اگر در انجام معاملات تردید دارید، پیش از هر اقدامی حجم معامله را کمتر کنید.
روانشناسی معاملهگری (ترید) در عمل
روانشناسی معاملهگری اصطلاحی است که ممکن است کموبیش برای طرفداران و کاربران ارزهای دیجیتال آشنا باشد؛ اما سؤال این است که مفهوم روانشناسی معاملهگری یا همان روانشناسی ترید چیست؟ آیا میتوان از علم روانشناسی در حوزه ترید بهره برد و معاملات پرسودتری را انجام داد؟ اگر پاسخ این سؤال مثبت است، چگونه باید چنین کاری را انجام دهیم؟
حتی اگر استاد معاملهگری باشید و با تمامی مفاهیم تحلیل فاندامنتال و الگوهای تحلیل تکنیکال نیز آشنا باشید، باز هم نمیتوانید هیچ بازاری، بهخصوص بازار ارزهای دیجیتال را صد درصد درست پیشبینی کنید. ضررهای سنگین، سودهای کلان و تغییر مسیر ناگهانی روند هنگامی که حتی فکرش را هم نمیکنید، همگی بخش جداییناپذیر از بازار داراییهای دیجیتال هستند؛ بخشی که کنترل چندانی روی آنها ندارید.
تنها کاری که از دست شما بر میآید، تحلیل دقیق بازار و سپس تسلط بر ذهن و احساسات خود و اجتناب از تصمیمات هیجانی است. در واقع، در پیچوخم معاملهگری در بازار، تنها چیزی که میتوانید بر آن کنترل داشته باشید، ذهن و روان خودتان است.
هر روز مباحث بسیاری درمورد روانشناسی معاملهگری مطرح میشوند و مقالات بسیاری در این زمینه نوشته میشوند. یکی از جذابترین مقالاتی که در این زمینه نوشته شده، مقالهای است که یکی از معاملهگرهای باتجربه ارزهای دیجیتال با نام کاربری کریپتوکرِد (CryptoCred) در وبسایت مدیوم منتشر کرده است.
این مقاله بهمسئله روانشناسی معاملهگری و نقش کنترل احساسات نگاهی داشته و زوایای مختلف آن را بررسی کرده است.
اهمیت روانشناسی معاملهگری
بهترین تریدر چه کسی است؟
مورد دوم که البته این نکته بهنوعی با مورد اول مرتبط است، درمورد اشتهای سیریناپذیر معاملهگرها به موضوع قطعیت و مطمئنشدن است. آنها میخواهند روند قیمت دقیقاً شبیه به خطوط کجومعوجی که در نمودار رسم کردهاند، پیش برود. برای این افراد، همهچیز باید بهسرعت آشکار شود. قیمت بستهشدن هر کندل و صعودی یا نزولیبودن آن باید حتماً مشخص باشد.
همه اینها یک مشت حرف چرند است! دقیقاً به همین علت است که افرادی که دانش بیشتری دارند، اغلب افتضاحترین معاملات را انجام میدهند! بهقول یکی از همکارانم، شما باید هرجومرج بازار را با آغوش باز پذیرا باشید.
اکنون که برخی از دلایل انجام فاجعهبار معمالات خود را متوجه شدهاید احتمالاْ این پرسش را مطرح میکنید که درمان چیست؟ در این بخش، به دو روش برای جلوگیری از این اشتباهات اشاره میکنیم؛ یکی حجم معاملات و دیگری داشتن چکلیست ورود به معامله.
حجم معاملات
یکی از دلایل بالقوه ترس از انجام معاملات، ریسک بیش از حد است. فرقی نمیکند که این ریسک نسبی و مربوط به درصدی از حسابتان باشد یا اینکه تمام سرمایهتان را وسط گذاشته باشید.
بهعنوان نکتهٔ اضافی باید بگویم بعضی افراد معتقدند که باید هر معاملهای را که واردش میشوید آن را باخته تصور کنید و توجهی به نتیجه آن هم نداشته باشید. من این باور را قبول ندارم. این نکته بیشک میتواند روشی قابلقبول برای مدیریت ریسک باشد؛ اما رویکرد نامنظمی نسبت به بازار است.
اگر سود و زیان معامله را محاسبه کردهاید و فکر میکنید معامله چندان موفقی نخواهد بود، واردش نشوید! من معاملاتی انجام میدهم که واقعاً دلم میخواهد وارد آنها شوم و در عین حال قدردان فرصت پیشآمده نیز هستم. از نظر من اگر ذهنیت «هر معامله یک ضرر است؛ اما برایم اهمیتی ندارد!» را بیش از اندازه ادامه دهید تنها معاملات متعدد و افتضاح و کمریسک خودتان را توجیه میکنید و در عمل سود چندانی برایتان ندارد.
پیش از اینکه نوابغ دبیرستانی و با معیار کِلی (Kelly Criterion) به کامنتها هجوم بیاورند، باید روشن کنم که من بهطور مشخص درباره تأثیر حجم معاملات بر ذهنیت افراد صحبت میکنم و هیچ توصیهای در مورد ریسکپذیری کمتر یا بیشتر ندارم.
اگر بیش از حد از اجرای نقشه معاملاتی خود واهمه دارید، احتمالاً بهتر است ریسک معامله را کمتر کنید. شروع معاملات با حجم کمتر میتواند یک شروع خوب باشد.
فرقی نمیکند که میزان ریسک را کمتر کنید یا بخشی از حجم موردنظر را در ادامه کار وارد بازار کنید یا اینکه تعداد دفعات ورود را بیشتر کنید تمامی این موارد از منبعی واحد سرچشمه میگیرد.
به زبان ساده، اگر بهازای هر معامله ۱۰ درصد از حساب خود را به خطر بیندازید، قطعاً وسواس بیشتری برای بینقصبودن اوضاع خواهید داشت و تمام تلاش خود را میکنید تا وارد بهترین موقعیت شوید؛ چنین روندی یک رویکرد نامناسب نسبت به بازار است.
اما اگر ۱ تا ۲ درصد از حساب خود را وارد معامله کنید، تمایل بیشتری برای انجام معامله دارید و در این صورت، اگر معامله طبق میل شما پیش نرود، دچار اضطراب کمتری میشوید.
اگر در انجام معاملات تردید دارید، پیش از هر اقدامی حجم معامله را کمتر کنید.
چکلیست ورود به معامله
این کار نسبتاً ساده است. همان طور که از نامش پیداست، چکلیست ورود به معامله شرایطی است که باید پیش از ورود به معامله رعایت شوند.
بهرهوری بیشتر در ترید
مدیریت معاملات بر اساس میزان سود و زیان
بسیاری از تریدرهای با تجربه اغلب پیشنهاد میکنند که در هنگام معامله، به عدد مربوط به سود یا زیان (PnL) خود روی صفحه نمایش توجهی نکنید و یا اگر میتوانید، آن را از روی صفحه مخفی کنید. به این دلیل که اساساً برای بازار مهم نیست که شما در حال سود هستید یا ضرر. در واقع، تصمیمات شما باید بر اساس مجموعهای از اصول انتخاب شوند و باید مطابق با سیستم معاملاتی و بازار تصمیمگیری کنید.
یکی از اشتباهات رایج معاملهگرها در ارتباط با میزان سود و زیان، زودبستن معاملات برنده، آن هم تنها بهدلیل مطابقتنداشتن بازار با روند پیشبینی شده است. این کار باعث میشود معاملات برنده صرفاً برای دسترسی به نسبت سود به زیان مشخص شده، از مناطق پرسود جابمانند. حتی اگر انجام این کار هیچ توجیه معقولی نداشته باشد و از سود احتمالی نیز کاسته شود، معاملهگر با این کار تلاش میکند میزان ریسک معامله را به حداقل برساند.
همه ما این شرایط را تجربه کردهایم و قطعاً خودتان همهچیز را بهتر میدانید. خوشبختانه، روش «درمان» ساده است: عدد مربوط به سود و زیان یا همان PnL خود را مخفی کنید!
این یک روش درمانی کوتاهمدت است؛ اما راهحل بلندمدتتری هم وجود دارد که کمی طول میکشد تا جا بیفتد. راهحل بلندمدت ریشه در این دارد که ما باید بپذیریم «کنترل بسیار محدودی» روی بازار داریم. قابلدرک است که این موضوع افراد بسیاری را وحشتزده میکند؛ اما باید بپذیریم که ما تنها میتوانیم روی اعمال خود کنترل داشته باشیم.
به نظر من، معاملهگرانی که بهطور حرفهای معامله میکنند، تا حدودی فرایندگرا هستند؛ یعنی روی انجام «صحیح» معاملات و اتخاذ تصمیمات درست در زمانی معین تمرکز میکنند و نه صرفاً روی نتیجه معاملات.
