زمانی که دنیای شما حول معاملات می چرخد و بازار مطابق تحلیل شما پیش نمی رود، احتمالاً احساس فروپاشی خواهید کرد. این امر باعث می شود کسانی که بیشتر وقت و زندگی خود را برای معامله گری صرف می کنند، در معرض اضطراب عملکرد بیشتری قرار بگیرند
۵ راهکار برای کاهش اضطراب در هنگام معاملات
آیا تا به حال در مورد معاملات خود بیش از حد آگاه و مطمئن بودهاید که در عملکرد شما تأثیر منفی بگذارد؟ اگر جواب شما مثبت است به احتمال زیاد یک مورد ترس از محیط کاربری یا اضطراب عملکرد را تجربه کردهاید
بازار؛ گروه بورس: همانطور که قبلا گفته شد رفتار مالی به عنوان یکی از مهمترین معیارهای تحلیل بازار است بنابراین نوع رفتار سهامدار در قبال نوسان بازار میتواند آن را در سود دهی و کاهش میزان زیان کمک کند. در این گزارش بر اساس برآیند رفتار سهامداران با تجربه، ۵ راهکار برای کاهش اضطراب در هنگام معاملات را بررسی اضطراب در معامله گری کردیم.
برای اینکه بتوانید به درستی این راهکارها را ارزیابی کنید این سوال را از خود بپرسید؛ آیا تا به حال در مورد معاملات خود بیش از حد آگاه و مطمئن بودهاید که در عملکرد شما تأثیر منفی بگذارد؟
اگر جواب شما مثبت است به احتمال زیاد یک مورد ترس از محیط کاربری یا اضطراب عملکرد را تجربه کردهاید. اضطراب عملکرد معمولاً زمانی اتفاق می افتد که جزئیات تصمیمات خود را به دقت بررسی کرده باشید، تا حدی که هر اقدامی مورد انتقاد قرار گیرد.
این رفتار معمولاً تأثیرات مخربی بر عملکرد کلی دارد زیرا پافشاری برای رسیدن به یک هدف خاص می تواند روحیه تصمیم گیرانه فرد را کدر کند. معامله گران فارکس، دائماً برای کسب سود تحت فشار قرار میگیرند که گاهی اوقات از اهمیت پایبندی به استراتژی معاملاتی یا مدیریت سرمایه غافل می شوند.
در هنگام افزایش ریسک با ورود پله ای، به جای اینکه فاصله تارگت را دو یا سه برابر کنید، از استرس جلوگیری کنید. همچنین این کار می تواند به شما یادآور شود تنها چیزی که تغییر کرده است میزان ریسک کردن شما است و شما همچنان از همان تنظیمات و استراتژی قدیمی خود دستور گرفتهاید
در ادامه چند نکته برآینده نظرات فعالین با تجربه بازار آمده است که میتواند شما در معاملات بهتر کمک کند.
معامله کامل و بدون نقص را فراموش کنید، متداولترین منبع اضطراب عملکرد، کمال گرایی است. معامله گرانی که در تلاش گرفتن بهترین نقاط ورود و خروج ممکن هستند، سود خود را از طریق بالا بردن حجم به حداکثر می رسانند و هرگز نمیخواهند معامله ای را از دست بدهند، در صورت عدم دستیابی به این اهداف، از خود ناامید می شوند.
به جای اینکه دنبال اکسیر معامله گری بگردید، به خود یادآوری کنید که وارد شدن به یک معامله سودآور مانعی ندارد ولی ممکن است بازار همیشه مطابق میل ما عمل نکند. ضرر کنترل شده یا سود کمتر از حد انتظار، پایان کار معامله گری شما نیست، بلکه لازمه ی تبدیل به بهتر شدن است.
بر روی روند کار تمرکز کنید، نه سود؛ بی تفاوت بودن نسبت به تصمیمات بی نقص ممکن است برای برخی از افراد دشوار باشد زیرا این تفسیر را می توان فقدان جاه طلبی دانست. اگر این برای شما صادق است، بهتر است اهداف خود را بر اساس روند تعیین کنید و نه بر اساس سود. به عنوان مثال، شما می توانید برای پایبندی به استراتژی خود، کاهش ضرر و زیان خود یا سود کردن، به خودتان امتیاز دهید. در پایان هر روز یا هفته معاملاتی می توانید موارد بالا را بررسی کنید تا بتوانید برای اجرای مدیریت روشها و فرایندها تمرکز کنید.
هنگام افزایش ریسک، قدم های کوچک بردارید؛ افزایش ناگهانی حجم معامله می تواند اضطراب غیر لزوم ایجاد کند. این امر معمولاً هنگامی اتفاق می افتد که به معاملات خود بیش ازحد اطمینان پیدا میکنید و تصمیم میگیرید پول بیشتری را بدون تعادل روانشناسی در بازار بگذارید. به عنوان مثال، خود را در جایگاه یک بازیکن فوتبال قرار دهید که در تساوی یک بازی حساس قصد دارد دقیقه ۹۰ یک پنالتی بزند. در این حالت فشار از دست دادن هزار برابر بیشتر از حد معمول است. جای تعجب نیست که معامله گران در همچنین حالتی با وجود آگاهی زیاد از میزان ریسک، در معرض اشتباهات بیشتری قرار میگیرند.
