اندیکاتور بولینگر باند (Bollinger band) چیست ؟
فعالیت در بازار های مالی، بدون داشتن اطلاعات و دانش در مورد ابزار هایی که در آن ها وجود دارد میتواند باعث ضرر در این بازار برای معامله گر شود، یکی از این ابزار ها که عدم استفاده از آن میتواند باعث از دست رفتن موقعیت های معاملاتی و حتی ضرر شود اندیکاتور ها میباشند.
حال در این مقاله به یکی از پر کاربرد ترین این اندیکاتور ها به نام بولینگر باند میپردازیم.
ابن اندیکاتور را میتوان یکی از جذاب ترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال دانست، که برخلاف ظاهر شاید ترسناکی که دارد، به راحتی اعمال میشود و یادگیری آن بسیار آسان است.
اندیکاتور بولینگر باند ( Bollinger band ) یکی از ابزارهای اندیکاتوری در تحلیل تکنیکال است، که توسط فردی به نام جان بولینگر ( John Bollinger ) که یک تحلیلگر تکنیکال حرفه ای در بازار های مالی بود، در سال ۱۹۸۰ میلادی ابداع شد.
توسط اندیکاتور بولینگر باند میتوان نوسانات بازار را اندازه گیری کرد، همچنین میتوان کف و سقف حرکات نوسانی قیمت را تشخیص داد و به موقع ورود یا خروج از معامله را انجام داد، و میتواند در شناسایی شروع یک روند و پایان آن کمک کند.
به صورت کلی میتوان گفت که باند های اندیکاتور بولینگر باند، مانند خطوط حمایت و مقاومت دینامیک در بازار عمل می کنند.
اندیکاتور بولینگر باند بر مبنای میانگین متحرک و توسط سه خط تشکیل می شود، خطی که در وسط و میان دو خط دیگر قرار دارد خط میانگین متحرک قیمت میباشد، دو خط دیگری که در بالا و پایین خط میانگین متحرک قرار دارند، دو انحراف معیار به صورت پیش فرض با خط میانگین فاصله دارند و باندهای بالا و پایین را به وجود می آورند.
نحوه محاسبه اندیکاتور بولینگر باند
برای درک بهتر این اندیکاتور بهتر است به سراغ نحوه محاسبه آن برویم، همان طور که پیش تر بیان شد اندیکاتور بولینگر باند از 3 خط تشکیل شده است.
در قدم اول باید ابتدا خط میانی یا همان میانگین متحرک اندیکاتور محاسبه شود، این خط پایه اصلی اندیکاتور را تشکیل میدهد و با هر حرکتی که در نمودار ایجاد میشود اعدادی که از آن ها میانگین گرفته می شود تغییر می کند و به همین دلیل به این نوع میانگین، میانگین متحرک گفته می شود.
قدم بعدی محاسبه انحراف معیار میباشد، این انحراف معیار شاخصی است که برای سنجش پراکندگی قیمت ها نسبت به خط میانگین مورد استفاده قرار میگیرد، که برای محاسبه آن ابتدا سنجش پراکندگی هر نقطه را حساب می کنند و سپس با محاسبه قدر مطلق این سنجش پراکندگی به انحراف معیار میرسد.
قدم نهایی محاسبه خطوط بالا و پایین میباشد که به صورت فرمول زیر به دست می آید.
خط بالا به این صورت به دست می آید: باند بالا= میانگین + ۲(انحراف معیار)
خط پایین به این صورت به دست می آید: باند پایین= میانگین – ۲(انحراف معیار)
نحوه استفاده از اندیکاتور بولینگر باند
- از اندیکاتور بولینگر باند، میتوان در همه بازارهای معاملاتی استفاده کرد.
- این اندیکاتور با محاسبه اطلاعاتی که از قیمت های گذشته ی بازار در اختیار دارد.
- میتواند تا حدودی حرکات بعدی بازار را شناسایی و محدودهی مشخص کند.
- از این اندیکاتور میتوان در زمان فشردگی آن و زمان شکست آن سیگنال گرفت.
- همچنین از خط میانگین آن میتوان برای معامله سیگنال گرفت.
فشردگی بولینگر باند
همانطور که پیش تر گفته شد، باند بالا و پایین اندیکاتور نسبت به انحراف قیمت ها از خط میانگین، فاصله آن ها از یکدیگر تغییر می کند.
هنگامی که نوسانات قیمت در بازار کم میباشد، باند ها به یک دیگر نزدیک میشوند و حالت فشردگی را به وجود می آورند، در این حالت میتوان انتظار داشت که روند قیمت به زودی تغییر کند و میزان نوسانات بازار افزایش یابد.
اما توجه کنید که این حالت را نمیتوان سیگنالی برای معامله محسوب کرد، چون نه میتواند زمان و نه میتواند جهت روند را برای معامله گر مشخص کند، و فقط میتوان آن را هشداری تلقی کرد.
پیشنهاد مطالعه: فارکس
شکست بولینگر باند
شکست باند ها میتواند ار اهمیت بالایی برخوردار باشد، ولی باید در ابتدا به این نکته توجه داشت که، شکست باند نمیتواند هیچ سیگنالی جهت ادامه روند و میزان تغییر قیمت باشد.
به صورت کلی هنگامی که نمودار قیمتی از باند بالایی به سمت بالا حرکت کند و با شکست خط بالایی اندیکاتور از آن خارج شوند، میتوان گفت به سطح اشباع خرید رسیده است، و برعکس این مورد یعنی هنگامی که نمودار قیمت از باند پایینی به سمت پایین حرکت کند و از آن خارج شود، میتوان گفت که قیمت به اشباع فروش خودش رسیده است.
حال در این هنگام معامله گر باید هشداری دریافت کند که قیمت به از حد خود حرکت کرده است و احتمال برگشت قیمت به داخل باند وجود دارد، بنابراین میتوان با مشاهده کندل های برگشتی برای معامله آماده شد.
