استراتژی مارتینگال چیست؟


روش مارتینگل سرمایه بسیار زیاد و ریسک پذیری بالایی نیاز دارد و همچنین پیش از اجرای آن باید به انواع تحلیل تسلط کافی داشت.

روش مارتینگل

طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را به قسمت‌های نامساوی (از توان‌های عدد ۲) تقسیم می‌کنید و خرید خود را در قیمت‌های مختلف بر مبنای این ضرایب انجام می‌دهید. استراتژی مارتینگل بر اساس تئوری بازگشت میانگین ساخته شده است. بدون در اختیار داشتن مقدار بسیار زیادی پول قبل از رسیدن به نتیجه مثبت ممکن است به طور کلی ورشکست شوید.

مهم است بدانید که مقدار پولی که در این روش ریسک می کنید بسیار بیشتر از سود احتمالی است که ممکن است به دست بیاورید. علی رغم این معایب، روش هایی برای بهتر کردن استراتژی مارتینگل و برای بالا بردن شانس موفقیت در آن وجود دارند.

تاریخچه روش مارتینگل

تکنیک مارتینگل توسط یک ریاضی‌دان فرانسوی به نام پل پیر لوی در قرن ۱۸ میلادی معرفی شد اما محققان دیگر نیز در گذر زمان به بهینه‌سازی این روش پرداختند. روش مارتینگل در اصل نوعی روش شرط‌بندی بوده که با فرضیه دو برابر شدن کاربرد داشته است.

پس از سال‌ها، یک ریاضی‌دان آمریکایی به نام جوزف لئو دوب، با فرض اینکه با این روش نمی‌توان به بازدهی ۱۰۰% رسید، تحقیقاتی انجام داد. هم‌اکنون بسیاری از تحلیل‌گران و فعالان بازار سهام، از این روش برای معاملات خود استفاده می‌کنند.

یک مثال از روش مارتینگل

به فرض مثال که شما یک سهم را با قیمت ۱۰۰ تومان خریداری نموده اید و به انتظار نشسته اید تا سهم خریداری شما رشد کند ولی علی رغم انتظار شما به یکباره قیمت آن سهم ۵ درصد افت می کند و به ۹۵ تومان می رسد.

ممکن است در نگاه اول مأیوس شوید و به خیال ضرر در این بازار صحنه را ترک کنید. ولی اگر خوب به دوره های آموزشی تحت عنوان آموزش تحلیل تکنیکال و آموزش تحلیل بنیادین گوش فرا دهید، می توانید تحت این شرایط هم به سود برسید.

مزایای روش مارتینگل

روش مارتینگل بیشتر در زمانی کاربرد دارد که از افزایش قیمت سهم در روزهای آینده اطمینان نداریم و ممکن است قیمت سهم در روزهای بعد، از قیمت خرید اولیه کمتر شود. همچنین باید قبل از اجرای این روش، شرکت مورد نظر را به طور کامل تحلیل کنیم. تحلیل بنیادی شرکت در این مرحله بسیار اهمیت دارد و وضعیت سودآوری آن مهم است.

با استفاده از این روش، به جای اینکه صبر کنیم تا قیمت سهم به قیمت اولیه برسد تا به سود برسیم، می‌توانیم از منفی سهم نیز استفاده کنیم و با کاهش دادن میانگین قیمت خرید، زودتر سود به دست آوریم. بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای، در کنار سایر تکنیک‌ها و به خصوص تحلیل تکنیکال، از این روش برای خریدهای خود استفاده می‌کنند تا حد سود و ضرر خود را تعیین و هوشمندانه معامله کنند.

معایب روش مارتینگل

  • مشکل بزرگ این روش، این است که فرض بر بی‌نهایت بودن سرمایه دارد. باید این موضوع را در نظر بگیریم که سرمایه ما بی‌نهایت نیست و ممکن است با اجرای چند باره این روش، تمام شود. با وجود فرضیه دو برابر، پس از چند مرحله حجم خرید و سرمایه مورد نیاز به شدت افزایش می‌یابد.
  • عیب دیگر روش مارتینگل این است که تضمینی برای بالا رفتن قیمت پس از کاهش آن وجود ندارد. شاید قیمت به مدت طولانی دچار افت شود و از قیمت اولیه خرید ما فاصله زیادی بگیرد؛ بنابراین باید زمان زیادی صبر کنیم و سرمایه فراوانی را نیز اختصاص دهیم تا قیمت سهم به قیمت اولیه خرید ما برسد و بتوانیم سود به دست آوریم.

رفع عیب روش مارتینگل

یکی از بهبودهایی که برای روش مارتینگل اجرا شده تا این عیب را برطرف کند، این است که تعداد مراحل روش را کم کنیم. برای نمونه می‌توانیم مراحل انجام روش مارتینگل را به سه مرحله کاهش داده و سرمایه خود را به چهار قسمت نامساوی تقسیم کنیم.

در این روش، ضرایب مارتینگل برابر خواهد بود با ۱، ۲، ۴ و ۸ که همان توان‌های ۲ هستند. به صورت کلی، همه سرمایه به ۱۵ قسمت تقسیم می‌شود و در هر مرحله از خرید، از یکی از این ضرایب برای خرید سهم استفاده خواهد شد.

برای مثال در صورتی که بخواهیم ۱۵۰ میلیون تومان را به سهمی اختصاص دهیم، در ابتدا ۱۰ میلیون تومان از سهم را خریداری می‌کنیم. در مرحله بعد، خرید ما ۲۰ میلیون تومان می‌شود.

سپس ۴۰ میلیون تومان از سهم را می‌خریم و در آخر، ۸۰ میلیون از سهم را خریداری می‌کنیم. به این ترتیب، با کاهش قیمت، بازه ضرر به ۳ مرحله تقسیم می‌شود و هر بار که قیمت به یکی از این ۳ بخش می‌رسد، خرید بعدی انجام می‌گیرد.

ریسک های موجود در روش مارتینگل

روش مارتینگل همیشه براساس انتظارات ما پیش نمیرود و ریسک هایی در این روش وجود دارد، پس اگر تصمیم به استفاده از این روش را دارید باید ریسک آن را هم بپذیرید به دلیل اینکه بازار بورس یک بازار همراه با ریسک است و ممکن است بنابر هر دلیلی قیمت اوراق بهادار کاهش یابد و خسارات زیادی را به بار آورد که خوشبختانه با توجه به اینکه در بازار بورس ایران دامنه نوسان قیمت سهم در یک روز ۵درصد می باشد ریسک معاملات کاهش می یابد.

روش مارتینگل در بورس – ریسک ها ، مزایا ، معایب و نحوه استفاده

آیا روش مارتینگل همیشه کار می کند؟

با استفاده از روش مارتینگل خالص هیچ وقت ضرر نمی کنید. اگر قیمت سهام شما در حال افت کردن است، مقدار سهامی که می خرید را دو برابر می کنید. اما چنین سیستمی نمی تواند در دنیای واقعی پایدارباشد چون شما برای این کار به مقدار بی نهایت پول و زمان نیاز دارید.

بهترین حالت استفاده از روش مارتینگل در سرمایه گذاری

این روش یک استراتژی منطقی برای بهینه کردن بهای تمام‌شده سهم در هنگام افت قیمت است و استفاده افراطی و نادرست از آن چیزی جز زیان را در پی نخواهد داشت. بهتر است از این روش برای سهامی که وضعیت بنیادی خوبی دارند و به دلایلی افت مقطعی را تجربه می‌کنند، استفاده شود.

روش مارتینگل در بورس ایران

در زیر هم یک مثال واقعی از خرید ۳ پله‌ای بر اساس روش مارتینگل در بورس ایران را باهم هم می‌بینیم. نمودار زیر مربوط به سهم بکام است که با شکسته شدن خط روند نزولی در اسیلاتور RSI تصمیم به خرید آن گرفته‌شده است.

روش مارتینگل در بورس – ریسک ها ، مزایا ، معایب و نحوه استفاده

اگر ما ۱۵ میلیون تومان برای خرید این سهم در نظر گرفته باشیم در مرحله اول طبق روش مارتینگل ۱ میلیون تومان از پول خود را در قیمت ۱۲۸ تومان خرید می‌کنیم (۷۸۰۰ سهم ۱۲۸ تومانی).

با ۵% افت قیمت سهم ۲ میلیون تومان بعدی را هم خرید می‌کنیم(۱۶۲۰۰ سهم ۱۲۳ تومانی).