در هنگام افزایش ریسک با ورود پله ای، به جای اینکه فاصله تارگت را دو یا سه برابر کنید، از استرس جلوگیری کنید. همچنین این کار می تواند به شما یادآور شود تنها چیزی که تغییر کرده است میزان ریسک کردن شما است و شما همچنان از همان تنظیمات و استراتژی قدیمی خود دستور گرفتهاید.
زمانی که دنیای شما حول معاملات می چرخد و بازار مطابق تحلیل شما پیش نمی رود، احتمالاً احساس فروپاشی خواهید کرد. این امر باعث می شود کسانی که بیشتر وقت و زندگی خود را برای معامله گری صرف می کنند، در معرض اضطراب عملکرد بیشتری قرار بگیرند
از صفحه مانیتور(چارت) فاصله بگیرید؛ اضطراب عملکرد در پرکاری هم خود را نشان می دهد. نباید تعجب آور باشد، زیرا خستگی و فشار روحی برای کسب درآمد گاهی تفکر منطقی ما را کور می کند. به جای اینکه به استراتژی خود پایبند باشیم، اجازه می دهیم احساسات مان بهترین نتیجه را از ما بگیرند.
زمانی که بیش از حد نیاز به جبران ضررهای خود داریم، ممکن است معاملاتی را پس از دیگری انجام دهیم، زمانی متوجه میشویم که پول زیادی از دست دادهایم! مشخصترین راه حل این مشکل این است که هنگامی که حد ضرر معاملات خود را تنظیم کردید، از چارت فاصله بگیرید،
به یاد داشته باشید که همیشه یک فردایی برای کسانی که امروز سرمایه خود را حفظ می کنند وجود دارد. برای کسانی که این کار را نمی کنند و میخواهند حساب های معاملاتی خود را با گرفتن پوزیش های متوالی(اوور ترید) منفجر می کنند، تله ی بازار همیشه وجود دارد.
برای خودتان سرگرمی ایجاد کنید؛ زمانی که دنیای شما حول معاملات می چرخد و بازار مطابق تحلیل شما پیش نمی رود، احتمالاً احساس فروپاشی خواهید کرد. این امر باعث می شود کسانی که بیشتر وقت و زندگی خود را برای معامله گری صرف می کنند، در معرض اضطراب عملکرد بیشتری قرار بگیرند.
مثال "همه تخم مرغ های خود را در یک سبد نگذارید" را در این مسئله هم بکار ببرید و با یک سرگرمی دلخواه یا ورزشهایی با آدرنالین بالا خودتان را مشغول کنید تا در معرض استرس غیرضروری قرار نگیرید. کاری انجام دهید که از انجام آن لذت میبرید زیرا مواقعی که بازار بر خلاف شما است، حواس شما را پرت میکند. انتظارات واقع بینانهای از رفتار بازار داشته باشید تا اهداف شما متحول شود.
اضطراب و پریشانی یک معامله گر بازار بورس چه دلایلی دارد؟
در این مقاله قصد داریم به موضوع اضطراب و پریشانی و تفاوت مابین این دو موضوع بپردازیم.
درواقع موضوع این است که نگذاریم یک اضطراب طبیعی به پریشانی که منجر به اختلال در عملکرد ما میشود تبدیل شود. درواقع اضطرابهای طبیعی بخشی از معامله گری را تشکیل میدهند. اینکه ما بخواهیم اضطراب معامله گری خود را حذف کنیم کاری کاملاً غیرممکن است.
معامله گری در بازار بورس و سایر بازار های مالی علی رغم تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال و مدیریت سرمایه دقیق کار با ریسک ها و عدم قطعیتهاست. و در مواجهه با آنها اضطراب اجتنابناپذیر است. اما مسئله این است که نباید اضطراب را با پریشانی اشتباه گرفت. هر اضطرابی به پریشانی ختم نمیشود و هر اضطرابی بد نیست. بلکه در مواردی میتواند به عملکرد شما در معاملهگری کمک کند.
برای فهم بهتر این موضوع مثالی برایتان میزنم. تصور کنید مدت زیادی در حال رانندگی در اتوبان هستید و کاملاً خسته و کسل شدهاید. اما ناگهان طوفان سنگینی آغاز میشود و باران شروع به باریدن میکند. جاده کامل لغزنده شده و دید محدود میشود. در این شرایط شما فرمان ماشین را محکم میچسبید و سرعت خود را کنترل میکنید. حس بیحوصلگی شما ناگهان به هوشیاری کامل تبدیل میشود در این حالت شما دچار اضطراب کامل مفیدی شدهاید.
اگر در این حالت دچار اضطراب نمیشدید و به همان حالت کسل رانندگی میکردید هرگز اقدامات لازم برای چنین شرایطی را انجام نمیدادید. درواقع اضطراب بود که شمارا آماده رویارویی با چنین چالشی کرد.
