تغییر فاز مکدی چیست


نقاط چرخش (پیوت) اصلی و فرعی و رفتار قیمت در مواجهه با آنها

شناسایی نقاط چرخش بازار

یکی از مواردی که به شدت مورد توجه معامله‌گران بازارهای مالی قرار می‌گیرد، آگاهی از نقاطی است که بازگشت قیمت در آن‌ها اتفاق می‌افتد. زمانی که افراد بتوانند این نقاط را به درستی شناسایی کنند، می‌توانند با حفظ سرمایه اولیه، به سود مورد نظر خود برسند و در شرایطی که بازار سیر نزولی در پیش دارد، قبل از وقوع ریزش از آن خارج شوند. اگر چه تعیین نقاط کف و سقف قیمت، نقاط ورود و خروج و به طور کلی آگاهی از زمان‌بندی حرکات بازار، امری نیست که به راحتی بتوان بر آن تسلط یافت، با این حال با استفاده از ابزارهای مختلفی می‌توان محدوده این نقاط قیمتی را پیدا کرد. به این نقاط که نمایانگر محل تغییر جهت روند بوده و به عبارت دیگر تغییرات معکوس قیمت در آن‌ها اتفاق می‌افتد، نقاط پیوت (چرخش) بازار گفته می‌شود. به‌ نظر می‌رسد که شناسایی صحیح پیوت ماژور یک اصل اساسی در بازار می‌باشد که عدم تشخیص دقیق آن موجب بروز اشتباهات معاملاتی، از دست رفتن سود و افزایش ضرر خواهد گردید.

به کمک پیوت‌ها می‌توان وضعیت پیشین و کنونی قیمت سهام را بررسی کرد. پیوت‌‌ها در تحلیل تکنیکال به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند که در ادامه روش‌های مختلف تشخیص آنها ارائه و مورد بررسی قرار می‌گیرد. در ابتدا لازم است کمی بیشتر با نقاط پیوت، اهمیت و انواع آن آشنا شویم.

پیوت چیست؟ معرفی پیوت مینور و ماژور

منظور از نقاط چرخش بازار (Pivot Point)، سطوحی است که در آن روند بازار تغییر می‌کند. به عبارتی، چنانچه بازار صعودی باشد، با رسیدن به آن شروع به ریزش کرده و قیمت‌ها کاهش می‌یابند و بالعکس. نقاط پیوت یا محل تغییر جهت‌ها در بازار به دو دسته ماژور یا اصلی و مینور یا فرعی تقسیم می‌شوند که عبارتند از:

پیوت اصلی (ماژور): در پیوت‌های ماژور یا اصلی، بازار با یک چرخش محسوس مواجه می‌شود که قیمت‌ها را به طور جدی تغییر می‌دهد. در پیوت ماژور، قیمت‌ها بخش زیادی از مسیر قبلی خود را باز می‌گردند، که دلیل این تغییر مسیر می‌تواند انتشار یک خبر مهم، مسائل سیاسی و اقتصادی و یا برخورد با سطوح حمایت و مقاومت کلیدی چارت باشد.

پیوت فرعی (مینور): در پیوت‌های مینور تغییر قیمت‌ها محدود و موقتی بوده و بازار با یک اصلاح کوچک رو به رو می‌شود که پس از مدتی مجدداً به روند اصلی خود باز خواهد گشت. معامله‌گران تازه‌کار معمولاً درگیر پیوت‌های فرعی شده و پیش از رسیدن سهام به سود واقعی خود، دست به فروش می‌زنند. بر این اساس، عدم تشخیص صحیح سطوح یادشده و ناتوانی در تفکیک سطوح اصلی و فرعی، ممکن است سبب کاستن از سود قابل دستیابی و یا ورود عجولانه به معامله و مواجهه با ضرر شود که این امر خود مبین اهمیت موضوع شناسایی نقاط چرخش بازار می‌باشد.

پیوت چیست؟

نقاط چرخش (پیوت) اصلی و فرعی و رفتار قیمت در مواجهه با آنها

روش‌‌های تشخیص نقاط پیوت

وقتی بازار در یک جهت، به صورت صعودی یا نزولی حرکت می‌کند، پس از مدتی یک سقف یا کف تشکیل می‌شود که در این شرایط شاهد یک پیوت در بازار خواهیم بود. معامله‌گرانی که در این حرفه تبحر دارند، به طور چشمی و بر طبق مقایسات و محاسبات ذهنی می‌توانند نقاط پیوت را تشخیص دهند که این امر نتیجه داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل و تمرین بسیار است. معامله‌گران مبتدی نیز به منظور شناسایی نقاط پیوت، می‌توانند از ابزارهایی همچون سطوح فیبوناچی و اندیکاتورهایی نظیر MACD بهره بگیرند. نمودار فیبوناچی مجموعه‌ای از خطوط افقی است که سطوح بازگشتی محتمل را نشان می‌دهند، که هر سطح آن با اعدادی به صورت درصد بیان می‌شود. یکی دیگر از روش‌های شناسایی نقاط پیوت، استفاده از اندیکاتورهای مختلف است که از جمله معروف‌ترین آنها می‌توان به اندیکاتور مکدی اشاره نمود. مکدی یک اندیکاتور تکنیکالی معروف است که به منظور نشان دادن رابطه بین دو میانگین متحرک (مووینگ اوریج) به کار می‌رود. در ادامه این بخش به توضیح روش‌های اصلی برای تشخیص نقاط چرخش بازار پرداخته می‌شود.

