شناخت بازار صعودی
شناخت رفتار بازار از رفتار انسانی معامله گران
11 آبان 1393 ساعت 22:50
نوآورها: نوآورها صنایع پیشرو را مورد شناسایی قرار می دهند. این سرمایه گذاران، عموما سرمایه خود را به دو قسمت كوتاه مدت و میان مدت تقسیم می كنند و برای آنان سرمایه گذاری بلند مدت جاذبه ای ندارد. سبد مالی آنان از ریسك و نیز بازدهی بالایی برخوردار است.
- زود پذیرها: این افراد هنگامی كه پارادایم جاری در بازار سرمایه تغییر می كند و فرصت جدیدی برای بهره برداری به وجود می آید، فعالانه بخش قابل توجهی از استراتژی را بر محوریت نوآورها استوار می سازند. در نتیجه چیدمان سبد مالی آنان از ریسك و نیز بازدهی نسبتا بالایی برخوردار است.
در واقع بعد از شروع حركت هنجاری ابتدا، زود پذیرها و سپس اكثریت زود، استراتژی اطمینان به حرکت بازار را در پیش می گیرند . در این جا موتور حركت زود پذیرها هستند.
صندوق ها و حقوقی های عمده در بازار سرمایه نقش زود پذیر ها را بازی می كنند، در واقع موتور حركت در بازار سرمایه آنان هستند. اینها پس از شناسایی صنایع پیشرو و یا بعضا با سفته بازی در سهام، فعالیت خود را عملیاتی شناخت بازار صعودی شناخت بازار صعودی می نمایند و به دنبال آنان اكثریت زود اقدام به معامله سهام می كنند.
- اكثریت زود: این دسته از سرمایه گذاران فرصت های جدید را شناسایی كرده و قواعد بازی جدید را میپذیرند و میزان سرمایه گذاری میان مدت بیشترین درصد را در سبد مالی آنان تشكیل می دهد. سبد مالی آنان از بازدهی و نیز ریسك متوسطی برخوردار است.
بیشترین بخش از بازار را اکثریت زود تشکیل میدهند.
- اكثریت دیر: این افراد حداقل درصد سرمایه را به سرمایه گذاری كوتاه مدت تخصیص می دهند، استراتژی آنان فاقد برتری است و منجر به تحول اساسی در بازده مورد انتظار نمی شود و سبد مالی آنان با حداقل ریسك و نیز بازدهی همراه است.
- دیر پذیرها: این افراد استراتژی سبد سهام خود را براساس جو روانی بازار و با تاخیر زمانی تشكیل میدهند. بنابراین سبد مالی آنان با بازدهی كم و ریسك بسیار تشكیل می شود.
با گذشت تدریجی زمان اكثریت دیر و سپس با تاخیر بعدی دیر پذیرها وارد معاملات می شوند. عموما ورود دیر پذیرها در بازار سرمایه هنگامی صورت می گیرد كه نوآورها و زود پذیرها در حال خروج از بازار هستند و با كسب بازده مورد انتظار، ریسك را به تازه واردان منتقل می كنند. در این شرایط نسبت قیمت به درآمد p/e سهام به مرور افزایش یافته و ریسك خرید و نگهداری سهام افزایش می یابد.
حالا ارتباط این منحنی با بحث چه چیزی میتواند باشد؟
بنده اینطور نتیجه گیری میکنم:
- هرچه روی منحنی سیکلهای زمانی بازار به سمت بالا و قله نزدیک میشویم ، ریسک بازار زیاد میشود :
قیمتها به تارگتهای خودشان نزدیک میشوند ، احتمال به وجود آمدن موج های اصلاحی و به اصطلاح ریتریس ها بیشتر میشود.
- این (نزدیک شدن به قله) در چه حالتی اتفاق می افتد ؟
در حالتی که اکثر نوآور ها و زود پذیرها و اکثریت زود هنگام در حال خالی کردن سهام خودشان یا تغییر در سبد یا به اصطلاح Rebalance سبد خود هستند. و در حالی که اکثریت دیر و دیر پذیرها تازه در حال ورود به بازار هستند (در نزدیکی های قله)
- انتقال ریسک در بازار :
این قسمت مهمترین قسمت ماجراست. صندوقی که با نزدیک شدن به تارگت میان مدت خودش ، ریسک نگهداری پوزیشن اش به نسبت فروش اش بالا رفته است ، اقدام به فروش میکند. اکثریت دیر و دیر پذیرها سهام وی را میخرند. نسبت ریسک ریواردی که این خریداران تازه متقبل میشوند زیر ۰.۵ است. یعنی با احتمال زیر ۵۰% توانایی خروج از پوزیشن خودشان را بدون ضرر دارند و بدین ترتیب ریسک بالایی را در این خرید خود متقبل میشوند.
مثال: سهمی که در ابتدای موج صعودی اش از ۳۳۰ تا ۹۰۰ آورده شده حالا توسط دو گروه آخر در قیمتهای نزدیک به قله خرید میشود. از آنجایی که به نسبت میزان ریسک پذیری این دو گروه آخر (اکثریت دیر و دیر پذیرها) کمتر از متوسط بازار هست ، با منفی شدن جو بازار اقدام به فروش سهم و کم کردن ریسک خود میکنند. بنابراین قیمت تا جایی نزدیک ۵۰% ریتریس میکند.
اینجاست که دوباره سه گروه اول دست به کار میشوند و با تقبل ریسک معاملات و در نظر گرفتن نسبت ریسک ریواردی که این بار برای آنان بالاتر از ۱ هست اقدام به خرید میکنند. و موج بعدی در سهم پدید می آید.
پس به طور خلاصه : فروشندگان سه گروه اول در حوالی پیک های قیمتی ، ریسک خود را به خریداران دو گروه آخر (اکثریت دیر و دیرپذیرها) منتقل میکنند. چون سه گروه اول به نسبت دو گروه آخر (خریداران جدید) تاثیر گذاری بیشتری در روند سهم دارند ، این فروش و انجام انتقال ریسک به خریداران جدید (که آستانه تحمل ریسک ایشان به دلیل خرده پا بودن کم هست) ، باعث افت قیمتی سهم میگردد .
