روند در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
یکی از مباحث بسیار کاربردی در تحلیل تکنیکال خط روند میباشد، برای شناسایی روند در بازار از روش های مختلفی استفاده می شود که در ادامه مطلب به سوال روند در تحلیل تکنیکال چیست پاسخ داده شده است.
تعریف خط روند به انگلیسی
خط روند در بازار رونددار نزولی چیست؟ زبان انگلیسی را Trendline مینامیم که خطوط روندی حمایت و مقاومتها را نشان میدهند، در ادامه مطلب توضیحات کامل منتشر شده تا بتوانید با استفاده از آن تحلیل های دقیقتری داشته باشید.
خط روند چیست و آشنایی با انواع خط روند
شاید در صحبتهای تحلیل گران و معامله گران شنیده باشد که گفته میشود در جهت روند معامله داشته باشید، اما تعریف درست از روند چیست و بر معاملات چه اثری بر جای میگذارد؟
در علم تحلیل تکنیکال روند به معنای رفتار قیمت میباشد که شامل تمامی افزایش و یا کاهش قیمتها میباشد، به نوعی دیگر میتوان بیان کرد، روند ساختار قیمتها میباشد که در جهات صعود و یا نزول قیمتها مشخص میشود، هنگامی که شکل تغییرات صعودی و یا نزولی در یک جهت قرار گیرد و دارای نظم خاصی باشد میتوان گفت روند تشکیل شده است.
در بیانی سادهتر روندها در تحلیل تکنیکال همان خطوط حمایت و مقاومت هستند که به صورت افقی رسم نمیشوند، زیرا باتوجه به عرضه و تقاضا در یک جفت ارز و یا سهام در قیمتهای متفاوت، به صورت مورب شکل در میآید.
اصطلاحا هرچه خطوط روند افقیتر و یا عمودیتر باشند نا پایدارتر هستند و خطوط دارای شیب نزدیک به ۴۵درجه داشته باشند پایدارتر همچنین مسیر خود را به سختی تغییر خواهند داد.
تقسیم بندی خط روند در فارکس
1-روند صعودی
هنگامی که در نمودار تکنیکال، قیمت کف بالاتر از قیمت کف قبلی و قیممت سقف در بالاتر از سقف قبلی باشد، میتوان گفت برآیند صعودی خواهد بود، بنابراین قیمت به نقاطی عکس العمل نشان میدهد که با برخورد به آن نقاط به سمت بالا حرکت میکند و در نتیجه خط روند صعودی به عنوان حمایت ایفا نقش خواهد داشت.
خط روند در فارکس بدین صورت میباشد که هر سقف، سقف بالاتری نسبت به سقف قبلی خواهد ساخت، یعنی قصد فروشندگان فروش خریدهای قبل در قیمت بالاتر میباشد و خریداران جدید قصد دارند در طی روند، سهام خود را در قیمت بالاتری خریداری نمایند.
نکتهای که باید در بازارهای مالی به آن توجه داشته باشید، قلهها میتوانند لزوما از یک دیگر بالاتر نیز نباشند، اما دره ها حتما باید از کف قبلی خود پایینتر باشند.
2-روند نزولی
روند نزولی در تحلیل تکنیکال یک نمودار زمانی اتفاق میافتد که قیمت، سقفهایی پایینتر از سقف قبلی و کفهایی پایینتر از کف قبلی خود را تشکیل دهد. در اینجا خط روند نقاط سقف را به یکدیگر متصل میکند، به همین دلیل خط روند نزولی مشابه یک مقاومت مورب عمل میکند.
در تحلیل تکنیکال روند نزولی هنگامی رخ میدهد که قیمت، سقفهایی پایینتر از سقف قبل خود و کفها پایینتر از کف قبل خود را نشان دهد، در این صورت نقاط سقف به یکدیگر متصل میشود و خط روند نزولی مانند یک مقاومت مورب شکل میگیرد.
3-روند خنثی
در روند خنثی، قیمت به سمت مشخصی وارد نمیشود و پیش بینی بازار که حرکت بعدی ممکن است صعودی باشد و یا نزولی باشد ممکن نخواهد بود، در این صورت شرایط بین مقاومت و حمایت در حرکت است و معامله گران با سود کمتر بین کف و سقف میتوانند معامله داشته باشند.
نحوه ترسیم خط روند
ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال مانند کشیدن یک خط مستقیم میباشد که با چرخش قیمت میتوان جهت روند کلی بازار را پیش بینی داشت. تزسیم خط روند بدین گونه بین نقاط حمایت و مقاومت شکل گرفته میشود و به یکدیگر متصل خواهند شد. در صعودها از سقف و در نزولها از کفها استفادده میشود در نتیجه خط روند صعودی یک حمایت و خط روند نزولی یک مقاومت محسوب میشود.
همیشه در رسم خطوط از دو نقطه استفاده میشود اما ما به شما پیشنهاد میکنیم برای جلوگیری از خطای کمتر در معاملات از خط روند سه نقطهای استفاده کنید و سپس آن را ادامه دهید تا تحلیل به اعتبار و ثبات رسد.
