آیا در ضررهای پیاپی گیر کردهاید؟!
هر هفته این سوال از ما پرسیده میشود که چگونه از ضررهای پیاپی خارج شویم. سوال مهمی است و باید به آن پاسخ داده شود. چرا که اکثر تریدرها با مشکلات مربوط به ضررهای پیاپی، افت سرمایه و مسائل روانی درگیر هستند. بیاید از پایهایترین مسائل شروع کنیم چرا که نیاز به درک این داریم که “ضررهای پیاپی” چه چیزی هستند. با طلاچارت همراه باشید…
یک “ضرر پیاپی” واقعی پروسهای است که در طی آن شما معاملات زیانده پشت سر هم خواهید داشت اما با این تفاوت که ۱۰۰% قوانین استراتژی معاملاتی خود را رعایت میکنید.
در سمت مقابل ممکن است شما قوانین استراتژی معاملاتی خود را اجرا نکنید و بدتر از آن ممکن است حتی اصلا استراتژی مشخصی برای معامله نداشته باشید و مدام دچار اشتباه شوید. در این صورت شما در حال ترید کردن به شکل بد و ضعیفی بوده و مستحق زیانی هستید که به سرمایهتان وارد میشود.
با توجه به توصیفات بالا احتمالا اکنون میتوانید زیانهایی که به سرمایهتان وارد شده است را بهتر ارزیابی کرده و علت را درک کنید. حالا باید ضررها را به درستی دسته بندی کنیم. یک تفاوت بزرگ بین “زیانهای صحیح” و “زیانهای احمقانه” وجود دارد. به تصویر زیر نگاه کنید.
حالا به تصویر بعدی نگاه کنید. در این تصویر به خوبی میتوانید چگونگی جدا کردن خودتان از نتایجتان را مشاهده کرده و کیفیت ترید کردنتان را مانند یک حرفهای درک کنید.
اکنون ببنیم که چرا نگاه کردن به ضررهایی که به شکل صحیح انجام دادهاید مهم است. بعضی تریدرها در یک حالت سطحی باقی مانده و نمیتوانند تفاوتی بین ضررهای پیاپی صحیح و ضررهای احمقانه قائل شوند. چنین تریدرهایی به اشتباه فکر میکنند که “استراتژی معاملاتی آنها کار نمیکند” و به یک روش دیگر احتیاج دارند. این دقیقا همان زمانی است که آنها وارد یک حلقه بین پایان شده و مدام از این استراتژی به یک استراتژی دیگر کوچ میکنند و هرگز نمیفهمند که چرا شکست میخورند. شخصا دهها نفر از این تریدرها را دیدم که این چرخه باطل را سالها تکرار کردهاند.
ثبات در معاملهگری
در این بخش میخواهم کمی در مورد ثبات صحبت کنم. هر وقت که با تریدرها صحبت میکنید آنها میگویند که به دنبال نتایج ثابت هستند. اما وقتی به روشهای معاملاتی آنها نگاه میکنیم هر چیزی میبینم جز ثبات!
نمیتوانید انتظار نتایج ثابت را داشته باشید وقتی که در هر معاملهای روش متفاوتی را به کار میبرید، قانون خاصی ندارید، به طور اتفاقی وارد یک معامله شده و از آن خارج میشوید، میزان ریسک خود را تغییر میدهید و از این تایم فریم به آن تایم فریم میپرید.
میدانم که سخت است اما شما قبل از اینکه انتظار نتایج ثابت را داشته باشید، ابتدا باید در روش خود ثبات را ایجاد کنید. راه دیگری وجود ندارد!
چگونه از این وضعیت رها شوید؟
حالا سوال مهم این است که چگونه میتوانید تغییر ایجاد کنید و بدانید که مسیر صحیح چیست.
اول، باید یک استراتژی معاملاتی با قوانین ثابت و چارچوب اثبات شده اتخاد کنید. علاوه بر این باید یادتان باشد که در ابتدا همه چیز به درستی کار نخواهد معاملات پشت سر هم کرد. شما باید به آهستگی خودتان را تغییر داده و به معاملهگری تبدیل شوید که میتواند به شکل سودآوری ترید کند. این به چه معناست؟ این بدان معناست که در پشت معاملهگری موفق و سودآور، ۲۰% استراتژی معاملاتی موثر است و ۸۰% شخصی است که آن استراتژی را اجرا میکند؛ یعنی خودتان!
ضعیفترین بخش در معاملهگری همیشه خود معاملهگر است که کارهای اشتباهی مانند حدس زدن، تصمیمات بدون تفکر، شکستن قوانین، متقبل شدن ریسکهای زیاد و … را انجام میدهد. ماجراجویی طولانی اما جالبی است وقتی که پیشرفت هفتگی خود را مشاهده میکنید.
و در ادامه یک تصویر دیگر که درک شما از روند معاملهگری را بهبود خواهد بخشید.
مورد دوم این است که هر تریدری باید یک ژورنال معاملاتی داشته باشد. ژرونال معاملاتی در واقع ثبت وقایع معاملات شما میباشند. این ابزار به شما کمک میکند تا معاملات قبلی خود را بررسی کرده و بازدهی خود را مشاهده کنید. در واقع میتوانید ببینید که آیا کار خود را به درستی انجام دادهاید یا خیر.
