کف بورس کجاست؟


کف احتمالی شاخص سهام کجاست؟

معادلات این روزهای بورس اوراق بهادار تهران روند پیچیده‌ای به خود گرفته است، به طوری که فارغ از اینکه فاکتورهای بنیادی چندان جنبشی در روند قیمتی نمادها ایجاد نکرده، این وضعیت چارتیست‌ها را نیز غافلگیر کرده است.

به گزارش ایراسین، معادلات این روزهای بورس اوراق بهادار تهران روند پیچیده‌ای به خود گرفته است، به طوری که فارغ از اینکه فاکتورهای بنیادی چندان جنبشی در روند قیمتی نمادها ایجاد نکرده، این وضعیت چارتیست‌ها را نیز غافلگیر کرده است. این موضوع بیانگر بی‌واکنشی اهالی بازار سهام به کلیه فاکتورهای معاملاتی چه بنیادی و چه تکنیکال است. به بیان دیگر بازار سهام به ریسک‌های سیستماتیک بیش از فاکتورهای درونی واکنش نشان می‌دهد، به طوری که در نگاه عموم مردم، بورس ایران به بازاری بی‌ثبات و پرریسک تبدیل شده است.

با همه این اوصاف و با توجه به ریسک‌های سیاسی و در صدر آن مذاکرات برجامی و انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، باید همچنان شاهد از دست رفتن کف‌های قبلی شاخص کل باشیم، مگر آنکه تغییر محسوسی در قاعده کلی بازار رخ دهد که با افزایش عمق بورس، اثرات سوء ریسک‌های سیستماتیک را به حداقل برساند. دامنه نوسان پویا همان تغییری است که منجر به احیای بازار سهام می‌شود و در صورت تحقق راه سهام ارزنده از غیر ارزنده جدا خواهد شد و اثرات روانی ریسک‌های غیر اقتصادی به حداقل می‌رسد.

به هر روی شاخص کل بورس روز گذشته نیز کف جدیدی ثبت کرد و به زیر یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحد کشانده شد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند در صورت تثبیت رقم شاخص در سطوح کنونی احتمال از دست دادن یک میلیون واحد در آینده نزدیک، دور از ذهن نخواهد بود. در کف بورس کجاست؟ این بین گرچه معاملات روز گذشته با افت نماگرهای اصلی در دو بازار بورس و فرابورس پایان یافت اما شدت عرضه‌ها دیروز به نسبت روز قبل‌تر اندکی تحلیل رفته بود، به طوری که بسیاری از نمادهای بزرگ به ویژه نمادهای فلزی و پالایشی از کف روزانه فاصله گرفتند و حتی تا محدوده سبز بازار پیشروی داشتند.

در مقابل دوشنبه روز خوشی برای نمادهای بزرگ بانکی نبود. این نمادها متاثر از بازگشایی لیدر اصلی گروه بانکی؛ «وبملت» (روز گذشته بنا به تصمیم ناظر بازار بازگشایی نشد) و افت ۲۰ درصدی آن در کف قیمتی صف‌های سنگین فروش‌تشکیل دادند. به این ‌ترتیب سه نماد بانکی «وبملت»، «وتجارت» و «وبصادر» در مجموع ۶ هزار واحد شاخص کل را عقب‌تر بردند و این نماگر بورسی با پایان یافتن معاملات روز دوشنبه هفتمین افت متوالی خود را با کاهش ۱/ ۱ درصدی (۱/ ۱۲ هزار واحدی) ثبت کرد و در نهایت روی عدد یک میلیون و ۹۵ هزار واحد ایستاد.

این شاخص در یک هفته گذشته ۱/ ۷ درصد عقب‌تر نشست. نمادهای خودرویی و در صدر آن دو نماد «خودرو» و «خساپا» نیز روز گذشته با افزایش عرضه در محدوده منفی بازار معامله شدند و حتی افزایش نرخ نیز نتوانست محرکی برای بازگشت این دو غول خودرویی به مدار مثبت باشد. افت شدید خودرویی‌ها منجر به توقف ۲ ساعته نماد «خساپا» به دلیل نوسان منفی ۲۰ درصدی شد. به نظر نمادهای این گروه همچنان چشم‌انتظار مذاکرات برجامی هستند.

عرضه‌ها در سهام کوچک‌تر، شاخص کل هموزن (با اثرگذاری یکسان نمادها) را برای نهمین روز متوالی سرخ‌پوش کرد. بر این اساس با احتساب روز گذشته طی این ۹ روز، ۶/ ۸ درصد از ارتفاع شاخص کل هموزن کاسته شد. در نمادهای فرابورسی نیز گرچه شدت عرضه‌های نمادهای بورسی دیده نشد اما نماگر اصلی این بازار در نهایت افت ۲۷ واحدی (۱۶/ ۰ درصدی) را تجربه کرد. در این بین اثر مثبت سه نماد فرابورسی «آریا»، «شگویا» و «زاگرس» با تاثیر منفی سه نماد «فزرین»، «مارون» و «صبا» تعدیل شد و در نهایت شاخص کل فرابورس به محدوده منفی کشانده شد.

حباب منفی و مثبت در دو صندوق ETF دولتی

بر خلاف روند کلی بازار سهام در روز گذشته، دو صندوق دولتی «پالایش» و «دارا یکم» روز سبزی داشتند. در این بین گرچه بهای پایانی صندوق «پالایش» بسیار پایین‌تر از زمان عرضه است و احتمالا سهامدارانی که این صندوق را نگهداری کرده‌اند، زیان ۳۵ درصدی را متحمل شده‌اند اما همچنان قیمت پایانی این صندوق بالاتر از NAV آن است و گران‌تر از ارزش ذاتی معامله می‌شود. در مقابل «دارا یکم» برخلاف «پالایش» با قیمت پایانی ۱۱۲۵۴ تومان، ۳۵ درصد پایین‌تر از NAV معامله می‌شود. این امر بیانگر این است که این دو صندوق دولتی از لحاظ فاکتورهای ارزندگی در دو جهت معکوس از هم قرار دارند.

