سود و زیان انباشته چیست
سود و زیان انباشته چیست؟ برای یافتن پاسخ این سوال و دیگر سؤالات راجع به سود و زیان انباشته با ما همراه باشید. موضوع این مقاله سود و زیان انباشته، چگونگی محاسبه و جزئیات آن است. با ما همراه باشید.
سود و زیان انباشته چیست:
همان طور که میدانید هر شرکت تجاری در پایان سال به سهامداران مقداری پول نقد را به عنوان سود می پردازد. همه شرکتها علاوه بر این که بخشی از سود حود را به صورت نقدی میان سهامداران، تقسیم میکنند؛ بخشی از آن را به عنوان سود انباشته در شرکت نگه میدارند.
بنابراین سود انباشته (Retained Earnings) آن قسمت از سود شرکت است که مثل سود سهام، میان سهام داران تقسیم نشده و برای سرمایه گذاری مجدد درون شرکت ذخیره میشود.
زیان انباشته چیست:
زمانی که زیان های وارده به خاطر رویدادهای مالی شرکت، منجر به مانده بدهکار شود، به آن زیان انباشته میگویند. زیان انباشته نقش کاهنده در حساب حقوق صاحبان سهام دارد.
اگر زیان انباشته شرکت به مقدار نصف سرمایه شرکت برسد، در این صورت مدیر شرکت باید مجمع عمومی فوق العاده تشکیل دهد و از سهامداران دعوت کند تا در مورد انحلال یا بقای شرکت تصمیمگیری کنند.
اگر سهامداران با انحلال شرکت موافق نباشند، مدیران موظف هستند سرمایه شرکت را باید به میزان سرمایهای که در دسترس دارند، کاهش دهند.
نسبت سود و زیان انباشته به سرمایه:
سود یا زیان انباشته، آن بخش از عایدی شرکت است که میان سهامداران تقسیم نشده و همراه با مبالغ سودهای انباشته در سالهای قبل جمع میشود. سود انباشته به عنوان سرمایه در گردش شرکت محسوب میشود که قابل استفاده برای خرید دارایی و بازپرداخت بدهی ها است.
لازم است بدانید حساب خلاصه سود و زیان پایان دوره مالی، نباید در حساب سرمایه بسته شود. خلاصه سود و زیان را باید در حساب سود و زیان انباشته، وارد کرد تا امکان گزارش گیری وجود داشته باشد و از سوی دیگر مقدار سود و زیان در هر دوره نیز فراهم باشد.
سود و زیان انباشته بدهکار:
لازم است بدانید، حساب سود و زیان انباشته یک حساب دائمی و با ماهیت بستانکار است البته در صورتی که شرکت سوددهی داشته باشد. در غیر این صورت و زمانی که شرکت به جای سوددهی زیانده باشد، سود و زیان انباشته بدهکار میشود.
با این تفاسیر زمانی که خلاصه سود و زیان شرکت بدهکار باشد، مؤسسه یا شرکت روی خط زیان است. اگر خلاصه حساب سود و زیان بستانکار باشد، نشان دهنده سوددهی شرکت است.
ثبت سود وزیان انباشته در ترازنامه:
سود و زیان انباشته را در ترازنامه باید در حقوق صاحبان سهام ثبت کنید.
چون حساب سود و زیان انباشته در پایان سال بسته نمیشود و به سال بعد منتقل میشود. برای محاسبه سود یا زیان انباشته، باید سود یا زیان انباشتهی ابتدای دوره را به خالص سود و زیان بیفزایید تا بتوانید میزان سود را از آن کم کنید.
سه فایده سود یا زیان انباشته:
حساب سود و زیان انباشته میان درآمد و ترازنامه، پیوند برقرار میکند. در صورت مثبت بودن این حساب شرکت دارای سود انباشته است. خوب است بدانید از سود انباشته در چند مسیر استفاده میشود:
- پرداخت بدهی های شرکت از محل سود انباشته
- از سود انباشته میتوان برای خرید تجهیزات و ماشین آلات شرکت در جهت بهبود و توسعه استفاده کرد.
- برخی مدیران شرکت ترجیح می دهند سود انباشته را برای تحقیق و پژوهش در جهت توسعه و بهبود شرکت صرف کنند.
در صورتی میتوان سود انباشته را صرف موارد بالا کرد که این حساب تبدیل به سرمایه شود. برای این کار باید ابتدا از محل سود انباشته، افزایش سرمایه داشته باشید. سپس می توانید کارهای بالا را انجام دهید. اگر درآمد شرکت در حدی نباشد که بتوان موارد ذکر شده را با آن انجام داد، باید این رقم را به عنوان سود یا بازخرید، میان سهامداران توزیع کنید.
سود انباشته ابتدای دوره:
پس از پایان هر دوره حسابداری، باید سود انباشته را در قالب درآمد جمع شده سال قبل و سال جاری در دفاتر ثبت کرد.