در نهایت این را بدانید که مسیر معاملات پشت سر هم موفقیت در معاملهگری از اتخاذ یک روش درست معاملهگری، تمرین مداوم و تقویت حالات روانی شما میگذرد. در صورتی که معاملات خود را بدون قانون و قاعده خاصی انجام میدهید سخت در اشتباهید. اگر استراتژی معاملاتی ندارید، میتوانید وارد دوره استراتژی طلاچارت شده و با تمرین و تلاش به سطح واقعی خود در معاملهگری دست پیدا کنید.
اگر هم تازه میخواهید مسیر معاملهگری را آغاز کنید، دوره تحلیل تکنیکال طلاچارت بهترین نقطه برای شروع است.
5 نکته سرمایه گذاری که هر تریدر فارکسی باید آن را بداند
با دانستن این نکته ها، نتایج معاملاتی خودتان را افزایش دهید. فارکس یک مقوله پیچیده، اما جذاب است. معامله گران فارکس، فرصت های فوق العاده ای برای کسب درآمد دارند اما، باید مهارت های خود را به طور مداوم ارتقا دهند. در این مقاله، ما در مورد چگونگی افزایش بهره وری معاملات خود، بحث خواهیم کرد.
کلید هر معامله موفقی در فارکس، داشتن ثبات است
اگر می خواهید به عنوان یک معامله گر موفق باشید، باید برای هر معامله ای که انجام می دهید یک استراتژی معاملاتی و یک طرح تجاری مناسب داشته باشید. هنگامی که استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کردید، باید مدتی به آن پایبند باشید تا ببینید آیا نتایج مثبتی در محیط کنونی بازار ایجاد می کند یا خیر.
بسیاری از معامله گران به ویژه مبتدیان، نسبت به اهمیت ثبات در معاملات چیزی نمی دانند و آن را درک نمی کنند. اگر برخی معاملات در جهت اشتباه پیش روند، آنها به سرعت استراتژی های معاملاتی خودشان را تغییر می دهند.
این یک اشتباه بزرگ است چرا که معامله، یک بازی، راجع به احتمالات است. برای ایجاد سودآوری در بازار، قرار نیست شما همیشه مسیر و جهت بازار را درست تشخیص دهید. در عوض، شما به استراتژی معاملاتی نیاز دارید که نسبت ریسک به پاداش و سود به ضرر مناسبی داشته باشد.
هر استراتژی را که انتخاب می کنید باید با تعداد معاملات کافی، مورد آزمایش قرار گیرد تا ببینید آیا در محیط کنونی بازار، خوب عمل می کند یا خیر. این یک مسئله بسیار مهم است زیرا، استراتژی های معاملاتی برای نشان دادن عملکرد واقعی خود، به زمان نیاز دارند.
به عنوان مثال، اگر استراتژی شما دارای نسبت 60 درصد برد به باخت باشد، شما به راحتی می توانید با سه معامله پشت سر هم که منجر به ضرر می شود، کارتان را شروع کنید. برای مشاهده پتانسیل آن، باید معاملات بیشتری انجام دهید.
هرچه معاملات بیشتری انجام دهید، اعتماد بیشتری به نتایج مورد انتظار استراتژی خود خواهید داشت. اگر بلافاصله پس از اینکه معامله تان منجر به ضرر شد، به استراتژی معاملاتی دیگری روی آورید، هرگز از پتانسیل واقعی استراتژی معاملاتی خود مطلع نخواهید شد.
سطح ریسکتان را عاقلانه انتخاب کنید
برای آزمایش هرگونه استراتژی معاملاتی، باید معاملات معینی انجام دهید. در نتیجه، شما باید ریسکتان را در هر معامله ای که انجام می دهید محدود کنید تا بتوانید استراتژی های مختلف معاملاتی را، برای خود آزمایش کنید.
این یک معادله خیلی ساده است. اگر در هر معامله ای، فقط 1 درصد حسابتان را ریسک کنید، شما باید 100 معامله پشت سر هم ضرر کنید، تا کل حسابتان بسته شود.
یادتان باشد زمانی که در مرحله تست استراتژی تان هستید، طمع نکنید. برای هر معامله تان، یک سطح ریسک مناسب، انتخاب کنید. استراتژی های مختلف را بدون استرس آزمایش کنید و روی هر تریدی که می کنید، متمرکز شوید.
هر زمان که در محیط فعلی مارکت، بهترین نتیجه و عملکرد را از استراتژی تان به دست آوردید، در آن صورت اگر تمایل به افزایش سطح ریسکتان داشتید، می توانید آن کار را با احتیاط انجام دهید.
معامله تان را تجزیه و تحلیل کنید
برای داشتن تجارتی سودآور، نیاز به تجزیه و تحلیل معاملات به طور منظم دارید. تجزیه و تحلیل مناسب، فرصتی را برای شما فراهم می کند تا یاد بگیرید که در محیط فعلی بازار، چه فاکتورهایی جواب می دهد و مهمتر اینکه چه فاکتورهایی جواب نمی دهد و نیاز به حذف شدن، دارد.
برای به دست آوردن بهترین نتیجه از تجزیه و تحلیل خود، باید یک استراتژی خاص را دنبال کنید (همانطور که در بالا ذکر شد ثبات، کلید موفقیت در تجارت است).