با ۱۰% افت قیمت سهم ۴ میلیون تومان بعدی را خرید می‌کنیم(۳۴۲۰۰ سهم ۱۱۷ تومانی).

و درنهایت با ۱۵% افت قیمت ۸ میلیون پایانی را خرید می‌کنیم(۷۲۷۰۰ سهم ۱۱۰ تومانی).

با آخرین خرید میانگین کل خرید به ۱۱۴٫۶ تومان کاهش می‌یابد.

روش مارتینگل در بورس – ریسک ها ، مزایا ، معایب و نحوه استفاده

درنتیجه به‌محض اینکه قیمت سهم از ۱۱۴٫۶ تومان بیشتر شود این خرید وارد سود خواهد شد و اگر تاکنون نگهداری شده باشد (۱۶۸ تومان) از کل این خرید در این مثال ۶,۹۹۰,۰۰۰ تومان سود کسب‌شده است (معادل ۴۶%). در صورتی اگر کل پول در ابتدا و در قیمت ۱۲۸ تومان خرید شده بود و تاکنون نگهداری شده بود،۴,۶۸۰,۰۰۰ تومان سود از این خرید کسب می‌شد (معادل ۳۱%) و اگر هم بعد از افت قیمت به ۱۲۸ تومان نمی رسید متحمل زیان می شدیم.

روش مارتینگل در فارکس

فرض کنید یک معامله با حجم یک لات دارید که ۱۰ پیپ سود و ۱۰ پیپ ضرر برای آن در نظر گرفتید.

حال بازار خلاف جهت شما حرکت کرده و ۱۰ پیپ ضرر میکنید. درست در همین مکان ضرر یک معامله دیگر در جهت معامله قبلی با دوبرابر لات یعنی ۲ لات و همان حدود سود و ضرر ۱۰ پیپی میگیرید. (پله دوم)

اگر این معامله دوم به سود بیانجامد، ضرر معامله قبلی جبران شده و معادل سود معامله قبلی نیز کسب خواهد شد. اما اگر این معامله نیز به ضرر منتهی شود، در مکان ضرر، معامله جدیدی با حجم دوبرابر قبلی یعنی چهار لات و همان سود و ضرر ۱۰ پیپی باز میکنیم (پله سوم)

باز این معامله جدید اگر به سود برسد ۴۰ پیپ سود خواهد شد که مجموع ۳۰ پیپ ضرر دو معامله قبلی را جبران نموده و ۱۰ پیپ هم سود می دهد. اما اگر این معامله نیز به ضرر منتهی شود، در مکان ضرر دوباره معامله ای با حجم دوبرابر قرار خواهیم داد و ….

به این ترتیب هرچه پله های بیشتری از مارتینگل را می پیماییم، حجم معامله بالاتر رفته و رقم سود و ضرر نیز افزایش می یابد. به طور کلی حجم پله N ام برابر خواهد بود با حجم اولیه ضربدر دو به توان N-۱.

به دلیل بالا رفتن حجم معاملات به صورت غیر خطی و توانی، استفاده از مارتینگل معمولا به لحاظ روانی برای معامله گران سخت است. واقعیت این است که اگر این روش صحیح به کار رود و در ورود و خروج معامله استراتژی درستی اتخاذ شده باشد، مارتینگل میتواند عامل موفقیت خوبی در بسیاری از استراتژی ها باشد.

استراتژی خرید پله‌ای در بورس: روش مارتینگل چیست؟

تعیین استراتژی معاملاتی مناسب باعث رهایی تحلیل‌گران از دغدغه تصمیم‌گیری‌های دشوار می‌شود. تحلیل‌گران بورسی از سیستم‌های معاملاتی گوناگونی استفاده می‌کنند که هدف از طراحی آن‌ها مدیریت سرمایه، چلوگیری از هیجانات و احساسات اشتباه، کنترل ریسک و در نهایت سودآوری بیشتر است. یکی از متداول‌ترین سیستم‌های معاملاتی در بورس‌های دنیا روش مارتینگل یا خرید پله‌ای در بورس است. در حقیقت پای این استراتژی از دنیای شرط‌بندی به معاملات بورسی باز شده و البته در حال حاضر جایگاه خود را در بازار سرمایه پیدا کرده است. در مقاله حاضر به معرفی روش مارتینگل و خرید پله‌ای در بورس پرداخته می‌شود.

روش مارتینگل چیست؟

در ابتدا بهتر است توضیح مختصری درباره تاریخچه روش مارتینگل ارائه شود: این روش برای نخستین بار به وسیله پیتر لوی فرانسوی در قرن ۱۸ معرفی شد و با گذر زمان افراد دیگری به بهینه‌سازی آن اقدام کردند. مبنای روش مارتینگل قوانین ریاضی و احتمالات بوده و یک استراتژی برای کسب سود به حساب می‌آید.

سیستم مارتینگل اساس بر قوانین احتمال استوار بوده و رویکرد اصلی آن بازگشت به میانگین است. فرایندی که فعالان بازار بورس از آن با نام “میانگین کم کردن” یاد کرده و مبنای روش خرید پله‌ای است. اساسا این روش نیازمند سرمایه اولیه بالایی است و در صورت عدم وجود این پشتوانه، احتمال زیان‌آوری بالا خواهد بود. در حال حاضر تعداد زیادی از تحلیل‌گران و سرمایه‌گذاران بازار بورس در دنیا، بازار سهام، روش مارتینگل را در استراتژی معاملاتی خود استفاده می‌کنند.

سیستم معاملاتی مارتینگل چگونه کار می‌کند؟

به طور کلی روش مارتینگل به داشتن ریسک بالا مشهور است، اما با بهینه‌سازی و استفاده منطقی از آن، می‌توان احتمال موفقیت را بالا برده و به بازدهی 100% نزدیک شد. همان طور که گفته شد، خواستگاه روش مارتینگل، دنیای شرط‌بندی است.

در شرط‌بندی با این روش، شما باید میزان مبلغ شرط را در هر مرحله دو برابر مرحله قبل قرار دهید. در صورت باخت هم شما باید آن قدر بازی را ادامه دهید تا بالاخره شرط را ببرید، زیرا از دید تئوری احتمال اگر به دفعات کافی بازی کنید، بالاخره یک بار بازی را خواهید برد. در این حالت چون در هر مرتبه مقدار شرط را دو برابر کرده‌اید، با همان یک مرتبه برد سود هنگفتی خواهید نمود. همین قواعد بازی است که باعث می‌شود تا روش مارتینگل نیاز به سرمایه اولیه بالایی داشته باشد.

روش مارتینگل در معاملات بورس چگونه به کار می‌رود؟

بر اساس روش مارتینگل و سیستم دو برابر کردن در هر مرتبه، خرید سهام باید در چند مرحله انجام شود، به طوری که سرمایه اختصاص یافته در هر مرحله دو برابر نوبت قبل باشد. در این روش سرمایه‌گذار باید سرمایه اولیه خود را به قسمت‌های نابرابر تقسیم کرده و در هر نوبت بخشی از آن را وارد چرخه خرید سهام کند.

فرض کنید شما 1000 عدد از یک سهم 1000 تومانی را خریداری کرده‌اید. اگر پس از خرید شما قیمت سهام به 950 تومان افت کند، طبق روش مارتینگل باید خرید در پله دوم را انجام دهید. در پله دوم حجم خرید شما باید دو برابر باشد، یعنی به جای 1000 سهم، باید 2000 سهم خریداری کنید. در این شرایط شما 1000 سهم 1000 تومانی و 2000 سهم 950 تومانی خریداری کرده‌اید، یعنی در حقیقت شما 3000 سهم با میانگین قیمت 967 تومان خریده‌اید. با این روش شما میانگین قیمت خرید خود را کاهش داده و از ضرر خود می‌کاهید.

اگر در روز بعد قیمت سهم با ۵% کاهش به 902 تومان برسد، شما باید ۴۰۰۰ سهم دیگر خریده و میانگین خود را به ۹۳۰ تومان برسانید. در صورتی که روز بعد سهم با ۵% صعود همراه شود، قیمت آن به 976 تومان می‌رسد، در حالی که میانگین قیمت شما 930 تومان است، یعنی شما خود به خود در سود قرار گرفته‌اید. اما اگر تمام سرمایه خود را در همان پله اول و با قیمت ۱۰۰۰ تومان خرید کرده بودید، الان با 24 درصد ضرر مواجه می‌شدید.

