صندوق جسورانه سپهر یکم
جمعآوری منابع مالی و سرمايهگذاری در اوراق مالکیت اشخاص حقوقی با موضوع «صنایع خلاق و فرهنگ بنیان، پویانمایی، بازی، گردشگری و فناوری اطلاعات و ارتباطات» به منظور به بهرهبرداری رساندن و تجاریسازی داراییهای یاد شده
فرایند سرمایه گذاری
بررسی و شناسایی گزینههای سرمایهگذاری
مذاکره، ارزیابی دقیق و
همه جانبه و عقد قرارداد
تأمین مالی، نظارت و راهبری
آشنایی بیشتر با صندوق جسورانه سپهر
سرمایه گذاری های انجام شده
آفرینش های هنری سلام
مجتمع آفرینشهای هنری سلام یکی از مراکز تولید و عرضه مستقیم هدایای ایرانی و اسلامی و صنایع دستی است. این مجتمع با راه اندازی سایت فروشگاهی در کنار سایت اختصاصی عرضه محصولات این مجتمع در نظر دارد علاوه بر ارائه محصولات تولیدی خود زمینهای را برای دسترسی راحت، امن و سریع به هدایای متنوع فراهم نماید و با ایجاد پایگاهی متمرکز علاوه بر افزایش حق انتخاب برای مشتریان، فرصت مناسبی را در اختیار دیگر هنرمندان ایرانی برای عرضه محصولات تولیدیشان فراهم نماید
مشخصات صندوق
اندازه صندوق:
دوره سرمایه گذاری:
سهامداران ممتاز:
صندوق پژوهش و فناوری سپهر
حوزه هنری انقلاب اسلامی
نشر الکترونیک ایران
صندوق نوآوری و شکوفایی
سیاستهای سرمایه گذاری صندوق
گزینههایی که موردبررسی و ارزیابی قرار میگیرند از بین فرصتها و شرکتهای خلاق و فناور بهویژه شرکتهای نوپا و در شرف تأسیس و همچنین شرکتهای خلاق و فناور موجود انتخاب میشوند. بعد از انتخاب شرکتهای بالقوه و دارای پتانسیل رشد بالا، سبد صندوق از بین آنها تشکیل خواهد شد.
مدیر صندوق معیارهای با اهمیتی در انتخاب این سرمایهگذاریها در نظر دارد که به برخی از آنها در زیر اشارهشده است:
1- شرکت سرمایه پذیر باید فرصت کسبوکار مناسب، تیم اجرایی قوی و توانمند و دارای تجربه موفق در حوزه تجاریسازی محصول و خدمات باشد. 2- فناوری و محصول دارای مزیت رقابتی از نظر استانداردهای صنعت باشد.
- شناسایی فرصتهای سرمایه گذاری از طریق سرمایه گذاران صندوق که سابقه فعالیت در زمینه سرمایه گذاری در شرکتهای خلاق، دانشبنیان و فناور را دارا میباشند. بدیهی است سرمایه گذاری در طرحهایی که توسط سهامداران مراحل اولیه سرمایه گذاری خود را طی کرده باشند، از ریسک کمتری برخوردار خواهند بود.
- استفاده از پتانسیل شرکتهای شتابدهنده سرمایهگذاری جسورانه سرمایهگذاری جسورانه در کشور که در حوزه های مربوط به موضوع فعالیت صندوق، فعال میباشند.
- استفاده از فرصتهای موجود در میان دانشگاهها ، پارک های علم و فناوری، مراکز رشد و مراکز کارآفرینی
- شناسایی فرصتها با حضور در همایشهای مرتبط با موضوع فعالیت صندوق
- شرکت سرمایه پذیر باید فرصت کسبوکار مناسب، تیم اجرایی قوی و توانمند و دارای تجربه موفق در حوزه تجاریسازی محصول و خدمات باشد.
- فناوری و محصول دارای مزیت رقابتی از نظر استانداردهای صنعت باشد.
- شناسایی گزینه ها و فرصت های سرمایه گذاری
- غربالگری اولیه و تدوین گزارش ارزیابی توسط تیم کارشناسی
- ارائه به کمیته سرمایه گذاری و تصویب طرح در کمیته
بعد از انتخاب طرح موردنظر، بین صندوق جسورانه و شرکت سرمایه پذیر قراردادی عقد میشود. نحوه عقد قرارداد با توجه به شرایط شرکت و پروژه میتواند متفاوت باشد لیکن در قرارداد موارد زیر مشخص میگردد:
سرمایه گذاری خطرپذیر یا جسورانه (Venture Capital) چیست؟
سرمایه گذاری خطرپذیر یا سرمایه گذاری جسورانه (Venture Capital)، نوعی سرمایه گذاری خصوصی و تأمین مالی است که سرمایهگذاران در شرکتهای نوپا و کسبوکارهای کوچکی که تصور میشود در بلندمدت پتانسیل رشد دارند، انجام میدهند. سرمایه گذاری ریسک پذیر عموماً از سوی سرمایهگذاران ثروتمند، بانکهای سرمایهگذاری و سایر مؤسسات مالی، انجام میشود. با سرمایهگذاری جسورانه این حال، سرمایه گذاری خطرپذیر همیشه شکل پولی ندارد و میتواند در قالب تخصص فنی یا مدیریتی هم ظاهر شود.
اگرچه سرمایه گذاری جسورانه برای سرمایهگذاران میتواند خطرناک باشد، اما پتانسیل بازدهی بالاتر از حد متوسط هم برای آنها بسیار جذاب است. در این میان، برای شرکتهای جدیدی که سابقه عملیاتی محدودی دارند (زیر دو سال)، سرمایه گذاری خطرپذیر به طور فزایندهای به یک منبع محبوب و حتی ضروری برای جمعآوری سرمایه تبدیل شده است؛ بهویژه اگر آنها به بازارهای سرمایه، وامهای بانکی یا سایر اوراق بهادار بدهی دسترسی نداشته باشند.
برای آشنایی بیشتر با سرمایه گذاری جسورانه با ما در ادامه این مطلب همراه باشید.
سرمایه گذاری خطرپذیر چیست؟
در یک سرمایه گذاری خطرپذیر بخشی از مالکیت یک شرکت از طریق مشارکتهای محدود و مستقل به تعدادی سرمایهگذار فروخته میشود. گاهی این مشارکتها ممکن است شامل استخری از چندین شرکت مشابه باشند.
با این حال، یکی از تفاوتهای مهم بین سرمایه گذاری جسورانه و سایر سرمایهگذاریهای خصوصی این است که سرمایه گذاری خطرپذیر بر شرکتهای نوظهوری که برای اولین بار به دنبال منابع مالی قابلتوجه هستند، متمرکز است، در حالی که در سرمایه گذاری خصوصی، سرمایهگذاران به دنبال شرکتهای بزرگتر و باسابقهتری هستند که قصد دارند بخشی از سهام مالکیت خود را انتقال دهند.
