تفسیر شاخص حرکت جهت ‌دار


تفسیر شاخص حرکت جهت ‌دار

نتایج جستجو برای: تحلیل محتوای جهت دار

تعداد نتایج: 376654 فیلتر نتایج به سال:

بررسی و تحلیل ساختار و محتوای قصاید شهریار

قصیده فارسی که تا پایان قرن ششم یک دوره درخشان و شکوفایی را پشت سر نهاده بود، از قرن هفت به بعد رو به افول نهاد و از معیارهای اصیل خود دور شد. اما در دوره مشروطیت، تحت تأثیر تحولات خاص اجتماعی، این نوع شعر با معیارهای اصیل و سنتی خود احیا شد. موضوع مقاله حاضر، بررسی ساختار و محتوای قصاید شهریار است. می‌توان گفت که شهریار هرچند ادامه‌دهنده بسیاری از سنت‌های شعر کلاسیک فارسی است، اما در قصیده، به.

تحلیل محتوای فصلنامۀ علمی پژوهشی « پژوهش در نظام های آموزشی»

چکیدهبه منظور « پژوهش در نظامهای آموزشی » هدف پژوهش، بررسی وضعیت محتوای مقالههای فصلنامۀشناسایی و بررسی قلمرو موضوعی و روش پژوهشی مورد استفادة آنها در دورة سه ساله (از آغازانتشار در سال 86 تا پایان سال 1389 ) بوده است. روش پژوهش تحلیل محتواست که روشی استنباطیاست که به صورت منظم و عینی به منظور تعیین ویژگیهای مورد نظر در 64 مقالۀ فصلنامه به کار بردهشد. یافتههای پژوه.

روش‌شناسی توصیفی تفسیر المیزان براساس تحلیل محتوای سوره غافر

طرح مباحث روش‌شناسی در عرصه علوم انسانی، یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر تفسیر شاخص حرکت جهت ‌دار توسعه علوم انسانی به‌ویژه در حوزه مطالعات قرآنی است. این امر به پژوهشگر کمک می‌کند تا درک بهتری از چگونگی روند مطالعات دینی و زمینه‌های شکل‌گیری متون دینی پیدا نماید. بدین طریق با تدوین روش‌های جدید، موجبات کشف و استخراج لایه‌های عمیق معنایی آیات قرآن نیز فراهم می‌گردد. این مقاله با روش‌شناسی توصیفی و تحلیل محتوای کمی و.

تحلیل محتوای مقالات جلد سوم دایره‌المعارف پزشکی اسلام و ایران

این مقاله فاقد چکیده می​باشد.

تحلیل محتوای مفهوم سرمایه اجتماعی دراحادیث امام رضا (ع)

هدف مقاله بررسی درجه اهمیت ابعاد و مولفه های مفهوم سرمایه اجتماعی در احادیث حضرت امام رضا (ع) است. روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی، توصیفی و استنباطی است. تعداد 356 حدیث رضوی بر اساس مدل مفهومی سرمایه اجتماعی بررسی شده است که تعداد 57 حدیث واجد شرایط تحلیل محتوا تشخیص داده شد. نتایج نشان داده است که تمامی ابعاد و مولفه های مفهوم سرمایه اجتماعی، دراحادیث رضوی (ع) به درجات متفاوت مورد اشاره قرار گرف.

آموزش کامل ۱۵ الگوی معروف نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال

نمودارهای شمعی (Candlesticks) یکی از رایج‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، برای بررسی الگوها و روندهای قیمتی است. این نمودارها قرن‌هاست که برای شناسایی و پیش‌بینی الگوهای قیمتی مورد استفاده معامله گران و سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد. در ادامه می‌توانید با برخی از مهم‌ترین و مشهورترین الگوهای نمودار شمعی آشنا شده و در تحلیل تکنیکال خود از آن‌ها کمک بگیرید.

چگونه از الگوهای نمودار شمعی استفاده کنیم؟

در واقع الگوهای شمعی بی‌شماری وجود دارد که معامله گران می‌توانند به کمک آن‌ها، ناحیه‌های موردنظر خود را در یک نمودار شناسایی کرده و درباره آینده آن تصمیم‌گیری کنند. از این موارد می‌توان برای معاملات روزانه، معاملات نوسان گیری (Swing) و حتی معاملات بلندمدت استفاده کرد. در حالی که برخی از الگوهای شمعی ممکن است نقطه‌نظر و دیدگاهی در مورد تعادل بین خریداران و فروشندگان ارائه دهند، برخی دیگر از این الگوها ممکن است نشان‌دهنده تغییر یا ادامه روند و یا عدم تصمیم‌گیری باشند.

باید توجه داشت که الگوهای شمعی تنها معیار و سیگنال خریدوفروش نیستند. در عوض از آن‌ها به عنوان راهی برای بررسی ساختار بازار و یافتن نشانه‌ای بالقوه از یک فرصت پیش رو استفاده می‌شود. به همین ترتیب، بررسی الگوها همیشه مفید است.چراکه نشانه‌های گسترده‌تر در فضای بازار و سایر عوامل بازار، می‌تواند در این الگوها نمود پیدا کند.