اگرچه فرایند و نتیجه در معاملهگری ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، اما اگر سیستم معاملاتی درست، سودآور و آزمایششدهای دارید، تنها کاری که باید بکنید وفاداری به آن و پذیرش ضررهای احتمالی است.
البته، این بخش نیز به بحث کاملاً مجزایی نیاز دارد برای مثال چطور میتوان ضررهای احتمالی معمول در معاملات را از سیستم معاملاتی ناکارآمد متمایز کرد؟ پاسخ سادهای برای این پرسش وجود ندارد و حتی اگر هم وجود داشته باشد، از حیطه این مقاله خارج است.
بهنظر من باید سیستمهای معاملاتی را انتخاب کنید که از آزمونهای زمان و تجربه متعددی سربلند بیرون آمدهاند و نه سیستمهایی که تنها در کوتاهمدت خوب جواب میدهند.
در میانه راه، به میزان سود یا زیانتان توجه نکنید. ابتدا روی آنکه معاملهگر خوبی باشید تمرکز کنید و بعد بهفکر پول درآوردن باشید.
برنامهریزی برای مدیریت معاملات
این بخش هم کاملاً ساده اما حائز اهمیت است. اگر قصد دارید بهراحتی کنترل و مدیریت معاملاتتان را از دست بدهید، اصلاً برای آنها برنامهریزی نکنید!
منظور من تدوین مبانی پایهای مانند نقاط ورود، اهداف قیمت، تشخیص اعتبار الگوها، مناطق مشکلآفرین، تایمفریمها، قیمت بستهشدن کندلها و … است.
مزیت داشتن یک نقشه و برنامه این است که در زمان تعیین و ترسیم آن نَه پولی درمیان است، نَه وسوسهای، َنه بالاوپایینشدن سود و زیانی؛ تنها خودتان در مرکز توجه و هدف آن قرار دارید.
پارامترهای معاملاتی که در زمان برنامهریزی تنظیم میکنید، همیشه قابلاعتمادتر از احساسات شما در هنگام انجام معامله هستند. بنابراین پیش از اینکه در محدوده معاملاتی سبز و سودآور قرار بگیرید و احتمالاً برای تخمین سود خود در صورت شکست سطح مقاومت بعدی وسوسه شوید، برنامه معاملات خود را تهیه کنید.
در زمانی که درگیر هیچ معاملهای نیستید و هوشیارید، تنها به خودتان اتکا کنید. اگر در میانهِ معامله متوجه شدید که در حال دستکاری سود و زیانتان هستید و با توهم آنکه سود زیادی عایدتان میشود در فکرتان مشغول خرج کردن آن هستید، بهتر است همان جا بهفکر خروج از معامله باشید!
این توهم موجب تشدید شکاف میان تحلیل تکنیکال و معاملهگری واقعی میشود. صرفاً چون بهنظر میرسد نسبت بالای سود به زیان (R:R) را بهدست آوردهاید معامله خود را انجام شده تلقی نکرده و سود آن را نیز بدیهی فرض نکنید.
کنترل احساسات بههنگام باختها یا بُردهای مکرر
در بخشهای قبلی، به این موضوع اشاره کردیم که روان و ذهنیات یک فرد چگونه میتواند بر معاملات وی تأثیرگذار باشد. این بخش بیشتر روی حرفه شما بهعنوان یک معاملهگر متمرکز است. من قصد دارم چند موضوع دیگر همچون حجم معاملات یا معاملات برنده و بازنده را نیز به این قسمت اضافه کنم.
در بین معاملهگران تازهکار خیلی معمول است که پس از چند بُرد پیاپی، حجم معاملات خود را افزایش دهند و در زمان باختهای مکرر، از حجم معاملات بکاهند. این در حالی است که در بعضی مواقع، کارهای دیوانهوارتری هم از آنها سر میزند؛ مانند افزایش حجم معاملات در مواقع ضرر با هدف «جبران ضرر» یا کاهش حجم معاملات در هنگام سود با هدف «تنفس»! باید بگویم که تمامی این کارها احمقانه است؛ لطفاً شما آنها را تکرار نکنید!
دیدگاه شخصی من این است که اگر عملکرد خوبی دارید، منطقی است که تختهگاز به پیش بروید. اما این را بدانید که بازار همیشه با شما تا این حد مهربان نخواهد بود و هر سیستم معاملاتی بسته به برخی فاکتورها و شرایط بازار دچار فرازوفرودهای متعددی خواهد شد. اگر بخت به شما رو کرده است، آن را همیشگی و بدیهی فرض نکنید و از شرایط پیش آمده نهایت استفاده را تغییر طرز فکر معامله گر ببرید.
من شخصاً اعتقاد ندارم که افزایش حجم بهترین روش برای استفاده از موقعیتهای بازار باشد. اگر ریسک تفاوت قیمت پیشبینی شده با قیمت واقعی را نادیده بگیریم، همان طور که در بخشهای قبلی اشاره کردم، افزایش حجم در این شرایط میتواند پیامدهای ناگواری به همراه داشته باشد. علاوه بر این، برخی از استراتژیها در حجمهای بالا جواب نمیدهند. همه مشکلاتی که در بخشهای قبلی به آنها اشاره شد، میتوانند ناگهان پدیدار شوند.
بدتر از آن، تصور کنید که در اولین معامله تصمیم میگیرید حجم معامله را افزایش دهید و در نهایت، بدترین ضرر عمرتان را تجربه میکنید. اوضاع خراب و خرابتر میشود. از آنجا که اعتمادبهنفستان را از دست دادهاید، معامله بعدی را هم از دست میدهید.
شما در این حالت وارد موقعیتی میشوید که میخواهید ضررهای خود را جبران کنید اما پیدرپی بداقبالی بر سرتان آوار میشود. من نیز همه این روزها را از سر گذراندهام. اما وقتی اوضاع آرام و روبهراه است، چگونه باید پایتان را روی پدال بگذارید و تختهگاز پیش بروید؟ جواب این سؤال یک عبارت است؛ با معامله بیشتر!
بیشتر برنامهریزی کنید، موقعیتهای مختلفی را در نظر بگیرید، تایمفریمهای بیشتری را بررسی کنید، وارد بازارهای بیشتری شوید. معامله کنید؛ اما به استراتژی خود نیز وفادار بمانید.
این روش برای من خارقالعاده عمل کرده است؛ اما شما ممکن است تجربه دیگری داشته باشید.
اگر بپذیریم که بههنگام بُردهای پیاپی، بهجای افزایش حجم معاملات، باید تعداد معاملات را بیشتر کنیم، آنگاه میتوان برعکس این موضوع را هم نتیجه گرفت که بههنگام باختهای پیاپی هم بهتر است بهجای کاهش حجم معاملات، فقط تعداد معاملات را کمتر کنیم. اگرچه، من محافظهکارتر از اینها هستم.
من در مواقعی که دچار ضررهای مکرر میشوم (که برای من ضرر مکرر یعنی ۳ معامله بازنده پشتسرهم)، معمولاً حجم معاملاتم را تا نصف کاهش میدهم.
این روش ربطی به روانشناسی ندارد؛ بلکه صرفاً یک سازوکار دفاعی برای حفظ داراییام است. شاید باختهای پیاپی بهمعنای تغییر شرایط بازار باشد. شاید یکی از پارامترهایی که در نظر گرفته بودم، از کار افتاده باشد یا بهشدت تأثیر خود را از دست داده باشد. باید به این نکته نیز باید اشاره کنم که من این روش را بر مبنای یک زمینه تئوری قدرتمند پایهریزی نکردهام. این روش فقط از نظر تجربی برای من خوب جواب داده است.
اگر شما از یک مدلِ ریسکِ ثابت استفاده میکنید، حجم معاملات شما به دارایی موردنظر یا انتظار از استراتژی معاملاتی بستگی دارد. به همین دلیل، من ترجیح میدهم بهجای میداندادن به احساسات یا عملکرد آنی خود، به این پارامترها بهعنوان تعیینکنندگان حجم معامله تکیه کنم.
اگرچه شاید همیشه منطقی به نظر نرسد، اما من با افزایش تعداد معاملات بهجای افزایش حجم معاملات نتایج خوبی گرفتهام.
زمانی که اندک موفقیتی در معامله دیدید و تصمیم میگیرید حجم معامله را افزایش دهید و در نهایت معامله را میبازید؛ چنان حس ناخوشایندی دارد که قابلتوصیف نیست. من این حس را تجربه کردهام؛ پیشنهاد میکنم شما دست به چنین کاری نزنید.
ممکن است کاهش حجم معامله حس بدی به شما بدهد، چون حسی شبیه به مجازات شدن دارد؛ اما توصیه من به شما این است که چنین نگاهی نداشته باشید و زاویه دید خود را تغییر دهید.
