true==function()
var jhm=0;
for( D=0; D jhm = jhm + [ih][D].QTotTran5J
> (cfield3) = ( jhm /22 ) ; >() (tvol)>1.5*(cfield3)&&((ct).Buy_I_Volume/(ct).Buy_CountI)>=((ct).Sell_I_Volume/(ct).Sell_CountI)&&(pl)>=(pc)&&(plp)>0&&(ct).Buy_I_Volume>0.5*(tvol)&&(ct).Sell_N_Volume>0.5*(tvol) (tvol)>1.5*[is5]&&((ct).Buy_I_Volume/(ct).Buy_CountI)>=((ct).Sell_I_Volume/(ct).Sell_CountI)&&(pl)>=(pc)&&(plp)>0&&(ct).Buy_I_Volume>0.5*(tvol)&&(ct).Sell_N_Volume>0.5*(tvol) (tvol)>1.5*[is6]&&((ct).Buy_I_Volume/(ct).Buy_CountI)>=((ct).Sell_I_Volume/(ct).Sell_CountI)&&(pl)>=(pc)&&(plp)>0&&(ct).Buy_I_Volume>0.5*(tvol)&&(ct).Sell_N_Volume>0.5*(tvol)
مفهوم دقیق نقدینگی بازار
بازار بورس، بازاری است که در آن اوراق بهادار خرید و فروش می شوند. سهام شرکت ها مهم ترین این اوراق بهادار هستند و روزانه میلیون ها سهام توسط سهامداران خرید و فروش می شود. یکی از معیارهای مهم در بازار بورس، جریان نقدینگی مفهوم دقیق نقدینگی بازار است. در این مقاله به تاثیر نقدینگی بر بورس پرداخته شده است.
نقدینگی چیست؟
شما تا به حال بارها در اخبار مختلف و از زبان افراد، واژه “نقدینگی” را شنیده اید و شاید خودتان هم تا حدودی بدانید که منظور از این کلمه چیست. اگر بخواهیم خیلی ساده بگوییم نقدینگی همان پول نقدی است که در خارج از سیستم بانکی در بین افراد حقیقی و یا شرکت ها و موسسات تبادل می شود.
نقدینگی همان پولی است که ما مردم در دستان خود داریم و هر روز با آن خرید می کنیم و از آن برای گذران امور خود استفاده می کنیم.
مثالی برای نقدینگی
حال بگذارید با یک مثال قضیه نقدینگی را برای شما باز کنیم. فرض کنید که در یک خانه 10 نفر حضور دارند که ثروت هر کدام از این ها 10 میلیون تومان است. اگر این 10 نفر بخواهند یک ماشین موتور 5 میلیون تومانی بخرند به راحتی می توانند این کار را انجام دهند.
اما فروشنده موتور این موتور را به چه کسی خواهد فروخت؟ مطمئنا فروشنده موتور را به کسی که بیشترین پول را بدهد خواهد فروخت. حجم نقدینگی این 10 نفر روی هم 100 میلیون تومان است. اگر فردی حاضر باشد که 7 میلیون تومان به ازای موتور بپردازد در واقع به دلیل رقابت این موتور را 2 میلیون تومان گران تر خریده است.
حال فرض کنید که این 10 نفر هر کدام 20 میلیون تومان پول دارند و همه آنها نیز نیاز به موتور را به دلایلی حس می کنند. الان حجم نقدینگی دو برابر شده است و به 200 میلیون تومان رسیده است.
به نظرتان در صورتی که نیاز باشد یک فرد حاضر است موتور را تا چه قیمتی بخرد؟ حدس شما درست است چون وقتی پول بیشتری در دست شما باشد و تعداد موتور هم بیشتر نشده باشد شما باید پول بیشتری بپردازید. اگر شما پول بیشتری ندهید شخص دیگری خواهد داد و موتور را زودتر خواهد خرید. بنابراین همان موتوری که با نقدینگی 100 میلیون تومانی، نهایتا تا 7 میلیون پول برایش داده می شد الان به راحتی و به دلیل پول بیشتر در دست این افراد به راحتی تا 12 یا 13 میلیون تومان خریده می شود.
نتیجه نقدینگی زیاد
به همین دلیل است که جریان های نقدینگی می توانند موجب گرانی و در واقع بی ارزش شدن پول را فراهم کنند. این چیزی است که در طی این سالیان در کشور ما اتفاق افتاده است. میزان پولی که در دست مردم است 7 برابر شده است و از آن سو همه چیز نیز چندین برابر گران شده است چون وقتی مردم پول بیشتری در دست خود داشته باشند برای خرید اجناس حاضرند پول بیشتری بدهند.