تفاهم یک ماهه با آژانس، دلار را کاهشی کرد

از جمله اخبار مهم روز گذشته تمدید یک ماهه تفاهم ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تا ۲۴ ژوئن (۳ تیر) بود. بهای دلار که از یکشنبه شب در معاملات پشت خطی روند صعودی داشت، پس از انتشار خبر تمدید تفاهم به یک‌باره تغییر مسیر داد و تا لحظه تنظیم این گزارش (ساعت ۱۶ روز دوشنبه) با قیمت ۲۳ هزار و ۱۵۰ تومان معامله شد. انتشار این خبر و در نهایت روند کاهشی دلار احتمالا فردا بر شدت عرضه‌های سهام دلارمحور می‌افزاید.

پالایشی‌ها در صدر معاملات حقیقی‌ها

در جریان دادوستدهای خرد روز دوشنبه شاهد جابه‌جایی سهامی به ارزش ۱۷۰۴میلیارد تومان در معاملات خرد بورسی و ۴۱۱ میلیارد تومان در معاملات خرد فرابورسی بودیم. در این بین نماد بورسی «شپنا» و فرابورسی «وملل» در صدر معاملات خرد این دو بازار قرار داشتند. در مقیاس کلی معاملات نیز دو صندوق «پالایش» و «دارایکم» بیشترین ارزش دادوستدها را به خود اختصاص دادند. روز گذشته گرچه تحرکات مثبتی از سوی حقیقی‌ها مشاهده شد، اما این تحرکات در حدی نبود که مالکیت‌ها را به این دسته از سهامداران اختصاص دهد و همچنان سهامداران عمده خالص خرید ۲۵۶ میلیارد تومانی را رقم زدند. در این بین حقوقی‌ها به دو گروه «غذایی‌ها» و «بانکی‌ها» بیش از سایر گروه‌ها توجه نشان دادند. این در حالی بود که حقیقی‌ها به خرید سهام از دو گروه «فرآورده‌های نفتی» و «مخابرات» گرایش بیشتری داشتند.

بورس دوشنبه از دریچه آمار

در روزی که شاخص کل بورس تهران با افت ۱/ ۱ درصدی همراه شد، از ۲۹۵ نماد معامله شده، قیمت پایانی ۳۹ سهم (۲/ ۱۳ درصد) مثبت بود و در مقابل ۱۹۵ سهم (۱/ ۶۶ درصد) در سطوح منفی دادوستد شدند. در این بازار ۱۱ نماد (۴ درصد) صف خریدی به ارزش ۲/ ۳۱ میلیارد تومان تشکیل دادند. اما در مقابل شاهد شکل‌گیری صف فروش در ۱۷۰ نماد بورسی (۵۸ درصد) به ارزش ۲۰۴۸ میلیارد تومان بودیم.

در فرابورس ایران اما در روزی که آیفکس افت ۱۶/ ۰ درصدی را ثبت کرد، ۱۱۲ نماد معامله شدند که در این میان قیمت پایانی ۱۶ سهم (۲/ ۱۴ درصد) مثبت و ۷۷ سهم (۷/ ۶۸ درصد) منفی بود. در این بازار ۳ نماد (۶/ ۲ درصد) صف خریدی به ارزش ۱۳۶ میلیارد تومان تشکیل دادند، اما ۸۵ نماد (۷۶ درصد) نیز با صف فروشی به ارزش ۱۳۴۵ میلیارد تومان مواجه شدند.

کف قیمتی سهام

برای هر فردی که قصد ورود به حوزه سرمایه‌گذاری در بازار بورس را دارد، شناخت دقیق از اصطلاحات و مفاهیم مربوط به آن امری غیر قابل انکار تلقی می‌شود. هر معامله‌گری در بازار بورس در طول روز، اصطلاحات متفاوتی را می‌شنود که یکی از این مفاهیم پرکاربرد در زبان بورس، کف قیمتی سهام می‌باشد. کف‌سازی در بورس از اهمیت زیادی برخوردار است چراکه هر سرمایه‌گذاری در بورس می‌خواهد ریسک معامله خود را به حداقل برساند. به همین خاطر در این مقاله سعی داریم تا به بررسی کف قیمتی بپردازیم و مطالبی که در ادامه شرح و بسط خواهیم داد:

اصطلاح کف‌سازی در بورس به چه معناست؟

چطور متوجه بشویم که سهمی به کف قیمت رسیده است؟

در چه شرایطی سهام به کف نمی‌رسد؟

منظور از سهام خشک چیست؟

آموزش کامل و تصویری تشخیص کف قیمت سهام (شناسایی کف قیمتی سهام)

اصطلاح کف‌سازی در بورس به چه معناست؟

فعالیت در بورس نیازمند کسب آگاهی از اصطلاحات رایج آن است. احتمالاً در مورد کف‌سازی قیمتی و کف قیمتی سهام در بازار بورس یا این جمله که سهم کف‌سازی کرده و آماده صعود است، به‌وفور شنیده‌اید. اما این اصطلاح به چه معناست؟

به معنی ساده هر سهمی برای خود در نمودار تکنیکالی‌اش، دارای نقاط حمایتی است که این نقاط برای سهم بسیار مهم هستند چراکه این نقاط از افت احتمالی سهم به نوعی جلوگیری می‌کنند و می‌توانند زمینه‌ای را برای برگشت سهم به روند صعودی خود فراهم کنند. اصطلاح کف‌سازی در بورس نیز، به مفهوم حمایت در نمودار سهام بسیار نزدیک است به‌طوری‌که مجموعه‌ای نقاط حمایتی در سهم، ناحیه‌ای را تشکیل می‌دهند که اصطلاحاً کف قیمتی می‌گوییم. این ناحیه به دلیل اینکه قیمت سهام در طول بازه‌های زمانی مختلف چندین بار آن را لمس کرده و دوباره از آن ناحیه به سمت صعود، برگشت زده است، منطقه مطمئن و قدرتمندی برای جلوگیری از افت بیشتر قیمت محسوب می‌شود. به همین علت این ناحیه‌ها را کف قیمتی سهام می‌گویند زیرا احتمال اینکه قیمت از این نقاط پایین‌تر برود خیلی کم است. معمولاً نواحی کف قیمتی یکی از کم‌ریسک‌ترین و بهترین نقاط برای خرید سهام موردنظر می‌باشد.