برای این کار باید سودی که میان سهامداران توزیع شده را از این حساب کسر کنید و در ترازنامه ثبت کنید. آنچه در پایان سال مالی بعد به عنوان تراز پایانی سود انباشته از دوره قبل به جا میماند، تراز آغازین سود انباشته نامیده میشود.
لزومی ندارد که تراز سود انباشته همیشه مثبت باشد، چون ممکن است خالص زیان در دوره جاری بیشتر از تراز آغازین سود انباشته شود. نکته دیگر درباره تراز سود انباشته این است که لازم است بدانید، اگر حجم بالایی از سود سهام میان سهامداران توزیع شود، میتواند این تراز را منفی کند.
ماهیت سود و زیان انباشته در دفاتر حسابداری:
حسابداران عزیز میدانند که حساب سود و زیان انباشته به طور کلی ماهیت بستانکار دارد. اگر سود ثبت شده مربوط به سال جاری باشد به نام سود و زیان انباشته جاری ثبت میشود. اگر حساب سود و زیان مربوط به سال گذشته باشد سود و زیان انباشته نامیده میشود.
فرقی ندارد، چه حساب سود و زیان انباشته داشته باشد چه سود و زیان سنواتی باشد، باید آن را در بخش حقوق صاحبان سهام ثبت کرد. لازم است بدانید مانده این حساب به هیچ حساب دیگری منتقل نمیشود و در هرسال مانده حساب به نام سود و زیان انباشته ثبت میشود.
سود و زیان انباشته در بورس:
درتمام شرکتهای بورسی، مجمع عادی سالانه برای بررسی گزارشات هیئت مدیره برگزار میشود. در پایان این جلسات میزان سود سالانه مشخص شده به اطلاع سهامداران رسانده میشود. سود خالص یعنی سودی که هزینه ها و مالیات ها را از آن کسر کردهاند نیز در همین جلسه اعلام میشود.
EPS در واقع میزان سود خالص اعلام شده در انتهای مجمع است که باید در میان سهامداران تقسیم شود.
اگر EPS مثبت باشد، بخشی از آن میان سهامداران توزیع شده و بخشی به عنوان سود انباشته نگهداری و ثبت میشود.
اگر EPS منفی باشد شرکت در حالت زیان است که باید مقدار آن از زیان سالهای قبل کسر شود.اگر سرمایهای وجود نداشته باشد مقدار زیان به عنوان زیان انباشته ثبت میشود.
چطور از سود و زیان انباشته شرکتهای بورسی مطلع شویم:
برای اطلاع از وضعیت سود و زیان شرکتهای بورسی، باید به سامانه کدال codal.ir سری بزنید و مراحل زیر را انجام دهید.
در بخش جستجوی اطلاعیه، باید نام شرکت را وارد کنید.
در بخشی به نام محاسبۀ سود و زیان گروه اطلاعیه باید گزینه اطلاعات و صورت مالی سالانه را انتخاب کنید.
در این مرحله لازم است که گزینه فقط زیر مجموعه ها را خاموش کنید تا دکمه جست و جو فعال شود.
حالا میتوانید اطلاعیه های شرکت را ببینید. بهتر است در میان اطلاعیهها به دنبال اطلاعیه دوره 9 ماهه باشید تا از جدیدترین و آخرین وضعیت شرکت مطلع شوید.
با کلیک روی این اطلاعیه میتوانید اطلاعات و صورتهای مالی میان دورهای را انتخاب کرده و با دیدن ترازنامه و انتخاب صورت وضعیت مالی سود و زیان انباشته شرکت را ببینید.
هدف از دادن گزارش سود و زیان انباشته چیست:
صورت گزارشات سود و زیان انباشته، مکانی برای صورت سود زیان و ترازنامه است. با دیدن این گزارش میتوانید ارتباط منطقی میان صورت سود و زیان و ترازنامه ببینید. چون سود انباشته سودی است که در شرکت نگهداری میشود. این سود به سهامداران پرداخت نمیشود و در ترازنامه ثبت میشود.
صورت سود و زیان انباشته اطلاعات جامعی برای اقتصاد دانان دارد و از نظر آنها اهمیت بالایی دارد.
سود و زیان انباشته در ترازنامه چیست:
سود انباشته بخشی از سود خالص شرکت است که پس از پایان سال مالی به عنوان سود نقدی به سهامداران پرداخت میشود. بخش دیگری از سود انباشته نیز در شرکت نگه داشته میشود.
سود انباشته را باید از کم کردن سود انباشته تراز سود آغازین به اضافه خالص سود و زیان کرد تا بتوانید سود سهام را از آن کم کنید. سود انباشته را باید در سمت چپ ترازنامه و زیر ستون حقوق صاحبان سهان ثبت کنید.
سود و زیان انباشته در صورت های مالی:
آنچه در صورتهای مالی ثبت میشود، حقوق صاحبان سهام است. از آنجا که سود و زیان انباشته در این حساب ثبت میشود، تغییرات گردش حساب سود و زیان انباشته در این حساب منعکس میشود.
