بازار فرابورس ایران چه تعریفی دارد و از چه بخشهایی تشکیل شده است؟
در یکی دو سال اخیر و با شیوع ویروس کرونا، مردم ایران تلاش کردهاند تا با شیوههای مختلفی در بازارها و پلتفرمهای متنوع سرمایهگذاری کنند. یکی از نامآشناترین شیوه های سرمایه گذاری در سال ۱۴۰۰ برای مردم ایران، سرمایهگذاری در بازار بورس است. در کنار بورس ایران، بازار مالی دیگری هم به نام فرابورس وجود دارد که میتوانید برای سرمایهگذاری به سراغ آن بروید و تفاوت اصلی آن با بازار بورس در نوع شرکتهای فعال در آن است. در ادامه این مطلب قصد داریم تا این بازار مالی نسبتا جدید و خاص در کشور را به طور کامل مورد بررسی قرار دهیم. ابتدا باید بدانیم بازار فرابورس چیست و انواع آن کدام است؟ سپس به بررسی شاخص فرابورس و مزایای ورود به فرابورس خواهیم پرداخت. لطفا تا پایان با ما همراه باشید.
بازار فرابورس چیست؟
بازار فرابورس یکی از بازارهای مالی ایران است که درست مانند بورس میتوان در آن به خرید و فروش سهامهای مختلف پرداخت. امکانات فرابورس تفاوت چندانی با بورس ندارد و شیوه خرید و فروش سهام در این بازار مالی هم درست مانند بورس است. تالار بورس و فرابورس ایران همواره به مردم این مورد را گوشزد میکند که اگر دانشی درباره مفهوم فرابورس ندارند، وارد آن نشوند. از این رو، قبل از پرداختن به شاخص ها و انواع فرابورس و مابقی بحثها، لازم است این نکته را یادآوری کنیم که ورود به فرابورس بدون دانش کافی میتواند نه تنها به معنی شکست خوردن، بلکه حتی باخت جبران ناپذیر باشد. درواقع برای موفقیت در فرابورس، پیش از هر چیزی شما نیاز به ارزیابی موقعیتهای مربوطه و بعد عمل کردن طبق اصولی پایدار و در خور موقعیت دارید. نکاتی که محدود به فعالیت در بازار فرابورس نبوده و برای موفقیت در بورس هم یادگیری آنها الزامی است. ما بسیاری از این نکات را همراه با تجربیات چندین سالهمان در دوره آموزش جامع بورس گفتهایم.
سهام فرابورسی چیست؟
باید بگوییم سهام فرابورسی همان سهام شرکتهایی است که توانستهاند سهام خود را در بازار فرابورس برای فروش ارائه کنند. سرمایهگذاران میتوانند با مراجعه به فرابورس و بررسی شرایط شرکتها، انواع سهام فرابورس را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند.
انواع فرابورس
در بازار فرابورس تقسیمبندیها هم با بازار مالی بورس متفاوت است. در رابطه با بررسی انواع فرابورس میتوان گفت که فرابورس از ۷ بخش بازار مالی تشکیل شده است. از جمله این بخشها میتوان به بازارهای اول، دوم، سوم یا عرضه، ابزارهای نوین مالی، پایه، شرکتهای کوچک یا متوسط و ابزار مشتقه اشاره کرد. این در حالی است که بازار مالی بورس تنها از دو بازار اول و دوم تشکیل شده است.
شاخص فرابورس چیست؟
شاخص فرابورس و بورس با هم یکسان هستند و تنها تفاوتهای کوچکی میان آنها وجود دارد. یکی از شاخص های بازار مالی فرابورس و بورس، شاخص کل است. همچنین شاخص کل هموزن هم وجود دارد که بنا به درخواست فعالان بازار به این دو بازار مالی اضافه شد.
از دیگر شاخصهایی که در بازار بورس وجود دارند میتوان به شاخص قیمت اشاره کرد. شاخص قیمت یکی از اصلیترین شاخصهای بازار سرمایه است. این شاخص تفاوتهایی با شاخص کل دارد که میتوان از جمله آنها به این اشاره کرد که در شاخص قیمت، تنها قیمت سهام شرکتهای بورسی با فرمولهای خاص محاسبه میشود. این در حالی است که در شاخص کل، علاوه بر قیمت، سود پرداختی سالیانه شرکتها هم مورد محاسبه و ارزیابی قرار میگیرند.
در آخر هم شاخص سهام آزاد شناور وجود دارد. به مقدار سهام موجودی که شرکتهای بورسی در اختیار سهامداران قرار دادهاند، سهام شناور گفته میشود. شیوه محاسبه شاخص سهام شناور درست مانند شاخص کل است و تنها تفاوت میان این دو، میزان سهامی است که در شاخص کل تمام سهامها مورد بررسی قرار میگیرند، اما در شاخص شناور، تنها سهامهای شناور ارزیابی میشوند.
بررسی بورس و فرابورس
هر شرکتی اجازه فعالیت در بورس را ندارد. از این رو شرکتهایی که هنوز نتوانستهاند این اجازه را دریافت کنند، میتوانند به سراغ فعالیت در بازار فرابورس بروند. از این رو میتوان گفت که فرابورس ممکن است ریسک بالاتری را نسبت به بورس داشته باشد.
در فرابورس شرکتهای نوپایی وجود دارند که ریسک سرمایهگذاری در آنها میتواند کمی بالا باشد. در عین حال و در میان همین ریسکها، ممکن است بتوان سود خوبی را نیز بهدست آورد. اما از طرف مقابل، میتوان ضرر بسیاری را هم متحمل شد.
در فرابورس میتوان گزارش تخلف را ارسال کرد، اما در نظر داشته باشید که این میزان گزارشها در بورس بیشتر است و میتوان گفت که بورس میتواند امنیت بیشتری را برای سرمایه شما به همراه داشته باشد.