منحنی سهام یا دارایی شما در حالت ایدئال باید با شیبی مناسب بهسوی بالا پیش برود، نهاینکه بهصورت عمودی پرواز کند! یکی از روشهایی که در زمان ضرر بهسراغ آن میرویم کاهش حجم معاملات است؛ چراکه میخواهیم میزان ضررمان را کاهش دهیم یا همهچیز را در همان شرایطی که هست ثابت نگه داریم.
اگر دیدید تغییر حجم معاملات تأثیر منفی بر روند معاملهگری شما دارد بهسراغ این روش نروید.
صرفنظر از تمام آمار، ارقام و تحلیلهایی که به کار بستهاید، دغدغه حجم معاملات نباید شما را از استراتژی و مسیری که مشخص کردهاید باز دارد.
جمعبندی
پس از مطالعه این مطلب، امیدوارم علت ناامیدی من در ابتدای مقاله را درک کرده باشید. روانشناسی معاملهگری و داشتن یک چهارچوب ذهنی مشخص، بسیار مهم است؛ اما در اکثر موارد، افراد دانش تغییر طرز فکر معامله گر بسیار اندکی از آن دارند.
پیشنهاد آخرم به شما این است که دفتری را به پیگیری معاملات خود اختصاص دهید و در آن حتماً بخشی را برای ثبت وضعیت احساسات و هیجانات خود در نظر بگیرید. احساسات خود را در زمان ورود به معامله و خروج از آن یادداشت کنید و تصمیمهایی که در این میان گرفتهاید را هم در کنار این موارد ثبت کنید.
پس از مدتی این دفتر به منبعی ارزشمند برای ارزیابی عملکرد شما در شرایط و موقعیتهای مختلف، تبدیل خواهد شد.
کنترل احساسات در ترید چگونه است؟
ریسک در ذات بازارهای مالی وجود دارد چراکه هرجا سودی در کار باشد، معمولا به همان اندازی ریسک نیز به همراه خواهد داشت، به این خاطر است که کنترل احساسات در ترید بسیار اهمیت پیدا می کند. کنترل احساسات در ترید بدین معنی است که در زمان هایی که بازار قصد دارد ما را به اشتباه بیاندازد و احساساتی مثل ترس، هیجان، طمع و حس هایی از این دست در روند انجام معاملات و به صورت کلی در ذهن ما جاری شده است، بتوانیم همه این حواس و هیجانات را مدیریت کنیم و بهترین تصمیم را اتخاذ نماییم. وقتی که روی حواس خود در هنگام معامله در بازارهای مالی کنترل کافی را داشته باشیم، دیگر اثرات طمع، ترس، امید، حرص، پشیمانی، احساس جاماندگی از بازار و … در معاملات ما به شدت محدود می شود و این موضوع در روند سودآوری، کنترل ضررها و همین طور مدیریت آرامش در زمان معامله تاثیر بسزایی خواهد داشت.
کنترل احساسات در ترید
تهیه و گسترش یک برنامه مدیریت ریسک موفقیت آمیز برای کاهش نتایج غیرمنتظره بسیار حائز اهمیت است، به این خاطر که در آخر باعث کاهش سطح کلی ضررهای مالی شما خواهد شد. یک برنامه مدیریت ریسک موفق باید موازی و هم مسیر با سوابق تجارت ارز دیجیتال وجود داشته باشد، تا بتوان از هر دو جهت مهار رفتارهای ضعیف تجاری و در عین حال توجیه انتظارات اساسی شما استفاده کرد. بعضی اوقات وسوسه باعث می شود تا انتخاب های ضعیفی را انجام دهید، که لذا یک بازار پر از ترس و حرص و طمع و رسیدن به ضرر مالی و سقوط آنی پیش رو دارید. با کاهش عادات تجاری مضر و منفی، می توانید امیدوار باشید که بدون به خطر انداختن بخش زیادی از دارایی، به سود و درآمد قابل توجه دست پیدا کنند.
در صورتی که تمایل دارید در ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین ، اتریوم و … سرمایه گذاری امن کنید و از امتیاز ۱۰ درصد تخفیف کارمزد در معاملات رمزارزها بهره مند شوید، میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید؛
تریدرها و کاربران تازه کار صنعت ارز دیجیتال، معمولا موفق به انتخاب یک استراتژی خروج مناسب نمی شوند. این کاربران به صورت معمول پس از مراجعه به کامپیوترهای شخصی خود متوجه می شوند که سبد ارزهای دیجیتال تحت مدیریت آن ها با کاهش ۲۰ درصدی روبرو شده و امروزه در یک روند نزولی جدید گرفتار شده اند. استفاده از یک استراتژی خروج مناسب نه تنها باعث کاهش خطر و ریسک می شوند، بلکه این امکان را در اختیار شما قرار می دهد تا کنترل بیشتری بر روی ضرر مالی احتمالی داشته باشید.
بنابراین استفاده از یک استراتژی خرید و نگهداری که در آن شما بر روی یک ارز دیجیتال سرمایه گذاری کرده و برای مدت طولانی آن را به فروش نرسانید، می تواند فریب دهنده باشد. این رویکرد منفعلانه به صورت معمول به خاطر سادگی، برای تریدرهای مبتدی وسوسه انگیز به نظر می رسد و غالبا با کاهش ریسک همراه است. با این حال بعید است که با استفاده از این استراتژی و خطر نکردن در بازار ارز دیجیتال به سود چشم گیر دست یابید. لذا وارد بازار شوید، از ریسک و خطر ترسی نداشته باشید و از برنامه ریزی مناسب برای انجام مبادلات مطمئن شوید، به این خاطر که در صورت اجرای صحیح مبادله ارز دیجیتال، این فعالیت تجاری می تواند سرگرم کننده و سودآور باشد.
۱) امید
امید حس خطرناکی برای معامله گر محسوب می شود! شاید درک و تشخیص این حس کار آسانی برای معامله گر نباشد، به این خاطر که به صورت کلی حس امید، حس خوبی است. ولی در حرفه معامله گری حس امید میتواند کشنده باشد. امید بدین معنی است که شخص انتظار دارد که اتفاقی بالاخره بیفتد. زمانی که معامله گر تحت تأثیر حس امید معامله می کند، اغلب به این نتیجه می رسد که حتما سود می کند. شاید این حس موجب گردد تا معامله گر دستور حد ضرر را تغییر دهد و یا اصلا دستورات حد ضرر را حذف کند! به این خاطر که معامله گر امید دارد که بازار به نفع او تغییر می کند. حس امید می تواند به حس طمع تغییر یابد و معامله گر به سودهای سریع یا غیر واقعی امیدوار شود. در بهترین حالت معامله گری که به آینده امید دارد با سودهای کمتری از بازار خارج می شود.
در حقیقت زمانی که معامله سود خوبی دارد، معامله گر به امید سودهای بیشتر از بستن آن خودداری می کند! این که معامله گر امیدوار باشد هر معامله ای که باز می کند با سود بسته خواهد شد، دیدگاه غلطی است. امیدوار بودن به معاملات می تواند احساسات دیگری را هم زنده کند. معامله گری که به یک معامله امید دارد، چنانچه با زیان از بازار خارج شود، دچار سرخوردگی می شود. ناراحتی، خشم و پشیمانی از پیامدهای امید واهی است. معامله گر باید همواره دیدگاه واقع بینانه داشته باشد و کاملا درک کند که هر معامله ای قرار نیست در بهترین سناریو به اتمام برسد در عملکرد معامله گران موفق و حرفه ای همیشه شاهد ترکیبی از معاملات سودده و زیان ده هستیم. این برآیند معاملات است که حائز اهمیت است، نه نتیجه تک تک معاملات.
۲) طمع
تمامی افراد مفهوم طمع را می شناسند. تمایل بیش از حد انسان به تصاحب پول یا ثروت در واقع نامش طمع است. در حرفه معامله گری، طمع می تواند در ظاهر انتظارات غیر واقعی از بازار نمود پیدا کند. بدین شکل که تریدر خواسته غیر واقعی از معاملات داشته باشد. چنانچه شما هم در حین فعالیت در بازار احساس کنید که از معامله انتظار سود غیرمعمولی دارید و یا قصد دارید سود خوبی را در زمان کم به دست آورید، اطمینان داشته باشید که طمع به سراغ شما آمده است. از اولین پیامدهای طمع، تغییر حجم معاملات است، بدین صورت که شما ریسک معاملات را افزایش می دهید. تشخیص چنین حسی کار آسانی نیست، چنانچه حس کردید مشکلی با افزایش ریسک معاملات ندارید، بدانید که طمع باعث زیان و ضرر شما خواهد شد.