به طور خلاصه، مانند سایر ابزار تجزیه‌وتحلیل بازار، الگوهای شمعی نیز در ترکیب با دیگر روش‌ها و تکنیک‌ها، کاربرد دارند. این تکنیک‌ها ممکن است شامل روش ویکوف (Wyckoff Method)، نظریه امواج الیوت و نظریه داو باشد. همچنین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مانند خطوط روند ، میانگین متحرک ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، استوکاستیک RSI، باندهای بولینگر ، ابر ایچیموکو ، Parabolic SAR یا MACD نیز در این مسئله کاربرد دارند.

مشهورترین الگوهای نمودار شمعی

الف – الگوهای بازگشت صعودی

چکش (Hammer)

شکل این الگو، به صورت شمعی است که دم یا فتیله آن در سمت پایین تشکیل‌شده است و اندازه این فتیله حداقل دو برابر بدنه اصلی شمع است. تصویر این شمع به خوبی شکل چکش را تداعی می‌کند.

چکش نشان می‌دهد که اگرچه فشار فروش در این بخش زیاد بوده است، اما بازار گاوی یا صعودی قدرتمند ظاهرشده است و توانسته بر این حجم بالای فروش غلبه کند. به‌طورکلی چکش را به عنوان نشانه تغییر بازار می دانند. چکش می‌تواند به رنگ قرمز یا سبز باشد، اما چکش‌های سبز نشان‌دهنده قدرت بیشتر بازار گاوی از بازار خرسی است، در نتیجه می‌توان نتیجه گرفت تمایل بازار به صعود قیمت است.

چکش وارونه

این الگو که به نام چکش معکوس نیز شناخته می‌شود، دقیقاً مانند الگو چکش است. اما فتیله بلند آن در قسمت بالای بدنه تشکیل می‌شود. درست مانند الگوی چکش، اندازه فتیله بالایی باید حداقل دو برابر خود بدنه شمع باشد.

یک چکش وارونه در کف روند نزولی رخ داده و می‌تواند نشان‌دهنده یک برگشت بالقوه به سمت بالا و تغییر جهت روند باشد. فتیله بالایی تشکیل‌شده در شمع نشان می‌دهد که اگرچه فروشندگان تلاش کرده‌اند قیمت نزدیک به قیمت شروع، بسته شود اما قیمت از مسیر حرکتی نزولی درآمده است. به‌این‌ترتیب، چکش وارونه ممکن است نشان‌دهنده این باشد که خریداران به‌زودی کنترل بازار را به دست می‌گیرند.

سه سرباز سفید

الگوی سه سرباز سفید از سه شمع سبز متوالی تشکیل می‌شود، هر یک از آن‌ها در بدنه شمع قبلی باز می‌شوند و در سطحی بالاتر از حد شمع قبلی خود بسته می‌شوند.

به طور ایده آل، در این شمع‌ها نباید فتیله‌های بلند به سمت پایین تشکیل شود. در این صورت سه سرباز سفید به معنای فشار خرید مداوم و نهایتاً افزایش قیمت است. البته از اندازه شمع‌ها و اندازه فتیله‌ها می‌توان بازار را قضاوت کرد و پی به‌احتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.

هارامی صعودی

الگوی هارامی صعودی، تشکیل‌شده از یک شمع قرمز بلند است که به دنبال آن یک شمع سبز کوچک‌تر تشکیل می‌شود و همچنین شمع سبز کاملاً در بدنه شمع قرمز جا می‌شود.

هارامی صعودی می‌تواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان می‌دهد نیروی فروش در حال کند شدن است و احتمالاً فروش به‌زودی پایان یابد.

ب – الگوهای وارونه نزولی

مرد به دار آویخته (Hanging Man)

الگوی مرد دار آویخته تقریباً معادل نزولی الگوی چکش است. به‌طورمعمول در انتهای یک روند صعودی شمعی با بدنه‌ای کوچک در بالای شمع و فتیله‌ای بلند، به سمت پایین (شبیه واژه انگلیسی T) شکل می‌گیرد.

فتیله به تفسیر شاخص حرکت جهت ‌دار سمت پایین نشان‌دهنده آن است که فروش زیادی در جریان بوده است، اما با این وجود خریداران موفق شدند کنترل قیمت را پس بگیرند و قیمت را بالاتر ببرند. باید در نظر داشت، پس از یک روند قیمتی صعودی طولانی‌مدت، فروش این‌چنینی، ممکن است به عنوان هشداری مبنی بر اینکه خریداران به‌زودی کنترل بازار را از دست می‌دهند و روند نزولی آغاز می‌شود؛ تلقی شود.

ستاره دنباله‌دار

الگوی ستاره دنباله‌دار نوعی از شمع‌ها است که دارای یک فتیله بلند در قسمت بالایی و گاهی هم دارای یک فتیله کوچک در بخش پایین است. البته گاهی فتیله کوچک پایینی تشکیل نمی‌شود. بدنه شمع در اندازه‌ای کوچک است و معمولاً در نزدیکی سطح پایینی شمع تشکیل می‌شود. ستاره دنباله‌دار شکلی مشابه چکش وارونه دارد اما برخلاف چکش وارونه، در پایان یک روند صعودی تشکیل می‌شود.