در ادامه نیز نوبت به بررسی بازه رشد یا سقوط سهام میرسد. در بورس سهام یک شرکت میتواند از بازه منفی ۵ تا مثبت ۵ درصد متغیر باشد. این بازه درباره سهام فرابورس هم یکسان است و از این رو تفاوتی میان این دو وجود ندارد. لازم به ذکر است که شرکتها در صورت پیشرفت و گسترش در فرابورس، میتوانند وارد بورس شوند و سرمایه خود را افزایش دهند.
زمانی که شما در بازارهای مالی فعالیت میکنید و به خرید و فروش سهام مشغول هستید، باید به این موضوع توجه داشته باشید که برای هر سهام کارمزدی در نظر گرفته شده است. در بازار فرابورس شما میتوانید سهام شرکتهای مختلف را با کارمزدی پایینتر خریداری کنید. همچنین اگر شرکتها قصد وارد شدن به بازارهای مالی را داشته باشند، بد نیست بدانند که شرایط پذیرش آنها در فرابورس به مراتب آسانتر از بورس است. از این رو دیگر دردسرهای زیاد وارد بورس شدن را تجربه نخواهند کرد.
در مقاله تفاوت بورس و فرابورس بهطور مفصل به مقایسه این ۲ پرداختهایم تا شما همراهان عزیز سایت رضا درخشی بهطور دقیقتری با تفاوت آنها آشنا شوید.
مزایای سرمایه گذاری در فرابورس
بازار فرابورس ایران به دلیل برخورداری از ساختاری شبیه به بازار سرمایه بورس، مزایای شبیهی را هم نسبت به آن دارد. اولین و بزرگترین مزیت سرمایه گذاری در فرابورس، کسب سود مناسب است. شما با توجه به سرمایهای که وارد اکانت فرابورسی خود میکنید، سودی مناسب با آن را دریافت میکنید. دیگر مزایای ورود به فرابورس هم به شرح زیر هستند:
- حمایت و شفافیت قانونی
- حفظ سرمایه مردم در مقابل تورم
- آسانی نقد شوندگی
- عدم وجود محدودیت برای سرمایه گذاری در فرابورس
- مشارکت در اداره شرکت
- معافیت مالیاتی در فرابورس
سخن پایانی: سرمایهگذاری در فرابورس ایران
در ایران شرکتها میتوانند وارد تالار بورس شوند تا مردم بتوانند با خرید و فروش سهام آنها کسب سود کنند. اما بسیاری از شرکتها بنا به دلایل مختلفی واجد شرایط ورود به بورس نیستند. پس تکلیف چیست؟ ما در این مقاله سعی کردیم با معرفی مفهوم فرابورس به زبان ساده پاسخی برای این سوال بیابیم. همچنین انواع فرابورس را نام بردیم تا با آنها آشنایی اولیه داشته باشید.
سهام فرابورس بازاری مناسب برای شرکتهایی است که بنا به هر دلیل نمیتوانند وارد بورس شوند. شاخص های فرابورس کاملا با شاخص های بازار بورس یکسان هستند و نحوه انجام معاملات هم در این بازار سرمایه، تفاوتی با بورس ندارد. اما ورود به فرابورس ریسک بالایی دارد و اگر قصد فعالیت در این بازار مالی را دارید، باید این ریسک را بپذیرید.
البته ما در مجموعه بورس اینوست، سعی کردهایم با استفاده از روشهای دانش محور و با به کار گرفتن تجارب متخصصین بورس و اقتصاد، دوره آموزش مقدماتی بورس و دوره آموزش پیشرفته بورس را تهیه کنیم که هدف همه این آموزشها در نهایت کم کردن شدت ریسک، بالا بردن احتمال موفقیت در معاملات و مهمتر از همه، مجهز کردن دانشجویانمان به قدرت تحلیل باشد. به این منظور، از شما دعوت میکنیم حتما از دورههای ما دیدن کنید.
شاخص اقتصادی چیست؟
ساده شاخص سرمایه گذاری چیست؟ ترین تعریفی که می توان از یک شاخص ارایه داد این است که یک شاخص را می توان اطلاعاتی در نظر گرفت که به سرمایه گذار در کشف رموز تغییرات اقتصادی کمک می کند.
برخی از شاخص ها شاخص های منطبق هستند و برخی دیگر شاخص های متاخر، ترکیب هر کدام از آن ها نشان می دهد که روند ها در زمان یک تغییر اقتصادی صعود یا نزول خواهند کرد.
استفاده جداگانه؛ استفاده یکپارچه
زمانی که سرمایه گذار یاد بگیرد که شاخص های اقتصادی چگونه در کنار هم قرار می گیرند و قدرت ترکیبی ومحدودیت های آن ها را بشناسد می تواند از مجموعه ای از شاخص های مرتبط برای تصمیم گیری استفاده کند.
برای مثال، در زمینه استخدام، شاخص های مختلفی از منابع گوناگون منتشر می شود و سرمایه گذار می تواند با استفاده از آمار ساعتی کار در کنار گزارش کار و فهرست مشاغل غیر کشاورزی تصویر کاملی از وضعیت بازار کار به دست بیاورد.
• آیا افزایش میزان هزینه های شخصی بر آمار خرده فروشی تاثیر مثبت دارد؟
• آیا سفارشات جدید کارخانه ای بر میزان حمل و نقل کالا و آمار کالاهای با دوام تاثیر می گذارد؟
• آیا بالاتر بودن سطح دستمزدها موجب بالاتر رفتن میزان درآمد شخصی می شود؟
سرمایه گذاران زیرک پیش از آنکه از نوسانات هر کدام از شاخص ها برای معاملات استفاده کنند به تغییرات این زنجیره داده ها توجه می کنند.