هر چقدر هم که استراتژی شما سفت و سخت باشد، حس طمع می تواند شما را متقاعد کند که سیستم معاملاتی و استراتژی معاملاتی خود را بی خیال شوید! هر چند حرف زدن از تشخیص طمع کار آسانی است، ولی در عمل شاید معامله گر حتی متوجه این حس هم نباشد. به عنوان مثل شاید معامله باز با سود خوبی داشته باشید و به آن نگاه کنید و فکر کنید که با باز نگهداشتن آن چقدر دیگر هم می توانید سود به دست آورید. ولی حتما فراموش می کنید که سود معامله باز قطعی نیست! یعنی این سود اگر تثبیت نشود، می تواند به سادگی نابود شود و حتی معامله سودده به معامله زیان ده تبدیل شود. یعنی تا وقتی معامله بسته نشده، سودده یا زیان ده بودن آن مشخص نیست! بسیاری از معامله گران با نگاه کردن به لیست معاملات باز خود دچار اشتباه می شوند. آن ها فکر می کنند که سود یا زیان معاملات قطعی است.
همین تصور غلط موجب می شود تا معامله گران با زیر پا گذاشتن سیستم معاملاتی خود دست به تغییر دستورات حد ضرر و حد سود بزنند. همین حس طمع به سادگی عملکرد معامله گر را تحت الشعاع قرار می دهد. بسیار مشاهده کردیم که معامله گر با نزدیک شدن بازار به حد سود خود، طمع کرده و حد سود را دوباره تغییر داده و در فاصله دور تری از اهداف قبلی قرار داده است. در بیشتر اوقات چنین کاری فقط موجب دستیابی سود کمتر خواهد شد! خروج از معامله ای که سود خوبی را نشان می دهد، کار آسانی نیست. در واقع معامله را باید دقیقا زمانی بست که سود خوبی دارد و وضعیت معامله هم امیدوار کننده است. بسیاری از معامله گرانی که با سود کم تری از بازار خارج می شوند، افرادی هستند که معامله را بیش از حد معمول باز نگه داشته اند، حد سود را تغییر داده اند و یا اهداف غیر واقعی برای معامله تعیین کرده اند. همه این عوامل نتیجه حس طمع است!
۳) ترس
تمامی معامله گران حرفه ای و تازه کار در دوره ای از کار خود ترس را حس می کنند. ترس می تواند اثرات خوب و بد داشته باشد، بر خلاف حس طمع که همواره به ضرر معامله گر خواهد بود. ترس حس قوی تری است. در واقع ترس یک واکنش غریزی برای حفظ بقاست. ترس از دست دادن پول می تواند هم خوب باشد و هم بد، از همین روی در مواجه با حس ترس، معامله گر بایستی به دنبال حفظ توازن باشد.
ترس از دست دادن حساب معاملاتی واقعی موجب می شود تا معامله گر در همه معاملات خود از حد ضرر استفاده نماید. در این مورد ترس به نفع معامله گر عمل می کند. ولی ترس می تواند به ضرر معامله گر هم تمام شود. معامله گری که ترس دارد احتمالا از ورود به بازار خودداری می کند و فرصت ها را از دست می دهد. یکی از عوامل دیگری که باعث ترس معامله گر می شود، ریسک بیش از حد در معاملات می باشد.
به صورت کلی به منظور مدیریت حس ترس باید دو کار انجام دهید؛ در گام نخست باید درک کنید که معامله قبلی شما تاثیری بر نتیجه معامله بعدی ندارد. و دوم این که باید میزان حجم معامله ای که با آن راحت هستید را پیدا کنید. گوش دادن به اخبار یا گزارش های اقتصادی هم می تواند معامله گران را بترساند. اخبار و گزارش های اقتصادی می توانند معامله گر را متقاعد کنند که وارد معامله جدیدی شود، یا معامله فعلی را ببندد، بدون این که اصلا توجهی به وضعیت تکنیکال بازار داشته باشد. در واقع بررسی اخبار و گزارش های اقتصادی بسیار لازم است، ولی چنین اطلاعاتی برای ورود لحظه ای به بازار یا بستن معاملات فعلی کاربردی ندارند.
۴) پشیمانی
حس پشیمانی وقتی به سراغ معامله گر می آید که معامله ای را با زیان بسته باشد و یا این که فرصت معاملاتی خوبی را از دست داده باشد. اغلب حس پشیمانی نتیجه احساساتی مانند طمع و ترس است که در بالا آن ها را مورد بررسی قرار دادیم. معامله گران مبتدی بیش از حد به معاملات قبلی خود تمرکز می کنند. هر معامله گری باید این را در نظر داشته باشد که هیچ گاه دو معامله یکسان نستند، از همین روی توجه بیش از حد به معاملات قبلی کار سودمندی نیست. در واقع نتیجه معامله پیشین، تأثیری بر معاملات بعدی شما نخواهد داشت.
شما هیچ وقت قادر نیستید نتیجه معاملات قبلی خود را عوض کنید، ولی می توانید با ارزیابی آن ها از اشتباهاتی که پیش از این انجام داده اید، خودداری نمایید. همواره معامله گر می بایست در لحظه زندگی کند و به معاملات بعدی تمرکز نماید. حس پشیمانی می تواند موجب شود تا معامله گر پس از دست دادن فرصت معاملاتی وارد بازار شود. چنانچه فرصت از دست رفت و وارد بازار شدید، احتمالا نسبت ریسک به ریوارد غیرمنطقی خواهد بود. در حقیقت زمانی که فرصت معاملاتی از دست رفت، ورود به معامله کار را کمی سخت خواهد کرد و سود کردن از چنین معامله ای کار آسانی نخواهد بود. معامله گران حرفه ای به جای این که حسرت فرصت از دست رفته را بخورند، منتظر می مانند و بازار را رصد می کنند، تا شاید فرصت معاملاتی دیگری را برای ورود پیدا کنند.
۵) احساس جاماندگی از بازار
احساس جاماندگی از صعودها و سودهای بازارهای مالی نیز یکی دیگر از مواردی است که در مبحث کنترل احساسات در ترید جای می گیرد. به عنوان مثال کنترل احساسات در ترید در این مورد به شما کمک می کند تا در روند صعودی بازار وارد هر سهم حبابی نشوید و در روند های نزولی بازار نیز هر سهام آینده داری را برای فروش نگذارید. یا مثلا به واسطه هجوم سرمایه گذاران به سمت بازار کریپتو و سودهایی که بیت کوین، اتریوم و سایر ارزهای دیجیتال تغییر طرز فکر معامله گر داده اند، به بازار ارزهای دیجیتال ورود نکنیم در حالی که هیچ گونه دیدی نسبت به ریسک های این بازار نداریم!
به بیان دیگر احساس جاماندگی از بازار موجب می شود که تصمیمات ما محدودتر شود و بخواهیم خودمان را قانع کنیم که همچنان مثلا بیت کوین ۱۰۰ هزار دلاری ارزش خرید را دارد و این در حالی باشد که قیمت بیت کوین قدرت عبور مجدد از این سقف قیمتی را پیدا نکند و به سطوح ۶۰ یا ۷۰ هزار دلار بازگردد و ما متضرر شویم! این را در نظر داشته باشید که فرصت های سرمایه گذاری و خرید و فروش همواره در بازارهای مالی وجود دارند و اصلا نباید فکر کنیم که اگر فرصت سودآوری را از دست دادیم، دیگر فرصت مناسبی پیدا نخواهیم کرد و چرا از افرادی که سرمایه گذاری های پرسودی دارند عقب تر هستیم!
راهکارهای طلایی کنترل احساسات در ترید
- ورزش کنید.
- شما میزبان باشید.
- تلفن تان را کنار بگذارید.
- با احساسات مقابله کنید.
- طمع خود را سرکوب کنید.
- کارها را تقسیم بندی کنید.
- مدیریت زمان را تمرین کنید.
- اولویت های خود را مرتب کنید.
- زمانی برای استراحت در نظر بگیرید.
- ضررها فرصتی برای یادگیری هستند.
- ارزش زمان بیشتر از ارزش پول است.
- برنامه ریزی کنید و به آن وفادار بمانید.
- منبع اصلی درآمد شما نباید از معاملات باشد.
- ساعت های خاصی برای انجام معاملات تعیین کنید.
- برای یادگیری مطالب بیشتر، زمان مشخصی در نظر بگیرید.