بسته به اینکه یک کسبوکار در چه مرحلهای قرار دارد، چشماندازهای آن، میزان سرمایهگذاری و رابطه بین سرمایهگذاران و بنیانگذاران، سرمایهگذاران خطرپذیر معمولاً بین ۲۵ تا ۵۰ درصد از مالکیت یک شرکت جدید را به خود اختصاص میدهند.
تاریخچه سرمایه گذاری جسورانه
سرمایه گذاری خطرپذیر زیرمجموعه سرمایه گذاری خصوصی است که ریشههای آن به قرن نوزدهم برمیگردد. در واقع، سرمایه گذاری جسورانه پس از جنگ جهانی دوم به عنوان یک صنعت توسعه یافت.
جورج دوریوت (Georges Doriot)، پروفسور کسبوکار دانشگاه هاروارد که به عنوان «پدر سرمایه گذاری خطرپذیر» هم شناخته میشود، شرکت تحقیقات و توسعه آمریکا (ARDC) را در سال ۱۹۴۶ تأسیس و یک صندوق به ارزش ۳٫۵ میلیون دلار را برای سرمایهگذاری در شرکتهایی که به دنبال تجاریسازی فناوریهای توسعهیافته در طول جنگ جهانی دوم بودند، راهاندازی کرد. اولین سرمایهگذاری ARDC در شرکتی بود که قصد داشت از فناوری اشعه ایکس برای درمان سرطان استفاده کند. زمانی که این شرکت این فناوری را در سال ۱۹۹۵ به صورت عمومی ارائه کرد، ارزش سرمایهگذاری انجامشده توسط دوریوت از ۲۰۰ هزار دلار به ۱٫۸ میلیون دلار رسید.
طبق گزارشها، شرکتهای آمریکایی تحت حمایت سرمایه گذاری ریسک پذیر نزدیک به ۳۳۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ جمعآوری کردند که تقریباً دو برابر سرمایه جمعآوریشده در سال ۲۰۲۰، یعنی ۱۶۶٫۶ میلیارد دلار بود.
رونق سرمایه گذاری ریسک پذیر با کمک قوانین و مقررات
مجموعهای از نوآوریهای نظارتی به محبوبیت سرمایه گذاری خطرپذیر به عنوان یک راه تأمین مالی کمک کرد.
اولین مورد، تغییر در قانون سرمایهگذاری کسبوکارهای کوچک (SBIC) در سال ۱۹۵۸ بود. این قانون با ارائه معافیتهای مالیاتی به سرمایهگذاران، صنعت سرمایه گذاری جسورانه را تقویت کرد. در سال ۱۹۷۸، قانون درآمد اصلاح شد تا مالیات بر عایدی سرمایه از ۴۹ درصد به ۲۸ درصد کاهش یابد. سپس، در سال ۱۹۷۹، تغییری در قانون امنیت درآمد بازنشستگی کارکنان (ERISA) به صندوقهای بازنشستگی اجازه داد تا ۱۰ درصد از داراییهای خود را در کسبوکارهای کوچک یا جدید سرمایهگذاری کنند. این اقدام منجر به سیل سرمایهگذاری از سوی صندوقهای بازنشستگی شد. سپس، مالیات بر عایدی سرمایه در سال ۱۹۸۱ به ۲۰ درصد کاهش یافت.
این پیشرفتها باعث رشد سرمایه گذاری خطرپذیر شدند. بر اساس برخی برآوردها، سطح تأمین بودجه در آن دوره به ۳۰ میلیارد دلار رسید. اما بازدهیهای وعده داده شده محقق نشد؛ زیرا چندین شرکت اینترنتی با ارزش بالا از بین رفتند و ورشکست شدند.
مزایا و معایب سرمایه گذاری خطرپذیر
سرمایه گذاری ریسک پذیر برای کسبوکارهای جدیدی سرمایهگذاری جسورانه که دسترسی به بازارهای سهام و جریان نقدینگی کافی برای گرفتن بدهی ندارند، بودجه تأمین میکند. این موضوع میتواند برای هر دو طرف سودمند باشد: کسبوکارها سرمایهای را که برای تقویت فعالیتهایشان نیاز دارند به دست میآورند و سرمایهگذاران در شرکتهای آیندهدار سهامدار میشوند.
علاوه بر تأمین بودجه، سرمایهگذاران خطرپذیر اغلب خدمات مشاورهای و شبکهسازی را هم برای کمک به شرکتهای جدید جهت یافتن استعدادها و مشاوران، ارائه میکنند.
در مقابل، کسبوکاری که پشتیبانی سرمایه گذاری جسورانه را میپذیرد، میتواند کنترل خلاقانه بر جهتگیریهای آتی خود را از دست بدهد. سرمایهگذاران خطرپذیر ممکن است سهم بزرگی از سهام یک شرکت را مطالبه نمایند و حتی، مدیریت شرکت را نیز طلب کنند. بسیاری از سرمایهگذاران خطرپذیر فقط به دنبال کسب بازدهی سریع و بالا هستند و ممکن است شرکت را برای این موضوع تحت فشار قرار دهند.
انواع سرمایه گذاری جسورانه
سرمایه گذاری خطرپذیر را میتوان بر اساس مرحله رشد شرکت دریافتکننده سرمایه، به مراحل مختلف تقسیم کرد. به طور کلی، هرچه یک شرکت نوپاتر باشد، ریسک برای سرمایهگذاران بیشتر است.
مراحل مختلف سرمایه گذاری خطرپذیر عبارتند از:
- قبل از شروع یا به اصطلاح پیشبذر (Pre-Seed): این مرحله، اولین مرحله از توسعه یک کسبوکار است که بنیانگذاران سعی میکنند یک ایده را به یک طرح تجاری مشخص تبدیل کنند. برای تأمین بودجه و راهنمایی اولیه، آنها ممکن است در یک شتابدهنده کسبوکار ثبتنام کنند.
- مرحله کشت ایده (Seed Funding): در این مرحله، یک کسبوکار جدید به دنبال عرضه اولین محصول خود است. از آنجایی که هنوز هیچ جریان درآمدی وجود ندارد، آن شرکت برای تأمین مالی عملیات خود به سرمایه گذاری جسورانه نیاز دارد.
- تأمین مالی در مراحل اولیه (Early-Stage funding): هنگامی که یک کسبوکار محصولی را توسعه داد، قبل از اینکه به درآمد برسد و خودش بتواند منابع مالی لازم را تأمین کند، به سرمایه بیشتری برای افزایش تولید و فروش نیاز دارد. پس از آن، این کسبوکار به چند دور تأمین مالی دیگر هم نیاز خواهد داشت که معمولاً با سریهای A ،B و غیره، مشخص میشوند.
تفاوت سرمایهگذار ریسکپذیر با سرمایهگذار فرشته (Angel Investor)
برای کسبوکارهای کوچک یا برای کسبوکارهای آیندهدار در صنایع نوظهور، سرمایه گذاری خطرپذیر عموماً توسط افراد با ثروت زیاد -که اغلب به عنوان «سرمایهگذاران فرشته» هم شناخته میشوند- و شرکتهای سرمایه گذاری ریسک پذیر ارائه میشود.