1- واگرایی اندیکاتور

حالتی که قله یا دره‌های قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت می‌کنند را واگرایی می‌نامند. در این حالت قیمت سهام به انتهای مسیر خود رسیده و از این رو تمایل به تغییر روند افزایش می‌یابد که در واقع به معنای تشکیل سطوح مقاومت و حمایت جدید در بازار می‌باشد. واگرایی خود به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم می‌شود که بترتیب عبارتند از:

1-1- واگرایی معمولی (Regular Divergence):

این نوع از واگرایی که خود به دو دسته منفی و مثبت تقسیم می‌شود، به صورت زیر تعریف می‌گردد.

* واگرایی معمولی منفی: در حالتی که قیمت سقف جدیدی را تشکیل می‌دهد، اما اندیکاتور موفق نمی‌شود که قله جدیدی بالاتر از قله قبلی تشکیل دهد.

* واگرایی معمولی مثبت: این نوع واگرایی زمانی به وجود می آید که روند نزولی باشد و به این صورت است که قیمت کف جدیدی پایین‌تر از کف قبلی خود تشکیل می‌دهد، در حالیکه اندیکاتور نتوانسته است که کف جدیدی بسازد.

2-2- واگرایی مخفی (Hidden Divergence):

در شرایطی که قیمت در حال اصلاح حرکتی خود برای ادامه دادن مسیر اصلی باشد، این شکل از واگرایی به وقوع می‌پیوندد. این واگرایی نیز همانند واگرایی معمولی به دو دسته منفی و مثبت تقسیم می‌شود که به ترتیب عبارتند از:

* واگرایی مخفی منفی: این نوع از واگرایی زمانی به وقوع می‌پیوندد که اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش را ایجاد نموده باشد، در حالیکه قیمت در روند نزولی بوده و قدرت اینکه به سطح قبلی خود بازگردد، را نداشته باشد.

* واگرایی مخفی مثبت: زمانی که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل می‌دهد درحالی که اندیکاتور بر خلاف آن یک کف پایین‌تر از کف قبلی که تشکیل داده بود را نشان می‌دهد.

مجموعه حالات مختلف واگرایی فوق را می‌توان در شکل زیر مشاهده نمود.

واگرایی اندیکاتور

انواع واگرایی

2- استفاده از اندیکاتور

همچنان که پیش‌تر بیان گردید، یکی دیگر از روش‌های تعیین سطوح بازگشت قیمت در بازار، بهره‌گیری از اندیکاتورها می‌باشد. اندیکاتور MACD به عنوان یکی از بهترین گزینه‌ها برای این امر، می‌تواند در کنار سطوح فیبوناچی مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس با ترکیب مکدی و اصلاح قیمتی، زمانی که اندیکاتور در فاز مثبت بوده، بالاترین قیمت در آن فاز و زمانی که در فاز منفی قرار دارد، پایین‌ترین قیمت را یافته و این دو نقطه را به یکدیگر متصل نمایید. بر این مبنا، اصلاح قیمت تا 38/2 درصد سطوح فیبوناچی و بروز تغییر فاز در مکدی، نشانگر ماژور بودن سطح یادشده خواهد بود. شمایی از این امر را می‌توان در شکل زیر ملاحظه نمود.

استفاده از اندیکاتور

3- شکست خط روند (Breakout)

خط روند نیز مانند هر حمایت یا مقاومتی بالاخره شکسته می‌شود که این شکست تحت تأثیر عواملی همچون حجم معاملات در یک روز، تعداد خریداران و فروشندگان و شکست همراه با ایجاد یک کندل بزرگ که اعتبار بیشتری نسبت به عوامل دیگر دارد، قرار می‌گیرد. زمانی که حجم بالایی از معاملات در مجاورت سطوح حمایت یا مقاومت رخ دهد، می‌تواند نشانگر آمادگی بازار برای شکست خط روند باشد. یک معامله‌گر با تشخیص شکست خط روند، می‌تواند شرایط تغییر فاز مکدی چیست مناسب برای ورود به یک سهم و یا خروج از آن را شناسایی کند.

شکست خط روند

شکست خط روند و تغییر فاز حرکتی قیمت از نزولی به صعودی

شناسایی نقاط پیوت چه اهمیتی دارد؟

بنابر آنچه در این مقاله مطرح گردید، تعیین دقیق نقاط چرخش بازار دارای مزایایی به شرح ذیل می‌باشد:

1- شناسایی سطوح ماژور، جهت تشخیص دقیق روند اصلی بازار تغییر فاز مکدی چیست و آمادگی برای بروز چرخش محسوس در روند قیمت‌ها بکار می‌رود.

2- پیوت‌های مینور، مبین نوسان‌های جزئی و اصلاحی بازار می‌باشند که شناسایی صحیح آنها مانع از درگیری با احساسات و هیجانات بازار می‌گردد.

3- اجرای معاملات در سطوح متناظر با نقاط ماژور موجب می‌گردد تا بالاترین احتمال برای موفقیت در معاملات، آنهم با بیشترین نسبت سود به زیان فراهم گردد.