نقدینگی در بورس
حال که دانستید نقدینگی چیست بهتر است به بررسی این عامل در بورس بپردازیم. سال پیش و امسال، نقدینگی بسیار بالایی وارد بازار بورس شد و باعث رشد سریع این بازار گردید. به عبارت ساده هزاران میلیارد پول در این چند سال و مخصوصا امسال به بورس تزریق شد.
این پولها علتی بود تا قیمت سهام و دیگر اوراق به سرعت بالا برود و خیلی ها سود خوبی ببرند. اما دلیل ورود این همه نقدینگی به این بازار چه بود. در زیر به دلایل هجوم نقدینگی به این بازار اشاره شده است:
1.تشویق دولت به ورود مردم به بورس:
دولت با تشویق و تبلیغ بورس توانست پول میلیون ها نفر را به سمت بورس هدایت کند. خیلی ها امسال با امید سود اقدام به دریافت کد بورسی نموده و پول خود را صرف خرید سهام گوناگون کردند. در این که هدف دولت از تشویق مردم به بورس چه بود حرف های زیادی زده می شود.
2.امکان سرمایه گذاری در بورس با پول کم:
یکی از مزایای بازار بورس این است که حتی با مفهوم دقیق نقدینگی بازار پول کم هم می توان در این بازار سرمایه گذاری کرد. شما با 500 هزار تومان هم می توانید سهم بخرید و به سود دست یابید اما در بازارهای دیگر مانند طلا و مسکن یا ارز شما به پولهای بسیار بیشتری نیاز دارید. اگر میلیون ها نفر پولهای اندک خود را وارد بورس کرده باشند، می بینیم که رقم بالایی بدست خواهد آمد.
3.آشنایی بیشتر مردم با بازارهای دیگر:
حالا دیگر خیلی از مردم به خاطر فضای مجازی، با سرمایه گذاری های مختلف آشنا شده اند و فهمیده اند که می توانند به جز بانک، پول خود را در انواع دیگری نیز سرمایه گذاری کنند. بازارهایی چون بورس، فارکس و حتی بازارهای ارز دیجیتال حالا دیگر نام هایی آشنا برای مردم هستند. این موضوع باعث شده است که جریان نقدینگی به سمت بورس قوی تر شود.
تاثیر نقدینگی بر بورس
نقدینگی بیشتر وارد هر بازاری شود، باعث افزایش قیمت در آن می شود. در بورس هم با ورود نقدینگی، شاخص کل توانست در چند ماه قبل رکورد 2 میلیونی را بزند و سود بسیار خوبی را برای سهامداران زیادی به ارمغان بیاورد. اما دقیقا تاثیر نقدینگی بر بازار بورس چگونه است.
1.قانون عرضه و تقاضا:
همان طور که بالاتر گفته شد زمانی که برای محصولی تقاضای بیشتری وجود داشته باشد، قیمت آن هم بالاتر خواهد رفت. در بورس هم این قانون برقرار است. وقتی میلیاردها تومان نقدینگی وارد این بازار شده است و تعداد سهم ها هم چندان تغییری نکرده است مسلما قیمت سهم ها بالاتر خواهد رفت. برخی سهام اکثرا در صف خرید هستند و برای همین یک روند صعودی دارند و برخی سهام هم به دلیل صف فروشی که دارند دچار روند نزولی می شوند.
نقدینگی بیشتر و تقاضای بیشتر برای خرید سهام باعث افزایش قیمت سهام خواهد شد و شاخص کل را بالا خواهد برد. این چیزی است که امسال در بازار اتفاق افتاد.
2.شکل گیری حباب:
حتما نام حباب قیمت را شنیده اید. در بورس وقتی قیمت کنونی یک سهم بسیار بیشتر از ارزش حقیقی اش باشد یعنی حباب قیمت وجود دارد. خیلی از شرکت ها در بورس ضرر ده هستند اما شما می بینید که در حال بالا رفتن هستند. این دقیقا به خاطر جریان نقدینگی است که به سمت یک سهم سرازیر شده است. متاسفانه اما دیر یا زود در بازار بورس، حباب قیمت می شکند و موجب ضرر آن سهامداران می شود.
