شاخص صنعت و شاخص مالی


محاسبه شده به عنوان= هزینه کالاهای فروخته شده / درآمد

شاخص بازار اول بورس چیست و چه نقشی در بازار دارد؟

شاخص بازار اول که نامی آشنا برای بسیاری از سرمایه گذاران است امروزه رشد کمتری در بازار بورس داشته است. سرمایه گذاران برای آشنایی با بورس برای پیشرفت و رسیدن به سود یا کم کردن ضرر نیاز به تحقیق و مطالعه بیشتری دارند تا با اصطلاحات و کلمات مربوطه آشنا بشوند. در این مقاله قصد داریم مفهوم شاخص بازار اول و به شاخص بورس و کاربرد آن در بورس بپردازیم.

شاخص بازار اول بورس

در فرهنگ فارسی شاخص به معنی عددی است که میانگین ارزش چند چیز مرتبط با یکدیگر را برحسب درصدی از همان میانگین، در فاصله زمانی معین بیان می کند. یعنی شاخص نماینده مجموعه‌ای از متغیرهای یک نوع است و به صورت کلی شاخص را می‌توان نشان‌ دهنده سطح عمومی یک چیز از پیش تعیین شده به طور معمول قیمت در میان گروهی از متغیرهای مورد بررسی تعریف کرد.

در معاملات بورس اوراق بهادار 8 شاخص مهم وجود دارد که برای سرمایه ‌گذاران اهمیت بسیاری دارند شاخص صنعت و شاخص مالی این شاخص ها در بورس اوراق بهادار تهران برای بررسی و بازیابی بازار مالی به کار برده می‌شوند مثل شاخص کل قیمت، شاخص قیمت و بازده نقدی، شاخص بازده نقدی TEDIX، شاخص صنعت و شاخص مالی، شاخص سهام آزاد شناور، شاخص بازار اول و بازار دوم، شاخص 50 شرکت برتر، شاخص 30 شرکت بزرگ که در واقع برای نمایش بازدهی بازار سرمایه این شاخص ها محاسبه می شوند.

اگر بخواهیم شرح دهیم که شاخص بازار اول در بورس چیست باید بگوییم در بورس اوراق بهادار تهران شرکت‌های بورسی بر اساس میزان سرمایه، تعداد سهام داران، وضعیت سودآوری، عدم وجود زیان انباشته، حداقل درصد حقوق سهام داران و.. دسته بندی می شوند. این تقسیم بندی در بازار بورس نشان دهنده بازار شرکت‌های بزرگ و شرکت‌های کوچک است و در این میان شرکت هایی که در شرایط بهتری نسبت به دیگرشرکت های سرمایه گذاری قرار گرفته باشند در بازار اول هستند و دیگر شرکت‌های در بازار دوم قرار می‌گیرند.

شاخص بازار اول و دوم چیست

در بالا گفتیم در بورس اوراق بهادار تهران شاخص‌های گونا گونی برای بررسی و بازیابی بازار مالی به کار برده می‌ شوند که شاخص بازار اول بورس و شاخص بازار دوم در این بین قرار دارند. به این صورت که سازمان بورس سهام پذیرفته شده در بازار بورس را بر اساس مقدار سودآوری، درصد شناوری، تعداد سهام و … در این دو شاخص تقسیم بندی می ‌کند.

قیمت کل

شاخص قیمت کل برای سهام پذیرفته ‌شده در هر کدام از این بازارها به تفکیک محاسبه می ‌گردد و از آن به عنوان شاخص بازار اول و بازار دوم یاد می ‌گردد. در واقع این موضوع مربوط به شاخص بازار اول است و اگر در بازار دوم محاسبه شود شاخص کل شرکت‌های عضو در بازار دوم به دست می ‌آید. در صورتی که شاخص کل بازار دوم با سرعت بیشتری افزایش یابد نشان دهنده آن است که رشد در بازار دوم نسبت به بازار اول بهتر است و بازده سرمایه‌گذاری در شرکت‌های کوچک یعنی شرکت های مربوط به بازار دوم طرفدار و محبوبیت بیشتری دارد.

شاخص بازار اول چیست

پیش از این با تعریف شاخص بازار اول آشنا شدیم گفتیم که تمامی شرکت هایی که در شرایط بهتری نسبت به دیگر شرکت های سرمایه گذاری قرار گرفته باشند در بازار اول هستند. در واقع به صورت روزانه می توانیم میانگین سود و ضرر شرکت های بزرگ بورس را از این طریق به دست آوریم.شرکت‌هایی که در بازار اول حضور دارند به دو دسته تابلو اصلی و فرعی تقسیم می ‌شوند.

در تابلوی شاخص های منتخب بورس اوراق بهادر تهران می توانیم اطلاعات بسیاری در مورد شاخص بازار اول دریابیم. این اطلاعات شامل زمان و مقدار انتشار، تغییرات روزانه ی این شاخص و درصد تغییراست. علاوه بر این می توانیم بیش ترین و کم ترین معامله مربوط به این شاخص را مشاهده کنیم.

برای مثال تابلوی شاخص ها نشان می دهد که در ساعت 16:05 به میزان 232.721.56 انتشار یافته است.

شاخص بازار اول فرابورس

در شاخص بازار اول فرابورس 30 نماد وجود دارد. هر کدام از این نماد ها به تفکیک اطلاعات مخصوص خود را دارند. از جمله تاریخ معامله، آخرین قیمت، تغییر، درصد تغییر، بیشترین و کمترین معامله که می توانیم در جدول مربوط به این شاخص مطالعه کنیم. در واقع تفاوت بورس و فرابورس در این است که فرابورس بسیار ساده تر از بورس فعالیت می کند. به طوری که فرابورس بخشی از بازار سرمایه که شرایط ورود به بورس اوراق بهادار را ندارند را هدایت می کند. اما بورس مکانی است که در آن بین تولید کنندگان و مصرف کنندگان معامله انجام می شود. در ادامه پیشنهاد می شود مقاله نحوه انجام معاملات در بورس و فرابورس را مطالعه کنید.