اگر معاملاتتان را بر اساس "احساسات هیجانی" انجام دهید و نه یک استراتژی تعریف شده، هیچ چیز برای تجزیه و تحلیل وجود نخواهد داشت و نتایج شما کاملا تصادفی خواهد بود. ولی پیروی از یک استراتژی هدفمند، شما را به اطلاعاتی که باعث بهبود عملکرد معاملتتان می شود، مجهز می کند.
می توانید این کار را با این شروع کنید که، آیا معاملات شما پیرو قوانین استراتژی تان است یا خیر. حتی معامله گران حرفه ای هم گاهی، در پیروی از قوانین استراتژی شان، موفق عمل نمی کنند.
دلایل این عدم موفقیت هم، چیزهایی مثل این است که مثلا، یا احساساتی می شوند (بازارها همیشه هیجان آور هستند) یا از لحاظ تکنیکال الگوهای مشابه ای را می بینند.
حذف کردن تریدهای غیر ضروری، عملکرد شما را تقویت کرده و افزایش می دهد. این نکته طلایی را سرسری نگیرید و از آن غافل نشوید.
پس از اینکه مشخص کردید کدام یک از تریدهایتان بر اساس استراتژی تان بوده، آنگاه می توانید عملکردش را آنالیز کنید. این تجزیه و تحلیل نشان می دهد که آیا استراتژی شما در محیط بازار فعلی کار می کند و آیا درصد ریسک به ریوارد و برد به ضررتان، درست بوده است یا خیر.
اگر از نتایج آن راضی بودید، آن وقت از استراتژی فعلی خود استفاده کنید و روی اجرای آن تمرکز کنید. اگر هم که نتایج، نتوانند انتظارات شما را برآورده کنند، می توانید استراتژی موجود خود را تغییر دهید یا یک استراتژی جدید را امتحان کنید.
اگر که تصمیم گرفتید استراتژی موجود خود را تغییر دهید، حتماً فقط یک روش را در هر زمان بیازمایید تا بتوانید تأثیرات این تغییر را، بر عملکرد شیوه خود ارزیابی کنید. اگر تغییرات مختلفی ایجاد کنید و چیزی اشتباه پیش برود، نمی توانید یاد بگیرید که چه چیزی به عملکرد شما آسیب رسانده است.
روی دارایی های محدودی تمرکز کنید و سپس لیست مشاهدات خودتان را گسترش دهید
بازارهای فارکس هر روز فرصت های معاملاتی متعددی را مثلا در بازار طلا، نفت، اوراق قرضه، ارزهای بین المللی و غیره، ارائه می دهند، اما اگر تازه فارکس را شروع کرده اید، دنبال کردن همه آنها آسان نیست. بنابراین، شما باید با ردیابی تعداد محدودی از این دارایی ها، کارتان را شروع کنید تا نقاط ورود و خروج را مطابق استراتژی خود، از دست ندهید.
پس از آزمایش استراتژی خود روی چندین دارایی مختلف، می توانید جفت های بیشتری را به لیست تماشای خود اضافه کنید و ارزیابی کنید که آیا استراتژی شما برای همه آنها کار می کند یا خیر؟
در نهایت، شما با مجموعه ای از استراتژی های مختلف روبرو هستید که می توانید یکی از آنها را برای خودتان انتخاب کنید و آن وقت یاد خواهید گرفت، چه چیزی مناسب آن دارایی است که شما ترید می کنید و کدام استراتژی برای کدام دارایی مناسب تر است.
داشتن چندین استراتژی برای موفقیت یک معامله گر در دراز مدت، بسیار مهم است زیرا بازارها همیشه تغییر می کنند. بیایید در مورد چگونگی مقابله با این چالش هم بحث کنیم.
آماده مقابله با تغییرات اجتناب ناپذیر باشید
تغییر، تنها چیز ثابت در بازارها است، به همین دلیل است که اغلب می شنوید عملکرد گذشته، نتایج آینده را تضمین نمی کند. آنچه امروز به شما کار می دهد، ممکن است فردا برایتان کار نکند و استراتژی که نتایج فاجعه آمیز را در محیط بازار فعلی برایتان به ارمغان آورده، ممکن است در آینده به یک معدن طلای واقعی تبدیل شود.
خوشبختانه شما این توانایی را دارید تا برای تغییرات اجتناب ناپذیر، مهیا باشید. معاملتتان را آنالیز کنید و نتایج استراتژی های فعلی تان را، از نزدیک دنبال کنید.
به کارآیی استراتژی خود توجه کنید، اگر می بینید که عملکرد آن با گذشت زمان، رو به کاهش است، وقت آن است که اقدام کنید و آن را تغییر دهید. صبر نکنید تا استراتژی تجاری فعلی شما، سودآوری تان را متوقف کند و به شما و سرمایه تان، آسیب وارد کند.
درعوض، هنگامی که می بینید عملکرد استراتژی فعلی شما رو به کاهش است، آزمایش استراتژی دیگری را به صورت محدود شروع کنید.
بدین روش، تا زمانی که استراتژی قبلی شما سود هایش را متوقف کند، شما آماده استفاده از یک استراتژی جدید هستید که، در محیط فعلی بازار بهتر عمل کند.
آماده باشید و با موفقیت به استقبال تمام تغییرات بازار بروید، و از تمام آنها کسب سود کنید.
نکاتی برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق پارت دوم
برای دانستن این موضوع باید این استراتژی را دوباره آزمایش کنید .