3.خروج نقدینگی:
زمانی که بازار منفی باشد، مطمئنا افراد بیشتری تصمیم به خروج سرمایه خود از این بازار می گیرند. با خروج نقدینگی، رشد بازار بورس هم کندتر می شود و این چیزی است که در حال حاضر در بورس در حال اتفاق افتادن است. در صورتی که نقدینگی زیادی از بورس خارج شود می تواند باعث افت زیاد بورس شود. البته یک مزیت آن هم اینست که رفتارهای هیجانی را در بورس کاهش می دهد چون افرادی به سرعت از بورس خارج می شوند که هیجانی تر عمل می کنند.
نتیجه گیری
نقدینگی می تواند تاثیر زیادی روی بازار بورس و قیمت سهام داشته باشد. هر چه نقدینگی بیشتری به سمت بازار بورس سرازیر شود، رشد آن هم سریع تر خواهد بود و باعث افزایش قیمت سهم ها خواهد شد.
در بازار بورس، هر چقدر که نقدینگی بیشتری به سمت یک سهم برود، باعث افزایش قیمت بیشتر آن می شود. اگر این سهم ارزشمند باشد این موضوع بسیار خوب بوده اما اگر سهمی ضررده باشد باعث شکل گیری حباب خواهد شد. حباب یک سهم بر اثر اصلاح و ریزش فرو خواهد ریخت و باعث ضرر سهامداران خواهد شد و برای همین است که همواره باید با تحلیل و دقت اقدام به خرید سهم کرد.
نقدینگی ها اگر به درستی در بازار بورس هدایت شوند می توانند باعث رونق شرکت ها و صنایع مختلف شوند اما اگر نقدینگی موجود در بازار بورس دستمایه سفته بازان و بازیگران بورس قرار گیرد سودی نخواهد داشت و ضرر به باد خواهد آورد.
سهمیران
مجموعه سهمیران، با تجربه و تخصص خود به خوبی می تواند به شما آموزش دهد تا شما به خوبی مفهوم نقدینگی، تاثیر نقدینگی بر بورس، پول بدون پشتوانه، نحوه چرخش پول در بازار بورس و دیگر مسائل را یاد بگیرید.
سهمیران به عنوان شعبه ای از کارگزاری حافظ به درستی و با رعایت اصول به شما یاد خواهد داد که چگونه سهام درست را انتخاب کنید و صرفا به قمیت سهام توجه نکنید تا به دام حباب نیفتید.
در کنار این مسائل، سهمیران با آموزش های خود قدرت تحلیل شما را بالا خواهد برد و سرمایه گذاری درست در بورس را به خوبی برای شما تبیین خواهد کرد. یادتان باشد که برای موفقیت در بورس، شما باید به خوبی تعلیم ببینید و دوره های آموزشی را به درستی بگذرانید.
سهمیران مرحله به مرحله شما را جلو خواهد برد و با آموزش دقیق مسائل بورس باعث می شود تا شما با همه جوانب این بازار پرنوسان آشنا شوید. با آموزش های سهمیران، شما به تحلیلگری قوی و معامله کننده ای حرفه ای بدل خواهید شد که می داند در شرایط سخت چگونه عمل کند، چگونه سبد خود را مدیریت کند، چگونه سهام ارزشمند را تشخیص دهد و چگونه احساسات خود را در مفهوم دقیق نقدینگی بازار بورس به خوبی کنترل کند.
اوراق اجارة تأمین نقدینگی
در این نوع از اوراق اجاره، بانی با ارائه طرح توجیهی اقدام به انتخاب شرکت واسط (SVP)می کند. شرکت واسط با انتشار اوراق و با جمع آوری پول از سرمایه گذاران، به وکالت از طرف آنان یکی از دارایی های فیزیکی بانی را به صورت نقد خریداری می کند، سپس به صورت اجاره عادی یا به شرط تملیک دوباره به بانی واگذار می نماید. سود این اوراق در سررسیدهای مشخص به صورت اجاره بهای دارایی به دارندگان اوراق پرداخت می شود. دارندگان اوراق قبل از سررسید، می توانند اوراق خود را در بازار ثانوی به فروش برسانند. SPV در پایان قرارداد اجاره عادی دارایی را از بانی تحویل گرفته و به وکالت از طرف سرمایه گذاران در بازار دارایی های مستهلک می فروشد و در اجاره به شرط تملیک، دارایی را به تملیک مستأجر درمی آورد.