فرابورس

بازار اول فرابورس ایران در آبان سال 1387 با ساختاری شبیه به بورس فعالیت خود را زیر نظر سازمان بورس اوراق بهادار شروع کرد اما شرایط پذیرش و معامله در آن بسیار ساده‌ تر است. انواع مختلفی از اوراق بهادار در بازار فرابورس وجود دارند که ورود به آن به نسبت بورس شرایط کمتری را نیاز دارد به این ترتیب سرمایه گذاران می توانند با حداقل شرایط و با کمترین زمان به بازار مالی وارد شده و از تمام مزایای شرکت‌های پذیرفته شده در بازار فرابورس بهره‌ مند شوند. همچتیت پیشنهاد می کنیم مقاله وضعیت بورس امروز ایران را مطالعه کنید.

پنج بازار در فرابورس وجود دارد با نام‌های بازار اول، بازار دوم، بازار سوم، بازار شاخص صنعت و شاخص مالی ابزارهای نوین مالی و بازار پایه که شرکت‌های واجد شرایط می توانند سهام خود را در بازار اول و دو مبادله کنند و شرکت‌هایی که این شرایط را نداشته باشند در بازار پایه معامله می کنند.

شاخص بازار اول و دوم

گفتیم که شرکت‌هایی که از نظر میزان سرمایه و میزان سهام در اختیار مردم در وضعیت بهتری باشند در بازار اول بورس تهران قرار می گیرند. شرکت‌هایی که در شرایط پایین ‌تری قرار دارند در بازار دوم بورس تهران پذیرش می‌شوند. شاخص بازار اول هم به دو دسته فرعی و اصلی تقسیم می شود.

ولی با این حال در حال حاضر شاخص بازار دوم از نظر رشد در شرایط بهتری است و معاملات بیشتری را در بر می گیرد که این نشان دهنده آن است که محبوبیت بیشتری بین سرمایه گذاران دارد. با منفی شدن این دو شاخص به صورت اختصاصی شاخص کل به طور قطعی منفی نمی شود ولی این تغییرات می تواند در وضعیت شاخص کل تاثیر داشته باشد.

از جمله نماد هایی که در شاخص بازار دوم قرار دارن می توان به آبادا، افق، اميد، بركت، بشهاب، پاسا، پارس، پاكشو و ثامان را نام برد در این جا هم نماد های وغدیر، وپارس، خساپا، کروی، دکیمی، وسپه، سرود، تپکو، وامید، ونوین، کچاد و ساروم را نام برد. در نهایت پیشنهاد ایران بورس به شما بازدید از مقاله بهترین نماد بورس ایران برای سرمایه گذاری در سال 1399 می باشد.

سوالات متداول شاخص بازار اول

تمامی شرکت هایی که در شرایط بهتری نسبت به دیگر شرکت ها قرار گرفته باشند در بازار اول هستند در واقع به صورت روزانه می توانیم میانگین سود و ضرر شرکت های بزرگ بورس را از طریق شاخص بازار اول به دست آوریم.

تفاوت بورس و فرابورس در این است که فرابورس بسیار ساده تر از بورس فعالیت می کند. به طوری که فرابورس بخشی شاخص صنعت و شاخص مالی شاخص صنعت و شاخص مالی از بازار سرمایه که شرایط ورود به بورس اوراق بهادار را ندارند را هدایت می کند.

در بورس اوراق بهادار تهران شرکت‌های بورسی بر اساس میزان سرمایه، تعداد سهام داران، وضعیت سودآوری، عدم وجود زیان انباشته، حداقل درصد حقوق سهام داران و.. دسته بندی می شوند.

شاخص هم‌وزن چیست؟ چه تفاوتی با شاخص کل دارد؟

در امر سرمایه‌‌‌‌گذاری یکی از موضوعات بسیار بااهمیت انتخاب محل سرمایه‌‌‌‌گذاری است. در خصوص انتخاب بهترین محل برای سرمایه‌‌‌‌گذاری عوامل متعددی مؤثر و تأثیرگذارند که یکی از آن‌‌‌‌ها میزان تخصص و مهارت فرد سرمایه‌‌‌‌گذار در بازار انتخاب شده برای سرمایه‌‌‌‌گذاری است. این مسئله تا حدودی مستقل از نوع سرمایه‌‌‌‌گذاری مستقیم و غیرمستقیم است و حتی در صورت سرمایه‌‌‌‌گذاری غیرمستقیم ، شایسته است تا اطلاعات حداقلی در خصوص نحوه‌‌‌‌ی پیگیری روند بازارها در اختیار داشته باشیم. ازاین‌جهت در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا شما را با یکی از عناوین و پارامترهای مهم در خصوص پیگیری روند بازارها آشنا کنیم. برای این منظور به سراغ شاخص هم‌‌‌‌وزن رفته و آن را تعریف کرده و وجوه افتراق و مزایا و معایب آن را نسبت به دیگر شاخص‌‌‌‌ها و خصوصاً شاخص کل بیان خواهیم کرد.

ابزارهای کمک‌کننده در سرمایه‌‌‌‌گذاری

برای فعالیت در هر بازار و کسب‌‌‌‌وکاری معیارهایی وجود دارد که میزان عملکرد و به طور عمده شرایط عمومی بازار را نسبت به سایر بازارها می‌‌‌‌سنجد. در خصوص سرمایه‌‌‌‌گذاری غالباً بازارها به وسیله‌‌‌‌ی بازدهی نسبی که دارند با یکدیگر مقایسه می‌‌‌‌شوند. این امر برای مقایسه‌‌‌‌ی بازارهای مختلف اعم از طلا ، سکه، ارز و … موضوعیت پیدا خواهد کرد و بازدهی آن‌‌‌‌ها را باتوجه‌به قیمتشان در نظر خواهند گرفت. اما در خصوص بازار ناهمگنی مثل بازار مسکن می‌‌‌‌توان به سراغ میانگین قیمتی رفت چرا که به طور مثال برخلاف بازار طلا یا سکه، در بازار مسکن با یک نرخ مواجه نیستیم و به دلیل ناهمگن بودن محصولات موجود در این بازار قیمت‌‌‌‌های مختلفی وجود خواهد داشت.