بارها و بارها چه بسیار از سوی معامله گران کوتاه مدت شنیده ایم که پس از شکست در تریدینگ کوتاه مدت، به جای اظهار شکست در تریدینگ و اتخاذ پوزیشن متناسب جدید ، با گفتن : " سهم را یه گوشه سبد بلند مدت انداختم و دید من به این سهم بلند مدت است! " به فرار رو به جلو اقدام میکنند و علاوه بر آن سایر افراد را هم در برآورد موقعیت به اشتباه می اندازند.
این انداختن سهم به گوشه سبد بلند مدتی ، هنگامی صورت میگیرد که یک فرد نتوانسته است با حد ضرر از معامله خارج شود ، بعد از آن به حدی سهمش در ضرر رفته است که توانایی و تحمل شناسایی ضرر برای وی بسیار دشوار میشود (فروش بهیچ عنوان برای وی توجیه ندارد) ، بنابراین تنها سیاستی که میتواند اتخاذ کند این است که فعلا با سهم بماند. در واقع وی میخواهد با بلند مدت تر کردن بازه سرمایه گذاری ، سعی در کاهش ضرر احتمالی خود بنماید. این با سهم ماندن اجباری جدای اینکه فرد را از ادامه بازار باز میدارد ، قدرت مانور موثر را هم از وی میگیرد.
درصورتی که اگر از همان ابتدا ، کوتاه مدتی یا بلند مدتی بودن خودش روی این سهم را مشخص میکرد ، مقدار متناسبی از حجم سبدش را به آن اختصاص میداد به صورتی که چنانچه پوزیشن بلند مدتش وارد ضرر شد ، از قدرت مانور وی چیزی کم نشود .
روانشناسی ترید چیست و چه تاثیری در انجام معاملات دارد؟
آشنایی با روانشناسی ترید ارزهای دیجیتال برای انجام معاملهها اهمیت بسیاری دارد. داشتن یک ذهن آرام و پایدار برای فروش ارزهای دیجیتال ضروری است. چراکه ضرر یا سود ناشی از معامله کاملا به زمان فروش ارزهای دیجیتال بستگی دارد. معامله ارزهای دیجیتال یک بازی ذهنی است؛ اما هیچکس از استرسی که در طول معامله متحمل میشود، صحبتی نمیکند. به همین خاطر آگاهی از روانشناسی ترید به تریدر کمک میکند تا با درک بیشتری نسبت به احساسات و عواطف خود، معامله را انجام دهد. در این مقاله به بررسی جنبههای مختلف روانشناسی ترید میپردازیم.
منظور از روانشناسی ترید چیست؟
روانشناسی ترید به احساسات و یک وضعیت ذهنی اشاره دارد که به موفقیت یا شکست در انجام معاملات ارز دیجیتال کمک میکند. این نوع روانشناسی جنبههای مختلفی از شخصیت و رفتارهای یک فرد را نشان میدهد که بر اقدامات او در انجام معامله تاثیر میگذارد.
روانشناسی معامله به اندازه سایر ویژگیها مانند دانش، تجربه و مهارت در تعیین موفقیت معاملهها اهمیت دارد. به همین خاطر است که راهکارهای ذهنی برای حفظ آرامش در طول معامله، در دورههای آموزشی ارز دیجیتال هم آورده میشود. بنابراین با خرید پکیج آموزش ارز دیجیتال میتوانید از همان ابتدا با روشهای اصولی جلو بروید و ریسک معاملات خود را کاهش دهید.
اهمیت روانشناسی معامله در بازار ارزهای دیجیتال
قوانین اساسی بازارهای مالی یعنی عرضه و تقاضا از زمان اختراع اولین سکهها تاکنون هیچ تغییری نکرده است؛ اما در حال حاضر ما با شناخت اصول روانشناختی میتوانیم اقدامات مختلف انسانها را بهتر درک کنیم. اصول روانشناسی در معاملههای ارز دیجیتال نیروهای قدرتمندی هستند که تصمیمات میلیونها تریدر را هدایت میکنند. در دوره جامع ارزهای دیجیتال با جنبههای مختلف روانشناسی معامله، پیامدهای آن و راههای کنترل عواطف و احساساتی مانند حرص و طمع را بهخوبی یاد میگیرید.
با شناخت اصول روانشناسی، احساسات بازار را درک کنید.
روانشناسی بازار ارز دیجیتال چیست؟
صاحبنظران اقتصاد رفتاری معتقدند که تمام حرکات قیمت ارزهای دیجیتال بدون توجه به بازار، شناخت بازار صعودی تحتتاثیر روانشناسی معاملهگران است. بنابراین احساسات به یک نیروی محرکه اصلی تبدیل میشوند. ترکیبی از احساسات و انتظارات شخصی، احساسات بازار را تشکیل میدهند.
بهعنوان مثال، زمانی که بیشتر معاملهگران انتظار دارند که قیمتها افزایش پیدا کند، احساسات مثبت است و بازار روند صعودی خواهد داشت. برعکس، زمانی که سرمایهگذاران انتظار سقوط قیمت دارند، یک الگوی منفی شکل میگیرد و بازار وارد فاز نزولی میشود. انواع روندهای بازار در دوره پیشرفته ارز دیجیتال به شما آموزش داده میشود. برای درک بهتر احساسات بازار به مثالهای زیر توجه کنید:
تجارت سودآور در بازار گاوی
بازار گاوی فاز مثبت بازار را نشان میدهد که مبتنی بر خرید قوی ارزهای دیجیتال است. در چنین شرایطی سرمایهگذاران انتظار بالا رفتن قیمتها را دارند و داراییهای بیشتری را خریداری میکنند. مهمترین احساسات بازارهای گاوی عبارتاند از:
روندهای صعودی بازار معمولا در اثر اتفاقات گذشته رخ میدهند. زمانی که معاملهگران شاهد افزایش قیمتها هستند، احساسات بازار مثبت میشود و همین موضوع افزایش قیمتها را به همراه دارد. بااینحال، یک روند صعودی بیش از حد قوی در بعضی از موارد ممکن است باعث ایجاد حباب شود. در چنین شرایطی، معاملهگران بهطور غیرمنطقی حریص میشوند و یک موقعیت خطرناک به وجود میآید.
