کاربرد اندیکاتور میانگین متحرک واگرایی و همگرایی (MACD)
یکی از مهم ترین و متداول ترین ابزارهای تکنیکال است که توسط جرالد آپل ارائه گردیده و به کرات نیز در معاملات مورد استفاده واقع می شود. MACD، میانگین های متحرک (نشانگرهای پیرو) را برای تعیین ویژگی های روند جاری به کار می برد. این نشانگرهای پیرو، با کم کردن میانگین متحرک طولانی تر از میانگین متحرک کوتاه تر، به یک اوسیلاتور جنبش تبدیل می شوند. طرح ایجاد شده، خطی را تشکیل می دهد که بدون هیچ مرز بالایی یا پایینی، حول صفر نوسان می نماید. به طور کلی MACD از سه قسمت اصلی زیر تشکیل شده است :
1- MACD : یک میانگین متحرک نمایی (EMA) با دوره ۱۲ که از دوره ۲۶ همان میانگین کسر شده و میانگین سریع تر را تشکیل می دهد.
۲- خط هشدار MACD : یک میانگین متحرک نمایی (EMA) با دوره ۹ که میانگین کندتر را تشکیل می دهد.
٣- هیستوگرام MACD : میله هایی که از اختلاف MACD و خط هشدار آن به دست آمده است. اگر به نمودار صفحه بعد نگاه کنید می بینید که هرچه میانگین ها از هم دورتر شوند نمودار بزرگ تر می شود که به آن واگرایی می گویند و هر چقدر میانگین های متحرک به هم نزدیکتر شوند، نمودار کوچک تر شده و همگرایی نام دارد.
به طور کلی اگر MACD و خط سیگنال با هم برخورد کنند، این امکان وجود دارد که روند تغییر کند. از آنجایی که در این ابزار دو میانگین متحرک با سرعت های متفاوت وجود دارد، واضح است که سریع تر آنها به حرکات قیمت سریع تر واکنش نشان دهد. وقتی یک روند جدید اتفاق می افتد میانگین سریع عکس العمل نشان داده و در نتیجه خط کندتر را قطع می کند. وقتی این تقاطع اتفاق افتاد و خط سریع شروع به دور شدن از خط کند کرد، نشان دهنده این است که روند جدیدی تشکیل شده است. بر این اساس زمانی که یک واگرایی مثبت شکل گیرد و هیستوگرام خط صفر را از پایین به بالا قطع کند، سیگنال خرید و زمانی که یک واگرایی منفی شکل گیرد و هیستوگرام خط صفر را از بالا به پایین قطع کند، سیگنال فروش ایجاد می شود.
سیگنال های خرید و فروش MACD در نمودار جفت ارز GBPUSD
اخطار خرید و فروش در اندیکاتور MACD
با توجه به سیگنال های خرید و فروش صادره از MACD در بسیاری از مواقع می توان لحظخ اندیکاتور متاخر ورود به بازار بر اساس هشدارهای صادره از الگوهای قیمت و یا الگوهای شمعی را با کمک MACD پیدا نمود. برای مثال به شکل بالا توجه نمایید. در این نمودار تشکیل الگوی شمعی دوم همراه با هشدار فروش در MACD بوده است لذا موقعیت مناسبی برای معامله فروش فراهم می شود در صورتی که در دو موقعیت دیگر چنین نبوده است.
همچنین شکست واقعی نواحی حمایت و مقاومتی همچون خطوط روند را با کمک MACD می توان به درستی تشخیص داده و حتی تأییدیه گرفت. در شکل زیر مشاهده می نمایید که شکست خط روند صعودی هم زمان با هشدار فروش MACD و همچنین استوکاستیک بوده است که در این میان MACD بسیار دقیق تر عمل می نماید. نمونه ای دیگر از این وضعیت را در شکل زیر مشاهده می نمایید که متعلق به نمودار EURUSD می باشد.