شرایط انتشار
اوراق اجاره بانی باید دارای شرایط زیر باشد:
- شخص حقوقی غیردولتی که قالب حقوقی آن سهامی یا تعاونی باشد،
- مجموع جریان نقدی حاصل از عملیات آن در دو سال مالی اخیر مثبت باشد،
- حداکثر نسبت مجموع بدهی ها به دارایی های آن 90 درصد باشد،
- اظهارنظر بازرس و حسابرس شرکت در خصوص صورت های مالی دو دورة مالی اخیر آن مردود یا عدم اظهارنظر نباشد.
در صورتی که بانکها یا موسسات مالی و اعتباری تحت نظارت بانک مرکزی اصل و سود اوراق را مفهوم دقیق نقدینگی بازار تضمین نموده باشند، رعایت بندهای 2 و 3 برای بانی الزامی نمی باشد.
انواع دارایی قابل قبول برای اوراق اجاره دارایی های قابل قبول جهت انتشار اوراق اجاره به شرح زیر می باشند:
- زمین
- ساختمان و تأسیسات
- ماشین آلات و تجهیزات
- وسایل حمل و نقل
شرایط عمومی دارایی پایه
- به کارگیری آن در فعالیت بانی، منجر به ایجاد جریانات نقدی شده یا از خروج وجوه نقد جلوگیری نماید.
- هیچگونه محدودیت یا منع قانونی، قراردادی یا قضایی برای انتقال دارایی، منافع و حقوق ناشی از آن وجود نداشته باشد.
- تصرف و اعمال حقوق مالکیت در آن برای نهاد واسط دارای هیچگونه محدودیتی نباشد.
- مالکیت آن به صورت مشاع نباشد.
- امکان واگذاری به غیر را داشته باشد.
- تا زمان انتقال مالکیت دارایی به بانی، دارایی از پوشش بیمه ای مناسب و کافی برخوردار باشد.
اوراق مشارکت
- اوراق مشارکت در اصطلاح علم اقتصاد، نوعی از اوراق بهادار است که توسط دولت، شهرداری، شرکتهای دولتی و خصوصی، برای تأمین اعتبار طرحهای عمرانی یا زیرساختی در کشور، منتشر میگردد. تهیهٔ دستورالعمل اجرایی و مقررات ناظر بر انتشار اوراق مشارکت بر عهدهٔ بانک مرکزی است. طبق دستورالعمل بانک مرکزی، اوراق مشارکت اوراق بهاداری هستند که با مجوز بانک مرکزی برای تأمین بخشی از منابع مالی مورد نیاز، طرحهای سودآور تولیدی و خدماتی (به استثنای امور بازرگانی) در چارچوب عقدمشارکت مدنی ، توسط سازمان جاری منتشر میشود. در هر ورقهٔ مشارکت، میزان سهم دارندهٔ آن مشخص شدهاست
نکات مهم انتشار اوراق مشارکت
- پروژه موضوع انتشار اوراق مشارکت باید در قالب شخصیت حقوقی انجام شود که دارای سوابق مالی حسابرسی شده توسط حسابرسان معتمد بورس باشد.
- ناشر نباید زیان انباشته داشته باشد، عملکرد شرکت باید سودآور بوده و به تشخیص بورس امکان سودآوری آن در آینده وجود داشته باشد.
- گزارش حسابرس مستقل در خصوص آخرین صورت های مالی حسابرسی شده نباید حاوی اظهارنظر مردود یا عدم اظهارنظر باشد.
- پروژة موضوع انتشار اوراق مشارکت باید براساس گزارش توجیهی حسابرسی شده توسط حسابرس معتمد بورس از توجیه مالی، فنی و اقتصادی مناسبی برخوردار باشد.
- داشتن وثایق معتبر جهت ارائه به ضامنی که بازپرداخت اصل و سود اوراق مشارکت را تضمین خواهد کرد. پروژه موضوع انتشار اوراق مشارکت می تواند یکی از تضامین قابل ارائه به ضامن باشد که به نتیجة مذاکره با ضامن بستگی دارد.
- حداقل سهم الشرکه ناشر در هر طرح توسط مرجع صادرکننده مجوز انتشار اوراق تعیین می شود. معموالً، حداقل 50 درصد از منابع مورد نیاز برای اجرای پروژه باید توسط ناشر تأمین شود.