در بازار پرنوسان ارزهای دیجیتال سرعت عمل از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین دسترسی به یک سیستم قوی و اینترنت مناسب برای همه معاملهگران ضرورت دارد. در چنین شرایطی مراجعه به یک صرافی غیرمتمرکز معتبر میتواند تاثیر زیادی در سرعت خرید و فروش شما داشته باشد. برای آشنایی بیشتر با این نوع از صرافیهای آنلاین، خواندن مقاله صرافی غیرمتمرکز چیست را به شما پیشنهاد میکنیم.
احساسات معاملهگران در بازارهای گاوی و خرسی را بشناسید.
اوضاع نابهسامان معاملات ارز دیجیتال با بازار خرسی
ماهیت چرخهای معاملات منجر به روند نزولی میشود. با کاهش قیمت ارزهای دیجیتال، افراد با احساساتی مانند ترس و غم روبهرو میشوند. در ابتدا معاملهگران نزولی شدن بازار را انکار میکنند و داراییهای خود را نمیفروشند. کاهش بیشتر قیمت ارزهای دیجیتال احساساتی مانند عصبانیت، چانهزنی و افسردگی را در معاملهگران به همراه دارد.
متاسفانه بسیاری از معاملهگران تحتتاثیر احساسات بازار، بهترین لحظه فروش را از دست میدهند و داراییهای خود را در پایینترین قیمت ممکن میفروشند. درصورتیکه بعد از مدتی بازار ثابت شده و برای روند صعودی بعدی آماده میشود. احساسات معاملهگران در بازار خرسی شامل موارد زیر میشود:
تسلط به احساسات و هیجانات در این بازار اهمیت بیشتری برای معاملهگران دارد. شناخت کامل ارزهای دیجیتال و چگونگی عملکرد آنها به شما کمک میکند تا با استفاده از دانش و منطق بر احساساتتان غلبه کنید. به همین خاطر توصیه میکنیم از سوال بلاکچین چیست شروع کنید و بهطور پایهای با این دنیای جدید آشنا شوید.
کاربرد تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در روانشناسی بازار
بازارهای مالی همواره تحتتاثیر روانشناسی جهانی هستند. با پذیرش این اصل، درک بازار بسیار آسانتر میشود. تحلیل فاندامنتال یکی از مهمترین الزامات برای همه معاملهگران است. یک قانون طلایی برای ترید ارزهای دیجیتال وجود دارد که میگوید: وقتی دیگران میترسند، بخر و وقتی آنها حریص میشوند، بفروش. بنابراین برای انجام بهترین معاملهها باید احساسات فعلی بازار را درک کنید. ایدهآلترین حالت ممکن در معاملهگری این است که سقفها و کفهای قیمتی را پیدا کرده و در این زمانها معامله کنید.
تحلیل تکنیکال یکی دیگر از مهارتهای لازم برای تریدرها است. با استفاده از اندیکاتورها و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال میتوانید چرخههای قبلی را تجزیه و تحلیل کرده و چگونگی عملکرد الگوهای روانشناسی را دریابید. بنابراین یک معاملهگر ارز دیجیتال باید بداند اندیکاتور چیست و چگونه باید از آن استفاده کند.
با تحلیل تکنیکال و فاندامنتال، احساسات بازار را بهتر بشناسید.
مهمترین نکات روانشناسی ترید ارز دیجیتال؛ افزایش احتمال موفقیت در ارز دیجیتال
همه معاملهگران ارز دیجیتال تابهحال بارها در انجام معاملههایشان شکست خوردهاند. نکته مهم در ترید ارزهای دیجیتال یادگیری از اشتباهات گذشته است. بنابراین هنگام شروع یک معامله به ضرر احتمالی ناشی از آن فکر نکنید؛ چراکه چنین افکاری اعتمادبهنفس شما را کاهش میدهند و قدرت تصمیمگیری را تحتتاثیر قرار میدهند. از جمله مهمترین نکات روانشناسی ترید ارزهای دیجیتال میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
موفقیت را تجسم کنید
تجسم یک روش علمی برای رسیدن به موفقیت نیست، اما روانشناسان اصرار زیادی به شناساندن اهمیت آن به دیگران دارند. با تجسم موفقیت، ترس از شکست و اشتباه کردن را کم کرده و برای رسیدن به هدف نهایی بدون احساسات آزاردهنده، برنامه بریزید. استراتژی خود را بهطور حرفهای و واضح بچینید و با اعتمادبهنفس کامل مطابق با آن عمل کنید.
در خلوت معامله کنید
معامله ارزهای دیجیتال یک کار فردی است. برای انجام معاملات بهتنهایی فکر کنید و به دیگران اجازه دخالت در روند معامله را ندهید؛ زیرا دیدگاهها و نظرات افراد مختلف برای ترید ارزهای دیجیتال با یکدیگر متفاوت است. شنیدن توصیهها و نظرات دیگران دقت پیشبینی شما را کاهش میدهد و تمرکزتان را میگیرد.
با انجام معامله در خلوت تمرکز خود را افزایش دهید.
ریسک معامله را در نظر بگیرید
همیشه باید مقداری از سرمایه خود را وارد بازارهای مالی کنید که آماده از دست دادن آن هستید. این قانون مهمترین نکته برای انجام معامله است. بنابراین هنگام ترسیم استراتژی، ضررهای احتمالی را در نظر بگیرید و خود را برای از دست دادن آن آماده کنید. گاهی اوقات انجام چند معامله کوچک سود بیشتری نسبت به یک معامله بزرگ برایتان به ارمغان میآورد.
احساساتتان را کنترل کنید
توجه به وضعیت روانی – عاطفی هنگام شروع معامله اهمیت بسیاری دارد. اگر تحتتاثیر اخبار و رویدادها هستید، معامله را باز نکنید. تریدهای احساسی اغلب با ضرر همراه هستند. بنابراین بعد از شنیدن اخبار به انجام کاری مشغول شوید تا ذهنتان آرام بگیرد.
آموزش روانشناسی ترید ارزهای دیجیتال با دورههای داجکس
در این مقاله به بررسی مفاهیم اساسی روانشناسی بازار ارزهای دیجیتال پرداختیم و به سوال روانشناسی ترید چیست، بهطور کامل پاسخ دادیم. برای انجام یک معامله سودمند باید تصویر واضح و روشنی از احساسات خود و بازار داشته باشید. به همین خاطر آموزش روانشناسی بازار ارز دیجیتال یکی از مهمترین مباحثی است که هنگام ورود به معامله باید به آن مسلط باشید.