نقش خط میانگین در روند ها
خط میانگین علاوه بر مشخص کردن باند های بالا و پایین، میتواند کاربرد های دیگری نیز داشته باشد.
به این صورت که در هنگامی که قیمت بین میانگین و باند بالایی قرار دارد نقش حمایت را ایفا کند، و در هنگامی که قیمت بین باند پایین و میانگین قرار دارد نقش مقاومت را داشته باشد.
پیشتهاد مطالعه: اندیکاتور RSI
جمع بندی
استفاده از اندیکاتور هایی مانند بولینگر باند در تحلیل تکنیکال می تواند باعث شود تا موقعیت های زیادی برای معاملهگران ایجاد شود.
این اندیکاتور دارای سه خط میباشد که، که شامل خط یا باندهای بالایی و پایینی و یک میانگین متحرک است که براساس انحراف معیار، با تغییرات قیمت، از هم فاصله میگیرند یا به هم نزدیک می شوند.
و در هنگامی که نوسانات قیمت کم است باندها به یکدیگر نزدیک می شوند و فشردگی را ایجاد می کنند و این فشردگی میتواند هشداری باشد که ممکن است نوسان شدیدی در بازار به وجود بیاید و روند تغییر کند.
همچنین میتوان از خط میانگین به عنوان حمایت و مقاومت استفاده کرد.
باید توجه کرد که این اندیکاتور پیش بینی نمی کند، بلکه براساس محاسباتی که از گذشته نمودار به دست می آورد، به تغییرات قیمت واکنش نشان می دهد و سیگنال های احتمالی را فراهم میکند.
کلام آخر این که اندیکاتور بولینگر باند ( Bollinger band )، زمانی بهترین کاربرد را دارد و میتوان سیگنال مطمئنی از آن دریافت کرد که با سایر سیگنال ها ترکیب شود.
دیدگاه جان بولینگر در مورد اتریوم
براساس دیدگاه جان بولینگر (John Bollinger)، معامله گر سرشناس آمریکایی ، مدعی شد که زمان توجه به قیمت اتریوم فرا رسیده است.
دیدگاه جان بولینگر
بر اساس بیانیه این معامله گر کهنه کار ، دومین رمزارز بزرگ بازار در حال حاضر در باند بالایی اندیکاتور بولینگر باند (BB) معامله می شود.
وقتی که فاصله بین باندهای پایین و بالایی به طور قابل توجهی کاهش می یابد، فشاری ایجاد می کند که معمولاً پس از پرایس اکشن طولانی مدت و بی نوسان یک رمزارز ، به عنوان عاملی برای نوسانات قیمتی شدید در آینده عمل می کند.
اتریوم پس از رشد 5 درصدی طی 24 ساعت گذشته، در حال حاضر با قیمت 1724 دلار معامله می شود.
عملکرد این آلت کوین پرچمدار از بیت کوین ضعیفتر بوده است. بیت کوین طی روز های گذشته ، بهترین روزهای خود را در سال سپری کرده است. بزرگترین رمزارز جهان جهان اخیرا موفق شده است که بالغ بر 10 درصد رشد کند.
آموزش اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands)
یکی از محبوبترین اندیکاتورهایی که معاملهگران موفق بازار بهطور گسترده استفاده میکنند، اندیکاتور باند بولینگر است. اندیکاتور Bollinger Bands را میتوان برای پیکهای لحظهای قیمت، کفهای قیمتی و فرصتهای معاملات شورت استفاده کرد. اوج کاربرد اندیکاتور باند بولینگر در ارز دیجیتال، زمانی است که بازار درگیر رالیهای طولانیمدت و خستهکننده باشد یا در نمودار مدنظر، پولبک (Pullback) اتفاق افتاده باشد.
برای دریافت بهترین تجربه از تحلیل تکنیکال، باید بدانید که اندیکاتور چیست . در این مقاله، به آموزش اندیکاتور باند بولینگر، موارد استفاده از آن، استراتژیهای مختلف و مسائلی درباره این ابزار میپردازیم. با کلینیک سرمایه همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله
اندیکاتور باند بولینگر چیست؟
جان بولینگر اندیکاتور Bollinger Bands را در دهة 1980 ابداع کرد. این اندیکاتور از باندی میانی تشکیل شده که میانگین متحرک ساده (SMA) است. به این میانگین متحرک به صورت پیشفرض، مقدار SMA بیستروزه نمودار داده شده است. همچنین دو باند یا کانال بیرونی به صورت انحراف استاندارد بهعنوان سایه یا Shadow در زیر و بالای باند میانی وجود دارد.
اساسیترین کاربرد این ابزار، تشخیص این است که قیمت بهصورت نسبی از جایی که باید باشد، بالاتر است یا پایینتر. اگر قیمت بالاتر از باند بالایی باشد، دارایی تحت فشار فروش قرار خواهد گرفت. از سوی دیگر، اگر قیمت به زیر باند پایینی نزول کند، اعتقاد بر این است که آن دارایی خاص درگیر فشار فروش است.
بااینحال، بسیاری از معاملهگران بهاشتباه فرض میکنند قیمت دارایی همیشه با رسیدن به باند بالایی کاهش مییابد؛ یا زمانی که قیمت به باند پایینتر میرسد، بهطور قطعی افزایش قیمت آغاز میشود.
این موضوع بهطور کلی فقط زمانی رخ میدهد که قیمت در یک محدوده گیر کرده باشد. مانند هر اندیکاتور دیگری، فرضیات نادرست میتوانند بهراحتی به زیانهای بزرگ و بازگشتناپذیر منجر شوند؛ بهویژه اگر بازار هدف، بازاری در حال رشد باشد. با دریافت کامل آموزش اندیکاتور باند بولینگر، میتوانید تا بولینگر چگونه کار می کند؟ حد زیادی از احتمال وقوع این زیانها جلوگیری کنید.
به صورت کلی، بهترین روش تحلیل تکنیکال استفاده از چندین ابزار است تا بتوان تمام جوانب را با هم بررسی کرد.