شاخصهای تورم، شاخصهایی که باید مورد توجه قرار بگیرند
بسیاری از سرمایه گذاران به ویژه آن دسته که در زمینه اوراق بهادار و درآمدهای ثابت سرمایه گذاری می کنند،توجه زیادی به تورم دارند. میزان تورم، میزان افزایش آن و وضعیت احتمالی آن در آینده در تشریح و پیش بینی نرخ های بهره و سرمایه گذاری هایی که در آینده انجام می شوند، بسیار مهم هستند.
شاخص های متعددی وجود دارند که فشار تورم را بررسی می کنند. مهمترین این شاخص ها عبارتند از شاخص شاخص بهای تولید کننده )CPI( . و شاخص بهای مصرف کننده (PPI) بهای تولید کننده در ابتدای هر ماه منتشر می شود.
بنابراین سرمایه گذاران می توانند از این شاخص برای پیش بینی شاخص بهای مصرف کننده استفاده کنند. یک رابطه آماری اثبات شده بین این دو شاخص وجود دارد، زیرا تئوری های اقتصادی نشان داده اند که اگر تولید کننده های کالا هزینه بیشتری برای تولید بپردازند، بخشی از این افزایش قیمت به مصرف کننده ها منتقل خواهد شد.
هر شاخص به طور جداگانه بررسی می شوند، اما هر دو آن ها را مرکز آمار کار منتشر می کند. دیگر شاخص های تورمی مهم عبارتند از شاخص های سطح و رشد منابع مالی و شاخص هزینه استخدام.
شاخصهای مورد توجه معامله گران سهام:
یکی از مهم ترین شاخص ها در میان این گروه است و به ویژه کسانی که در (GDP) تولید ناخالص داخلی بازارهای سهام سرمایه گذاری می کنند و میزان رشد شرکت ها را مد نظر دارند، توجه فراوانی به این شاخص دارند.
از آنجایی که میزان تولید ناخالص داخلی نشان دهنده مجموع تولیداتی است که هر اقتصاد دارد، نرخ رشد آن دردامنه معینی تغییر می کند، اگر این نرخ به تدریج از این دامنه نزول کند، ترس از تورم یا رکود در بازار افزایش می یابد. بسیاری از افراد برای اینکه با این وضعیت مواجه نشوند استفاده می کنند که می تواند تا حد وضعیت تولید ناخالص داخلی را در هر ماه نشان دهد.
حمل و نقل کالاهای اساسی که بخشی از گزارش سفارشات کارخانه ای را تشکیل می دهد برای محاسبه سفارشات کالاهای بادوام کارخانه ها )که در آمار تولید ناخالص داخلی لحاظ می شود( مورد بررسی قرار می گیرد. شاخص هایی مانند خرده فروشی و تراز حساب جاری نیز برای محاسبات میزان تولید ناخالص داخلی استفاده می شود،
بنابراین انتشار آن ها به کامل کردن پازل این آمار پیش از انتشار آمار سه ماهه تولید ناخالص داخلی کمک می کند.
برخی دیگر از شاخص ها وجود دارند که برای محاسبه میزان تولید ناخالص داخلی مد نظر قرار نمی گیرند، ولی برای و گزارش کار (PMI) پیش بینی آن مفیدند شاخص هایی مانند( میزان ذخایر کلی فروشی، شاخص خرید مدیران)که همه نشان دهنده وضعیت عملکرد اقتصادی هستند. با کمک گرفتن از همه این داده های ماهانه و با کنار هم گذاشتن داده هایی که به تدریج در طول یک دوره سه ماهه منتشر می شوند، می توان بررسی تولید ناخالص داخلی را انجام داد و در زمانی که آمار تولید ناخالص داخلی منتشر می شود، می توان یک نتیجه گیری کلی در این باره داشت.
اگر نتیجه حقیقی با نتیجه ای که بازار پیش بینی کرده است اختلاف زیادی داشته باشد، بازار تغییر می یابد و اغلب نوسانات زیادی دارد. اما اگر نتیجه واقعی با نتیجه پیش بینی شده بازار همسان باشد و دقیقاً در دامنه پیش بینی بازار قرار بگیرد، در آن هنگام بازار و سرمایه گذاران می توانند خود را تحسین کنند و روند ها در مسیر خود پیش
خواهند رفت.
گاهی شاخص ها نقش برجسته تری پیدا می کنند زیرا داده های بسیار زمانمند و به روزی را اریه می کنند. برای عموماً در اولین روز کاری هر ماه منتشر می شود. در نتیجه
این آمار یکی PMI مثال گزارش موسسه مدیریت منابع از آمارهای پیشرو اصلی است که بلافاصله پس از پایان هر ماه اریه می شود. این آمار به اندازه آماری که پس از آن
منتشر می شوند، جزییات قابل توجهی ندارد، اما شاخص های دیگری وجود دارند که می توان آن ها را کلیدی برای بررسی آمار دیگر دانست.
مانند (جزییات گزارش کار )که با بررسی نتایج آمار استخدام حاصل می شود( یا ذخایرعمده فروشی )که از تحلیل گزارش ذخایر به دست می آید.
ترتیب نسبی انتشار آمار در ماه های مختلف تفاوتی ندارد، بنابراین سرمایه گذاران می توانند روزهای خاصی را که آمار در آن منتشر می شود در تقویم ماهانه علامت گذاری کنند تا بتوانند بخش های اقتصادی متغیری را که ممکن است بر نحوه سرمایه گذای یا افق زمانی مورد نظر تاثیر بگذارند، بررسی کنند.
در مجموع، سرمایه گذار ممکن است تصمیم گیری خود را درباره نحوه تخصیص سرمایه در طول زمان تغییر دهد و اگر ایجاد این تغییر پس از بررسی شاخص های مهم ماهانه صورت بگیرد، بی شک درست تر خواهد بود.