تیم تخصصی و حرفهای داجکس با شناخت کامل نیازهای معاملهگران مبتدی دورههای آموزشی جامعی را تهیه کرده است. در این دورهها صفر تا صد بازار ارزهای دیجیتال را فرا میگیرید و برای ترید آماده میشوید. برای خرید پکیجهای آموزشی داجکس و همچنین دریافت مشاوره از مشاوران باتجربه ما همین حالا با شماره تلفن ۰۰۹۷۱۴۵۶۵۶۸۷۱ تماس بگیرید.
نظر شما درباره روانشناسی ترید چیست؟ آیا تابهحال تحتتاثیر احساسات بازار معاملهای انجام دادهاید؟ تجربیات خود را با ما و سایر مخاطبان مجله آموزشی داجکس به اشتراک بگذارید.
اخبار و مقالات مشابه
1400.11.12
الگوی سر و شانه در بازار های مالی برای تحلیل تکنیکال
شناخت الگوهای قیمتی برای افرادی که قصد فعالیت تخصصی در بازارهای سرمایه و کسب سود از آن را دارند، بسیار ضروری و ثمر بخش است. الگوی سر و شانه یکی از متداولترین و پرکاربردترین الگوهای کلاسیک در بازارهای مالی است که خود به دو نوع الگوی سر و شانه سقف و الگوی سر و شانه کف تقسیم میشود. بعد از مشاهده این الگو میتوان انتظار روندی پرقدرت از سهم را برخلاف جهت روند قبلی داشت.
به جرات میتوان گفت، الگوی سر و شانه یکی از پرکاربردترین الگوهایی است که هر معاملهگری با تشخیص صحیح و به موقع آن در انواع بازارهای مالی اعم از: فارکس، ارزهای دیجیتال و بورس ایران به سودهای خوبی دست مییابد. با توجه به لزوم آشنایی با این الگوی قیمتی در این مطلب بر آن شدیم تا به معرفی الگوی سر و شانه بپردازیم.
الگوی سر و شانه (Head and Shoulder Pattern)
الگوی سر و شانه (Head and Shoulder Pattern) یک اندیکاتور تکنیکالی بازگشتی است که به شکل یک خط کف و سه قله قیمتی است. قلههای کناری (راست و چپ) ارتفاع مشابه دارند و قله میانی بلندتر از دو قله طرفین خود است. خط کف (خط مبنا) که در اصطلاح با عنوان خط گردن (Neckline) شناخته میشود. خطی است که نقاط حاصل از برخورد سر و شانهها را به هم متصل میکند. دلیل نامگذاری این الگو هم به سبب همین شکل ظاهری قلهها است.
در واقع در نمودار قیمت یک دارایی، این الگو به صورت سه قله متوالی تشکیل شده است که قله وسط که سقف قیمتی هم است، بالاتر از دو قله کناری است. قله وسط به مانند سر و قلههای کناری آن دو شانه را تشکیل داده اند، از این رو این الگو، الگوی سر و شانه نامیده میشود.
یکی از معتبرترین الگوها در خصوص بازگشت روندی، الگوی سر و شانه است. این الگو نشان دهنده حرکات قیمت در بازار و احتمال تغییر روند صعودی به روند نزولی است.
به طور کلی الگوی سر و شانه، در تحلیل تکنیکال معکوس شدن روند صعودی به روند نزولی را پیش بینی میکند. البته در الگوی سرو شانه وارونه، تبدیل روند نزولی به روند صعودی نیز پیش بینی میشود. تحلیل گران تکنیکال بر این باورند که الگوی سر و شانه یکی از قابل اعتمادترین الگوهای تغییر روند است. در الگوی سر و شانه هر چه خط گردن شیب ملایمتری داشته باشد، آن خط از اعتبار بیشتری برخوردار است.
الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال به دو بخش تقسیم میشوند:
الگوهای ادامه دهنده:
الگوهای ادامه دهنده، الگوهایی هستند که در میانه یک روند صعودی یا نزولی ظاهر شده و ادامه دار بودن روند را تایید میکنند.
الگوهای بازگشتی:
الگوهای بازگشتی نیز جزو الگوهایی هستند که در پایان یک روند صعودی و یا نزولی به وجود میآیند و نشان دهنده تغییر جهت روند هستند.
اجزای تشکیل دهنده الگوهای سر و شانه
سر: بلندترین قله که در وسط نمودار قرار دارد، اصطلاحا سر نامیده میشود.
شانه ها: به دو قله با ارتفاع کمتر در طرفین سر و کنارههای نمودار، شانه گفته میشود.
گردن: خطی است که نقاط حاصل از برخورد سر و شانهها را به هم متصل میکند.
خط گردن:در الگوی سرو شانه سقف خط گردن خط حمایتی و در الگوی سر و شانه کف خط مقاومتی به شمار میرود. با استفاده از خط گردن زمان ورود و خروج از معاملات تشخیص داده میشود. زمانی که شانه سمت چپ و راست شکل گرفت، این خط را ترسیم نموده و مبنای معاملات خود قرار میدهیم. بعد از ترسیم این خط، فاصله آن با سر اندازه گیری میشود و از این فاصلهها برای خرید و فروش داراییها استفاده میشود.
انواع الگوهای سر و شانه
الگوی سر و شانه سقف (Head and Shoulder Top)
الگوی سر و شانه سقف در انتهای روند صعودی مشاهده میشود. این الگو موجب نزولی شدن حرکت قیمت و کاهش چشمگیر قیمت سهم میشود.
الگوی سر و شانه معکوس (کف)
نقطه مقابل الگوی سر و شانه، الگوی سر و شانه معکوس یا الگوی سر و شانه کف (Head and Shoulders Bottom) است.
این الگو برخلاف الگوی سر و شانه سقف، تغییر حرکت نزولی قیمت به روند صعودی را پیش بینی میکند. زمانی که حرکات قیمتی یک سهم مشخصههای زیر را به نمایش بگذارد، الگوی سر و شانه معکوس تشخیص داده میشود:
- قیمت به یک دره حرکت میکند و سپس با یک حرکت صعودی افزایش مییابد.
- دوباره قیمت به سطحی پایینتر از دره قبلی حرکت میکند و در ادامه حرکت صعودی را در پیش میگیرد.