4- کسب تجربه و تسلط بر شناسایی صحیح نقاط پیوت، علاوه بر جلوگیری از سردرگمی در شرایط مختلف بازار، سبب می‌گردد تا پیش‌بینی دقیق‌تری از چگونگی ادامه حرکات قیمت برای معامله‌گر امکان پذیر شود.

اگر چه اهمیت شناسایی نقاط چرخش بازار به عنوان یکی از ابزارهای مهم جهت انجام یک سرمایه‌گذاری صحیح بر کسی پوشیده نیست، با این حال ورود به بازار سهام و معامله‌گری در بازارهای مالی امری است که دارای جوانب مختلفی بوده و همانند هر مقوله اقتصادی دیگر، مستلزم دریافت آموزش‌های مربوطه و آشنایی با اصول تحلیل و ارزیابی سهام و همچنین اطلاع از اخبار مربوطه از منابع موثق می‌باشد. بر این اساس سرمایه‌گذاران می‌بایست همواره در صدد ارتقای آگاهی و دانش معامله‌گری خود باشند تا بتوانند در شرایط متفاوت بازار اقدامات مناسب را صورت دهند. بخش مقالات آموزشی سایت کارگزاری مدبر آسیا، محلی مناسب برای افرادی است که بدنبال راهی دقیق و مطمئن برای آشنایی با اصول انجام معاملات در بازار و روش‌های تحلیل سهام می‌باشند.

شایان ذکر است که با ثبت‌نام در سایت کارگزاری مدبر آسیا و دریافت کد بورسی می‌توانید علاوه بر دریافت آموزش‌های یادشده، از به‌روزترین و کامل‌ترین امکانات معاملاتی که توسط کارگزاری با بیش از 17 سال سابقه در حوزه بورس و دارای تیمی متخصص و مجرب ارائه می‌گردد، بهره‌مند شوید.

جمع‌بندی

بنابر آنچه که در این مقاله ذکر شد، شناسایی نقاط چرخش بازار به معامله‌گران کمک می‌کند تا بتوانند در شرایطی که بازار به مدت طولانی‌تری روند خاصی را دنبال می‌کند، سریعاً مسیر بازار را تشخیص و همگام با شرایط بازار عمل نموده و درگیر احساسات گذرای بازار نشوند. این بدان معنی است معامله‌گر قادر خواهد بود تا چنانچه بازار در آستانه روند نزولی قرار گرفت، با تشخیص سریع موقعیت، فوراً سرمایه خود را خارج کرده و در شرایطی که سیر صعودی در پیش است، به ورود در معاملات جدید اقدام نماید.

تشخیص نقاط کف و سقف یادشده که چرخش قیمت‌ها در آن بوقوع می‌پیوندد، با استفاده از روش‌ها و ابزارهای مختلفی امکانپذیر است که اساسی‌ترین آنها در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت. بدیهی است که ادغام روش‌های نامبرده با یکدیگر، می‌تواند به تعیین سریع‌تر و دقیق‌تر نقاط پیوت، منجر شود. لازم به ذکر است که توانمندی در تشخیص پیوت‌های مینور از ماژور نیز یک اصل اساسی در بازار سرمایه است که دستیابی به آن، مستلزم افزایش تجربه به کمک انجام تمرینات مستمر می‌باشد. در پایان اشاره به این نکته نیز ضروری است که اگرچه شناسایی پیوت‌ها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و پیش‌بینی رفتار قیمتی در بازارهای مالی می‌باشد، با این حال تکیه بر آن بدون بهره‌گیری از سایر اصول تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و نیز پیگیری اخبار، نمی‌تواند به تنهایی راهگشای انجام معاملاتی موفق بشمار رود.

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟ | این مقاله به توضیحاتی آموزشی درخصوص نقاط با اهمیت پیوت Pivot در تحلیل تغییرات قیمت سهام می پردازد. این نقاط نشان دهنده تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس می باشند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیش بینی آتی قیمتها می باشد. نقاط […]

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟ | این مقاله به توضیحاتی آموزشی درخصوص نقاط با اهمیت پیوت Pivot در تحلیل تغییرات قیمت سهام می پردازد. این نقاط نشان دهنده تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس می باشند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیش بینی آتی قیمتها می باشد. نقاط پیوت را میتوان با کمک اندیکاتورها نیز شناسایی کرد.

پیوت Pivot چیست؟

پیوت Pivot نقاطی کلیدی هستند که در نمودارهای روند تغییرات قیمت مورد ارزیابی قرار می گیرند. در اصل نقاطی که تغییر جهش رخ داده در نمودار را مشخص می کنند، پیوت نام دارند. به سادگی می توان گفت که نقاط با اهمیتی که در نمودارها مسیر تغییر جریان قیمتی را مشخص می کنند، همان پیوتها می باشند. در این قسمت به توضیح درباره انواع پیوت Pivot، کاربرد پیوت، محاسبه و اهمیت محاسباتی آن مطالبی بیان می نماییم.