تغییرات دیگر در این حساب مانند گردش حساب اندوخته قانونی، حساب اندوخته اختیاری و سود انباشته و حساب های مربوط به اقلام دیگری است که مطابق استانداردهای حسابداری در همین حساب حقوق صاحبان سهام ثبت میشود.
سود و زیان انباشته در اظهارنامه:
اگر بخواهید زیان انباشته را در اظهارنامه را ثبت کنید، باید بدانید تا زمانی که برگ تشخیص دارایی، زیان نداشته باشید این ادعا قابل قبول نیست.
فقط در صورت تأیید ممیز مالیاتی است که زیان انباشته را می توان از سود سال جاری با سالهای بعد کسر کنید. صدور برگ تشخیص مالیاتی از سوی ممیزین باید ظرف یک سال پس از ارائه اظهارنامه مالیاتی صادر شود.
مالیات سود و زیان انباشته:
برای محاسبه مالیات سود و زیان انباشته اشخاص حقیقی و حقوقی، سازمان امورمالیاتی با بررسی دفاتر و صورت های مالی، میزان مالیات تعلق گرفته به آن را مشخص میکند.
در اظهارنامه عملکرد، جدولی به نام استهلاک زیان سنواتی هست که باید زیان انباشته را در آن قسمت ثبت نمایید. این حساب در جدول محاسبه مالیات در اظهارنامه درج شده و بر محاسبه مالیات سال جاری تأثیر مستقیم دارد.
محاسبه میزان مالیات سال جاری نیز با زیان سنواتی ارتباط مستقیم دارد. زیان انباشته نیز به تشخیص ممیز مالیاتی از سود سالانه کسر شده و در برگ تشخیص دارایی ثبت میشود.
دلایل کاهش نرخ سود انباشته:
دلایل زیادی وجود دارد که منجر به کاهش سود انباشته میشود. از جمله این دلایل میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
- توزیع سود سهام
- زیان خالص
- ایجاد اندوخته
- اثراتی که تغییرات خاص در روشها و اصول حسابداری ایجاد میکند
- مبالغ به جا مانده از مبادلات سهام خزانه زمانی که مقدار سهام کمتر از مقدار لازم باشد.
موسسه مالیات ها شما را به خواندن مقاله هوش مصنوعی و کاربرد آن در حسابداری دعوت می نماید.
انجمن حسابداری ایران
در نظام بانک داری اسلامی چگونگی پرداخت سود به سپرده گذاران به عنوان یکی از موضوعات حائز اهمیت به شمار می رود، در این تحقیق به این سؤال که " آیا سود قطعی پرداختی بانکها مطابق با روش ابلاغی بانک مرکزی (منطبق بر قانون عملیات بانکداری بدون ربا) متضمن رعایت حقوق سپردا گذاران انتاعی آن می باشد" به بررسی نحوه محاسبه سود قطعی سپرده های مدت دار پرداخته شده است. از آنجائی که شناسایی سود حسابداری، بر اساس الزامات تعیین شده در استانداردهای حسابداری کشور صورت می گیرد، پرداخت سود به سپرده گذاران نیز در پایان دوره مالی مطابق با سود نمایش داده شده در صورتحساب سود و زیان، محاسبه و قطعی می گردد. در بررسی به عمل آمده سعی شده است، سود تحقق یافته که مبنای پرداخت سود قطعی می باشد در مقایسه با ارزشهای ایجاد شده واقعی ناشی از به کار گیری سپرده های سرمایه گذاری مدت دار مورد بررسی قرار گیرد. این بررسی با روش زمینه یابی توصیفی و به روش کتابخانه ای و از طریق مطالعه اسناد و مدارک یک بانک نمونه در سال مالی 1384 صورت گرفته است. در مطالعه انجام شده تلاش شده تا بر اساسنتایج بدست آمده مبنای قضاوت حرفه ای برای پاسخ به سؤال اصلی تحقیق فراهم گردد. در نهایت پس از تجزیه و تحلیل نتیجه محاسبات صورت گرفته، ضمن پاسخ به سؤال اصلی تحقیق، مدلی برای بهبود این نظام ارائه گردیده است.
حاشیه سود و کاربردهای آن در تحلیل مالی (Profit Margin)
حاشیه سود یکی از نسبتهای مهم مالی به شمار میرود که هدف از آن محاسبه میزان سودآوری یک بنگاه تجاری به ازای فروش است. هدف از محاسبه حاشیه سود در واقع محاسبه این است که یک بنگاه تجاری یا واحد اقتصادی به ازای هر ریال یا دلار فروش چقدر سودآوری کرده است. این نسبت بسیار مشهور است و تحلیلگران از آن برای مقایسه میزان سودآوری و فعالیت سودآورانه یک شرکت و مقایسه و تطبیق فعالیت سودآوری شرکتها با یکدیگر استفاده میکنند.