- در ادامه قیمت حرکت کاهشی انجام داده و تا سطح دره اول حرکت میکند.
- بعد از همه این روند ها، نمودار قیمت دوباره حرکت صعودی یافته و به سمت سطح مقاومتی تشکیل شده در قلههای پیشین، حرکت میکند.
کسب سود از الگوی سر و شانه کف، فقط در بازارهای دو طرفه امکانپذیر است.
الگوی سر و شانه چه چیزهایی را بازگو میکند؟
در یک الگوی سر و شانه، قیمتها روند صعودی طولانی مدتی را طی میکنند و به یک قلهی جدید میرسد. سپس قیمت حرکت نزولی کوچکی را طی میکند و یک دره (Trough) ایجاد میشود.
قیمتها دوباره در یک روند صعودی حرکت خود را آغاز میکنند و یک سقف قیمتی جدیدی را به وجود میآورند. سپس وارد روند نزولی میشوند.
برای بار سوم قیمتها روند صعودی را انجام میدهند و قله جدیدی را میسازند. اما قیمتها نهایتا به سطح قله اول رسیده و دوباره حرکت نزولی خود را طی میکنند.
حرکات موجود در پَس یک الگوی سر و شانه (بازی طناب کشی)
قیمت سهام، همانند یک بازی طناب کشی است. حرکت صعودی یا نزولی قیمت نتیجه تعداد افرادی است که در دو گروه خریداران و فروشندگان قرار میگیرند.
افرادی که بر این عقیدهاند که قیمتها روند صعودی طی خواهد کرد، خریداران یا گاوها (Bulls) نامیده می شوند. کسانی هم که بر این باورند قیمتها به سطوح پایینتر حرکت میکنند، فروشندگان یا خرسها (Bears) خوانده میشوند.
اگر بیشترین سهامداران یک سهم خرسها (فروشندگان) باشند، قیمت آن سهم سیر نزولی پیدا میکند و به سطوح پایین حرکت خواهد نمود. در این هنگام معاله گران برای جلوگیری از ضرر سهام خود را میفروشند.
بالعکس چنانچه بیشتر سهامداران و شرکت کنندگان در تعیین قیمت، گاوها (خریداران) باشند، در این صورت قیمت سهام به سمت بالا حرکت می کند. معامله گران برای اینکه از این فرصت معاملاتی استفاده نموده و سود کنند، به خرید سهام اقدام میکنند.
در الگوی سر و شانه تشکیل قله اولیه و کاهش قیمتی بعد از آن، بیانگر کاهش قدرت روند صعودی است. در این زمان گاوها میخواهند روند صعودی بازار همچنان حفظ شود، و قیمت را به سطحی بالاتر از سطح قله اولیه هل میدهند. در این زمان قله جدیدی تشکیل میشود که همان بخش سر الگو است.
در این هنگام خرسها در حال قدرت گرفتن هستند. گاوها دوباره تلاش میکنند تا قیمتها را به سطوح بالاتر هدایت کنند. اما تنها میتوانند قیمتها را تا سطح قله اولیه بالا ببرند.
خرسها قدرت را به دست گرفته و قیمت را به سمت پایین حرکت داده و باعث ایجاد روند نزولی در قیمتها میشوند.
استراتژی کسب سود
برای اینکه از هر الگویی بیشترین سود ممکن را کسب کنیم، بایستی بعد از تشکیل الگو، نقاط امن ورود به معامله را بشناسیم.
در الگوی سر و شانه ۲ نقطه امن برای ورود وجود دارد:
نقطه امن ورود اول بلافاصله بعد از شکست خط گردن شناسایی شده است.
این نقطه بعد از بازگشت به خط گردن شکسته شده شناسایی میشود.
بعد از اینکه الگوی سر و شانه کف مشاهده شد، با ارسال سفارش خرید، ورود به سهم صورت میگیرد. زمانی که خط گردن شکسته شد و قیمت رشد کرد، میتوان با کسب سود پیشبینی شده از معامله خارج شد.
بعد از اینکه الگوی سر و شانه سقف مشاهده شد، با ارسال سفارش فروش، ورود به معامله صورت میگیرد. زمانی که خط گردن شکسته شد و قیمت کاهش یافت، میتوان با کسب سود پیشبینی شده از معامله خارج شد.
Stop loss/Take Profit
حد ضرر:
در الگوی سر و شانه کف، حد ضرر را کمی پایینتر از شانه راست در نظر میگیرند.
در الگوی سر و شانه سقف، حد ضرر کمی بالاتر از شانه راست در نظر گرفته میشود. برخی مواقع شانه راست هم ارتفاع با قله سر قرار میگیرد، در این صورت حد ضرر در نزدیکی قیمت سر الگو در نظر گرفته میشود، و حد ضرر مطمئنتری است.
حد سود:
در الگوی سر و شانه کف، بعد از شکست خط گردن، به اندازه فاصله نقطه رأسی سر از خط گردن، قیمت افزایش مییابد. در الگوی و سر و گردن سقف بعد از شکست خط گردن، به اندازه فاصله نقطه رأسی سر از خط گردن، قیمت کاهش مییابد. در واقع حد سود در این الگوها به فاصله رأس سر از خط گردن بستگی دارد.
نحوه شناسایی الگوی سر و شانه
همانطور که میدانیم این الگو از سه قله تشکیل شده است که قله وسط بلندتر از دو قله کناری است. شانه چپ و راست نهایتا تا میانه شانه سر هستند.
خط گردن را به گونهای که کفهای سه قله را به یکدیگر وصل کنند، میکشیم. حال در الگوی سر و شانه نزولی منتظر شکست خط گردن به سمت پایین میمانیم. در الگوی سر و شانه کف نیز منتظر شکست خط گردن به سمت بالا میمانیم.
نکته: در بسیاری از موارد هر شانه از چندین ریز قله تشکیل شده است، از این رو شناسایی این الگو چندان نیز ساده نیست. تنها با تجربه میتوان این الگوها را تشخیص داد.
سخن پایانی
استفاده از تحلیل تکنیکال و الگوهای ایجاد شده در نمودار قیمت دارایی ها، نقش مهمی در پیش بینی روندها در بازار دارند. الگوی سر و شانه یکی از پرکاربردترین و معتبرترین الگوهای تحلیل تکنیکال است که به صورت تجربی تشخیص داده میشود. پس از وقوع الگوهای سر و گردن، جهتگیری خاصی در روند قیمت یک دارایی صورت میپذیرد.