برای مثال شما سهمی را در طول بازه زمانی مشخص، زیر نظر گرفته‌اید. این سهم در این مدت از قیمت 1000 تومان به سمت 800-850 تومان افت می‌کند و با نوسانات قیمتی برای چند بار بعد از لمس این محدوده دوباره به سمت اهداف قیمتی بالاتر مثل 900 تومان حرکت می‌کند. این نواحی قیمتی اصطلاحاً کف‌سازی شده‌اند یعنی قیمت سهم بعد از چند بار برخورد به حوالی 800 تومان، برگشت زده و ناحیه‌ای پرقدرت برای برگشت، تشکیل داده است که نقطه امنی برای خرید محسوب می‌شود.

چطور متوجه بشویم که سهمی به کف قیمت رسیده است؟

شناسایی کف قیمتی یکی از اصول مهم در خریداری سهام بورسی است. برای اکثر تحلیلگران بازار، رسیدن به کف قیمتی سهام، بهترین زمان ورود تعیین می‌شود چراکه به معنی واقعی، در کمترین قیمت آن بازه زمانی، سهام را شناسایی و خریداری می‌کنند. تشخیص کف قیمتی سهام نیازمند کسب تجربه در این خصوص می‌باشد اما با این حال راهکارهایی وجود دارد که معامله‌گران بورس می‌توانند طبق آنها کف‌سازی قیمتی سهام را شناسایی کنند.

- در بازاری که اصلاح رو به اتمام است:

هر چقدر سهمی در بازار به اتمام اصلاح خود نزدیک شود، احتمال بازگشت از ناحیه حمایتی سهم افزایش پیدا می‌کند. اگر قیمت سهام در زمان اتمام اصلاح، از قیمت‌های حمایتی قبلی خود برگردد از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود. کف‌سازی قیمتی در این نقاط قدرت بالایی دارند و به راحتی به روند صعودی باز خواهند گشت.

- بررسی نقاط حمایتی سهم در تحلیل تکنیکال:

تحلیل تکنیکال در این خصوص بسیار می‌تواند کمک حال باشد. تشخیص حمایت‌های سهم با توجه به شیب نمودار و اندیکاتورها و نیز پیداکردن نقاط اشباع فروش توسط آنها، در شناسایی کف قیمت سهام نقش کلیدی ایفا می‌کنند به‌طوری‌که اگر اشباع فروش در نزدیکی حمایت سهم رخ بدهد، احتمال بازگشت سهام به روند صعودی بسیار بالا می‌رود و می‌تواند یک کف قیمتی تعریف شود.

- توجه به حجم معاملات:

هر زمانی که در حوالی حمایت سهم، حجم معاملات به یکباره افزایش پیدا کند، می‌تواند سیگنال مثبتی برای ادامه روند سهم در نظر گرفت. بررسی مداوم حجم معاملات یکی از راهکارهای مناسب برای شناسایی کف قیمتی در نمودار سهام بازار بورس می‌باشد؛ بنابراین حجم معاملات بالا در قیمت‌های پایین و اتمام اصلاح را نباید نادیده گرفت.

- شناسایی سهام کم طرف‌دار، کوچک یا متوسط:

هر چقدر در سهام بورس، دست کمتری وجود داشته باشد، روان‌تر و راحت‌تر از نقاط مهم تکنیکالی برمی‌گردند. کف‌سازی قیمتی در سهام کوچک و متوسط نسبت به سهام‌ پرطرفداری که از حقوقی‌های بی‌شماری برخوردارند، سهل و آسان‌تر صورت می‌گیرد و تشخیص کف قیمتی در آنها نسبتاً به راحتی انجام می‌پذیرد.

در چه شرایطی سهام به کف نمی‌رسد؟

از مهم‌ترین شرایطی که ممکن است سهام به کف خود نرسد، تغییر روند در نمودار سهام می‌باشد. این زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت سهام در مسیر افت قرار دارد و قبل از رسیدن به کف قیمتی، دچار تغییر روند می‌شود و با بازگشت به روند صعودی، به کف قیمت نمی‌رسد.

همچنین در شرایطی که بازار پرنوسان و هیجانی عمل می‌کند معمولاً سهام کف‌سازی نمی‌کند و دچار تغییرات قیمتی آنی و پرسرعت می‌شود و قیمت سهام چندان فرصتی نمی‌کند تا به کف خود برسد.

معمولاً زمانی که سهام در کانال مشخصی در نوسان است و روند خود را حفظ می‌کند و گاهاً مقاومت‌های پیش روی خود را به سمت بالا رد می‌نماید، قیمت سهام بعید است تا در آن بازه زمانی به کف خود برسد.

منظور از سهام خشک چیست؟

بسیاری از سهام در بازه‌های زمانی خاصی، حجم معاملات کمی را ثبت می‌کنند و به‌اصطلاح درجا می‌زنند. یعنی نوسانات قیمتی کمتری را نسبت به گذشته دارند و از هیجانات قیمتی به دور هستند. این اتفاق معمولاً برای سهام متوسط و یا کوچک اتفاق می‌افتد. البته ممکن است برای سهام بزرگ هم به‌ندرت پیش بیاید. در این حالت اصطلاحاً می‌گوییم سهام، خشک شده است. یعنی در یک بازه قیمتی درجا می‌زند. نه آن‌چنان رشد می‌کند و نه آن‌چنان افت.