کارکرد اندیکاتور باند بولینگر چیست؟
برای دریافت آموزش اندیکاتور باند بولینگر، باید با کارکرد این ابزار آشنا باشید. اندیکاتور باند بولینگر از سه خط تشکیل شده است. مرسوم است که این اندیکاتور از میانگین متحرک ساده بیستروزه (SMA) برای باند میانی استفاده میکند. باند بالایی با گرفتن مقدار از باند میانی و افزودن دوبرابر انحراف استاندارد روزانه به آن مقدار محاسبه میشود. باند پایینی نیز با در نظر گرفتن باند میانی منهای دوبرابر انحراف استاندارد روزانه محاسبه میشود. میتوانید برای تکمیل آموزش اندیکاتور باند بولینگر، مقادیر SMA و انحراف استاندارد را تغییر دهید؛ اما مرسوم است که به صورت گفتهشده از آنها استفاده شود.
این اندیکاتور بهخودیخود به شما سیگنال خرید یا فروش نمیدهد. معاملهگرانی که بهطور مداوم سعی میکنند «در کف بخرند» و «در اوج بفروشند»، در بیشتر موارد با چالش مواجه میشوند. این چالشها گاه از این سطح هم فراتر میرود و سبب زیانهای جبرانناپذیر میشود.
کاربرد اصلی اندیکاتور Bollinger Bands شناسایی نوسانات است. این بهترین راه استفاده از این ابزار است. با داشتن دانش کافی درباره این اندیکاتور و ترکیب آن با دیگر ابزارهای موجود، میتوان بیشترین بازدهی را از باند بولینگر گرفت.
مفهوم جهش بولینگر چیست؟
در فرایند آموزش اندیکاتور باند بولینگر، مفهومی به نام جهش بولینگر یا Bollinger Bounce وجود دارد. این مفهوم به این واقعیت اشاره میکند که قیمت میخواهد در نقاط بین کانالهای بالایی و پایینی این اندیکاتور قرار بگیرد. باندهای بولینگر بهعنوان سطوح حمایت و مقاومت پویا عمل میکنند. هرچه تایم فریم یا بازة زمانی که نمودار خود را بر اساس آن تنظیم کردهاید، طولانیتر باشد، عملکرد این باندها نیز قویتر خواهد بود.
استراتژیهای استفاده از اندیکاتور باند بولینگر چیست؟
برای استفاده از این ابزار، میتوانید استراتژیهای مختلفی را مدنظر بگیرید. در ادامه، به هرکدام از آنها به تفصیل خواهیم پرداخت.
فراموش نکنید قسمتی از آموزش اندیکاتور باند بولینگر، تمرین عملی آن است. پس از بررسی مثالها، سعی کنید در نمودارهای مختلف از این ابزار استفاده کنید.
باند بولینگر میتواند نوسانات کم یا زیاد را تشخیص دهد
به گفته جان بولینگر، نمودار داراییها فازهای کمنوسان و پرنوسان دارند؛ بنابراین، پس از دورههای کمنوسان، ممکن است معاملهگران انتظار داشته باشند نوسانات شدیدتر شوند که این میتواند به ایجاد روندها منجر شود.
اندیکاتور باند بولینگر که به اختصار آن را BB نیز میخوانند، میتواند میزان نوسانات بازار را نشان دهد. وقتی کانالهای بالایی و پایینی از هم فاصله میگیرند، به این معنی است که بازار پُرنوسان است؛ برعکس آن، زمانی که این دو کانال یا باند به هم نزدیک میشوند، نشاندهنده این است که بازار نوسان زیادی ندارد.
افزایش نوسانات
نمودار بالا نشان میدهد که چگونه نوسانات ارز ریپل (XRP) از اواسط سپتامبر تا اواسط نوامبر 2020، کاهش یافت. این کاهش نوسانات با یک بیضی در نمودار مشخص شده است. پس از گذشت حدود دو ماه از این مرحلة کمنوسان، نوسانات افزایش یافت. میبینیم که در دورة افزایش نوسانات، کانالها از هم فاصله گرفتهاند. در این مرحله جفت ارز XRP/USDT، فرصتی عالی را برای معاملات ارائه کرد.
کاهش نوسانات
در مثال بعدی، بایننس کوین (BNB) در روندی نزولی قرار دارد و نوسانات بین پایان سپتامبر تا اواسط نوامبر 2018 کاهش مییابد. در نمودار، این قسمت را هم با یک بیضی مشخص کردهایم. در اینجا، نوسانات رو به کاهشاند. در ادامه، جفت ارز BNB/USDT روند نزولی خود را از سر گرفت.
میزان نوسانات جهت روند بعدی را پیشبینی نمیکند. گاهی اوقات، بازارسازان قیمت را به بالای کانال بالایی بولینگر باند یا پایینتر از کانال پایینی این اندیکاتور میآورند. در این شرایط ممکن است معاملهگران تازهکار به دام بیفتند؛ بنابراین، فعالان بازار باید از پیشبینی روند با استفاده از این ابزار اجتناب کنند. یادتان هست که خط روند چیست؟ بیشترین قطعیت درباره روندها را شکسته شدن سطوح حمایت و مقاومت ارائه میدهد.
کاهش نوسانات و رسیدن قیمت به سقف یا کف به معنی شروع قطعی روند جدید نیست
نمودار بعدی نشان میدهد که چگونه افراد عجول ممکن است در دام بیفتند. دریافت آموزش اندیکاتور باند بولینگر سبب میشود تا هنگام استفاده از این ابزار در بازار، بهراحتی اشتباه نکنید. در 22 اکتبر 2020، خریداران قیمت را به بالای باند بالایی اندیکاتور رساندند، اما نتوانستند مقاومت را در 5/77 دلار بشکنند. پس از چند روز، در سوم نوامبر 2020، قیمت به کمتر از باند پایینی رسید؛ اما حمایتِ مستقر در قیمت 4/58 دلار شکسته نشد.
