از کندل استیک استفاده میکنید این از بهترین کتاب های فارکس برای شما است.
البروکس با داشتن تجربه 30 ساله در بازار یکی از بهترین مربیان برای سرمایه گذاران است. پرایس اکشن به سبک Al Brooks از معروفترین متدها در میان تحلیل گران سر تا سر دنیا است. سیستم معاملاتی البروکس عبارت است از ترید برنامهای، عادتهای شخصیتی تریدرهای موفق و آشنایی با کندلها.
معرفی بهترین کتاب های روانشناسی فارکس
محیط معاملهگری با محیطی که در آن بزرگ شدهاید متفاوت است بنابراین تلاش شما در ابتدا باید این باشد که خودتان را با ویژگیهای روانی که یک تریدر باید داشته باشد وفق دهید. کتاب هایی که در این بخش معرفی میکنیم جز بهترین کتاب های فارکس در زمینه روانشناسی بازار است که به شما کمک میکند تا خصوصیات روحی و ویژگیهای شخصیتی که یک تریدر برای موفق شدن نیاز دارید بیاموزید.
بهترین کتاب در حوزه روانشناسی بازار و همچنین فارکس است که مطالعه آن به شدت توصیه میشود. مارک داگلاس 80 درصد از موفقیت در بازار را ناشی از مسائل روانی میداند. به نظر مارک مسائلی که از ذهن نشأت میگیرد علت اصلی حرکات در بازار است و در این راستا به بررسی زوایای پنهان یک معامله و عوامل موثر بر آن میپردازد. با مطالعه این کتاب شما میآموزید که چگونه اعتماد به نفستان را در مارکت بالا ببرید، دقت و نظم داشته باشید و محیطهای خارجی و داخلی ذهنیتان را مورد استفاده قرار دهید.
نظم، تسلط بر خویشتن و مهارت کنترل عواطف و احساسات است که باعث موفقیت میشود اما این عوامل مسائلی نیستند که شما در ابتدا آنها را بدانید و برای مسلط شدن به آن نیاز دارید ابتدا آنها را بشناسید و سپس به طور مستمر آنها را تمرین کنید.
ترس، طمع، بی احتیاطی، غلبه بر گناه بینقصی، غرور، خشم و غضب، ناشکیبایی و بی صبری مواردی است که در فصلهای ابتدایی این کتاب بررسی میشود و در فصل های پایانی به شما کمک میکند تا اشتباهاتی را که انجام میدهید، طبق لیستی که برایتان آماده کرده تشخیص دهید و سپس این مشکلات را رفع کنید.
این کتاب با به کارگیری تکنیکها و روشهای علمی به تریدرها کمک میکند تا با ارتقا ذهنیت خود با تمرکز بهتر و اعتماد به نفس بالاتر در بازار پیش بروند و به سود برسند. مورد دیگری که در این کتاب به آن پرداخته میشود، ذهن آگاهی (تکنیک مایندفولنس) و توجه به زمان حال است. این کار باعث کاهش اضطراب و احساسات در تریدر میشود و دید او نسبت به مسائل را بازتر میکند.
جک دی شواگر در این کتاب با افراد برتر در حوزه معامله گری مصاحبه میگند. بررسی استراتژی های تریدرهای موفق اساس این کتاب است. این کتاب به خوبی بیانکننده این است که موفقیت در بازار منوط به مهارت و انضباط است و نمیتوان در آن به طور شانسی به موفقیت رسید. این کتاب دو دسته از افراد را مخاطب قرار میدهد: 1. افراد حرفهای که مشاغل مرتبط با سرمایه گذاری و فعالیت در بازارهای مالی را دارند و 2. افراد آماتور یا دانشجویانی که قصد فعالیت در مارکت را دارند و تمایل دارند در مورد کسانی که قبلا این مسیر را طی کردهاند اطلاع کسب کنند.
معرفی بهترین کتاب های فارکس در حوزه فاندامنتال
شما باید در هنگام بازکردن معاملات بدانید چه اتفاقاتی در شرف وقوع است و چه تاثیری روی بازار دارد. زیرا مسائل کلان و خبرهای اقتصادی به شدت در روند بازار تاثیر گذار هستند.