میانگین‌گیری و ارتباط آن با شاخص‌ هم‌وزن

حال ممکن است در برخی از بازارها امر میانگین‌گیری هم چاره‌‌‌‌ی کار نباشد. به طور مثال بازار سرمایه را در نظر بگیرید. آیا میانگین‌گیری از قیمت تمام نمادهای موجود در آن و پیگیری روند تغییرات آن جلوه‌‌‌‌ی خوبی از تغییرات بازار سهام است و شرایط آن را به‌خوبی به تصویر می‌‌‌‌کشد؟

واقعیت آن است که چنین معیارهایی خصوصاً در شرایطی که به وزن شرکت‌‌‌‌ها نیز توجهی نشود، برای پیگیری وضعیت بازار سهام دارای انحرافاتی هستند و بنابراین برای پیگیری روندهای مربوط به این بازار بهتر است تا شاخصی مخصوص به آن تعریف شود تا به‌مثابه‌ی نماینده‌‌‌‌ای از کل بازار تغییرات آن مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. همچنین برای مقایسه‌‌‌‌ی با سایر بازارها می‌‌‌‌توان تغییرات درصدی شاخص را به‌عنوان نماینده‌‌‌‌ی کل بازار در نظر گرفت.
حال سؤالی که به وجود میاید آن است که چنین شاخصی چگونه تعریف و محاسبه می‌‌‌‌شود و چه پارامترهایی بر روی آن تأثیرگذار خواهند بود؟ این مسئله درست وجه افتراق شاخص‌‌‌‌های مختلفی است که در بازار سرمایه تعریف شده‌‌‌‌اند.

شاخص‌‌‌‌های بازار سرمایه از مواردی هستند که در کنار فنون تحلیلگری، کمک‌‌‌‌های قابل‌‌‌‌توجهی را به سرمایه‌‌‌‌گذاران برای داشتن دیدگاهی مناسب‌‌‌‌تر در خصوص بازار‌‌‌‌ها و اجتناب از تحلیل‌‌‌‌های اشتباه ارائه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند. شناخت این شاخص‌‌‌‌ها صرف‌نظر از روش سرمایه‌‌‌‌گذاری که ممکن است مستقیم یا غیرمستقیم باشد، از اهمیت بالایی برخوردار بوده و چه‌بسا بر روی تصمیم‌‌‌‌گیری اولیه در بازار سرمایه صرف‌نظر از روش انجام آن اثر بگذارد.

انواع شاخص‌‌‌‌های بورسی

به‌طورکلی می‌‌‌‌توان شاخص‌‌‌‌های بورسی را در ۸ مورد زیر خلاصه کرد.

  1. شاخص کل
  2. شاخص کل هم‌‌‌‌وزن
  3. شاخص صنعت و شاخص مالی
  4. شاخص ۳۰ شرکت بزرگ‌‌‌‌تر
  5. شاخص ۵۰ شرکت برتر
  6. شاخص بازار اول و بازار دوم
  7. شاخص آزاد شناور
  8. شاخص قیمت

هر یک از این شاخص‌‌‌‌ها به فراخور فلسفه‌‌‌‌ی وجودی‌شان برای تحلیل‌‌‌‌های مختلف کاربرد دارند.

شاخص هم‌‌‌‌وزن چیست؟

همان‌‌‌‌طور که اشاره کردیم، شاخص کل هم‌‌‌‌وزن معیاری برای سنجش وضعیت بازار سرمایه است که در راستای رصد تغییرات بازار به شکل روزانه و حتی در بازه‌‌‌‌های طولانی‌مدت کمک‌‌‌‌کننده خواهد بود. وجه تسمیه‌‌‌‌ی این شاخص به‌عنوان شاخص هم‌‌‌‌وزن در آن است که تأثیرات شرکت‌‌‌‌ها و نمادهای مختلف بر روی آن مستقل از کوچک یا بزرگ بودن شرکت‌‌‌‌ها است. به عبارت بهتر تأثیرپذیری این شاخص از شرکت‌‌‌‌های کوچک و بزرگ به یک اندازه است و این‌‌‌‌گونه نیست که شرکت‌‌‌‌هایی که ارزش بالایی دارند بتوانند در این شاخص اثر بیشتری بگذارند. فرمول محاسبه‌‌‌‌ی این شاخص مطابق تصویر زیر است:

تفاوت شاخص هم وزن و شاخص کل چیست؟

تفاوت شاخص کل و شاخص هم‌‌‌‌وزن در آن است که در شاخص هم‌‌‌‌وزن همان‌طور که اشاره شد میزان ارزش بازار شرکت‌‌‌‌ها و بزرگ یا کوچک بودن آن‌‌‌‌ها اهمیتی ندارد و تأثیر شرکت‌‌‌‌ها بر روی شاخص به یک اندازه خواهد بود. این در حالی است که در شاخص کل اوضاع متفاوت بوده و متناسب با اندازه‌‌‌‌ی شرکت‌‌‌‌ها به آن‌‌‌‌ها وزن داده شده است به‌‌‌‌طوری که شرکت‌‌‌‌های بزرگ تأثیر بیشتری بر روی آن دارند. این امر سبب می‌‌‌‌شود تا اگر در یک روز معاملاتی، تغییرات قیمتی چند شرکت بزرگ بالا باشد، شاخص‌کل تصویری برگرفته از تغییر آن‌‌‌‌ها را در هر جهتی که اتفاق افتاده است انعکاس دهد و بدین ترتیب اثر تحولات شرکت‌‌‌‌های کوچک‌‌‌‌تر چندان به چشم نخورد.
تاکنون در فضای بورسی، احتمالاً با اصطلاح سهم‌‌‌‌های شاخص ساز مواجه شده‌‌‌‌اید. در واقع سهم‌‌‌‌های شاخص ساز همان شرکت‌‌‌‌های بزرگی هستند که اوضاع آن‌‌‌‌ها و مثبت یا منفی بودنشان اثر بسزایی بر روی شاخص کل بورس خواهد گذاشت؛ بنابراین از این شرکت‌‌‌‌های بزرگ به‌عنوان سهم‌‌‌‌های شاخص ساز در بازار سرمایه یاد می‌‌‌‌شود.
گاهی اوقات ممکن است شاخص کل تصویر مثبتی از بازار را ارائه دهد اما سبد سهام شما و یا پرتفوی سرمایه‌گذاری‌تان شرایطی منفی را تجربه کند. در چنین شرایطی باتوجه‌به فرمول محاسبه‌‌‌‌ی شاخص کل حتی اگر اتفاق چندان مثبتی در سهام شرکت‌‌‌‌های بزرگ رخ نداده باشد ممکن است بر اثر کد به کد در سهم شرکت‌‌‌‌های بزرگ و معامله شدن آن‌‌‌‌ها شاخص کل مثبت گزارش شود درحالی‌که عملاً وضعیت بازار چندان صعودی نبوده است.