سهام خشک، می‌تواند در مقطع خاصی، کف قیمتی ایجاد کند. زیرا تحولات خاصی در قیمت به وقوع نمی‌پیوندد و نوسانات کم در بازه قیمت مشخص، ناحیه‌ای از کف قیمتی می‌سازد که هرگاه قیمت سهام بعد از افت به این محدوده رسید، بتواند با حمایت قوی مواجه شود و از این ناحیه به روند صعودی خود برگردد.

وقتی سهامی خشک می‌شود، ضمن کف‌سازی قیمتی، هر لحظه آماده صعودی شارپ و قدرتمند می‌باشد. به همین خاطر است که اکثر معامله‌گران در زمان خشک شدن سهم، برای کسب سود در روند بعدی، سهام موردنظر را خریداری می‌کنند.

آموزش کامل و تصویری تشخیص کف قیمت سهام

برای بررسی و تشخیص کف قیمت سهام، نیاز به دانستن اصول اولیه تحلیل تکنیکال داریم. همان‌طور که در شکل زیر ملاحظه می‌شود، هر سهم بعد از ثبت قیمت در طول روز، تشکیل نمودار قیمتی در بازه زمانی مشخصی می‌دهد که طبق آن می‌توان کف‌های سهم و قله‌های آن را تشخیص داد. در نمودار زیر این دو مورد در جای به‌خصوص مشخص شده‌اند. کف‌ها به طور معمول، ناحیه حمایت می‌سازند و سقف‌ها، تشکیل ناحیه مقاومتی می‌دهند.

در تعیین روند نمودار، شیب‌هایی که با خطوط، رسم می‌شوند، روند و کانال نمودار را مشخص می‌نمایند. در هر روند ما شاهد لمس نقاط حمایتی و مقاومتی هستیم. کف قیمتی در جاهایی شناسایی می‌شوند که قیمت سهم با برخورد به آنها از حالت نزولی به صعودی تغییر جهت داده‌اند. به این ترتیب کف قیمت، در قیمت‌های پایین قابل تشخیص هستند چراکه در آن قسمت، دیگر افت قیمت ندارند و اغلب به سمت بالا، برگشت زده‌اند.

در تحلیل تکنیکال، با وصل کردن کف‌های قیمت توسط ابزار رسم خطوط، می‌توان خط حمایتی سهام را برای آن بازه زمانی مشخص کرد. به شکلی که این خط حمایتی می‌تواند معیار مناسبی برای سنجش حرکت سهام باشد. اگر قیمت سهام از ناحیه حمایتی برگشت، آن ناحیه اعتبار خوبی دارد و همچنان می‌توان نقطه کم‌ریسک برای خرید در نظر گرفت. اما درصورتی‌که ناحیه حمایت را به سمت پایین بشکند، ممکن است تا ساخت کف قیمتی دیگر و اهداف پایین‌تر افت قیمت داشته باشد.

جمع‌بندی

در بازار سرمایه همواره با مفاهیم خاصی روبه‌رو هستیم که درک و شناخت درست و کافی از آنها ما را در جهت انجام معاملات موفق و سودده یاری می‌کنند. کف‌سازی قیمتی در بازار بورس یکی از مفاهیم پرکاربرد می‌باشد که می‌تواند ریسک کف بورس کجاست؟ معامله را تا حد زیادی کاهش دهد و داده مؤثری از وضعیت سهام به تحلیلگران بازار بدهد. بسیاری رسیدن به کف قیمتی را یک فرصت مناسب می‌دانند تا در صورت لزوم در آن بازه قیمتی، سرمایه‌گذاری کنند. در این مقاله سعی کردیم تا به تعریف اصطلاح کف قیمتی در بورس بپردازیم و در ادامه نحوه تشخیص آن در تحلیل تکنیکال را شرح دادیم همچنین از آن به‌عنوان یک موقعیت ایده آل برای ورود به سهام و سرمایه‌گذاری یاد کردیم.

شناسایی کف قیمتی در سهام نیازمند کسب دانش و تجربه بیشتر در تحلیل‌های مختلف بورسی دارد که کارگزاری اقتصاد بیدار دراین‌خصوص با بهره‌گیری از کارشناسان خبره، خدمات آموزشی و تحلیلی خود را به علاقه‌مندان و سرمایه‌گذاران ارائه می‌دهد و امیدوار است این مطلب مورد توجه شما قرار گرفته شده باشد.

کف بورس کجاست؟

شاخص کل هم وزن به صورت میانگین اصلاحات بیش تری را نسبت به شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران طی چند وقت اخیر تجربه کرده است. نماگر اصلی نیز تحت تاثیر حمایت های فوق العاده برخی نماد های اثر گذار قرار گرفته و این در حالی است که صندوق توسعه و تثبیت در اغلب سهم های بزرگ همانند پالایشی ها هم فعال بود. به نظر می رسد حدود 15 تا 20 نماد معاملاتی که دارای وزن بالایی هستند توانسته اند شاخص را در محدوده مشخصی حفظ کنند.

حال کلیت بازار تقریبا اصلاح قابل توجهی را متحمل شده است. سهم های بزرگی چون گروه خودروسازی به دلیل حاشیه های داغی که طی چند وقت اخیر داشتند و از تعداد سهامداران بالایی برخوردارند، توانستند اصلاح قابل ملاحظه ای را تجربه کنند. سهام یک شرکت در این گروه از محدوده 230 تومانی تا رقم 170 تومان ریزش داشت. در گروه بانکی نیز به رغم بهبود سودآوری قابل قبول در برخی از نماد ها مشاهده می شود که یک بانک پیش از بر گزاری مجمع رقمی بالغ بر 80 تومان سود عملیاتی شناسایی کرد اما در ادامه قیمت سهام همین بانک از 400 تومان تا 350 تومان اصلاح شد. اکنون انتظارات تورمی به شدت بالاست، آمار های پولی که از بانک مرکزی یا مرکز اوراق بدهی وزارت اقتصاد یا مرکز آمار منتشر می شود، نشان دهنده موج تورمی شدیدی است که وجود دارد. در این شرایط کسری بودجه دولت نیز پابرجاست و متاسفانه بازار سهام به افزایش نرخ ها، رشد شرکت ها در گزارش های 3 ماهه، کاهش P/ E ttm بازار و گزارش های مطلوبی که در آینده منتشر می شود واکنشی ندارد. این روز های بازار هم نتیجه چنین رویکردی است.