دکتر ژند در این کتاب به بررسی رویداهای فاندامنتال (بنیادی) میپردازد. ایده تحلیل بنیادی در فارکس این است که اگر تصویر اقتصادی آینده یک کشور مستحکم باشد باعث میشود ارز آن کشور نیز تقویت شود. این اتفاق به این علت رخ میدهد که در مارکت ها همیشه عرضه و تقاضا است که حرف اول را در تعیین قیمت میزند. کشوری که اقتصاد رو به رشدی دارد، تقاضای بالاتری برای ارز خود دارد و باعث رشد قیمت آن خواهد شد. تحلیل فاندامتال مربوط به اخبار، رویداهای سیاسی تاثیرگذار بر اقتصاد، سیاست های فدرال رزرو و … است. در فصلهای اولیه این کتاب به نهادهای تاثیرگذار در بازار ارز پرداخته شده است و سپس عوامل و رویدادهایی که باعث نوسان در بازار میشود به همراه مثال بررسی میشود.
سخن پایانی
خواندن این کتابها فقط شروع کار است. شاید این اصطلاح معروف را بارها و بارها شنیده باشید که با مشاهده صدها ساعت فیلم مرتبط با شنا، نمیتوان شناگر شد!! در بازارهای مالی نیز این قضیه صادق است حتی با دیدن بهترین فیلمها و کتاب های آموزش فارکس شما فقط دانش لازم را به دست میآورید. تمرین، تکرار و ممارست در این مسیر است که میتواند شما را به یک تریدر حرفهای تبدیل کند.
اگر در ابتدای مسیر معامله گری هستید و نمیدانید که دقیقا باید از کجا شروع کنید پیشنهاد ما افتتاح حساب دمو فارکس در یک بروکر و شروع به آزمون و خطا آموختههایتان است. پس از این که به تسلط نسبی در بازار فارکس و نحوه خرید و فروش رسیدید نوبت افتتاح حساب واقعی در یک کارگزاری معتبر است. در صورتی که ثبت نام خود را از طریق سایت امیرتریدر انجام دهید میتوانید به سیگنال های فارکس ما از طریق کانال VIP فارکس که به صورت کاملا رایگان در اختیار شما قرار میگیرد، دسترسی داشته باشید.
ترید یا معامله چیست؟ (آشنایی با اصول ترید در بازار سرمایه)
ترید یا معامله در بازارهای مالی به معنای خرید دارایی در قیمت پایین و فروش آن در قیمت بالاتر است. البته در برخی بازارها میتوان ابتدا فروش انجام داد و سپس خرید (به این نوع معاملات Short trading گفته میشود).
دارایی که در بازارها خرید و فروش میشود میتواند هر چیزی باشد: سهام ، اختیار معامله (آپشن)، ارز دیجیتال، یک ارز خاص و…
برخی از مزایای معاملهگری:
- آزادی مکان و زمان
- نقدشوندگی بالای سرمایه نسبت به سایر روشها
- پتانسیل کسب سود بالا
برخی از معایب معاملهگری:
- نیاز به انضباط، پیگیری و یادگیری مداوم
- احتمال بالای زیان و از دست دادن سرمایه
- استرس و آسیبهای ناشی از کار طولانی با کامپیوتر
ما معتقدیم معاملهگری (تریدینگ) و سرمایهگذاری باهم تفاوت دارند. سرمایهگذار کسی است که یک دارایی را با هدف نگهداری چند ماهه یا چند ساله خریداری میکند و هدفش کسب سود از طریق نوسانات کوتاه مدت نیست. درحالیکه هدف معاملهگر، کسب سود از نوسانات ریز و درشت سهم در بازههای کوتاه مدتی مانند روزانه و چند ساعت است. به دلیل غیرقابل پیش بینی بودن بازارها در کوتاه مدت، معاملهگری نسبت به سرمایهگذاری نیازمند دانش و مهارت بیشتر است. زیرا نزولی یا صعودی بودن روندهای کوتاه مدت را سختتر میتوان تشخیص داد.