نتیجه گیری و کلام آخر
وضعیت ذهنی و روانی معامله گر تاثیر زیادی بر نتیجه معاملات و عملکرد او در بازار دارد. احساسات و غرایز انسانی به سادگی می توانند عملکرد معامله گر را تحت تاثیر قرار دهند و حتی بهترین استراتژی ها و تحلیل های معاملاتی را بی اثر سازند. هر معامله گری باید در نظر داشته باشد که چگونه احساسات خود را تشخیص دهد و در سریع ترین زمان ممکن آن ها را کنترل نماید. شما به عنوان معامله گر همواره با چهار حس مخرب درگیر هستید و حتی اگر به سطح حرفه ای معامله گری هم دست یابید، باز هم با این چهار حس روبرو می شوید.
ترس/عصبی بودن : دلیل عمده ترس، تجارت بسیار بزرگ است. تجارت با اندازه نامناسب بی ثباتی را افزایش خواهد داد. موجب می شود که اگر تحت فشار قرار نگیرید که خطر ضررهای بزرگ تر از حد طبیعی را نداشته باشید، به میزان قابل قبولی که معمولا انجام نمی دهید، نخواهید رسید. مقصر دیگر ترس این است که شما در یک تجارت اشتباه هستید، بدین معنی که با برنامه تجارت شما متناسب نیست.
محکومیت/هیجان : محکومیت و هیجان احساساتی کلیدی هستند که قصد دارید آن ها را تغذیه کنید. این احساسات را باید در هر معامله ای که انجام می دهید، احساس کنید. محکومیت قطعه نهایی هر تجارت خوب است. چنانچه سطح هیجان یا محکومیتی ندارید، احتمال دارد که در تجارت مناسب خود نباشید. منظور ما از درست تجارت صحیح بر اساس برنامه تجارت شما است. معاملات خوب می توانند بازنده باشند همانطور که معاملات بد می توانند برنده باشند. ایده این است که تنها در معاملات خوب، برنده و باخت باشید. اطمینان از محکومیت در تجارت به اطمینان از این امر کمک خواهد کرد.
طمع/اعتماد به نفس بیش از حد : حرص را کنار بگذارید. حرص و طمع شما امکان دارد در نتیجه کار خوب باشد، اما تغییر طرز فکر معامله گر چنانچه مواظب نباشید این امکان وجود دارد که بلغزید و در نهایت به سقوط کشیده خواهید شد. همیشه این را در نظر داشته باشید که از مکانیک تجارت مناسب استفاده می کنید. معامله شلخته در نتیجه اعتماد به نفس بیش از حد می تواند روند قوی را به پایان برساند.
همان طور که قول داده بودیم، همه راهکارهای کنترل احساسات در ترید را به به زبان ساده به شما یاد دادیم.
همچنین اگر دوست دارید بدانید معیارهای مهم برای خرید سهام در بورس ایران چیست، می توانید این مطلب را مطالعه نمایید.
اگر هم هرگونه سوالی در مورد نحوه کنترل احساسات در ترید در بازارهای مالی مختلف داشتید، میتوانید آن را در بخش نظرات عنوان کنید تا به آن پاسخ دهیم.
معامله گر فارکس یا قمار باز | 5 دلیل که ثابت میکند فارکس قمار نیست
پس از مدتی کار به عنوان معامله گر در فارکس ، چندین بار با یک سوال پرتکرار مواجه شدهام. “آیا معاملات فارکس دقیقاً مانند قمار نیست”؟ قبل از اینکه این سوال را کاملاً رد کنم و توضیح دهم که چرا آنها کاملاً متفاوت هستند، بگذارید ابتدا توضیح دهم که چه نکتهای در این سوال وجود دارد
فهرست عناوین مقاله
تریدر فارکس یا قمار باز ؟
باید بگویم که هنگام باز کردن هر موقعیتی در فارکس، درصدی از قمار وجود دارد. هیچ متخصصی، صرف نظر از مدت زمانی که در حال معامله و تحلیل بازار فارکس هست، نمیتواند به طور کامل به شما بگوید که دلار آمریکا امروز بازار در چه جهتی حرکت خواهد کرد. ابزارهای زیادی وجود دارد که میتواند برای کمک به شما در تصمیم گیری علمیتر و منطقیتر مورد استفاده قرار گیرد، اما وقتی متخصصان فارکس به شما میگویند که این موارد را کشف کردهاند گول آنها را نخورید. در واقع، این یک منطق ریاضی ساده است. اگر آنها روزانه درآمد خوبی دارند، چرا آنها میلیاردر نیستند؟ اگر آنها واقعاً رمز حذف ریسک فارکس را میدانستند، وقت خود را برای تبدیل کردن شما به یک معامله گر فارکس تلف نمیکردند. حتی در معاملات آنها نیز، میزان مشخصی از قمار وجود دارد.
هیچ کس “راز فارکس” را نمیداند. میدانید چرا ؟ چون چنین چیزی وجود ندارد. شما میتوانید با تمام اندیکاتورهای تکنیکال آشنا شوید، از شب تا صبح تجزیه و تحلیل فاندامنتال را مطالعه کنید، ولی هنوز هم میزانی ریسک هنگام معاملات فارکس شما وجود دارد و هنوز هم با میزان مشخصی از قمار مواجه خواهید شد.
با این وجود، یک قمارباز به جز مواقعی که کارتهای خود و حریفش را بشمارد یا ترفند دیگری برای افزایش شانس به نفع خود بکار ببرد، قبول دارد که شانس پیروزی یا مشخص نمیباشد یا کمی به نفع حریف میباشد. از طرف دیگر، یک معاملهگر فارکس تقریباً همیشه سعی دارد از نوعی استراتژی استفاده کند تا شانس پیروزی خود را افزایش دهد . یک معاملهگر فارکس هرگز نمیداند معاملهای که در حال حاضر انجام میدهد سود ده خواهد بود یا نه، اما به هر دلیلی انتظار دارد که با گذشت زمان تعداد زیادی از معاملاتش به طور کلی سودآور باشد. این تفاوت اساسی بین معاملات فارکس و قمار است، البته به استثنای آن معاملهگران کمیاب فارکس که به طور تصادفی فقط برای سرگرمی خود معامله میکنند و قبول دارند که قمار میکنند.
درصد بسیار زیادی از معاملهگران فارکس (در حدود 72٪ از معامله گران خرد که توسط کارگزاران فارکس در اتحادیه اروپا گزارش شده است) در نهایت میزان ضررهایشان بیش از میزان سودهایشان است، نه به این دلیل که آنها قمار میکنند، بلکه به دلیل اینکه اطلاعات کافی در مورد اینکه چگونه صبر کنند تا شانس پیروزی در معاملات به نفع آنها باشد را ندارند. دقیقا به همین دلیل، بسیار مهم است که هنگام افتتاح اولین حساب معاملاتی فارکس باید حساب دمو باز کنید و یا فقط از پولی استفاده کنید که توانایی از دست دادن آن را دارید. آن را پول تعطیلات بنامید و آن را برای حساب فارکس خود تعیین کنید و با این واقعیت روبرو شوید که ممکن است آن را از دست بدهید.
اگر هنوز در حال خواندن این مطلب هستید، میدانید که اگر چه ریسک زیادی در فارکس وجود دارد، پتانسیل سود دهی زیادی هم وجود دارد که نمیتوانید از آن چشم پوشی کنید. پتانسیل کسب درآمد در معاملات فارکس مانند سایر بازارهای جهانی تقریباً بیپایان است. با اینکه مقایسه قمار با معاملات فارکس کاملا بیاساس نیست، اما همچنان نادرست است. در زیر لیستی از پنج ویژگی که این دو شغل را از یکدیگر متمایز میکند آورده شده است.
حجم معاملات در بازار فارکس
قبل از اینکه وارد مسایل اخلاقی، مسائل حقوقی و مشروعیت شویم، بگذارید ابتدا روی انگیزه افراد از قماربازی یا معاملات فارکس بپردازیم. طبیعتا این انگیزه کسب درآمد است. مطلقا هیچ مقایسهای بین مقدار پولی که روزانه در بازار فارکس معامله میشود با فضای قماربازی وجود ندارد. در واقع، من هیچ فعالیتی را نمیشناسم (ممکن است چند مورد استثنا هم وجود داشته باشد) که روزانه پول زیادی را اداره کنند. بسته به اینکه از چه کسی بپرسید، روزانه بیش از 6 تریلیون دلار در بازار فارکس معامله میشود. من نمیتوانم آمار دقیقی از میزان پول روزانه که در کازینوها جابجا میشود پیدا کنم، اما مطمئن هستم که این اعداد قابل مقایسه با یکدیگر نیستند.