تایید شکست خط روند صعودی با کمک استوکاستیک و MACD
واگرایی MACD
موقعیتی در نمودارها که در آن نمودار قیمت و MACD در جهت مخالف هم حرکت می کنند؛ به این صورت که برای مثال قیمت در حال تشکیل قله های بالاتر بوده اما در همان زمان، MACD قله های پایین تری می سازد و یا بازار در حال تشکیل دره های پایین تر بوده اما در همان زمان دره های تشکیل شده در MACD بالاتر می باشند. معمولا چنین وضعیتی در انتهای روندهای بازار شکل می گیرد که نشانه قریب الوقوع بودن اتمام روند جاری بازار است. برای مثال معمولا یک واگرایی صعودی در انتهای روند نزولی و یک واگرایی نزولی در انتهای روند صعودی، موجب توقف اندیکاتور متاخر و بازگشت قیمت می شود.
تشخیص همگرایی واگرایی قیمت با استفاده از MACD
مزایای MACD
که از مزایای اصلی MACD این است که علاوه بر تغییرات روند، عنصر مومنتوم نیز در آن اظ شده است. استفاده از میانگین های متحرک در آن این اطمینان را ایجاد می کند که این ابزار است با نوسانات بازار عمل می کند. MACD به عنوان یک نشانگر جنبشی، می تواند حرکات جاری بازار را نشان دهد. واگرایی های MACD نقش بسزایی در پیشگویی تغییر یک روند دارند. تشکیل آنها می تواند کمک شایانی به معامله گران نماید؛ چه آنهایی که قصد ورود به بازار را دارند و چه آنهایی که از قبل دارای معاملات می باشند.
MACD را می توان در تمام تایم فریم ها از جمله نمودارهای روزانه، هفتگی و یا ماهانه به کار برد. این ابزار، واگرایی ها و همگرایی های دو میانگین متحرک را نشان می دهد. تنظیم اصلی MACD، تفاوت بین 12 EMA و 26 EMA است. با این وجود با توجه به شیوه معاملاتی و نوع ابزار قابل معامله می توان از تنظیمات مختلفی استفاده نمود. برای نمودارهای هفتگی، تنظیم سریع تری از میانگین ها مناسب است. در مورد سهام متغیر، تنظیم کندتری برای هماهنگ کردن اطلاعات لازم است. از آنجایی که MACD انعطاف پذیری بالایی دارد، هر معامله گری باید آن را با سبک معاملاتی، اهداف و تحمل ریسک خود هماهنگ کند.
معایب MACD
MACD علیرغم مزیت های فراوان خود دارای معایبی نیز می باشد که عبارتند از: ١- میانگین های متحرک از جمله اندیکاتورهای پیرو یا همان متأخر می باشند. با وجود اینکه MACD اندیکاتور متاخر اختلاف بین دو میانگین متحرک را نشان می دهد، باز این تأخیر در آن وجود دارد. این مسئله در مورد نمودارهای هفتگی نسبت به نمودارهای روزانه، شایع تر است. یک راه حل برای این مسئله، استفاده از هیستوگرام MACD است.
أ- MACD به طور اختصاصی برای تشخیص سطوح اشباع خرید و اشباع فروش مناسب نمی باشد. حتی اگر این امکان وجود داشته باشد، MACD فاقد مرز بالایی و پایینی است که بتواند حرکاتش را محدود کند؛ چه بسا که MACD از محدوده های همیشگی خود نیز فراتر رود.
– MACD تفاوت دقیق و نه نسبی بین دو میانگین متحرک را از طریق کم کردن یکی از آنها از دیگری محاسبه می کند. هنگامی که قیمت یک سهم افزایش می یابد تفاوت (چه مثبت، و چه منفی) بین دو میانگین متحرک بایستی افزایش پیدا کند و این مسأله مقایسه سطوح MACD را در اره زمانی دشوار می سازد، خصوصا در بازارهایی که به صورت نمایی رشد می کنند.
منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی
موضوع: R-انديکاتورهاي متقدم و متأخر
R-انديکاتورهاي متقدم و متأخر
تا به حال مطالب زياد ي را پوشش داده ايم که به شما کمک مي کند تا نمودارها را تحليل کرده و روندهاي در حال شکل گيري را تشخيص دهيد .
در اين درس سعي مي کنيم نحوه به کار گيري انديکاتورها را در تحليل نمودارها و براي فهم بيشتر شما توضيح بدهيم . تا نقاط ضعف و قوت هر انديکاتوري را بشناسيد و مناسب ترين شان را برا ي خودتان انتخاب کنيد .
انديکاتورهاي متقدم در مقابل انديکاتورهاي متأخر
در ابتدا اجازه بدهيد کمي مفاهيم را توضيح بدهيم . دو نوع انديکاتور وجود دارد : متقدم( leading )و متأخر ( lagging ) .