گزارش 3 ماهه یکسری از شرکت ها به خصوص گروه پالایشی و دیگر گروه ها که احتمالا از جذابیت برخوردار هستند، موجب می شود تا P/ E بازار به رقمی کمتر از 5/ 6واحد دست یابد که معمولا به صورت تاریخی زمانی که چنین پارامتری در کف خود بوده، بازار هم می تواند از چنین نقطه ای برگشت داشته باشد. در عین حال نباید انتظار رشد عجیبی را از بازار داشت، چرا که شرایط به شدت برای بازار سرمایه مبهم است. به نظر می رسد مقصر چنین شرایطی برخی وزارتخانه ها باشند، مثلا وزارت صمت به جای اینکه مدافع حقوق سهامداران باشد و راه بازار سرمایه که راه شفاف اقتصادی بوده را تسهیل کند، متاسفانه مشاهده می شود رفتاری برخلاف انتظارات از آن سرمی زند. لغو عرضه محصولات گروه بهمن در بورس کالا چند دقیقه پیش از شروع معاملات روی می دهد. لغو صلاحیت خریداران سیمان و خروج بورس کالای ایران از نظارت سازمان بورس دیگر نمونه آن است. چنین مواردی یقینا به بازار سرمایه آسیب خواهد زد. وضعیتی که در حال حاضر بورس دچار آن است و سرمایه گذاران از آینده آن بی خبر هستند. حالا حجم معاملات به شدت پایین است. خروج پول زمانی که از سهام و صندوق های درآمد ثابت توسط اشخاص حقیقی به طور توامان رخ می دهد، اصطلاحا سرمایه ها از بازار سرمایه و صندوق های درآمد ثابت به سمت سایر بازار های موازی کوچ می کند. از ابتدای سال تاکنون بیش از 10 هزار میلیارد تومان خروج پول اشخاص حقیقی از صندوق های سهام صورت گرفته است. طبیعتا در پی چنین اتفاقی سایر بازار های مالی نیز رشد پیدا کرده اند.

در حوزه کامودیتی ها اگر نرخ دلار سامانه نیما را برای سال جاری که اکنون در کانال 26 هزار تومان قرار دارد، رقم 27 هزار تومان درنظر بگیریم خیلی از ریزش های بازار های جهانی جبران می شود. نکته اینجاست که بازار سرمایه با رشد قیمت کامودیتی ها همراه نبوده است که اکنون انتظار داشته باشیم با افت قیمت ها نیز تغییر پیدا کند. به عنوان مثال فولادمبارکه 1100 تومانی با ورق 500دلاری، هیچ گاه با ورق 900 دلاری قیمت آن دوبرابر نشد که در حالت فعلی هم انتظار ریزش داشته باشیم. یا در صورتی که مس را 10 هزار دلار محاسبه کنیم و میانگین 1401 را 10 درصد پایین تر از این رقم حدود 9 هزار دلار در نظر بگیریم، در این حالت میانگین نرخ فروش دلار نیمایی 23 هزار و 500 تومانی اگر بر فرض به رقم 27 هزار تومان رسیده باشد سودآوری شرکت های مرتبط حدود 20 درصد بالاتر برآورد می شود. با چنین مفروضاتی مشاهده می شود که رشد نرخ دلار می تواند کاهش قیمت کامودیتی ها را به نوعی پوشش دهد. برجام، دیگر موضوع حائزاهمیت بوده اما ابهام و پیش بینی ناپذیر بودن آن سهامداران را سردرگم کرده است. اگر سرمایه گذاران بر اساس متغیر ها قصد تصمیم گیری داشته باشند باید اثر تاثیرگذاری این تفکر تحلیلی را در نظر بگیریم. منطقی نیست زمانی که بازار سرمایه قصد اصلاح دارد خودرویی، بانکی، سهام کوچک، سهام بزرگ، سهام تورمی، سهام غیر دلاری، کامودیتی و. همگی با یکدیگر ریزش پیدا کنند.

افت دسته جمعی به این معنی است که بازار به صورت تحلیلی رفتار کف بورس کجاست؟ نمی کند و سرمایه گذار حقیقی به دنبال سهامی است که بتواند متناسب با تورم رشد کند. زمانی که دولت و زیرمجموعه های آن سهامدار یک شرکت هستند و برای تامین مالی خود به هر نحوی اقدام به فروش سهام می کنند، سهامدار ترجیح می دهد پول را به کالایی تبدیل کند که عرضه آن در اختیار دولت نیست. زمانی که پول تبدیل به طلا، دلار، خودرو یا مسکن می شود باید توجه داشت به عنوان مثال عرضه مسکن در اختیار دولت نیست، در نتیجه میانگین ملک در تهران به رقم 41 میلیون تومان می رسد. مدل کنترلی دولت همین مدلی است که برای اجاره ها مشاهده می شود. هیچ اتفاقی روی نمی دهد و به راحتی رویه گذشته ادامه پیدا می کند. صددرصد افزایش نرخ اتفاق می افتد و کاری از دست این نهاد ساخته نیست، چراکه عرضه را در اختیار ندارد. مثلا دولت 10 هزار واحد مسکونی در تهران ندارد که با عدم دریافت اجاره مردم را به این سمت هدایت کند و در نتیجه صاحبان ملک در پروسه عرضه خود با مشکل مواجه شوند.