این الگو نشان می‌دهد که بازار به بالاترین سطح رسیده است اما پس‌ازآن فروشندگان کنترل را در دست گرفته و قیمت را به پایین نزول داده‌اند. برخی از معامله گران ترجیح می‌دهند تا چند شمع بعدی هم برای تائید الگو تشکیل شود، سپس تغییر روند برایشان ثابت‌شده و بر اساس آن تصمیم‌گیری می‌کنند.

سه کلاغ سیاه (Three black crows)

الگوی سه کلاغ سیاه از سه شمع قرمز متوالی ساخته‌شده است که هر یک از آن‌ها در راستای بدنه شمع قبلی باز یا آغاز می‌شوند و در سطحی پایین‌تر از سطح شمع قبلی بسته می‌شوند.

این الگو معادل نزولی سه سرباز سفید است. در حالت ایده آل، این شمع‌ها نباید دارای فتیله‌های بلند به سمت بالا باشند. از اندازه شمع‌ها و طول فتیله‌ها می‌توان برای قضاوت در مورد ادامه استفاده کرد و پی به‌احتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.

هارامی نزولی

هارامی نزولی یک شمع به رنگ سبز و بلند است و به دنبال آن یک شمع قرمز کوچک‌تر تشکیل می‌شود و همچنین شمع قرمز کاملاً در بدنه شمع سبز جا می‌شود.

هارامی نزولی می‌تواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان می‌دهد نیروی خرید در حال کند شدن است و معمولاً در پایان یک روند نزولی آشکار می‌شود.

پوشش ابر سیاه (Dark cloud cover)

الگوی پوشش ابر سیاه از یک شمع قرمز تشکیل‌شده است که در بالای یک شمع سبز قبلی خود باز می‌شود اما این شمع، در زیر نقطه میانی شمع قبلی خود بسته می‌شود.

اغلب این الگو می‌تواند با حجم زیاد همراه بشود، که نشان‌دهنده آن است که حرکت ممکن است از روند صعودی به روند نزولی تغییر جهت دهد. معامله گران برای تائید این موضوع ممکن است منتظر شمع قرمز سوم در الگو شوند.

پ – الگوهای ادامه‌دار

الگو سه‌گانه صعودی(Rising three methods)

این الگو در یک روند صعودی اتفاق می‌افتد، جایی که سه شمع قرمز متوالی با بدنه‌هایی کوچک در روند صعودی به دنبال یکدیگر در نمودار ظاهر می‌شوند. در حالتی ایده آل، شمع‌های قرمز نباید محدوده شمع قبلی خود را نقض کنند.

ادامه‌دار بودن این روند با ظاهر شدن یک شمع سبز با بدنه‌ای بلند تائید می‌شود، که نشان‌دهنده آن است که گاوها دوباره کنترل روند را در دست گرفته اند و روند صعودی ادامه دارد.

الگو سه‌گانه نزولی (Falling three methods)

این الگو نقطه عکس الگو سه‌گانه صعودی است و نشان‌دهنده آن است که ادامه حرکت به سوی روند نزولی است.

دوجی (Doji)

الگو دوجی زمانی تشکیل می‌شود که نقطه باز شدن و بسته شدن یک شمع یکسان باشد (یا بسیار نزدیک به یکدیگر باشد). قیمت می‌تواند به سمت بالا یا پایین نقطه باز شدن شمع حرکت کند اما در نهایت در نقطه باز شدن قیمت یا نزدیک آن بسته می‌شود. به‌این‌ترتیب،از یک الگو دوجی می‌توان بلاتکلیفی بین نیروهای خریدوفروش را مشاهده کرد.

در این الگو، بسته به جایی که خط(Line) باز شدن/بسته شدن شمع اتفاق می‌افتد ، می‌توان دوجی را به شکل‌های زیر تفسیر کرد:

۱- دوجی سنگ قبر(Gravestone Doji) :

شمع وارونه نزولی که از یک فتیله بلند در قسمت بالایی تشکیل‌شده و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع نزدیک پایین شمع ظاهر می‌شود.

۲ – دوجی پا بلند (Long-legged Doji) :

شمع بلاتکلیف که دارای دو فتیله هم در قسمت پایین و هم در قسمت بالای شمع است و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع هم نزدیک به نقطه میانی ظاهر می‌شود.

۳- دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) :

الگویی است که بسته به شرایط هم می‌تواند صعودی باشد و هم نزولی. این الگو از یک فتیله بلند به سمت پایین ساخته‌شده است و نقطه باز شدن و بسته شدن قیمت هم در نزدیکی سطح بالای شمع نمایان می‌شود.

طبق تعریف اولیه دوجی؛ نقطه باز و بسته شدن شمع باید دقیقاً یکسان باشد اما اگر این نقطه دقیقاً یکسان نباشد اما بسیار به هم نزدیک باشند چه؟ در این حالت با کندل اسپینینگ تاپ (spinning top) مواجهیم. ازآنجایی‌که بازار رمزارزها می‌تواند بسیار بی‌ثبات باشد ، یک دوجی دقیق خیلی نادر رخ می‌دهد. به‌این‌ترتیب اغلب ازاسپینینگ تاپ به جای دوجی استفاده می‌شود.

سخن پایانی

حتی اگر قصد استفاده از الگوهای شمعی را نداشته باشید، آشنایی حداقلی با آن‌ها برای هر معامله‌گری ضروری است.