يک انديکاتور متقدم سيگنال خريد يا فروش را قبل از شکل گيري روند به ما مي دهد .
انديکاتور متأخر بعد از وقوع روند به ما خبر مي دهد که از خواب بلند شو که روند آغاز شده است .
احتمالا با خودتان بگوييد که با وجود انديکاتورهاي متقدم ديگر پولدار شدنتان حتمي است .چرا که مي توانيد يک روند را از همان ابتدا بگيريد . اگر انديکاتورهاي متقدم درست مي گفتند البته که اين امر حتمي بود ولي در واقعيت اينگونه نيست .
زمانيکه شما از انديکاتورهاي متقدم استفاده مي کنيد ، خيلي از اوقات دچار اشتباه مي شويد . چرا که انديکاتورهاي متقدم به دادن سيگنالهاي قلابي شهرت دارند . گرفتيد ؟ ها ها ، چه جالب ! پسر ما خودمون داريم خودمون رو بيچاره مي کينم .
انديکاتورهاي متأخر در عوض سيگنالهاي خوبي مي دهند . ولي اشکال آنها اين است که وقتي روند کاملا مشخص شد اين کار را مي کنند . و از آنجاييکه معمولا سود اصلي يک روند در همان ابتداي آن است ، شما ميزان زيادي از سود را از دست مي دهيد .
اسيلاتورها و انديکاتورهاي دنبال کننده روند
به منظور بهتر درک کردن اين درس اجازه بدهيد تقسيم بندي بزرگتري داشته باشيم . ما انديکاتورهاي خود را به دو دسته تقسيم مي کنيم :
1- اسيلاتورها Oscillators
2- انديکاتورهاي دنبال کننده روند يا اندازه حرکت Trend following or momentum indicators
اسيلاتورها انديکاتورهاي متقدم هستند .
انديکاتورهاي اندازه حرکت ، انديکاتورهاي متأخر هستند .
آنها در عين حمايت از همديگر مي توانند با هم تصادم هم داشته باشند . منظور ما اين نيست که يکي يا ديگري منحصرا استفاده شوند . بلکه هدف ما اين است که شمابا دام هاي هر يک آشنا شويد .
«مادر» اندیکاتورهای تکنیکال / میانگین متحرک چیست؟
به گزارش تجارتنیوز، یکی از بزرگترین دامها برای تازهکاران بازار رمزارزها این است که آنها در قیمتهای نامعقول خرید میکنند. یک تازهکار بازار رمزارزها یک دارایی را فارغ از هرگونه محاسبه قیمتی میخرد و منتظر میماند تا آن دارایی رشد کند. این فرایند ممکن است زمان زیادی طول بکشد اما خب در بسیاری از موارد ریزش محتملتر از رشد است. اصولا تازهکاران زمانی وارد بازار میشوند که بازار در سقف قیمتی خود قرار دارد. همین باعث میشود که ضرر کنند. یکی از ابزارهای مناسب که نقاط ورود و خروج خوب و قیمت مناسب خرید را به معاملهگر نشان میدهد «میانگین متحرک» است.
میانگین متحرک (AM) چیست؟
میانگین متحرک شاخصی است که توسط معاملهگران تکنیکال برای پیدا کردن میانگین قیمت در بازده زمانی مختلف استفاده میشود. مثلا میانگین متحرک ۵۰ روزه بیتکوین یعنی میانگین قیمت بیتکوین در ۵۰ روزه گذشته. با گذشت هر روز میانگین آخرین روز حذف میشود و میانگین قیمت جدید اضافه میشود.
میانگین متحرک زمانی مفید واقع میشود که نوسانات قیمت غیرقابل پیشبینی باشد. مثلا در یک روز ممکن است قیمت نوسان زیادی داشته باشد و این اندیکاتور متاخر مواقع معاملهگر میتواند با میانگین متحرک قیمت مناسب خرید را بررسی کند. مهمترین میانگین متحرکها ۵۰ و ۲۰۰ روزه است.
میانگین متحرک اصولا از روندهای قیمتی گذشته پیروی میکند. برای همین یک شاخص متاخر نامیده میشود. همچنین در روند معاملات بلندمدت عملکرد بهتری ثبت میکند.