قیمت اتریوم کلاسیک (ETC) در هجدهم نوامبر 2020 به بیش از 5/77 دلار رسید؛ اما باز هم شرایط کامل برای شروع معامله ایجاد نشد؛ زیرا قیمت یک روند صعودی قوی را شروع نکرده بود. بازارسازان به دنبال این بودند که پوزینشهای خریداران را با رساندنشان به حد سود تعیینشده متوقف کنند. همچنین سعی کردند فروشندگان را با افت شدید قیمت در 23 دسامبر 2020 به دام بیندازند.
بااینحال، در 24 دسامبر 2020، قیمت بهسرعت به بالای باند پایینی بازگشت و جفت ارز ETC/USDT خیلی زود، حرکت صعودی قویای را آغاز کرد؛ بنابراین، معاملهگران به جای تکیه بر گرفتن سیگنال از اندیکاتور بولینگر باند، باید به دنبال تأیید اندیکاتورهای دیگر نیز باشند. همچنین استفاده از خطوط حمایت و مقاومت برای تشخیص روندها ضروری است.
بولینگر باند میتواند موقعیت خرید را در هنگام پولبک سیگنال دهد
پولبک در روند صعودی معمولاً فرصت خرید است؛ زیرا قیمت به پایین بازگشته است، اما تمایل دارد یک رالی صعودی را پیش بگیرد. زمانی که باند میانی شیب زیادی دارد و قیمت در ناحیه بین باند میانی و باند بالایی قرار دارد، نشانه وجود روندی صعودی است. در این سناریو، معاملهگران ممکن است منتظر جهش از باند میانی بهعنوان سیگنال خرید باشند. فراگیری آموزش اندیکاتور باند بولینگر میتواند به شما در شناسایی پولبکها کمک کند.
نمودار لایتکوین (LTC) شروع روندی صعودی را در اواسط فوریه 2019 نشان میدهد. همانطور که میبینید، قیمت از باند میانی بالاتر رفته است و بین باند میانی و باند بالایی قرار دارد. پس از این اتفاق، معاملهگران تلاش میکنند دارایی را در موقعیت خط میانی بخرند. آنها حد ضرر را نیز درست زیر باند پایینی اندیکاتور Bollinger Bands قرار میدهند.
برای معاملهگر محافظهکار ممکن است پنج فرصت ورود وجود داشته باشد. در این نمودار میبینیم که چهار مورد از آنها نتیجه دادهاند؛ اما یکی از آنها به موفقیت نرسیده است. این نشان میدهد هیچ استراتژیای کامل نیست؛ بنابراین، همیشه باید از حد ضرر برای محدود کردن ریسک استفاده کرد.
سولانا (SOL) در یکم سپتامبر 2020 از باند بالا رد شد و در سوم سپتامبر 2020 به زیر باند میانی رسید. از آن زمان، قیمت تا حد زیادی در باند پایینی باقی ماند. در دوم اکتبر حتی از آن هم پایینتر رفت. این اتفاق روندی نزولی را تأیید کرد و به معاملهگران فرصت داد در سیزدهم اکتبر 2020 با پولبکی که اتفاق افتاد، قبل از شروع روند نزولی اصلی، وارد پوزیشنهای شرت شوند.
میتوان از دو اندیکاتور Bollinger Bands برای ردیابی روندهای صعودی قوی استفاده کرد
یکی از سودآورترین راههای معامله، خرید و نگهداری دارایی در طول روندهای صعودی قوی است. بااینحال، حرف زدن دربارة این مسائل آسانتر از انجام دادن آنهاست؛ زیرا معمولاً معاملهگران به خاطر ترس، خیلی زود دارایی خود را میفروشند. نکته مهم دیگر این است که آموزش اندیکاتور باند بولینگر را بهخوبی دریافت کرده باشید؛ وگرنه با استفاده کردن از دو اندیکاتور Bollinger Bands، ضریب اشتباهتان بسیار بالا میرود.
کیتی لین (Kathy Lien)، مدیرعامل شرکت FX Strategy، با استفاده از این استراتژی برای مدیریت داراییهای خود، سبب رواج آن شد.
برای تنظیمات اندیکاتور، معاملهگران از مقدار پیشفرض برای اولین باندهای بولینگر استفاده میکنند. برای باند بولینگر دوم، باید مقدار میانگین متحرک را در SMA بیستروزه ثابت نگه داشت و مقدار انحراف استاندارد باندهای بیرونی را به یک کاهش داد.
همانطور که در تصویر زیر نشان داده شده است، بهترین موقعیت خرید در روند صعودی، زمانی است که قیمت بین باندهای بالایی هر دو اندیکاتور باشد.
فرصتهای متعددی برای ورود به معامله وجود دارد. معاملهگر قبل از خرید، سه روز متوالی منتظر میماند تا قیمت بین باندهای بالایی بسته شود. این موضوع میتواند به جلوگیری از زیانهای غیرمنتظره کمک کند. این مرحله جایی است که دو اندیکاتور باند بولینگر میتوانند مفید باشند.
معاملهگران میتوانند حد ضرر اولیه را زیر باند میانی نگه دارند؛ اما برای کاهش ریسک و محافظت از سود، آن را در محدودههای بالاتر قرار میدهند. یکی از موقعیتهای مناسب برای خروج از معامله، زمانی است که قیمت، زیر باند بالایی اندیکاتور و در محدوده انحراف استاندارد قرار دارد.
نمودار بالا نحوه استفاده از این استراتژی را نشان میدهد. معاملهگران ممکن است در نوزدهم دسامبر 2020 وارد معامله شده باشند و تا زمان توقف روند در یازدهم ژانویه 2020، در معامله باقی مانده باشند. فرصت خرید بعدی در هفتم فوریه به وجود آمده است که درنهایت، این روند هم در 23 فوریه به پایان میرسد.
هنگامی که قیمت در محدودهای در نوسان است، باید از این استراتژی پرهیز کرد. برای گرفتن بهترین نتیجه، معاملهگران تنها زمانی میتوانند پوزیشنهای جدید باز کنند که قیمت مقاومت مهمی را بشکند.