به نمودار زیر نگاه کنید. اگر دقت کنید در ابتدا نمودار روند قیمتی در حال بالا رفتن است. هر چند در برهه هایی از زمان کاهش محسوسی دیده می شود اما کلیت نمودار در حال بالا رفتن است. شیب خط روند آبی رنگ سمت چپ این مطلب را تصدیق می کند. اما از نقطه ای که ما آن را پیوت Pivot می نامیم، به ناگاه کلیت تغییرات قیمت نزولی می شود که شیب خط روند قرمز رنگ سمت راست با شیب نزولی نشانگر آن است. پس پیوت Pivot همین نقطه راس تغییر روندهای بزرگ است. نقطه تغییر را در نمودار پیدا کنید. این نقاط کلیدی هستند و راهکار اصلی این مقاله می باشند.

انواع پیوت ها

پیوت‌ها یا نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل می‌گیرند؛ که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود! در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بی‌شماری پیوت مشاهده خواهید نمود، که هر کدام در یکی از دسته‌بندی‌های فوق جای می‌گیرند.

۱- پیوت قیمتی

مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوت‌ها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوت‌های قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است. در حال تغییر فاز مکدی چیست حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روش‌های پرایس اکشنی مطرح می‌شود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت. نحوه تشخیص این پیوت‌ها به صورت بصری و بر مبنای قوانین روش‌های تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمی‌طلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید.

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

۲- پیوت محاسباتی

این نوع از پیوت‌ها بر اساس داده‌های قیمتی (OHLC) و فرمول‌های ریاضی محاسبه می‌شوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آن‌ها دخیل نیست! در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد می‌باشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده می‌شوند. این پیوت‌ها بر اساس دوره زمانی نمودار و داده‌های قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندل‌های جدید، این سطوح به‌روزرسانی می‌شوند. به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یک‌ساعته برای معامله‌گران میان‌مدتی کاربرد ندارند. پیوت‌های محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهم‌ترین آن‌ها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آن‌ها خواهیم پرداخت.

بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنش‌های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت‌ خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش می‌نماییم. توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار می‌باشند.

  • Camarilla Lines
    • H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
    • H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
    • H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
    • H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
    • L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
    • L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
    • L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
    • L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))

    در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، می‌توان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیق‌تری داشت. در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشان‌دهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا می‌باشد. ذکر این نکته ضروری است، که محاسبه‌گر نقاط پیوت در اکثر پلتفرم‌های تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیش‌فرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن می‌توانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی، پیوت‌ها به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط تغییر فاز مکدی چیست روند، میانگین‌های متحرک و… به کار برده می‌شوند.

    ۳- پیوت ماژور

    حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقف‌هایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شده‌اند، کاملاً محسوس می‌باشند. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته می‌شود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیل‌گران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این پیوت‌ها استفاده کنند.

    ۴- پیوت مینور

    در طرف مقابل نقاط پیوتی هم وجود دارند؛ که نهایتاً منجر به حرکات اصلاحی کوچک یا برقراری روند خنثی می‌شوند. پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایم‌فریم کوچک) به وفور قابل مشاهده‌اند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میان‌روزی بیشتر ایجاد می‌شوند. به دلیل این‌که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشم‌گیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آن‌ها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معامله‌گران باید به دوره‌های زمانی مناسب رجوع کنند.

    نحوه تشخیص نقاط پیوت

    علاوه بر اندیکاتورهای ترسیم کننده خطوط پیوت ، جهت تشخیص نقاط پیوت میتوانید نقاط حمایت و مقاومت گذشته بازار را در تایم فریمهای مختلف بصورت دستی ترسیم کنیم. چنانچه این نقاط ساپورت و رزیستنس با نقاط پیوت بازار طلاقی و همپوشانی پیدا کند احتمال موفقیت در معامله ما دو چندان خواهد بود.

    اهمیت و کاربرد پیوت Pivot

    در شکل های بالا مشاهده می تغییر فاز مکدی چیست شود که امواج و نقاط پیوت چگونه در کنار همدیگر قرار گرفته اند و راهکارهای شناسایی آنها نیز مشخص گردیده است. با توجه به مطالب فوق مشخص می شود که اهمیت پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها می باشد. همین کارکرد پیوت در محاسبات آتی و پیش بینی تغییرات قیمت در فواصل زمانی قیمت بسیار ارزشمند است. پیوت Pivot نقطه ای است که با شناسایی آن می توان قله و دره بعدی را پیش بینی کرد و تا قبل از رسیدن به نزول، سهام خود را فروخت و یا اندیشه ای درازمدت پیاده سازی کرد.

    نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور

    حال که تعاریف اولیه پیوت ماژور و مینور ذکر شد؛ سؤال اصلی این است، که چگونه این نقاط را از یکدیگر تمایز دهیم؟ با توجه به این‌که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت می‌باشند، تشخیص آن‌ها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکان‌پذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است! به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معامله‌گران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند. در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور رو‌به‌رو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:

    • تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل پیوت
    • اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی

    جهت درک بهتر موضوع، به این مثال دقت کنید.

    پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

    در این نمودار، تغییر فاز هیستوگرام مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی در زمان تشکیل پیوت کاملاً مشهود است. هم‌چنین با رسم فیبوناچی بازگشتی مشخص می‌شود؛ که شرط اصلاح حداقل ۳۸ درصدی قیمت نیز برآورده شده و به نظر می‌رسد، گواه‌های معاملاتی کافی برای پیوت ماژور بودن این نقطه بازگشتی وجود دارد.