میانگین متحرک نمایی (EMA) چیست؟
میانگین متحرک نمایی تقریبا همان میانگین متحرک است. با این تفاوت که میانگین متحرک نمایی وزن بیشتری به میانگین قیمتهای گذشته میدهد. میانگین متحرک نمایی نسبت به تغییرات قیمت حساستر است و تشخیص روندهای خاص با این اندیکاتور بهتر از میانگین متحرک است.
چگونه از EMA در معاملات استفاده کنیم؟
میانگین متحرک نمایی به عنوان یک شاخص معتبر برای سیگنالهای خرید و فروش توسط معاملهگران روزانه مورد استفاده قرار میگیرد. یکی از استراتژیهای معامله با میانگین متحرک نمایی «صلیب طلایی و صلیب مرگ» است. باید یک میانگین متحرک بلندمدت در دوره ۵۰، ۱۰۰ یا ۲۰۰ روزه ترسیم کنید. بعد از آن یک میانگین متحرک ۱۲ یا ۲۶ روزه رسم کنید. زمانی که EMA کوتاهمدت از زیر EMA بلندمدت را قطع کند یعنی صلیب طلایی شکل گرفته که یک سیگنال صعودی است. اما اگر EMA کوتاهمدت از بالا EMA بلند مدت را قطع کند «صلیب مرگ» شکل میگیرد.
از طرفی میتوان از EMA برای پیدا کردن حمایت و مقاومت هم استفاده کرد. اگر قیمت از بالا با خط EMA مطابقیت داشته باشد میتوان آن محدوده را حمایت تلقی کرد. اگر هم قیمت از پایین با خط EMA برخورد کند احتمالا قیمت با مقاومت روبهرو شده است.
میانگین متحرک ساده (SMA) چیست؟
میانگین متحرک ساده میانگین قیمت را براساس تاریخچه قیمت بررسی میکند. به عبارت ساده شما میتوانید قیمتهای اخیر را به میانگین متحرک ساده اضافه کنید و با دورههای قیمتی متفاوت میانگین بگیرید. هدف میانگین متحرک ساده به نوعی صاف کردن قیمت برای پیدا کردن روند در یک دوره زمانی مشخص است. معاملهگران اصولا از میانگین متحرک ساده ۲۰۰ روزه برای پیدا کردن روندهای بلندمدت و میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه برای پیدا کردن روند میانمدت استفاده میکنند.
زمانی که قیمت بالاتر از میانگین متحرک ساده است میتواند نشان از افزایش تقاضا باشد. اما زمانی که قیمت پایینتر از میانگین متحرک ساده است میتوان نزول بازار را پیشبینی کرد. همچنین با کنار هم قرار دادن میانگینهای متحرک ساده میتوان از بازار سیگنال گرفت. اگر میانگین متحرک ساده کوتاهمدت از بلندمدت بالاتر باشد میتوان صعود بازار را پیشبینی کرد. اگر میانگین متحرک ساده کوتاهمدت از بلندمدت پایینتر باشد احتمالا نشانه نزول بازار است.
میانگین متحرک وزنی (WMA) چیست؟
میانگین متحرک وزنی شاخصی است که وزن بیشتری به قیمتهای اخیر نسبت به قیمتهای گذشته میدهد. هنگامی که قیمت دارایی نزدیک یا کمتر از WMA است میتواند نشانه سیگنال خرید باشد. زمانی هم که قیمت از میانگین متحرک وزنی بالاتر میرود احتمالا ریزش در راه است.
میانگین متحرک چقدر به معاملهگر کمک میکند؟
قبل از هر چیزی باید بگویم که یک معاملهگر به تنهایی با میانگین متحرک راه به جایی نمیبرد. اما میانگین متحرک میتواند نوسانات زیاد بازار را تا حدی از بین ببرد تا معاملهگر بتواند با خیال آسوده معامله کند. به نوعی میانگین متحرک نویز بازار را میگیرد. استفاده از میانگین متحرک یک استراتژی معاملاتی نیست. میانگین متحرک را مادر اندیکاتورهای تکنیکال میدانند. چون بسیاری از اندیکاتورهای تکنیکال از میانگین متحرک استفاده میکنند. مانند اندیکاتور مکدی. بازار رمزارزها بسیار چموش است. برای همین نمیشود فقط براساس سیگنال یک اندیکاتور در این بازار تصمیم گرفت. معاملهگر در بازار رمزارزها برای تایید خرید یا فروش یک ارز دیجیتال باید از چندین اندیکاتور تکنیکال استفاده کند.