سخن پایانی
اندیکاتور باند بولینگر از سه قسمت اصلی تشکیل شده است: خط میانی (بر اساس میانگین متحرک ساده بیستروزه)، کانال بالایی و کانال پایینی (این کانالها با استفاده از انحراف استاندارد مشخص میشوند). دور شدن کانالها از هم نشاندهنده نوسانات زیاد بازار و نزدیک شدن آنها، نشاندهنده کاهش نوسانات بازار است. از این ابزار همچنین میتوان برای شناسایی پولبکها استفاده کرد. در این مقاله با بررسی مثالهایی برای حالتهای مختلف این ابزار، به آموزش اندیکاتور باند بولینگر پرداختیم.
آیا شما هم از اندیکاتور Bollinger Bands استفاده کردهاید؟ در کدام یکی از استراتژیهای ذکرشده آن را به کار گرفتهاید؟ نظر خود را با ما در میان بگذارید.
باند بولینگر چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
باند بولینگر (Bollinger Band) یکی از بهترین اندیکاتورهایی است که مورد استفاده بسیاری از تریدرهای سراسر جهان قرار میگیرد. این اندیکاتور را میتوان برای تشخیص قدرت روند، زمان بندی ورود به معامله و پیدا کردن سقفهای و کفهای بازار مورد استفاده قرار داد.
در این مطلب به شما نحوه استفاده از باند بولینگر را نشان خواهیم داد تا مهارت چارت خوانی خود را افزایش داده و نقاط ورودی با بیشتری احتمال موفقیت را پیدا کنید. با طلاچارت همراه باشید…
همانطور که از نام این اندیکاتور پیداست، باند بولینگر نوعی از کانالهای قیمتی (باند) است که در بالا و پایین قیمت بولینگر چگونه کار می کند؟ قرار میگیرد. باندهای خارجی این اندیکاتور بر اساس نوسانات قیمت محاسبه میشوند. این بدان معناست که وقتی نوسانات بازار شدید میشوند و یا روند قدرتمندی شکل میگیرد، باندهای این اندیکاتور از یکدیگر باز میشوند. طبیعتا در زمانهایی که بازار خنثی بوده و در یک محدوده قیمتی کم عرض نوسان میکند، باندها به صورت فشرده دیده میشوند.
به طور پیشفرض میزان انحراف از معیار باندهای این اندیکاتور روی عدد ۲ تنظیم شده که به معنی آن است که از دیدگاه آماری ۹۵% از حرکات قیمت بین این دو باند صورت خواهند گرفت. حرکت قیمت به نزدیکی باندها یا خارج از آن نشان دهنده یک حرکت قدرتمند میباشد.
در مرکز باند بولینگر نیز یک میانگین متحرک ۲۰ قرار دارد که در واقع بهترین تنظیم بر اساس باندهای بیرونی میباشد.
معامله در جهت روند با استفاده از باند بولینگر
ما میتوانیم با استفاده از باند بولینگر قدرت روند را اندازه گیری کنیم و اطلاعات بسیار مفیدی از این طریق بدست بیاوریم. البته چند نکته مهم وجود دارد که باید در زمان آنالیز قدرت روند با استفاده از باند بولینگر به آن توجه کنیم:
- در زمان شکل گیری روندهای قدرتمند، قیمت نزدیک به باندهای خارجی میماند.
- در صورتی که روند ادامه پیدا کند اما قیمت از باندهای خارجی دور شود، نشان دهنده کاهش قدرت روند میباشد.
- زمانی که قیمت چند بار تلاش میکند تا به باندهای خارجی برسد اما نتواند آن را لمس کند، نشان دهنده عدم وجود قدرت در قیمت میباشد.
تحلیل نمودار با استفاده از باند بولینگر
تصویر زیر نشان میدهد که یک معاملهگر فقط با استفاده از باند بولینگر چه اطلاعات مفیدی را بدست خواهد آورد. این موارد را با هم مرور میکنیم.
۱- بازار در یک روند نزولی قدرتمند قرار دارد و قیمت در تمام مدت نزدیک به باند پایینی مانده است. این یک سیگنال بسیار نزولی است.
۲- قیمت نتوانسته است که به باند پایینی برسد و پس از آن با قدرت به سمت بالا برگشته است. اینکه قیمت ناگهان در رسیدن به باندها ناموفق عمل کند میتواند نشانهای مبنی بر کاهش قدرت روند باشد.
۳- در این بخش سه سقف شکل گرفته است که هر سه آنها به طور متوالی پایینتر از یکدیگر تشکل شدهاند. سقف اول توانسته باند بالایی را لمس کند؛ در حالی که دو سقف بعدی از انجام این کار ناتوان بودهاند. این یک سیگنال نزولی است.
۴- یک روند نزولی قدرتمند را میبینید که کندلها نزدیک به باند پایینی ماندهاند. هرچند قیمت سعی کرده تا از آن دور شود اما فروشندگان به طور کامل بازار را در اختیار داشتهاند.
۵- حالا قیمت یک حرکت رنج انجام داده و دیگر به باند پایینی نرسیده است. همچنین یک دوجی سنجاقک نیز شکل گرفته که منجر به پایان حرکت نزولی شده است.
همانطور که مشاهده کردید باند بولینگر به تنهایی میتواند اطلاعات بسیار زیادی در رابطه با قدرت روند و وضعیت تعادل بین خریداران و فروشندگان به شما بدهد.
پیدا کردن سقفها و کفها با استفاده از باند بولینگر
شدیدا توصیه میکنیم که باند بولینگر را با اندیکاتور RSI ترکیب کنید. این یک ترکیب بسیار عالیست. همانطور که در تصویر زیر میبینید قیمت در تشکیل سقفهای بالاتر در نزدیکی باند بالایی میباشد اما در RSI شاهد شکل گیری یک واگرایی نزولی هستیم و در نهایت نیز روند قیمت برگشته است.