شکست خط روند
لازم است بدانیم در تحلیل تکنیکال هیچ خط روندی ادامه دار نخواهد بود، پس از اینکه اعتبار خط روند از دست رفت و شکسته شد، روند جدیدی شکل میگیرد، همچنین نمودار قیمتها تمایل زیادی به تجربه قیمتهای متفاوت دارند.
هنگامی که شکست روند اتفاق میافتد یک الگوی شمعی پر قدرت به سمت بیرون شکسته میشود و در همان جا بسته خواهد شد، دقت داشته باشید باید بیشترین بدنه کندل به سمت بیرون خط روند باشد و پس از شکست کندل نیاز به تاییدیه داریم، گاهی ممکن است شکست روند پر قدرت و با سرعت باشد و گاهی ممکن است شکست با پولبک همراه شود.
انواع بازار ها
دو نوع بازار در تحلیل تکنیکال برای تعیین روندها وجود دارد که عبارتاند از بازار نوسانی یا رنج، بازار روند دار یا ترند که معامله گران باید توانایی شناسایی این بازارها را فرا گیرند تا بتوانند معاملات بهتر و دقیقتری داشته باشند.
مفهوم بازار دارای روند و یا ترند چیست؟
به بازاری که قیمت دارای نظم و اصول خاص در جهت صعود و یا نزولی خود حرکت میکند بازار ترند گفته میشود که عموما دارای هدف مشخصی نمیباشد و نسبتا در این بازار معامله راحتتر میباشد. در بازار ترند قیمتها با کف و سقف تشکیل میشوند و به صورت منظم پیش میروند. در روندهای صعودی قیمت با کف و سقفهای بالاتر ساخته میشود اما در روند نزولی سقفها و کفها پایینتر از حد قبلی خود میباشد، همچنین در بازار روند حرکات بازار به صورت پلهای و منظم میباشد که میتوانند به سمت صعود و یا نزول باشند.
بازار نوسانی به چه معنا می باشد؟
بازاری که در آن اهداف قیمتی مشخص نمیباشد و قیمت در سطوح افقی در حرکت است را بازار رنج مینامیم. بر خلاف بازار ترند، در بازار رنج نظم خاصی بین کفها و سقفها مشاهده نمیشود و بازار در قیمتهای مشخصی با نوسان همراه میشود که یکی از دلایل ایجاد بازار رنج نا مطمئن بودن سرمایه گذاران و سهامداران میباشد، یا پول و سرمایه کافی برای به حرکت در آوردن قیمت در بازار موجود نباشد، اما گاهی ممکن است سرمایه گذاران در انتظار خبری باشند و پس از انتشار خبر با اطمینان وارد معامله شوند همچنین میتوان اشاره کرد بازار با روند همراه بوده و حال به محدوده استراحتی خود رسیده است. معاملات در بازار رنج کمی ممکن است مشکل باشد و نقاط کف و سقف باید حتما بررسی شود همچنین معامله گران باید به سودهای اندک کفایت داشته باشند.
جمع بندی:
در این مقاله سعی بر این داشتیم که بتوان به طور مختصر و آسان مفهوم روند در تحلیل تکنیکال چیست به شما مخاطبین توضیح داده شود، همچنین روند ها شامل دسته بندی می باشند که عبارت اند از: روند صعودی، روند خنثی و روند نزولی، همچین در تمامی این روند ها باید قله ها و دره ها در نظر گرفته شود و هنگامی که بازار با حرکات یکسان و پله ای همراه شد می توان گفت بازار در ترند به سر می برد و باالعکس زمانی که بازار با حرکات غیر همسان همراه شد بازار رنج می نامیم.
پرایس اکشن (Price action) چیست؟
ممکن است در بازار های ارز دیجیتال، گاهاً شرایطی پیش بیاید و با نمودار های پر جنب و جوش مواجه گردیم. در این راستا معامله ای تحت عنوان پرایس اکشن، به تریدر ها توصیه می شود. تیم توکن باز قصد دارد در این مقاله موضوع معامله طبق Price action را بررسی کند. پس با ما همراه باشید.
مفاهیم کلی:
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن به ترید یا معامله ای بر پایه ی استراتژی تحلیل حرکت و عملکرد قیمت می گویند. باید بدانیم که ترید کردن بر پایه پرایس اکشن، روشی برای داد و ستد در بازار های مالی و بازار ارزهای دیجیتال محسوب می شود که در برگیرنده ی تجزیه و آنالیز حرکت اساسی قیمت درطی بازه های زمانی است.
به بیان دیگر می توان گفت که Price action تحلیل و درک شیوه و سیاق تغییر قیمت می باشد. یعنی آنکه عملکرد قیمت را مورد بررسی قرار می دهیم.
لازم به ذکر است که این امر به سهولت در بازارهای پر نوسان و یا نقدینگی بالا قابل رویت است. ضمن آنکه با بازکردن هر چارت قیمتی در بازار های مالی گوناگون، هر تریدر با تسلط به امور بازارهای مالی، به سهولت قادر به تحلیل و رویت می باشد.
ترید بر مبنای پرایس اکشن سایر عوامل تاثیرگذار بر حرکت بازار را چشم پوشی کرده و در ازای آن عموماً به تاریخچه خود قیمت بازار می پردازد. یعنی آنکه روند حرکت قیمت آن رمز ارز یا سهم را در یک بازه ی زمانی معین مورد سنجش قرار می دهد.