اندیکاتور متاخر
دریافت لینک صفحه با کد QR
بیتکوین ۳۰ هزار دلار را پس گرفت
تجارت نیوز , 9 خرداد 1401 ساعت 17:58
گروه اقتصادی: درحالی که همه نسبت به ریزش بیتکوین هشدار میدادند این ارز دیجیتال امروز بیش از پنج درصد رشد کرد و دوباره ۳۰ هزار دلار را پس گرفت. حالا برای همه فعالان بازار رمزارزها سوال شده که آیا بعد از این رشد، روند بیتکوین تغییر کرد؟
سادهترین ابزار تکنیکال در نمودار روزانه که همان پیدا کردن کف و سقفها است، نشان میدهد که سقف قله قبلی بیتکوین محدوده ۴۲ هزار دلار است و این یعنی برای اینکه روند بیتکوین تغییر کند و این رمزارز بتواند دوباره رویکردی صعودی به خود بگیرد باید بالای ۴۲ هزار دلار تثبیت شود. اما خب این موضوع کمی آرمانی و متاخر است. بیتکوین برای رسیدن به ۴۲ هزار دلار هم راه پرفراز و نشیبی دارد که بعید است به این زودیها محقق شود.
بزرگترین ارز دیجیتال بازار برای رشد تا ۴۲ هزار دلار مقاومتهای زیادی پیشروی خود دارد. اولین مقاومت بیتکوین در کانال ۳۰ هزار دلار محدوده ۳۲ هزار دلار است. بعد این مقاومت محدوده ۳۶ تا ۳۸ هزار دلار وجود دارد و بعد هم مقاومت روانی ۴۰ هزار دلار. بیتکوین در وهله اول باید در بالای ۳۰ هزار دلار تثبیت شود و بعد آن بتواند به مقاومتهای خود حمله کند.
تکنیکال بیتکوین
اندیکاتور مکدی در نمودار روزانه در محدوده قیمتی ۲۹ هزار دلار سیگنال خرید داد و به نظر میرسد این سیگنال هنوز پابرجا است. اما موضوعی منفی تکنیکال این است که آخرین کندل تقریبا به سقف کانال بولینگرباند برخورد کرده و این میتواند دلیلی برای توقف رشد بازار باشد.شاخص مقاومت نسبی هم از عدد ۳۶ تا ۴۶ رشد کرد و تقریبا به میانه کانال خود که به عنوان یک مقاومت عمل میکند نزدیک است. MFI هم روی عدد ۴۲ قرار دارد و این هم یعنی این اندیکاتور به میانه کانال خود نزدیک است.در نمودار ۴ ساعته شاخص مقاومت نسبی و MFI در حال ورود به محدوده اشباع خرید هستند و مکدی هم سیگنال قدرتمند زیادی دارد. اگر بزرگترین ارز دیجیتال بازار بتواند بالای قیمت ۳۲ هزار دلار تثبیت شود میتوان به ادامه رشد بیتکوین امیدوار بود.
آموزش تحلیل تکنیکال ؛ شاخصهای تکنیکال (بخش اول)
تریدرها علاوه بر مطالعه در مورد الگوهای شمعی، میتوانند از منابع بیشمار شاخصهای تکنیکال استفاده کنند تا در تصمیمگیریهای معاملاتی به آنها کمک کنند. شاخصهای تکنیکال (اندیکاتورها) سیگنالهای ابتکاری یا مبتنی بر الگوها هستند که توسط قیمت، حجم یا قراردادهای باز مورد استفاده تریدرها تولید میشوند.
شما در معاملات ارزهای دیجیتال و هر دارایی دیگری میتوانید از تحلیل تکنیکال به عنوان بخشی از استراتژی خود استفاده کنید و این امر شامل مطالعه شاخصهای تکنیکال مختلف نیز هست. شاخصهای تکنیکال محاسبات ریاضی هستند که به صورت خطوط در نمودار قیمت ترسیم شده و میتوانند به تریدرها در شناسایی سیگنالها و روندها کمک کنند.