شاخص کل یا شاخص هم‌‌‌‌وزن، کدام یک موردتوجه قرار می‌‌‌‌گیرد؟

در شرایطی که هر دوی این شاخص‌‌‌‌ها در یک سو و با مقادیری نسبتاً متناسب حرکت کنند چندان جای ابهام باقی نمی‌‌‌‌ماند و وضعیت بازار به‌طورکلی تا حدودی مشخص است. این سؤال زمانی موضوعیت پیدا می‌‌‌‌کند که جهت تغییرات درصدی دو شاخص در دو راستای مختلف است. در چنین شرایطی تحلیل و تفسیر هر یک از شاخص‌‌‌‌ها اهمیت پیدا می‌‌‌‌کند. شرایطی را تصور کنید که شاخص کل عددی منفی و شاخص هم‌‌‌‌وزن عددی مثبت را نشان می‌‌‌‌دهند.

واقعیت آن است که چنین شرایطی حکایت از اوضاع نسبتاً مطلوب در سهام شرکت‌‌‌‌های کوچک دارد. علت چنین استنباطی آن است که اگر وزن‌‌‌‌دهی به شرکت‌‌‌‌ها بر اساس میزان ارزش بازار و بزرگی آن‌‌‌‌ها را کنار بگذاریم و شاخص را محاسبه کنیم، با وضعیتی مثبت مواجه می‌‌‌‌شویم اما با وزن‌‌‌‌دهی اوضاع تغییر کرده و منفی می‌‌‌‌شود. این امر به معنای آن است که نمادهایی که وزن بالایی داشتند به‌قدری اوضاعشان منفی بوده که ضمن جبران اثر مثبت شرکت‌‌‌‌های کوچک‌تر، تأثیری را در جهت منفی بر شاخص بازار هم گذاشته‌اند. طبیعتاً در چنین شرایطی شاخص هم‌‌‌‌وزن تصویر مناسب‌‌‌‌تری را از کلیت بازار ارائه می‌‌‌‌دهد.

در شرایط عکس این حالت، یعنی زمانی که شاخص کل مثبت است اما شاخص هم‌‌‌‌وزن منفی گزارش می‌‌‌‌شود به معنای آن است که صرف‌نظر از وزن‌‌‌‌دهی به شرکت‌‌‌‌ها در یک نگاه کلی اوضاع بازار چندان مطلوب نبوده و جریان نزولی در بازار بر روند صعودی چربیده است و شاخص کل مثبت گزارش شده صرفاً به دلیل برخی بهبودهای نسبی در سهام شرکت‌‌‌‌های شاخص ساز است که ارزش بیشتری دارند؛ بنابراین در صورت تکرار چند روزه و متوالی چنین شرایطی ممکن است اقدام به سرمایه‌‌‌‌گذاری چندان مطلوب نباشد.

سخن پایانی پیرامون شاخص‌ هم‌وزن

در این مقاله به بیان تعریف شاخص کل هم‌‌‌‌وزن پرداختیم و وجوه تمایز آن با شاخص کل را ارائه کردیم. واقعیت آن است که هر یک از ابزارها و روش‌‌‌‌ها در تحلیل دارای مزایا و معایب خاص خود شاخص صنعت و شاخص مالی هستند و نباید دیدگاهی صفر و صدی نسبت به آن‌‌‌‌ها داشت. هرکدام از ابزارها و شاخص‌‌‌‌های موجود کاربردهای مخصوص به خود را دارند و بهتر است تا برای داشتن دیدگاه‌‌‌‌های بهتر و جامع‌‌‌‌تر نسبت به وضعیت بازار و تحلیل‌‌‌‌های مربوط به آن، آشنایی نسبی با اغلب ابزارها داشته باشیم تا بتوانیم از آن‌‌‌‌ها در موارد درست استفاده کنیم.

وبلاگ جامع مدیریت رسول حسن زاده

شاخص کمیتی است که نماینده چند متغیر همگن می‌باشد و وسیله ای برای اندازه گیری و مقایسه پدیده‌هایی است که دارای ماهیت و خاصیت مشخصی هستند که بر مبنای آن می توان تغییرات ایجاد شده در متغیرهای معینی را در طول یک دوره بررسی نمود .

محاسبه شاخص برای هر شرکت صنعت یا گروه یا دسته امکان پذیر است و می‌توان آن را محاسبه نمود . برای محاسبه شاخص یک سال را به عنوان سال مبنا یا پایه فرض کرده و پس از تقسیم ارزش جاری بر ارزش مبنا ( ارزش سال پایه ) آن را در عدد 100 ضرب می کنیم . عدد بدست آمده شاخص آن گروه یا دسته مورد نظر را به ما نشان می‌دهد .

در هر بازار بورس اوراق بهاداری می توان بنا بر احتیاج و کارایی شاخصهای زیادی را تعریف و محاسبه نمود. در تمام بورس‌های دنیا نیز شاخص های زیادی برای گروهها و شرکتهای مختلف محاسبه می‌شود.

در زیر به برخی از شاخص‌های بورس اشاره شده است:

این شاخص عملکرد شرکت‌های صنعتی بورس را نشان می‌دهد.مفاهیم این بازار کمک می‌کند. با یکی از این کلیدها آشنا شوید:

شاخص واسطه‌گری‌های مالی:

این شاخص عملکرد شرکت‌های واسطه‌گری مالی شامل هلدینگ‌ها، سرمایه‌گذاری‌ها و لیزینگ‌ها را نشان می‌دهد.

شاخص قیمت و بازده نقدی:

این شاخص را در سال‌های اخیر روزنامه همشهری با نام شاخص بازده بازار سهام به سهامداران شناسانده است.

شاخص قیمت و بازده نقدی را می‌توان یکی از دقیق‌ترین شاخص‌های محاسبه در بورس تهران به حساب آورد زیرا هر دو مولفه تقسیم سود در شرکت‌ها و بازده سهام بر اثر افزایش قیمت سهام شرکت‌ها در آ‌ن مدنظر قرار گرفته است.