در حالی که هر دو گروه سرمایهگذاران خطرپذیر و سرمایهگذاران فرشته به شرکتهای نوپا پول میدهند، سرمایهگذاران خطرپذیر معمولاً سرمایهگذاران حرفهای هستند که در مجموعه گستردهای از شرکتهای جدید سرمایهگذاری میکنند، راهنماییهای عملی ارائه میدهند و از شبکههای حرفهای خود برای کمک به شرکتهای جدید استفاده میکنند.
از سوی دیگر، سرمایهگذاران فرشته معمولاً افراد ثروتمندی هستند که ثروت خود را از طریق منابع مختلف جمعآوری کردهاند. با این حال، آنها تمایل دارند که خودشان کارآفرین باشند یا مدیرانی هستند که اخیراً از امپراتوریهای تجاریای که ساختهاند، بازنشسته شدهاند. آنها دوست دارند به عنوان سرگرمی یا یک پروژه جانبی در شرکتهای جدید سرمایهگذاری کنند و ممکن است آن راهنماییهای تخصصی را ارائه ندهند. این افراد معمولاً در مراحل اولیه یک کسبوکار سرمایهگذاری میکنند.
فرآیند سرمایه گذاری خطرپذیر
اولین قدم برای هر کسبوکاری که به دنبال سرمایه گذاری خطرپذیر است، ارائه یک طرح کسبوکار است؛ چه به یک شرکت سرمایه گذاری جسورانه چه به یک سرمایهگذار فرشته. در صورت علاقهمندی به طرح پیشنهادی، شرکت یا سرمایهگذار بررسیهای لازم را انجام میدهد که شامل بررسی کامل مدل کسبوکار، محصولات، مدیریت، و سابقه عملیاتی شرکت و موارد دیگر، است.
از آنجایی که در سرمایه گذاری ریسک پذیر سرمایهگذار قصد دارد ارزش دلاری زیادی را در شرکتهای نوپا سرمایهگذاری کند، این تحقیق در مورد پیشینه بسیار مهم است. بسیاری از متخصصان سرمایه گذاری خطرپذیر، اغلب به عنوان تحلیلگران سهام، تجربه سرمایهگذاری قبلی داشتهاند و بسیاری، دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته مدیریت بازرگانی (MBA) هستند. متخصصان سرمایه گذاری خطرپذیر تمایل دارند روی یک صنعت خاص تمرکز کنند.
پس از انجام بررسیهای لازم، شرکت یا سرمایهگذار در ازای دریافت حقوق صاحبان سهام در شرکت، متعهد به سرمایهگذاری خواهد شد. این وجوه ممکن است به یکباره تأمین شود، اما اغلب این سرمایه در دورههای مختلف ارائه میشود. سپس، شرکت یا سرمایهگذار نقش فعالی در شرکت سرمایهگذاریشده ایفا کرده و قبل از آزادسازی وجوه بیشتر، به آن مشاوره میدهد و بر نحوه پیشرفت آن نظارت میکند.
ریسک سرمایه گذاری جسورانه چقدر است؟
نوآوری و کارآفرینی، هسته اصلی اقتصاد سرمایهداری است. با این حال، کسبوکارهای جدید اغلب سرمایهگذاریهای بسیار پرخطر و هزینهبری هستند. در ازای پذیرش این ریسک، سرمایهگذاران خطرپذیر در شرکتهای جدید قادر به کسب سهام و حق رأی هستند.
در این میان، لازم به ذکر است که همه شرکتهای جدید در رسیدن به اهداف خود موفق نمیشوند و این بدان معنا است که سرمایهگذاران اولیه میتوانند تمام پولی را که صرف آن میکنند، از دست بدهند. یک قانون کلی رایج این است که به ازای هر ۱۰ استارتاپ، سه یا چهار استارتاپ به طور کامل شکست میخورند، سه یا چهار مورد دیگر یا مقداری پول از دست میدهند یا فقط سرمایه اولیه را برمیگردانند و تنها یک یا دو استارتاپ، به بازدهی قابلتوجهی میرسند.
خلاصه مطلب
در این مقاله به معرفی مفهوم سرمایه گذاری خطرپذیر پرداختیم.
سرمایه گذاری جسورانه یا خطرپذیر، یک عامل حیاتی برای کسبوکارهای جدید است. قبل از اینکه یک شرکت شروع به کسب درآمد کند، به سرمایه اولیه کافی برای استخدام کارمندان، اجاره تسهیلات و شروع طراحی محصول، نیاز دارد. این بودجه توسط سرمایهگذاران خطرپذیر در ازای دریافت بخشی از حقوق صاحبان سهام شرکت جدید تأمین میشود.
لازم به ذکر است که در سالهای اخیر، سرمایهگذاران بزرگ سازمانی نیز وارد میدان سرمایه گذاری خطرپذیر شدهاند. برای مثال، غولهای فناوری مانند گوگل و اینتل دارای صندوقهای سرمایهگذاری مجزا برای سرمایهگذاری در فناوریهای نوظهور هستند. با این حال، باید گفت که در میان سرمایهگذاران سازمانی، تأمین مالی در مراحل پایانی یک کسبوکار محبوبیت بیشتری پیدا کرده است؛ زیرا آنها ترجیح میدهند که در کسبوکارهای کمخطرتر سرمایهگذاری کنند؛ برخلاف شرکتهای نوظهور که خطر شکست خوردنشان زیاد است.
سرمایه گذاری خطر پذیر
سرمایه گذاری خطر پذیر یا VC که مخفف Venture capital بوده و از آن با عنوانهای «سرمایه گذاری جسورانه» یا «سرمایهگذاری کارآفرینی» نیز نام میبرند، عبارت است از تأمین سرمایه برای شرکت ها و کسب و کارهای نوپا (استارت آپ ها) و کارآفرین و عموما دانش بنیان که مستعد جهش و رشد ارزش هستند. این شرکت ها در مراحل ابتدایی رشد و تکامل اقتصادی خود، مورد توجه سرمایه گذارانی هستند که با وارد کردن سرمایه، شکاف سرمایه و کمبود نقدینگی شرکت های کارآفرین را جبران کرده و در گروه سهام داران آنها قرار میگیرند. سرمایه گذار خطر پذیر با مدیریت فعالانه، برنامهریزی و انتقال تجارب در افزایش قیمت سهام این شرکت ها نقش مهمی ایفا میکند. رونق و توسعه فعالیتهای سرمایه گذاری خطرپذیر موتور محرکه و محور اصلی رشد محصولات جدید و نوآوری در عرصه فناوری است.
شرایط شرکت های سرمایه پذیر
شرکت های VC عموماً در شرکت هایی که به تکنولوژی و محصولی جدید یا روش کار جدیدی دست پیدا کرده باشند، و یا روش و خدمتی را به شیوه ای نوین ارائه نمایند سرمایه گذاری میکنند. این سرمایه گذاران در ازای پولی که سرمایه گذاری میکنند، سهام آن شرکت را تصاحب نموده و از این طریق خلق ثروت میکنند.