نتیجه گیری:
نرخ های معیار شاخص اقتصادی طبق قانون یا دستور منتشر نمی شوند. این داده ها را باید همانطور که منتشر می شوند پذیرفت. سرمایه گذاران با کسب دانش درباره چیستی و چرایی شاخص های اقتصادی مهم و تغییرات آن ها می توانند درک بهتری از اقتصاد کشوریه کدر آن سرمایه گذاری می کند به دست بیاورند و برای ارزیابی و سنجش تئوری های اقتصادی در زمان درست آمادگی بیشتری داشته باشند.
چیزی به اسم (شاخص جادویی )وجود ندارد که به شما بگوید کجا خرید یا فروش کنید، استفاده از شاخص های اقتصادی همراه با ارزیابی های درست و تحلیل های
مناسب می تواند به سرمایه گذار در مدیریت بهتر سرمایه و سرمایه گذاری اش کمک کند.
تاثیر رشد اقتصادی بر بازار ارز:
یکی از مهمترین فاکتورهایی می باشد که روند یک ارز را در مقابل ارز دیگر تعیین می کند.
رشد اقتصادی به تعبیر ساده عبارت است از افزایش تولید یک کشور در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن دردر سال مورد بحث (GDP) یا تولید ناخالص داخلی (GNP)سال پایه. در سطح کلان، افزایش تولید ناخالص ملی به نسبت مقدار آن در یک سال پایه، رشد اقتصادی محسوب می شود.
افزایش رشد اقتصادی >>افزایش نرخ بهره >> افزایش سرمایه گذاری >> افزایش تقاضا برای ارز>> افزایش ارزش ارز
سیاست های مالی:
به سیاستی که از طریق تغییر در میزان مخارج دولتی و مالیات انجام میگیرد گفته می شود.
این سیاست ها به 2دسته تقسیم می شوند :
سیاستهای انقباضی و سیاستهای انبساطی
سیاست مالی انبساطی >> مخارج بالا >> رونق اقتصادی
سیاست مالی انقباضی >> مخارج >> جلوگیری از حرکت اقتصادی
سیاست های پولی:
سیستمی است که در آن بانک مرکزی از طریق عملیات بازار باز (تغییر در نرخ تنزیل)و نرخ ذخیره قانونی یا تغییردر نرخ بهره پایه در اقتصاد مداخله می کند.
نرخ بهره چیست :
مبلغی که در هنگام بهره برداری از سرمایه پرداخت می شود به بهره معروف است. (بهره نرخی است که میزان تمایل مردم به نگهداری ثروت به صورت نقد را تعیین می کند).
نرخ بهره مهمترین عامل اثرگذار بر روی نرخ های مبادلات ارز است.
نرخ بهره بالاتر سبب تقویت ارز یک کشور می شود. کاهش نرخ بهره موجب تضعیف نرخ ارز در یک کشور می شود.با افزایش رشد اقتصادی شاهد تورم ناشی از کارکرد اقتصاد
خواهیم بودکه بانک مرکزی نیز برای کنترل آن و تنظیم اقتصاد نرخ بهره را بالا می برد.
تورم چیست :
تورم افزایش بی رویه و ادامه دار در سطح عمومی قیمت ها می باشد.
تورم ناشی از کارکرد اقتصاد، خوب است. اصولا تورم در کشورهای صنعتی از این نوع می باشد.
رابطه بین تورم و رشد اقتصادی :
زمانی که اقتصاد کشوری با افزایش سرمایه گذاری روبرو می شود در واقع تقاضا در آن اقتصاد افزایش می یابد وشاهد رشد تولیدات خواهیم بود. این مسئله باعث می شود که قیمت مواد خام و اولیه به دلیل افزایش تقاضا در اقتصاد افزایش یابد که در نتیجه تورم نیز افزایش می یابد.در نتیجه تورم و رشد اقتصادی در کشورهای صنعتی معمولا رابطه مستقیم با یکدیگر دارند.
رابطه بین تورم و نرخ بهره :
از سال 1960 میلتون فریدمن تاثیر پول را در اقتصاد به اثبات رساند ثابت شده است که افزایش نرخ بهره یکی ازبهترین راه های موجود برای کنترل نرخ تورم می باشد.
اساسا وظیفه اصلی بانک های مرکزی تثبیت قیمت ها و تامین رشد اقتصادی می باشد. در هر برهه از زمان برای هربانک مرکزی یکی از این دو مورد (نرخ تورم و رشداقتصادی) در الویت قرار دارد.
معرفی شاخص S&P 500
شاخص S&P 500، یک شاخص وزن شده بر اساس ارزش بازار از 500 شرکت پیشرو در معاملات عمومی در ایالات متحده است. این فهرست دقیقی از 500 شرکت برتر ایالات متحده بر اساس ارزش بازار نیست، زیرا معیارهای دیگری وجود دارد که باید در این شاخص گنجانده شوند. این شاخص به عنوان یکی از بهترین معیارهای سنجش سهام ایالات متحده با سرمایه بزرگ در نظر گرفته می شود.
فرمول وزن و محاسبه برای S&P 500
شاخص S&P 500 از روش وزن دهی ارزش بازار استفاده می کند که درصد بیشتری را به شرکت هایی با بیشترین ارزش بازار اختصاص می دهد. بنابراین در ابتدا باید ارزش بازار کلیه ی شرکت های موجود در S&P 500 با یکدیگر جمع شود تا ارزش بازار کل به دست بیاید و سپس تاثیر نسبی هر شرکت روی این شاخص با تقسیم ارزش بازار آن بر ارزش بازار کل به دست می آید.
تاثیر شرکت در شاخص = ارزش بازار شرکت/کل ارزش بازار
برای یادآوری، ارزش بازار یک شرکت با ضرب قیمت فعلی سهام و در تعداد سهام موجود شرکت محاسبه می شود. خوشبختانه، برای کسانی که در این بازار فعالیت می کنند، کل ارزش بازار S&P 500 و همچنین ارزش بازار شرکتهای منفرد، اغلب در وبسایتهای مالی منتشر میشود و سرمایهگذاران را از نیاز به محاسبه آنها نجات میدهد.