در عمل چگونه میتوان از باند بولینگر استفاده کرد؟
علاوه بر موارد بالا روشهای دیگری نیز وجود دارند تا بتوانید به صورت عملی از باند بولینگر در معاملات خود استفاده کنید. در ادامه به تشریح این روشها خواهیم پرداخت.
استفاده از خط وسط و باندها به عنوان حمایت و مقاومت
از خط وسط و باندهای بالا و پایین این اندیکاتور میتوان به عنوان حمایت و مقاومت داینامیک استفاده کرد. در واقع زمانی که قیمت به باند بالایی میرسد میتوانیم انتظار برگشت قیمت به سمت پایین را داشته باشیم. در حالت معکوس زمانی که قیمت به باند پایینی میرسد میتوان انتظار برگشت قیمت به سمت بالا را داشت. البته بهتر است که از این روش در زمانهایی که بازار دارای روند خنثی است استفاده کنید. چرا که همانطور که در بالا اشاره شد، در فازهای رونددار بازار، قیمت در نزدیکی باندها میماند و برگشت خاصی را شاهد نیستیم.
خط وسط اندیکاتور نیز خاصیت حمایتی یا مقاومتی دارد. به عنوان مثال اگر قیمت از بالا به خط وسط برسد میتواند حمایت شود. بالعکس اگر قیمت از پایین به خط وسط باند برسد، میتواند نقش مقاومتی ایفا کند.
در تصویر زیر موارد ۱ و ۴ حالت حمایتی توسط باند پایین و خط وسط را نشان میدهند. موارد ۲ و ۳ نیز مقاومت قیمت توسط باند بالا را به تصویر میکشند.
البته توصیه میشود که به صورت خام از این روش استفاده نکنید و حتما در زمان رسیدن قیمت به باندها یا خط وسط اندیکاتور، حمایتها و مقاومتهای استاتیک را نیز بررسی کنید. به عنوان مثال نقطه ۱ با یک سطح حمایتی همتراز بوده است. نقطه ۲ نیز با یک مقاومت استاتیک همتراز میباشد. اگر همین محدوده را به سمت راست ادامه دهیم متوجه واکنشهای قیمت به این سطح میشویم. در واقع یک ناحیه COP بوجود آمده و در نقطه ۳ نیز قیمت به همین سطح واکنش نشان داده است.بولینگر چگونه کار می کند؟
استفاده از کراس خط میانی
یکی دیگر از روشهای نیز این است که از قطع شدن (Cross) خط میانی به سمت بالا یا پایین استفاده کنیم. در واقع زمانی که قیمت از پایین خط میانی را به سمت بالا قطع میکند میتوان آن را یک سیگنال صعودی در نظر گرفت. همچنین زمانی که قیمت از بالا به سمت پایین خط میانی را قطع کند یک سیگنال نزولی در نظر گرفته میشود.
اما باز هم استفاده از این روش به شکل خام کار درستی نیست. چرا که ممکن است سیگنالهای نادرست زیادی تولید شوند؛ مخصوصا در زمانهایی که بازار خنثی است و روند خاصی ندارد. بنابراین باید از ابزارهای دیگر به منظور فیلتر کردن سیگنالهای نادرست استفاده کرد.
یکی از این روشها استفاده از میانگینهای متحرک بلند مدت و معتبر جهت تعیین روند کلی بازار است. در تصویر زیر یک میانگین متحرک نمایی (EMA) که روی ۲۰۰ تنظیم شده است را برای انجام این کار در نظر گرفتهایم (خط قرمز). زمانی که قیمت در بالای این میانگین باشد روند بازار را صعودی در نظر میگیریم و فقط از موقعیتهای خرید استفاده میکنیم.
سه موقعیتی که قیمت به وضوح از زیر به بالای خط میانی حرکت کرده است را مشخص کردهایم. موقعیتهای ۱ و ۲ با سود خوبی همراه شدهاند. موقعیت ۳ نیز با یک شرایط خنثی مواجه شده است.
روش دیگر ترکیب سیگنالهای کراس خط میانی باند بولینگر با سیگنالهای اندیکاتوری مانند MACD است. در واقع زمانی که قیمت خط میانی را به سمت بالا قطع کند و هیستوگرام مکدی نیز به بالای خط مرکزی (Center Line) خود برود، یک سیگنال صعودی تلقی خواهد شد. همچنین اگر قیمت به زیر خط میانی مکدی برود و هیستوگرام مکدی نیز به زیر خط مرکزی حرکت کند، یک سیگنال نزولی به ما خواهد داد.
دو نکته مهم در این بین وجود دارد:
۱- بولینگر چگونه کار می کند؟ بهتر است قیمت با یک کندل پرقدرت خط میانی باند بولینگر را قطع کند.
۲- تا زمان بسته شدن کامل کندل بایستی صبر کرده و از ورودهای عجولانه اجتناب کنید. چرا که تا لحظه آخر بسته شدن کندل نیز هنوز وضعیت خود کندل و هیستوگرام مکدی مشخص نیست.
در تصویر زیر ۶ موقعیت مناسب بر اساس ترکیب کراس باند بولینگر و مکدی را مشاهده میکنید.
ارزیابی روند با استفاده از بولینگر باندها
بولینگر باندها (Bollinger Bands) نوعی شاخص نمودار تحلیل تکنیکال هستند و توسط معامله گران در بسیاری از بازارها از جمله بازار سهام، آتی و ارز مورد استفاده قرار گرفته اند. این باندها که توسط جان بولینگر در دهه 1980 ایجاد شدند، آگاهی منحصربهفردی را در مورد قیمت و نوسانات ارائه میدهند. از جمله کاربرد بولینگر باند ها عبارت است از تعیین سطح اشباع خرید و فروش، ابزار پیروی از روند، و نظارت بر شکست ها.
نکات مهم
- بولینگر باند یک ابزار معاملاتی است که برای تعیین نقاط ورود و خروج یک معامله استفاده می شود.
- باندها اغلب برای تعیین شرایط اشباع خرید و فروش مورد استفاده قرار می گیرند.