اگر چه ماهیت و شهرت اصلی سرمایهگذاری خطرپذیر،حضور و مشارکت در صنایع نوپا، جدید و پرریسک است، اما بعضا هم مشاهده میشود شرکتهایی که در دیگر مرحله چرخه حیات خود هستند، سرمایهگذاری جسورانه متقاضی جذب سرمایه خطرپذیر میشوند. حتی مواردی از سرمایهگذاری در صنایع معمولی (Low Tech) نظیر ساختمانسازی و واردات و صادرات نیز به چشم میخورد که نشان میدهد سرمایهگذاری خطرپذیر، صرفا محدود به فعالیت در صنایع با تکنولوژی بالا(High Tech) نیست.
انواع سرمایه گذاران خطرپذیر
- سرمایهگذاران خطرپذیر سازمانی
۱/ سرمایه گذاران خطر پذیر سازمانی
سرمایهگذاران سازمانی آن دسته از شرکتها و موسسات با هویت تجاری هستند که دارای افراد حرفهای تمام وقت به منظور یافتن و تامین مالی طرحهای نو با ریسکی مناسب هستند. شرکتهای سرمایهگذاری، صندوقهای سرمایهگذاری، صندوقهای بازنشستگی، بنیادهای خیریه و صندوقهای وقفی در گروه سازمانی قرار میگیرند.
۲/ سرمایهگذاران خطرپذیر منفرد
سرمایهگذاران منفرد که فرشتگان کسب و کار نامیده میشوند، افراد ثروتمندی هستند که عموما به سرمایهگذاری در طرحها به صورت شخصی می پردازند. آنها افرادی متمول هستند که در کسب و کار آشنایان خود سرمایهگذاری میکنند. گروهی دیگر با پیشزمینه فنی، در کنار یکدیگر گرد آمدهاند تا سرمایه خود را در اختیار یک صنعت خاص قرار دهند.
ویژگی های سرمایه گذاری خطر پذیر
۱/ توجه به شرکت های نوپا
در مرحله ابتدایی معمولا کارآفرینانی با ایدهها و نوآوری های جالب وجود دارند و در بسیاری از موارد، حتی ساماندهی مناسبی در قالب شرکت ندارند. بنابراین ارزیابی ظرفیت کارآفرینان جوان با ایده های دانش بنیان و نوآورانه بسیار دشوار است و خواهان مهارتهای ویژهای با افق زمانی سودآوری بلندمدت میباشد. عموما جهت گیری سرمایه گذاری خطرپذیر به سمت شرکت های نوپا و نوآور است.
۴/ ارزیابی همه جانبه
سرمایه ها بیشتر در شرکت های نوپا و دانش بنیانی سرمایه گذاری می شود که رشدی سریع دارند. اما همواره می بایست جهت سنجش توان طرح ها و شرکت ها از نظر موفقیت ارزیابی هایی در مورد وضعیت بازار، مدیریت، فناوری و … صورت گیرد.
۲/ خطرپذیری
خطرپذیری نقش بسزایی در توسعه تکنولوژی دارد. خطر پذیری به مجموعه شرایطی وابسته است که یکی از آنها ایجاد مشوقهایی برای سرمایه داران صندوق هاست تا درقبال سرمایه گذاری های مطمئن پاداش دریافت نمایند و در قبال شکست بی تفاوت نباشند.
۳/ دیدگاه بلند مدت
خطرپذیری برای کسب سود بدون در نظر داشتن دیدگاه بلند مدت امکان پذیر نمیباشد. اساسا دیدگاه کوتاهمدت در توسعه تکنولوژی و نوآوری جایی ندارد و اگر دیدگاه کوتاه مدت بر صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر حاکم شود، این صندوق ها از مفهوم سرمایه گذاری خطرپذیر دور میشوند. صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر عموما دیدگاه بلند مدت دارد.
۵/ مدیریت حرفهای
تصمیمگیری درباره انتخاب پروژه های مناسب باید به گونهای باشد که بازگشت سرمایه را به بالاترین میزان برساند. مدیریت در صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر بگونه ای است که کاهش خطر از طریق مشارکت در پروژه های متعدد دنبال می شود.
۶/ انگیزه سودآوری
صندوقی که سرمایه خود را در طرحهای نوآورانه و دانش بنیان و در عرصه تکنولوژی های پیشرفته در معرض خطر قرار میدهد، برنامه نسبتا طولانی برای کسب سود بیشتر دارد و عموما سود مورد نظر صندوق سرمایه گذاری خطر پذیر، از محل افزایش ارزش سهم مالکیت آنها در زمان فروش حاصل میشود و کمتر از راه درآمد جاری شرکت ها. این صندوق ها همانطور که از نامشان بر می آید، خطرپذیرند. در چندین طرح همزمان سرمایه گذاری کرده و پیش می برند. برخی از این طرح ها به نتیجه رسیده و بسیار سود آور خواهند بود و برخی دیگر نیز به سرانجام نرسیده و متوقف شده و برای صندوق زیان آور می شود. با این حال، صندوق با انگیزه سودآوری در بلند مدت پیش می رود.
۷/مشارکت در مدیریت شرکتها
سرمایه گذاران که عموما باتجربه و دارای شم تجاری و اقتصادی بالا هستند، با اتکا به تجربههای حاصل از کمک به شرکتهای مشابه، با مشارکت و راهنمایی در مدیریت شرکتهای سرمایه پذیر نوپا، به ایجاد ارزش افزوده می پردازند و نقش کارآفرینی پررنگتری از نقش تامین کنندگی منابع مالی ایفا می کنند.
۸/ مشارکت در مالکیت شرکت ها
زمانی که صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر در مالکیت شرکت ها سهیم می شوند، از هر ابزاری برای کمک به موفقیت این شرکت ها استفاده میکنند. مشاورههای متعدد در کمک به شرکت های دانش بنیان نوپا و مبتنی بر تکنولوژی و نوآوری مطرح میگردد و این کار بهمعنای پیوند نظاممند ایده و تخصص کارآفرینان جوان با تجربه و شم تجاری کارشناسان صندوق های سرمایه گذاری است.
۹/ خروج از سرمایهگذاری
سیاست صندوق های خطر پذیر بر آنست که طرحی را وارد شوند، به بلوغ رسانند و با واگذاری سهام، از آن خارج شوند. این صندوق ها پس از کسب سود مورد انتظار خود در طرح ها، سهام خود را واگذار کرده تا بتوانند در طرح ها و شرکت های جدیدتر سرمایه گذاری نمایند.
سرمایه گذاری خطر پذیر در ایران
در ایران یکی از حلقههای مهم مفقوده در زنجیره کارآفرینی، شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر است و کمتر سازمان و شرکتی را میتوان یافت که بطور کامل شاخصهای سرمایهگذاری خطر پذیر را رعایت کرده باشد. در هیچ یک از شرکت ها و صندوق های شکل گرفته در ایران در این زمینه تاکنون بخش خصوصی به تنهایی وارد عمل نشده و غالباً با مشارکت و حمایت و سرمایه دولت است. به همین دلیل تأمین عمده هزینههای جاری این صندوق ها و شرکت ها توسط بخش دولتی است. متأسفانه طی سال های اخیر ساختار استانداردی که مطابق با نرم جهانی و توسط تیم مدیریت حرفهای باشد در این شرکت ها به چشم نمیخورد. بدون داشتن نگاه بنگاه داری در این صنعت، نمیتوان انتظار رشد و موفقیت از آن را داشت، لذا نگاه دولتی که عمدتاً توسط نهادهایی نظیر معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری با هدف حمایت از بنگاههای دانش بنیان صورت میپذیرد، میتواند شروع کننده و توسعه دهنده صنعت سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران گردد.