شاخص عملکرد تالار اصلی:

این شاخص فقط روند حرکت قیمت سهام شرکت‌های درج شده در تابلوی اصلی بورس تهران را طبق ضوابط محاسبه شاخص کل نشان می‌دهد.

شاخص کل قیمت سهام:

این شاخص بیانگر روند عمومی قیمت سهام همه شرکت‌های پذیرفته در بورس اوراق بهادار است.

طبق فرمول طراحی شده تغییر قیمت شرکت‌های بزرگتر که در عین حال سرمایه‌ بیشتری نیز دارند بر نوسان شاخص تاثیر بیشتری می‌گذارد.

شاخص عملکرد تالار فرعی:

این شاخص فقط روند حرکت قیمت سهام شرکت‌های درج شده در تابلوی فرعی بورس تهران را طبق ضوابط محاسبه شاخص کل نشان می‌دهد.

این وبلاگ به منظور توسعه سطح علمی مدیران کشور و پل ارتباطی بین دانشجویان مدیریت و حسابداری ساخته شده است.و سعي شده است كه از جديدترين و پر مخاطبترين مطالب استفاده گردد و اينجانب اعلام ميدارم در تمامي مراحل آماده پاسخگويي به سوالات مدیران و دانشجويان و دوستان گرامي در زمينه مديريت، حسابداری، سرمایه گذاری در بورس و مشاوره پایان نامه و تجزیه و تحلیل آماری مي باشم.
از نظرات دوستان برای بهبود و پیشرفت این وبلاگ از قبل متشکرم.

به پاس حرمت قلم و اندیشه، در صورت برداشت از این وبلاگ ، منبع آن را نیز ذکر کنید.
(www.hasanzadeh9.blogfa.com )

صاحب امتیاز: رسول حسن زاده (بناب)
[email protected]
تلفن :09144216383

ارزیابی کارایی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران

این پژوهش با هدف پاسخگویی به پرسش کلی در خصوص توانمندی شاخص بورس اوراق بهادار تهران در بیان حرکات آتی بازار سرمایه و به دنبال آن اقتصاد کشور صورت پذیرفت. بدان معنا که آیا شاخص بورس تهران دارای کارایی لازم برای تصمیم گیری در این بازار میباشد؟ معیار سنجش این گفته؛ استفاده از آزمونهای فیشر و وجود ارتباط معنی دار با شاخص ایده آل فیشر بود.
برای این تحقیق، دو فرضیه در قالب چهار سناریو طراحی گردید. اطلاعات لازم برای آزمون فرضیه ها از بورس اوراق بهادار جمع آموری شد. برای آزمون فرضیه اول از آزمون های برگشت عامل و برگشت زمانی فیشر در قالب سناریوهای سه گانه و همچنین استفاده از آماره t برای بررسی وجود ارتباط معنادار بین شاخص بورس تهران و شاخص ایده آل فیشر استفاده شده است.
برا آزمون فرضیه دوم(سناریوی چهارم) یک مقایسه تطبیقی بین شاخص های گری خامیس، (اج ورث مارشال، دروبیش، فیشر، پاشه، لاسپیرز) و بورس تهران به عمل آمد تا میزان تاثیر گذاری شاخص ها در تصمیم گیری افراد و اثرات آن بر نحوه و میزان سفارشات هر صنعت با فرض اینکه سرمایه گذاران از معیار شاخص صنعت به عنوان سنجه تصمیم گیری استفاده مینمایند، مشخص شود. آزمون ها در سطح معنی داری 5 درصد انجام پذیرفت.
با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه های تحقیق، این گونه استنباط میگردد که شاخص بورس اوراق بهادار تهران به توجه به نحوه محاسبه عملی آن، شاخص مطلوبی به واسطه معیار فیشر نبوده و از کارایی لازم برخوردار نمیباشد.

کلیدواژه‌ها

  • شاخص کلی قیمت
  • شاخص لاسپیرز
  • شاخص پاشه
  • شاخص ایده آل فیشر
  • آزمون برگشت عامل
  • آزمون برگشت زمان

20.1001.1.28210166.1385.4.13.3.4

عنوان مقاله [English]

A Survey of TEPIX Efficiency

نویسندگان [English]

  • Mohammad Reza Sarebanha 1
  • Mohammad Hossein Ghaemi 1
  • Farshad Salim 2

چکیده [English]

This paper is aimed to respond to a general question about the capacity and potency of Tehran Stock Exchange Price Index (TEPIX) - an all-share Index- indicating future movement of the market and economy as a leading indicator. In one sense, whether the index (TEPIX) is efficient to serve as a benchmark for decision-making. For this reason, we apply Fischer Tests (Time Reversal Test & Factor Reversal Test) and statistical significance by t-state.
For this research, two hypotheses in four different scenarios are designed. For first hypothesis, we used both time & factor reversal tests in tri­ scenarios and also statistical significance by t-state. For second hypothesis (forth scenario) we made a comparative comparison between indices such as Laspeyres, Paasche, Edgeworth-Marshal, Drobisch, Geary-Khamis , Fisher investor's decision making; of course, with assuming that investors use index as a benchmark for making decision.
With respect to the results, we can derive that TEPIX is not a favorable measure. Thus it is not an efficient index.

29 شاخص‌ کلیدی عملکرد محبوب مالی برای داشبورد مدیریتی

شاخص کلیدی عملکرد (KPI) مقداری قابل اندازه گیری است که نشان می دهد عملکرد یک شرکت در زمینه درآمدزایی و سودآوری چقدر خوب است. نظارت بر KPI ها نشان می دهد که آیا یک کسب و کار به اهداف بلند مدت خود رسیده است.

صرف نظر از وسعت، سابقه و صنعت هر یک از شرکت ها باید از علمکرد مالی خود آگاهی داشته باشند. در حالی که حسابداران با همه هزینه ها، درآمد و بودجه سر و کار دارند، مدیران شرکت نیز باید از اقدامات مهم مالی مطلع باشند.

سریع ترین و کارآمدترین راه برای پیگیری عملکرد سازمان، راه اندازی داشبورد KPI است که معیارهای مالی را نمایش می دهد.