اما تصور کنید شما تابهحال هرگز در چنین شرایط کولاکی در جاده برخورد نکرده بودید و نمیدانستید در این حالت چهکارهایی را باید انجام دهید. بلافاصله اضطراب شما تبدیل به پریشانی میشد. درواقع عدم آمادگی ما هست که باعث چنین شرایطی می شود.
ارتباط بین اضطراب و پریشانی در معامله گری:
وقتیکه شما وارد معامله ای میشوید سرمایه خود را در معرض ریسک قرار میدهید. اگر تابهحال در چنین شرایطی قرارگرفته باشید و اصول رفتارشناسی معامله گری را بدانید، میدانید در این شرایط دقیقاً باید چه رفتاری انجام دهید. و مانند رانندهای میشوید که اضطراب در معامله گری کاملاً آماده شرایط طوفانی جاده است. در اینجا اضطراب به شما کمک میکند که کاملاً هوشیارانه معامله خود را مدریت کنید. ولی درصورتیکه آماده چنین شرایطی نباشید اضطراب شما به پریشانی تبدیل میشود و نمیدانید باید چهکار کنید.
برای همه ما اتفاق افتاده است که سهمی را خریدهایم به دلیل بیتجربگی قبل از رسیدن به نقطه موردنظر از سهم خارج شدیم یا جایی که باید خارج میشدیم در سهم باقیماندهایم. نکته اینجاست که ما باید اضطراب را بهعنوان عاملی مفید بپذیریم و از تبدیل آن به پریشانی جلوگیری کنیم.
بهترین کار برای کنترل این موضوع داشتن طرح معاملاتی تدوینشده و منطقی است. که در آن نقطه ورود و خروج کاملاً مشخص وجود داشته باشد و با مدیریت سرمایه و میزان ریسک مورد قبول شما در تناسب باشد. اگر شما برای شرایط سخت آمادهشده باشید میتوانید با اضطراب طبیعی عکسالعمل نشان دهید.
نگرشهای اشتباهی که منجر به ایجاد پریشانی در معامله میشود:
- یک روز خوب در بورس حتماً یک روز سود ده است: این نگرش اشتباه باعث میشود که اگر روزی زیان ده داشته باشید دچار پریشانی شوید. چون ذهن شما آماده چنین اتفاقی نبوده است. و این موضوع ممکن است نظم حاکم بر کار شمارا برهم زند.
- هرچه بیشتر معامله کنید سریعتر یاد میگیرید: معامله بیشازحد در بازار بورس و بازارهای مالی میتواند منجر به زیان شود. چراکه شما سعی میکنید حتماً سهمی را پیدا کنید که شرایط مناسبی برای خرید داشته باشد. حال آنکه ممکن است در شرایط آن لحظه بازار مورد مناسبی برای خرید نباشد. در اینجا شما تحلیل خود را طوری انجام میدهید که فقط نقاط مثبت سهم را ببینید و از نکات منفی آن چشمپوشی میکنید. این مورد میتواند زیانهای سنگینی را به سرمایه شما وارد کند
- موفقیت به معنای تأمین هزینههای زندگی از راه معامله گری است: هیچ معامله گری در سالهای اولیه معامله گری خود چنین توانایی را ندارد. موفقیت واقعی به معنای افزایش تجربه و آگاهی بهمنظور رشد شخصی و در کنار آن به دست آوردن سوددهی در بلندمدت است.
روانشناسی معاملهگری
جملات خوبی در زمینهی روانشناسی بورس وجود دارد .بهطور مثال گفته میشود در بازار بورس احساساتی معامله نکنید. اما این جمله درواقع به چه معناست؟؟
چطور میشود احساساتی مانند ترس، طمع، پریشانی و … را از معاملات بورسی خود حذف کرد؟ مخصوصاً زمانی که شما سرمایه خود را در معرض سود و زیان قرار میدهید.
راهکار این موضوع کسب دانش از طریق شرکت در کلاس های آموزش بورس ، مطالعه مقالات آموزش رایگان بورس و کسب تجربه در زمینه خرید و فروش سهام است. راهکارهای مناسبی برای به دست آوردن تجربه و آگاهی وجود دارد. مانند کار با سرمایه کم در ماههای اولیه ورود تا زمان کسب تجربه کافی.
راهکار دیگری که میتواند در این زمینه مفید باشد تهیه یک ژورنال جهت ثبت حالات روحی در هنگام معاملات بورسی است. با انجام این کار شما میتوانید نقاط ضعف خود را شناسایی کنید. درنهایت بامطالعه و تمرین برای رفع این موارد اقدام کنید. دقیقاً مانند فوتبالیستی که متوجه میشود عضلات خاصی از ناحیه پای او ضعیف است. او بهطور تخصصی برای تقویت همان عضله تمریناتی را انجام میدهد تا این نقطهضعف خود را برطرف کند.
شما باید در هنگام معامله برای هر اتفاقی که ممکن است پیش آید آمادهباشید و برای آن از قبل راهحلی را در نظر گرفته باشید.