در بورس ایران، به روش مارتینگل خرید پله‌ای گفته می‌شود. البته رویکرد دو برابر کردن حجم خرید در هر نوبت معمولا رعایت نمی‌شود، چرا که نیازمند سرمایه بالایی است. اما سرمایه‌گذاران ار خرید پله‌ای برای میانگین کم کردن یا کاهش قیمت سربه‌سر استفاده می‌کنند.

روش خرید پله‌ای

مزیت روش مارتینگل

کاربرد اصلی روش مارتینگل یا خرید پله‌ای، مربوط به زمانی است که شما از افزایش قیمت سهم در روزهای آینده اطمینان ندارید. با استفاده از این روش، شما به جای صبر برای بازگشت قیمت سهم به قیمت خرید و رسیدن به سود، با کم کردن میانگین، زودتر و البته بیشتر به سود خواهید رسید. با خریده پله‌ای و کم کردن میانگین شما می‌توانید با استفاده از روند کاهشی قیمت سهم، در نهایت به سود بالاتری برسید. تحلیل درست، استراتژی مناسب و اختصاص سرمایه کافی در روش مارتینگل، به شما کمک می‌کند تا از افت قیمت سهام هم سودآوری کنید.

مشکل روش مارتینگل

در مثالی که بالا زده شد، شما پس از دو روز ضرر کردن، به سود رسیدید. ابهام بزرگی که در مورد روش مارتینگل مطرح می‌شود این است که اگر تعداد روزهای منفی سهم خیلی زیاد شد و شما دیگر سرمایه‌ای برای خرید دو برابر در روز جدید نداشتید، تکلیف چیست؟ در حقیقت روش مارتینگل سرمایه فرد را بی‌نهایت در نظر می‌گیرد، با فرض بی‌نهایت بودن سرمایه نهایتا شما یک روز به سود خواهید رسید. اما حقیقت آن است که سرمایه ما بی‌نهایت نیست و احتمالا با چند مرتبه تکرار این روش، سرمایه به اتمام می‌رسد.

به علت همین مشکل است که معمولا افراد روش مارتینگل را به صورت روزانه به کار نمی‌برند و صرف نظر از این که سهم چند روز نزولی باشد، در دو یا سه مرحله اقدام به کاهش میانگین می‌کنند. هم‌چنین قرار دادن حد ضرر می‌تواند این مشکل روش مارتینگل را از بین ببرد. در صورتی که شما بر اساس استراتژی معاملاتی خود حد ضرر تعیین کرده باشید، باید با رسیدن به آن از سهم خارج شوید. در این صورت روش مارتینگل مقدار ضرر شما را قبل از خروج کاهش داده است.

بهبود روش مارتینگل

همان طور که گفته شد، روش مارتینگل توسط افراد مختلفی بهینه‌سازی شده و اصلاحاتی به منظور رفع مشکلات آن، انجام شده است. یکی از این اصلاحات، کاهش تعداد مراحل خرید است. یکی از این روش‌های اصلاح شده، تقسیم کل سرمایه به 15 قسمت و انجام خرید در 4 مرحله است. در این روش اعداد ۱، ۲، ۴ و ۸ به عنوان ضرایب مارتینگل در نظر گرفته می‌شوند.

برای مثال اگر بخواهید ۱۵۰ میلیون تومان سهام بخرید، در پله اول ۱۰ میلیون و در پله دوم 20 میلیون تومان خریداری می‌کنید. با 40 میلیون خرید در پله سوم و 80 میلیون خرید در پله چهارم، شما تمام 150 میلیون تومان را بر اساس ضرایب مارتینگل وارد سهم کرده‌اید. بدین ترتیب اگر طی این مدت روند قیمت سهم نزولی بوده باشد، شما به سه مرتبه کاهش میانگین میزان ضرر خود را کاهش داده‌اید و امیدوار خواهید بود تا با یک صعود جزئی به سود برسید.

کلام آخر

بر اساس اطلاعاتی که ارائه شد، می‌توان مارتینگل را یک روش قابل توجه خرید سهام در نظر گرفت. استفاده از روش مارتینگل یا خرید پله‌ای در بورس باعث می‌شود شما از ضررهای احتمالی در امان بوده و زودتر به سودآوری برسید. استفاده از روش‌های اصلاحی مارتینگل می‌تواند تا حدودی از مشکل نیاز به سرمایه زیاد در این روش بکاهد. اما در نهایت مهم این است که شما سهام درستی را برای خرید پله‌ای انتخاب کرده باشید. اگر تحلیل تکنیکال و بنیادی شما از صعود سهم در آینده درست باشد، خرید پله‌ای به روش مارتینگل اصلاح شده، می‌تواند استراتژی سودآوری برای معاملات شما باشد.

روش مارتینگل در کسب سود

روش مارتینگل در کسب سود

برای معامله در بازار سرمایه، سرمایه گذاران و سهامداران از استراتژی های معاملاتی گوناگونی استفاده می کنند. هدف از این کار نیز مشخصا افزایش بازدهی، کاهش ریسک سرمایه گذاری و مدیریت سبدسهام است. یکی از این استراتژی ها که به طور ویژه در بازار فارکس به کار می رود، روش مارتینگل است. اگر با این روش آشنایی ندارید، این مقاله را تنا انتها مطالعه کنید. علاوه بر این می توانید مقالات مرتبط با این موضوع را در بخش آموزش سرمایه گذاری در بورس وب سایت را مطالعه کنید.

روش مارتینگل

یکی از روش های کسب سود، روش مارتینگل است. در این روش نیاز به سرمایه زیادی دارید، اما اگر درست اجرا شود می تواند شما را به سود های بسیاری برساند. اما قدم اول برای اجرای این روش توانایی پذیرش ریسک و زیان معاملات خود را داشته باشید

اما پیشینه روش مارتینگل بسیار جالب است. این روش توسط آقای پل پیر لوی در قرن 18 پیشنهاد شد. پل پیر لوی ریاضی دان دائما در حال بهینه سازی این روش بود. روش مارتینگل در واقع نوعی شرط بندی بود که قانون اول آن برای دوبرابر کردن کاربرد داشت. مارتینگل با این ذهنیت بر روی طرح خود تحقیق می کرد که بسیاری از قماربازان به دنبال روشی برای کسب سود بدون ریسک بودند. البته بسیاری از دانشمندان بر روی این نکته تحقیقات زیادی انجام داده اند. در حال حاضر نیز بسیاری از معامله گران با این روش معامله می کنند.

روش مارتینگل

در شرط بندی ها به صورت کلی دو حالت برد و باخت وجود دارد. بنابراین احتمال رخداد هر یک از آن ها دقیقا برابر 50 درصد است. بگذارید با یک مثال این مفهوم را بهتر متوجه شویم.

در روش مارتینگ فرض کنید که معامله شما با شکست مواجه شده است و حد ضررتان فعال شده است. حال برای معامله جدید باید با حجم دو برابر معامله قبل وارد شوید. اگر مجددا با شکست مواجه شدید، برای معامله جدید باز هم باید حجم خود را دو برابر کنید. این کار را باید آنقدر تکرار کنید تا مجموع این معاملات به سود برسد. کل مفهوم روش مارتینگل در همین مثال خلاصه می شود. در اصل روش مارتینگل جزو پرسود ترین سرمایه گذاری در بورس محسوب می شود.

نحوه استفاده

فرض کنید سرمایه شما X تومان است. برای بهره گیری از این روش نیاز است آن را به بخش های نابرابری تقسیم کنید تا خرید خود را در قیمت های مختلفی انجام دهید. ضمنا این خرید ها بر اساس یکسری ضرایب انجام می شود. این بخش های نابرابر سرمایه را بر مبنای توان های عدد 2 انتخاب می کنید.

حال شما قصد دارید سهامی را به قیمت 1000 ریال خریداری کنید. شما انتظار رشد داشتید اما برخلاف پیش بینی شما دچار زیان می شوید و ارزش سهام شما 950 ریال است. پس تا اینجای کار 5 درصد افت کرده اید. حال بر اساس روش مارتینگل شما باید2 سهم جدید خریداری کنید. در صورت انجام این کار میانگین خرید های شما به عدد 967 ریال خواهد رسید. پس اگر سهم رشد کند و به بالای 967 ریال برسد شما وارد سود شده اید. این روند ممکن است در همین جا متوقف نشود.

فرض کنید دو سهم جدید شما باز هم دچار زیان شده است. این بار با افت 5 درصدی به رقم 902.5 ریال رسیده است. در این مرحله باید 4 سهم بخرید. این بار قیمت خرید مجموع سهام به 930 ریال رسیده است و هنگامی که قیمت سهم به بیش از این مقدار رشد کند شما سود کرده اید.