در عین حال در بازار سهام متاسفانه چنین اتفاقی روی می دهد. دولت به راحتی به زیرمجموعه های صندوق های بازنشستگی اعم از صندوق فولاد، صندوق بازنشستگی کشوری، صندوق تامین اجتماعی، صندوق ذخیره فرهنگیان و. دستور می دهد که خود هزینه های عمومی اداری را تامین مالی کنند. این صندوق ها هم به راحتی اقدام به فروش سهام می کنند. بازار سهام اکنون ارزنده است. P/ E ttm بازار با گزارش های 3 ماهه به رقم کمتر از 5/ 6واحد رسیده است و تجربه 4 سال گذشته نشان می دهد P/ E ttm کمتر از محدوده 5/ 6 واحد دقیقا از کف بازار حکایت دارد. در شرایطی که تورم 40 تا 50 درصدی وجود دارد منطقی نیست بازار سهام روندی نزولی به خود بگیرد. ریزش در چنین شرایطی خارج از روند تحلیلی است. به نظر می رسد تامین مالی نهاد های دولتی از بازار سرمایه تا زمانی که توافق در حوزه برجام صورت نگیرد، چنین رویه ای ادامه دار خواهد بود.

وزن‌کشی رویکردها در بورس/سقف و کف شاخص‌ بورس کجاست؟

وزن‌کشی رویکردها در بورس/سقف و کف شاخص‌ بورس کجاست؟

فضای سیاسی برای بازار سرمایه جذاب نیست و گمانه‌زنی‌هایی پیرامون به بن‌بست رسیدن برجام و در نگاه خوش‌بینانه تعلیق جریان مذاکرات با قدرت‌های جهانی در بعد معاهده بزرگ بین‌المللی به گوش می‌رسد. کامودیتی‌ها در بازارهای جهانی با افت سنگین همراه‌ شده‌اند و تداوم سیاست انقباضی از سوی فدرال‌رزرو با محوریت افزایش نرخ بهره، اغلب شاخص‌های بورسی و فرابورسی را با شکست موقعیت در محدوده‌های مطلوب مواجه کرده است. هر چند شاخص‌کل بورس اوراق‌بهادار تهران متر و معیار مطلوبی در راستای مسیریابی حرکت بازار سهام نیست، اما می‌توان با ارزیابی عملکرد معامله‌گران به نوعی سمت و سوی روند آتی بازار را با درصد خطایی ترسیم کرد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از دنیای اقتصاد؛ فضای سیاسی برای بازار سرمایه جذاب نیست و گمانه‌زنی‌هایی پیرامون به بن‌بست رسیدن برجام و در نگاه خوش‌بینانه تعلیق جریان مذاکرات با قدرت‌های جهانی در بعد معاهده بزرگ بین‌المللی به گوش می‌رسد. کامودیتی‌ها در بازارهای جهانی با افت سنگین همراه‌ شده‌اند و تداوم سیاست انقباضی از سوی فدرال‌رزرو با محوریت افزایش نرخ بهره، اغلب شاخص‌های بورسی و فرابورسی را با شکست موقعیت در محدوده‌های مطلوب مواجه کرده است. هر چند شاخص‌کل بورس اوراق‌بهادار تهران متر و معیار مطلوبی در راستای مسیریابی حرکت بازار سهام نیست، اما می‌توان با ارزیابی عملکرد معامله‌گران به نوعی سمت و سوی روند آتی بازار را با درصد خطایی ترسیم کرد.

حال بازار سهام از نگاه تکنیکالیست‌ها در موقعیت حساسی قرار گرفته است و در واقع انعکاس رفتار معامله‌گران به‌خوبی می‌تواند سقف و کفی مشخص برای نماگر اصلی بورس تهران ترسیم کند. برخی از تحلیلگران محدوده فعلی را منطقه حمایتی شاخص‌کل معرفی می‌کنند و برخی دیگر سطوح پایین‌تری را برای این مهم درنظر می‌گیرند.

در این میان هستند صاحب‌نظرانی که جنس معاملات بازار سرمایه را بیشتر مالی‌رفتاری می‌دانند تا بنیادی و تکنیکال. به هر ترتیب در ۱۲۳‌روز معاملاتی که از ابتدای سال‌جاری تا پایان معاملات روز شنبه سپری شد نشان می‌دهد که شاخص‌کل بازدهی منفی ۶۶/ ۲‌درصدی را برای سرمایه‌گذاران به ارمغان آورده است. در این مدت رقمی بالغ بر ۲۰‌هزار و ۳۳۱‌میلیارد ‌تومان پول سرمایه‌گذار خرد از گردونه معاملات سهام خارج شده است. حال با جامعه بزرگی از سرمایه‌گذاران مواجه هستیم که به‌شدت نسبت به بخش مولد و سیاستگذاری‌های باری به هر جهت آن بی‌اعتماد شده‌اند.

ترسیم چشم‌انداز معاملاتی از منظر تکنیکال هرچند با قوای بنیادی مطلوب همراه بوده اما برای کف‌سازی و بهبود عملکرد شرکت‌ها در شرایط فعلی معامله‌گران بازار مستلزم گذر زمان هستند. اینکه شاخص‌کل اکنون در آستانه Fake Break بوده یا نه، می‌تواند با شفاف‌سازی پیرامون برجام، مشخص‌شدن نتایج انتخابات کنگره ایالات‌متحده، حذف سیاستگذاری‌های دستوری در اقتصاد برای معامله‌گران نمایان شود.

سقف و کف شاخص‌ بورس کجاست

محمد بنیادی- تحلیلگر بازار سرمایه: به لحاظ تکنیکالی منطقه یک‌میلیون و ۳۱۵‌هزار واحدی محدوده مطلوبی برای بازگشت به مدار صعود ارزیابی می‌شود. مطابق پیش‌بینی‌ها در این منطقه شاهد بازگشت آرامش به دادوستدها در بازار سهام خواهیم بود. در عین حال در صورتی‌که این محدوده با شکست مواجه شود با احتمالات جدیدی از بعد تکنیکال همراه می‌شویم.