پس می توان گفت که Price action یک نوع آنالیز در تحلیل تکنیکال می باشد. اما باید دانست چیزی که پرایس اکشن را از بیشتر تجزیه و تحلیل های تکنیکال متفاوت می سازد، این می باشد که تمرکز اصلی آن بر ارتباط قیمت اکنون بازار با قیمت های اخیر آن دارایی است.
الگوهای مهم در پرایس اکشن
باید بدانیم که مهمترین و اصلی ترین بخش برای ورود به ترید و معامله، الگوهای Price action هستند که به آنان Triggers، Setupsو … هم می گویند. این الگوها از تنوع فراوانی برخوردار هستند که در ادامه ی مبحث قصد داریم سه مورد از رایج ترین الگوهای پرایس اکشن را برای شما شرح دهیم:
Inside bar pattern
الگوی «این ساید بار» یکی از الگوهای ۲ کندلی می باشد که از یک شمع بزرگ در سمت چپ و یک شمع کوچکتر در سمت راست به وجود می آید. بگونه ای که همه ی شمع کوچک در منطقه ی شمع بزرگتر قرار میگیرند.
باید بدانیم اگر همچین الگویی در یک بازار روند دار و در یک منطقه ی مهم قیمتی رویت شود، احتمال دارد که قیمت، محدودهی فعلی خود را بشکند و یک جهش روند قیمتی را تجربه کند.
Fakey Bar pattern
این الگو را می توان در واقع یک جهش ناموفق قیمت از محدودهی قیمت فعلی دانست و آن را یک الگو یا پین بازار رونددار نزولی چیست؟ ساید بار ناموفق لحاظ کرد.
یعنی آنکه اگر قیمت در یک الگوی این ساید بار از شمع پیشین جلوتر برود و در همان شمع به محدودهی پیشین خود بازگردد یک الگوی Fakey Bar را خواهیم داشت. با رویت این الگو، محتملاً، قیمت در عکس جهت سایهی شمع یعنی در جهت روند اصلی قیمت جهش را تجربه خواهد کرد.
Pin bar pattern
پین بار یک الگوی تک شمعی محسوب می شود و نشانگر بازگشت قیمت در انتهای سایهی بلند شمع این الگو می باشد. الگوی پین بار در بازارهای روند دار و بدون روند به وجود می آید و قادریم تا از آن بهره جویی کنیم. در یک روند کاهشی یا نزولی، قیمت پس از به وجود آمدن یک پین بار با سایهی بلند، به احتمال قوی در جهت عکس سایهی پین بار حرکت میکند تا خود را به محدودهی مقاومت بعدی برساند.
همچنان باید بدانیم اگر در یک روند افزایشی باشیم، قیمت بعد از به وجود آمدن یک پین بار، احتملاً بازگشت را تجربه می کند تا به محدودهی حمایت بعدی برسد.
استراتژیهای ترید با پرایس اکشن
از مهمترین استراتژیهای ترید با Price action می توان به 5 مورد زیر اشاره کرد:
- اوتساید بار بیرون از خط مقاومتی یا حمایتی
- جهش یا اسپرینگ در خط حمایتی
- الگوی اینساید بار بعد از شکست سطوح
- کندل های سایه بلند
- محاسبه و اندازه گیری طول سوئینگهای قبلی
چگونه بهره جویی از پرایس اکشن
باید بر این اصل فائق آییم که پرایس اکشن همانند اندیکاتورهای دیگر چون مکدی و شاخص قدرت نسبی یا RSI یک ابزار محسوب نمی شود و لازم است این امر را بدانیم که پرایس اکشن منبعی از دادههایی می باشد که ابزارهای گوناگون برمبنای آن ساخته و پا به عرصه ی وجودی گذاشته اند.
تریدرهای نوسانی و معامله گرهای روند، ترجیحشان کار با Price action می باشد تا تحلیل فاندامنتال و اندیکاتورها که تمرکز بر روی محدودههای حمایت و مقاومت و پیشبینی شکستها و تثبیتهای قیمتی می باشد.
تریدرها برای اینکه تحلیل پرایس اکشن مطلوب و موفقی در زمره ی بازار رونددار نزولی چیست؟ کار خود داشته باشند، باید حداقل با چند مفهوم اولیه پرایس اکشن همانند حمایت، مقاومت و خطوط روند آشنایی لازم را داشته باشند.
کاربرد Price action
از آنجایی که Price action به صورت بی واسطه با پیش بینی روند قیمت ها مرتبط می باشد، از طریق طیف وسیعی از اشخاص و سازمان های فعال در حوزه تجارت مورد بهره وری قرار میگیرد. کسانی همانند: دلالان و آژانس های تجاری، نهاد های فعال در تجزیه و تحلیل سهام و … که از آن استفاده می کنند.
محدودیت های پرایس اکشن
مورد اولی که در پیش بینی قیمت در بازه های زمانی گوناگون توسط پرایس اکشن باید بدانیم آن است که این پیش بینی ها ابتدا بر مبنای حدس و گمان صورت می پذیرد. بگونه ای که هر چه دقت اطلاعات افزایش پیدا کند، نتیجه ی این پیش بینی هم به مراتب دقیق تر خواهد بود.