بهشخصه زمانی که قصد خرید سهم یکی از شرکت های بورسی را داشتم بسیار وسوسه میشدم که آن را در همان ساعات اولیه روز خرید کنم تا مبادا درگیر صف خرید شوم. چندین بار در چنین شرایطی دچار اشتباه شدم و سهمی را زودتر از زمان صحیح آن خریدم و اتفاقی که افتاد شرایط کاملاً برخلاف انتظاراتم پیش میرفت. مانند شکارچی که قبل از نزدیک شدن شکار به حد لازم به سمت آن حمله میکند. درنهایت طعمهای که مدتها انتظار آن را کشیده از دست میدهد.
اینجا بود که تصمیم گرفتم هر زمان که در چنین شرایطی برای خرید سهم قرار گرفتم هیچ کاری نکنم و لپتاپم را خاموشکنم. و در زمان تعیینشده دوباره برای خرید سهم پای سیستم بنشینم. باوجود اینکه در مواردی ممکن بود سهام موردنظرم را از دست بدهم و فرصت خرید آن را پیدا نمیکردم. اما میدانستم که خرید یک سهم نامناسب بسیار بدتر از نخریدن یک سهم خوب است. و این رفتار بعد از مدتی منجر به اصلاح رفتار عجولانه من در هنگام خرید سهام بورس شد.
نتیجهگیری:
شما باید همواره مانند یک مربی معامله گری در حال تربیت خود باشید. برای خودتان تمرین بنویسید و تمرینتان را انجام دهید. هر چیزی را که بخواهید به یک عادت در خود تبدیل کنید ابتدا آن را بهصورت یک قانون بنویسید و خود را ملزم به انجامش کنید. خواهید دید که بعد از مدتی برایتان به عادت تبدیل میشود.
تفاوت بین قانون و عادت این است که شما برای انجام یک قانون باید انرژی زیادی صرف کنید اما برای انجام یک عادت انرژی بسیار کمتری مصرف میشود. مانند رانندهای که بهتازگی گواهینامه رانندگی گرفته و پشت فرمان اتومبیل نشسته است. اینکه بخواهد همزمان حواسش به همهجا باشد و در خیابانی شلوغ رانندگی کند بسیار سخت است. اما یک راننده حرفهای ممکن است در هنگام رانندگی چند کار دیگر را هم بهسادگی انجام دهد.
درنهایت تنها راه موفقیت در زمینه سرمایه گذاری در بورس و سایر بازارهای مالی این است که تلاش و پشتکار فروان برای خودسازی و بهبود عملکرد شخصی و حرفهای داشته باشید. در زمینه روانشناسی معاملهگری کتابهای فروانی وجود دارد مانند کتاب معاملهگر منضبط و تحلیل بنیادی، تکنیکال یا ذهنی هر دو نوشته مارک داگلاس و کتاب مربی معاملهگری روزانه اثر برت اسینبارگر که میتواند مفید و مؤثر باشد.
در پایان شما دعوت میکنم که اگر تجربه مشابهی در این زمینه داشتید، آن را با ما در میان بگذارید.
چگونه با استرس در معاملات مقابله کنیم؟ | معرفی 3 راه حل مناسب
اگر اجازه دهید ترس شما را از پا بیندازد یا روی رأی و نظرتان سایه بیفکند، استرس در معاملات میتواند به راحتی بر روی تریدهای شما اثری منفی داشته باشد.
اما از طرف دیگر اگر از ترستان برای هوشیاری بیشتر و چالشهای پیشرو کمک بگیرید، این ترس میتواند به نفع شما باشد.
ما در این مطلب سه مرحله را با هم مرور میکنیم که باعث میشود بهتر استرس در معاملات خودتان را کنترل کنید:
۱. استرس در معاملات را انکار نکنید
اولین قدم برای غلبه بر استرس پذیرش آن است. انکار نکنید که احساس خطر، اضطراب یا دلواپسی دارید.
بعد از پذیرش احساسهایتان ببینید واکنش شما به استرس چیست. آیا استرس باعث وحشت شما میشود؟ آیا باعث میشود تصمیمهای فوری و عجلهای برای معاملاتتان بگیرید؟ آیا زمان استرس کف دستتان عرق میکند؟
احساسات، افکار و رفتارهایتان را در ژورنال معاملاتیتان یادداشت کنید تا بعدا آنها را بررسی کنید.
۲. یک قدم به عقب برگردید
تا به حال شده از روی ترس تصمیم معاملاتیای بگیرید؟ اگر شده، احتمالا با من همنظر هستید که استرس در معاملات غالبا باعث تصمیمهای بد معاملاتی میشود.
هنگامی که ذهنتان غرق در احساسات زیاد و مختلف میشود، سخت است که ذهنتان را آزاد کنید و بر عوامل مرتبط با معاملاتتان تمرکز کنید.
اگر روزی در این موقعیت گرفتار شدید، یک نفس عمیق بکشید و کمی از نمودارها فاصله بگیرید.
در این حین به افکارتان نظم بدهید و احساساتی را که ممکن است بر تصمیمگیری شما اثری منفی داشته باشد، کنار بگذارید.