بازیگران بازار فارکس
بازار فارکس توسط بزرگترین و مهمترین موسسات مالی جهان پشتیبانی میشود. درست است که معامله گران با بانکها معامله نمیکنند، بلکه در بازار خرده فروشی معامله میکنند، با این وجود، همین واقعیت که بازار توسط چنین سازمانی پشتیبانی میشود، از مشروعیت بسیار بالاتری نسبت به دنیای قمار برخوردار است. در حالی که قمار در جبهه حقوقی همیشه با چالش روبرو است، فارکس مانند سایر بازارها از جمله سهام یا کامودیتیها مشروع است. بنابراین، اگر شما علاقهمند هستید که پولی که با سختی به دست آوردهاید را مصرف کنید و روی آن ریسک کنید، آیا بهتر نیست مکانی را انتخاب کنید که میدانید قانون و اخلاق در جبهه شماست؟
فارکس شانسی نیست
با اینکه عامل ریسک در معاملات فارکس وجود دارد، هنگام باز کردن موقعیت شما کاملا هم در تاریکی محض نیستید. دوره های آموزشی مختلفی وجود دارد که وقت و منابع زیادی را صرف تلاش برای از بین بردن هرچه بیشتر این خطر میکنند. فارغ از اینکه معتقد به تجزیه و تحلیل تکنیکال باشید و جمله معروف “روند دوست شماست” را سرلوحه خود قرار داده باشید یا اینکه به صورت جدی به اخبار فارکس توجه کنید و با اعتقاد به رویکرد فاندامنتال معامله کنید، فارکس شانس نیست. شما میتوانید روزها قبل از آغاز معامله، بازار فارکس را مشاهده و تجزیه و تحلیل کنید و همچنین ارز مورد نظر برای خرید را کاملاً زیر نظر داشته باشید و فقط در این صورت، براساس مطالعات خود، معامله کنید. من کاملاً مطمئن هستم که چنین ابزاری در دنیای قمار وجود ندارد، همین موضوع سرمایه شما را در دست شانس یا سرنوشت قرار میدهد. در هر صورت من نمیخواهم پولی را که به سختی به دست آوردهام به دستان شانس بسپارم. شما چطور؟
خداحافظی با احساسات
همانطور که همه ما میدانیم یکی از مسائل اصلی در مورد قمار این است که باعث اعتیاد میشود. اگر یک ثانیه به این موضوع فکر کنیم، خواهیم فهمید که دلیل این امر این است که افراد اجازه میدهند احساساتشان کنترل آنها را در دست بگیرد. مردم قدم در کازینوها میگذارند و چیزی جز تمایل به درآمدزایی ندارند. هنگامی که آنها نمیتوانند این خواسته را برآورده کنند، دوباره تلاش میکنند و طولی نمیکشد که تغییر طرز فکر معامله گر همه پول خود را از دست میدهند. که این امر معمولاً آنها را به قماربیشتر و اغلب جسورانهتر میکشاند. البته این موضوع در معاملات فارکس هم یک مشکل بزرگ است. از طرف دیگر، اولین قانونی که هر معاملهگر میداند این است که احساسات خود را از معامله خارج کند و هدفمند و علمی معامله کند. اهداف معاملاتی خود را تعیین کنید و به آنها پایبند باشد. این کار کمک میکند تا در هنگام ضرر کردن از معاملات بیش اندازه پرهیز کنید، همینطور اجازه نمیدهد تا حرص و طمع شما را در هنگام سودآوری تسخیر کند. با این حال، سوال واضح این است که “آیا واقعاً میتوان احساسات خود را از معاملات خارج کنیم؟ ” همین موضوع باعث تاکید من بر مطلب بعدی هست: از استراتژیهای معاملاتی استفاده کنید.
داشتن استراتژی معاملاتی
درصد بسیار بالایی از معاملهگران در نهایت متضرر میشوند و اگر از من سوال کنید که چرا این اتفاق میفتد، من به شما میگویم به این دلیل است که معاملات آنها کورکورانه و بدون استراتژی میباشد. این بزرگترین اشتباهی است که یک معاملهگر میتواند مرتکب شود. قبل از اینکه یک سنت معامله کنید، باید در مورد اهداف و محدودیتهای معاملاتی خود تصمیم جدی بگیرید. هنگامی که این تصمیمات را گرفتید، باید آنها را با استفاده از بستر معاملاتی خود اجرا کنید. از حد ضرر استفاده کنید تا جلوی احساسات و صدای درونی خود را بگیرید. زیرا این صدا مدام به شما میگوید در موقعیت متضرر شده باقی بمانید زیرا در نهایت قیمت باید به نقطه ی ورود برگردد. از حد سود استفاده کنید تا مانع از این شود که حرص و طمع که جزیی از طبیعت انسان است، به شما بگوید از موقعیت سودده خود خارج نشوید زیرا افزایش ارزش پول شما همچنان ادامه خواهد یافت. ضررهای خود را متوقف کنید. سود خود را بر اساس استراتژیهای معاملاتی برداشت کنید نه احساسات ضعیف انسانی.
شما معامله گر هستید یا قمار باز ؟
برای اینکه متوجه شوید آیا شما در بازار فارکس معامله میکنید یا قمار ، این سوالات را از خود بپرسید:
- آیا شما یک استراتژی معاملاتی دارید که با دلیل ادعا میکنید در بازار به شما برتری زیادی میدهد؟
- آیا شما بیش از 2٪ از حساب خود را در یک معامله به خطر میاندازید؟
- آیا با پولی معامله میکنید که توانایی از دست دادن آن را ندارید؟
- آیا شما به امید معاملات بزرگتر بعدی موقعیتهای در زیان خود را تحمل میکنید؟
اگر جواب شما به سوالات بالا بله میباشد، به احتمال خیلی زیاد شما در مقایسه با متخصصانی که با احتیاط بیشتری به معاملات خود میپردازند در بازار فارکس قمار میکنید.
قماربازان کاری را که انجام میدهند به عنوان یک تجارت نمیدانند. در عوض، آنها با تعصبی خطرناک به سمت فارکس میروند. اما اینجا دقیقاً جایی است که معاملهگری فارکس میتواند با قمار متفاوت باشد. معاملهگران میتوانند از روش اثبات شدهای مانند معاملات پرایس اکشن استفاده کنند تا در بازار در مقایسه با معاملهگران آماتور برتری نسبی کسب کنند.
بیشتر قماربازها بر اساس امید عمل میکنند. به امید پیروزی بعدی و امیدواری اینکه بتوانند ضررهایی را که متحمل شدهاند را جبران کنند. وقتی معاملهگران فارکس بر اساس امید معامله کنند ناخودآگاه به وادی خطرناکی قدم میگذارند.
تغییر را آغاز کنید
درک اینکه شما مثل یک قمارباز معامله میکنید موضوع دردناکی است، اما با شروع اصلاح رفتار خود مانند همان کارهایی که در تجارت یا شغل خود انجام میدهید، میتوانید بر آن تغییر طرز فکر معامله گر غلبه کنید. همه مشاغل دارای یک طرح تجاری مشخص هستند و تجارت شما نیز نباید تفاوتی داشته باشد. برنامه کاری شما باید شامل عناصر زیر باشد:
- درک اینکه شما به چه میزان باید در هر معامله ریسک کنید
- قوانین ورود و خروج از موقعیتها
- قوانین مدیریت موقعیتهای باز
- زمانهایی که باید بازار را رصد کنید
واقعبین بودن در مورد آنچه میتواند از برنامه معاملاتی شما حاصل شود ضروری است. معاملهگری در بازار فارکس میتواند به طور مداوم برای شما درآمدزایی داشته باشد. اما اگر در حال باز کردن یک حساب 1000 دلاری هستید، بعید است که در آینده نزدیک یک میلیون دلار درآمد کسب کنید و کار خود را ترک کنید.
علاوه بر این، هر شغلی باید سابقه پول بدست آمده و از دست رفته را داشته باشد. شغل شما نیز باید دارای چنین کتاب یا دفترچه یادداشتی باشد. شما باید در دفتر یادداشت خودکلیه موارد مانند معاملات انجام شده و نتایج از جمله سود و زیان و نحوه مدیریت موقعیت را ذخیره کنید.
مثل یک حرفه ای عمل کنید
معاملهگران حرفهای بازارها را به عنوان یک بازی یا مکانی برای پذیرش ریسکهای بزرگ نمیدانند. معامله گران حرفهای میدانند که معاملات فارکس تماماً مربوط به مدیریت ریسک است. شروع به ساخت ذهنیت درست از بازار کنید و در مدیریت ریسک خود حرفهای شوید. استفاده از اهرم های بالا در معاملاتی که ریسک بالایی به شما تحمیل میکنند و میتواند حساب شما را از بین ببرند را متوقف کنید. در عوض بر روی تکنیکهای مدیریت سرمایه و این موضوع تمرکز کنید که چگونه میتوانید نقاط ضعف خود را پوشش دهید در حالی که از پتانسیلهای خود به نحو احسن استفاده میکنید.