اگر شما از پلتفرم معاملاتی متاتریدر ۴ معاملات خود را تحلیل میکنید تمام کاری که باید انجام دهید این است که در نمودار به منطقه ورود خود به معامله برگردید سپس کلید F12 روی صفحه کلید خود فشار دهید این موضوع به شما این امکان را معاملات پشت سر هم می دهد که هر بار دکمه F12 را فشار دهید به همان منطقه برگردید هر بار که نمودار را مشاهده و ازمایش کردید میزان موفقیت و ضرر های این معامله را مشخص می کنید .
با آزمایش استراتژی اگر بیش از یک سال به صورت موفق سال را تمام کردید ، سال دوم را تست کنید و بعد از سال دوم ، سال سوم را تست کنید .
اگر برای بیش از سه سال به صورت سودآور معاملات خود را پشت سر گذاشتید ، اکنون می دانید که یک استراتژی اثبات شده و برنده را به دست آورده اید .
هنگامی که استراتژی ها را دوباره تست می کنید متوجه خواهید شد که در برخی از مواقع به صورت پشت سرهم در معاملات تان شکست می خورید . درس اصلی که می توانید از این موضوع بگیرید این است که وحشت نکنید و اجازه ندهید که در هنگام شکست قضاوت های نادرست بر شما تاثیر بگذارد .
7.نقاط ورودی معاملات را با دقت بررسی کنید
ممکن است یک گروه پنج نفره از معاملهگران وجود داشته باشند که یک معاملات پشت سر هم معامله مشابه را بررسی کنند با این حال از میان پنج معامله گر که آنها به معامله ورود کرده اند ، شاید فقط دو نفر از آنها از این معامله سود کسب کنند و سه نفر دیگر ممکن است ضرر کنند .
سوالی که در این گونه مواقع پیش میآید این است که دلیل ضرر سه معامله گر چیست ؟
جواب این است که باید به زمانبندی نقاط ورودی توجه شود .
به نمودار های زیر دقت کنید به عنوان مثال ممکن است معامله گر الف دیرتر از معامله گر ب با یک استراتژی مشابه به معامله وارد شده باشد . از آنجا که معامله گر الف دیرتر وارد شده بازار کمی به حالت نزولی تحرک داشته و به حد ضرر معامله گر الف برخورد کرده و بعد از این اتفاق در جهت عکس نمودار به حرکت خود ادامه داده و اکنون این معاملهگر وارد یک معامله موفق شده است .
پس این موضوع این نکته را مشخص میکند که اگر حتی با یک استراتژی مشابه به معامله ورود کنید ، زمان ورود به معامله بسیار مهم است .
اگر فرصت برای ورود به یک معامله را در یک کندل استیک قبل از دست داده اید و این معامله به حرکت خود ادامه داده است ، پس از آن معامله دست بکشید و آن را تعقیب نکنید .
زمانبندی نقطه ورود نه تنها بر ح کامل استفاده کنید این موضوع به چه معناست ؟
یک سیستم معاملاتی مناسب فقط داشتن یک استراتژی خوب نیست بلکه این موضوع در مورد برنامه کلی معاملات می باشد و تنها در مورد معاملات فردی نیست . این موضوع تنها مربوط به نسبت ریسک به پاداش نیست بلکه در مورد سیستم کلی معاملات شما و درصد ریسک و نرخ پیروزی معاملات شما می باشد .
تمامی این عوامل فرد را به یک معامله گر برنده یا به معامله گر بازنده در بازار معاملاتی تبدیل می کند .
زیرا با داشتن یک سیستم معاملاتی کامل یک معامله گر حرفه ای در بازار فارکس متوجه می شود که این معاملات چیزی بیشتر از داشتن یک استراتژی مناسب می باشد .
9. احساسات خود را تحت کنترل داشته باشد
این موضوع را باید بدانید که احساسات یک نکته منحرف کننده بزرگ در بازار معاملات می باشد . در بازی پوکر اصطلاحی به نام ” تلیت” وجود دارد . زمانی که یک بازیکن پوکر در موقعیت تلیت قرار میگیرد او در تلاش برای به دست آوردن پول خود ، شیوه بازی متفاوتی که یک بازی بسیار پرخاشگرانه است را شروع می کند
در بازار معاملات نیز چنین موضوعی بسیار اتفاق می افتد و شما نمی خواهید هنگام ضرر تحت سلطه احساسات خود قرار داشته باشید . این را باید بدانید که ضرر و زیان به تعداد زیادی اتفاق می افتد و این بخشی از دنیای معاملات می باشد .
هنگامی که احساسات بر فرد معامله گر تسلط دارند در این مواقع این افراد شروع به معاملات پرخاشگرانه می کنند به این صورت که اگر در معامله قبلی پول را از دست دادهاند ، سعی میکنند که در معامله بعدی ضرر را جبران کنند . معمولاً این معامله گران که به معاملات پرخاشگرانه روی آورده اند قبل از اینکه متوجه شوند کل سرمایه حساب معاملاتی خود را از دست خواهند داد .
این یک پدیده شناخته شده در روانشناسی معاملات می باشد .