مورد دوم این می باشد که تجزیه و تحلیل نمودار Price action به تفکر شخص تریدر وابسته است. امکان دارد از اطلاعات یک ارز مشابه، یک فرد روند نزولی را مشاهده کند. درحالی که فردی دیگر، با همان اطلاعات به این موضوع که این استراتژی نمایانگر یک چرخش و یک کاهش روند کوتاه مدت خواهد بود. در ضمن آنکه لازم است بدانیم بازه ی زمانی مورد بهره وری نیز از تاثیرات فراوانی برخوردار است.
بازار رونددار نزولی چیست؟
مهم ترین ویژگی های ارز دیجیتال
مهم ترین ویژگی ارزهای دیجیتال مهم ترین ویژگی ارز دیجیتال غیر متمرکز بودن ان است یعنی هیچ نهاد ، سازمان یا دولت خاصی ان را تحت نظارت و کنترل خود ندارند. تبادلات مالی و انجام تراکنش های مختلف با رمز .
انواع بازارهای روند دار و نوسانی (Trend یا Range)
انواع بازارها در تحلیل تکنیکال : در تحلیل تکنیکال به طور کلی بازارها به دو دسته ی زیر تقسیم می شوند : بازار روند دار : ( trend ) بازاری است که در آن روند نمودار صعودی یا نزولی است .
ریسک به ریوارد
روش استفاده از نسبت ریسک به ریوارد (risk/reward) در معامله معاملهگران در بازارهای مالی از نسبت ریسک/پاداش برای ارزیابی پتانسیل سود یک معامله نسبت به پتانسیل ضرر آن استفاده میکنند. برای دستیابی به ریسک و پاداش یک معامله، .
سایه قیمت یا Shadow
سایه و کاربردهای آن در تحلیل تکنیکال یکی از بخشهای اصلی یک شمع (کندل)، سایه آن است. بسیاری از افراد صرفا نمودارهای خطی قیمت سهام را مشاهده میکنند و به نمودار شمعی و جزئیات آن توجهی ندارند. اگرچه یکی از مزایای مشاهده .
فلسفه روانشناسی الگوی چکّش یا Hammer
فلسفه روانشناسی الگوی چکش تحلیل تکنیکال علم آمار و احتمالات است تقریباً هیچ یک از قواعد تکنیکال از دلیل و اثبات ریاضی برخوردار نیستند و صرفاً برمبنای تجربه و بررسیهای آماری به دست آمده اند با این وجود هر جا .
الگوی چکش یا Hammer
الگوی چکش یا Hammer یکی از الگوهای کندلی کاربردی کندل چکش یا Hammer است. این الگو یک الگوی تک کندلی است و در روند نزولی بیانگر وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران می باشد. در .
بازار گاوی و بازار خرسی
بازار گاوی و خرسی در بورس چیست؟ در بازار بورس بعضی روزها با روند صعودی مواجهیم و بعضی روزهای دیگر با روند نزولی. اگر آمار بازار را بر روی یک نمودار ترسیم کنیم به شکل نمودار سینوسی در میآید، حال ممکن است .
کندلهای نزولی یا Bearish
کندلهای نزولی یا Bearish اصول استفاده از الگوهای برگشتی Bearish Reversals الگوهای بریش Bearish تشکیل شده از یک، دو یا سه کندل در انتهای روند صعودی هستند و علامتی برای تغییر جهت روند از صعودی به نزولی .
لیست شرکت های بورسی ایران
نماد بورسی نام شرکت بورسی آ س پ آ.اس.پ آپ آسان پرداخت پرشین اپرداز آتیه داده پرداز اتکام شرکت بیمه اتکایی امین اتکامح ح. شرکت بیمه اتکایی امین اتکای بیمه اتکایی ایرانیان اتکایح ح . بیمه اتکایی ایرانیان آتیمس صندوق .
ساعات معاملاتی بورس ایران
ساعات معاملات بازارهای مالی در ایران بازارهای مالی مختلفی در ایران فعالیت میکنند که میتوان به بازار بورس و اوراق بهادار تهران، بازار آتی کالا، بازار بورس کالا، بازار اختیار معامله و … اشاره کرد. ساعات معامله در هر کدام .
الگوهای شمعی چیست؟(قسمت دوم)
در مقالهی قبل در مورد ” الگوهای شمعی (Candlestick) چیست؟” صحبت کردیم و در مورد الگوهای تک شمعی پرداختیم. جهت جلوگیری از خستگی مخاطبین عزیز و نیاز به تمرین سعی می کنیم مطالب به صورت مرحلهای ارائه گردد. پس تا مطالب جدید فرصت مرور، تمرین و تسلط فراهم می باشد. در این مقاله تیم تولید محتوای رشد مستمر به توضیح ادامه الگوهای شمعی پرداخته است.
1. الگوهای تک شمعی
در مقالهی قبل به تعدادی از الگوهای تک شمعی اشاره نمودیم. از جمله آن الگوی مارابوزو، الگوی دوجی، الگوی چکش، الگوی چکش وارونه و الگوی مرد دار آویخته یا حلق آویز می باشد. حال به توضیحات ادامهی الگوهای تک شمعی می پردازیم.