سخن آخر
درست است که بیشتر معامله گران خرد فارکس به مرور زمان ضرر میکنند. با این حال، اقلیت قابل توجهی وجود دارد که با گذشت زمان درآمد کسب میکنند. هیچ قماربازی وجود ندارد که در درازمدت درآمد کسب کند، به استثنای بازیکنان حرفهای پوکر. اینها در واقع قمارباز نیستند زیرا آنها کارت میشمارند و از استراتژیهای مدیریت سرمایه مبتنی بر مدلهای ریاضی استفاده میکنند، همان روشی که معاملهگران حرفهای فارکس انجام میدهند. معامله گران حرفهای فارکس هستند که سالانه در طول سال درآمد کسب میکنند، اما هیچ بازیکن حرفهای دستگاه اسلاتی را نمیتوانید پیدا کنید که بتواند همان کار را انجام دهد.
نکته کلیدی در جلوگیری از تبدیل شدن به یک قمارباز فارکس، مطالعه استراتژیهای مختلف معاملاتی، آزمایش مجدد آنها در طول چندین سال دادههای تاریخی قیمت و یادگیری اینکه چه چیزی مفید است و چه چیزی مفید نیست و تلاش برای درک دلیل آن میباشد.
دانلود و خرید کتاب به تغییر فکر کن
۱۱ روشی که افراد موفق در کار و زندگی از آن استفاده میکنند
برای خرید و دانلود کتاب به تغییر فکر کن نوشته جان مکسول و خواندن و شنیدن هزاران کتاب الکترونیکی و صوتی دیگر، اپلیکیشن طاقچه را رایگان نصب کنید.
دیگران دریافت کردهاند
معرفی کتاب به تغییر فکر کن
کتاب به تغییر فکر کن شامل ۱۱ روشی است که افراد موفق در کار و زندگی از آن استفاده میکنند. جان مکسول که یکی از رهبران بزرگ دنیای کسبوکار است این کتاب را به رشته تحریر درآورده است. وی معتقد است افراد موفق به شیوهای متفاوت نسبت به افراد غیرموفق فکر میکنند؛ بنابراین، اگر شما شیوه تفکر انسانهای موفق را یاد بگیرید، به سمت بهتر شدن حرکت خواهد کرد. این کتاب توسط گروه سبکتو گردآوری و ترجمه شده است.
گروه سبکتو با هدف افزایش مطالعه در جامعه، میکروکتابها را معرفی و روانه بازار کرد. میکروکتابها چکیدهای از کتابهای اصلی هستند که در زمانی حدود ۵۰ دقیقه میتونید آنها را مطالعه کرده و بهطور کامل نیز با فضای کتاب آشنا شوید.
درباره کتاب به تغییر فکر کن
جان مکسول در کتاب به تغییر فکر کن به زبانی شیوا، آنچه شما برای موفق شدن نیاز دارید را بیان میکند. این نویسنده در کتاب بهتغییر فکن، عامل اصلی موفق شدن افراد را شیوه تفکر آنها میداند و میگوید برای موفقیت باید ابتدا تفکر خود را تغییر دهید. با بهبود روش فکر کردن، حس خودتان هم به سمت بهتر شدن تغییر خواهد کرد. با بهبود احساستان، روش کاری شما هم تغییر کرده و رفتار متفاوتی خواهید داشت و در نتیجه به سمت کارآیی و دستاوردهای بیشتری خواهید رفت. تغییر روش فکر کردن باعث شروع زنجیرهای از واکنشهایی میشود که شما را به سوی موفقیت و دستاوردهای بزرگتر سوق خواهد داد. اما معمولا یکی از مهمترین قدمها و چالشها در ایجاد تغییرات، تغییر در نوع تفکرمان است. با خواندن کتاب به تغییر فکر کن قدم به قدم با تغییر تفکر نزدیک میشوید.
جملاتی از کتاب به تغییر فکر کن
بیشتر مردم درک میکنند که تفکر ضعیف موجب نتایج ضعیف در زندگی میشود، اما افراد نسبتا کمی هستند که به صورت آگاهانه برای تغییر عادات فکری خود واقعا تلاش میکنند. برای پیشرفت در هر زمینهای، شما باید واقعا وارد عمل شوید. در عین حال، موفقیت یا شکست تلاشهای شما، به طور کامل وابسته به نحوه تفکرتان قبل از وارد عمل شدن است. «برای خواندن جملات بیشتری از کتاب به تغییر فکر کن بخش نمونه کتاب را رایگان دانلود کنید. »
درباره جان مکسول
جان مکسوِل (John Maxwell)، بیش از ۳۰ سال از عمرش را کشیش کلیساهای بزرگ بود. اما یک روز تصمیم گرفت که سرنوشتش را تغییر دهد. او در حال حاضر یکی از بهترین نویسندگان آمریکا و بنیانگذار گروه INJOY است، سازمانی که به توسعه رهبری بینالمللی کمک میکند. او یکی از رهبران بزرگ در دنیای کسبوکار شناخته میشود و هر سال در بیش از ۵۰۰ شرکت برتر دنیا سخنرانی میکند. جان نویسنده کتابهایی چون ۲۱ ویژگی ضروری رهبران و رهبری ۳۶۰ درجه است. همچنین او پرفروشترین نویسنده نیویورکتایمز و بیزینسویک است.
۲۰ استراتژی که هر معامله گر در بازار بورس باید بداند.
۲۰ استراتژی که هر معامله گر در بازار بورس باید بداند.
یک معامله گر موفق در بازار بورس از چه استراتژی هایی پیروی می کند؟
همانطور که می دانید خرید سرور مجازی بورس توشن یکی از مهم ترین اقداماتی است که معامله گران در بازار بورس انجام می دهند.
در این مقاله قصد داریم شما را با ترفند هایی که افراد موفق در بازار بورس انجام می دهند آشنا کنیم.
همچنین با مطالعه مطالب قبلی می توانید در خصوص ترید و تریدر ها اطلاعاتی به دست آورید.
رزرو سود قابل اعتماد در بازارهای مالی دشوارتر از آن است که در نگاه اول به نظر می رسد.
در واقع، برآوردهای غیررسمی نشان می دهد که بیش از ۸۰٪ معامله گران سرانجام شکست می خورند، و سراغ کار دیگری می روند.
اما صنعت کارگزاری به ندرت نرخ شکست مشتری را منتشر می کند زیرا آن ها احتمالاً نگرانند که حقیقت باعث ترساندن حساب های جدید می شود.
در واقع، موفقیت در معاملات دشوار است و معامله گران سودآوری مداوم دارای ویژگی های کمیاب خاصی هستند.
این ۲۰ قانون نکاتی است که افراد حرفه ای مدت ها برای ماندن در حلقه برندگان استفاده می کنند.
راهی برای سودآوری بلند مدت
سودآوری طولانی مدت به دو مجموعه مهارت مرتبط نیاز دارد. اولین کار این است که مجموعه ای از استراتژی ها را شناسایی کنید که درآمد بیشتری نسبت به ضرر خود دارند و سپس استفاده از این استراتژی ها به عنوان بخشی از یک برنامه تجاری است.
دوم، استراتژی ها باید عملکرد خوبی داشته باشند در حالی که بازار انگیزه های گاوی را تجربه می کند و تحمل می کند. به عبارت دیگر، در حالی که بسیاری از معامله گران می دانند چگونه در بازارهای خاص کسب درآمد کنند، مانند یک روند صعودی قوی ، آن ها در طولانی مدت شکست می خورند زیرا استراتژی های آن ها با تغییرات اجتناب ناپذیر در شرایط بازار سازگار نیست.
آیا می توانید با رویکردی که احتمال رفاه طولانی مدت را افزایش می دهد، از بسته جدا شوید و به اقلیت حرفه ای بپیوندید؟
آیا می توانید از گله تجار wannabe جدا شوید و به موفقیت تجاری برسید؟
با یک برنامه واضح و روشن با استراتژی های اثبات شده شروع کنید و سپس از ۲۰ قانونی که در آن آمده استفاده کنید.
۱. به نظم و انضباط خود پایبند باشید
نظم و انضباط را نمی توان در یک سمینار آموزش داد و یا در نرم افزار گران قیمت تجارت یافت.
معامله گران هزاران دلار صرف تلاش برای جبران عدم کنترل خود می کنند اما تعداد کمی از افراد متوجه می شوند که نگاه طولانی به آینه همان کار را با قیمت بسیار پایین انجام می دهد.
درس مهم این است که، یک معامله گر پس از اطمینان به برنامه معاملاتی خود، باید نظم و انضباط خود را حفظ کند، حتی اگر رگه های باخت ضروری وجود داشته باشد.