ساختار شاخص S&P 500
S&P هنگام محاسبه ارزش بازار فقط از سهام شناور آزاد استفاده می کند، یعنی سهامی که عموم می توانند معامله کنند. S&P ارزش بازار هر شرکت را برای جبران مسائلی مثل انتشار سهام جدید یا ادغام شرکت ها تعدیل می کند. ارزش این شاخص از مجموع ارزش بازار تعدیل شده هر شرکت و تقسیم نتیجه بر یک مقدار مشخص محاسبه می شود. متأسفانه، این مقدار مشخص اطلاعات اختصاصی S&P است و برای عموم منتشر نمی شود.
با این حال، علاقه مندان می توانند وزن یک شرکت را در شاخص محاسبه کنند که می تواند اطلاعات ارزشمندی را در اختیارشان قرار دهد. اگر یک سهم افزایش یا کاهش یابد، میتوانیم متوجه شویم که آیا ممکن است بر شاخص کل تأثیر به سزایی بگذارد یا خیر. به عنوان مثال، شرکتی با وزن 10 درصد نسبت به شرکتی با وزن 2 درصد تأثیر بیشتری بر مقدار شاخص خواهد داشت.
شاخص S&P 500 یکی از پر استفاده ترین شاخصهای آمریکایی است زیرا نشاندهنده بزرگترین شرکتهای سهامی عام در ایالات متحده است. S&P 500 بر بخش بزرگ بازار ایالات متحده متمرکز است و همچنین یک شاخص وزنی شناور است، به این معنی که ارزش بازار شرکت با تعداد سهام موجود برای خرید و فروش عموم مردم تنظیم می شود.
مقایسه S&P 500 و DJIA
S&P 500 با توجه به عمق و وسعت آن، اغلب شاخص ترجیحی سرمایه گذاران نهادی است، در حالی که میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) از لحاظ تاریخی با معیار سرمایه گذاران خرد در بازار سهام ایالات متحده مرتبط بوده است. سرمایه گذاران نهادی، S&P 500 را نماینده بزرگتری از بازار های سهام ایالات متحده می دانند زیرا شامل سهام بیشتری در همه بخش ها می شود.
علاوه بر این، S&P 500 از روش وزن دهی ارزش بازار استفاده می کند که درصد بیشتری را به شرکت هایی با بیشترین ارزش بازار اختصاص می دهد، در حالی که DJIA یک شاخص وزنی قیمت است که به شرکت هایی با قیمت سهام بالاتر وزن شاخص بیشتری می دهد. ساختار وزندهی شده به ارزش بازار، نسبت به ساختار وزن دهی شده به قیمت، در ایالات متحده رایجتر می باشد.
مقایسه S%P 500 و نزدک
نزدک یک بازار الکترونیک جهانی برای معاملات اوراق بهادار است. چندین شاخص بازار سهام وجود دارد که شامل سهام معامله شده در نزدک می شود. توجه داشته باشید که یک سهم موجود در شاخص S&P 500 ممکن است در یک یا چند شاخص مختلف نزدک نیز باشد.
شاخصهای سهام نزدک که بیشترین بازدید را دارند عبارتند از: شاخص نزدک 100 که شامل 100 مورد از بزرگترین و فعالترین سهام عادی فهرست شده در نزدک است؛ شاخص ترکیبی نزدک که اغلب در رسانه ها به سادگی «نزدک» نامیده می شود و شامل بیش از 2500 سهام عادی است که در نزدک معامله می شوند؛ شاخص ترکیبی بازار جهانی نزدک که شامل سهام بین المللی می شود.
محدودیت های شاخص S&P 500
یکی از محدودیتهای S&P و سایر شاخصهای وزن شده بر اساس ارزش بازار زمانی به وجود میآید که قیمت سهام در این شاخص به مقداری زیاد و بسیار بیشتر از ارزش ذاتی خود افزایش یابند. اگر یک سهم وزن زیادی در شاخص داشته باشد و در عین حال قیمت آن بسیار بالا رفته باشد، این سهم به تنهایی می تواند ارزش یا مقدار کلی شاخص را به مقدار نسبتا زیادی افزایش دهد. در این گونه مواقع شاخص نمی تواند نمایانگر خوبی از وضعیت کل بازار باشد. در نتیجه، شاخص های هم وزن به طور فزاینده ای محبوب شده اند که به موجب آن حرکات قیمت سهام هر شرکت تأثیر یکسانی بر شاخص دارد.
ذکر یک مثال
برای درک اینکه چگونه سهام موجود در شاخص S&P 500 بر آن تأثیر میگذارند، باید وزنهای هر سهم به طور تکی محاسبه شود که با تقسیم ارزش بازار هر شرکت بر ارزش کل بازار شاخص انجام میشود. در زیر نمونه ای از این محاسبه را برای اپل مشاهده می کنید:
- شرکت اپل گزارش داد که تا 15 جولای 2021، تعداد 16،530،166،000 سهام عادی منتشر شده دارد و در 13 اکتبر 2021 قیمت سهام آن 141 دلار بوده است.
- بنابراین ارزش بازار اپل 2.33 تریلیون دلار (یا 16.53 میلیارد در 141 دلار) بوده است.
- در این زمان ارزش کل بازار S&P 500 تقریباً 38.41 تریلیون دلار بود که مجموع ارزش بازار برای همه سهام این شاخص است.
- پس در این زمان وزن اپل در این شاخص 6.1 درصد یا 2.33 تریلیون دلار / 38.41 تریلیون دلار بوده است.