1- الگوی (Spinning Top (Koma
یکی از الگوهای شمعی، الگوی (Spinning Top (Koma است. این الگو دارای یک بدنهی کوچک و سایه های بالایی و پایینی بلندی می باشد. این الگو موقعی دیده می شود که قدرت بازار کاهش یافته باشد. این نوع الگو هم در روند نزولی و هم در روند صعودی دیده می شود. اما استفادهی این الگو در بازار روند دار می باشد.
الگوی اسپینینگ تاپ
برای شناخت ادامهی روند با این کندل، باید حداکثر و حداقل قیمت را به عنوان سطح مقاومت و سطح حمایت در نظر بگیریم. زمانی می توانیم ادامهی روند را تشخیص دهیم که کندل های بعدی این سطوح را به پایین یا بالا بشکنند. در صورت شکست حداقل قیمت کندل روند نزولی ادامه خواهد یافت. در صورت شکست حداکثر قیمت، روند صعودی خواهد شد.
نکات کلیدی الگوی Spinning Top
کندلهای اسپینینگ تاپ متقارناند و طول سایههای بالا و پایین آنها تقریبا با همدیگر برابرند.
بدنه این کندلها باید کوچک باشد تا نشان دهد که تفاوت چندانی میان قیمت گشایش و پایانی وجود ندارد.
از آنجایی که خریداران و فروشندگان هر دو روی قیمت تاثیر گذاشته، اما نمیتوانند آن را حفظ کنند. این الگو نشانگر تردید است و در ادامه میتواند نوسانات عرضی بیشتری شکل بگیرد.
کندلهای اسپینینگ تاپ پس از نوسانات شدید نشانگر این هستند که معاملهگران احتمالا باور خود را به آن روند از دست دادهاند. برای مثال، اسپینینگ تاپ که پس از یک حرکت قوی صعودی به وجود میآید. نشان میدهد که خریداران احتمالا کنترل خود را بر روی سهم از دست داده و تغییر روند میتواند نزدیک باشد.
کندلهای اسپینینگ تاپ و تقریبا همهی الگوهای کندلی نیازمند تایید هستند. اگر یک الگوی اسپینینگ تاپ آغازگر روند برگشتی باشد، کندل بعدی باید آن را تایید کند. اگر کندل اسپینینگ تاپ نشانگر تردید باشد، کندل بعدی هم باید در همان طیف با نوسان عرضی الگوی مذکور را تایید کند.
2- الگوی ستارهی دنباله دار
یکی دیگر از الگوهای شمعی، الگوی ستارهی دنباله دار می باشد. این الگو مشابه الگوی چکش معکوس می باشند. تنها تفاوت بین آن ها این است که آیا شما در روند نزولی یا روند صعودی قرار دارید. یک چکش معکوس در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد و بیانگر شروع یک روند صعودی است در صورتی که الگوی ستاره دنباله دار در انتهای یک روند صعودی ظاهر می شود و بیانگر آغاز یک روند معکوس نزولی می باشد. البته اعتبار این الگوها باید توسط کندل های بعدی مورد تایید قرار گیرد.
در الگوی ستارهی دنبالهدار گاهی با بدنهی کوچک و با سایه های بلند بالا روبرو هستیم. گاهی هم با سایه های کوتاه پایین و گاهی هم در قسمت پایین سایه ای ندارند.
الگوی ستارهی دنباله دار
در این الگو سایهی بلند بالای آن نشان می دهد که خریداران سعی کرده اند که قیمت را بالاتر ببرند. با این حال، فروشندگان تلاش کردند تا قیمت را کاهش دهند اما فروشندگان با معاملات خود باعث شدند که قیمت در نزدیکی قیمت بازشده، بسته شود.
الگوی ستاره دنباله دار یک الگوی نزولی معکوس است که به نظر می رسد با الگوی چکش معکوس شبیه است اما زمانی رخ می دهد که قیمت افزایش یافته است. شکل آن نشان می دهد که قیمت در کمترین سطح خود باز شده و متمرکز شده است، اما به پایین کشیده شده است.
این به این معنی است که خریداران سعی کردند تا قیمت را بالا ببرند اما فروشندگان وارد بازار شدند و این اجازه را به آن ها ندادند. این یک نشانه قطعی نزولی است.
3- الگوی Long Days
یکی دیگر از یکی از الگوهای شمعی، الگوی Long Days می باشد. در این الگو شمع های با بدنهی بزرگ و سایه های کوتاه که نشاندهندهی قدرت بازار در آن جهت می باشد دیده می شود. رنگ این شمع ها می تواند سیاه یا سفید باشد یعنی در هر دو بازار صعودی و نزولی رایج می باشند.
4- الگوی Short Days
یکی دیگر از الگوهای تک شمعی، الگوی Short Days می باشد. در این الگو شمع های با بدنهی کوچک و سایه های کوتاه که نشاندهندهی تضعیف شدن قدرت بازار در آن جهت می باشد دیده می شود. رنگ این شمع ها می تواند سیاه یا سفید باشد یعنی در هر دو بازار صعودی و نزولی رایج می باشند.
لازم به ذکر است که در منابع متفاوت ممکن است تعداد این الگوها کمتر یا بیشتر ذکر گردد و یا با نام های متفاوتی نامگذاری گردند به عنوان مثال الگوی مارابوزو را به چهار دسته تقسیم بندی کرده باشند؛ که با مطالعهی آن ها متوجه شباهت آن ها خواهید شد.