    کلام پایانی

    به طور کلی، پیوت‌ها یکی از بهترین ابزار تحلیل و معامله‌گری در بازار مالی است؛ اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز می‌باشند؛ که باید به واسطه تعیین استراتژی‌های معاملاتی دقیق و روش‌های نوین تحلیلی، پوشش داده شوند.

    نقاط پیوت (Pivot Points) چیست؟

    پیوت ها (pivot) نقاطی هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت می دهد. پیوت ها که به آنها نقاط بازگشت هم گفته می شود زمانی شکل می گیرند که نیروی عرضه و تقاضا ، یکی بر دیگری غلبه کند.

    نقاط پیوت (Pivot Points) چیست؟

    نقاط پیوت در بورس از مباحث مهم و محوری هستند که با توجه به آنها از ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند خط روند، چنگال اندروز، الگوها و … توسط تحلیل گران استفاده می شود.

    شناسایی پیوت مینور و ماژور

    شناسایی انواع پیوت ها بسیار حائز اهمیت بوده چرا که یکی از اصلی ترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی، تشخیص نقاط بازگشتی قیمت است؛ و این پیوت ها هستند که در بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت ها بسیار بکار می روند. در صورتی که شناسایی این نقاط به درستی انجام نشود باعث خواهد شد که تحلیل گران در تحلیل های خود دچار اشتباه شوند و در نهایت در معاملات خودشان با زیان های جبران ناپذیری روبرو شوند.

    پیوت در تحلیل تکنیکال:

    پیوت ها (pivot) نقاطی هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت می دهد. پیوت ها که به آنها نقاط بازگشت هم گفته می شود زمانی شکل می گیرند که نیروی عرضه و تقاضا، یکی بر دیگری غلبه کند!
    زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه می کنید بیشمار پیوت را مشاهده خواهید کرد، در تصویر زیر می توانید نمونه ای از یک نمودار را مشاهده کنید که نقاط پیوت با رنگ آبی مشخص شده اند.

    نقاط پیوت (Pivot Points) چیست؟

    انواع پیوت ها در بورس:

    همانطور که از تعریف پیوت چیست متوجه شدیم، در بازار هی مالی پیوت ها سطوح قیمتی هستند که معامله گران از آنها برای یافتن تحرکات بازار استفاده می کنند؛ اما به صورت علمی پیوت ها مجموعه از سه کندل هم راستا هستند که در خلاف جهت روند قبلی شکل می گیرند و به دو دسته ی پیوت های مینور و پیوت های ماژور تقسیم می شوند.

    نقاط پیوت (Pivot Points) چیست؟

    پیوت ماژور چیست؟

    پیوت های ماژور نقاطی هستند که در انتهای روند ها تشکیل می شوند و تغییر جهت های اصلی را در نمودارها نشان می دهند. تحلیل گران تکنیکالی نیز از این نقاط برای تحلیل های خود استفاده می کنند و ابزار های تکنیکالی بر اساس پیوت های ماژور رسم می شوند.

    بنابراین برگشت های بزرگ بر روی نمودارها در این نقاط ماژور اتفاق می افتند و روندهای نزولی به صعودی و یا روندهای صعودی به نزولی تبدیل می شوند و از این رو برای تحلیل گران تکنیکالی بازار حائز اهمیت است و بر اساس آنها خطوط روند، کانال ها و یا الگو ها را رسم می کنند.

    پیوت مینور چیست؟

    پیوت های مینور دقیقا در طرف مقابل پیوت های ماژور قرار دارند و منجر به حرکات اصلاحی کوچک می شوند. این پیوت ها نشان دهنده ی نوسانات کوتاه مدت هستند و اعتبار کمتری دارند و نقش مهم و موثری در تعیین الگوهای نموداری ندارند؛ از این رو تحلیل گران اغلب از این نقاط چشم پوشی می کنند و مراقب هستند که در تله ی این نوسانات کوتاه مدت نیوفتند مگر آنکه قصد نوسان گیری از بازار را داشته باشند چرا که این نقاط خلاف جهت روند اصلی هستند.

    پیوت ماژور و مینور نسبی هستند و در تایم فریم های مختلف تفاوت می کند. برای انتخاب تایم فریم مناسب باید طبق استراتژی معاملاتی خودتان عمل کنید. برای مثال در تصویر زیر پیوت های مینور با رنگ سبز و پیوت های ماژور با رنگ آبی مشخص شده اند.

    نقاط پیوت (Pivot Points) چیست؟

    نحوه تشخیص پیوت ماژور و مینور :

    برای تشخیص پیوت ماژور چندین روش وجود دارد که پرکاربردترین روش برای شناسایی این پیوت ها در بورس روش دیداری است که بدون استفاه از هیچ ابزاری و فقط با شناخت و تجربه انجام می شود که البته این مهارت با تمرین بدست خواهد آمد؛ اما در کنار این روش دو روش اصولی برای شناخت پیوت های ماژور وجود دارد که در ادامه در مورد آنها صحبت خواهیم کرد.

    نقاط پیوت (Pivot Points) چیست؟

    روند جدید ۳۸٪ روند قبلی اصلاح کند.برای تشخیص اصلاح ۳۸ درصدی از ابزارهای اصلاحی فیبوناچی استفاده می شود و اگر اصلاح انجام شده کمتر از تراز ۳۸.۲ فیبوناچی باشد پیوت تشکیل شده مینور خواهد بود و در صورتی که مقدار اصلاح بیشتر از این تراز باشد پیوت، ماژور محسوب می شود.