محاسبه این نسبت مالی اگرچه ساده است اما بسیار بااهمیت است چراکه به گفته بسیاری از تحلیلگران بیش از بقیه نسبتها میزان سودآوری شرکت را اندازهگیری میکند و کارایی آن نیز در مقایسه با سایر نسبتها بیشتر است. از همین رو این نسبت تبدیل به یکی از نسبتهای مشهور در تحلیل بنیادی شده که خود شرکتها نیز این نسبت را به صورت سه ماهه و سالانه گزارش میکنند. حاشیه سود با توجه به اینکه سودهای مختلفی در یک بنگاه تجاری گزارش میشوند انواع مختلفی دارد که به شرح زیر هستند:
حاشیه سود ناخالص اولین مورد از انواع مختلف حاشیه سود است که تحلیلگران برای بررسی فعالیتهای کلی شرکت از آن استفاده میکنند. محاسبه این نسبت بسیار ساده است و تمامی دادههای مربوط به این نسبت را محاسبۀ سود و زیان میتوان از صورت سود و زیان استخراج کرد. فرمول محاسبه این نسبت به شرح زیر است:
حاشیه سود ناخالص = (سود ناخالص / فروش خالص) * ۱۰۰
میتوان فرمول را به شرح زیر به صورت جزئیتر نیز نوشت:
حاشیه سود ناخالص = ((فروش خالص – بهای تمامی شده کالا) / فروش خالص) * محاسبۀ سود و زیان ۱۰۰
سود ناخالص در حالت کلی در واقع زمانی به دست میآید که بهای تمام شده کالاها را از فروش خالص کسر کنیم که به این صورت اولین سود گزارش شده در صورت سود و زیان یعنی سود ناخالص به دست میآید.
حاشیه سود عملیاتی شرکت یکی دیگر از انواع حاشیه سود است که بیشتر مربوط به فعالیتهای عملیاتی شرکت است. در واقع این سود بر فعالیت خود شرکت متمرکز است و اساسا کاری به فعالیتهایی که خارج از عملیات اصلی شرکت صورت گرفته ندارد. سود عملیاتی از کسر هزینههای عمومی و اداری یا کلا هزینههای عملیاتی از سود ناخالص شرکت به دست میآید. این نسبت در راستای فهم این مسئله است که به ازای هر دلار فروش، شرکت در نتیجه عملیات خود چقدر سود کرده است. سود عملیاتی نیز در صورت سود و زیان یک مرحله جلوتر است و فرمول محاسبه حاشیه سود عملیاتی به شرح زیر است:
حاشیه سود عملیاتی = (سود عملیاتی / فروش خالص) * ۱۰۰
حاشیه سود عملیاتی از آنجا که سودآوری ناشی از فعالیتهای خود شرکت را اندازهگیری میکند نسبت مالی محبوب تحلیلگران است چرا که آنها بر این عقیده هستند این نسبت بیشتر از بقیه نسبتها میزان سودآوری شرکت را اندازهگیری میکند.
حاشیه سود قبل از مالیات به محاسبه این موضوع میپردازد محاسبۀ سود و زیان که به ازای هر دلار فروش شرکت چقدر توانسته سود قبل از مالیات کسب کند. از آنجا که هزینه مالیاتی معمولا هزینه ثابتی است که شرکتها به دولتها میپردازند لذا سود قبل از مالیات نیز گاهی مورد توجه تحلیلگران قرار میگیرد. فرمول این نسبت به شرح زیر است:
حاشیه سود قبل از مالیات = (سود قبل از مالیات / فروش خالص) * ۱۰۰
به عنوان مثال اگر حاشیه سود قبل از مالیات شرکتی ۴۰ درصد باشد بدین معنی است که شرکت به ازای هر ۱۰۰ دلار فروش ۶۰ دلار هزینه کرده و ۴۰ دلار نیز توانسته سود کسب کند، البته سودی که هنوز مالیات آن پرداخت نشده است.
حاشیه سود خالص مهمترین نسبت در میان سایر حاشیههای سود محسوب میشود و در این نسبت مالی سود خالص نهایی شرکت مورد توجه قرار میگیرد. به لحاظ ریاضی فرمول حاشیه سود خالص به شرح زیر است:
حاشیه سود خالص = (سود خالص / فروش خالص) * ۱۰۰
حاشیه سود خالص به دنبال محاسبه این موضوع است که اساسا شرکت به ازای هر دلار فروش یا درآمد چقدر سود میکند. اگر حاشیه سود خالص شرکتی ۲۰ درصد باشد بدین معنی است که شرکت به ازای هر ۱۰۰ دلار فروش ۲۰ دلار سود خالص کسب میکند و ۸۰ دلار نیز بابت تمامی هزینهها پرداخت میکند. حاشیه سود خالص ۲۰ درصدی به معنی این است که ۲۰ درصد از فروش کل شرکت را سود خالص تشکیل میدهد. لازم به ذکر است که سود تقسیم شده شرکت در فرمول حاشیه سود جایگاهی ندارد و محاسبه نمیشود.