به یاد داشته باشید که با هر معامله به عنوان یک وضعیت جدید رفتار کنید و هیچ احساس عاطفی وجود ندارد که از یک معامله به معامله دیگر منتقل شود . به عنوان مثال ممکن است در یک معامله آنچنان ضرر کنید که حتی وقتی یک استراتژی معامله خوب را مشاهده می کنید بدون هیچ دلیلی اجازه دهید که ضرر قبلی شما را تحت تاثیر قرار داده و از آن معامله کنار بکشید .
همچنین این امر در اعتماد به نفس بیش از حد نیز اتفاق میافتد . ممکن است شما آخرین معامله خود را با موفقیت پشت سر گذاشته باشید یا شاید سه معامله خود را با موفقیت پشت سر گذاشته و احساس کنید که واقعاً غیر قابل توقف هستید . این موضوع وقتی اتفاق می افتد که به صورت پشت سر هم معاملات را برنده شده اید و می خواهید هرگونه معامله ای را حتی بدون استفاده از استراتژی و با اینکه با سیستم معاملاتی شما همخوانی نداشته باشد را انجام دهید و معمولاً این موضوع باعث میشود تا به خواسته خود در اینگونه معاملات نرسید .
این نکته را مد نظر داشته باشید که همواره باید احساسات خود را تحت کنترل داشته باشید هر زمان که احساس کردید بیش از حد دلخور یا تحت تاثیر احساسات منفی قرار دارید و خواهان انجام معاملات به صورت پرخاشگرانه هستید ، باید معاملات را متوقف کنید استراحت کنید و تا زمانی که احساس می کنید دوباره آرامش خود را به دست آورده اید دوباره معاملات خود را پیش بگیرید .
10.سود زیادی به دست بیاورید و کم ضرر کنید
این جمله باید شعار معاملاتی شما باشد : سود زیادی بیاورید و کم ضرر کنید
به تاریخچه معاملات خود نگاهی بیندازید آیا میانگین موفقیت شما در معاملات از شکستهای شما بیشتر است ؟
این مثال دقت کنید اگر بیشتر اوقات نسبت ریک به پاداش شما 5/0. 1 است برای پوشش یک ضرر شما به دو برد نیاز خواهید داشت و حتی به سه برد برای اینکه سود کمی را به دست بیاورید نیاز خواهید داشت .
آیا اینگونه معامله کردن منطقی است ؟
اگر سابقه معاملات شما منطقی نیست وقت آن رسیده که نگاهی تازه به استراتژی معاملات خود ، نسبت ریسک به پاداش و میزان موفقیت خود در معاملات داشته باشید و سپس با یک برنامه مناسب برای سیستم معاملاتی تان دوباره به معاملات خود بپردازید .
بازار معاملات مانند یک کسب و کار می باشد ممکن است فکر کنید داشتن یک محصول یا خدمات خوب برای یک کسب و کار کافی است اما پس از آنکه وارد کسب و کار شده اید متوجه می شوید که باید محصول خود را به شناخت عموم و در دسترس همگان قرار دهید .
به همین دلیل هر کسب و کار مناسب دارای یک تیم شامل مدیرعامل ، فروشندگان ، بازاریاب ، منابع انسانی ، تدارکات ، حسابداری و غیره است که در این تیم مدیر عامل به صورت کلی کسب و کار را مدیریت میکند .
همچنین این مورد در معاملات نیز مشابه است شما نمی توانید تنها با یک استراتژی مناسب در معاملات تان موفق باشید .
شما نیز باید مانند مدیر عامل عمل کنید و هر جنبه ای از معاملات خود را نگاه کنید و مطمئن شوید که هر عامل به درستی در سیستم معاملاتی کلی شما قرار گرفته است هر زمان که احساس میکنید فقط به دلیل اینکه می خواهید ضرر را کم کنید و سود بیشتری به دست آورید و احساسات شما را تحت کنترل قرار داده باید معاملات را متوقف کنید . شما می بایست نحوه معاملات را درک کرده و بدانید که چه موقع زمان معاملات است و چه موقع باید به معاملات ورود و خروج کنید .
هرگز بیش از 2 درصد در هر معامله ریسک نکنید
در مقاله امروز از مجموعه مقالات آموزش فارکس، از مقدار ریسک جایز روی هر معامله با شما خواهیم گفت.
در هر معامله چقدر باید ریسک کرد؟
تلاش کنید بیش از 2% در هر معامله ریسک نکنید!
شاید حتی این مقدار کمی نیز بالا باشد. به خصوص اگر یک معامله گر مبتدی در فارکس باشید.
در زیر یک جدول مهم ارائه می شود که تفاوت بین ریسک کردن روی درصد کمی از سرمایه (در هر معامله) با ریسک کردن روی درصد بالاتر را به شما نشان می دهد.
ریسک 2% در مقابل ریسک 10% در هر معامله
همانطور که می بینید تفاوت زیادی بین ریسک کردن روی 2% از حساب با ریسک کردن روی 10% از حساب در یک معامله وجود دارد!
اگر دست بر قضا وارد یک سلسله ضرر متوالی هم شوید، کافیست فقط در 19 معامله متوالی ضرر کنید، در اینصورت اگر در هر معامله 10 درصد ریسک کرده باشید، سرمایه ابتدایی 20000 دلار شما به 3002 دلار می رسد.
بعبارتی بیش از 85 درصد از حساب خود را از دست می دادید!
اما اگر فقط 2% ریسک می کردید، همچنان 13903 دلار داشتید. بعبارتی فقط 30% از کل حساب خود را از دست می دادید.