شاید هم ترجیح میدهید به یک قطعه موسیقی کلاسیک گوش کنید تا کمک کند مدیتیشن کنید و ذهنتان را متمرکز کنید. پیپ دیدی (Pip Diddy) روی استراتژیاش که یک چرت کوتاه است قسم میخورد، چون به گفته خودش وقتی از خواب بیدار میشود احساس سرزندگی میکند و تمرکز بیشتری دارد.
۳. منشأ استرستان را پیدا کنید
چه چیزی باعث شده احساس استرس در شما ایجاد شود؟ خیلی زود منشأ استرستان را پیدا کنید و هرچه زودتر آن را از بین ببرید.
اگر منشأ استرستان را پیدا کنید، میتوانید متوجه شوید اضطراب شما به جا است یا نه.
برای پیدا کردن منشأ استرس در معاملات، این سؤالها را از خودتان بپرسید:
- آیا شرایط بازار طوری تغییر کرده که باعث شود ایده معاملاتی من نامعتبر شود؟
- آیا ریسکها زیاد شده؟
- با توجه به شرایط فعلی، اصلا استرس من به جا است؟
گاهی فقط یک ارزیابی منصفانه از شرایط لازم است تا بتوانید ذهنتان را آزاد کنید و به چشمانداز درستی برسید.
در بعضی موارد اگر علت استرستان را متوجه شوید میتوانید در آینده هم مانع ایجاد استرس شوید. مثلا اگر متوجه شوید که وقتی ترس بر شما غلبه میکند و زمان انتشار اخبار تصمیمهای نسنجیده میگیرید، از این به بعد قبل از رویدادهای مهم معاملاتتان را میبندید.
البته به این نکته هم توجه داشته باشید که استرس در معاملات بخشی از فارکس است چون خطر شکست همیشه در کمین است.
چیزی که مهم است این است که بتوانید واکنش مناسبی نسبت به استرس داشته باشید. واقعا این تنها چیزی است که میتوانید آن را کنترل کنید. به هر حال، استرس بسته به اینکه چه واکنشی به آن داشته باشید، میتوانید هم نتایج خوبی برای شما داشته باشد و هم نتایج نه چندان خوب.
اگر این محتوا برای شما مفید بود پیشنهاد میکنیم مقاله “اضطراب معاملاتی از کجا میآید و چگونه آن را از بین ببریم؟” را نیز مطالعه کنید
اضطراب و افسردگی چگونه روی عملکرد معاملات ما تاثیر میگذارد؟!
اضطراب و افسردگی در میان افراد بسیار شایع است و فضای پرریسک معامله گری ممکن است آنها را تشدید کند. در واقع، اضطراب و افسردگی در هنگام معامله ممکن است علت اصلی زیان هایی باشد که محتمل می شویم.
از طرف دیگر، اگر اضطراب و افسردگی افراد «فوق بالینی» باشد به طوریکه بتوان آن را کنترل کرد و به کار خود ادامه داد، این احساسات و حالات ممکن است در واقع انگیزهای برای موفقیت باشند.
برای آگاهی از آخرین دوره های آکادمی g2o و ثبت نام، با شماره ۰۲۱۲۸۴۲۲۶۸۸ تماس بگیرید.
برای دریافت آموزشهای رایگان تیم g2o و همچنین دریافت مشاوره رایگان، شماره تماس خود را در فرم زیر وارد نمایید تا مشاوران ما در اسرع وقت با شما تماس حاصل نمایند.
با این حال، همانطور که کرید شیهی-کلی، روانشناس مشهور، معتقد است ، «این واقعاً مهم است که معامله گران بتوانند تمایز بین سطح متوسطی از هیجانات شدید ناشی از معامله و مشکل اساسی سلامت روان را که در همه جنبه های زندگی نفوذ می کند، تشخیص دهند. با این حال وقتی فشار زیاد میشود، شاید سریع تر بتوان آن را تشخیص داد.»
از آنجایی که این موضوع در معامله گری بسیار حساس و مهم است، در این مقاله از مجموعه G2O قصد داریم آن را به طور کامل بررسی کنیم پس با ما همراه باشید.
بیایید با تصور یک سناریوی فرضی برای کشف شباهتها در زندگی یا تجربیات معامله گری خود شروع کنیم تا بتوان سطح و علل اضطراب و افسردگی در معاملات خود را بررسی کنیم. فردی با دانش بالا در نظر بگیرید که کاملا در کار خود حرفه ای است و به بهترین شکل ممکن آن را انجام می دهد و به آن تسلط دارد، اما با این اوصاف مهم ترین چالش او در زندگی معامله گری است. این فرد در زمینه معامله گری از نظر روانی فشار زیادی را تحمل می کند، به طوریکه همه ناهماهنگی ها و ضعف های شخصیتی او را آشکار می کند.
این فرد دائما با معامله گران فوق حرفه ای و تیم های قوی تحلیلی در حال گفت و گو و تبادل نظر است و به عقیده خود تمامی راه هایی که این افراد موفق طی کرده اند او نیز امتحان کرده و نتیجه ای حاصل نشده است. به نظر شما علت این موضوع چیست؟
به نظر می رسد این فرد نمی تواند به تحلیل خود در بازار اعتماد کند. چراکه هر بار نظرات متفاوت معامله گران موفق را می شنود استراتژی و قوانین معاملاتی خودرا تغییر می دهد تا همانند آن ها معامله کند. در نتیجه حجم عظیمی از احساسات و اطلاعات او را گیج و افسرده می کند.لازم به ذکر است که سرخوشی و افسردگی شدید معمولاً زمان خوبی برای پیروی از استراتژی و نظرات معاملاتی دیگران نیست. مخصوصا هنگام معامله در بازار کالا.