گزارش کامل KPI مالی، به روزرسانی های حقیقی در مورد ارقام مهم مالی یک شرکت را ارائه می دهد، مانند جریان نقد عملیاتی، نسبت جاری، نرخ سوختن سرمایه و غیره.

با استفاده از معیارهای مالی پرکاربرد، ما طیف کاملی از معیارهای مهم بودجه را که اکثر شرکت ها باید بسنجند، توضیح خواهیم داد.

1- جریان نقد عملیاتی (OCF)

جریان نقد عملیاتی مقدار کل پول تولیدشده توسط عملیات روزانه یک شرکت را نشان می دهد. این معیار مالی به این نکته اشاره می کند که آیا شرکت می تواند جریان نقد مثبت مورد نیازِ رشد را حفظ کند یا برای تامین کلیه هزینه ها به سرمایه خارجی نیاز دارد.

گردش جریان نقد عملیاتی با تنظیم درآمد خالص برای مواردی مانند استهلاک، تغییرات سرمایه و تغییر در حساب های دریافتنی محاسبه می شود. در حالی که جریان نقد عملیاتی خود را آنالیز می کنید، آن را با کل سرمایه به کار رفته مقایسه کنید، در این صورت می توانید ارزیابی کنید که تجارت شما سرمایه کافی برای مثبت نگه داشتن حساب ها تولید می کند.

2- نسبت جاری

نسبت جاری منعکس کننده توانایی سازمان در پرداخت کلیه تعهدات مالی طی یک سال است. این KPI دارایی های جاری شرکت مانند حساب دریافتkی و بدهی های جاری را زیر نظر می گیرد.

نحوه ارزیابی نسبت جاری شما:‌ نسبت جاری کم تر از یک نشان می دهد که شرکت شما قادر به انجام کلیه تعهدات مالی نخواهد بود، مگر این که جریان نقد اضافی وجود داشته باشد.

نسبت جاری سالم بین 1.5 تا 3 است، اما داشتن دوره های نسبت جاری زیرِ 1 برای مشاغل کم نیست، به خصوص اگر شرکت در حال سرمایه گذاری روی رشد یا پرداخت بدهی باشد.

سرمایه گذاران دوست دارند از نسبت جاری به عنوان چرخه عملکرد سالم شرکت استفاده کنند. نسبت جاری بیش از حد بالا ممکن است نشان دهنده این باشد که شرکت دارایی و پول نقد زیادی دارد اما نمی تواند در زمینه نوآوری و رشد سرمایه گذاری کند.

3- نسبت آنی یا نسبت سریع

نسبت آنی نشان می دهد که آیا یک کسب و کار دارایی کوتاه مدت کافی برای پوشش بدهی های خود در آینده نزدیک را دارد. نسبت آنی، به دلیل نادیده گرفتن نقدینگی ها مانند فهرست موجودی ها، نمای دقیق تری از سلامت مالی یک شرکت را نسبت به نسبت جاری ارائه می دهد.

4- نرخ سوختن سرمایه

این KPI منعکس کننده شاخص صنعت و شاخص مالی میزان هزینه های هفتگی، ماهانه یا سالانه یک شرکت است. این معیار اصلی می تواند به نفع شرکت های کوچکی باشد که تجزیه و تحلیل گسترnه مالی را انجام نمی دهند.

در مقایسه با سود خالص و درآمد، نرخ سوختن سرمایه نشان می دهد که آیا هزینه های عملیاتی سازمان در طولانی مدت پایدار است یا خیر.

5- حاشیه سود خالص

این معیار نشان می دهد که یک شرکت در سودآوری در مقایسه با درآمد خود چقدر کارآمد است. این KPI که غالباً به صورت درصد محاسبه می شود، نشان می دهد که چگونه مقدار هر دلار به دست آمده توسط شرکت به سود تبدیل می شود.

حاشیه سود خالص منعکس کننده سودآوری یک تجارت است و نشان می دهد که شرکت در چشم انداز بلندمدت به چه سرعتی می تواند رشد کند.

6- حاشیه سود ناخالص

حاشیه سود ناخالص پول باقی مانده از درآمد را پس از محاسبه هزینه کالاهای فروخته شده اندازه می گیرد. این معیار که شاخص خوبی برای سلامت مالی یک شرکت است، نشان می دهد که آیا یک کسب و کار توانایی پرداخت هزینه های عملیاتی خود را دارد، آن هم در حالی که بودجه ای برای رشد باقی مانده است.

معمولاً سازمان ها از حاشیه سود ناخالص نسبتاً پایداری برخوردار هستند، مگر این که برخی تغییرات اساسی را که در هزینه های تولید تاثیرگذار بوده یا تغییراتی را که در سیاست های قیمت گذاری اعمال نکرده اند، انجام دهند.

محاسبه شده به عنوان= هزینه کالاهای فروخته شده / درآمد

برای مشاهده نمونه داشبورد تحلیل سودآوری بر روی دکمه روبرو کلیک کنید.

7- سرمایه در گردش

KPI سرمایه در گردش، دارایی موجود سازمان را برای پاسخگویی به تعهدات مالی کوتاه مدت اندازه می گیرد. سرمایه در گردش شامل دارایی مانند وجه نقد موجود، سرمایه گذاری های کوتاه مدت و حساب های دریافتنی است که نقدینگی تجارت (توانایی تولید سریع پول نقد) را نشان می دهد.

پول نقد فوری موجود به عنوان سرمایه در گردش شناخته می شود. با مطالعه دارایی های موجود که با بدهی های کوتاه مدت مالی رو به رو هستند، سلامت مالی را تجزیه و تحلیل کنید. سرمایه در گردش که با کسر بدهی های جاری از دارایی های جاری محاسبه می شود، شامل دارایی هایی مانند پول نقد موجود، سرمایه گذاری های کوتاه مدت و حساب های دریافتنی است.

سرمایه در گردش با کسر بدهی های جاری (تعهدات مالی) از دارایی های جاری (منابعی با ارزش نقدی) محاسبه می شود.

investment

8- حساب های دریافتنی جاری

این KPI میزان پولی را که بدهکاران به یک تجارت بدهکار هستند، اندازه گیری می کند. معیار حساب های دریافتنی جاری به شما کمک می کند درآمد آینده را تخمین زده و میانگین روزهای بدهکار را محاسبه کنید. همچنین این معیار نشان می دهد که یک شرکت تجاری یا مشتری عادی چه مدت طول می کشد تا بدهی خود را پرداخت کند.