تحلیلگران تکنیکال با تجزیه و تحلیل دادههای گذشته، از شاخصها برای پیشبینی حرکت قیمت در آینده استفاده میکنند. نمونههایی از شاخصهای تکنیکال رایج عبارتند از میانگین متحرک، شاخص قدرت نسبی (RSI)، شاخص جریان پول (MFI)، استوکستیک، واگرایی/همگرایی میانگین متحرک (MACD) و باندهای بولینگر.
نحوه عملکرد شاخصهای تکنیکال
تحلیل تکنیکال یک دانش است که برای ارزیابی اندیکاتور متاخر سرمایهگذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی با تجزیه و تحلیل روندهای آماری حاصل از فعالیتهای معاملاتی مانند حرکت قیمت و حجم مورد استفاده قرار میگیرد. بر خلاف تحلیلگران فاندامنتال که سعی میکنند ارزش ذاتی یک دارایی یا ارز دیجیتال را بر اساس دادههای مالی یا اقتصادی ارزیابی کنند، تحلیلگران تکنیکال بر الگوهای حرکت قیمت، سیگنالهای معاملاتی و سایر ابزارهای تحلیلی تمرکز میکنند تا قدرت یا ضعف یک دارایی را ارزیابی کنند.
شاخصهای تکنیکال که به عنوان «تکنیکال» نیز شناخته میشوند، روی دادههای معاملاتی مانند قیمت، حجم و قراردادهای باز تمرکز میکنند، نه اصول اولیه یک معامله، مانند درآمد، بازده یا حاشیه سود. شاخصهای تکنیکال معمولاً توسط معاملهگران فعال استفاده میشوند، زیرا برای تجزیه و تحلیل حرکتهای کوتاه مدت قیمت طراحی شدهاند، اما سرمایهگذاران بلند مدت نیز ممکن است از این شاخصها برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده کنند.
انواع شاخصهای تکنیکال
انواع شاخصهای تکنیکال
دو نوع عمده از شاخصهای تکنیکال وجود دارد:
- شاخصهای پوششی (Overlays): شاخص پوششی یک تکنیک اساسی تحلیل تکنیکال و معاملاتی است که شامل همپوشانی یک روند بر روند دیگر است. این شاخصهای تکنیکال از مقیاسهای مشابه با قیمتها استفاده کرده و معمولاً روی نمودار قیمت ترسیم میشوند. از آنجایی که این شاخصها با نمودار قیمت همپوشانی دارند به آنها پوششی یا همپوشان گفته میشود. به عنوان مثال، میتوان به میانگین متحرک و باندهای بولینگر اشاره کرد.
- شاخصهای نوسانساز (Oscillators): یک شاخص اسیلاتور فاصله دو نقطه را روی یک نمودار تحلیل تکنیکال به منظور ردیابی مومنتوم (یا عدم وجود آن) اندازهگیری میکند. این شاخصهای تکنیکال بین یک حداقل و حداکثر در نمودار نوسان کرده و بر مومنتوم بازار تمرکز میکنند. این شاخصها معمولاً در بالا یا پایین نمودار قیمت ترسیم میشوند. نمونهها شامل استوکستیک، MACD یا RSI هستند.
تریدرها و سرمایهگذاران با استفاده از اسیلاتورها، نوسانات و بازگشت قیمتها را در بازارهای خنثی تعریف میکنند، زیرا آنها در محدوده مشخصی حرکت میکنند.
در بسیاری از موارد، تحلیلگران تکنیکال استفاده از اسیلاتورهای متعدد در یک نمودار واحد را زائد میدانند، زیرا اسیلاتورها از نظر فرمول ریاضی، عملکرد و ظاهر خود شباهت قابل توجهی به هم دارند.
تریدرها اغلب هنگام تجزیه و تحلیل داراییها و از جمله ارزهای دیجیتال از شاخصهای تکنیکال مختلفی استفاده میکنند. با وجود هزاران گزینه مختلف، تریدرها باید شاخصهایی را انتخاب کنند که برای آنها مناسبتر است و با نحوه کار آنها آشنا باشند. همچنین، تریدرها ممکن است شاخصهای تکنیکال را با الگوهای نموداری ترکیب کنند. شاخصهای تکنیکال را میتوان با توجه به ماهیت کمی آنها در سیستمهای معاملاتی خودکار نیز به کار برد.