ضرورت سرمایهگذاری خطر پذیر در ایران
با توجه به تنوع کم داراییهای مالی در ایران و وابستگی این داراییها به یکدیگر یافتن زمینههای جدید سرمایهگذاری یک ضرورت اجتنابناپذیر برای کشور است. اهمیت و ضرورت سرمایهگذاری خطر پذیر در ایران از این حیث است که تاکنون برای اجرای چرخه نوآوری در شرکتهای دانشبنیان و به ثمر رساندن یک ایده خلاقانه تا مرحله تجاریسازی آن، از منابع دولتی و به عبارت بهتر پول نفت مصرف میشده است. لذا اقتصاد مبتنی بر نفت که همان استفاده از منابع دولتی برای این نوع حمایتهاست، اقتصاد مقاومتی مبتنی بر اقتصاد دانش بنیان را محقق نخواهد ساخت.
با توجه به اهمیت و ضرورت گسترش فعالیتهای اقتصادی در بخش خصوصی، باید ابزارهای مالی مورد نیاز این بخش نیز ایجاد و گسترش یابد. سرمایهگذاران خطرپذیر به عنوان موثرترین نهادهای مالی به منظور حمایت از ایدههای خلاق کسب وکار در صحنه اقتصاد، یکی ازمهمترین ابزارها هستند.
روش کار سرمایه گذاران خطرپذیر
۱/ انتخاب طرح
این بخش مسئولیت بررسی طرحهای پیشنهادی به شرکت و در نهایت انتخاب طرح مناسب که پتانسیل سرمایهگذاری را دارا باشد به عهده دارد. پس از انتخاب طرح باید یک برنامه سرمایهگذاری شامل میزان بودجه و زمانهای تزریق آن به طرح آماده شود.
۲/ بخش تأمین مالی
وی سی فرمها اغلب توانایی پرداخت تمام منابع سرمایهگذاری را به تنهایی ندارند و در این راه سعی میکنند علاقهمندان به این نوع سرمایهگذاری را با خود همراه کنند مانند: افراد ثروتمند، صندوقهای بازنشستگی، صندوقهای وقف، سازمانهای خیریه، بانکها و …
۳/ بخش مدیریت شرکتهای نوپا
این قسمت از اهمیت بالایی برخوردار است چرا که در این مرحله، سرمایهگذار از ﻃﺮﯾﻖ حضور درﺟﻠﺴﺎت ﻫﯿﺎت ﻣﺪﯾﺮه شرکت، کمک به جذب نیروی انسانی متخصص،کمک به برنامهریزیهای استراتژیک شرکت، رصد و ارزیابی فعالیتهای شرکت، ﮐﺎر ﺧﻮد را ﺑﺎ ﺷﺮﮐﺖ آﻏﺎز و ادامه میدهد.
۴/ بخش خروج از سرمایه گذاری
این قسمت نیاز به افرادی دارد که با شرکتها و افراد زیادی ارتباط داشته باشند همچنین نحوه ورود و پذیرش شرکتها به بورس و نحوه واگذاری سهام را بدانند، تا بهترین سیاست برای واگذاری سهام شرکتی را که در آن سرمایهگذاری کرده اند را اتخاذ نموده تا بتوانند به بهترین نحو سهام خود را نقد کنند.
سرمایه گذاری خطرپذیر توسط صندوق نوآوری و شکوفایی
در صورتی که شرکتی به سرمایه گذار جهت تزریق سرمایه به صورت مشارکتی نیاز داشته باشد می تواند از طریق صندوق نوآوری و شکوفایی برای مشارکت در طرح، اقدام نمایند. صندوق نوآوری و شکوفایی در راستای آیین نامه و اهداف خود و به منظور حمایت از شرکت های دانش بنیان اقدام به مشارکت به صورت خطرپذیر در طرح ها می نماید.
حداکثر میزان سرمایه گذاری در طرح ها توسط صندوق نوآوری و شکوفایی
صندوق نوآوی و شکوفایی با توجه به بودجه اولیه و سالیانه خود، از نظر منابع مالی، کمبودی نداشته و می تواند برای طرح ها و شرکت های دانش بنیان تا میزان لازم سرمایه گذاری نماید.
با توجه به آنکه بستر ها و زیرساخت های این نوع حمایت در صندوق نوآوری و شکوفایی به تازگی تدوین و آماده سازی شده اند، هنوز به تعداد فراوان از این نوع همایت ارائه نشده است. ولی شرکت هایی بوده اند که با ارائه طرح توجیهی مناسب و روشن، چند ده میلیارد تومان نیز با صندوق نوآوری و شکوفایی وارد شراکت شده و طرح آنان مورد پذیرش واقع شده است.
شرایط طرح جهت سرمایه گذاری توسط صندوق نوآوری و شکوفایی
- طرح ارائه شده باید از سوی یک شرکت دانش بنیان باشد. زیرا که صندوق نوآوری و شکوفایی بنا بر اساسنامه خود، تنها می تواند به شرکت های دانش بنیان ارائه خدمت نماید.
- طرح ارائه شده باید از نظر صرفه اقتصادی، مقرون به صرفه باشد. یعنی IRR طرح از نرخ مورد انتظار سرمایه گذار (صندوق نوآوری و شکوفایی) که حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد است، بیشتر باشد.
- طرح باید به خوبی تبیین شده باشد و جزئیات آن نیز در گزارش های ارائه شده به صندوق نوآوری و شکوفایی آمده باشد.
- زیرساخت های طرح و یا حتی مقدمات آن آماده سازی شده باشد.
- مدیریت شرکت و معاونین ایشان، توان مدیریتی لازم برای انجام طرح را داشته باشند.
- نیروهای انسانی متخصص برای انجام پروژه در شرکت متقاضی حاضر باشند.
- بازار طرح، ریسک های بازار، رقبا و محصول های مکمل و جانشین آن به خوبی بررسی شده باشد.
- برنامه فروش و عرضه محصول مشخص باشد.
- پیشرفت طرح دارای گانت چارت بوده و به ریز مشخص باشد که در چه زمانی باید چه فعالیت هایی انجام گردد.
- طرح ارائه شده از نظر مالی دارای برنامه ریزی بوده تا مشخص باشد که چه زمانی، چه میزان و به چه منظور باید در طرح سرمایه گذاری کرد.
- طرح مورد نظر از نظر SWOT بررسی شده باشد، این بدان معناست که نقاط قوت و ضعف داخلی شرکت به خوبی و شفاف ارائه شده باشد و هم فرصت ها و تهدیدهایی که از خارج از شرکت متوجه پیشبرد طرح است به خوبی تبیین شده باشد.