البته ما خانه پر آن را حساب کردیم و گفتیم 19 معامله پشت سر هم ضرر کنید، اما کافیست فقط 5 معامله متوالی را از دست دهیم، حال خودتان تفاوت بین ریسک 2 درصد و ریسک 5 درصد را ببینید.
اگر 2% ریسک می کردید، همچنان 18447 دلار داشتید.
اگر 10 درصد ریسک می کردید، فقط 13122 دلار داشتید.
بعبارتی کمتر از مقداری است که اگر تمام 19 معامله را پشت سرهم ضرر می کردید و فقط 2 درصد از حساب خود را ریسک می کردید!
نکته مهم این جدول این است که شما باید قوانین مدیریت ریسک خود را به گونه ای برای خود تنظیم کنید که وقتی وارد یک دوره دراوداون می شوید، همچنان سرمایه کافی برای باقی ماندن در بازی را داشته باشید (بعبارتی استاپ اوت نشوید).
آیا می توانید تصور کنید که 85 درصد از کل حساب خود را از دست داده اید؟!!
بعبارتی در این حالت شما باید 566% روی مانده موجودی خود سود کنید تا بتوانید به حالت سر به سر برگردید!
به ما اعتماد کنید، شما هرگز نباید در چنین موقعیتی قرار گیرید.
“چه کنم تا به نقطه سر به سر برگردم؟“
در زیر معاملات پشت سر هم جدولی ارائه می گردد که نشان می دهد اگر دست بر قضا درصد معینی از حساب خود را از دست دادید، چند درصد باید سود کنید تا به نقطه سر به سر بگردید.
همانطور که می بینید هر چه بیشتر ضرر کنید، بازگشت به مقدار اولیه حساب سخت تر می شود.
اینجاست که اهمیت این نکته معاملات پشت سر هم دو چندان می شود که شما باید هر کاری که می توانید برای محافظت از حساب خود انجام دهید.
تا اینجای کار، امیدواریم این موضوع را بخوبی درک کرده باشید که تنها باید درصد کمی از حساب خود را در هر معامله ریسک کنید تا بتوانید از سلسله ضررهای متوالی احتمالی جان سالم به در برید و همچنین از وقوع دراوداون های بزرگ در حساب جلوگیری کنید.
مدیریت ریسک و سرمایه در بازار فارکس
سربازان و معاملات شما
بازار را می توان به میدان جنگ تشبیه کرد. در این میدان معاملات نقش سربازان را دارند و ما فرمانده این جنگ هستیم. هیچ فرمانده ای انتظار ندارد همه سربازان سالم باقی بمانند و از قبل می داند تعدادی از سربازان کشته خواهند شد. از طرفی فرمانده جنگ از قبل نمی داند کدام سرباز زنده خواهد ماند و به همین جهت به همه سربازان امکانات یکسان می دهد و یکی را مسلح تر از دیگری نمی کند. هدف نهایی فرمانده جنگ پیروزی در میدان جنگ است نه زنده ماندن همه سربازان در میدان جنگ.
در معامله گری، هدف نهایی داشتن برآیند معاملات مثبت در یک دوره مالی بلند مدت است.
زمانی که درگیر معاملات هستیم از قبل نمی دانیم چه زمانی و کجا قرار است ضرر کنیم و از آنجا که در هر معامله احتمال ضرر وجود دارد، بنابراین به مدیریت سرمایه نیاز داریم.
مدیریت سرمایه دیدگاه محاسباتی و مکانیکی به مسائل دارد و سلیقه ای نیست (از فردی به فرد دیگر تفاوت ندارد).
با مدیریت سرمایه درگیر ریسک های خارج از کنترل نمی شویم و مهمتر از همه در هر معامله مقدار ریسک ما مشخص است و در نتیجه با افت سرمایه های بزرگ مواجه نخواهیم شد.
در ادامه به بررسی مهمترین شاخص های مدیریت سرمایه که در تصویر زیر مشخص شده اند می پردازیم.
نمونه گزارش سامانه معاملاتی متا تریدر 4
نرخ برد (WIN RATE) :
درصد معاملاتی که ضررده نیستند را مشخص می کند. در این شاخص معاملات با بازده صفر جزو معاملات سودده به حساب می آیند.
حس خوب کسب سود
این شاخص مهمترین عامل در روانشناسی معامله گر است و تاثیر مستقیمی بر روحیه معامله گر دارد اما به تنهایی هیچ معنایی ندارد، یعنی معامله گری با نرخ برد بالا لزوما معامله گر خوبی نیست. این شاخص در کنار شاخص های دیگر مدیریت سرمایه که در ادامه گفته می شود معنا پیدا می کند.
هر چه این شاخص بیشتر باشد احتمال سود کردن معامله گر در معاملات بیشتر بوده و در نتیجه تعداد ضررهای متوالی سیستم معاملاتی کاهش می یابد.
نرخ برد بالا به معنای سود بیشتر نیست. برای مثال فرض کنید معامله گری در چهار معامله پشت سر هم در هر کدام 2 دلار سود کرده باشد(8 دلار سود) اما در معامله آخر 10 دلار ضرر کرده باشد، در این مثال نرخ برد 80 درصد است اما بر آیند معاملات منفی است .