نحوه استفاده

مزایا و معایب

مزیت ها

بزرگ ترین نقطه قوت روش مارتینگل سود کردن پیش از رسیدن به یمت خرید اولیه است. به همان مثال بالا توجه کنید. اگر دچار زیان شده باشید با اجرای این تکنیک پیش از آن که قیمت سهم به 1000 ریال برسید شما سود کرده اید.

با وجود این، بسیاری از مواقع به قیمت خرید اولیه می رسد و در این شرایط سود بسیار خوبی عاید شما خواهد شد.

معایب

روش مارتینگل با وجود سادگی خود، توسط بسیاری از معاملگران و فعالین بازار سرمایه شخصی سازی شده است. آن ها با توجه به ریسک پذیری و حدود سود و زیان خود از این روش به شیوه های مختلفی استفاده می کنند.

اما نکته بسیار مهم در مورد روش مارتینگل این است که سرمایه ما بسیار محدود است و نمی توان این روش را متعدد تکرار کرد تا به سود برسیم. بنابراین ریسک اجرای این روش بسیار بالا است.

چند نکته

  • روش مارتینگل یک روش بسیار منطقی برای تعدیل بهای تمام شده سهم است. بنابراین حتما باید به درستی اجرا شود و در اجرای آن نباید افراط کرد.
  • زمانی به سراغ این روش بروید که به انواع تحلیل تسلط کافی دارید و سیستم معاملاتی شما واضح است.

جمع بندی

در گذشته قماربازان بسیاری به دنبال روشی برای سود حتمی بدون ریسک بودند. مارتینگل که یک ریاضی دان بود در همین راستا مدل مارتینگ را با فرض دو برابری پیشنهاد کرد. این شیوه، یکی از انواع سرمایه گذاری در بورس محسوب می شود که مورد توجه بسیاری از معامله گران بازار های مالی دنیا قرار گرفت به طوری که این روش را شخصی سازی کرده و به کار می برند.

روش مارتینگل سرمایه بسیار زیاد و ریسک پذیری بالایی نیاز دارد و همچنین پیش از اجرای آن باید به انواع تحلیل تسلط کافی داشت.

استراتژی مارتینگل در ارز دیجیتال | بهترین روش استفاده از این استراتژی در بازار

martingale-strategy-crypto04

زیبایی بازارهای مالی از جمله بازار کریپتوکارنسی در این است که تریدرها خود را محدود به یک استراتژی معاملاتی ثابت نمی‌کنند. آن‌ها حتی ممکن است، استراتژی‌های ‌اختصاصی خود را ابداع کرده و از آن‌ها برای تریدینگ استفاده کنند. یکی از این استراتژی‌ها که در بازار ارزهای دیجیتال نیز کاربرد دارد، استراتژی مارتینگل (Martingale) است. این استراتژی طرفداران زیادی در میان معامله‌گران حرفه‌ای دارد. ایده اصلی مارتینگل مبتنی بر افزایش حجم پوزیشن معاملاتی است که اولین بار یک ریاضیدان فرانسوی به نام پل پیر لوی در قرن هجدهم آن را مطرح کرد. در این مطلب با بهترین روش استفاده از استراتژی مارتینگل در ارز دیجیتال کاملا آشنا می‌‌‌شویم.

استراتژی مارتینگل را بشناسید

سیستم مارتینگل یک سیستم تریدینگ است که در آن حجم پوزیشن معاملاتی با کاهش ارزش پرتفوی افزایش می‌‌‌یابد. استراتژی مارتینگل بر اساس اصول احتمال شکل گرفته است و در آن فرض بر این است که قیمت ارز دیجیتال طبق یک پرایس اکشن مشخص حرکت می‌‌‌کند.

به‌عنوان‌مثال، اگر بیت کوین را در روز شنبه که با قیمت 23800 دلار معامله می‌‌‌شود، بفروشید؛ قیمت این ارز دیجیتال می‌‌‌تواند باز هم کاهش پیدا کند و معامله شما زیان ده شود. از سوی دیگر، می‌‌‌تواند روندی صعودی به خود بگیرد و از آن سود کنید. بنابراین در استراتژی مارتینگل در بازار ارز دیجیتال در صورت از دست دادن سرمایه، باید اندازه پوزیشن معاملاتی خود را دو برابر کنید و امیدوار باشید که سود کنید. اگر باز هم سرمایه بیشتری از دست بدهید، دوباره حجم معامله را دو برابر می‌‌‌کنید و باید تا سه مرتبه این کار را انجام دهید. به این ترتیب، اگر بتوانید در معامله پنجم موفق شوید، ضررهای قبلی شما جبران خواهد شد و در معامله سود می‌‌‌کنید.

martingale-strategy-crypto05

البته استراتژی معاملاتی مارتینگل یک استراتژی نسبتا پرریسک است و احتمال اینکه سرمایه خود را از دست بدهید، بالا است. علاوه بر این، هرگز این اطمینان وجود ندارد که معامله شما در نهایت روند معکوس به خود خواهد گرفت. به این ترتیب، این استراتژی بیشتر برای معامله گران حرفه‌ای که از سرمایه بالایی نیز برخوردار هستند، می‌‌‌تواند مفید باشد.

استراتژی مارتینگل در بازار ارز دیجیتال چه کاربردی دارد؟

این استراتژی به این صورت است که تریدر با از دست دادن سرمایه خود در معامله، باید یک پوزیشن معاملاتی کمی بزرگ‌تر را روی همان دارایی باز کند. این معامله جدید می‌‌‌تواند سودآور باشد. اما اگر باز هم تریدر در این معامله ضرر کرد، باید از آن خارج شود و در مرحله بعد باز هم پوزیشن معاملاتی بزرگ‌تری را باز کند. تریدر باید این روند را تا سه مرتبه تکرار کند.

ایده استراتژی مارتینگل این است که اگر ترید پنجم در جهت درست پیش رود، ضررهای قبلی جبران خواهد شد. برای مثال، زیان وارده بر شما می‌‌‌تواند به ترتیب 10، 20، 30 و 40 دلار باشد و در نهایت در ترید پنجم 120 دلار سود کنید و سود نهایی شما از این پنج معامله 20 دلار خواهد بود. چنانچه این استراتژی به‌درستی به کار رود، می‌‌‌توان برای معامله گران سودآور باشد؛ هرچند در مجموع استراتژی مارتینگل یک استراتژی پرریسک است.

چگونه از استراتژی مارتینگل در بازار ارز دیجیتال استفاده کنیم؟

به‌طورکلی، استراتژی معاملاتی مارتینگل برای افراد تازه‌کار چندان توصیه نمی‌شود. در واقع، تریدرهای باتجربه که از دانش تحلیل تکنیکال بهره‌مند هستند می‌‌‌توانند از این استراتژی به‌خوبی استفاده کنند. به این دلیل که به دلیل اینکه ریسک استراتژی مارتینگل بالا است و ممکن است در معاملات خود ضرر سنگینی کنید، به پول زیادی نیاز دارید.

در صورتی که قصد دارید از استراتژی مارتینگل به‌عنوان استراتژی اصلی خود در بازار کریپتوکارنسی‌ها استفاده کنید، در ابتدا باید نمودار قیمتی ارزهای دیجیتال را تحلیل کرده و موقعیت‌های ‌بالقوه ورود و خروج را شناسایی کنید. توصیه می‌‌‌کنیم هنگام به‌کارگیری استراتژی مارتینگل از پوزیشن‌های ‌معاملاتی کوچک و اهرم پایین استفاده کنید. در نهایت باید وارد موقعیت معاملاتی شود و حد سود و حد ضرر خود را تعیین کنید. سپس باید منتظر نتیجه معامله باشید. اگر سرمایه خود را از دست دادید، باید حجم معامله را دو برابر کنید و باز هم منتظر بمانید. این روند را باید تا زمانی ادامه دهید که سود کسب کنید.

martingale-strategy-crypto06

شیوه به‌کارگیری اندیکاتورهای تکنیکال در استراتژی مارتینگل

در استراتژی معاملاتی مارتینگل، از چندین اندیکاتور برای شناسایی دقیق روند قیمتی ارز دیجیتال استفاده می‌‌‌شود. از آنجا که تمامی بازارهای مالی از جمله بازار کریپتوکارنسی‌ها پرنوسان هستند؛ از این رو، تنها راه موجود برای کسب سود از این بازارها، به‌کارگیری یک استراتژی معاملاتی یکپارچه است. در ادامه پرکاربردترین اندیکاتورهای تکنیکال در استراتژی مارتینگل در ارز دیجیتال را با هم بررسی می‌‌‌کنیم.