جمع بندی
در این مطلب با شاخص S&P 500 که یکی از معروف ترین شاخص ها در سراسر جهان و ایالات متحده می باشد، آشنا شدیم. تغییرات این شاخص بر اساس تغییرات ارزش بازار شرکت های موجود در این شاخص انجام می شود و بنابراین هر چه ارزش بازار یک شرکت بیشتر باشد، تغییرات آن در شاخص اثر بیشتری می گذارد که این موضوع یکی از دلایلی است که برخی منتقدان به شاخص های محاسبه شده بر اساس ارزش بازار وارد می کنند و بر این اساس شاخص های هم وزن از محبوبیت بیشتری نزد این عده برخوردارند.
شاخص کل بورس چیست و چگونه محاسبه میشود؟
در حقیقت شاخصهای بورس معیارهای حائز اهمیتی هستند که با بررسی و تحلیل آنها، میتوان وضعیت گذشته و حال بازار سهام را از جنبههای گوناگون مورد بررسی قرار داد و حتی با کمک شیوههای نموداری روند آینده بورس را پیشبینی و به نوعی تخمین زد.
بورسان: شاخصهای بورس انواع گوناگونی دارند که هر کدام، وضعیت بورس را از جنبه مختلفی به نمایش میگذارد و معایب و محاسن خود را دارند؛ لذا سرمایهگذاران در تحلیل شاخصهای بورس باید به کارکرد هر شاخص توجه داشته باشند. از همین روی، در این مقاله قصد داریم تا کارکرد شاخص کل بازار سرمایه را توضیح داده و کاربردها و نحوه استفاده از آن را مشخص کنیم.
همچنین در این مقاله قصد داریم شاخصهای مختلف در سطح جهان را با یکدیگر مقایسه کنیم.
شاخص کل بورس چیست؟
در بورس تهران شاخص بازدهی یا همان شاخص قیمت و بازده نقدی با نام TEDPIX معروف است که در واقع این شاخص همان شاخصی است که همیشه در اخبار و رسانهها از آن به عنوان شاخص کل بازار سرمایه مطرح میشود. این شاخص نشان دهنده سطح عمومی قیمت و سود سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس است. این بدین معنی است که تغییرات شاخص کل نشان دهنده میانگین بازدهی سرمایهگذاران در بورس است. بورس تهران از فروردین ماه ۱۳۶۹ اقدام به محاسبه و انتشار شاخص کل قیمت خود با نام تپیکس (TEPIX) نمـوده است.
روش محاسبه شاخص کل بورس ماهیتی ساده دارد و از تقسیم ارزش جاری بازار سهام در هر لحظه بر ارزش جاری بازار سهام در تاریخ مبداء ضرب در صد بهدست میآید. لازم به ذکر است که ارزش جاری هر شرکت از ضرب تعداد سهام هر شرکت در قیمت سهام آن و ارزش جاری بازار نیز از جمع ارزش جاری شرکتهای پذیرفته شده بهدست میآید.
عملا در این فرمول شرکتهای کوچک وزن کمتری دارند، به بیان بهتر، حرکت قیمتی کمتری از شرکتهای بزرگ تاثیر بیشتری از حرکت قیمتی بزرگتری از شرکتهای کوچک دارد. بنابراین ممکن است صنعتی که عمدتا از شرکتهای کوچک تشکیل شده است، برای یک هفته تغییرات قیمتی مهمی را به سمت مثبت یا منفی داشته باشد ولی شاخص کل تغییر جدی نداشته باشد و حال تنها یک روز معامله شدن نمادهای بزرگ تاثیر جدی بر شاخص داشته باشد؛ یا بسته بودن نمادهای بزرگ عملا میتواند باعث عدم حرکتهای جدی در شاخص کل شود.
شاخص قیمت و بازده نقدی یا همان شاخص درآمد کل با نماد TEDPIX از فروردین ۱۳۷۷ در بورس تهران محاسبه و منتشر شده است. تغییرات این شاخص نشانگر بازده کل بورس است و از تغییرات قیمت و بازده نقدی پرداختی، متأثر میشود.
این شاخص کلیۀ شرکتهای پذیرفته شده در بورس را دربردارد و شیوه وزن دهی و محاسبۀ آن همانند شاخص کل قیمت است و تنها تفاوت میان آنها در شیوه تعدیل است.
برای سنجش کارایی شاخص کل بورس سعی میکنیم آن را با مهمترین شاخصهای دنیا مقایسه کنیم.
شاخص S&P500
شاخص S&P500، ۸۰ درصد از ارزش بازار سرمایه را در بر میگیرد و فقط شامل آن دسته از شرکتهای آمریکایی میشود که بیش از ۵.۳ میلیارد دلار ارزش داشته باشند و البته در یک دوره ۴ ساله به سودآوری مستمر دستیافته باشند. همانطور که از نام این شاخص بر میآید ۵۰۰ سهام بازار نیویورک و نزدک در زیر گروه این شاخص قرار میگیرند که از این بین میتوان به اپل و مایکروسافت اشاره کرد.
ساختار شاخص S&P
ارزش بازاری یک شرکت با مشخص کردن قیمت سهام آن و ضرب نمودن آن عدد در تعداد سهامش اندازه گیری میشود. اما برای محاسبه شاخص فوق به جای استفاده از ارزش کلی شرکت تنها ارزش سهام شناور آزاد آنها را در نظر میگیرند. یعنی تعداد سهامی که عموم مردم میتوانند آنها را خرید و فروش کنند. شاخص S&P500 ارزش بازاری هر شرکت را با توجه به انتشار سهام جدید یا ادغام شرکتها با یکدیگر تغییر میدهد. ارزش شاخص با جمع کردن ارزش بازار هر شرکت و تقسیم مجموع آنها بر یک مقسوم علیه بهدست میآید. متاسفانه این مقسوم علیه فقط در اختیار شرکت S&P قرار دارد و اطلاعات مربوط به آن در اختیار عموم قرار داده نشده است. با این وجود میتوان وزن شرکت را در شاخص مشخص کنیم و این مورد اطلاعات با ارزشی را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد. در این شاخص به شرکتهایی که ارزش بالاتری دارند، وزن بیشتری میدهند. وزن شرکت در شاخص فوق از تقسیم ارزش شرکت در بازار بر کل ارزش بازار بدست میآید. درصورتی که تعداد سهام شناور شرکتی تغییر کند، این تغییر در شاخص مذکور منعکس خواهد شد.