از آنجایی که داشتن سیستم معاملاتی با نرخ برد بسیار بالا با توجه به ماهیت احتمالاتی بازار تقریبا غیر ممکن است:
در صورت مشاهده نرخ برد بالای 90 درصد باید سیستم معاملاتی شخص بررسی گردد؛ برای مثال معامله گر ممکن است در معاملات حد ضرر نمی گذارد و یا به صورت دستی معاملات را می بندد که در این حالت این آمار جعلی است و بدان نمی شود اتکا کرد.
از طرفی نرخ برد کمتر از 40 درصد هم مناسب نیست چرا که بیانگر این نکته است که احتمال ضرر کردن در هر معامله بیشتر از سود کردن است.
ریسک به بازده (RW/R) :
این شاخص از تقسیم میانگین سودها بر میانگین ضررها حاصل می شود.
این شاخص بیانگر توانایی سیستم معاملاتی در سود سازی است. این شاخص نیز مانند نرخ برد به تنهایی معنایی ندارد.
ریسک به بازده هر چه بیشتر باشد معاملات شما ضررهای بیشتری را پوشش می دهند و در واقع توانایی سیستم در جبران ضررها افزایش می یابد.
نرخ برد و ریسک به بازده با هم نسبت عکس دارند یعنی هرچه ریسک به بازده معاملات افزایش یابد نرخ برد معاملات کاهش می یابد و با کاهش نرخ برد ضررهای متوالی سیستم افزایش می باید.
کاهش احتمال برد با افزایش ریسک به بازده
در تصویر بالا فرض کنید در نقطه 1 وارد معامله فروش شده ایم. همانطور که می بینیم هر چه اهداف بزرگتری برای معامله تعیین کنیم عایدی ما بیشتر می شود اما به همان نسبت احتمال برد معامله کاهش می یابد زیرا از نقطه ورود دورتر می شویم و احتمال تاچ شدن هدف قیمتی ما هم کمتر می شود.
اگر با بالا بردن ریسک در هر معامله نرخ برد کاهش پیدا نکند، در واقع به سود دهی سیستم معاملاتی کمک کرده ایم.
نرخ ریسک به بازده خیلی زیاد هم به معنای عالی بودن سیستم معاملاتی نیست چرا که در این حالت احتمال برد کاهش پیدا می کند و از طرفی مشخص نیست چه تعداد از معاملات سود بوده است. برای مثال معامله گر در چهار معامله پشت سر هم در هر کدام 2 دلار ضرر میکند اما در معامله آخر 10 دلار سود میکند. در این حالت ریسک به بازده بزرگتر از یک است اما نرخ برد 20 درصد است .
نرخ ریسک به بازده کمتر از نیم(1/2) هم چندان مناسب نیست چرا که در این صورت توانایی سیستم معاملاتی برای جبران ضررها کاهش می یابد. (یعنی در هر معامله کمتر از نصف مقداری که ممکن هست ضرر کنیم احتمال سود داریم)
ریسک کم هم به اندازه ریسک زیاد مشکلاتی دارد و معامله گر دچار هزینه فرصت می شود یعنی با اینکه سیستم معاملاتی توانایی کسب سود بیشتر دارد اما معامله گر این سود را از بازار نمی گیرد.
توجه کنید که ریسک به بازده عدد ثابتی نداشته و با توجه به سیستم معاملاتی هر فرد تعیین شود. اینکه بگوییم ریسک به بازده هر چی بیشتر باشد بهتر است یا اعداد ثابتی برای آن در نظر بگیریم یک اشتباه رایج بین معامله گران تازه وارد است و به هیچ وجه منطقی نیست.
همانطور که در تصویر زیر می بینیم با افزایش ریسک تا یک مقطع زمانی بازدهی افزایش می یابد و در نقطه ای به بیشینه معاملات پشت سر هم این نسبت میرسیم اما از یک مقدار حدی به بعد با افزایش ریسک دیگر تغییری در مقدار بازدهی نداریم و در ادامه با افزایش هر چه بیشتر ریسک، بازدهی کمتر و کمتر می شود.
رابطه ریسک و بازده
بیشتر معامله گران فقط به دنبال افزایش ریسک به بازده در معاملات به منظور سود بیشتر هستند اما توجهی ندارند که مقدار این ریسک باید متناسب با روحیه معامله گر و رفتار سیستم معاملاتی تعیین شود.
شاخص سودآوری (PROFIT FACTOR) :
سودآوری در معامله گری
تا اینجا متوجه شدیم که هیچ یک از دو شاخص بالا به تنهایی بیانگر سودده و ضررده بودن سیستم معاملاتی نیست و این دو شاخص در کنار هم معنا دارند.
از ترکیب دو شاخص بالا شاخص سود آوری حاصل میشود که بیانگر سودده یا ضرر بودن سیستم معاملاتی است.
اگر عدد این شاخص کمتر از یک باشد یعنی نتیجه معاملات ما ضررده است و اگر بزرگتر از یک باشد به معنای سود آور بودن نتیجه معاملات است و اگر یک باشد یعنی نتیجه معاملات صفر(برآیند صفر) است یعنی معامله کردن یا نکردن ما تفاوتی ندارد.
فرمول شاخص سودآوری:
با دقت در این فرمول متوجه می شویم که تعداد معاملات برنده اثر بیشتری در تغییر این شاخص دارد (چون نرخ برد در صورت کسر قرار دارد)، در واقع با افزایش تعداد معاملات برنده این شاخص نیز افزایش می یابد.