فرآیند ارائه درخواست سرمایه گذاری به صندوق نوآوری و شکوفایی
همانطور که پیش از این بیان شد، شرکت ها و افرادی که خواهان سرمایه گذاری توسط صندوق نوآوری و شکوفایی می باشند، باید در قالب شرکت های دانش بنیان اقدام نمایند.
برای ثبت درخواست، کافیست نامه را به عنوان شرح درخواست خود به صندوق نوآوری و شکوفایی فکس نمایید و با شماره تلفن ۴۲۱۷۰۰۰۰ تماس حاصل نمایید و فکس درخواست خود را اعلام نمایید تا موضوع در آن نهاد پیگیری شود.
طرح شما در ابتدا در دبیرخانه صندوق نوآوری و شکوفایی وارد شده و در بخش پذیرش بررسی می گردد. شرکت های دارای طرح برای سرمایه سرمایهگذاری جسورانه گذاری به معاونت سرمایه گذاری ارجاع شده و در آنجا یکی از کارشناسان عهده دار موضوع درخواست شرکت می شود و موارد را پیگیری می کند. پس از مشخص شدن کارشناس پرونده، آنرا به کارگزاران مورد اعتماد صندوق نوآوری و شکوفایی جهت بررسی های میدانی و تکمیل طرح نویسی ارجاع می دهند. پس از دریافت اطلاعات توسط کارگزاری قرار بررسی حضوری شرکت متقاضی، گذاشته می شود. پس از بررسی محصولات از دید فنی و بازار، شرکت را از دید مالی و حقوقی نیز ارزیابی می کنند و در نهایت گزارشی توسط کارگزار نوشته شده و تسلیم صندوق می شود. پس از مطالعه کارشناس مربوطه در صندوق نوآوری و شکوفایی، جلسه پیش دفاع به برگزار می شود.
پس از بررسی موضوع در جلسه پیش دفاع و عرضه نتیجه ارزیابی به شرکت متقاضی، اگر اعتراضی به رای صندوق و کارگزار وجود داشت، بررسی می گردد و در صورت نیاز موارد در جلسات متعدد بررسی می شود و در نهایت در بخش پیش دفاع، نتیجه گیری و جمعبندی مشخص می شود. پس از پیش دفاع جلسه اصلی در کمیته صندوق تشکیل می شود. حاضرین در این جلسه اعضای هیئت عامل صندوق نوآوری و شکوفایی می باشند و پس از بررسی نهایی مصوبه ای حاضر می شود که در آن شروط، وثایق، شیوه پرداخت تسهیلات، عامل پرداخت و ناظر پرونده مشخص می شود.
پس از مصوبه، مبلغ مورد تصویب به شرکت متقاضی پرداخت شده و در ازای آن سهام به صندوق نوآوری و شکوفایی منتقل می شود.
vc یا cvc? تفاوت سرمایه گذاری جسورانه با سرمایه گذاری جسورانه شرکتی
سرمایه گذاری در استارتاپ ها، جزو سرمایه گذاریهای مدرن و نوظهور به حساب می آید و به دلیل ریسک بالای آن هر سرمایه گذاری مایل به این نوع سرمایه گذاری نمی باشد. برای این نوع سرمایه گذاری باید جسارت و ریسک پذیری بالایی داشت، به همین دلیل عده ای آن را سرمایه گذاری جسورانه یا خطرپذیر می نامند. البته سرمایه گذاری روی استارتاپ ها نوع های دیگری نیز دارد که در اینجا مجال توضیح آنها نمی باشد. اما اگر به این موضوع علاقمند هستید می توانید مقاله چگونگی سرمایه گذاری در استارتاپ ها از مجموعه مقالات آموزشی هاوش را مطالعه نمائید. این نوع سرمایه گذاری به سرمایه گذاری اتلاق می شود که استارتاپ موردنظر در مراحل اولیه رشد قرار داشته و مستعد جهش و رشد می باشد اما هنوز به سوددهی نرسیده است بنابراین درصد ریسک بالاست.
کسانی می توانند این نوع سرمایه گذاریها را انجام دهند که بتوانند تحلیل و درک درستی از ایده استارتاپ موردنظر داشته باشند و به پلن درآمدی و چشم انداز آن استارتاپ امیدوار باشند، جلب نظر سرمایه گذار وظیفه استارتاپ می باشد برای آگاهی از روشهای متقاعدسازی سرمایه گذاران مقاله چگونه سرمایهگذارها را مجاب به سرمایهگذاری کنیم؟ | موفقیت در جذب سرمایه می تواند مفید باشد. در ادامه مقاله توضیح کاملی از سرمایه گذاری جسورانه و سرمایه گذاری جسورانه شرکتی و تفاوت این دو مفهوم ارائه می نمائیم. با مجموعه مقالات آموزشی هاوش همراه باشید.
تعریف سرمایه گذاری جسورانه
قبل از هرچیز ذکر یک نکته ضروریست، زمانی که حرف از VC می شود دو مفهوم به ذهن می آید، اول VC به (Venture Capital) معنای صنعت سرمایه گذاری خطر پذیر یا سرمایه گذاری جسورانه و دیگری (Venture CApitalist) به معنای سرمایه گذار خطر پذیر یا سرمایه گذار جسورانه که با توجه به مضمون بحث می توان فهمید کدام مورد نظر می باشد. VC به سرمایه گذاری ای گفته میشود که بر روی شرکت های نوآور یا استارتاپی انجام میشود. در این نوع سرمایه گذاری، سرمایه گذار با خرید قسمتی از سهام یک استارتاپ به رشد آن شرکت و در نتیجه افزایش ارزش سهام آن کمک کرده همچنین سرمایه خود را افزایش میدهد. در واقع این کار یک سرمایه گذاری فعال است بدین نحو که سرمایه گذاران علاوه بر منابع مالی، منابع غیر مالی مانند دانش و تجربه را نیز به استارتاپ تزریق میکنند.
سرمایه گذاران خطر پذیر معمولا علاقه مند به شرکت های نوآور و پیشگام در تکنولوژی هستند. این سرمایه گذاران شرکت های نوپایی را انتخاب می نمایند که پس از بررسی موشکافانه آنها به این نتیجه برسند که در ابتدای مسیر رشد قرار دارند و امکان رشد فراوان برای این شرکت و ایده میسر است.
استارتاپ ها و شرکت های نوپا، به دلیل وجود ریسک های زیاد در کسب و کارشان امکان گرفتن وام و تسهیلات از بانک ها و دیگر موسسات مالی را ندارند، علاوه بر این به دلیل نداشتن تجربه و دانش کافی نیازمند منتور یا مشاوری هستند که آن ها را در فرایندهای تصمیم گیری و انتخاب راهبرد در کسب و کارشان یاری کند و از آنجایی که سرمایه گذاری جسورانه دارای نقشی فعال می باشد، بنابراین به نظر میرسد در این نقطه سرمایه گذاری خطر پذیر یک بازی برد_ برد برای سرمایه گذاران و شرکت هاست.