این شاخص به عنوان بهترین معیار برای شرکتهای سهامی دارای سرمایه بالا در آمریکا شناخته شده است. در نتیجه صندوقهای زیادی برای پیروی از عملکرد S&P طراحی شدهاند.
شاخص داو جونز (Dow Jones)
شاخص داو جونز میانگین وضعیت و عملکرد سهام ۳۰ شرکت بزرگ در ایالات متحده است.
داو جونز یک شاخص اقتصادی است که عمری بیش از ۱۳۰ سال دارد و تاریخچه تاسیس آن در سال ۱۸۸۵ است. شاخص فوق، شاخص وزنی قیمت است و به این معنی است که سهمهایی که قیمت بالاتری دارند سنگینتر هستند و تاثیر بیشتری بر شاخص دارند.
این شاخص شامل ۳۰ سهام از بخشهای مختلف از جمله مواد و کالاهای مصرفی، امور مالی، مراقبتهای بهداشتی، صنعت، نفت و گاز، فنآوری، مخابرات و خدمات عمومی است.
شرکتها در داخل این شاخص به طور مرتب تغییر میکنند. برخی منتقدان به داوجونز این ایراد را وارد میکنند که این شاخص خیلی کوچک است و فقط ۳۰ سهم را شاهد میشود. به همین دلیل بسیاری از تریدرها شاخصهای دیگری مانند S&P500 را ترجیح میدهند که دایره بزرگتری را شامل میشود.
این شاخص حتی با وجود میانگین کم، نقش کلیدی در حرکت فارکس دارد. اهمیت بررسی این شاخص اقتصادی بر آن است که به واسطه تحلیل حرکت آن میتوان اطلاعات مفید و سودمندی در رابطه با رشد شرکتهای بزرگ دنیا و بالطبع خروج از حالت رکود بهدست آورد.
در واقع تغییرات در این شاخص باعث به وجود آمدن تغییرات در بسیاری از کالاهای اساسی مانند نفت خام، طلا و تغییر در ارزش دلار آمریکا میشود که میتوان تاثیر خود را بر بسیاری بورسهای کشورهای دیگر نشان دهد.
با استفاده از این شاخص میتوان، سلامت، روند کلی بازار و عملکرد آینده سهام فردی را مورد بررسی قرار داد.
شاخص داو جونز یکی از قدیمیترین شاخصها است. با توجه به سابقه طولانی مدت آن سرمایهگذاران میتوانند بر عملکرد خود در طول سالها نظارت داشته باشند تا همبستگی را در طول زمان با چندین عامل، مانند دیگر شاخصها، رویدادهای فرهنگی قابل توجه و حتی نقاط خورشیدی مورد مطالعه قرار دهند.
تفاوت S&P ۵۰۰ با داوجونز
شاخصS&P به خاطر عمق و وسعتی که دارد بیشتر مورد توجه موسسات سرمایهگذاری است و این در حالیست که شاخص داوجونز یا همان میانگین صنعتی داوجونز از قدیم معیار سرمایهگذارهای جزئی بازار سهام آمریکا بوده است. موسسات سرمایهگذاری S&P ۵۰۰ را شاخصی کاملتر برای بازار سهام میدانند چراکه سهام بیشتری را در بخشهای بیشتری شامل میشود (۵۰۰ در برابر ۳۰).
علاوه بر این S&P ۵۰۰ از روش سرمایه موزون بازار استفاده میکند و درصد بیشتری را به شرکتهای دارای سرمایه بیشتر اختصاص میدهد؛ اما داوجونز یک شاخص موزون – قیمتی است که وزن بیشتری را به شرکتهایی میدهد که قیمت سهامشان بالاتر باشد. در میان شاخصهای آمریکا، استفاده از ساختار سرمایه موزون بازار نسبت به روش موزون – قیمتی رایج تر است.
بررسی شاخص هوش سرمایه گذار؛ کاربرد این شاخص در کریپتو چیست؟
هنگامی که بازارهای صعودی و نزولی را بررسی میکنیم، فازهای غالب هر کدام از چرخههای بازار بورس را مدنظر قرار میدهیم. در بازارهای صعودی شاهد افزایش قیمت و در بازارهای نزولی شاهد کاهش قیمت هستیم. بازارهای صعودی به نفع فروشندگان است تا بتوانند دارایی خود را به قیمت بالاتری بفروشند، در حالی که بازارهای نزولی به نفع خریداران است تا بتوانند داراییهای مدنظر خود را با قیمت کمتری بخرند. شاخص شاخص سرمایه گذاری چیست؟ هوش سرمایه گذار (Investor’s Intelligence Index) یکی از مکانیزمهای پذیرفتهشده برای کشف پایداری قدرت بین احساسات گاوها و خرسها در بازار است. هدف اصلی این شاخص، کمک به سرمایه گذاران است تا احساسات غالب بر بازار را متوجه شوند و بتوانند شرایط آتی بازار را پیشبینی کنند. اما شاخص هوش سرمایه گذار چیست و چطور کار میکند؟ برای دریافت پاسخ با ما همراه باشید.
شاخص هوش سرمایهگذار چیست؟
روشهای مختلفی برای بهره بردن از Investor’s Intelligence Index وجود دارد. شاخص هوش سرمایه گذار به جای آنکه صرفا یک اوراکل پیشبینی باشد که احساسات مثبت یا منفی را اعلام کند، در واقع مجموعه و ترکیبی از احساسات در رسانههای مختلف است.