بازارهای کالا همیشه خود را از طریق عرضه و تقاضا که توسط قیمت نشان داده می شود متعادل می کنند. مالتوسی ها قرن هاست که استدلال می کنند: عرضه محدود است و قیمت ها به زودی به بی نهایت خواهند رسید، اما تاکنون نوآوری بشر توانسته است منابع جدیدی اضطراب در معامله گری برای عرضه پیدا کند یا به سادگی جایگزین های بهتری اختراع کند. به همین دلیل است که دیدگاه مالتوسی یک شرط معکوس بوده زیرا تمام چرخه های قیمت کالاها در نهایت باز می گردند.
درصورتی که افراد در سال های قبل طبق استدلال مالتوسی ها در بازار کالا معامله می کردند قطعا محتمل ضرر سنگینی می شدند به طوری که برای جبران چنین زیانی از نظر مالی و روحی که باعث افسردگی در معامله گر شده است زمان زیادی باید سپری می شد.
بنابراین چه معامله کنید یا سرمایه گذاری کنید، باید دو چیز را بدانید – اول اینکه افسردگی زمان مناسبی برای معامله کردن با اجماع نیست.چراکه علاوه بر سودهای کلانی که حاصل می شود ممکن است قبل از نتیجه نهایی، روند کاملا تغییر کند. دو – تفاوت بین بازارهای نوسانی و شیبدار رو به بالا را بدانید و سعی کنید یکی از آنها را بررسی نکنید در حالی که تلاش بیثمری برای نادیده گرفتن دیگری دارید.
شاید مسیر معامله گری ما نسبت به مثال بالا متفاوت باشد. با این وجود، همه ما فراز و نشیب های زیادی را در معاملات تجربه می کنیم که ممکن است ما را در معرض ترس و شکست های متعددی قرار دهد. در چنین مواقعی دو تصمیم وجود دارد که در این مرحله از مسیر معاملاتی خود باید بگیرید:
۱۵ راه برای آرامش اعصاب هنگام ترید ارزهای دیجیتال
بازارهای ۲۴ ساعته، نوسانات شدید قیمت، هکها میتواند برای سیستم عصبی انسان مشکل ساز باشد. این مقاله یک اموزش در مورد نحوه معامله ارز دیجیتال، راهنمای کسب درآمد، سرمایهگذاری و یا یافتن آلفا نیست. اما اگر تجربه ترید کریپتو را داشته باشید حتماً میدانید که هر اتفاقی ممکن است برای سرمایه شما بیفتد. زمانی که پولتان را در این بازار قرار میدهید، نسبت به بررسی مداوم قیمت ارزهای دیجیتال حساس میشوید. حتی در هنگام خواب، کندلها و امواج الیوت را میبینید.
علاوه بر این هیچ استراحتی نخواهید داشت. تریدرهای بازار بورس میتوانند در اضطراب در معامله گری هنگام بسته شدن بورس استراحت کنند، اما تریدرهای ارزهای دیجیتال هیچ تعطیلی ندارند چرا که بازار همیشه باز است. این اتفاقات میتواند برای سلامت ذهنی شما مشکل ایجاد کند. اما چگونه میتوان در برابر این تنشها از سلامت روانی خود محافظت کرد؟
در این مقاله ما ۱۵ راه برای درامان ماندن از شر این تنشها برای شما آوردهایم. در نظر داشته باشید که این راهها هیچ توصیه مالی نیست، بلکه نکات، استراتژیها و راهنماییهایی برای حفظ سلامت روان شما هنگام ترید میباشد.
ساعت معاملات خود را مشخص کنید
بازار کریپتو ۲۴ ساعته باز است، اما این بدان معنا نیست که شما هم باید ۲۴ ساعته در حال معامله باشید. ملکر یکی از تریدرهای معروف میگوید:
من با بازار مانند یک کسب و کار برخورد میکنم!
او فقط بین ساعت ۹ صبح تا ۵ بعد از ظهر معامله میکند، پس از آن شام میخورد، فرزندانش را میخواباند و به کارهای روزمرهاش میپردازد.
برنامه بچینید و به آن پایبند باشید
نظم ذهنی یکی از ویژگیهای است که مورد تأیید بسیاری از تریدرهای معروف قرار گرفته است. چو توصیه میکند:
تکلیف خود را از نظر اینکه چرا به یک معامله علاقهمند هستید و میخواهید آن را انجام دهید، مشخص کنید.
او میگوید من یادداشتهای زیادی مینویسم مثلاً میزان ریسک/ سود معامله من چقدر است؟ من حاضرم در معامله از چه چیزی صرف نظر کنم و چقدر حاضرم ریسک کنم؟ وی خاطر نشان میکند زمانی که میزان مورد نظر سود و ضررهای خود را بنویسید، دیگر در از روی احساس تصمیم نخواهید گرفت.