به هر ترتیب محدوده یک‌میلیون و ۳۲۰‌هزار و یک‌میلیون و ۳۱۵‌هزار واحد در واقع منطقه‌ای است که علاوه‌بر کانال نزولی کوتاه‌مدت در کف، دارای محدوده مثلثی بلندمدتی است که می‌توان برای شاخص‌کل در نظر گرفت. بنابراین تلاقی این موارد به‌شدت به ارقامی که شاخص‌کل در محدوده فعلی تثبیت شده، نزدیک است. به‌عبارت دیگر با توجه به اینکه فاصله چندانی وجود ندارد، با کاهش حدود یک‌درصدی دیگر به محدوده فوق بازمی‌گردیم.

در عین حال قدرت برگشت به مدار افزایشی در چنین محدوده‌ای وجود دارد، در صورتی‌که چنین اتفاقی در بازار به‌وقوع نپیوست، محدوده آتی رقم یک‌میلیون و ۲۱۰ هزار و یک‌میلیون و ۲۰۰‌هزار واحدی هدف آتی شاخص‌کل بورس اوراق‌بهادار تهران خواهد بود. ارقام ذکر شده می‌توانند قدرت کافی برای برگشت بازار را داشته باشند. به لحاظ زمانی هم فاصله چندانی تا سطوح حمایتی آتی شاخص‌کل بازار وجود ندارد. با توجه به نوع ریزش‌هایی که در چند وقت اخیر تجربه شده است، طی هفته‌جاری یا نهایتا هفته آینده تکلیف محدوده یک‌میلیون و ۳۰۰‌هزار واحدی نیز مشخص خواهد شد، در واقع اگر سناریوی برگشت را درنظر بگیریم شاهد حمایت این محدوده طی بازه مذکور خواهیم بود، در صورتی‌که سناریوی شکست محدوده یک‌میلیون و ۳۰۰‌هزار واحدی را در نظر بگیریم، احتمالا در ۲۰ روز کاری آینده به محدوده یک‌میلیون و ۲۰۰‌هزار واحدی بازگشت شاخص را داریم.

قطعی برق تابستان در روند تولید شرکت‌ها اثراتی داشت اما کلیت بازار همچنان به مسیر خود ادامه داد و در مقاطعی با رشد همراه بود. حال در نیمه دوم سال‌قطعی گاز هم به‌صورت مقطعی برخی از صنایع را دربر می‌گیرد، اما کلیت بازار سهام تحت‌تاثیر این موارد قرار نخواهد گرفت، کمااینکه نمونه چنین وقایعی در تابستان ۱۴۰۱ تجربه شد. ارزیابی وضعیت فعلی بازار سرمایه با وزن‌دهی به سناریوی تعلیق برجام می‌تواند از منفعت صنایع دلاری حکایت داشته باشد.

نرخ دلار در معاملات بازار آزاد در روز شنبه به رقم ۳۲‌هزار ۵۰۰‌تومان رسید، بنابراین می‌توان بر این نکته اذعان کرد که در کلیت بازار به لحاظ ارزش دلاری شاهد کاهش قیمت‌ها هستیم. این مهم می‌تواند به کاهش P/ E بازار منجر شود؛ به‌عبارت دیگر چنین رویدادی برای بازار مطلوب ارزیابی می‌شود. اثرات منفی تعلیق برجام همچنان می‌تواند در صنایع وابسته همانند خودرو، بانک و حمل‌ونقل تداوم داشته باشد. هر چند این روزها حصول توافق بعید به‌نظر می‌رسد و انتخابات و رویدادهای پس از آن در کنگره آمریکا از موضوعات قابل‌توجه خواهند بود اما در صورتی‌که توافقی صورت بگیرد باید به تفکر دولت برای تعیین نرخ دلار توجه داشت.

با توجه به منابع ارزی هنگفتی که در این حالت آزاد خواهد شد و می‌تواند به‌راحتی بازار را به کنترل درآورد، قیمت‌ها نیز می‌توانند در این حوزه دستخوش تغییرات قابل‌ملاحظه‌ای شوند. در این شرایط با ۲ تفکر مواجه هستیم. نخست بازگشت دلار به ارقامی کمتر از ۲۵‌هزارتومان و دیگری تثبیت در رقم ۳۰‌هزارتومان خواهد بود. بر این اساس صنایع بورسی نیز واکنش‌های متفاوتی نسبت به هریک از تفکرات نشان خواهند داد.

محدوده فعلی شاخص‌کل را می‌توان کف بازار در نظر گرفت و ۵ تا ۱۰‌درصد افت دیگر هم رقم قابل‌توجهی در محاسبات نخواهد بود. قیمت‌ها در سطوح جذابی قرار دارند. در عین حال محدوده ۲/ ۱ تا ۳/ ۱میلیون واحدی کف بازار درنظر گرفته می‌شود. (منطقه قدرتمندی که در شرایط نامساعد بازار شکسته نشد). محدوده سقف هم می‌تواند رقم ۶/ ۱میلیون واحدی در نظر گرفته شود، عبور از این محدوده می‌تواند شاخص را برای عبور از سقف تاریخی نیز سوق دهد.

مسیریابی شاخص‌کل

علی ابتهاج- تحلیلگر بازار سرمایه: حمایت مهم در محدوده یک‌میلیون و ۳۳۰ تا یک‌میلیون و ۳۲۰‌هزار واحدی از بعد تکنیکالی ارزیابی می‌شود. حمایت این منطقه در واقع حمایتی چندساله است، بنابراین حفظ این محدوده از شاخص‌کل بورس تهران مهم ارزیابی می‌شود. نکته اینجاست که در حال‌حاضر حجم معاملات با رسیدن به این روند با تغییراتی همراه نمی‌شود یا هیجان خاصی هم در بازار ایجاد نخواهد شد که شاخص بتواند به‌زودی از کف مهم تکنیکالی جدا شود.