- استفاده از باندها برای معامله یک استراتژی پرخطر است، زیرا شاخص بر قیمت و نوسانات تمرکز می کند، اما بسیاری از اطلاعات مرتبط دیگر را نادیده می گیرد.
- بولینگر باند ها یک ابزار معاملاتی نسبتاً ساده هستند و بین معامله گران حرفه ای و خانگی بسیار محبوب اند.
محاسبه بولینگر باند ها
بولینگر باند ها از سه خط تشکیل شده اند. یکی از محاسبات رایج تر، از میانگین متحرک ساده 20 روزه (SMA) برای باند میانی استفاده می کند. باند بالایی با محاسبه باند میانی و افزودن دو برابر انحراف استاندارد روزانه به آن مقدار محاسبه می شود. باند پایین با در نظر گرفتن باند میانی منهای دو برابر انحراف استاندارد روزانه محاسبه می شود.
فرمول بولینگر باند به شکل زیر است:
BOLU= بولینگر باند بالایی
BOLD = بولینگر باند پایینی
TP(قیمت روزانه)=(سقف قیمتی+ کف قیمتی+ قیمت پایانی)/3
n=تعداد روزها در دوره هموارسازی
m= تعداد انحرافات استاندارد
σ[TP,n]=انحراف استاندارد در n دوره آخر TP
استراتژی اشباع خرید و اشباع فروش
شناسایی شرایط اشباع خرید یا فروش بازار، رویکردی رایج در هنگام استفاده از بولینگر باندها است. هنگامی که قیمت دارایی به زیر باند پایینی بولینگر باندها میرسد، قیمت به شدت کاهش یافته و در آستانه جهش است. از سوی دیگر، زمانی که قیمت به بالای باند بالایی میشکند، ممکن است بازار اشباع خرید شده باشد و در آستانه پولبک باشد.
استفاده از باندها به عنوان شاخص های اشباع خرید/فروش بر مفهوم بازگشت میانگین قیمت متکی است. طبق بازگشت میانگین اگر قیمت شدیدا از میانگین انحراف داشته باشد، در نهایت به قیمت میانگین برمی گردد.
نکته: بولینگر باند باند ها قیمت دارایی هایی را که از میانگین منحرف شده اند، شناسایی می کنند.
در بازارهای یکنواخت، استراتژیهای بازگشت به میانگین میتوانند به خوبی کار کنند، زیرا قیمتها بین دو باند مانند یک توپ جهنده حرکت میکنند. با این حال، بولینگر باندها همیشه سیگنال های خرید و فروش دقیقی ارائه نمی دهند. برای مثال، در طول یک روند قوی، معاملهگر ممکن است در جهت اشتباهی معامله کند، زیرا این اندیکاتور میتواند سیگنالهای اشباع خرید یا فروش را خیلی زود شناسایی کند.
برای کمک به رفع این مشکل، یک معاملهگر میتواند به جهت کلی قیمت نگاه کند و سپس فقط سیگنالهای معاملاتی را دریافت کند که معاملهگر را با روند همسو میکند. به عنوان مثال، اگر روند نزولی است، تنها زمانی که باند بالایی نقاط لمس قیمت زده شده است، موقعیت های شورت باز کنید. در صورت تمایل می توان از باند پایینی همچنان به عنوان خروجی استفاده کرد، اما موقعیت لانگ جدید باز نمی شود زیرا این به معنای مخالفت با روند است.
چندین باند را برای آگاهی بیشتر ایجاد کنید
همانطور که جان بولینگر اذعان کرد، «نقاط لمس قیمت باند ها سیگنال نیستند.» نقاط لمس قیمت بولینگر باند بالایی به خودی خود یک سیگنال فروش نیست. نقاط لمس قیمت بولینگر باند به خودی خود یک سیگنال خرید نیست. در آن بازارها، معامله گرانی که به طور مداوم سعی می کنند «در سقف بفروشند» یا «در کف بخرند» با کاهش قیمت، یا حتی بدتر از آن، زیان های فزاینده مواجه می شوند، زیرا قیمت ها بیشتر و بیشتر از سطح ورودی اصلی معامله گر دور می شوند.
بولینگر باند انحراف را اندازه گیری می کند، به همین دلیل است که نشانگر می تواند در تشخیص روند بسیار مفید باشد. با تولید دو مجموعه بولینگر باندها، یک مجموعه با استفاده از پارامتر «یک انحراف استاندارد» و دیگری با استفاده از ایجاد «دو انحراف استاندارد»، میتوانیم قیمت را به روشی کاملاً جدید بررسی کنیم. این بولینگر باند، «باند» نامیده میشود.
به عنوان مثال، در نمودار زیر، می بینیم که هرگاه قیمت بین بولینگر باند های بالا +1 SD و +2 SD از میانگین باقی بماند، روند صعودی است. بنابراین، می توانیم آن کانال را به عنوان «منطقه خرید» تعریف کنیم. برعکس، اگر کانال های قیمتی در محدوده بولینگر باندهای -1 SD و -2 SD باشد، در «منطقه فروش» قرار دارد. در نهایت، اگر قیمت بین باند +1 SD و باند SD -1 منحرف شود، اساساً در حالت خنثی است و میتوان گفت که در قلمروی ناشناخته قرار دارد.
بولینگر باند ها با افزایش و کاهش نوسانات، به طور فعال با افزایش و کاهش قیمت سازگار می شوند. بنابراین، باندها به طور طبیعی در هماهنگی با قیمت، پهن تر و باریک می شوند و یک پوشش روند بسیار دقیق ایجاد می کنند.
ابزاری برای تریدرها و فیدرهای روند
پس از ارزیابی قوانین اصلی «باندهای» بولینگر، اکنون میتوانیم به این موضوع بپردازیم که چگونه میتوان از این ابزار تکنیکال، هم برای تریدرها که به دنبال کسب سود از مومنتوم هستند و هم برای فیدرها که دوست دارند از خستگی روند یا بازگشت ها سود ببرند، استفاده کرد. با بازگشت به نمودار بالا، میتوانیم ببینیم که معاملهگران روند چگونه پس از ورود قیمت به «منطقه خرید» پوزیشن خرید اتخاذ خواهند کرد. آنها میتوانند در معاملات باقی بمانند، زیرا «باندهای» بولینگر بیشتر حرکت قیمتی صعودی را در بر میگیرد.