الگوهای سر و شانه نمودارهای تحلیل تکنیکال هستند که از سه قله تشکیل شدهاند که قله وسط بلندتر از دو قله کناری است. خطی که نقاط حاصل از برخورد سر و شانهها را به هم متصل میکند خط گردن نامیده میشود.
الگوی سر و شانه به نوع الگوی سر و شانه سقف و الگوی سر و شانه کف تقسیم بندی می شوند.
الگوی سر و گردن در انتهای یک روند نزولی پدید میآید و موجب حرکت صعودی روند قیمتها و رشد قیمت سهم میشود. الگوی سر و شانه کف یا معکوس هم تغییر حرکت نزولی قیمت به روند صعودی را پیش بینی میکند.
سرمایهگذاری فعال در بازار مالی بورس
در بازارهای مالی همیشه بحث استراتژی مطرح است. سرمایهگذاری فعال (Active) و غیر فعال (Passive) هم دو استراتژی مهم و مورد بحث در تمام بازارهای مالی از جمله بورس هستند. هر یک از این دو استراتژی معایب و مزایای خاص خود را دارند که بهتر است پیش از انتخاب حتماً با آنها آشنا شوید.
اگر نمیدانید تفاوت این دو سرمایهگذاری در چیست و هر یک چه مزیتها یا نقطه ضعفهایی را برایتان به همراه خواد داشت، تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید. امروز در این مقاله از سرمایهگذاری فعال در بورس و مزایا و معایب آن خواهیم گفت و در مطالب بعدی به سرمایهگذاری غیر فعال و تفاوت این دو نوع سرمایهگذاری میپردازیم.
سرمایهگذاری فعال در بورس چیست؟
سرمایهگذاری فعال یا پویا نوعی استراتژی است که شامل معاملههای پی در پی است و هدف از این معاملهها شکست دادن میانگین بازده شاخص سهام است. استفاده از این استراتژی نیاز به دانش زیادی برای تجزیه و تحلیل بازار دارد تا شخص بتواند بهترین زمان برای باز کردن معامله و خرید و بستن آن را شناسایی کند.
برای استفاده از استراتژی سرمایهگذاری فعال میتوانید از طریق صندوقهای سرمایهگذاری مشترک یا Eftها اقدام کنید یا حتی خودتان آن را انجام دهید.
مدیرهای صندوقهای سرمایهگذاری طیف وسیعی از دادههای کمی و کیفی در مورد اوراق بهادار، روندهای آتی بازار، جهشهای اقتصادی گسترده و … را در طی زمان جمعآوری کرده و از طریق همین دادهها و اطلاعات قادر به تحلیل و شناسایی نقاط ورود خروج هستند و میتوانند از نوسانهای کوتاه مدت هم به سود برسند و همینطور دارایی خود را حفظ کنند.
عدم مدیریت صحیح و مداوم پرتفولیو، سرمایهگذار را دچار ضررهای جبران ناپذیری خواهد کرد و میتواند اهداف بلند مدت شما را با شکست روبرو کند. از همین رو بیشتر توصیه بر آن است که داراییهای خود را در سرمایهگذاری فعال قرار ندهید به ویژ وقتی پای اهداف بلند مدت (پس انداز بازنشستگی و …) به میان میآید.
سرمایهگذاری فعال چه مزایا و معایبی دارد؟
برای شناخت بیشتر این استراتژی بازار بهتر است نگاهی به معایب و مزایای آن داشته باشیم تا بتوانیم بهترین راهکار را برای سرمایه خود اتخاذ کنیم. از جمله مزایای سرمایهگذاری فعال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
انعطافپذیری در بازارهای بی ثبات
سرمایهگذار فعال چه در صعود بازار و چه در نزول آن میتواند سود کرده و سرمایه خود را حفظ کند. در واقع سرمایهگذار فعال میتواند در سیر بازار نزولی موقعیت دفاعی را انتخاب رکرده و داراییهایش را حفظ کند تا از ضررهای جبران ناپذیر جلوگیری نماید. علاوه بر این، این سرمایهگذار قادر است در بازار صعودی سهام بیشتری خریداری کند. چنین سرمایهگذاری با پاسخهای لحظهای و سریع خواهد توانست تا عملکرد معیارهای بازار مثل S&P 500 را در کوتاه مدت شکست دهد.
گزینههای معاملاتی گسترده
سرمایهگذاری فعال این امکان را به شما میدهد تا از استراتژیهای معاملاتی همچون Hedging (پوشش ریسک) برای کسب سودهای بزرگتر و بیشتر استفاده کنید و شانس موفقیت خود بر شاخصهای بازار را زیاد کنید. البته این کار میتواند تا حدی هزینهها و ریسکهای مرتبط با سرمایهگذاری فعال را افزایش دهد. به همین خاطر است که این نوع سرمایهگذاری تنها به متخصصها و سرمایهگذارهای با تجربه پیشنهاد میشود.
مدیریت مالیات
مشاور یا مدیر پرتفولیو میتواند به کمک سرمایهگذاری فعال اقدام به انجام معاملاتی کند که از سود این معاملات بتوان مالیات را پرداخت کرد.هر چند که از طریق سرمایهگذاری غیر فعال هم میتوان ضررهای مالیاتی را جبران نمود اما سرمایهگذاری فعال به دلیلی میزان معاملات بیشتر فرصت بیشتری هم برای جبران ضرر در اختیارتان قرار میدهد.
و اما معایب این نوع سرمایهگذاری:
هزینههای بیشتر
در این برهه، اکثر کارگزاریها بابت خرید معمولی سهام و EFT کارمزدی از کاربر دریافت نمیکنند. با این وجود استراتژیهای معاملاتی پیچیدهتر شامل کارمزد میشوند. از این رو، اگر قصد دارید تا در صندوقهایی با مدیریت فعال سرمایهگذاری کنید، لازم است که هزینههای بیشتری پرداخت کنید.