در شرایط مشابه گذشته بازار عکس‌العمل قوی‌تری برای بازگشت به روند صعود داشت. در هفته گذشته یکسری از روندها در شاخص‌های بزرگ و اصلی شکست، در واقع شاخص صنعت شیمیایی، کانه‌های فلزی، فلزات اساسی و غیره غالبا در ۲ روز مثبت هفته گذشته در حد پول‌بک به سطوح شکسته شده حرکت داشتند. انتظار می‌رفت اگر بازار عزمی برای جدایی از چنین مسیری داشت نرخ‌ها به ارقامی بالاتر از سطوح شکسته‌شده بازگردند. در نهایت نیز این امر به‌وقوع نپیوست.

از منظر شاخص‌کل در صورت ازدست‌رفتن محدوده‌های فوق شرایط برای بازار سهام سخت ارزیابی می‌شود. در چنین شرایطی بازار برای مدت طولانی در وضعیتی غیرجذاب خواهد بود. به‌عنوان مثال برای بازه زمانی ۶‌ماهه آتی هم نمی‌توان حتی به کلیت بازار سرمایه اطمینان داشت و رویداد مطلوب و جذابی در آن نداریم. ذکر این موارد از مهم بودن محدوده حمایتی حکایت دارد. ارزش معاملات در محدوده پایینی قرار گرفته است و خبری از تغییر روند معاملات نیست.

بازار سهام در مواقعی با یک برگشت ضعیف همراه است اما به‌طور مجدد بازار منفی می‌شود. (همانند افت نخستین روز معاملاتی هفته‌جاری در بورس تهران) تا زمانی‌که شاخص‌کل در ارقامی بیش از سطح مذکور قرار دارد می‌توان امیدوار بود که تحت‌تاثیر اتفاق‌هایی بتواند اقدام به کف‌سازی کند. در صورت شکست محدوده یک‌میلیون و ۳۲۰‌هزار واحد، تقریبا ۲۰۰‌هزار واحد دیگر از سطح شاخص به مرور کاسته خواهد شد، در واقع موقعیتی سخت برای بازار ایجاد می‌شود.

در نقطه مقابل در صورتی‌که کف شاخص حفظ شده و شرایط برای برگشت به مدار افزایشی ایجاد شود به‌طور مجدد تا سطح یک‌میلیون و ۶۸۰‌هزار واحدی مسیر صعود سهل خواهد بود. با توجه به اینکه در هفته گذشته تا محدوده یک‌میلیون و ۳۲۸‌هزار واحدی عقب‌نشینی صورت گرفت، می‌توان ابراز کرد که نماگر اصلی بورس اکنون در کف حمایتی است. نگاه امیدوارانه به بازار می‌تواند در انتظار برای کف‌سازی در محدوده فوق صورت بگیرد؛ به این معنی که بازار با افت سنگینی همراه نشود و به‌طور آهسته به سمت احیا توام با بهبود حجم معاملات حرکت کند. با غلبه تقاضا بر عرضه بازار بهبود خواهد یافت.

کف نرخ ارز برای بورس، کجاست

مدیرعامل کارگزاری آرمون بورس گفت: در حال حاضر بزرگترین ابهام موجود در بازار بحث برجام بوده، چرا که این موضوع می‌تواند از پارامتر‌های مهم تأثیرگذار در متغیر‌های کلان اقتصادی باشد.

برجام، بزرگترین ابهام بازار سرمایه

صادق قاسمی مدیرعامل کارگزاری آرمون بورس در گفت‌وگو با بورس نیوز ، در خصوص وضعیت تامین مالی دولت در سال آینده بیان کرد: با توجه به بودجه سال ۱۴۰۱ می‌توان گفت تامین مالی دولت از طریق بازار سرمایه در سال بعد ادامه پیدا کرده که البته به نظر می‌رسد مقدار آن کمتر خواهد بود. در واقع در سال ۹۹ بلندپروازی‌هایی بین سهامداران رخ داد که نتیجه آن گسترش بی اعتمادی در بازار شد.

بیشتر بخوانید: معرفی سیگنال تغییر وضعیت بورس

وی ادامه داد: قاعدتا تامین مالی از طریق بازار سرمایه در سال آینده اتفاق می‌افتد؛ اما عدد‌های آن معقول‌تر و موجه‌تر دیده شده که با عملی کردن آن، می‌توان به بازگشت اعتماد سرمایه‌گذاران به بورس امیدوار شد. البته اگر تامین مالی دولت به‌گونه‌ای باشد که شرایط و پتانسیل بازار را در نظر نگیرد، قطعا تامین مالی خوبی انجام نمی‌گیرد، همانند چیزی که در سال گذشته اتفاق افتاد.

برجام، بزرگترین ابهام بازار سرمایه

قاسمی تصریح کرد: در حال حاضر بزرگترین ابهام موجود در بازار بحث برجام بوده، چرا که این موضوع می‌تواند از پارامتر‌های مهم تأثیرگذار در متغیر‌های کلان اقتصادی باشد. در واقع اگر نتیجه وضعیت سیاسی و مذاکرات مشخص شود، در این صورت قطعا می‌توان گفت منجر به اتفاقات مثبتی در بازار سرمایه خواهد شد.

مدیرعامل کارگزاری آرمون بورس در پایان خاطرنشان کرد: در حال حاضر با توجه به وضعیت نقدینگی که در کشور بوجود آمده، قیمت منطقی دلار نباید کمتر از ۲۳ الی ۲۶ هزار تومان باشد. البته با توجه به P/E بسیاری از شرکت‌های بنیادی که در حدود ۳ الی ۴ هستند، می‌توان گفت بازار سرمایه در حالت ارزنده قرار گرفته است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.