علاوه بر این استفاده بدون هیچ ابزار دیگری از آن‌ها نیز به‌هیچ‌عنوان توصیه نمی‌شود. آن‌ها می‌توانند بدون شک برای تجزیه‌وتحلیل بازارها مفید باشند، اما فراموش نکنید که بر اساس هیچ اصول علمی یا قانونی‌ای نبوده و تنها نقش بصری نیروهای خریدوفروش هستند.

آموزش کار با اندیکاتور OBV

آموزش کار با اندیکاتور OBV

در تحلیل تکنیکال معامله گران معمولا از اندیکاتورها برای تشخیص روند استفاده می کنند. اندیکاتورهای مختلفی در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد که از جمله آنها می توان به اندیکاتور OBV اشاره کرد. این اندیکاتور بر خلاف برخی از اندیکاتورها که بر اساس قیمت محاسبه می شوند، بر اساس حجم معاملاتی محاسبه می شود. در این مقاله قصد داریم به معرفی اندیکاتور مذکور و بررسی عملکرد آن بپردازیم.

اندیکاتور OBV(On Balance Volume) چیست؟

اندیکاتور OBV چیست؟

اندیکاتور OBV (On Balance Volume) یا شاخص حجم تعادلی به عنوان یک اندیکاتور تجمعی، با تفریق حجم‌ها در روزهای کاهش قیمت و جمع کردن حجم‌ها در روزهای افزایش قیمت، می تواند فشار خرید و فروش را محاسبه می‌کند. در سال 1963 میلادی تفسیر شاخص حرکت جهت ‌دار جو گرنویل (Joe Granville) در کتاب "راهکار جدید گرَنویل به منظور کسب سود بیشتر از بازار سهام" اندیکاتور OBV را معرفی کرد. با استفاده از اندیکاتور OBV می توان جریان مثبت و منفی حجم را محاسبه کرد. چارتیست‌ها از طریق جستجوی واگرایی بین OBV و قیمت می توانند حرکت قیمت را پیش بینی کنند. آنها می‌توانند از OBV، برای تأیید روند قیمت استفاده کنند. این اندیکاتور یکی از اندیکاتورهای محبوب در تحلیل تکنیکال است.

محاسبات اندیکاتور OBV

محاسبات اندیکاتور OBV

زمانی حجم دوره مثبت است که قیمت بسته شدن فعلی در بالای قیمت بسته شدن قبلی واقع شده باشد و زمانی حجم دوره منفی است که قیمت بسته شدن فعلی در زیر قیمت بسته شدن قبلی واقع شده باشد.

تفسیر

طبق نظریه گرنویل، در اندیکاتور OBV حجم از قیمت پیشی می‌گیرد. OBV زمانی افزایش می یابد که حجم روزهای مثبت بیشتر از حجم روزهای منفی باشد. همچنین OBV زمانی کاهش می یابد که حجم روزهای منفی قوی تر از حجم روزهای مثبت باشد. اندیکاتور OBV کاهشی، فشار حجم منفی را نشان می دهد که می‌تواند حاکی از قیمت‌های کمتر باشد و اندیکاتور OBV افزایشی، فشار حجم مثبت را بیان می کند که می‌تواند باعث ایجاد قیمت‌های بیشتر شود.

گرنویل در تحقیق خود به این نکته که جابه جایی OBV اغلب پیش از قیمت صورت می گیرد نیز اشاره کرده است. در این اندیکاتور زمانی انتظار افزایش قیمت باید داشته باشیم که در زمان رشد ،OBV قیمت‌ها در حال کاهش باشند و یا خنثی هستند. زمانی هم که OBV نزول کند، در صورتی که قیمت‌ها در حال افزایش و یا خنثی باشند، می توان انتظار کاهش قیمت داشت. مقدار دقیق OBV چندان مهم نیست.

در مقابل، چارتیست‌ها باید تمرکز خود را بر ویژگی‌های خط OBV قرار دهند. آنها روند OBV را در ابتدا باید تعیین کنند. سپس باید اقدام به بررسی میزان هماهنگی روند فعلی با روند سهام مورد نظر کنند. در مرحله بعد، باید سطوح حمایت یا مقاومت را دنبال کرد. روند OBV در صورت شکسته شدن این سطوح، تغییر می کند و برای تولید سیگنال می توان از این شکست‌ها استفاده کرد. از آن جایی که OBV مبتنی بر قیمت‌های بسته شدن بازه زمانی می باشد، باید به قیمت‌های بسته شدن در زمان جستجوی واگرایی یا شکست حمایتی/مقاومتی توجه کرد.

واگرایی

برای پیش‌بینی بازگشت روند می توان از سیگنال‌های واگرایی صعودی و نزولی استفاده کرد. مبنای این سیگنال‌ها، همان نظریه پیشی گرفتن حجم بر قیمت‌ها می باشد. در پایان روند نزولی، واگرایی صعودی رخ می‌دهد و زمانی که OBV بالاتر رفته و یک کف بالا‌تر ایجاد می‌کند، در حالی که قیمت‌ها به سمت کف پایین‌تر می‌روند و کمتر می شوند، ایجاد می‌شود. در پایان روند صعودی نیز واگرایی نزولی رخ می‌دهد و زمانی که OBV پایین‌تر رفته و یک سقف پایین‌تر ایجاد می‌کند، در حالی که قیمت‌ها به سمت سقف بالاتر می‌روند و بیشتر شدند، ایجاد می‌شود. واگرایی میان قیمت و OBV، این هشدار را به چارتیست‌ها می‌دهد که یک بازگشت قیمتی رخ خواهد داد.