به طور مثال اگر شما امروز سکه طلا بخرید و یک سال دیگر بفروشید، به احتمال خیلی زیاد سود خواهید کرد. چندان مشکل نیست که صعودی بودن قیمت سکه را در یک سال بتوانید تشخیص دهید. اما از سمت دیگر، تشخیص روند قیمت سکه در چند ساعت آینده یا چند روز آینده مشکل است. این موضوع در سایر بازارها از جمله سهام، ارزهای دیجیتال ، آتی زعفران و کالاهای دیگر صدق میکند.
نکاتی در مورد انجام معامله و ترید:
ورود به معامله و صبر
زمانی که تریدرها صبور نباشند، خیلی زود وارد یک موقعیت احتمالی میشوند از ترس اینکه مبادا موقعیت از دستشان در برود. آنها نمیخواهند سیگنال را از دست بدهند و فکر کنند که اگر زودتر وارد بازار میشدند میتوانستند پول بیشتری را به دست بیاورند. همه ما میدانیم که این طرز فکر به کجا منتهی خواهد شد و به همین خاطر از ورود زودهنگام پرهیز میکنیم.
خروج از معامله و صبر
هنگامیکه معاملهای انجام میدهید باید صبور باشید و اجازه بدهید که سودهایتان بزرگتر شوند. خیلی از تریدرها وقتی معاملهای انجام میدهند بسیار کم صبر و تحمل هستند و به همین خاطر تریدشان را بسیار بد مدیریت میکنند. بستن تریدها با سودهای کم بدترین مشکلی است که خیلی از تریدرها با آن دست و پنجه نرم میکنند.
رشد حساب معاملاتی و صبر
اکثر تریدرها میخواهند پولدار شوند و متأسفانه میخواهند همین الان این کار انجام شود. رشد حساب معاملاتی زمان میبرد و کم صبر بودن و انجام ریسکهای بسیار خطرناک همیشه باعث از دست رفتن کل سرمایهتان خواهد شد. این مورد مخصوصا برای تریدرهایی صدق میکند که با حسابهای کوچک کار میکنند و ترید کردن در حسابهای کوچک بسیار سختتر است. چراکه اکثراً مجبورید از اهرمهای بالاتر و حجمهای بیشتری برای رشد دادن سریعتر حساب استفاده کنید.
به تأخیر انداختن لذت
“به تأخیر انداختن لذت” به معنای مقاومت در برابر لذت حاصل از برداشت سود سریع است. ما در همه روزهای زندگیمان با قضیه “به تأخیر انداختن لذت” مواجهیم.
جوانترها با صبر و تحمل و به تأخیر انداختن لذت در اکثر موارد مشکل دارند. شما یک ماشین عالی را همین امروز میخواهید. دوست دارید با یک پرواز فرست-کلاس به یک جای معرکه بروید و در ویلای شخصیتان زندگی کنید و اینکه نمیخواهید برای این چیزها ۱۰ سال صبر کنید. همهچیز را همین حالا میخواهید درحالیکه زندگی فعلیتان با رویاهای تان فاصله زیادی دارد. به قول سر “بابی رابسون” اسطوره فوتبال انگلستان که میگوید:”مردم موفقیت را سریع میخواهند؛ خیلی سریع. مثل یک فنجان قهوه!”. افرادی که میخواهند خیلی سریع به چیزی برسند درواقع خود را برای شکست خوردن آماده میکنند و شکست خوردن در معاملهگری بسیار سریع رخ میدهد.
اصول ترید یا معامله:
چنانچه پول کمی دارید بایستی وقت کمتری بگذارید یعنی تایم فریمهای بلندتری معامله کنید نه تایم فریم کوتاه چون ارزشش را ندارد وقت زیادی بگذارید حدودا 90% اوقات نظارهگر بازار باشید. بازار همیشه شکارهای خوبی برای شما دارد. عجله برای ترید = ضرر! حتماً و حتماً و حتماً بازار فرصتهای فوق طلایی و مطمئن پیش روی شما خواهد گذاشت. فرصتهایی که کمترین ریسک ممکن را دارد.