- سقف مبلغ اوراق مشارکت قابل انتشار برای شرکت های پذیرفته شده در بورس به تشخیص هیئت پذیرش و حداکثر تا 70 درصد ارزش ویژه هر شرکت است. همچنین، حداکثر میزان اوراق مشارکت قابل انتشار براساس ضوابط داخلی سازمان بورس و اوراق بهادار بدین ترتیب اعمال شده است که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، بعد از انتشار اوراق مشارکت، حداکثر مساوی عدد 3 باشد.در صورتی که اصل و سود اوراق مشارکت توسط بانکها و موسسات مالی و اعتباری تحت نظارد بانک مرکزی ضمانت شده باشد، نیازی به رعایت بندهای 2 و 7 توسط ناشر نمیباشد.
- مصرف وجوه حاصل از واگذاری اوراق مشارکت در محلی غیر از پروژه های مبنای انتشار اوراق مشارکت، مجاز نیست.
- اوراق مشارکت ممکن است قابل تعویض با سهام سایر شرکت های پذیرفته شده در بورس باشد. در این صورت ناشر موظف است حداقل به میزان اوراق مشارکت قابل تعویض، موجودی سهام شرکت های مذکور را تا سررسید نهایی اوراق مشارکت نگهداری نماید.
- اوراق مشارکت ممکن است قابل تبدیل به سهام شرکت ناشر باشد. در این صورت مجمع عمومی فوق العاده بنا به پیشنهاد هیئت مدیره و گزارش خاص بازرس یا بازرسان شرکت اجازه انتشار اوراق مشارکت را می دهد و شرایط و مهلتی را که طی آن دارندگان این گونه اوراق خواهند توانست اوراق خود را به سهام شرکت تبدیل کنند تعیین و اجازة افزایش سرمایه را به هیئت مدیره خواهد داد.
تعریف و ویژگی های اوراق استصناع
اوراق استصناع :
اوراق بهاداری هستند که دارندگان آنها به صورت مشاع مالک دارایی مالی هستند که براساس قرارداد استصناع شکل می گیرد.
این اوراق دارای بازده معین و قابل مبادله در بازار ثانوی بوده است.
وزارت خانه ها، شهرداری ها، شرکت های دولتی و بخش خصوصی برای تأمین مالی طرح های عمرانی و توسعه ای می توانند اقدام به انتشار اوراق استصناع نمایند.
امکان بازار ثانوی اوراق استصناع
همه انواع اوراق استصناع از نوع ابزارهای مالی انتفاعی با سود معین می باشند، بر این اساس می توانند اهداف و سلیقه های بخش مهمی از صاحبان وجوه مازاد که قصد سرمایه گذاری بدون ریسک دارند را پوشش دهند، در نتیجه قابلیت مالی خرید و فروش در بازار ثانوی را خواهند داشت
پیش بینی می گردد برای خرید و فروش اوراق استصناع بازار ثانوی فعالی شکل گیرد و قیمت بازاری آنها متناسب با مدت و مبلغ اسمی اوراق، تعیین شود و ابزار جدیدی شبیه اوراق مشارکت، با نرخ بازدهی معین وارد بازار سرمایه شود.
تعریف اوراق منفعت
- ورق منفعت سند مالی بهاداری است که بیانگر مالکیت دارندة آن بر مقدار معین خدمات یا منافع آینده از یک دارایی بادوام است که در ازای پرداخت مبلغ معینی به وی منتقل شده است مانند گواهی حق اقامت در هتل معین برای روز معین، حق استفاده از خدمات آموزشی دانشگاه برای ترم یا سال معین، حق استفاده از یک ساعت پرواز برای مقصد معین و حق استفاده از خدمات حج یا عمره برای سال معین.
کاربردهای اوراق منفعت
- واگذاری منافع آینده دارایی های بادوام:
صاحبان دارایی های بادوام گاهی به نقدینگی احتیاج دارند و حاضرند برای تأمین آن، بخشی از منافع حاصل از دارایی های بادوام خود را از پیش واگذار کنند. در این موارد اگر صاحبان دارایی در جست و جوی استفاده کننده نهایی )کسی که بخواهد در روز معین از منافع دارایی معین استفاده کند( باشند، احتمال موفقیت خیلی پایین و در حد صفر است. برای حل این مشکل می توان از اوراق منفعت استفاده کرد. یعنی صاحبان دارایی برای بخشی از منافع دارایی، اوراق منفعت منتشر و سپس آن ها را در مقابل مبلغ معینی به متقاضیان واگذار می کنند. دارندگان اوراق می توانند صبر کنند و در زمان معین از آن منافع بهره ببرند؛ کما اینکه می توانند قبل از فرا رسیدن مدت آن را به دیگران واگذار کنند.