تأیید روند

OBV به منظور تأیید روند قیمت، شکست در جهت نزولی و شکست در جهت صعودی می تواند مورد استفاده قرار گیرد. همانطور که در نمودار زیر مشخص است پس از شکست خط روند صعودی در نمودار قیمت، زمانی که اندیکاتور OBV سطح حمایت خود را بشکند، سیگنال تأیید‌ کننده این شکست صادر می شود.

تأیید روند

اندیکاتور مذکور در برخی مواقع، با سهام مورد نظر به صورت گام به گام حرکت می‌کند. در این صورت، OBV قدرت روند نزولی یا صعودی سهام را تأیید می‌کند. در نمودار زیر خط آبی، اندیکاتور OBV بر روی نمودار را نشان می دهد و همانطور که مشاهده می شود، نمودار قیمت و اندیکاتور OBV به طور پیوسته در بازه زمانی نمایش داده شده، با هم حرکت کرده‌اند که قدرت روند صعودی را نشان می دهد.

محدودیت های اندیکاتور OBV

محدودیت‌های اندیکاتور OBV

در صورتی که تحلیلگران فقط از این اندیکاتور استفاده کنند ممکن است سیگنال‌های کاذب دیافت کنند، بنابراین بهتر است که از اندیکاتور مذکور به همراه اندیکاتورهای مک دی (MACD) یا شاخص جهت‌دار میانگین (ADX) که داده‌های قبلی را لحاظ می‌کنند، استفاده کرد.

نشان دادن تغییرات حجمی بزرگ در معاملات، نقطه قوت این اندیکاتور می باشد اما این امکان وجود دارد که تغییرات حجمی ناگهانی که در پی آنها روندی خاص به وجود نمی آید نیز مشاهده شود. برای مثال این امکان وجود دارد که یک رویداد اقتصادی تغییرات حجمی زیاد را به دنبال داشته باشد و یا بازیگران بزرگی معامله در حجم بالا انجام دهند، در حالی که روند خاصی در پی آن ایجاد نشود. در نتیجه این اندیکاتور دچار کاهش دقت در چندین دوره شود زیرا محاسبه OBV هر دوره مطابق مقدار آن در دوره قبل انجام می شود.

سخن پایانی

شاخص حجم تعادلی یک اندیکاتور ساده است که برای اندازه‌گیری فشار خرید و فروش از حجم و قیمت استفاده می‌کند. زمانی فشار خرید مشهود است که حجم مثبت از حجم منفی پیشی بگیرد. زمانی هم فشار فروش مشهود می شود که حجم منفی از حجم مثبت پیشی گرفته و خط OBV پایین رود. چارتیست‌ها برای تأیید روند سهام یا جستجوی واگرایی می‌توانند از OBV استفاده کنند. معامله گران باید اندیکاتور OBV را مانند همه اندیکاتورهای دیگر در کنار دیگر ابعاد تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار دهند.

آموزش کامل ۱۵ الگوی معروف نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال

نمودارهای شمعی (Candlesticks) یکی از رایج‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، برای بررسی الگوها و روندهای قیمتی است. این نمودارها قرن‌هاست که برای شناسایی و پیش‌بینی الگوهای قیمتی مورد استفاده معامله گران و سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد. در ادامه می‌توانید با برخی از مهم‌ترین و مشهورترین الگوهای نمودار شمعی آشنا شده و در تحلیل تکنیکال خود از آن‌ها کمک بگیرید.

چگونه از الگوهای نمودار شمعی استفاده کنیم؟

در واقع الگوهای شمعی بی‌شماری وجود تفسیر شاخص حرکت جهت ‌دار دارد که معامله گران می‌توانند به کمک آن‌ها، ناحیه‌های موردنظر خود را در یک نمودار شناسایی کرده و درباره آینده آن تصمیم‌گیری کنند. از این موارد می‌توان برای معاملات روزانه، معاملات نوسان گیری (Swing) و حتی معاملات بلندمدت استفاده کرد. در حالی که برخی از الگوهای شمعی ممکن است نقطه‌نظر و دیدگاهی در مورد تعادل بین خریداران و فروشندگان ارائه دهند، برخی دیگر از این الگوها ممکن است نشان‌دهنده تغییر یا ادامه روند و یا عدم تصمیم‌گیری باشند.

باید توجه داشت که الگوهای شمعی تنها معیار و سیگنال خریدوفروش نیستند. در عوض از آن‌ها به عنوان راهی برای بررسی ساختار بازار و یافتن نشانه‌ای بالقوه از یک فرصت پیش رو استفاده می‌شود. به همین ترتیب، بررسی الگوها همیشه مفید است.چراکه نشانه‌های گسترده‌تر در فضای بازار و سایر عوامل بازار، می‌تواند در این الگوها نمود پیدا کند.