    نقاط پیوت (Pivot Points) چیست؟

    همانطور که در تصویر بالا مشاهده می کنید در تصویر شماره ۱ محلی که با فلش آبی مشخص شده است به اندازه ی ۳۸٪ روند قبلی اصلاح نکرده در نتیجه پیوت مینور خواهد بود؛ اما در تصویر شماره ۲ اصلاح دقیقا به اندازه تراز ۳۸.۲ فیبو انجام شده است پس می توان این نقطه را یک ماژور در نظر گرفت.

    اندیکانور تشخیص پیوت ماژور :

    اندیکانور تشخیص پیوت ماژور که تحلیل گران از آن استفاده می کنند اندیکاتور MACD است که معمولا یک فاز مثبت یا منفی را در این اندیکاتور در نظر می گیرند و سپس بالاترین یا پایین ترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت ماژور در نظر می گیرند.

    نقاط پیوت (Pivot Points) چیست؟

    در نمودار بالا، تغییر فاز هیستوگرام مکدی و تقاطع نزولی یا صعودی خطوط سیگنال در زمان تشکیل پیوت های ماژور در نقاط A و B کاملا مشخص است.
    نکته: یک پیوت ماژور باید هر دو شرط بالا را داشته باشد پس برای شناسایی قطعی پیوت های ماژور از هر دو روش بصورت همزمان استفاده تغییر فاز مکدی چیست کنید.

    خلاصه مفهوم پیوت:

    گفتیم که یکی از مهمترین و پایه ای ترین مطالب تکنیکال تشخیص نقاط بازگشتی بر روی نمودار است اما در علم تکنیکال ما مجاز نیستیم به هیچ عنوان هیچ ابزاری را بر روی مینورها رسم کنیم و حتما باید ابزار ها، واگرایی ها، چنگال ها، فیبو ها و… بر روی ماژورها رسم بشوند.

    البته پولبک ها آن هم به صورت استثنا معمولا مینور هستند و توجه داشته باشید که روش های زیادی برای شناسایی پیوت معرفی شده اما ساده ترین و پر کاربردترین روش برای تشخیص پیوت ها علاوه بر استفاده از اندیکاتور تشخیص پیوت و اصلاح ۳۸٪ روند، روش دیداری است که امروز مورد بحث قرار گرفت.

    تغییر فاز مکدی چیست

    اندیکاتور مکدی MACD

    MACD مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence می‌باشد که به معنای همگرایی و واگرایی میانگین متحرک است.

    در تحلیل تکنیکال از این اندیکاتور برای به دست آوردن قدرت ، جهت و شتاب در یک روند استفاده می شود.

    مکدی یک اندیکاتور مومنتوم تعقیب‌گر روند است.

    نحوه محاسبه MACD

    MACD= ۱۲ Period EMA ۲۶ Period EMA

    برای محاسبه مکدی تفاضل میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه را از ۱۲ روزه محاسبه می‌کنیم.

    اجزای مکدی

    • خط سیگنال : میانگین متحرک نمایی ۹ روزه خط MACD.
    • خط مکدی : میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه – میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه
    • خط هیستوگرام : تفاضل خط MACD از خط سیگنال است.

    دو حالت نمایشی اندیکاتور MACD

    اندیکاتور مکدی کلاسیک شامل یک هیستوگرام و دو خط سیگنال و مکدی میباشد.

    اندیکاتور مکدی جدید نیز از نمایش میله‌ای مکدی و خط سیگنال تشکیل شده است.

    در اندیکاتور مکدی کلاسیک زمانی سیگنال خرید صادر میشود که خط مکدی، خط سیگنال را به سمت بالا قطع کند.

    اگر این موقعیت در زیر میله‌های هیستوگرام و با فاصله زیاد از میله‌ها باشد، سیگنال خرید قویتری محسوب میشود.

    زمانی سیگنال فروش صادر میشود که خط مکدی، خط سیگنال را به سمت پایین قطع کند.

    اگر این موقعیت در بالای میله‌های هیستوگرام و با فاصله زیاد از میله‌ها باشد، سیگنال فروش قویتری محسوب میشود.

    در تصویر بالا نمودار سهم کوثر را مشاهده میکنید.

    همانطور که مشاهده میکنید، در تاریخ ۱۳۹۹/۸/۲۶ خط مکدی، خط سیگنال را به سمت بالا قطع کرده است و سهم صعود خودش را آغاز کرده است.

    از آنجایی که این موقعیت در زیر میله‌های هیستوگرام اتفاق افتاده است سیگنال خرید قوی‌تری محسوب میشود.

    در تصویر بالا نمودار سهم خودرو را مشاهده میکنید.

    همانطور که مشاهده میکنید، در تاریخ ۱۳۹۹/۵/۱۲ خط مکدی، خط سیگنال را به سمت پایین قطع کرده است و سهم نزول خود را آغاز کرده است.

    از آنجایی که این موقعیت در بالای میله‌های هیستوگرام اتفاق افتاده است سیگنال فروش قوی‌تری محسوب میشود.

    برای این که مکدی را به صورت بالا نمایش دهیم، تنظیمات مکدی را مطابق تصویر پایین تغییر می‌دهیم.