در پایان لازم است یادآوری گردد که بدلیل اینکه یک کندل بیانگر، نشاندهنده و بازگو کنندهی اطلاعات خرید و فروش یک تایم فریم خاص می باشد در نتیجه به تنهایی قابل سیگنال شدن نمی باشد چرا که اطلاعات محدودی به ما ارائه می کند. لذا جهت تصمیم گیری در زمینهی معاملات حتما باید از اطلاعات کندل های بعدی و بعلاوه اطلاعاتی که از سایر ابزارهای تکنیکال کسب می بازار رونددار نزولی چیست؟ کنیم استفاده نماییم و بر اساس تحلیل صحیح و جامع وارد معامله شویم.
نکتهی دیگر قابل اشاره این است که ممکن است در بعضی از منابع بعضی از الگوهای دو شمعی را در ردهی الگوهای تک شمعی بررسی کنند و یا الگوهای تک شمعی را در الگوهای دو شمعی طبقه بندی کنند. هدف کلی ما شناسایی شمع ها و دادن دید به ما جهت بررسی روند و ادامهی بازار می باشد.
اقدامک:
در صورتی که تمایل دارید راجع به پایگاه های اطلاع رسانی بازار بورس مطالبی را بیاموزید می توانید از لینک زیر استفاده کنید:
امیدوارم مطالب ارائه شده برایتان مفید بوده باشد و مورد توجه تان قرار گرفته بازار رونددار نزولی چیست؟ باشد.
خوشحال خواهیم شد که نظراتتان را نسبت به مطالب سایت، با ما در میان بگذارید.
معرفی برترین اسیلاتورها برای پیدا کردن نقاط ورود معامله
معرفی برترین اسیلاتورها برای پیدا کردن نقاط ورود معامله؛ وقتی که صحبت از معامله و تجزیه و تحلیل به میان می آید، اسیلاتور ها یکی از مهم ترین ابزاری هستند که در واقع از آن ها برای ارزیابی یک جفت ارز با هر نوع دارایی دیگر (asset) دیگر به کار گرفته می شود.
اسیلاتور همانطور که از نامش پیداست بین دو مقدار ثابت دررابطه با قیمت واقعی آن جفت ارز یا دارایی متغیر است و به معامله گران کمک میکند تا جهت حرکت و مومنتوم (momentum) را بسنجند. بنابراین با کمک اسیلاتور ها میتوان بفهمیم که قیمت یک دارایی در حال افزایش یا کاهش است وهمچنین مومنتوم یا سرعت حرکت درکدام جهت بیشتر است.
تحلیل گران بازار از اسیلاتورهای مختلفی استفاده می کنند؛ اگر از خود میپرسید که بهترین اسیلاتورهای موجود کدامند و کدامیک به شما در دستیابی به نتایج بهتر کمک میکند ادامه مطالب را بخوانید.ما لیستی از 5 اسیلاتور برتر را تهیه کرده ایم که در ادامه به بررسی آن ها میپردازیم.
اسیلاتور چیست؟
اسیلاتورها یا نوسانگرها به مجموعهای از اندیکاتورها اطلاق میشوند که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است. در حقیقت اسیلاتورها چیزی شبیه دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال در سهم هستند و استفاده از اسیلاتور ما را از میزان هیجان خرید و فروش حاضر در معاملات اگاه میکنند.
اسیلاتورها دارای دو محدوده هستند؛ اشباع خرید و اشباع فروش. در عموم اسیلاتورهای مشهور، اشباع خرید در محدودهای بیش از هفتاد قرار دارد و حکایت از اوج هیجانزدگی در خریداران دارد، در حالی که اشباع فروش در محدودهای کمتر از سی قرار گرفته است که نشانهی اوج هیجان و شتابزدگی در فروشندگان است.
توجه داشته باشید که وقتی بازاری که با آن کار میکنید روندی قوی ندارد یا خنثی است، مناطق هیجان خرید و فروش به درستی نقاط ورود و خروج را به شما نشان میدهند. ولی در یک بازار قوی و رونددار، قرار گرفتن اسیلاتورها در مناطق اشباع خود، حکایت از قوی بودن و ادامهدار بودن روند فعلی دارد. بنابراین همیشه دقت داشته باشید که بازاری که در حال تحلیل آن هستید، یک بازار رونددار است یا یک بازار خنثی.
اسیلاتورها به دو دستهی روبانی و مرکزی تقسیمبندی میشوند. عمده سیگنالهای اسیلاتورهای مرکزی بر مبنای خط مرکزی و سیگنالهای اسیلاتورهای روبانی بر مبنای محدودههای بیش خرید و بیش فروش ایجاد میشوند. معمولاً استفاده از اسیلاتور میتواند سه نمونه سیگنال یا تحلیل عمده به معاملهگر بدهد:
- سیگنال خرید یا فروش بر اساس خط مرکزی
- سیگنال خرید و فروش بر اساس محدودهی بیش خرید و بیش فروش
- سیگنال خرید و فروش بر اساس واگرایی
لیست 5 اسیلاتور برتر برای پیدا کردن نقاط ورود :
1-استوکاستیک (Stochastic)
اندیکاتور استوکاستیک، رابطه بین قیمتهای پایانی (Close) یک دارایی و محدوده قیمت آن در یک دوره خاص را می سنجد. زیرا قیمت پایانی یک دارایی می تواند در یک روند افزایشی در حد بالا، و در یک روند کاهشی در حد پایین محدوده روزانه قرار گیرد.