به طور خلاصه، مانند سایر ابزار تجزیه‌وتحلیل بازار، الگوهای شمعی نیز در ترکیب با دیگر روش‌ها و تکنیک‌ها، کاربرد دارند. این تکنیک‌ها ممکن است شامل روش ویکوف (Wyckoff Method)، نظریه امواج الیوت و نظریه داو باشد. همچنین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مانند خطوط روند ، میانگین متحرک ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، استوکاستیک RSI، باندهای بولینگر ، ابر ایچیموکو ، Parabolic SAR یا MACD نیز در این مسئله کاربرد دارند.

مشهورترین الگوهای نمودار شمعی

الف – الگوهای بازگشت صعودی

چکش (Hammer)

شکل این الگو، به صورت شمعی است که دم یا فتیله آن در سمت پایین تشکیل‌شده است و اندازه این فتیله حداقل دو برابر بدنه اصلی شمع است. تصویر این شمع به خوبی شکل چکش را تداعی می‌کند.

چکش نشان می‌دهد که اگرچه فشار فروش در این بخش زیاد بوده است، اما بازار گاوی یا صعودی قدرتمند ظاهرشده است و توانسته بر این حجم بالای فروش غلبه کند. به‌طورکلی چکش را به عنوان نشانه تغییر بازار می دانند. چکش می‌تواند به رنگ قرمز یا سبز باشد، اما چکش‌های سبز نشان‌دهنده قدرت بیشتر بازار گاوی از بازار خرسی است، در نتیجه می‌توان نتیجه گرفت تمایل بازار به صعود قیمت است.

چکش وارونه

این الگو که به نام چکش معکوس نیز شناخته می‌شود، دقیقاً مانند الگو چکش است. اما فتیله بلند آن در قسمت بالای بدنه تشکیل می‌شود. درست مانند الگوی چکش، اندازه فتیله بالایی باید حداقل دو برابر خود بدنه شمع باشد.

یک چکش وارونه در کف روند نزولی رخ داده و می‌تواند نشان‌دهنده یک برگشت بالقوه به سمت بالا و تغییر جهت روند باشد. فتیله بالایی تشکیل‌شده در شمع نشان می‌دهد که اگرچه فروشندگان تلاش کرده‌اند قیمت نزدیک به قیمت شروع، بسته شود اما قیمت از مسیر حرکتی نزولی درآمده است. به‌این‌ترتیب، چکش وارونه ممکن است نشان‌دهنده این باشد که خریداران به‌زودی کنترل بازار را به دست می‌گیرند.

سه سرباز سفید

الگوی سه سرباز سفید از سه شمع سبز متوالی تشکیل می‌شود، هر یک از آن‌ها در بدنه شمع قبلی باز می‌شوند و در سطحی بالاتر از حد شمع قبلی خود بسته می‌شوند.

به طور ایده آل، در این شمع‌ها نباید فتیله‌های بلند به سمت پایین تشکیل شود. در این صورت سه سرباز سفید به معنای فشار خرید مداوم و نهایتاً افزایش قیمت است. البته از اندازه شمع‌ها و اندازه فتیله‌ها می‌توان بازار را قضاوت کرد و پی به‌احتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.

هارامی صعودی

الگوی هارامی صعودی، تشکیل‌شده از یک شمع قرمز بلند است که به دنبال آن یک شمع سبز کوچک‌تر تشکیل می‌شود و همچنین شمع سبز کاملاً در بدنه شمع قرمز جا می‌شود.

هارامی صعودی می‌تواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان می‌دهد نیروی فروش در حال کند شدن است و احتمالاً فروش به‌زودی پایان یابد.

ب – الگوهای وارونه نزولی

مرد به دار آویخته (Hanging Man)

الگوی مرد دار آویخته تقریباً معادل نزولی الگوی چکش است. به‌طورمعمول در انتهای یک روند صعودی شمعی با بدنه‌ای کوچک در بالای شمع و فتیله‌ای بلند، به سمت پایین (شبیه واژه انگلیسی T) شکل می‌گیرد.

فتیله به سمت پایین نشان‌دهنده آن است که فروش زیادی در جریان بوده است، اما با این وجود خریداران موفق شدند کنترل قیمت را پس بگیرند و قیمت را بالاتر ببرند. باید در نظر داشت، پس از یک روند قیمتی صعودی طولانی‌مدت، فروش این‌چنینی، ممکن است به عنوان هشداری مبنی بر اینکه خریداران به‌زودی کنترل بازار را از دست می‌دهند و روند نزولی آغاز می‌شود؛ تلقی شود.

ستاره دنباله‌دار

الگوی ستاره دنباله‌دار نوعی از شمع‌ها است که دارای یک فتیله بلند در قسمت بالایی و گاهی هم دارای یک فتیله کوچک در بخش پایین است. البته گاهی فتیله کوچک پایینی تشکیل نمی‌شود. بدنه شمع در اندازه‌ای کوچک است و معمولاً در نزدیکی سطح پایینی شمع تشکیل می‌شود. ستاره دنباله‌دار شکلی مشابه چکش وارونه دارد اما برخلاف چکش وارونه، در پایان یک روند صعودی تشکیل می‌شود.

این الگو نشان می‌دهد که بازار به بالاترین سطح رسیده است اما پس‌ازآن فروشندگان کنترل را در دست گرفته و قیمت را به پایین نزول داده‌اند. برخی از معامله گران ترجیح می‌دهند تا چند شمع بعدی هم برای تائید الگو تشکیل شود، سپس تغییر روند برایشان ثابت‌شده و بر اساس آن تصمیم‌گیری می‌کنند.