در نقطه خروج، هر معامله گر حقیقی متفاوت عمل میکند، اما احتمالا اگر شمع در نمودارهای شمعی قرمز شود و بیش از 75 درصد بدنه آن زیر «منطقه خرید» باشد، یک پوزیشن لانگ بسته شود. «با استفاده از قانون 75 بولینگر چگونه کار می کند؟ درصد، در آن نقطه، قیمت به وضوح از روند خارج می شود، اما چرا اصرار دارید که شمع قرمز باشد؟ دلیل شرط دوم این است که حرکت سریع نزولی مانع از «بیرون کردن» معامله گر روند از روند شود و در پایان دوره معاملاتی به «منطقه خرید» بازگردد.
توجه داشته باشید که چگونه، در نمودار زیر، معاملهگر میتواند در بیشتر دورههای روند صعودی باقی بماند و تنها زمانی خارج شود که قیمت در بالای محدوده جدید تثبیت شود.
«باند» بولینگر همچنین می تواند برای معامله گرانی که دوست دارند با کمک به شناسایی چرخش قیمت، از فرسودگی روند استفاده کنند، ابزار ارزشمندی باشد. با این حال، توجه داشته باشید که معاملات خلاف روند به حاشیه خطای بسیار بیشتری نیاز دارد، زیرا روندها اغلب قبل از معکوس شدن، چندین بار برای ادامه روند تلاش می کنند.
در نمودار زیر، می بینیم که یک معامله گر فیدر، با استفاده از بولینگر باند قادر خواهد بود اولین نشانه ضعف روند را به سرعت تشخیص دهد. با مشاهده اُفت قیمت ها از کانال روند، معامله گر ممکن است تصمیم بگیرد که از بولینگر باند با فروش نقاط لمس قیمت بعدی بولینگر باند استفاده کند.
قرار دادن حد ضرر درست بالای سقف های قیمتی، تضمین میکند که معاملهگر متوقف شود، زیرا خریداران سعی میکنند روند را ادامه دهند در نتیجه قیمت اغلب در بالاترین سطح اخیر حرکت میکند. درعوض، گاهی اوقات عاقلانه است که پهنای ناحیه «بی طرف» (فاصله بین 1+ و –1 SD) را اندازه گیری کرده و آن را به باند بالایی اضافه کنید. با استفاده از نوسانات بازار برای کمک به تعیین سطح حد ضرر، معاملهگر میتواند پس از شروع کاهش قیمت، در معاملات شورت باقی بماند.
استراتژی فشرده سازی باندهای بولینگر
استراتژی فشار (squeeze strategy) یکی دیگر از استراتژی های است که میتوان از بولینگر باندها استفاده کرد. فشار زمانی اتفاق میافتد که قیمت به شدت در حرکت بوده و سپس تثبیت شده و حرکات قابل توجهی دارد.
یک معامله گر می تواند به صورت بصری تشخیص دهد که قیمت یک دارایی در حال تثبیت است، زیرا باندهای بالا و پایین به هم نزدیک می شوند. به این معنی که نوسانات دارایی کاهش یافته است. پس از یک دوره تثبیت، قیمت اغلب در هر دو جهت حرکت بزرگتری انجام میدهد، در بهترین حالت در حجم بالا. افزایش حجم در یک شکست، نشانه آن است که معامله گران با پول خود روند را حمایت میکنند تا قیمت در جهت شکست به حرکت خود ادامه دهد.
هنگامی که قیمت از باند بالا یا پایین عبور می کند، معامله گر به ترتیب دارایی را می خرد یا می فروشد. معمولا دستور حد ضرر در خارج از تثبیت در آنسوی شکست قرار می گیرد.
مقایسه شاخص کلتنر (Keltner) با بولینگر
بولینگر باندها و کانال های کلتنر (Keltner) شاخص های متفاوت، اما مشابهی هستند. در اینجا نگاهی به تفاوت آنها ها میاندازیم تا بتوانید تصمیم بگیرید که کدام یک مناسب شما است.
بولینگر باندها از انحراف استاندارد دارایی زیربنایی استفاده میکنند، اما کانالهای کلتنر از میانگین محدوده واقعی (ATR) استفاده میکنند که بر اساس دامنه معاملات در اوراق بهادار، نوسانات را اندازه گیری میکنند. جدای از نحوه ایجاد باندها یا کانال ها، تفسیر این شاخص ها به طور کلی یکسان است.
از آنجایی که کانالهای کلتنر از میانگین محدوده واقعی به جای انحراف استاندارد استفاده میکنند، مشاهده سیگنالهای بولینگر چگونه کار می کند؟ خرید و فروش بیشتر در کانالهای کلتنر نسبت به زمانی که از بولینگر باندها استفاده میشود، معمول است.
نکته: هیچ شاخص تکنیکالی، بهتر از دیگری نیست. انتخاب آنها به استراتژی های هر فرد و کارایی آنها بستگی دارد و کاملا شخصی است.
سخن آخر
کاربردهای متعددی برای بولینگر باندها وجود دارد، از جمله استفاده از آنها برای شناسایی شرایط اشباع خرید و فروش بازار. معاملهگران همچنین میتوانند چندین باند اضافه کنند، که به برجسته کردن قدرت حرکت قیمت کمک میکند. راه دیگر برای استفاده از باندها، جستجوی فشردگی نوسانات است. این فشردگی ها معمولاً با افت قیمت قابل توجهی همراه هستند. بولینگر باندها نباید با کانال های کلتنر اشتباه گرفته شوند. این دو شاخص مشابه هستند، اما دقیقا شبیه هم نیستند.
دیدگاه شما