اسیلاتور Awesome؛ یک ابزار کاربردی در استراتژی مارتینگل

اسیلاتور Awesome (AO) یک ابزار تحلیل تکنیکال است که توسط یک تریدر آمریکایی به نام بیل ویلیامز طراحی شده است. از این اسیلاتور به‌عنوان ابزاری برای تشخیص قدرت صعودی یا نزولی حاکم بر بازار استفاده می‌‌‌شود. اسیلاتور Awesome میزان مومنتوم (momentum) بازار را برای تشخیص سوگیری بالقوه یا برگشت روند، اندازه‌گیری می‌‌‌کند. مومنتوم بازار با استفاده ترکیبی از دوره‌های ‌محدودتر زمانی و تایم‌فریم‌های ‌طولانی‌تر و همچنین میانگین‌های ‌متحرک ساده ارزیابی می‌‌‌شود.

martingale-strategy-crypto07

اندیکاتور LWMA

اندیکاتور LWMA یک اندیکاتور تکنیکال فوق‌العاده است که سریع‌تر از SMA (میانگین متحرک ساده) به روند حرکتی نمودار قیمتی واکنش نشان می‌دهد، چراکه در آن وزن بیشتری به آخرین قیمت‌ها داده می‌‌‌شود. با این وجود، استفاده از LWMA به اندازه SMA و EMA رواج ندارد.

اندیکاتور EMA

اندیکاتور EMA نیز مانند LWMA نوعی میانگین متحرک (MA) است که در آن وزن و اهمیت بیشتری به آخرین قیمت‌ها داده می‌‌‌شود. این اندیکاتور به‌عنوان میانگین متحرک وزن‌دار نمایی نیز شناخته می‌‌‌شود. اندیکاتور EMA نسبت به SMA که وزنی برابر را برای همه قیمت‌ها در طول دوره‌ای مشخص اعمال می‌کند، سریع‌تر به تغییرات کنونی نمودار قیمتی واکنش نشان می‌‌‌دهد.

شرایط استفاده از اندیکاتورها در استراتژی مارتینگل در ارز دیجیتال

استفاده از اسیلاتور AO در استراتژی معاملاتی مارتینگل در تمام تایم‌فریم‌ها از پنج دقیقه تا روزانه مناسب است. اما به‌طورکلی، تریدرها معمولا در تایم‌فریم‌های ‌یک ساعته و چهار ساعته از این اسیلاتور استفاده می‌‌‌کنند که نتایج ایده آلی را نیز به دنبال دارد؛ تریدرها در این بازه زمانی می‌‌‌توانند از اخبار فاندامنتال بازار نیز آگاهی پیدا کنند که روی روندهای قیمتی موثرند. در یک روند صعودی، از جمله شرایط لازم برای استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال در استراتژی مارتینگل عبارت‌اند از:

  • اندیکاتور LWMA از اندیکاتور 18 EMA به سمت بالا کراس می‌‌‌کند
  • اندیکاتور Awesome سبز می‌‌‌شود و روی سطح صفر، بسته می‌‌‌شود
  • یک پوزیشن معاملاتی را در قیمت open کندل بعدی باز کنید

martingale-strategy-crypto08

رعایت حد ضرر

روند کنونی قیمت تا زمانی ادامه خواهد داشت که قیمت ارز دیجیتال بیشتر از آخرین قیمت swing low باشد. بنابراین، بهتر است حد ضرر خود را زیر آخرین قیمت swing low قرار دهید. رعایت حد ضرر یکی از اقدامات ضروری در هر تریدی به شمار می‌‌‌آید.

تعیین حد سود

هنگامی که LWMA از اندیکاتور EMA به سمت پایین کراس می‌‌‌کند، نشان‌دهنده آن است که قیمت می‌‌‌خواهد اصلاح کند. بنابراین، برای اینکه با برگشت غیرمنتظره روند در بازار ارز دیجیتال مواجه نشوید، باید در این شرایط از معامله خارج شوید.

نکات مهم در رابطه با استراتژی مارتینگال چیست؟ استفاده از استراتژی مارتینگل در بازار ارز دیجیتال

اگرچه ممکن است استراتژی مارتینگل در زمینه تریدینگ یک استراتژی قابل اعتماد به نظر برسد، اما بی‌نقص نیست. اگر ارز دیجیتالی که خریداری می‌‌‌کنید روند نزولی داشته باشد، ممکن است ضررهای سنگینی را متحمل شوید و از این رو باید سرمایه بیشتری را وارد موقعیت معاملاتی خود کنید. در ادامه نکات مهمی را در رابطه با استفاده از این استراتژی آورده‌ایم:

  • شما باید هر بار که در معاملات ضرر می‌‌‌کنید، سرمایه خود را دو برابر کنید. البته در این مورد برخی از صرافی‌های ‌ارز دیجیتال محدودیت‌هایی را روی حساب‌های ‌کاربری اعمال می‌‌‌کنند و ممکن است نتوانید حجم معامله را دو برابر کنید.
  • در استراتژی مارتینگل، شما به مقدار زیادی سرمایه نیاز دارید، که، یک معامله‌گر معمولی یا حتی بهترین معامله گران جهان نیز شاید به آن دسترسی نداشته باشند و ممکن است قبل از اینکه بازار در جهت مطلوب حرکت کند، سرمایه شما تمام شود. بنابراین مجبور خواهید شد با ضررهای سنگین استراتژی مارتینگال چیست؟ از ترید خارج شوید.
  • هنگام معامله با اهرم یک مشکل بزرگ وجود دارد. حتی حرکات کوچک قیمتی در خلاف جهت پوزیشن معاملاتی شما می‌‌‌تواند منجر به زیان‌های ‌سنگین شود. در چنین مواردی، کل سرمایه شما ممکن است پس از سه یا چهار معامله متوالی از بین برود

martingale-strategy-crypto01

روی کندل‌های ‌فول بادی تمرکز کنید

یکی از نکاتی که باید برای کاهش ریسک‌های ‌مرتبط با این استراتژی به آن توجه کنید، این است که در نمودارهای قیمتی رمزارزها، کندل‌های ‌فول بادی (full-bodied candles) استراتژی مارتینگال چیست؟ را زیر نظر داشته باشید. چراکه در کندل‌های ‌فول بادی تمایز قیمت‌های ‌open و close برجسته می‌شود. خوبی استفاده از کندل‌های ‌فول بادی این است که می‌توانید در موارد کم‌تری حجم معامله را برای جبران ضرر دو برابر کنید. به این ترتیب، شما این امکان را دارید که در معاملات خود صرفا روی کندل‌های ‌فول بادی تمرکز کنید. همچنین، شما می‌‌‌توانید برای ورود به موقعیت‌های ‌معاملاتی که به‌صورت بالقوه ممکن است در آن‌ها سود کنید، این نوع از کندل‌ها را زیر نظر داشته باشید.

الگوهای قیمتی صعودی را در نظر داشته باشید

اقدام بعدی که هر تریدر می‌‌‌تواند برای کاهش ریسک در استفاده از استراتژی مارتینگل انجام دهید این است که روی رمزارزهایی تمرکز کند که دارای الگوهای صعودی (up-trending patterns) هستند. البته شناسایی ارز دیجیتال با روند صعودی کار چندان آسانی نیست و صرفا با مشاهده نمودار قیمتی نمی‌توان این موضوع را تشخیص داد. بنابراین، در این مورد بهتر است از ابزارهای تکنیکال برای تشخیص روند قیمتی کمک بگیرید. به این ترتیب، ممکن است چند معامله را از دست بدهید، اما شانس زیادی برای موفقیت در معاملات بعدی خواهید داشت.

martingale-strategy-crypto02

اجتناب از اشتباهات رایج در استفاده از استراتژی مارتینگل

هر معامله‌گر هنگام استفاده از استراتژی مارتینگل، باید حداکثر ضرری که می‌‌‌تواند در معاملات متحمل شود، در نظر بگیرد. استفاده از این استراتژی در بازار ارز دیجیتال، بدون تعیین حداکثر ضرر، می‌‌‌تواند ریسک بالایی داشته باشد. تریدرها برای اجتناب از برخی اشتباهات رایج در استفاده از استراتژی مارتینگل، باید به نکات زیر توجه کنند:

  • در صورتی که حجم معامله خود را طی پنج مرحله دو برابر کردید و باز هم معامله شما سودی را به دنبال نداشت، این روند را متوقف کنید و روی یک دارایی دیگر ترید کنید
  • شما باید از این استراتژی به حداقل میزان ممکن استفاده کنید. چراکه ضررهای شما می‌‌‌توانند اضافه شوند؛ مخصوصا زمانی که قیمت یک رمزارز برای مدت طولانی روند مشخصی را دارد. در نتیجه، شما باید از استراتژی مارتینگل در یک بازار رنج استفاده کنید
  • چنانچه سرمایه تریدر تمام شود و در حین استفاده از استراتژی مارتینگل در ارز دیجیتال، از معامله خارج شود، زیان‌هایی که به آن‌ها وارد می‌‌‌شود، می‌‌‌تواند فاجعه‌بار باشد
  • نسبت ریسک به ریوارد استراتژی مارتینگل منطقی نیست. در هنگام استفاده از این استراتژی، با هر باخت سرمایه، مبالغ بالاتری وارد معامله می‌‌‌شود
  • در این استراتژی هزینه‌های ‌تراکنش مرتبط با هر معامله در نظر گرفته نمی‌شود
  • در برخی از صرافی‌های ‌ارز دیجیتال، محدودیت‌هایی در رابطه با اندازه پوزیشن‌های ‌معاملاتی وجود دارد. بنابراین، معامله گران ممکن است شانس محدودی برای دو برابر کردن حجم معاملات خود داشته باشند
  • این نکته مهم است که برای تمرین این استراتژی وقت بگذارید. باز کردن یک حساب آزمایشی و ترید در آن به شما کمک می‌‌‌کند تا از اشتباهات رایج هنگام به‌کارگیری استراتژی مارتینگل اجتناب کنید

martingale-strategy-crypto03

سخن آخر

استراتژی مارتینگل یکی از استراتژی‌های ‌کاربردی در بازار ارزهای دیجیتال است که البته با ریسک‌های ‌زیادی همراه می‌باشد. از این رو، استفاده از این استراتژی چندان برای افراد مبتدی توصیه نمی‌شود و صرفا تریدرهای باتجربه می‌‌‌توانند با بهره‌مندی از ابزارهای تکنیکال و به‌کارگیری درست این استراتژی معاملاتی، سودهای خوبی به دست آورند. از جمله اندیکاتورهای کاربردی در استراتژی مارتینگل، اسیلاتورهای Awesome، LWMA و EMA هستند. علاوه بر این استراتژی، برای کسب نتایج بهتر، باید در معاملات خود یک سیستم مدیریت سرمایه نیز داشته باشید.

در وبلاگ راستین مقاله دیگری نیز در مورد آشنایی با نمودارهای شمعی منتشر شده است که می توانید آن را نیز مطالعه کنید.

مــارتینگل چـــیست؟

مارتینگل چیست؟

گفتن اینکه چرا کلمه‌ی Martingale اینقدر معانی زیادی دارد، کار سختی است! اما یک چیز حتمی است: اگر تریدری از استراتژی مارتینگل استفاده ‌می‌کند، همیشه باید تمام حواسش به سرمایه‌اش باشد. مزایا و معایب استراتژی شرط‌بندی مارتینگل چیست؟ آیا بازار، مارتینگل است؟ تمام این سوالات و مباحث مرتبط و غیرمرتبط در این مقاله بحث خواهند شد.

ریشه‌شناسی

Martingale‌ انگلیسی martegal است (که در گویش فرانسوی به‌معنای ساکنین مارتیگ می‌باشد. مارتیگ نام دهکده‌ای در فرانسه است). قدیمی‌ترین معنی برای کلمه‌ی مارتینگل: وسیله‌ای است که شکلی میخ-مانند دارد و از آن برای کنترل کالسکه استفاده می‌کردند. حداقل، این معنی، بهترین معنی شناخته‌شده است، اما معنای دیگری از این کلمه برای ما اولویت دارد: مارتینگل استراتژی شرط‌بندی است. قمارباز بعد از هر باخت، شرط خود را دو برابر می‌کند. و اینگونه با اولین بُرد، تمام باخت‌های قبلی جبران شده، و سودی برابر با شرط اولیه نیز نصیب می‌شود. تریدرها این اسم را روی تمام استراتژی‌های این مدلی گذاشته‌اند. علاوه بر این ریاضی‌دان‌ها هم از اصطلاح مارتینگل برای نام‌گذاری یک روند تصادفی استفاده ‌می‌کنند، که در آن انتظاراتِ شرطی مقدار بعدی، با توجه به مقادیر فعلی و پیشین، همان مقدار فعلی است. این یک نوع بازی “عادلانه” است که در آن کسی نه برنده می‌شود و نه می‌بازد. به همین شکل، اهالی روستای مارتیگ فرانسه را افرادی غیرعادی و احتمالاً ماجراجو فرض می‌کنند. در هر حال، این چندگانگی معنا شاید دلیل این باشد که مردم از این استراتژی به‌صورت غلط استفاده می‌کنند. حال، مارتینگل واقعاً چیست؟

مارتینگل در مقام یک استراتژی

“باند، با یک سیستم پیشرفته (مارتینگل) روی میز شماره‌ی ۵، روی قرمز، بازی می‌کرد … فکر کنم خیلی مصمم است و با حداکثر [توان و دارایی خود]، بازی می‌کند.”
ایان فلمینگ، کازینو رویال

باند، از چه سیستم پیشرفته‌ای استفاده می‌کرده؟ همانطور که قبلاً اشاره شد، مارتینگل یعنی دو برابر کردن شرط در هر بار باخت. در نگاه اول، اگر هیچ محدودیتی روی شرط اولیه نداشته باشیم، این استراتژی سودده به‌نظر می‌رسد. بالاخره شانس در خانه‌ی همه را خواهد زد! هرچند، این دنیا دست آدم‌هایی نیست که با بازی قمار و [این استراتژی] پولدار شده باشند، پس، این استراتژی به‌نظر خیلی ابتدایی می‌آید. پس موضوع چیست؟ بالاخره، حتی اگر پول نامحدود هم نداشته باشیم، باز می‌توانیم با میزان شرط کم، مدت زمان زیادی را اینگونه سپری کنیم.

اینطور مسائل یا راهنمایی‌های به‌ظاهر عاقلانه، مردم را ترغیب می‌کنند که با پول خود چنین کارهایی انجام دهند. اما نه در قمار. برخی مردم اینقدر باسواد هستند که وارد بازی‌های شانسی نمی‌شوند. آن‌ها این کار را در فارکس انجام می‌دهند. ماجراجوها و باهوش‌ترها حتی این کار را با پول دیگران هم انجام می‌دهند… و حالا یک تریدر ترجیحاً قلابیِ جدیدساخته‌شده داریم که کار خود را شروع کرده است. تریدهای‌ سودآور جایگزین ضررها می‌شوند، اما بازیکن‌ ما به‌خاطر دو برابر کردن شرط، [فقط] برای چند وقت پول درمی‌آورد. و این کار باعث می‌شود تریدر به انتخابش ایمان بیاورد. اما، دیر یا زود (به‌خاطر خود تریدر بهتر است این اتفاق زودتر رخ دهد) نوار بدشانسی چنان طولانی می‌شود که دیگر پولی برای دو برابر کردن شرط بعدی وجود نخواهد داشت. و در دنیای گسترده‌ی اینترنت، یک ناکام دیگر می‌آید و می‌رود. تریدر غمگینی که، “نزدیک پول آمد و ذره‌ای تا پیروزی فاصله داشت” ولی “به‌خاطر بدشانسی مطلق شکست خورد”. تازه این اتفاقات در برابر “اشتباه قیمت دادن‌های بروکرها” و … خیلی مهم به‌حساب نمی‌آیند.