این نسبت میگوید که در حالت کلی اگر شرکتی قصد داشته باشد میزان حاشیه سود خالص خود را افزایش دهد؛ یعنی از ۲۰ درصد به ۲۵ درصد یا ۳۰ درصد برساند میبایست یا هزینهها را کاهش دهد و یا میزان فروش خود شرکت را افزایش دهد.
گاها در خبرها میخوانیم «حاشیه سود صنعت خودروسازی آمریکا کاهش یافت» و یا «حاشیه سود شرکتهای اروپایی محاسبۀ سود و زیان کاهش یافته است»؛ این نشان میدهد که این نسبت مالی از اهمیت بسیار زیادی برای ارزیابی وضعیت سودآوری شرکتها و صنایع برخوردار است. به همین دلیل است که شرکتها به صورت سه ماهه و سالانه گزارش حاشیه سود خود را به سهامدارانشان ارائه کنند تا سهامداران این شرکت از وضعیت سودآوری این شرکتها مطلع شوند.
اگر حاشیه سود شرکتی نزدیک به صفر یا منفی باشد بدین معنی است که شرکت در تلاش برای حفظ خود از طریق کاهش هزینههاست و اگر نتواند در این وضعیت در آینده نزدیک تغییراتی ایجاد کند عملا فعالیت این شرکت تنها باعث زیان خواهد شد. اما بنگاههایی که حاشیه سود مثبت دارند نیز تلاش میکنند تا این نسبت را افزایش دهند یعنی درصد سودآوری شرکت از میزان فروش را از طریق مدیریت بیشتر هزینهها، جایگزین کردن تکنولوژیهای جدید و … افزایش دهند.
تحلیل نسبت مالی حاشیه سود
حاشیه سود شرکتهای صنایع مختلف با یکدیگر متفاوت است بنابراین ممکن است مقایسه حاشیه سود بین شرکتهایی از دو صنعت مختلف چالشبرانگیز باشد. به عنوان مثال میزان فروش و هزینههای دو شرکت مایکروسافت (صنعت تکنولوژی) و والمارت (خردهفروشی) بسیار متفاوت است چون ترکیب سرمایه آنها متفاوت است. شرکتهای خردهفروشی از قبیل والمارت اگرچه ممکن است حاشیه سود پایینی نسبت به شرکتهای تکنولوژی محور از قبیل مایکروسافت داشته باشند اما میزان گردش مالی آنها و گردش سود آنها بسیار بیشتر است.
حاشیه سود میزان گردش سود شرکتها را اندازهگیری نمیکند بنابراین به همین دلیل استفاده از این نسبت به تنهایی برای مقایسه دو شرکت از دو صنعت مختلف میتواند چالشبرانگیز باشد. مقایسه حاشیه سود شرکت مایکروسافت و گوگل منطق بیشتری دارد چرا که هر دو شرکت از یک صنعت هستند و ترکیب سرمایه آنها بسیار مشابه است. به عنوان مثال شرکتهای فروشنده محصولات لوکس دارای حاشیه سود بالایی هستند چرا که نسبت سود به فروش آنها بالاست اما گردش سود آنها بسیار پایین و میزان فروش آنها نیز کم است و به همین دلیل مقایسه یک شرکت فروشنده محصولات لوکس مانند لامبورگینی با یک شرکت فروشنده مواد مصرفی مانند «تارگت» از اساس اشتباه است.
شرکتهای تکنولوژی ممکن است در ابتدای فعالیت توسعهای خود هزینه زیادی متحمل شوند اما سپس میزان هزینه شرکت به شدت پایین میآید. به عنوان مثال شرکت مایکروسافت با توسعه ویندوز در مراحل ابتدایی ممکن است در ابتدای فعالیت خود به دلیل هزینههای تحقیق و توسعه حاشیه سود بالایی نداشته باشد، اما بعدها با فروش میلیونها نسخه از همان ویندوز بدون انجام هزینه حاشیه سود بالایی را به دلیل کاهش هزینهها و فروش زیاد رقم بزند.
مشاغلی از قبیل محصولات لوکس، تکنولوژی و همچنین مواد دارویی دارای حاشیه سود بالایی هستند. مثلا تولید دارو ممکن است در مرحل تحقیق و توسعه هزینه زیادی داشته باشد اما بعدها با ساخت مواد دارویی فروش این مواد در سراسر جهان با حاشیه سود بالایی همراه خواهد بود.
صنعت حمل و نقل، خردهفروشی و تعمیر و نگهداری وسایل نقلیه، کشاورزی، خودرو و .. دارای حاشیه سود پایینی هستند اما میزان فروش این محصولات بسیار بیشتر از محصولات بالایی هستند. محصولات کشاورزی ممکن است در معرض آسیبهای زیادی از قبیل آب و هوا، موجودی انبارهای زیادف عملیات اورهال و ذخیره و … قرار بگیرند و حاشیه سود آنها تحت تاثیر قرار بگیرد. بخش خودرو نیز به دلیل رقابت بسیار شدید، بی ثباتی تقاضای مصرف کننده و هزینه های عملیاتی بالا و پشتیبانی نیز حاشیه سود پایینی دارد.