با توجه به اصل بیان شده، اندیکاتور استوکاستیک، روند، قدرت حرکت قیمت و پایداری قیمت دارایی را میسنجد.
هر معامله گر باتجربه ای می تواند تنها با نگاه کردن به نمودار، حرکت جهت دار بازار را شناسایی کند. با این وجود استوکاستیک تفسیر نوسانات حرکتی قیمت را آسانتر میکند. استوکاستیک همواره بین دو عدد ۰ و ۱۰۰ در نوسان می باشد.
برخی از معامله گران بر این باورند که چنانچه اندیکاتور بالاتر از سطح ۸۰ باشد، احتمالا روند افزایشی قدرت خود را از دست خواهد داد. با این حال فرمول استوکاستیک تایید می کند که در حقیقت مقدار بالای اندیکاتور نشانه ادامه روند می باشد.
بنابراین، بهترین روش برای پیدا کردن نقطه ورود با به کارگیری این اندیکاتور این است که نقاط ورود برای خرید را بعد از یک اصلاح کاهشی موقت در یک روند افزایشی، و نقاط ورود برای فروش را بعد از یک اصلاح افزایشی در یک روند کاهشی، جستجو نمایید. ممکن است در ابتدا سخت به نظر آید؛ مخصوصا اگر یک تحلیلگر تازه وارد بوده و تجربه اندکی در زمینه واگراییها داشته باشید. ولی بیایید به یک مثال نگاهی بیاندازیم تا ببینید که تقریبا مفهومی ساده میباشد.
در تصویر بالا، می بینیم که یورو/دلار (EUR/USD)، در یک روند افزایشی پایدار قرار دارد و خط روند را حفظ نموده است. ولی از هفته دوم تا پایان ماه ماه ژوئن سال ۲۰۲۰، قدرت صعود خود را از دست می دهد و قیمت اندک اندک به سمت پایین و خط روند رانده می شود. در همان هنگام استوکاستیک حرکتی رو به پایین دارد و تا پایان ماه تا سطح ۲۲ کاهش می یابد. در اینجا، یک واگرایی صعودی کامل و یک موقعیت خرید در یک پولبک به وجود آمده است.
2-Relative Strength Index (RSI)
درست مانند Stochastics ، شاخص قدرت نسبی (RSI) بین مقادیر 0 و 100 در نوسان است. با این حال ، میزان overbought و oversold معمولاً در طول یک روند صعودی 70 و در یک روند نزولی 30 تعیین می شود. علاوه بر این ، روش تفسیر RSI تقریباً مشابه شاخص Stochastics است.
در حالی که هر دو اندیکاتور Stochastics و RSI به عنوان نوسان کننده حرکت در نظر گرفته می شوند ، RSI در طول یک بازار روند دار بهتر عمل می کند زیرا سطح بالای 50 نشان دهنده روند صعودی کلی است و برعکس.
استراتژی RSI این است که ابتدا به دنبال سطوح حمایت و مقاومت بالقوه و سپس یافتن فرصت های ورود به بازار باشید. برای انجام این کار ، به جای تمرکز بر سطح 50 ، می توانیم دو خط اضافی 40 و 60 را در RSI ترسیم کنیم.
در تصویر بالا، می بینیم که پوند/دلار (GBP/USD)، هنگامی که RSI 40 و ۶۰ می باشد، سطح حمایتی و مقاومتی دارد. چنانچه سطوح احتمالی حمایت و مقاومت را نمی دانید، به قیمت نگاه کنید و زمانی که RSI به این سطوح نزدیک شد، می تواند به شما در تایید تغییر در جهت کنونی قیمت کمک کند. در کنار این اطلاعات، میتوانید به الگوهای کندلی یا شکستهای خط روند نیز بنگرید و نقطه ورود را بیابید.
3-اسیلاتورشاخص کانال کالا (CCI)
اندیکاتور CCI و اندیکاتور RSI، از نظر فرمول پایه و کاربرد، با یکدیگر متفاوت می باشند. در حالیکه RSI، بین ۰ و ۱۰۰، نوسان می کند، CCI، هیچ سطح حداکثر و حداقلی ندارد. ولی در شرایط بازار عادی، بین سطوح ۱۰۰- و ۱۰۰+ نوسان میکند و هنگامیکه در این محدوده باشد، نشانه عدم وجود روند قوی در بازار است و نشان از پایداری احتمالی قیمت دارد.
در مقابل، CCI بالای ۱۰۰+، از یک روند افزایشی قوی، و CCI پایینتر از ۱۰۰-، از یک روند کاهشی قوی خبر میدهند.
ساده ترین راه برای یافتن فرصتهای ورود به بازار با CCI ، ترکیب آن با تحلیل تکنیکال مبتنی بر price action، مانند شکست خطوط روند است.