بسیاری از مردم به نمودارها خیره میشوند و آرزو میکنند که [قیمت] بالا یا پایین برود. اما این کاری نیست که او انجام میدهد، Scott Melker معاملات خود را از قبل برنامهریزی میکند، نقاط ورود و خروج خود را ایجاد میکند، و سپس نمودار را نادیده میگیرد و به زندگی خود ادامه میدهد.
بزرگترین اشتباهی که افراد مرتکب میشوند این است که برنامه خود در هنگام معامله تغییر میدهند. برای مثال حد ضرر خود را پایین میاورید، زیرا فکر میکنید پس از آن ممکن است ۱۰۰ برابر سود کنید.
طمع نکنید
غرور و ترس و طمع اصلیترین مشکلات معاملات است. احساسات خود را کنترل کنید. روی رویکرد، ساختار معاملات تمرکز کنید. ژو میگوید:
شما نباید از برد خود زیادی خوشحال و از باخت خود زیادی ناراحت شوید! چگونه با ضررها کنار میآیید؟ با واقعیت روبرو شوید (زیرا ضرر و زیان اجتناب ناپذیر است)، هر چند گفتنش راحتتر از انجام دادن است.
شکستها را به عنوان درسی برای یادگیری در نظر بگیرید!
هر ضرر ممکن است چیزی در مورد معاملات به شما بیاموزد. شکست خود را دوباره به تصویر بکشید. نگذارید به منبع خشم و ناامیدی تبدیل شود. اجازه دهید به عنوان یک کاتالیزور برای یادگیری عمل کند. بنابراین فقط وضعیت را تحلیل احساسات کنید. از خود بپرسید آیا این ضرر را به این دلیل متحمل شدید که با یک سود مثبت، بیش از ۵۰٪، وارد شدید و اما بعد از آن بدشانسی آوردید؟ با خود صادق باشید، اگر این ضرر از بدشانسی بوده است، آن را بپذیرید و به روی معاملات دراز مدت خود تمرکز کنید.
اما اگر از بدشانسی نبوده و تصمیم اشتباهی گرفتید، سعی کنید بفهمید چه چیزی باعث شده شما این تصمیم اشتباه را بگیرید. آیا استدلالتان اشتباه بوده؟ یا اینکه استدلال درست بوده اما فرضیات اشتباه؟ با تجزیه و تحلیل میتوان به راحتی اضطراب را کاهش داد.
ورزش کنید
این روش شاید به نظر واضح برسد، اما معمولاً نادیده گرفته میشود. برای اینکه بتوانید ذهن خود پاک کنید، بهتر از به باشگاه بروید و ورزش کنید.
تقسیمبندی کنید
در روزهای اولیه معاملات کریپتو طبیعی است که در زمان انجام هر کاری مانند دوش گرفتن، رفتن به قرار ملاقات. بازی کردن در طول روز نگران قیمتها، موقعیتها و فرصتهای وسوسهانگیز باشید. چو این مشکل را با تقسیم کردن فعالیتهای روزان خود و سپس تمرکز بر هر کاری که در آن لحظه انجام میدهد، حل کرده است. او میافزاید:
صبح شنبه، بچههای من حدود ساعت ۷: ۳۰ یا ۸ از خواب بیدار میشوند و من صبح را با آنها میگذرانم. تمرکز اصلی او روی کودکان هستند.
از طرفی صبحهای دوشنبه که در حال معامله است، تمام تمرکز خود را روی آن قرار میدهد. چو در ادامه میگوید:
اگر این اولویتها را نداشته باشید، تمرکز شما در همه جا خواهد بود و این باعث میشود همه چیز را نیمه کاره رها کنید.
در تریدها فشار مالی زیادی وارد نکنید
وقتی امرار معاش شما به نتیجه معامله وابسته است، آن معامله سختتر میشود. در واقع منطقی فکر کردن دشوار میشود. هیجان و اضطراب ممکن است بر شما غلبه کند و شما را به سمت نقطه ضرر یا سود اشتباهی سوق دهد. اگر به انجام معاملات روزانه ۱۰۰۰ دلار نیاز ندارید، میتوانید جریانهای درآمدی متعددی داشته باشید تا فشار مالی را کاهش دهید.
احساسی تصمیم نگیرید
این روش آنقدر اهمیت دارد که تا به حال چند بار به اشاره شده است. داشتن کنترل عاطفی در حین معامله برای عملکرد ذهنی و مالی بسیار مهم است. بهترین تکنیک برای بهبود کنترل عاطفی چیست؟ تمرین، تکرار و تمرکز بر کار است.
وقتی برای اولین بار معاملات را شروع میکنید، طبیعی است که احساس کنید یک نابغه هستید و وقتی همه چیز خوب پیش میرود، در اوج دنیا هستید. و وقتی همه چیز اشتباه میشود، احساس میکنید یک احمق و بدبخت هستید. سپس به تجارت ادامه میدهید. شما به یادگیری ادامه میدهید. هرچه بیشتر و بیشتر این کار را انجام میدهید، به آن عادت میکنید و این روی زندگی روزمره شما تأثیری نمیگذارد. رسیدن به آن مرحله بسیار مهم است زیرا نمیخواهید. احساسات شما را تحت تأثیر قرار دهد.