معیار حساب های دریافتنی جاری بالا ممکن است نشان دهد که یک تجارت قادر به معامله با بدهکاران طولانی مدت نیست و در نتیجه ضرر می کند. اگر افراد یا شرکت ها قبض خود را پرداخت نکنند، به عنوان پیش فرض در نظر گرفته می شوند.

9- حساب های پرداختنی جاری

در مقابل حساب های دریافتنی، معیار حساب های پرداختنی جاری مبلغی است که یک تجارت باید به تامین کنندگان، بانک ها و بستانکارhن بپردازد. این معیار می تواند توسط بخش های تجاری و پروژه ها تجزیه و تحلیل شود تا اطلاعات بیشتری در مورد بدهی های فعلی به دست آید.

برای محاسبه حساب های پرداختنی جاری، سازمان ها باید کلیه بدهی هایی را که باید در یک بازه زمانی خاص پرداخت شوند، در نظر بگیرند.

10- بازده حساب های پرداختنی

این KPI نرخی را نشان می دهد که یک سازمان به طور متوسط مبلغ قابل پرداخت خود را به تامین کنندگان، بانک ها و سایر طلبکاران بپردازد.

نحوه محاسبه بازده حساب های پرداختنی به شرح زیر است:

فرض کنیم شرکتی، از تامین کنندگان در یک ماه 10 بیلیون دلار خرید می کند و در هر زمان معین حساب های پرداختنی باقی مانده 2 بیلیون دلار است. این بدان معنی است که بازده حساب های پرداختنی 10 بیلیون دلار / 2 بیلیون دلار = 5 است.

اگر نسبت بازده نسبت به دوره های قبل کاهش یابد، این ممکن است نشان دهد که سازمانی در بازپرداخت بدهی های خود با مشکل رو به رو است. اگر نرخ بازده افزایش یابد، به این معنی است که یک شرکت بازپرداخت تامین کنندگان خود را با سرعت بیشتری از قبل انجام می دهد.

11- هزینه فرایند حساب های پرداختنی

هزینه فرایند حساب های پرداختنی، هزینه کل پردازش کلیه پرداخت ها و فاکتورها را در یک دوره خاص نشان می دهد.

نتایج نظرسنجی APQC (انجمن کیفیت و بهره وری آمریکا) پیرامون بهره وری فرایند حساب های پرداختنی، نشان می دهد که موردی قوی جهت سرمایه گذاری در فناوری های ارائه فاکتور الکترونیکی، پردازش و پرداخت وجود دارد، زیرا آن ها هزینه پردازش فاکتورها و پرداخت به تامین کنندگان را به طرز قابل توجهی کاهش می دهند.

12- بازده حساب های دریافتنی

بازده حساب های دریافتنی، اثربخشی یک شرکت در جمع آوری بدهی ها و تمدید اعتبارات را نشان می دهد. اگر شرکتی قبض پرداخت نشده یک مشتری را حفظ کند، مانند این است که به جای استفاده از پول برای توسعه تجارت، وام بدون بهره بدهد.

برای محاسبه بازده حساب های دریافتنی، شرکت ها باید ارزش خالص فروش اعتباری طی یک دوره معین را بر میانگین حساب های دریافتنی تقسیم کنند. این محاسبه بسیار شبیه به بازده حساب های پرداختنی است: ارزش خالص فروش اعتباری / حساب های دریافتنی

هرچه این معیار مالی کم تر باشد، کسب و کار دارایی های بیشتری جهت سرمایه گذاری در رشد و نوآوری دارد و کم تر با جمع آوری بدهی ها و پرداخت ها دست و پنجه نرم می کند.

13- گردش موجودی کالا

KPI گردش موجودی کالا نشان می دهد که شرکت با چه کارایی موجودی خود را در مدت زمانی خاص می فروشد و جایگزین می کند. بنابراین نشان دهنده توانایی سازمان در تولید و فروش و جایگزینیِ کالاها است.

برای محاسبه گردش موجودی کالا دو فرمول وجود دارد:

گردش موجودی کالا = فروش / موجودی

گردش موجودی کالا = هزینه کالاهای فروخته شده / موجودی میانگین

14- انحراف بودجه

همچنین انحراف بودجه یک KPI مدیریت پروژه است که اغلب مورد استفاده قرار می گیرد و نشان می دهد که بودجه های پیش بینی شده در مقایسه با کل بودجه واقعی متفاوت است. این معیار برای ارزیابی این که آیا بودجه یا میزان پایه هزینه ها یا درآمد، انتظارات را برآورده می کند، استفاده می شود.

حداقل انحراف بودجه نشان می دهد که هزینه های واقعی برابر یا کم تر از هزینه های پیش بینی شده یا درآمد بالاتر از حد پیش بینی شده است. تغییرپذیری قابل توجه در بودجه معمولاً به دلیل پیش بینی بیش از حد خوشبینانه یا تصمیمات ضعیف مدیریت ایجاد می شود.

15- زمان چرخه تولید بودجه

زمان چرخه تولید بودجه نشان دهنده دوره ای است که برای تحقیق، برنامه ریزی و توافق در مورد بودجه یک شرکت استفاده شده است. یک چرخه طولانی تولید بودجه لزوماً چیز بدی نیست، اما ممکن است منابع ارزشمندی مانند زمان مدیریت را هدر دهد.

16- موارد موجود در بودجه

موارد موجود در بودجه به مدیران پروژه کمک می کند تا هزینه ها را با روش دقیق تری پیگیری کنند. موارد موجود می تواند نشان دهنده پروژه ها، بخش های بازرگانی یا برخی اقدامات حسابداری دیگر باشد تا بتواند نمای بهتری از محل خرج پول ارائه دهد.

علاوه بر این، یک بودجه دقیق باعث می شود شرکت در صورت نیاز به کاهش بودجه، به بخش ها و پروژه های مناسب بپردازد.