در تصویر بالا چارت EURAUD در تایم فریم روزانه را میبینید ، وقتیکه سطوح CCI از -100 و +100 عبور کرد، در هر دو مورد CCI مجددا به محدوده نرمال بین -100 و +100 برگشت.با این حال هنگامی که روندها از سر گرفته شد و خطوط روند مربوطه را شکست ، سودهای خوبی را به همراه داشت.
برای اصلاح بیشتر این استراتژی ، می توانید آن را با تجزیه و تحلیل چارچوب زمانی متعدد (multiple timeframe) ترکیب کنید که به شما کمک می کند فرصت های ورود را خیلی زودتر شناسایی کنید.
4-مکدی (MACD)
سه اسیلاتور اول مورد بحث ما همه از نمودارهای خطی برای نشان دادن سطوح استفاده می کنند. اما شاخص (MACD) کاملاً متفاوت است زیرا از دو میانگین متحرک با هیستوگرام برای سنجش قدرت حرکت ترکیب می کند.
دو خط MACD نشان دهنده یک EMA 12 دوره ای و یک میانگین متحرک نمایی 26 دوره ای (EMA) است. هنگامی که دوره کوتاه تر EMA از دوره EMA طولانی تر عبور می کند ، نشان دهنده تغییر در روند است ، درست مانند یک کراس اوور معمولی MA. اما بازار رونددار نزولی چیست؟ ، آنچه MACD را واقعا برجسته می کند ، هیستوگرام است که فاصله بین این دو EMA را اندازه گیری می کند. وقتی هیستوگرام بالای خط 0 باشد و در حال افزایش باشد ، نشان دهنده روند صعودی است که شتاب می گیرد. از سوی دیگر ، هنگامی که هیستوگرام زیر خط 0 باشد ، نشان می دهد که روند نزولی در حال قدرت گرفتن است.
با کمک سطوح MACD و مقایسه آن ها با نمودار قیمتی میتوان واگرایی و همگرایی ها را تشخیص داد.
بهترین راه برای استفاده از MACD برای یافتن فرصت ورود به بازار این است که بدنبال سیگنال های خلاف جهت باشید. این بدان معناست که وقتی خط سیگنال MACD به زیر سطح 0 رسیده و سیگنال خرید ایجاد می کند ، به دنبال سگنال buy باشید. در مقابل ، هنگامی که خط سیگنال MACD بسیار بالاتر از سطح 0 معامله می شود ، باید به دنبال سیگنال sell باشید. و اگر واگرایی پیدا کردید ،شانس موفقیت سیگنال شما بیشتر است ، همانطور که در عکس بالا میبینید.
نکته مهم : اسیلاتورها در جهت یابی و اندازه گیری حرکت جفت ارزها و دارایی ها عالی هستند. اما استفاده از یک اسیلاتور برای یافتن ورودی های بازار حتی برای باتجربه ترین معامله گران تکنیکال نیز سخت خواهد بود. در عوض ، توصیه می کنیم یکی از 4 اسیلاتور برتر که در بالا در مورد آن صحبت کردیم را با پرایس اکشن ، اعم از شکست یا الگوهای شمعی ، برای تأیید قبل از ثبت سفارش ترکیب کنید.
چه زمانی باید از اسیلاتورها استفاده کنیم؟
زمانی که یک اسیلاتور از خط مرکزی رسم شده بالاتر یا پایینتر بیاید به معاملهگر در تشخیص نقاط سقف و کف کمک میکند. در معاملاتی که در فضاهای خنثی انجام میشود، استفاده از اسیلاتور خارقالعاده عمل میکند، اما زمانی که قیمت از فضای خنثی خارج میشود و وارد یک روند جدید میشود، اسیلاتورها سیگنالهای نابهنگام و خطرناکی تولید میکنند.
باید دقت کرد وقتی یک روند صعودی جدید و قدرتمند شکل میگیرد، اسیلاتور میتواند برای هفتهها در حالت اشباع خرید باقی بماند و سیگنالهای فروش بیموقع و نابهنگام صادر کند. همچنین زمانی که یک روند نزولی جدید شکل میگیرد، اسیلاتور میتواند برای هفتهها در حالت اشباع فروش باقی بماند و سیگنالهای خرید بیموقع و نابهنگام صادر کند. یکی از معیارهای تحلیلگر حرفهای بودن این است که چه زمانی از اسیلاتورها استفاده کنیم و چه زمانی از اندیکاتورها.
اسیلاتورها مانند دیگر اندیکاتورها در زمانی که با نمودار قیمت واگرا میشوند بهترین سیگنالهای معاملاتیشان را صادر میکنند. زمانی که قیمت با کاهش مواجه میشود و یک کف جدید شکل میگیرد، اما اسیلاتور از تشکیل یک کف جدید امتناع میورزد یک واگرایی صعودی شکل میگیرد. واگرایی صعودی اغلب به پایان یک روند نزولی اشاره دارد و واگرایی نزولی اغلب در روند صعودی اتفاق میافتد و نشان میدهد که بازار به یک قله رسیده است. این واگرایی زمانی حاصل میشود که قیمت در روند صعودی خود به یک سقف جدید دست یابد. اما اسیلاتور همگام با قیمت یک سقف جدید شکل نمیدهد.
دیدگاه شما