ریسک بالا
سرمایهگذاری فعال به همان میزان که میتواند سوددهی بالایی داشته باشد، میزان ریسک و ضرر را هم افزایش میدهد. در واقع سرمایهگذاریهای بزرگ با افزایش ریسک، ممکن است ضررهای زیادی را هم متوجه سرمایه شما کند به ویژه اگر بخشی از این دارایی و سرمایه به شکل قرض و حاشیه سود بوده باشد.
قرار گرفتن در معرض ترندها
با سرمایهگذاری فعال به راحتی در مسیر ترندها قرار میگیرید و فرقی هم نمیکند این ترند به چه سمتی برود. تصور کنید موقعیت فردی را که در ابتدای سال 2021 دست به خرید سهام لوازم ورزشی خانگی دلار زد تا از فرصت کرونا و افزایش ارزش این سهام به نفع خود استفاده کند. در اواخر سال 2021 به دلیل کاهش محدودیتهای کرونا ارزش این سهام کاهش پیدا کرد و دارایی این فرد شاید به یک سوم رسید. این همان اتفاقی است که سرمایهگذاری بر اساس ترندها را سخت میکند.
در مبحث بعدی با سرمایهگذاری غیر فعال و تفاوت آن با سرمایهگذاری فعال در بورس آشنا میشویم.
بازار خرسی و گاوی در حوزه ارزهای دیجیتال
بازار خرسی و گاوی رمز ارزها: بازار خرسی و بازار گاوی اصطلاحاتی هستند که از وال استریت و بورس گرفته شده اند. خرس و گاو به افرادی گفته میشد که در روند بازار تاثیرگذار بودند. امروزه با رشد دنیای دیجیتال و سرمایه گذاری در رمز ارزها، ترید ارز دیجیتال، ماینینگ و استخراج آن و به طور کلی گستردگی آن، باعث استفاده همچین اصلاحاتی در دنیای رمز ارزها هم شد. در این مقاله تیم توکن باز به توضیح این مبحث می پردازد.
مفاهیم کلی :
بازار خرسی چیست؟
بازار خرسی بازاری است که رو به نزولی شدن می باشد. (همچون خرس که خود را بر روی طعمه انداخته است) و قیمت های ارزها و در روندی متداول دائماً تنزل کرده و دچار افت می شود. این امر باعث می شود که سرمایه گذاران در این زمینه معتقد باشند این که فرآیند ادامه دار خواهد بود. در این بازار به طور کلی روند اقتصاد کُند و باعث افزایش بیکاری می شود. زیرا شرکت ها اقدام به تعدیل نیرو می کنند تا هزینه های شرکت را متعادل تر و با نیروی کمتری به فعالیت خود ادامه دهند.
بازار گاوی چیست؟
بازار گاوی بازاری است که رو به بالا و صعودی می باشد (همچون گاوهای وحشی که به هنگام حمله به طعمه شاخ های خود را بر فراز آسمان و رو به بالا گرفته است). قیمت ارزها و سهام ها در روند صعودی رو به افزایش هستند و استمرار این روند از ویژگی بارز این بازار است. این امر باعث می شود که سرمایه گذارها در این زمینه معتقد باشند به این که فرآیند ادامه دار خواهد بود. در این بازار به طور کلی روند اقتصاد بسیار سریع و قوی است و شرکت ها تمایل بیشتری به استخدام دارند.
نماد بازار خرسی و گاوی
bullish برگرفته از کلمه bull در زبان انگلیسی است. bull به معنی گاو نر است. و از آنجایی که شاخهای گاو نر در هنگام حمله رو به بالا است این کلمه نشان دهنده روند صعودی بازار ارزها است.
bearish برگرفته از کلمه bear در زبان انگلیسی است. bear به معنای خرس است و از آنجایی که خرس ها برای شکار خودرا بر روی طعمه می اندازند این کلمه نشان دهنده روند نزولی یا بدون حرکت در بازار ارزها است.
در این بازارهای خرسی و گاوی چه باید کرد؟
باید آگاه شویم که در این بازار های چه بازار خرسی و چه بازار گاوی چه واکنشی نشان دهیم تا بهترین نتیجه را حاصل کنیم.
باید بدانیم بهترین و ایده آل ترین کار یک سرمایه گذار در بازار گاوی این است که با خرید یک ارز در زمان مناسب از این روند افزایشی و صعودی قیمت ها سود ببرد و در زمانی که ارز مورد نظر به اوج خود رسید بفروشد. در اثنای این مبحث باید بگوییم که در این بازار تمامی ضرر و زیان های موجود به طور موقتی و ناچیز هستند و یک سرمایه گذار در این بازار با اطمینان خاطر در این بازارها سرمایه گذاری بیشتری کند تا بتواند به سود متقابلاً بیشتری دست یابد.
این درحالی است که در بازار خرسی درصد ضرر و زیان بسیار بالا قیمت ها دچار افت و نزول ارزشی هستند و به طور کلی نمی توان وضعیت این بازار را پیش بینی کرد. حتی با امید به تغییر روند در بازار خرسی و سرمایه گذاری در این بازار قبل از تغییر به احتمال زیاد متحمل ضرر خواهید شد. پس بهترین راه سرمایه گذاری در این بازار، سرمایه گذاری کوتاه مدت است.
مشخصات این دو بازار خرسی و گاوی در رمز ارزها
به طور کلی این دو بازار در بورس با در حوزه رمز ارزها کمی تفاوت دارند از آن جهت که در بورس بازار خرسی یا گاوی توسط جهت گیری قیمت سهام قابل تشخیص است. اما در این بازارها مشخصه های دیگری وجود دارد که سرمایه گذارها باید از آن باخبر باشند. سه فاکتور از فاکتور های موجود را در ذیل برای شما شرح می دهیم.
عرضه و تقاضا :
در بازار گاوی یا صعودی مقدار تقاضا بسیار بالا و مقدار عرضه کم و پایین است. بگونه ای که سرمایه گذار تمایل به خرید ارز مدنظر را دارد. اما تعداد اندکی از تریدر های ارز مدنظر تمایل به فروش آن ارز را دارند. در نتیجه عدم هم خوانی عرضه و تقاضا باعث افزایش قیمت ارز دیجیتال شده و عرصه رقابت برای سرمایه گذاران تنگ می شود.