17- تعداد تکرار بودجه

هرچه تعداد تکرار بودجه بیشتر باشد، زمان بیشتری برای برنامه ریزی بودجه و درست کردن آن لازم شاخص صنعت و شاخص مالی است. تعداد نسخه های بودجه تولیدشده قبل از تصویب نهایی به توانایی مدیریت در برنامه ریزی موثر بودجه دوره بعد بستگی دارد.

طبق یک نظرسنجی، 25 درصد شرکت کنندگان برتر 4 بار تکرار بودجه داشتند، در حالی که پایین ترها قبل از تصویب نهایی به 9 نسخه بودجه عادت کرده اند.

18- نسبت سرانه حقوق و دستمزد

این معیار مالی نشان شاخص صنعت و شاخص مالی می دهد که چه تعداد از اعضای تیم در مقایسه با تعداد کل کارمندان درگیر پردازش حقوق و دستمزد هستند.

برای محاسبه نسبت سرانه حقوق و دستمزد، مشاغل باید نسبت موقعیت های تمام وقت منابع انسانی به تعداد کل کارمندان را پیدا کنند.

19- رشد فروش

این معیار مالی تغییر در کل فروش طیِ یک دوره خاص را نشان می دهد. رشد فروش درصد دوره فروش فعلی را نسبت به دوره قبل نشان می دهد، که نشان دهنده رشد یا کاهش فروش کل است.

رشد فروش

20- روزهای فروش معوق (DSO)

روزهای فروش معوق میانگین روزهای مشتریان برای پرداخت یک شرکت – از دریافت فاکتور تا زمان پرداخت کامل را نشان می دهد. به بیان دیگر روزهای فروش معوق نشان‌‌دهنده میانگین تعداد روزهایی است که فروش‌‌های اعتباری به پول نقد تبدیل می‌‌گردد و یا حساب‌‌های قابل وصول شرکتی گردآوری می‌‌شود. هرچه DSO پایین باشد، یک شرکت می تواند تمرکز بیشتری روی رشد و سفارش لوازم اضافی داشته باشد.

برای مشاهده نمونه داشبورد تجزیه سنی حسابهای دریافتنی بر روی دکمه روبرو کلیک کنید.

21- هزینه های وندورها

این KPI پرداخت های جاری یک شرکت را با به وندورها را نشان می دهد (کسی که کالا یا خدمات را به یک سازمان یا افراد دیگر ارائه می دهد). ممکن است هزینه های بالای وندورها نشان دهد که مشکلاتی برای پرداخت به موقع به فروشندگان و تامین کنندگان وجود خواهد داشت.

22- نرخ خطای پرداخت

نرخ خطای پرداخت، درصد پرداخت های ورودی یا خروجی را نشان می دهد که به دلیل خطای پردازش تکمیل نشده اند. غالباً، دلیل ورشکستگی ها عدم تایید، مستندات ضعیف یا مرجع از دست رفته است.

اگر نرخ خطای پرداخت شرکتی با گذشت زمان افزایش یابد، ممکن است نشان دهنده این باشد که زمان بررسی سیستم پردازش پرداخت است.

23- زمان چرخه بازرسی داخلی

زمان چرخه بازرسی کامل میانگین دوره لازم جهت انجام بازرسی داخلی کامل را نشان می دهد. این رقم به طور عمده مدیر و دینفعان یک شرکت را در نظر می گیرد که باید بر بودجه، هزینه ها، پرداخت ها و غیره مروری داشته باشند.

24- گزارش خطای مالی

این معیار مالی تعداد گزارش های مالی را نشان می دهد که به توضیحات بیشتری نیاز دارند یا حاوی اشتباهاتی هستند و این امر نیاز به بررسی دقیق تر دارد.

25- بازده حقوق صاحبان سهام

این KPI ظرفیت یک تجارت را برای استفاده موثر از سرمایه گذاری سهامداران نشان می دهد و سود بالایی را به همراه دارد. بازده حقوق صاحبان سهام نشان می دهد که شرکت برای هر واحد از سهام صاحبان سهام چه میزان درآمد دارد

26- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

به طور مشابه با بازده حقوق صاحبان سهام، این KPI نشان می دهد که یک کسب و کار چگونه از سرمایه گذاری سهامداران خود استفاده می کند. نسبت بالای بدهی به حقوق صاحبان سهام نشان می دهد که یک سازمان به جای سودآوری جدید از سرمایه گذاری ها، سرمایه خود را از دست می دهد و مقروض می شود.

27- هزینه مدیریت فرایندها

این KPI را می توان توسط بخش های تجاری دیگر پیگیری کرد تا هزینه مدیریت کار افراد و برنامه ریزی برای آینده را بسنجد. هرچه هزینه مدیریت فرایندها کم تر باشد، دارایی بیشتری برای اجرای وظایف و رشد شرکت باقی می ماند.

28- بهره برداری از منابع

برای برخی شرکت ها، زمان کارمند باارزش ترین سرمایه ای است که روی آن حساب می کنند. این مورد برای آژانس های خلاق، شرکت های حقوقی و سایر نمونه های تجاری مبتنی بر خدمات صدق می کند.

KPI بهره برداری از منابع نشان می دهد که یک شرکت چگونه از منابع خود (زمان)، با مقایسه زمان قابل پرداخت و کار غیرقابل پرداخت، استفاده می کند. همچنین می تواند در داشبورد پروژه برای نمای بهتر عملکرد پروژه مورد استفاده قرار بگیرد.

29- هزینه کل عملکرد مالی

هزینه کل عملکرد مالی نسبت کل هزینه فعالیت های مالی را نسبت به کل درآمد نشان می دهد. هزینه های مالی یک شرکت شامل پرسنل، سیستم های مدیریتی، مخارج کلی و سایر هزینه های لازم برای فعالیت روزمره سازمان مالی است.

طبق یک نظرسنجی APQC (انجمن کیفیت و بهره وری شاخص صنعت و شاخص مالی آمریکا)، میانگین هزینه های کل عملکرد مالی شرکت هایی با عملکرد بالا 0.6 درصد است در حالی که این عدد برای 25 درصد شرکت هایی که عملکرد پایینی دارند، 2 درصد است. شرکت هایی که می خواهند این معیار را بهبود ببخشند، باید برای اتوماسیون و بهینه سازی فرایندهای تجاری خود، از فناوری و نرم افزار مدرن استفاده کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.