استراحت را فراموش نکنید
هرازگاهی مانند چو از تلفن، لپتاپ، نمودارها و ارزهای دیجیتال دوری کنید. او بر این باور است که این دوری برای حفظ تعادل و سلامت روانی لازم است. در پایان، دنیایی خارج از رمزارز وجود دارد. اگر چه دیگران میتوانند استدلال کنند که وجود ندارد.
درست و منطقی فکر کنید!
اگر با فکر درست معامله کنید، میتوانید از آن معامله سود ببرید و ضرر را پشت سر بگذارید. اگر این کار راه به طور منظم و طولانی انجام دهید، برنده خواهید شد. ضررهای خرد اصلا روی او تاثیر نمی گذارد. وی معتقد است شما باید با طرز فکر و تحلیل درست، زمانی وارد شوید که بیشترین شانس پیروزی را داشته باشید.
اولویتهای دیگر خود را فراموش نکنید
زندگی خود را بسازید و آن را کامل کنید. این کار به حفظ تعادل و مهار کردن وسواس فکری شما کمک میکند. اسکات ملکر میگوید:
من صاحب دو فرزند هستم، همیشه حاضر بودن در مکانهایی که خانوادهام هستند برای من مهم بوده است.
مدیریت زمان را خوب تمرین کنید
مدیریت زمان یک جزء حیاتی از همه کارهای من است. در هر ساعت از خود میپرسم اکنون اولویت من چیست؟ درک این لیست اولویت بسیار مهم است. این بدان معناست که اگر هدف اصلی او در این ساعت تحقیق در مورد شرکت X باشد، روی آن تمرکز خواهد کرد و نه چیز دیگری، و توجه او به قیمت ارزهای دیجیتال منحرف نخواهد شد.
از طرفی اگر زمانی را برای معامله مشخص کرده باشد، هیچ اهمیتی برای تحقیق در مورد شرکت x نمیدهد. بدیهی است که شما از آنچه در بازار میگذرد غافل نیستید، اما تعیین اولویتها به شما کمک بیشتری خواهد کرد.
برای استفاده از محتواهای جدید، برنامهریزی کنید
علاوه بر عملکرد قیمتی، درک فناوری، فلسفه، و ماهیت همیشه در حال تغییر تجارت و سرمایهگذاری ارزهای دیجیتال برای بسیاری از افراد هیجانانگیز است. اطلاعات مربوط به ارزهای دیجیتال انقدر زیاد است که همیشه مسائلی برای بررسی وجود خواهد داشت. از این رو، چو توصیه میکند به جای اینکه هر توییت یا مقاله منتشر شده حواس شما را پرت کند و تمرکزتان را بهم بریزد، بهتر است خواندن آن مطلب را برای زمان مناسب خود نگه دارید. زمانی که آماده آن هستید و میتوانید تنها بر روی آن محتوا تمرکز کنید.
گوشی را کنار بگذارید
ملکر توضیح میدهد زمانهایی که با همسر خود به رستوران میروند، تلفن خود را داخل ماشین میگذارد. اگر بیرون باشیم، تلفنم را در ماشین میگذارم و اصلاً به آن فکر نمیکنم.
از طرفی ژو نظریهی کاملاً متفاوتی دارد، او معتقد است چیزی به نام تعادل بین کار و زندگی وجود ندارد. ژو اعتراف میکند که چیزی به نام تعادل در کار برای کسانی که واقعاً میخواهند در کاری حرفهای شوند، وجود ندارد. برای رسیدن به هدف خود گاهی ممکن است بیخوابی بکشید و یا هیچ زمانی را با دوستان خود نگذارید. هر چند این کار میتواند به زندگی اجتماعی شما آسیب بزند، اما فرصتهای رشد زیادی را نیز فراهم میکند. او در ادامه میگوید شما میتوانید بعد از مرگتان به مقدار کافی استراحت کنید.
به یاد داشته باشید که اعتیاد شما به کریپتو هرگز به طور کامل از بین نخواهد رفت!
حتی باتجربهترین و حرفهترین تریدرها اعتراف کردهاند که در برخی مواقع تسلیم میل خود برای بررسی قیمتها میشوند. این احساسات هنوز گاهی چالش برانگیز هستند، شما نمیتوانید زمانی نوسانات زیادی بیتکوین را پیشبینی کنید.
فراموش نکنید که زمان ارزشمندتر از پول است. مهمترین درسی که یاد میگیرید این است که اضطراب در معامله گری از پول برای به دست آوردن وقت آزاد استفاده میشود. اینطور نیست که بتوانید زمان بیشتری را صرف کسب درآمد کنید. ترید کردن باید یکی از آن موقعیتهای نادری باشد که در صورت موفقیت، برای ثروتمند کردن شخص دیگری کار نمیکنید. اگر پول برای شما زمان بیشتری نمیخرد، دارید راه را اشتباه میروید!
دیدگاه شما