0 تا 100 محاسبه محاسبه سود مرکب در بورس (2021)
سود مرکب در بورس یکی از مباحث مهم در سرمایهگذاریها است. خصوصا در بورس که محدودیت نوسان ۵ درصد و سه درصد منجر میشود نتوان چندان سود کرد. ولی با وجود این محدودیت نوسان، سود مرکب باعث میگردد با همین نوسان ۵ درصد و حتی کمتر به سود زیادی رسید. این در جواب کسانی که بدنبال این هستند که بدانند بازده بورس چقدر است؟ می تواند کمک شایانی بکند.
محاسبه سود مرکب در بورس چگونه انجام می شود ؟
فرض بکنید سهمی دارید که در هر روز معاملاتی با پایانی 5+ درصد بسته میگردد. به فرض به اندازه 10 میلیون تومان از این سهم خریداری کردید، در چند روز معاملاتی ارزش سهمی که خریدهاید دو برابر میگردد؟
بیایید حساب نماییم. اگر سهمتان هر روز 5+ درصد بخورد؛ در این حالت سهمی که خریدهاید در نخستین روز معاملاتی 500 هزار تومان سود میدهد؛ زیرا
500.000 = 0.05 * 10.000.000 = 5% * 10.000.000
بنابراین داراییتان در پایان نخستین روز معاملاتی برابر 10 میلیون و 500 هزار تومان میشود.
10.500.000 = 500.000 + 10.000.000
حالا فرضاً که ارزش سهمتان در روز دوم معاملاتی هم 5 + درصد رشد نماید. در نهایت سودتان در دومین روز معاملاتی معادل 525 هزار تومان است.
525.000 = 0.05 * 10.500.000 = 5% * 10.500.000
پس داراییتان در دومین روز معاملاتی معادل 11 میلیون و 25 هزار تومان میگردد.
11.025.000 = 525.000 + 10.500.000
اگر به همین ترتیب حساب نمایید سودتان در روز سوم معاملاتی 551 هزار و 250 تومان و دارایینان در انتهای روز معاملاتی سوم 11 میلیون و 576 هزار محاسبۀ سود و زیان و 250 تومان است.
حالا بگذارید آنچه گفته شد، جمع کنیم.
فرمول محاسبه سود مرکب در بورس چیست؟
فرض بگیرید داراییتان در روز n-ام را به شکل FVn و سرمایه اولیه خود را با PV بیان کنیم. در این حالت داراییتان در روزهای اول، دوم و سوم به این شکل است:
اگر به همین شکل ادامه دهید، میبینیم سرمایه اولیه شما PV و r میزان سود و میزان دارایی شما در روز n-ام FVn باشد، در این حالت خواهیم داشت:
پس به این روش اگر سهمی که به اندازه 10 میلیون تومان خریداری کردید هر روز 5% یا همان 0.05 سود نماید، داراییتان در ۱۴ روز کاری مساوی است با:
یعنی شما در 14 روز کاری 98% سود میکنید و داراییتان 19 میلیون و 799 هزار و 315 تومان است.
در این محاسبه میتوانید سود نهایی را هم این طور حساب نمایید. اگر سود هر روزهای که میگیرید را با r نشان بدهید و میزان سودتان در روز n – ام را با rn نمایش بدهید، در این حالت سود نهاییتان چنین است:
همچنین با همین روش اگر سهمی که خریدهاید یک روز دیگر هم 5+ درصد سود بدهد و در 15 روز کاری نیز مثبت 5 بگیرد، در مجموع 108 درصد سود میکنید؛ زیرا:
اگر به این اعداد بنگرید، میبینید که سود مرکبتان چه ارقام زیادی را میتواند حاصل نماید؛ چرا که شما 5 روزی کاری یا یک هفته در بازار بورس هر روز 5% سود کنید، داراییتان 28 درصد افزایش میکند. حال اگر بهجای 5روز کاری، 10 روزی کاری برابر با دو هفته، روزانه ۵ درصد سود بگیرید، داراییتان 63% افزایش مییابد؛ ولی اگر 15 روز کاری یا 3 هفته روز %5 درصد سود بکنید، داراییتان 108% افزایش مییابد.
سود مرکب در بورس چیست؟ بازار منفی!
حالا حالت برعکس این را نیز در نظر بگیرید. فرضاً روزهای اصلاح عمیق که حجم معاملات در منفی دنبال می شود و سهمی که خریدهاید هر روز منفی 5% ضرر میکند و داراییتان کم میگردد. با این وجود اگر ارزش داراییتان اکنون 10 میلیون تومان باشد، در پنجمین روزی که هر روز منفی 5% ضرر میکنید داراییتان طبق فرمول متن طبعیت میکند :
یعنی در روز پنجم که 5- ضرر میکنید، داراییتان معادل 7 میلیون و 700 هزار تومان است. که یعنی شما در مجموع 23% ضرر میکنید. اگر به همین روش حساب نمایید، میبینید که در روز 10-ام که هر روز 5-% ضرر کردهاید، داراییتان 40 درصد کاهش داشته و به 6 میلیون تومان رسیده. در روز 15-ام با ضرر 5-% در روز نیز داراییتان 54% کاهش یافته و 4 میلیون و 600هزار تومان میرسد. پس اگر 15 روز مستمر هر روز مثبت 5% سود نمایید، داراییتان 108% افزایش پیدا مییابد؛ ولی اگر 15 روز مستمر هر روز 5-% ضرر کنید داراییتان فقط 54% کاهش مییابد.