سه کلاغ سیاه (Three black crows)

الگوی سه کلاغ سیاه از سه شمع قرمز متوالی ساخته‌شده است که هر یک از آن‌ها در راستای بدنه شمع قبلی باز یا آغاز می‌شوند و در سطحی پایین‌تر از سطح شمع قبلی بسته می‌شوند.

این الگو معادل نزولی سه سرباز سفید است. در حالت ایده آل، این شمع‌ها نباید دارای فتیله‌های بلند به سمت بالا باشند. از اندازه شمع‌ها و طول فتیله‌ها می‌توان برای قضاوت در مورد ادامه استفاده کرد و پی به‌احتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.

هارامی نزولی

هارامی نزولی یک شمع به رنگ سبز و بلند است و به دنبال آن یک شمع قرمز کوچک‌تر تشکیل می‌شود و همچنین شمع قرمز کاملاً در بدنه شمع سبز جا می‌شود.

هارامی نزولی می‌تواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان می‌دهد نیروی خرید در حال کند شدن است و معمولاً در پایان یک روند نزولی آشکار می‌شود.

پوشش ابر سیاه (Dark cloud cover)

الگوی پوشش ابر سیاه از یک شمع قرمز تشکیل‌شده است که در بالای یک شمع سبز قبلی خود باز می‌شود اما این شمع، در زیر نقطه میانی شمع قبلی خود بسته می‌شود.

اغلب این الگو می‌تواند با حجم زیاد همراه بشود، که نشان‌دهنده آن است که حرکت ممکن است از روند صعودی به روند نزولی تغییر جهت دهد. معامله گران برای تائید این موضوع ممکن است منتظر شمع قرمز سوم در الگو شوند.

پ – الگوهای ادامه‌دار

الگو سه‌گانه صعودی(Rising three methods)

این الگو در یک روند صعودی اتفاق می‌افتد، جایی که سه شمع قرمز متوالی با بدنه‌هایی کوچک در روند صعودی به دنبال یکدیگر در نمودار ظاهر می‌شوند. در حالتی ایده آل، شمع‌های قرمز نباید محدوده شمع قبلی خود را نقض کنند.

ادامه‌دار بودن این روند با ظاهر شدن یک شمع سبز با بدنه‌ای بلند تائید می‌شود، که نشان‌دهنده آن است که گاوها دوباره کنترل روند را در تفسیر شاخص حرکت جهت ‌دار دست گرفته اند و روند صعودی ادامه دارد.

الگو سه‌گانه نزولی (Falling three methods)

این الگو نقطه عکس الگو سه‌گانه صعودی است و نشان‌دهنده آن است که ادامه حرکت به سوی روند نزولی است.

دوجی (Doji)

الگو دوجی زمانی تشکیل می‌شود که نقطه باز شدن و بسته شدن یک شمع یکسان باشد (یا بسیار نزدیک به یکدیگر باشد). قیمت می‌تواند به سمت بالا یا پایین نقطه باز شدن شمع حرکت کند اما در نهایت در نقطه باز شدن قیمت یا نزدیک آن بسته می‌شود. به‌این‌ترتیب،از یک الگو دوجی می‌توان بلاتکلیفی بین نیروهای خریدوفروش را مشاهده کرد.

در این الگو، بسته به جایی که خط(Line) باز شدن/بسته شدن شمع اتفاق می‌افتد ، می‌توان دوجی را به شکل‌های زیر تفسیر کرد:

۱- دوجی سنگ قبر(Gravestone Doji) :

شمع وارونه نزولی که از یک فتیله بلند در قسمت بالایی تشکیل‌شده و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع نزدیک پایین شمع ظاهر می‌شود.

۲ – دوجی پا بلند (Long-legged Doji) :

شمع بلاتکلیف که دارای دو فتیله هم در قسمت پایین و هم در قسمت بالای شمع است و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع هم نزدیک به نقطه میانی ظاهر می‌شود.

۳- دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) :

الگویی است که بسته به شرایط هم می‌تواند تفسیر شاخص حرکت جهت ‌دار صعودی باشد و هم نزولی. این الگو از یک فتیله بلند به سمت پایین ساخته‌شده است و نقطه باز شدن و بسته شدن قیمت هم در نزدیکی سطح بالای شمع نمایان می‌شود.

طبق تعریف اولیه دوجی؛ نقطه باز و بسته شدن شمع باید دقیقاً یکسان باشد اما اگر این نقطه دقیقاً یکسان نباشد اما بسیار به هم نزدیک باشند چه؟ در این حالت با کندل اسپینینگ تاپ (spinning top) مواجهیم. ازآنجایی‌که بازار رمزارزها می‌تواند بسیار بی‌ثبات باشد ، یک دوجی دقیق خیلی نادر رخ می‌دهد. به‌این‌ترتیب اغلب ازاسپینینگ تاپ به جای دوجی استفاده می‌شود.

سخن پایانی

حتی اگر قصد استفاده از الگوهای شمعی را نداشته باشید، آشنایی حداقلی با آن‌ها برای هر معامله‌گری ضروری است.