جدی‌تر بگوییم، قاعدتاً نباید تریدرهای زیادی وجود داشته باشند که به سبک مارتینگل کلاسیک، کار می‌کنند. هرچند نباید حماقت برخی از این شوالیه‌های خوشبختی را دست‌کم گرفت! ابزارهای پیچیده‌تری هستند که از آن‌ها استفاده شده و به‌طور کلی می‌‌توان آن‌ها را “استراتژی میله” نامید. بیشتر در این مورد توضیح می‌دهیم. فرض کنید قرار است انتخاب کنید: کسب ۱ دلار با احتمال ۹۹ درصد یا از دست دادن ۹۹ دلار با احتمال ۱ درصد. البته نتیجه‌ی معمولی چنین تریدی برابر با صفر خواهد بود. به‌طور کلی، این کار ریسکی و غیرسودده است. پاداش سود‌های ناچیز، ضررها و اختلالات سنگین است (به‌ همین دلیل است که از کلمه‌ی Spiking [یعنی میله ۷ اشاره به تیز بودن و سطح ناچیز نوک میله دارد] در اینجا استفاده شده‌است)! چنین تریدی در فارکس بسیار بسیار ساده است: اگر StopLoss خود را روی خطی (Level) که ۹۹ بار بیشتر از TakeProfit است، قرار دهید، چیزی مانند آنچه اشاره شد را کسب خواهید کرد. به‌نظر غیرواقعی می‌آید؟ پس در مورد آن همه تریدکردن‌ها با StopLossهایی که تناسبی با TakeProfit ندارند، یا حتی بدون TakeProfit هستند (چقدر بد!)، چه باید بگوییم؟

البته مشکل اصلی فقط اینها نیست. تصور کنید: کسی بخواهد چنین ”اکسپرتی” را تست کرده یا رصد کند. در اکثر مواقع، قبل از اینکه یک معامله‌ی بزرگ ضرر، تریدر را منصرف کند، چند معامله‌ی سودده انجام خواهد شد؟ و تریدر ما چقدر برای این ضرر بزرگ ناراحت خواهد ماند و چقدر از اینکه نزدیک به پول بوده، عصبانی خواهد شد؟!

با این حال، موضوع فقط این نیست که هیچ‌گونه توقف معامله‌ای وجود ندارد (منظور نبودن حد سود و حد ضرر است). استراتژی میله و نبود توقف معامله، هر دو، یک همراه جدانشدنی دارند و آن ماندگاری بیش از حد پوزیشن است. در این شرایط قیمت بعضی‌ وقت‌ها خیلی دور می‌رود…

بسیاری در این مورد کاملاً جدی بحث می‌کنند و اکسپرت‌ های گِریل هم بارها و بارها به‌سراغ مارتینگل می‌روند. اما چرا؟ استراتژی‌هایی که با حد سود و حد ضررهای غیرمرتبط، لاتیج‌های دو برابر، زیاد ماندن، و دیگر انواع ترفند‌ها سروکار دارند، با روشی کاملاً غیرقابل ‌قبول تست می‌شوند. از تجربه‌های عملی می‌شود دید که چنین استراتژی‌هایی را برای قسمتی مشخص از بخش تاریخچه، به‌راحتی، می‌توان تهیه کرد، و به‌کار بُرد، و سپس نتایج رضایت‌بخش هم گرفت. در حساب واقعی، این استراتژی می‌تواند برای یک هفته، یک ماه، یا یک سال کار کند، و ۱۰، ۲۰، یا ۵۰ معامله انجام دهد و با کمی خوش‌شانسی، نتایج خوب یا عالی بدست دهد. اما فقط یک معامله‌ی اشتباه می‌تواند همه‌ی اینها را از بین ببرد. پس چه چیزی این استراتژی‌ها را گرد هم می‌آورد؟

مارتینگل در مقام یک فرآیند

“نظریه‌ی مارتینگل تاریخچه‌ی احتمالات ریاضی را نشان می‌دهد:
تعاریف اولیه را از مفاهیم خام قماربازی الهام گرفته‌اند، اما این نظریه تبدیل به ابزاری حرفه‌ای برای
ریاضیات انتزاعی مدرن شده است …”
جی. اِل. دوب، مارتینگل چیست؟

درحقیقت، ریاضی‌دان‌ها، مدت زمان زیادی نیست که با مارتینگل آشنایی دارند. اولین توصیفات ریاضی از مارتینگل حدوداً اواسط قرن ۲۰ منتشر شد. مبتکرین، از این خواسته الهام گرفته بودند که بتوانند مفهوم “بازی منصفانه” را گسترش داده و عمومیت بخشند؛ مانند بازی رولت بدون کمیسیون، یا تاس، یا پیچ فارتینگ، که بعداً در این مقاله بحث خواهند شد. در اینترنت، تعاریف بسیار زیادی از فرآیند مارتینگل را می‌توانید بیابید. هرچند اگر مسلط به مفاهیم تئوری نباشید، تعریف رسمی مارتینگل به شما کمکی نخواهد کرد. بنابراین، سعی می‌کنیم تعریفی ساده اما دقیق را بیان کنیم: مارتینگل فرآیندی است، که در حد متوسط، با زمان بالا یا پایین نمی‌شود. بنابراین اگر می‌خواهید مقدار بعدی را برمبنای تمام مقادیر قبلی، پیش‌بینی کنید، هیچ‌ مقداری بهتر از همان مقدار کنونی نیست (به‌لحاظ مقادیر یک مربع حسابی).

باید بگوییم که پرسیدن این سوال که آیا نوسانات نرخ تبدیل اَرز به مارتینگل نزدیک است یا خیر، ضروری می‌باشد. هرچند، مشاهدات آماری در این مورد زودتر به ما جواب منفی می‌دهند. برای مثال، افزایش نرخ اَرز، ضدهمبستگی است. این پیش‌فرض، زمینه‌ساز بسیاری از مدل‌های کلاسیک و نئوکلاسیک است (باچلیر، بلک شولز مارتن، …) و به ما اجازه می‌دهد نتایج دور از ‌ذهنی در مورد رفتار مشتقات (آپشن‌ها، فورواردها، …) بگیریم. علاوه بر اینها، واژگان مارتینگل به‌خوبی در مفهوم بازارِ تاثیرگذار، که قیمت‌ها را در هر ثانیه “منصفانه” تعریف می‌کند، جای می‌گیرند. پس از لحاظ اقتصادی معقول است.

یکی از ستون‌های نظریه‌ی مارتینگل، قضیه‌ی توقف و ساخت انتگرال تصادفی بعدی، است. این قضیه می‌گوید که هیچ استراتژی معقولی نمی‌تواند با استفاده از مارتینگل به ما پول بدهد. چطور ممکن است؟ این سوالی است که شاید یک فرد کنجکاو بپرسد. مشکل استراتژی مارتینگل چیست؟ چرا این قضیه، مارتینگل را “نامعقول” می‌خواند؟ موضوع این است که معقول‌ترین استراتژی‌ها یا محدود به قیمت هستند (توقف معامله [در قیمت مشخص]) یا محدود به زمان؛ به‌عبارت دیگر، افق ما همیشه ثابت است، و هدف جایی است که در آن می‌خواهیم معامله را ببندیم. مهم‌تر از همه اینکه همه‌ی اینها محدود به سرمایه هستند (حجم سرمایه، لاتیج بر معامله، و غیره). هر نوع استراتژی که بتواند یکی از دو شرط اول را برآورده سازد، “معقول بودن” را به‌نوعی تضمین کرده است. استراتژی‌های خوب و “معقول” دیگری هم می‌توان یافت و تعدادشان کم هم نیست اما در اینجا قصد نداریم وارد تحلیل‌های تکنیکال شویم. استراتژی مارتینگل سه عیب دارد: پول (شرط) نامحدود، زمان نامحدود، و سوم اینکه مارتینگل‌باز استرس و رنج کاهش‌های سنگین سرمایه را باید به جان بخرد! مثال زیر به شما نشان می‌دهد که فرد با این روش هیچ پولی نمی‌تواند دربیاورد زیرا پول و زمان محدود است. همچنین به شما کمک می‌کند بفهمید که یک استراتژی سودده حتی در یک بازی بی‌ضرر و بی‌طرف هم می‌تواند شبیه‌سازی شود!

به هر حال، بگذارید از آسمان‌ها پای خود را روی زمین گذاشته و تمام مطالب بالا را با چند مثال ساده نشان دهیم.

مثال

مارتینگل چیست؟

مارتینگل چیست؟

بازی پیچ فارتینگ را با یک سکه‌ی درست و حسابی و کاملاً سالم در ذهن خود بیاورید؛ به‌عبارت دیگر احتمال شیر یا خط آمدن کاملاً برابر است. اگر شیر آمد، بازیکن ب به بازیکن الف یک روبل می‌دهد، و اگر خط آمد بازیکن الف به بازیکن ب یک روبل می‌دهد. در زیر، شما نمونه‌ی سیر تکاملی سرمایه‌ی بازیکن الف را بر اساس تعداد سکه ‌انداختن‌ها می‌بینید (شکل ۱) – مسیرهای شانس (آبی و قرمز).