در واقع، شاخصها سنگ بنای تحلیل تکنیکال هستند و نقش مهمی در ارائه و تأیید سیگنالهای ورود و خروج در سیستمهای معاملاتی دارند. شاخصهای تکنیکال را میتوان در دو دسته عمده دیگر نیز جای داد:
- شاخصهای پیشرو (leading): شاخص پیشرو یک سیگنال پیشبینی است که حرکت قیمت در آینده را پیشبینی میکند. به عبارت دیگر، این شاخصها احتمال تغییر روند را از قبل نشان میدهند. این شاخص شرایط فعلی بازار را میسنجد تا نشان دهد در آینده رخ دادن چه اتفاقی محتمل است. بیشتر شاخصهای پیشرو مومنتوم قیمت را در یک دوره زمانی معین ارزیابی میکنند. برخی از شاخصهای برجسته و محبوب عبارتند از شاخص کانال کالا (CCI)، شاخص قدرت نسبی (RSI)، اسیلاتور استوکستیک و٪ R ویلیامز.
- شاخصهای متأخر (lagging): این شاخصها پشت سر قیمت حرکت کرده و معمولاً شاخصهای دنبالکننده (تعقیب کننده) روند هستند؛ یعنی به روندهای گذشته نگاه کرده و مومنتوم را نشان میدهند. این شاخصها بر اساس دادههای اخیر قیمت ارزیابی خود را انجام میدهند. مانند میانگینهای متحرک (MA) و همگرایی/واگرایی میانگین متحرک (MACD). شاخصهای متأخر تنها پس از تغییر حرکت قیمت تغییر میکنند و بنابراین تأخیر دارند.
معمولاً شاخصهای پیشرو بهتر از شاخصهای متأخر در نظر گرفته میشوند، زیرا جهت احتمالی حرکت قیمت را قبل از وقوع پشبینی میکنند. با این حال، ماهیت پیشبینی آنها لزوماً صحت یا اعتبار آنها را افزایش نمیدهد.
شاخصهای پیشرو معمولاً همراه با شاخصهای متأخر استفاده میشوند. وقتی از این دو نوسان ساز (پیشرو و متأخر) با هم استفاده میشود، اطلاعات دقیقتری از احساسات بازار ارائه میشود و به پیشبینی بهتر حرکت احتمالی قیمت کمک میکند.
همچنین، شاخصها جنبههای مختلف عملکرد بازار را بدون در نظر گرفتن این که پیشرو هستند یا متأخر، ارزیابی میکنند. علاوه بر این، بسته به نحوه محاسبه، شاخصها میتوانند در بالا و پایین یک خط صفر نوسان کنند. اینها را شاخصهای نوسانی (اسیلاتورها) مینامند. انواع دیگر شاخصها میتوانند شاخصهای روند، شاخصهای مومنتوم و شاخصهای حجمی باشند. انواع مختلف شاخصها اغلب میتوانند با یکدیگر متناقض باشند، زیرا برخی از آنها برای بازارهای رونددار مناسبترند، در حالی که برخی دیگر برای بازارهای خنثی مناسب هستند.
مهم است که قبل از استفاده از یک شاخص، آنچه را که ارزیابی میکند، نحوه محاسبه و واکنش آن نسبت به تغییرات قیمت را درک کنید. وقتی بدانید یک شاخص چگونه کار میکند و چگونه در برابر تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد، در معاملات خود عملکرد بهتری خواهید داشت.
شاخصهای روند
در تحلیل تکنیکال، هدف اصلی یک شاخص روند این است که به صورت عینی جهت روند را با هموار کردن ماهیت نوسانی حرکات قیمت مشخص کند. این شاخصهای تکنیکال جهت و قدرت یک روند را با مقایسه قیمتها با یک خط پایه تعیین میکنند. طیف وسیعی از شاخصهای مختلف روند وجود دارند که میتوانند برای تحلیل تکنیکال استفاده شوند. این شاخصها معمولاً شاخصهای متأخر هستند، زیرا معمولاً بر اساس حرکات قبلی قیمت شکل میگیرند. بنابراین، این شاخصها بیشتر از آنکه قیمت را هدایت کنند، پشت سر آن حرکت میکنند. برخی از شاخصهای روند مانند MACD قدرت روند را هم اندازهگیری میکنند.
دیدگاه شما