    البته در برخی از نرم‌افزارهای تحلیلی مانند متاتریدر حالت پیشفرض به صورت مکدی جدید است.

    سیگنال گیری با استفاده از مکدی

    ۱ – واگرایی

    واگرایی زمانی اتفاق میافتد که قیمت سهم و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر حرکت کنند و باعث تغییر جهت قیمت می‌شود.

    در این حالت اندیکاتورها هشدار ناپایداری روند را به ما می‌دهند.

    MACD یکی از انواع اندیکاتورهایست که میتواند در شناخت واگرایی‌ها به ما کمک کند.

    واگرایی معمولی مثبت

    در نمودار زیر روند قبلی نزولی است.

    در نمودار قیمت دره جدید پایین‌تر از دره قبلی است اما در اندیکاتور Macd دره جدید بالاتر از دره قبلی است.

    این وضعیت نشان‌دهنده ضعف در ادامه روند نزولی است و می‌توانیم شاهد اتمام روند نزولی باشیم.

    واگرایی معمولی منفی

    در نمودار زیر روند قبلی صعودی است.

    در نمودار قیمت قله‌ جدید بالاتر از قله‌ی قبلی شکل گرفته است اما در اندیکاتور Macd قله‌ی جدید پایین‌تر از قله قبلی است.

    این وضعیت نشان‌دهنده ضعف در ادامه روند صعودی است و میتواند هشداری برای شروع اصلاح باشد.

    ۲- تغییر قطبیت

    همانطور که از فرمول مکدی پیداست، هنگامی که میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه، میانگین متحرک ۲۶ روزه را به سمت بالا قطع میکند، میله‌های مکدی بالای خط صفر قرار دارند و برعکس.

    اگر میله‌ها از حالت منفی به حالت مثبت تغییر پیدا کنند به آن تغییر قطبیت مکدی گفته میشود.

    در واقع ما با این کار صرفا بر اساس تقاطع دو مووینگ اوریج نمایی سیگنال خرید و فروش گرفته‌ایم.

    در تصویر بالا تغییر فاز مکدی از مثبت به منفی را در سهم کماسه در تاریخ ۹۹/۵/۵ مشاهده می‌کنید.

    در واقع این تغییر فاز به معنی قطع کردن EMA 26 توسط EMA 12 به سمت پایین است.

    هر چه قله‌های بزرگتری در مثبت‌ها قبل از تغییر فاز داشته باشیم، این سیگنال می‌تواند قویتر باشد.

    همانطور که میدانید، این اعداد به صورت پیشفرض است و تاخیر نسبتا زیادی دارد، اگر بخواهید زودتر متوجه این ریزش شوید باید در تنظیمات مکدی از دوره‌های کوچکتری استفاده کنید.

    در این حالت مکدی سیگنال‌های بیشتری به شما میدهد اما ممکن است خطاهای بیشتری داشته باشد.

    سیگنال خرید توسط تغییر قطبیت مکدی

    در تصویر بالا تغییر فاز مکدی از منفی به مثبت را در جفت ارز EURUSD مشاهده میکنید.

    در واقع این تغییر فاز به معنی قطع کردن EMA 26 توسط EMA 12 به سمت بالا است.

    هر چه قله‌های بزرگتری در منفی‌ها قبل از تغییر فاز داشته باشیم، این سیگنال می‌تواند قویتر باشد.

    ۳- تقاطع خط سیگنال با مکدی

    در حالت نمایش جدید مکدی از تقاطع خط سیگنال و میله‌های مکدی میتوان سیگنال گرفت.

    این نوع سیگنال علاوه بر تاخیر ممکن است خطا نیز داشته باشد، پس حتما از ابزارهای دیگری نیز در کنار این سیگنال استفاده کنید.

    اگر میله‌های مکدی در پایین خط صفر قرار داشته باشد و خط سیگنال از میله‌ها خارج شود، سیگنال خرید یا ورود صادر میشود.

    در مثال زیر و در تاریخ ۹۹/۷/۱۶ این موقعیت در سهم کبافق رخ داده است.

    اگر میله‌های مکدی در بالای خط صفر قرار داشته باشد و خط سیگنال از میله‌ها خارج شود، سیگنال فروش صادر میشود.

    پیوت چیست ؟ چگونه دقیق ترین پیوت ها را شناسایی کنیم ؟

    پیوت

    پیوت به نقاط یا محدوده هایی گفته می شود که بازار در آنجا تغییر روند می دهد . یعنی اگر روند فعلی صعودی باشد ، به روند نزولی تبدیل می شود و برعکس .

    انواع پیوت بر اساس کاربرد

    انوع پیوت از نظر کاربری

    pivot بر اساس کاربرد به 2 دسته عمومی و خصوصی تقسیم می شود .

    عمومی : نقاط چرخشی قیمت که در گذشته بازار اتفاق افتاده اند .

    خصوصی : نقاط چرخشی قیمت در آینده که بر اساس تحلیل های انجام شده می توانند محل شکل گیری pivot باشند .

    پیوت های عمومی یا سنتی

    الف : ماژور ( اصلی )

    ب – مینور ( فرعی )

    پیوت ماژور ( اصلی )

    پیوت ماژور

    سطوح مهم و حساس بازار که در آنها چرخش قیمتی اتفاق می افتد و اهمیت بسیار بالایی در بین تحلیل گران و معامله گران دارند را pivot ماژور گویند . اگر بتوانید نقاط ماژور را درست شناسایی کنید می تواند بسیار سود ساز باشد .