۲. دوری از جمعیت
سودآوری طولانی مدت مستلزم موقعیت یابی در جلو یا پشت جمعیت است، اما هرگز در جمعیت این اتفاق نمی افتد، زیرا این همان جایی است که استراتژی های غارتگرانه هدف قرار می گیرند.
از تابلوهای سهام و اتاق های گفتگو که در آن ها افراد از اهمیت جدی برخوردار نیستند و بسیاری از آن ها انگیزه های مخفی دارند، دور بمانید.
۳. طرح معامله خود را داشته باشید.
برنامه معاملات خود را هفتگی یا ماهانه به روز کنید تا شامل ایده های جدید و از بین بردن ایده های بد باشد.
هر وقت در چاله ای افتادید و به دنبال راهی برای بیرون آمدن هستید برگردید و برنامه را بخوانید.
۴. تنبلی نکنید.
رقابت شما صدها ساعت را صرف تکمیل استراتژی ها می کند و اگر انتظار دارید چند دارت پرتاب کنید و با سود همراه شوید، اشتباه کرده اید.
تنها راه دستیابی به موفقیت طولانی مدت، سخت کوشی و انضباط است.
۵- از امر بدیهی بپرهیزید
سود به ندرت از پیروی از اکثریت یا جمعیت حاصل می شود. وقتی می بینید که یک تجارت کامل راه اندازی شده است، به احتمال زیاد همه افراد نیز آن را می بینند، شما را در میان جمعیت کاشته و شما را برای شکست آماده می کنند.
۶. قوانین خود را زیر پا نگذارید.
شما قوانین معاملاتی ایجاد می کنید تا در موقعیت های بد پیش بروید تا از مشکل خارج شوید. اگر به آن ها اجازه نمی دهید کار خود را انجام دهند، انضباط خود را از دست داده اید و درها را برای ضررهای بیشتر باز کرده اید.
۷. به پند و اندرز سایرین گوش ندهید.
این پول شما است، نه آن ها. به خاطر داشته باشید که معلم ممکن است در حال صحبت در مورد موقعیت های خود باشد، امیدوار است که گفتگوی هیجان زده سود آن ها را افزایش دهد، نه سود شما.
۸. از شهود خود استفاده کنید
تجارت از جنبه های ریاضی و هنری مغز شما استفاده می کند، بنابراین برای موفقیت در دراز مدت باید هر دو را پرورش دهید. هنگامی که با ریاضیات راحت شدید، ممکن است بخواهید با مراقبه، چند حالت یوگا یا یک پیاده روی آرام در پارک، نتایج را افزایش دهید.
۹. عاشق نشوید
اگر بیش از حد عاشق وسیله نقلیه یا سرمایه گذاری خود هستید، جای خود را به تصمیم گیری نادرست می دهید.
این وظیفه شماست که از ناکارآمدی استفاده کنید، و در حالی که دیگران به راه غلط متمایل می شوند، درآمد کسب کنید.
۱۰. زندگی شخصی خود را سازماندهی کنید
هر آنچه در زندگی شما اشتباه است در نهایت به عملکرد تجاری شما نیز منتقل خواهد شد. این امر به ویژه اگر با پول، ثروت و قطب مغناطیسی فراوانی و کمبود صلح نکرده باشید، خطرناک است.
نیازهای تجاری خود را جدا از نیازهای شخصی خود نگه دارید و از هر دو مراقبت کنید.
۱۱. به فکر انتقام نیافتید
رکود بخشی طبیعی از چرخه زندگی معامله گر است. آن ها را با کمال لطف پذیرفته و به استراتژی های مورد آزمایش زمان، پایبند باشید که می دانید در نهایت عملکرد شما را به حالت قبل بازمی گرداند.
سعی نکنید با معامله بیشتر معامله ضرر را جبران کنید. معامله انتقام یک حرکت فاجعه آمیز است.
۱۲. مراقب هشدارها باشید.
تلفات بزرگ بدون هشدارهای فنی متعدد به ندرت اتفاق می افتد.
معامله گران معمولاً این علائم را نادیده می گیرند و امیدوار می شوند که جای نظم متفکر را بگیرند و خود را برای درد آماده می کنند.
به طور خلاصه، مراقب علائم اولیه تغییر وضعیت بازار و ایجاد خطرات برای موقعیت های خود باشید.
۱۳. ابزار فکر نمی کنند
برخی از معامله گران سعی می کنند مهارت های ناکافی را با نرم افزارهای گران قیمت، از پیش بسته بندی شده با انواع سیگنال های خرید و فروش اختصاصی، جبران کنند.
وقتی فکر می کنید نرم افزار هوشمندتر از خودتان است، این ابزارها می توانند در تجربه ارزشمند تداخل ایجاد کنند.
از ابزارهایی استفاده کنید که متناسب با برنامه معاملاتی شما باشد، اما به یاد داشته باشید که در نهایت، شما کسی هستید که هر کاری را انجام می دهید.
۱۴. فکرتان را به کار بیاندازید
طبیعی است که معامله گران از قهرمانان مالی خود الگوبرداری کنند، اما این یک روش عالی برای از دست دادن پول است.
آنچه را که می توانید از دیگران بیاموزید، سپس بر اساس مهارت های منحصر به فرد و تحمل ریسک خود، عقب نشینی کرده و هویت بازار خود را ایجاد کنید.
۱۵. جام مقدس را فراموش کنید
معامله گران از دست رفته در مورد فرمول محرمانه ای که به طرز جادویی نتایج آن ها را بهبود می بخشد، خیال پردازی می کنند.
در حقیقت، هیچ رازی وجود ندارد زیرا راه موفقیت همیشه از طریق انتخاب دقیق، مدیریت ریسک موثر و سودآوری ماهرانه انجام می شود.
۱۶. ذهنیت Paycheck را فراموش کنید.
به ما آموزش داده شده است که برای کارمزد هفته کار را خرد کنیم. این ذهنیت پاداش تلاش با جریان طبیعی سود و زیان معاملات طی یک سال مغایرت دارد. در واقع، آمار نشان می دهد که بیشترین سود سالانه فقط در چند روز معاملات انجام می شود.
۱۷. خیال پردازی نکنید.
مشکلی نیست که در مورد معامله ای که مطابق میل شما پیش می رود احساس خوبی داشته باشید، اما پول تا زمانی که موقعیت خود را بسته یا پوشش نداده اید مال شما نیست.
آنچه را که می توانید در اولین فرصت ممکن، با توقف عقب افتاده یا سود جزئی، قفل کنید، بنابراین دستان پنهان بازار نمی توانند در آخرین لحظه سود شما را جیب بزنند.
۱۸. ساده عمل کنید.
تمرکز خود را روی قیمت فعال بگذارید، درک کنید که هر چیز دیگری ثانویه است.
پیش بروید و شاخص های فنی پیچیده ای بسازید، در حالی که به یاد داشته باشید که عملکرد اصلی آن ها تأیید یا رد آنچه چشم شما از قبل می بیند است.
۱۹. با ضررها صلح کنید
معامله یکی از معدود مشاغلی است که هر روز با از دست دادن پول راهی طبیعی برای موفقیت است.
اگر حواستان باشد، هر ضرر تجاری با یک درس مهم بازار همراه است.
همچنین، بدانید چه موقع باید کار را کنار بگذارید و استراحت کنید.
ضررها را بپذیرید، برای جمع شدن دوباره وقت بگذارید و سپس با یک دیدگاه جدید به بازار برگردید.
۲۰. مراقب تقویت خود باشید
معامله فعال باعث ترشح آدرنالین و اندورفین می شود.
این مواد شیمیایی حتی در صورت ضرر و زیان می توانند احساس سرخوشی ایجاد کنند.
به نوبه خود، این شخصیت های اعتیاد را ترغیب می کند که مواضع بدی بگیرند، فقط برای این که عجله کنند.
اگر برای رسیدن به یک هیجان، معامله می کنید، احتمالاً به دلایل اشتباه معامله می کنید.
کلام آخر
بیشتر معامله گران نمی توانند از تمام پتانسیل خود استفاده کنند، در نهایت تمام دارایی های خود را نقد می کنند و روش های سنتی تری برای کسب درآمد پیدا می کنند.
با پیروی از قوانین کلاسیک طراحی شده برای تمرکز شدید بر سودآوری، به عضوی افتخار آمیز در اقلیت حرفه ای تبدیل شوید.
امیدواریم با استفاده از سرور مجازی بورس توشن و همچنین پیگیری آخرین اخبار در مورد بورس می توانید به نتیجه مورد نظرتان دست پیدا کنید.
چگونه سرور مجازی بورس با اینترنت پر سرعت برای خرید عرضه اولیه و سر خط زدن معاملات بورس تهیه کنم ؟
دیدگاه شما