تشخیص کف و سقف مطلق با خداوند متعال است و بس! به کف سقف نسبی بسنده کنید و بدون استرس از بازار فاصله بگیرید.
ویژگیهای تریدر موفق :
۱. منظم بودن
اولین ویژگی یک تریدر موفق، داشتن نظم و انضباط است. منظم بودن در ترید کردن به این معنا نیست که روزانه ۱۰۰ درصد زمان خود را پای کامپیوتر صرف کنید، بلکه به معنی رعایت کلیه اصول و قواعد ترید میباشد. به عبارت دیگر نظم داشتن در معاملهگری به معنی متعهد بودن به بهبود روزانه در معاملهگری میباشد. باید به معاملهگری به عنوان یک فعالیت جدی برای کسب سود نگاه کنید. منظم بودن در معاملهگری حد وسط ندارد شما یا منضبط هستید یا نیستید. به عبارت دیگر منظم بودن یا نبودن معادل صفر یا یک بودن است و هیچ حد وسطی وجود ندارد.
۲. یادگیری مداوم
بازارها همواره متغیر میباشند. همیشه روندهای جدید، استراتژیهای متفاوت و ایدههای تازه در این صنعت شکل میگیرد. باید اطمینان حاصل کنید که نسبت به این تغییرات انعطافپذیری و آمادگی دارید. امروزه اینترنت، دسترسی به این روندها و تغییرات را بسیار آسان کرده است.
۳. پذیرش و درس گرفتن از زیانها
پذیرش و درس گرفتن از زیانها، یکی از دیگر ویژگیهای یک تریدر موفق میباشد. همه معامله گران چه دیر چه زود ضرر میکنند و شما هم باید ضرر کردن را به عنوان یک واقعیت بپذیرید. بعضی از افراد با توجه به ذهنیتی که از قبل داشتند به هیچ عنوان زیان مالی را نمیتوانند هضم کنند. پولشان را همیشه در بانک میگذارند و با کوچکترین زیان مالی آشفته میشوند. اگر چنین افرادی قصد ورود به حوزه معاملهگری دارند باید در ابتدا باید ذهنیت خود را تغییر دهند.
در این عبارت که “همه ضرر میکنند” منظورمان تریدهای موفق هم میباشند. تفاوت تریدرهایی که موفق میشوند با افرادی که از بازار خارج میشوند، این میباشد که موفقها از ضررها درس گرفتهاند و ضرر را به عنوان یک جزء از فعالیتشان قبول دارند. توجه داشته باشید که یادگرفتن از ضررهای قبلی، تریدهای موفق را قادر میسازد ضررها را کاهش و سودها را افزایش دهند.
۴. عدم پیروی از دیگران
ویژگی بارز تریدر موفق عدم پیروی از دیگران میباشد. تریدهای شما منعکسکننده شخصیت شما هستند. استراتژیهای هر شخصی برای خودش مناسب میباشد. نباید کاری که شخص دیگری کرده است را شما هم انجام دهید. باید آن قدر وقت بگذارید تا بازار را درک کنید، به اهداف شخصی خود در ترید توجه کنید و با توجه به ریسک پذیری خودتان و تمایلی که برای ریسک کردن دارید از ناحیه امن خود خارج شوید.
البته توجه کنید که میتوانید از دیگران یاد بگیرید ولی کپی کننده محض نباشید (کورکورانه نپذیرید) شما اگر سبک شخصی خود را در ترید دنبال نکنید، شاید یکبار یا دو بار سود ببرید ولی احتمال کمی وجود دارد که در بلندمدت موفق باشید. اطلاع از خبرها و رویدادها در رسانههای مختلف خوب است اما باید مطمئن شوید که تصمیمات را خودتان گرفتهاید و تحت تأثیر چیزهایی که خواندهاید یا توصیههای دیگران گرفته نشده است. باید آن قدر تجربه کسب کنید و یاد بگیرید که خودتان بتوانید تصمیمات خرید و فروش را اتخاذ کنید و تمامی مسئولیت آن تصمیمات را نیز بر عهده بگیرید.