    سطوح ماژور در بسیاری سیستم های معاملاتی از جمله پرایس اکشن ، امواج الیوت ، هارمونیک ، چنگال اندروز و … کاربرد دارد . اگر در شناسایی این نقاط دقت کافی را نداشته باشید قطعا به نتیجه دلخواه نخواهید رسید .

    شناسایی PIVOT

    شناسایی پیوت های ماژور

    یکی از ساده ترین و بهترین راهکار های شناسایی سطوح مهم ، چشم انسان است . بر اساس تحقیقات علمی چشم انسان توانایی شناسایی پیوت ها را تا 70 درصد را دارد . برای شناسایی 30 درصد باقی مانده از ابزار ها و سیستم های کمکی استفاده می شود .

    از ابزار ها و اندیکاتور هایی که در شناسایی pivot می توانند کمک کننده باشند می توان به اندیکاتور مکدی ( MACD ) اشاره کرد .

    پیوت های ماژور

    راهکار دیگر شناسایی pivot استفاده از فیبوناچی است . هر زمان یک موج بتواند 38 درصد موج قبلی خود را اصلاح کند می توان گفت سطح ماژور شکل گرفته است . فیبوناچی رتریسمنت دقیق ترین ابزار برای محسابه میزان برگشت در امواج است .

    پیوت مینور ( فرعی )

     پیوت های مینور

    نقاط و محدوده هایی که بازگشت قیمت به صورت جزعی بوده و عملا روند اصلی تغییر پیدا نمی کند را نقاط مینور گویند . مینورها اساسا در تحلیل تکنیکال اهمیت خاصی نداشته و از درجه اهمیت کمتری نسبت به ماژورها برخوردار هستند .

    از تشکیل چندین مینور یک ماژور تشکیل می شود

    بیشترین کاربران پیوت های مینور در معاملات کوتاه مدت و اسکلپ است . در اصل پیوت های مینور توانایی آن را دارند که به معامله گرانی که به دنبال شکار پیپ های کم هستند کمک کنند .

    شناسایی پیوت ها با اندیکاتور MACD

    شناسایی پیوت ها با اندیکاتور MACD

    اندیکاتور MACD بر اساس اسیلاتور و میانگین های متحرک کار کرده و بسیاری از تحلیل گران و معامله گران از این اندیکاتور برای بررسی بازار های مالی استفاده می کنند . اصلی ترین کاربرد اندیکاتور MACD برای شناسایی پیوت های ماژور است اما امکان شناسایی پیوت های مینور نیز وجود دارد .

    ساختار اندیکاتور MACD

    پیوت

    هیستوگرام اندیکاتور MACD دارای نقطه صفر و فاز های مثبت و منفی است . در اندیکاتور مکدی ثبت قله به معنی فاز مثبت و ثبت دره به معنی فاز منفی است .

    پیوت ماژور و مینور

    هر زمان اندیکاتور مکدی تغییر فار را ثبت کند ، بازار سقف و کف جدیدی را ثبت می کند . بالاترین قیمت در فاز مثبت و پایین ترین قیمت در فاز منفی به عنوان pivot شناسایی می شوند .

    اصول شناسایی پیوت های ماژور با اندیکاتور MACD

    پیوت

    • زمانی که اندیکاتور مکدی تغییر فاز را ثبت می کند ، سقف و کف قیمتی تشکیل شده ، پیوت های ماژور هستند .
    • در یک فاز مثبت ، بالاترین قیمت به عنوان پیوت ماژور شناخته می شود .
    • در یک فاز منفی ، پایین ترین قیمت به عنوان پیوت ماژور شناخته می شود .
    • هر زمان تغییر فاز از مثبت به منفی ثبت شود ، بالاترین قیمتی که در فاز مثبت قرار دارد پیوت ماژور است .
    • هر زمان تغییر فاز از منفی به مثبت ثبت شود ، پایین ترین قیمتی که در فاز منفی قرار دارد پیوت ماژور است .
    • هر سقف و کف قیمتی که در اندیکاتور MACD ثبت شده و پس از آن تغییر فاز شکل گیرد پیوت ماژور است .

    مزایای شناسایی درست پیوت ماژور

    • شناسایی دقیق روند حرکتی بازار به کمک روش هایی مثل پرایس اکشن RTM
    • افزایش دقت در قرارگیری حد سود و حد ضرر
    • شفاف سازی شرایط بازار برای معامله گران و تحلیل گران
    • جلوگیری از درگیر شدن در احساسات بازار
    • کمک به رسم خطوط حمایت و مقاومت با دقت بالا

    شناسایی نقاط چرخشی در بازار های مالی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و بسیاری از معامله گران تلاش می کنند تا بتوانند به بهترین شکل ممکن نقاط و محدوده هایی که روند حرکت قیمت تغییر می کند را شناسایی و در آن محدوده ها معامله کنند . زمانی که معامله گران بتوانند روند اصلی بازار را شناسایی و در جهت روند معامله کنند بار روانی مثبتی را دریافت می کنند که به بالا رفتن کیفیت تحلیل و معامله کمک می کند .



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.