علاوه بر این استفاده بدون هیچ ابزار دیگری از آن‌ها نیز به‌هیچ‌عنوان توصیه نمی‌شود. آن‌ها می‌توانند بدون شک برای تجزیه‌وتحلیل بازارها مفید باشند، اما فراموش نکنید که بر اساس هیچ اصول علمی یا قانونی‌ای نبوده و تنها نقش بصری نیروهای خریدوفروش هستند.

اندیکاتورهای حجمی

آموزش اندیکاتورهای حجمی

بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، MFI (Money Flow Index) اندیکاتوری است که برای نشان دادن شتاب حرکت استفاده می شود و ویژگی های آن از جمله نحوه ی محاسبه و شیوه ی تفسیر، مشابه با RSI است. اما تفاوت بین MFI و RSI این است که شاخص MFI از انعطاف پذیری کمتری برخوردار است، دلیل آن نیز این است که متعادل شدن آن با در نظر گرفتن حجم معاملات خواهد بود و لذا از این شاخص برای قدرت گردش پول وارد و خارج شده از یک سهم استفاده می گردد

. بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، جریان پول ورودی را مثبت در نظر می گیرند و جریان پول خروجی را منفی تلقی می کنند، سپس این دو جریان را با یکدیگر مقایسه نموده و از مقایسه ی شاخص حاصل شده با قیمت می توانند میزان قدرت یا ضعف روند را مشخص کنند. شباهت دیگری که بین MFI و RSI وجود دارد این است که هر دو در محدوده ی 0 تا 100 نوسان می کنند و دوره ی 14 روزه به عنوان پیش فرض برای آن در نظر گرفته می شود. از شاخص MFI می توان برای جریان نقدی ورودی یا خروجی به منظور اقدام برای خرید یا فروش سهم استفاده کرد. نحوه ی عملکرد آن نیز بدین شکل است که اگر بالای 80 قرار گیرد، یعنی سهم در منطقه ی اشباع خرید و وقتی زیر 20 قرار گیرد، یعنی سهم مذکور در منطقه ی اشباع فروش قرار گرفته است.

نحوه ی محاسبه:

طبق آموزش تحلیل تکنیکال، برای اینکه جریان پول را محاسبه کنیم باید قیمت و حجم را در یکدیگر ضرب کنیم که عدد حاصل، نشان دهنده ی میزان تقاضای موجود در رابطه با یک سهم در قیمتی معین می باشد.

قیمت نمونه = 3/(بالاترین قیمت روز + پایین ترین قیمت روز + قیمت پایانی)

جریان پول مثبت = به مجموع جریان تفسیر شاخص حرکت جهت ‌دار پول خام در دوره ای که قیمت نمونه روند افزایشی داشته گفته می شود که مدت زمان دوره را ما انتخاب می کنیم.

جریان پول مثبت = به مجموع جریان پول خام در دوره ای که قیمت نمونه روند کاهشی داشته گفته می شود که مدت زمان دوره را ما انتخاب می کنیم.

نحوه ی محاسبه شاخص پول طبق مطالب گفته شده در بالا در آموزش تحلیل تکنیکال

شاخص پول = (جریان پول منفی / جریان پول مثبت)

MFI = ](شاخص پول + 1)/100[ – 100

نوسانات MFI زمانی شدیدتر می شود که تعداد دوره های زمانی در محاسبات MFI کمتر باشد.

نحوه ی استفاده از اندیکاتور MFI بسیار شبیه به RSI است و برای تحلیل آن می توان از واگرایی و همگرایی هایی که بین اندیکاتور و نمودار قیمت وجود دارد استفاده نمود.

بررسی خرید و فروش های افراطی از دیدگاه آموزش تحلیل تکنیکال

بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، از اندیکاتور MFI نیز (مشابه با RSI) می توان برای شناسایی حجم افراطی کم و زیاد موجود در سهم استفاده نمود. زمانی که اندیکاتور MFI مقداری بیش از 80 به خود بگیرد، سهم در شرایطی است که به آن خرید افراطی گویند و وقتی مقداری کمتر از 20 به خود بگیرد، سهم در شرایطی است که به آن فروش افراطی گفته می شود.

آموزش تحلیل تکنیکال، استفاده از اندیکاتور MFI در رابطه با شهرسازی و خانه سازی باغمیشه

بررسی کامل همگرایی – واگرایی بر اساس آموزه های آموزش تحلیل تکنیکال

طبق آموزش تحلیل تکنیکال، وقتی در یک نمودار سیگنا ل های خرید و فروش ایجاد می شود که واگرایی و همگرایی رخ دهد و در نتیجه چنین شرایطی تغییر روندها را در آینده ی نزدیک نشان می دهد. اگر در نمودار مشاهده کنید که قیمت سهم روند کاهشی دارد ولی از طرف دیگر مشاهده کنید میزان پولی که وارد می شود نسبت به میزان پولی که خارج می گردد بیشتر است، به معنای آن است که حجم معاملات در مواقعی که قیمت سهم بالا بوده نسبت به روزهایی که افت داشته، بیشتر بوده است. لذا طبق این تفسیر می توان انتظار روند کاهشی کوتاه مدت و ضعیفی را داشت زیرا جریان ورودی پول نسبت به خروجی آن از سهم بیشتر است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.