یک استارتاپ در طول مراحل مختلف رشد خود به سرمایه گذاران متفاوتی نیاز پیدا خواهد کرد. این سرمایه گذاران بسته به مرحله ورود، میزان سرمایهای که به استارتاپ وارد میکنند و نوع فعالیتی که در استارتاپ به عهده میگیرند نام های متفاوتی میگیرند.
ویژگیهای سرمایه گذاری جسورانه (VC)
برای درک بهتر سرمایه گذاران خطرپذیر به بررسی ۵ ویژگی آنها می پردازیم.
نهاد واسط مالی :
منابع سرمایه را از یک طرف دریافت و به متقاضیان سرمایه ارائه می کنند، بطور مثال یک بانک را درنظر بگیرید که منابع مالی را از سپرده گذار دریافت و به متقاضی وام اعطا می کند.
این ویژگی سرمایه گذاران خطرپذیر را از فرشتگان سرمایه گذار متمایز می کند. فرشتگان سرمایه گذار پول خود را سرمایه گذاری می کنند درحالی که vc ها پول دیگران را سرمایه گذاری می کنند. بنابراین بازدهی که فرشتگان سرمایه گذار بازدهی کمتری مدنظر دارند.
در شرکتهای خصوصی سرمایه گذاری می کنند:
به عنوان مثال یک vc در یک شرکت بورسی سرمایه گذاری نمی کند.
در سرمایه گذاریهایشان نقش فعال دارند:
این فعال بودن می تواند در قالب ارزیابی، کمک،کنترل، نظارت و … باشد.
هدفشان کسب بیشترین بازده مالیست:
به این معنا که در یک استارتاپ سرمایه گذاری می کنند مدتی سهام شرکت را نگه میدارند و با فروش سهام بازده مالی کسب می کنند.
در استارتاپ ها با هدف رشد داخلی تزریق سرمایه می کنند
سرمایه گذاری جسورانه شرکتی
سرمایه گذاری خطرپذیر به دایرهی مجموعههایی که اصل فعالیتشان را بر این عمل بنا نمودهاند و با عنوان Venture Capital شناخته میشوند، محدود نمیشود. منافع سرمایه گذاری خطرپذیر و عملکردی که از خود در دهههای اخیر به نمایش گذاشته است، سبب جذب شرکتهای بزرگی به این حوزه شده است که لزوما هسته اصلی کسب و کارشان سرمایه گذاری سرمایهگذاری جسورانه نیست.
این شرکتها در ظاهر عملی مشابه شرکتهای سرمایه گذار خطرپذیر یا همان VC ها انجام میدهند اما اهداف، ساختارها و نحوهی تعاملشان با استارتاپ ها تفاوتهایی با VC دارد که باعث شده است آنها را تحت عنوان جدیدی به نام سرمایه گذاری خطر پذیر شرکتی یا CVC بشناسند.
همانطور که «هنری چسبرگ»، استاد دانشکده کسب و کار دانشگاه هواس در برکلی، در مقالهاش به نام «معنای سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی» توضیح میدهد، دو تفاوت عمده میان VC و CVC وجود دارد که به بیان آنها می پردازیم.
۱- هدف در سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی
معمولا شرکتهای که قصد فعالیت به عنوان CVC را دارند بخش یا شرکت مستقلی را برای این امر تاسیس میکنند تا به صورت متمرکز اهداف برنامهی سرمایه گذاری خطرپذیرشان را دنبال کند. در سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی تمرکز تنها بر روی پیشبرد اهداف مالی نیست. CVC در کنار اهداف مالی، اهداف استراتژیک خود را هم دنبال میکند. به عبارت دیگر یکی از مهمترین اهداف تاسیس CVC استفاده از پتانسیلهای موجود در کسب و کارهای نوپا برای رشد بیشتر در شرکت مادر یا موسس CVC است. به عنوان مثال، شرکت ها ممکن است بخواهند دری به روی فناوریهای جدید بگشایند تا وارد بازارهای جدید شوند، اهداف خرید را شناسایی نمایند و به منابع جدید دسترسی پیدا کنند. در این صورت یکی از ابزارهای مناسب و موثر تاسیس یک شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر است. بر همین اساس نوع روابط بین CVC با استارتاپ ها نسبت به VC ها متفاوت است. چنانکه ممکن است یک CVC از استارتاپ بخواهد مسیری را طی کند که طولانیتر و سختتر بوده و سود مالی کمتری را در پی دارد، اما دستاوردهای آن برای شرکت مادر بسیار جذابتر خواهد بود.
توجه به اهداف استراتژیک لزوما به معنای این نیست که اهداف مالی به حاشیه بروند. بلکه میتوان به طور همزمان تحقق این اهداف را پیگیری کرد و از آثار مثبتشان بر یکدیگر هم بهرهمند شد. تمام سرمایه گذاری های استراتژیک در بلندمدت به ایجاد ارزش افزوده مالی میانجامند اما گاهی اوقات عدم هماهنگی بین اهداف مالی کوتاه مدت و اهداف استراتژیک میتواند بین سرمایه گذار خطرپذیر شرکتی و استارتاپ اختلاف ایجاد کند. به عنوان مثال، تمرکز شدید در دستیابی به اهداف کوتاهمدت مالی ممکن است دستیابی به اهداف استراتژیکی بلندمدت را با مشکل مواجه کند که نهایتا سبب انتفاع مالی کمتر شرکت در بلند مدت میشود. در مواجهه با این معضل، CVC ها اولین طرحهای پیشنهادی مخاطره آمیز را در راستای اهداف استراتژیک (و نه اهداف مالی) پذیرش میکنند. سپس آن طرح را با توجه به استانداردهای سرمایهگذاری مالی، با استفاده از روشهای مشابه سرمایهگذاران ریسکپذیر مستقل، تجزیه و تحلیل میکنند. این یکی از اشتباهات بزرگ این شرکتها است. چرا که طرحی که پذیرش شده است، طرحی با اهداف استراتژیک و بلندمدت است و نمیتوان آن را با معیارهایی که توسط VC ها به کار گرفته میشود و بیشتر بر اهداف مالی کوتاه مدت تمرکز دارد، سنجید.
اخیرا در یک مطالعه تجربی میزان تاکید شرکت های متصدی اروپایی بر اهداف استراتژیک و مالی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که ۵۴ درصد شرکتهای اروپایی عمدتا به دلایل استراتژیک سرمایه گذاری میکنند و اهداف مالی را نیز در نظر دارند، ۳۳ درصد از آنها عمدتاً به دلایل مالی سرمایه گذاری میکنند و اهداف استراتژیک را نیز در نظر دارند و ۱۳ درصد صرفا با اهداف مالی سرمایه گذاری میکنند. هیچ شرکتی صرفا به دلیل استراتژیک سرمایه گذاری نمیکند. در مقایسه با این نتایج، نتایج یک مطالعه آمریکایی تفاوتهای چشمگیر در سبک سرمایه گذاری را نشان میدهد. ۵۰ درصد از شرکتهای آمریکایی عمدتا به دلایل استراتژیکی و با در نظر گرفتن اهداف مالی، ۲۰ درصد عمدتا به دلایل مالی با در نظر گرفتن اهداف استراتژیک، ۱۵ درصد صرفا به دلایل مالی و ۱۵ درصد صرفا به دلایل استراتژیک سرمایه گذاری میکنند. اما به عنوان یک قاعده می توان در نظر گرفت که سرمایه گذارهای خطرپذیر شرکتی -چه اروپایی و چه آمریکایی- عمدتا به دلایل استراتژیک سرمایه گذاری میکنند و منافع مالی خود را نیز مد نظر قرار میدهند. باید توجه داشت که حتی در مواردی که عنوان میشود CVC برای تحقق اهداف استراتژیک اقدام به سرمایهگذاری میکند، باز هم هدف نهایی دستیابی به منافع مالی است که از طریق تبدیل توانمندی استراتژیک به دست برتر در بازار تحقق مییابد که البته این امر در چارچوب یک برنامهی نسبتا بلند مدت اتفاق میافتد.