۵. مدیریت احساسات و استفاده از ترید پیشگیرانه
شما به عنوان یک تریدر موفق باید به این درک برسید که احساسات شما بزرگترین دشمن شماست. واکنش بیش از حد و احساساتی شدن نسبت به رویدادها میتواند بسیار مخرب باشد. درست است که احساسات را نمیتوان از بین برد ولی یک تریدر موفق، احساسات خود را میپذیرد و آنها را مدیریت میکند. تریدر موفق میداند زمانی که ترس یا حس طمع به او دست داد چگونه رویکردی معقولانه در پیش بگیرد.
ترید پیش گیرانه (Proactive) یعنی به جای اینکه به رویدادها واکنش نشان دهید، بازار را از طریق دانستههای قبلی درک کنید.
۶. یادگیری همه جنبههای معاملهگری
همه جنبههای معاملهگری را فرابگیرید، شما میتوانید به دنبال یادگیری امواج الیوت، الگوهای هارمونیک و بسیاری دیگر از روشهایی باشید که در آنها مهارت ندارید. اگر نحوه کارکرد بازارها و تأثیرگذاری آنها بر یکدیگر را درک نمایید، به این ترتیب تصمیمات بهتری در خرید و فروش ها خواهید گرفت. حتی اگر در ابتدا خیلی سخت باشد و چیزی متوجه نشوید سعی کنید آن را یاد بگیرید.
بعضی اوقات وسوسه خواهید شد که کنار بکشید البته این موضوع طبیعی میباشد. اگر تصمیم به حرفهای شدن گرفتهاید باید در هر حال به کار خود ادامه دهید.
۷. صبور و فروتن بودن
یک تریدر موفق خیلی سریع ضررهای خود را محدود میکند ولی برای ذخیره سود عجلهای ندارد و دست به معامله عجولانه نمیزند. تازه کارها بعضی اوقات وقتی یک معامله وارد سود میشود فوری آنها میبندند چون میترسند سودشان از بین برود.
ثروت یک شبه یا چند هفته یا چند ماه به دست نمیآید، بلکه باید به طور آهسته و با پیادهسازی استراتژی صحیح معاملاتی به دست آید. بنابراین یک تریدر موفق صبور است و علاوه بر مداومت در کار، دست به خرید و فروش عجولانه نمیزند. ممکن است فروتن ماندن بعد از موفقیتهایی که به دست آوردهاید سخت باشد، اما این ویژگی نیز ازجمله ویژگیهای یک تریدر موفق میباشد. آنها هیچگاه غرور و تکبر بیش از حد ندارند.
تفکر صحیح یک تریدر موفق چگونه است؟
بسیاری از مواقع تریدرها فقط روی نتیجه کار تمرکز میکنند که آیا سودی از ترید به دست آوردهاند یا نه؟ چقدر به دست آوردهاند؟ مخصوصا زمانی که به عنوان یک تازهکار شروع به کارکردید، احتمال زیاد در این دام میافتید. به عنوان یک تازهکار فکر میکنید تریدهای شما حد وسطی وجود ندارد یا سود میکنید یا زیان، یا شکست میخورید یا برنده میشوید.
مشکل این نوع طرز فکر، در جستجو بودن برای یک ترید بینقص میباشد. اما این اشتباه است که بخواهید همیشه برنده باشید. نیازی هم به همیشه برنده بودن نیست، حتی اگر ۶۰ درصد تریدهای شما همراه با سود باشند با گذشت زمان میتوانید ثروت بالایی به دست آورید.
بازارها را هیچ شخصی نمیتواند به طور دقیق پیشبینی کند. در واقع هیچکس کنترلی روی بازارهای بزرگ ندارد به همین دلیل، باید ضرر را بخشی از ترید بدانید ولی تعداد و مقدار ضررها را تا حد ممکن کم کنید تا این ضررها از سودهای شما بیشتر نشوند و آن را به ضرر تبدیل نکنند.
دیدگاه شما