در صورت هرگونه تغییر در سیستم معاملاتی این شاخص مجددا باید محاسبه گردد. همچنین برای مقایسه چند سیستم معاملاتی متفاوت و بررسی عملکرد هر کدام می توان از این شاخص بهره برد.
بیشترین معاملات ضررده متوالی (MCL) :
در این شاخص بیشترین دفعات متوالی ضرر در معاملات را محاسبه می کنیم.
شاید سوال شود اصلا چرا به این شاخص نیاز داریم؟
واقعیت این است که انسان همیشه در مواقعی که معاملات پشت سر هم تحت فشار قرار میگیرد رفتارهای خارج از کنترل و غیر ارادی از خود بروز می دهد که ریشه در نا خود آگاه دارد. حتما براتان پیش آمده که مواقعی که خیلی عصبانی یا ناراحت هستید تصمیمات و رفتارهایی بروز می دهید که بعدا وقتی به آنها فکر می کنید باور نمی کنید که آن رفتارها از شما سر زده است.
وقتی ما ضرر های پشت سر هم داریم بدترین حالت سیستم معاملاتی در حال روی دادن است و در این مواقع معامله گر رفتار های هیجانی و غیر ارادی از خود بروز می دهد. از آنجا که هر معامله گر روحیه ریسک پذیری متفاوت و آستانه تحمل متفاوتی در مواقع ضرر دارد پس باید بدترین حالت ممکن سیستم معاملاتی که همان تعداد ضررهای متوالی است را به دست آوریم که از دو طریق زیر ممکن است:
- از طریق بررسی گزارش گذشته سیستم: در این مورد با برررسی گزارش خروجی از متا تریدر و دیگر سامانه های معاملاتی در یک دوره مالی این مقدار را که تحت عنوان تعداد ضررهای متوالی (Maximum consecutive losses) است بدست می آوریم.
- مقدار احتمال برد را از صد کم میکنیم تا مقدار احتمال باخت بدست آید. سپس این مقدار را در تعداد معاملات انجام شده جامعه آماری بزرگ(ماهیانه یا سالیانه) ضرب می کنیم. از آنجا که در بدترین حالت ممکن این ضررها به صورت متوالی رخ می دهند پس در نتیجه عدد حاصل بیشترین ضرر متوالی سیستم را نشان می دهد.
پس از بدست آوردن مقدار بیشترین ضرر متوالی سیستم از هر دو روش، عدد بزرگتر را به عنوان بیشترین ضرر متوالی سیستم در نظر می گیریم.
بیشترین افت سرمایه قابل انتظار (EMDD) :
منظور از بیشترین افت سرمایه قابل انتظار مقداری است که معامله گر از لحاظ روحی در صورت از دست دادن آن می تواند تحمل کند. در اینجا باید مقداری لحاظ شود که اگر به یک باره از دست رود شخص دچار ضررهای بیش از حد و غیر قابل تحمل از لحاظ مالی و روحی نشود و این مقدار به صورت درصد بیان می شود.
مثلا معامله گری با توجه با در نظر گرفتن شرایط مالی و روحی خود قادر به تحمل 30 درصد افت سرمایه است.
در نظر گرفتن مقادیر افت سرمایه بیش از 60 درصد توصیه نمی شود.
ریسک در هر معامله (RPT) :
همه شاخص های بالا گفته شد تا بتوانیم نهایتا ریسک در هر معامله (RPT) را محاسبه کنیم.
ریسک در هر معامله
همانطور که فرمانده جنگ به تمام سربازان امکانات یکسان می دهد و یکی را به دیگری ترجیح نمی دهد ما نیز در معاملات باید نگاه مستقل و به دور از تعصب داشته باشیم و در هر معامله باید مقدار ریسک ما ثابت و مشخص باشد. (مثلا یکی از معاملات را به جهت خوش بینی با حجم بیشتر و یکی را با حجم کمتر وارد نمی شویم).
ریسک در هر معامله 1 درصد یعنی:
با چه حجمی وارد معامله شوم که در صورت فعال شدن حد ضرر، مقدار ضرر بشود یک درصد اصل سرمایه در اول دوره مالی.
مقدار این پارامتر با توجه به شاخص های بیشترین افت سرمایه قابل انتظار (EMDD) و بیشترین ضررهای متوالی سیستم (MCL) بدست می آید.
فرمول محاسبه ریسک در هر معامله (RPT) :
برای مثال فرض کنید مقدار ریسک قابل تحمل معامله گر 30 درصد باشد و تعداد ضرر های متوالی سیستم معاملاتی 5 عدد باشد، با تقسیم این دو عدد بر هم مقدار ریسک در هر معامله (6 درصد) بدست می آید.
توجه شود که مقدار این پارامتر نباید بیشتر از 10 درصد باشد.
تا اینجا در معاملات پشت سر هم مورد شاخص های مهم مدیریت سرمایه سخن گفتیم و مقدار ریسک در هر معامله(RPT) را محاسبه کردیم.
در نوشته بعدی به نحوه استفاده از درصد ریسک در هر معامله (RPT) جهت محاسبه حجم ورود به هر معامله می پردازم.
در پایان اگر مطلب برایتان جالب بود، حمایت کنید و در دیگر شبکه های اجتماعی منتشر کنید.
دیدگاه شما