اکثر شاخصها، اندیکاتورهای مختلف را در استخری از احساسات رتبهبندی میکنند. برای مثال، یک شاخص ممکن است به شدت به حضور رسانههای شناختهشده و خبرنامهها متکی باشد، در حالی که بعضی از شاخصها به مجموع احساسات موجود در شبکههای اجتماعی توجه بیشتری میکنند.
از آنجایی که رمزارزها کلاس دارایی جدیدی محسوب میشوند، بهترین رویکرد برای سنجش هوش سرمایهگذاران هنوز مشخص نیست و متخصصان بر روی این موضوع کار میکنند. برای مثال، در تبوتاب عرضه اولیه کوین یا ICO در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸، شبکههای اجتماعی ابزاری بسیار محبوب برای سنجش موفقیت پروژهها به شمار میآمدند. این موضوع، مزایا و معایب خاص خود را داشت؛ زیرا بسیاری از طرحهای پامپ و دامپ از رباتها یا سایر ابزارها استفاده میکردند تا احساسات بازار را به نفع اهداف خود دستکاری کنند.
نحوه سنجش احساس سرمایه گذاران چگونه است؟
هنگامی که درباره احساس سرمایهگذاری یا احساس بازار صحبت میکنیم، در واقع به رفتار کلی جامعه سرمایهگذاران اشاره میکنیم. این عبارت اغلب اوقات توسط معاملهگران کوتاهمدت یا تحلیل تکنیکال استفاده میشود که هدف اصلی آنها، کسب سود از نوسانات کوتاهمدت قیمت ارزهای دیجیتال یا سهام است. احساس سرمایهگذاران اساسا یک تصویر کلی از چشمانداز بازار است. روشهای کمی (Quantitative Methodes) بسیاری زیادی توسعه یافتهاند تا در درک احساس بازار به سرمایهگذاران کمک کنند.
روش چارت کرفت (Chartcraft) توسط ایب کوهن (Abe Cohen) در سال ۱۹۶۵ معرفی شده و هدف آن، ارائه رویکردی تکنیکال برای درک سازوکار معاملات سهام و کالاها است. این رویکرد ماهیتی مخالف با روند رایج معاملات دارد و هدف آن، تعیین سیگنالهای معتبری است که از انجام اقدامات مختلف با احساس رایج بازار حمایت و پشتیبانی کنند.
برای مثال، این رویکرد به جای آنکه به معاملهگران بگوید در بازار صعودی به خرید بپردازند، با پیشبینی کاهش قیمت در آینده، مشخص میکند که معاملهگران طی افزایش قیمت، دارایی مذکور را بفروشند. هنگامی که گاوها بر بازار تسلط دارند، چارتکرفت از سیستم رتبهبندی منفی در محدوده منفی ۱ الی منفی ۱۰ استفاده میکند. هنگامی که بازار در دست خرسها قرار دارد، این رتبهبندی در محدوده مثبت ۱ الی مثبت ۱۰ قرار دارد.
اگر احساس بازار اینگونه باشد که گاوها حداقل ۵۱٪ بازار را در اختیار دارند، چارتکرفت بر روی منفی ۱ قرار میگیرد تا بیانگر احساس بازار باشد. اگر تسلط گاوها به ۶۰ درصد برسد، مقدار ChartCraft بر روی منفی ۱۰ قرار میگیرد. اگر تسلط گاوها به ۴۵٪ یا کمتر برسد، عدد این رتبهبندی به مثبت ۱ میرسد. عدد مثبت ۱۰ نیز بیانگر آن است که تسلط گاوها به ۳۶٪ یا کمتر رسیده است.
حداکثر مقدار این سیستم رتبهبندی منفی ۲۰ است و این رتبهبندی تقریبا ۳ ماه نیز پابرجا باقی میماند. اگر خرسها بیش از ۵۵٪ در بازار حضور داشته باشند، برای ۶ ماه بعدی مقدار این رتبهبندی ۱۰ واحد افزایش مییابد. بالاترین سطح احساس خوشبینانه در این سیستم در تاریخ ۲۴ دسامبر ۱۹۹۴ ثبت شده است.
کلام آخر: آیا اتکا به شاخص Investor’s Intelligence اقدامی هوشمندانه است؟
پیشبینی نوسانهای جزیی بازار با دقت بسیار زیاد به شدت شاخص سرمایه گذاری چیست؟ دشوار و حتی از نظر تئوری غیرممکن است؛ بنابراین این نکته از اهمیت ویژهای برخوردار است که اعتماد و باور بیش از حد به اقدامات مختلف در خصوص پیشبینی بازار نداشته باشیم. هرچند، رویکردهایی نظیر شاخص هوش سرمایه گذار حداقل میتواند چارچوبی برای تحلیل این موضوع ارائه دهد که مدل مدنظر شما دارای قابلیت پیشبینی است یا خیر.
شاخص هوش سرمایهگذاران یکی از محبوبترین روشها برای انجام این موضوع است. این شاخص در دهه ۱۹۵۰ معرفی شده و از آن زمان تاکنون مدام تکرار شده است. کاربرد و ارتباط این شاخص با رمزارزها همچنان در حال بررسی است. این شاخص، واکنش به نقاط عطف و رویدادهای مهم بازار را میسنجد. کاربرد شاخص هوش سرمایهگذار برای معاملهگران کوتاهمدت و بلندمدت متفاوت است. میزان موفقیت استراتژی سرمایهگذاری میتواند به قابلیت شما در ایجاد توازن بین اطلاعات منابع مختلف و استفاده از دانش موجود بر حسب اهداف و نیازهای شخصی شما بستگی دارد.
آیا شما از شاخص هوش سرمایه گذار برای پیشبینی وضعیت بازار استفاده میکنید؟ به نظرتان این شاخص چه میزان دقت دارد؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاه شما