۲- نوع ارتباط استارتاپ با سرمایهگذار خطرپذیر شرکتی
دومين تفاوت عمدهی CVC با VC، میزان و نوع ارتباطی است که با استارتاپ دارد. برای مثال، یک استارتاپ با ایجاد پیوندهای قوی با شرکت سرمایه گذار شرکتی میتواند از کارخانههای تولید، کانالهای توزیع، فناوری یا نام تجاری آن استفاده کند. یک سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی ممکن است برای یک استارتاپ فرصتی برای ایجاد قابلیتهای جدید و متفاوت ایجاد کند اگرچه گاهی اوقات نیز با اتخاذ تصمیمات اشتباه میتواند قابلیتهای فعلی استارتاپ را تهدید کند.
VC یا CVC ؟
با توجه به تفاوتهای ذکر شده بین VC و CVC و مواردی مثل مزیتها و روند رو به رشد فعالیت سرمایه گذاران خطرپذیر شرکتی، انتخاب بین این دو دسته از سرمایه گذاران برای صاحبان کسب و کار تا حدودی دشوار است.
میتوانند دیدگاه بلندمدتتری نسبت به سرمایه گذاران سنتی داشته باشند، بنابرین فشار کمتری را برای خروج از سرمایهگذاری وارد میکنند.
- میتوانند به عنوان مشتری اصلی استارتاپ ایفای نقش کنند. همچنین این قابلیت را دارند که تامین کنندگان و مصرف کنندگان حاضر در زنجیره تامین خود را به استارتاپ متصل کنند.
- میتوانند دانش، تجربه و مهارتهایی که در کسب و کارشان کسب کردهاند را در اختیار استارتاپ ها قرار دهند.
- میتوانند به کارآفرین فرصتی فراتر از پیشبرد استارتاپش بدهند و زمینه اثرگذاری وی در تدوین استراتژیها هم سو و مشارکت در تصمیمگیری را فراهم کنند.
اما همکاری با CVC معایبی نیز دارد که موجب میشود بعضی از استارتاپ ها با آنها همکاری نکنند. این معایب را می توان اینگونه بر شمرد:
- میتوانند گزینههای موجود برای جذب سرمایه یا خروج از سرمایه گذاری را محدود کنند.
- میتوانند منجر به ایجاد محیطی با «کارآمدی» کمتر شوند: آنها میتوانند مانع اطلاع یافتن کارآفرینان از سیگنالهای بازار شوند. این سیگنالها ممکن است ورودیهای مفیدی برای توسعهی برنامههای تجاری کارآفرینان باشند.
- ممکن است فعالیت استارتاپ را به شبکه ارتباطات خودشان محدود کنند و از این طریق کارآفرینان را از کسب مشتریان بیشتر و به طور بالقوه با ارزش بالاتر، منع کنند.
- با توجه به پیوندها و ارتباطات شرکتی که سبب ایجاد بروکراسی میشود ممکن است آهستهتر از آنچه کارآفرینان انتظار دارند و به آنها نیاز دارند، حرکت کنند.
- میتوانند کنترلی بیشتر از حد قابل تحمل کارآفرینان بر استارتاپ ها اعمال کنند. به عنوان مثال نظارت شدید بر فعالیتهای استارتاپ در هیئت مدیره ممکن است باعث انحراف استارتاپ از اهداف و برنامههای تجاری خود شود.
نکتهای که لازم است صاحبان کسب و کار در رابطه با همکاری با CVC ها بدانند این است که همهی مزایا و معایب فوق برای تمامی CVC ها مصداق ندارد. نکتهی دیگر آنکه شاید مهمترین عامل برای مشارکت با CVC ها درک اولویتهای CVC باشد. در بعضی موارد، منفعت مالی CVC ها برایشان در اولویت است اما برخی CVC ها مایلند عدم بازگشت سرمایه در کوتاه مدت را در عوض منافع استراتژیک بیشتر در آیندهی کسب و کار فدا کنند. به طور معمول CVC ها مأموریت دارند تا هر دوی این اهداف را برآورده کنند. لذا یک استارتاپ باید پیش از شروع همکاری درک روشنی از اولویتها، اهداف و عملکرد CVC داشته باشد و متناسب با آن در خصوص همکاری تصمیمگیری کند.
3 خروج موفق از سرمایهگذاری جسورانه
مدیریت ثروت ستارگان در سال ۱۴۰۰ با موفقیت از سه تیم بونس، همیان و نیک استارتر Exit کرد.
استارتاپ های بونس، همیان و نیک استارتر سه تیم از مجموعه تیم های پورتفوی ستارگان بودند که پیشتر موفق به جذب سرمایه از ثروت ستارگان شدند .
بونس ارائه دهنده خدمات مورد نیاز کسب و کارها به صورت جامع در نقطه فروش است. این خدمات شامل نرم افزار فروش، خدمات حسابداری، فروشگاه ساز، وفاداری، جذب مشتریان و . است. محصولات بونس به فروشگاهها کمک میکند تا باشگاه مشتریان خود را بسازند، رفتار خرید آنها را مشاهده و تحلیل کنند و در نهایت محصول یا خدمت خود را بهتر معرفی کنند .
همیان سامانه هوشمند صندوق های وام خانوادگی است که به مدیر و اعضای صندوق کمک میکند تا با صرف زمان کمتر، صندوق خود را بهتر مدیریت کنند و کارهایی مثل پرداخت سهم، ثبت اطلاعات تراکنشها و قرعهکشی را با استفاده از تلفن همراهشان بهآسانی انجام دهند .
نیک استارتر، سامانه تأمین مالی جمعی برای تولید و ارائه محصولات نوآورانه است. در این سامانه، محصولات نوآورانه برای پیش فروش عرضه می شوند و افراد علاقمند می توانند با پیش خرید با تخفیف این محصولات، سرمایه لازم برای تولید این محصولات را برای کارآفرینان تأمین نمایند. کارآفرینان نیز متعهدند طی یک دوره زمانی مشخص، محصولات را تولید نموده و به خریداران برسانند. این محصولات پس از پیش فروش موفق در سامانه نیک استارتر، در ادامه نیز برای فروش در این سامانه عرضه خواهند شد.
دیدگاه شما