سود مرکب در بورس برای سهمهای سنگین چگونه می باشد ؟
فرضاً سهمی خریدهاید که سنگین است، سهام شناورش نیز کم است و در نهایت خیلی با هیجانهای موجود بازار نوسان نمیکند؛ ولی اطمینان دارید که این سهم روزانه 2% سود را میدهد. با کمی بررسی متوجه میشوید که همچنین سهمی که فقط 2% در روز مثبت میخورد، در 36 روز کاری یا یک ماه و سه هفته، 99% بهتان سود میدهد. در حقیقت وارد شدن به همچین سهمهایی میتواند یک پلن کم ریسک باشد که به اطمینان بالا سود خوبی برایتان تامین کند.
سود مرکب در بورس به صورت ماهانه و روزانه
در کتابهای CFA سود سرمایهگذاری به دو صورت حساب میشود. یکی سود یک جا و دیگری نیز سود مرکب ماهانه، روزانه یا چندماهه. فرض بگیرید یک صندوق سرمایهگذاری میتواند سالانه 20% سود بدهد. در این حالت داراییتان در انتهای سال 20% افزایش مییابد؛ یعنی:
به عنوان مثال اگر 10میلیون تومان سرمایهگذاری نمایید، در پایان سال برایتان 12 میلیون وجود خواهید داشت. فرض بگیرید در این نوع موسسه دیگری هم به شما میگوید که آن نیز بهتان سالانه 20% سود میدهد، ولی سود این موسسه بهشکل سود مرکب ماهشمار یا احتمالاً روزشمار است. یعنی این موسسه سودتان را برای یک سال تمام اینگونه حساب مینماید:
اگر حساب بکنید که سودتان در انتهای 12 ماه یا همان یک سال به اینشکل است:
در این روش داراییتان در انتهای سال 1.2193 برابر میگردد یعنی 21.93 درصد اتوماتیک افزایش مییابد. زمانی که این موسسه سود مرکب ماهانه برایتان حساب نماید، سود حقیقی یا همان سود موثری که در انتهای سال دریافت مینمایید، 21.93 درصد میگردد که زیادتر از سودی است که موسسه پیشین با 20% در سال ولی به شکل یک جا به شما تحویل میداد.
اگر فرض بگیرید که شما تصمیم دارید تا در این موسسه دوم به خاطر همین سود زیادتر سرمایهگذاری نمایید ولی بهجای یک سال، 3 سال سرمایتان را در آن نگهدارید. در این روش تعداد ماههایی که سرمایتان دارای سود مرکب ماهانه است، 36 ماه برابر با 3 سال است. در نهایت سودتان در پایان سه سال معادل:
به عبارت دیگر در پایان 3 سال، دارایی شما معادل 81.3 درصد افزایش داشته است. در شکل کلی زمانی که قرار است یک سود مرکب ماهانه، روزانه یا چندماهه را برای چند سال حساب نمایید، میتوانید از این فرمول بهره ببرید:
که در این باره FVN دارایی شما در انتهای سال N -ام
PV سرمایه اولیه شما
N تعداد سالهای سپردهگذاری
و m چگونگی تقسیم است؛ به طور مثال برای سود مرکب ماهانه معادل m=12، برای سود مرکب سهماهه معادل m=4 و برای سود مرکب روزانه معادل m=365 است.
نکته مهم این جا است که در این نوع محاسبه سود مرکب در بورس و سایر بازارهای مالی، هر چه که تعداد ترکیبها زیادتر باشد، مقدار سود حاصله نیز بیشتر است.
بگذارید برای فهمیدن این مطلب، این محاسبه را در یک سال که سود سالانه 20% است، برای سود سهماهه، ماهانه و روزانه بررسی نماییم. سود مرکب سه ماه به این شکل است:
سود سهماهه 21.5% تا انتهای سال خواهد بود. همانطور که در مثالی سطور پیشتر هم محاسبه نمودیم، سود مرکب ماهانه هم در انتهای سال 21.93 % میگردد. اما سود روزانه به این شکل خواهد بود:
سود مرکب در بورس روزانه در پایان سال 22.13% است که زیادترتر از سود مرکب ماهانه و همچنین سه ماهه است.
نحوه مشخص نمودن سود مرکب در بورس را دانستیم. با کمک این فرمولها و بررسی کردن مقدار سودتان در انواع بازار سرمایه و بورس میتوانید از مقدار اندوخته خود اطلاع پیدا کنید.