به‌طور میانگین، بازیکن‌ها با سکه ‌انداختن نه بُرد می‌کنند و نه می‌بازند، به آن معنی که، یکی از آنها، که نمی‌دانیم کدام نفر است، قطعاً یک روبل کسب کرده و دیگری یک روبل می‌بازد. انتظارات ریاضی برای ایجاد تغییر در سرمایه‌ی آنها برابر با صفر است. این موضوع، همراه با سکه ‌انداختن‌های جداگانه، توضیح می‌دهد که رشد سرمایه‌ی بازیکن الف، یک [مدل] مارتینگل است. می‌توانیم همزمان چند نتیجه‌گیری کنیم. برای مثال، اینکه این بازی منصفانه است، از این لحاظ که برحسب آمار نمی‌توان از این بازی [پول] کسب کرد؛ به‌عبارت دیگر، میانگینِ هرگونه استراتژی توقف (استراتژی حد سود و حد ضرر)، صفر خواهد بود. اجازه می‌دهیم بازیکن ما با حجم مشخصی از لاتیج که در ذهن دارد، به سبک مارتینگل بازی کند. تئوری می‌گوید او قادر نخواهد بود با استفاده از هیچ‌ روش معقولی کسب درآمد کند. شاید بپرسید چطور؟ بازیکن می‌تواند تا وقتی که “در [محدوده] سیاه” است صبر کند و فقط از حرکت در بازی دست بکشد (خط “TakeProfit” سبز رنگ در شکل ۱). درست است اما متاسفانه از آنجایی که این اتفاق برخی مواقع رخ می‌دهد، به‌طور میانگین، بازیکن باید خیلی صبر کند! دقیق‌تر بگوییم، انتظار برای زمان بُرد از جنبه‌ی ریاضیات برابر است با بی‌نهایت آنچه که در مفهوم “استراتژی معقول” جای نمی‌گیرد. و اگر بازیکن بخواهد کماکان از باخت‌ها به‌ دور باشد، وقتی بالاخره توقف می‌کند (به حد سود یا حد ضرر می‌رسد)، کاهش سرمایه‌‌اش فاجعه‌بار خواهد بود! این اتفاق معمولاً برای تریدرهای تازه‌کار زیاد رخ داده است.

مارتینگل چیست؟

مارتینگل چیست؟

اما بازیکن ما اینقدرها تازه‌کار نیست! با توجه به تمام توضیحات بالا، و همانطور که در شکل ۲ نشان داده شده‌است، او حد ضرر خود را بزرگ و با فاصله تعیین کرده، درحالیکه حد سود خود را کم گذاشته است. اکنون که او در سرمایه محدودیت دارد، استراتژی‌اش “معقول” شده است. و وقتی می‌خواهد وارد مرحله‌ی تجربه شود، آن استراتژی به‌سرعت و به‌شکل قابل‌توجهی در مدت زمانی نسبتاً طولانی، رشد می‌کند – مخصوصاً آنکه کمیسیونی در پیچ فارتینگ وجود ندارد. پس موضوع چیست؟ آیا واقعاً نادرست بودن آن قضیه صحت دارد؟ نه، آن قضیه کماکان معتبر است. فقط، اگر از آن قضیه، برای محاسبه‌‌ی با دقت، استفاده کنید، برای مثال احتمال TakeProfit یا StopLoss، آنگاه می‌بینید که هیچ ‌چیزی بیشتر از میله (Spiking) تحقق نمی‌یابد چراکه از Takeprofit با فاصله‌ی کم در ۹ مورد از ۱۰ مورد استفاده شده درحالیکه StopLoss بزرگی در ۱ مورد از ۱۰ مورد دیده شده‌است. “موکول کردن‌” ریسک‌ها، آن‌هم به این شکل، برای بازیکن گران تمام خواهد شد – و [ممکن است] همه‌چیز را یک‌روزه از دست بدهد!

مثال پیچ فارتینگ به‌همان شکل اولیه‌ای خود، کماکان دستورکارهای پنهان مدیریت پول ریسک‌دار یا استراتژی مارتینگل را آشکار می‌سازد. در واقع فقط داریم ریسک خالص به پوزیشن خود اضافه می‌کنیم، و نه چیز دیگر.

اکنون بیایید تمام مطالب بالا را خلاصه کنیم.

نتیجه‌گیری

همه‌چیز طبق روال پیش خواهد رفت، اما بازار، همانطور که اشاره شد، مارتینگل نیست. و در نهایت اینکه، هدف در فارکس چیست غیر از پول‌درآوردن؟ و اینکه چه چیزی تمام آن مشاهدات نظری را برای ترید واقعی آماده می‌کند؟ نکته اینجاست که حتی اگر از لحاظ تئوری بدست آوردن چیزی غیرممکن باشد، مانند مثال ما در مورد مسیر شانس، باز هم روش‌های زیادی برای فریب یک فرد با استراتژی “سودده [بودن]” (حداقل در نگاه اول استراتژی مارتینگال چیست؟ سودده) وجود دارد. تعجبی ندارد که استراتژی‌‌های مشابه برای یک ساعته “به هدف رسیدن” به‌کار برده می‌شوند، و سرمایه‌گذاران را در‌ دام می‌‌اندازند. اما فرد می‌تواند از این توهمات با به‌خاطر سپردن نظریه‌ی مارتینگل/میله رهایی یابد.

بیایید برخی از اصول ترید عاقلانه را بر اساس موارد مطرح‌شده در این مقاله، فرمول‌بندی کنیم. بنابراین اگر نمی‌خواهید سیستم شما با تاریخ محو شود، یا متحمل ضررهای سنگین شوید و شک سرمایه‌گذارهای خود را دو برابر کنید، پیروی از اصول زیر الزامی است:

  • حد سود و حد ضرر بگذارید؛
  • حد ضرر خود را متناسب با حد سود و تایم‌فریم انتخاب کنید؛
  • پوزیشن خود را بیش ‌از حد در یک تایم‌فریم باز نگه ندارید – ممکن است با گذر زمان پوزیشن شما “قیچی” شود چراکه معامله جهت جدیدی به‌خود می‌گیرد؛ برای این مورد، راه‌کارهای‌ زیادی تعریف شده است؛
  • برای جبران، هیچ‌‌وقت لاتیج خود را بالا نبرید – هیچ‌گاه با آنهایی که تمام دارایی خود را در کازینوها وسط می‌گذارند، کار نکنید!

قوانین بالا، سخت نیستند. بیشتر استراتژی‌ها به این سبک بنا شده‌اند. برای مثال، پوزیشن‌ها اصلاً با StopLoss یا TakeProfit لغو نمی‌شوند. در اینجا برای مثال باید بگوییم که می‌توان سراغ معامله‌‌ی متوسط-سودآور، یا [معامله‌ی] ضرر رفت، یا حجم کلی [معاملات] را با سطح ریسک احتمالی معامله، مرتبط ساخت. هرچند، اصول بالا را باید یک نوع ایده‌آل برای واضح بودن و شفافیت اکسپرت (به‌طور خاص)، و استراتژی، به‌طور کلی، در نظر گرفت. تریدرها، به‌خصوص تازه‌کارها، باید هدف‌شان دست‌یابی به این ایده‌آل‌ها باشد.

آخرین چیزی که می‌خواهم برای خوانندگان بگویم که شاید جذاب باشد، مسئله‌ای است که به ‌زمان دنیل برنولی در قرن ۱۸ برمی‌گردد. آن را اصطلاحاً پارادوکس سنت‌ پطرزبورگ می‌گویند. فرض کنید X چنین چیزی را بازی می‌کند: ۱ روبل شرط اولیه است. یک سکه‌ی کاملاً سالم داریم. اگر شیر آمد، بازی تمام شده و X پول را برمی‌دارد. اما اگر خط آمد، شرط دو برابر شده و بازی ادامه پیدا می‌کند: سکه می‌اندازیم، شیر آمد بازی تمام است و پول را برمی‌‌داریم، و خط، شرط را دو برابر می‌کند و دوباره سکه می‌اندازیم… سوال: چقدر X باید بپردازد تا این بازی را انجام دهد؟ همانطور که می‌شود دید، X همیشه در این بازی برنده است، اما مقدار پولی که می‌بَرد، بسته به شیر یا خطی که می‌آید، متفاوت است. به‌‌عبارت دیگر، بدون درنظر گرفتن هیچ‌ نوع مثالی، چقدر حاضرید بپردازید تا در این جاذبه‌ی سخاوت شرکت کنید؟ اگر این مسئله کنجکاوی شما را برانگیخت، بحث درمورد آن را می‌توانید در کامنت‌ها دنبال کنید…



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.