در بازار نزول این امر به طور عکس خواهد بود، بگونه ای که تقاضا کمتر از عرضه موجود در بازار است. به طوری که تریدرها تمایل به فروش ارز مد نظر خود را دارند. اما سرمایه گذاران تمایل به خرید آن را ندارند. در نتیجه قیمت کوین یا توکن نزولی شده تا سرمایه گذاران بیشتری بتوانند به آن دسترسی پیدا کنند.
روانشناسی سرمایه گذار و تریدرها :
از آنجایی که رفتار تریدرها بر بازار تاثیر می گذارد، فهم روانشناسی سرمایه گذاران و شناخت احساسات آنها و می تواند به شما در تصمیم گیری ها کمک کند. اما باید خاطر نشان شد که عملکرد پروژه رمز ارزها و سازنده بودن آنها روندی تاثیر گذار در این زمینه خواهد بود.
در بازار خرسی احساسات و روند آن نزولی است. بگونه ای که سرمایه گذار ترجیح می دهد تا صعودی شدن و داشتن سیگنال مثبت سرمایه خود را خارج و به دنبال ارزی مناسب با سود بهتر بگردد. به طور کل پایین آمدن قیمت ها باعث کمتر شدن اطمینان خاطر تریدرها می شود که این موجب خروج سرمایه آن ها از بازار، نزول قیمت بیشتری در پی دارد.
متغییر شدن فعالیت اقتصادی :
در وهله اول باید بدانیم که رمز ارزها و ارزهای دیجیتال گوشه ای از یک اقتصاد کلان هستند. بازار این رمز ارزها با اقتصاد اصلی متصل و به شدت با هم دیگر مرتبط اند.
به طوری که یک بازار خرسی متصل و مرتبط به یک اقتصاد ضعیف است و در این بازار پروژه ها قادر به سود دهی کلان نخواهند بود. چون سرمایه گذاران از اعتماد کافی به آنها برخوردار نیستند، این تاثیر مستقیمی بر بازار گذاشته و باعث ضعف و نزولی شدن بازار خواهد بود.
این درحالی است که در بازار مقابل یعنی بازار گاوی عکس موضوع در جریان است. کاربران تمایل بیشتری به سرمایه گذاری در پروژه ها دارند و این موضوع باعث قدرتمندی اقتصاد می شود.
نکات کلیدی و مهم
سه نکته مهم در مورد بازار های خرسی و گاوی وجود دارد که عبارتند از :
- بازار گاوی رو به افزایش و بازاری مستحکم و استوار از حیث اقتصادی است. عکس این موضوع بازار خرسی است که در حال پسرفت و سقوط ارزش ارز و نزولی شدن آنها است.
- بعضی از سرمایه گذاران (به جهت کوتاه مدت) از بازار خرسی هستند. اما اکثریت بازار را سرمایه گذارن گاوی تشکیل می دهند.
- بر خلاف سرمایه گذاری در بازار گاوی، سرمایه گذاری در بازار خرسی پر ریسک است. چون نزولی بودن بازار باعث از دست رفتن ارزش ارز خواهد بود. این موضوع نیز حائز اهمیت است که پیش بینی کف بازار امری سخت خواهد بود.
مفهوم بازار خرسی و گاوی
در توصیف وضعیت بازار سرمایه واژه های متفاوتی بکار می رود. واژه هایی همچون Bull market که به معنای بازار گاوی و Bear market که به معنای بازار خرسی می باشد، بخشی از این اصطلاحات بازارهای مالی هستند که دانستن آنها کمک می کند تا هرچه بیشتر با پیچ و خم های آن آشنا شویم.
زمانی که بازار روند رشد و صعود رو در پیش می گیرد. اینگونه بازار، به بازار گاوی اطلاق می شود که حین حمله شاخ های خود را رو به بالا برده است. در سویی دیگر اگر همین بازار روند نزولی در پیش بگیرد و در اقتصاد رکود حاکم باشد. اینگونه بازار به بازار خرسی اطلاق می شود که هنگام به چنگ آوردن طعمه خود بر روی آن می اندازد. خب تا اینجا همه چیز شفاف است، اما چه زمانی این بازارها به هم تبدیل می شوند؟ چه زمانی بازار خرسی به بازار گاوی تبدیل می شود؟ جواب مشخص است زمانی که رویکرد اقتصادی در مجموع مثبت و روبه پیشرفت باشد.
اما چیزی که مشهود است و به طور کلی در بازار Bull market افراد تمایل بیشتری به سرمایه گذاری و کسب سود در این بازار دارند.
تغییرات در بازار و اندازه گیری آن
باید آگاه باشیم که عوامل تعیین کننده Bull market یا Bear market در بازار صرف یک واکنش فوری به یک اتفاق یا رویداد خاص نیست. بلکه عامل مهم و کلیدی می باشد که باید بدانیم نحوه عملکرد آن دراز مدت در بازار است.
باید بدانیم نوسانات کوچک صرفاً نمایانگر یک اصلاح در بازار است و فقط یک بازده زمانی مدت دار، توانایی تشخیص بازار خرسی یا گاوی را دارد.
تله ی بازار خرسی و گاوی
آنچه باید درمورد تله ها بدانیم این است که تله ها یک الگوی تکنیکال هستند. چه در بازار گاوی چه در بازار خرسی.
تله خرسی زمانی اتفاق می افتد که سیگنالی به غلط درمورد وارونه شدن روند صعودی قیمت ها ، قیمت هر سهم، یا دیگر ابزارهای مالی به وجود آورد. این تله در پوزیشن (Short) قرار دارد.
سرمایه گذار اگر پیش بینی درستی از روند نزول قیمت نداشته باشد به احتمالا قوی در تله ی خرسی گرفتار خواهد شد.
تله گاوی زمانی اتفاق می افتد که سراشیبی نزولی نظاره گر بالا رفتن سریع و رشد نسبتاً چشمگیر در قیمت یک ارز یا شاخص باشیم.
روند کار تله گاوی این گونه است که کاربران را به سوی خرید سهم یا ارز جدید سوق می دهد. و معامله گران در پوزیشن (Long) قرار خواهد داد. با گرفتاری در این تله معامله گران متحمل ضرر خواهند شد زیرا قیمت ها افت کرده است.
چگونه گرفتار تله خرسی و گاوی در معاملات نشویم؟
با دانستن چهار روش میتوانیم از گرفتاری در این تله دوری کنیم که عبارتند از :
دیدگاه شما