سود و زیان تحقق یافته و تحقق نیافته چیست?
هنگام خرید و فروش داراییها برای کسب سود و درآمد، برای سرمایهگذاران بسیار مهم است که بین سود تحقق یافته و سود محقق نشده یا به اصطلاح “سود کاغذی” تفاوت قائل شوند.
تا زمانی که یک دارایی به پول فیات نقد نشود، هر تغییری در ارزش قیمتی آن محقق نشده یا “روی کاغذ” است. تنها زمانی که دارایی فروخته میشود، ضرر یا سود ناشی از آن تحقق پیدا میکند.
سود یا زیان تحقق نیافته یا «کاغذی» سود یا ضرری شفاهی است که در تراز مالی وجود دارد و ناشی از سرمایهگذاری بر روی یک دارایی است که هنوز به صورت نقد فروخته نشده است.
سود یا زیان تحقق یافته زمانی رخ میدهد که یک سرمایهگذاری در واقع به قیمتی بالاتر یا کمتر از جایی که خریداری شده فروخته و نقد شود.
محاسبه سود و زیان تحققیافته در اهداف مالیاتی متفاوت است.
سود و زیان تحقق یافته Realized Profits & loss
سود واقعی یا تحقق یافته، چیزی است که پس از فروش دارایی نگه میدارید. نکته کلیدی در اینجا این است که شما دارایی خود را فروختهاید، سود را خارج کردهاید و به اصلاح آن را “تحقق” میکنید. به عنوان مثال، اگر یک ارز را با قیمت 100 دلار به ازای هر توکن خریداری کرده و سپس آن را به قیمت 50 دلار به ازای هر توکن بفروشید، 50 دلار ضرر قطعی به ازای هر توکن خواهید داشت.
به بیان ساده، سودهای تحقق یافته سودهایی هستند که به پول نقد تبدیل شدهاند. برای اینکه بتوانید از سرمایهگذاری که انجام دادهاید سود کسب کنید، باید دارایی خود را به پول نقد تبدیل کنید به عنوان مثال، اگر در بازار سهام شما مالک 1000 سهم مشترک از یک شرکت باشید و شرکت سود نقدی 0.50 دلاری به ازای هر سهم صادر کند، از سرمایهگذاری خود به سود 500 دلاری خواهید رسید. این یک سود واقعی است زیرا شما پول نقد واقعی را دریافت کردهاید که به دلیل تغییرات قیمتی در بازار نمیتوان آن را از دست داد.
بیاید این مثال را در دنیای ارزهای دیجیتال نیز مطرح کنیم فرض کنید شما 1000 توکن SOL سولانا را با قیمت 30 دلار خریداری کردهاید در مجموع 30.000 دلار برای این سرمایهگذاری هزینه کردید، پس از گذشت مدتی قیمت توکن سولانا به 35 دلار میرسد و شما تصمیم به فروش و نقد کردن دارایی خود میکنید، 35.000 دلار ارزش دارایی نقد شده شما است که سود تحقق یافته شما 5000 دلار میباشد.
سود و زیان تحقق نیافته (کاغذی) Unrealized (Paper) Profits & Loss
حال، فرض کنید که با رسیدن قیمت ارز سولانا به 35 دلار شما تصمیم به فروش آن نگرفتهاید و قیمت منصفانه فروش دارایی خود را 40 دلار میدانید. تا اینجای معامله شما سود 5000 دلاری به صورت تحقق نیافته یا اصطلاحا روی کاغذ کسب کردهاید که هر لحظه احتمال افزایش بیشتر یا کاهش سود دارایی شما وجود دارد.
از سوی دیگر، چون سود خود را نقد نکردهاید، ملزم به مطالبه سود به عنوان درآمد نیستید. در کشورهایی که قانون مالیاتی سفت و سختی دارند این روش یکی از بهترین راهها برای دور زدن مالیات بر سود و درآمد است به این صورت که، با نگه داشتن دارایی خود به جای فروش، به طور بالقوه میتوانید هزینه مشمول مالیات را برای یک سال (یا چندین سال) به تعویق بیندازید.
سودهای محقق نشده یا سودهای کاغذی، سودهایی هستند که شما فقط روی کاغذ دارید زیرا هنوز دارایی را در اختیار دارید. این سودها هر لحظه با افزایش یا کاهش قیمت اصلی دارایی کم و زیاد میشوند.
به عنوان مثال، اگر یک ارز را با قیمت 100 دلار به ازای هر توکن خریداری کرده باشید و همچنان مالک آن باشید و ارزش آن به قیمت روز 50 دلار به ازای هر توکن باشد، در این صورت ضرر یا ضرر کاغذی 50 دلاری به ازای هر توکن خواهید داشت. این ضرر محقق نشده و در هر روز که دارایی را در اختیار دارید با افزایش ارزش قیمت میتواند جبران شود این ضرر تنها در صورتی محقق می شود که شما دارایی خود را بفروشید و آن را نقد کنید.
دیدگاه شما