- واگذاری خدمات آینده:
همانند صاحبان دارایی های بادوام، شرکت ها و مؤسسه های خدماتی نیز گاهی برای تأمین سرمایه در گردش یا توسعه فعالیت های اقتصادی، نیازمند پول می شوند و حاضرند بخشی از خدمات آینده خود را از پیش واگذار کنند. در این موارد نیز اگر شرکت های خدماتی به دنبال مشتری نهایی )استفاده کننده واقعی از خدمات( باشند، احتمال موفقیت در سطح پایین و نزدیک به صفر است، در حالی که استفاده از اوراق بهادار منفعت می تواند این مشکل را به آسانی حل کند.
مکانیسم بازار اوراق منفعت
- صاحبان دارایی های بادوام به منظور حل مشکل نقدینگی خود می توانند برای بخشی از منافع حاصل از دارایی، اوارق منفعت منتشر کند. در این حالت نهاد واسط با جمع آوری پول از مردم به وکالت از طرف آنان، منافع آتی حاصل از دارایی بادوام را به ارزش فعلی پیش خرید می کند. سود این اوراق در سررسیدهای مشخص از طریق نهاد واسط در اختیار سرمایه گذاران قرار می گیرد. در زمان سررسید نیز، دارندگان اوراق از وجوه حاصل از منافع بهره مند می شوند. دارندگان اوراق می توانند اوراق خود را قبل از سررسید در بازار ثانوی به فروش رسانند.
ارزش اوراق منفعت و نرخ بازدهی آن
- قیمت اوراق بهادار منفعت و سود حاصل از خرید و فروش آن ها )نرخ بازدهی( به عوامل زیادی چون اعتبار صاحبان دارایی و شرکت های خدماتی، قیمت اسمی منافع و خدمات، نرخ بازدهی ابزارهای مالی مشابه، زمان و مکان ارائه منافع و خدمات بستگی دارد
- ارزش صکوک منفعت بر اساس ارزش فعلی منافع آتی حاصل از دارایی های بادوام یا ارزش فعلی خدمات محاسبه می شود. ارزش فعلی هر ورقه منفعت با لحاظ ارزش اسمی، نرخ تنزیل و مدت زمان باقی مانده تا مفهوم دقیق نقدینگی بازار زمان استفاده از منافع به دست می آید.
مثال کاربردی اوراق منفعت
به عنوان مثال یک شرکت پیمانکاری بزرگراهی را تحت قرارداد BOT احداث کرده و اکنون به مدت 20 سال حق بهره برداری از این بزرگراه از جمله عوارض دریافتی را داشته و از طرف دیگر برای ورود به دیگر پروژه های خود نیاز به منابع مالی جدید دارد. لذا می تواند منافع حاصل از بزرگراه احداث شده را به عموم واگذار نماید. در این حالت مفهوم دقیق نقدینگی بازار نهاد واسط با جمع آوری وجوه از مردم، درآمد حاصل از عوارض بزرگراه ها را طی عمر اوراق منفعت پیش خرید می کند. شرکت پیمانکاری نیز وجوه حاصل از عوارض را پس از کسر هزینه های بزرگراه در اختیار نهاد واسط قرار می دهد. از آنجاییکه عوارض بزرگراه ها و هزینه ها به صورت مستمر و نه در دوره های زمانی خاص ایجاد می شود لذا نهاد واسط این وجوه را به نمایندگی از طرف دارندگان اوراق در حساب بانکی مشخص سپرده گذاری می کند. نهاد واسط در سررسیدهای مشخص حداقل سود علی الحساب تضمین شده توسط ضامن اوراق را از حساب بانکی مذکور برداشت کرده و در اختیار دارندگان اوراق قرار می دهد. درپایان عمر اوراق نیز نهاد واسط مانده وجوه موجود در حساب بانکی که بیانگر اصل اوراق و سایر منافع احتمالی و سود سپرده است را در اختیار دارندگان اوراق قرار می دهد.
قیمتها از سال 57 تا امروز 2 هزار برابر شده است
عباس شاکری نوشت: متأسفانه عملکردها نشان میدهد که در این چند سال دستهای منفعتطلب و شبهدولتیها در این بازار آشفته به اسم بازار رقابتی تا توانستند در جهت منافع خود بازار ارز و نرخ آن را بیثبات کردند
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه شرق، عباس شاکری کارشناس امور اقتصادی در یادداشتی نوشت: اکنون که سیاست حذف ارز ترجیحی اجرا شده است مخالفت با آن و بحث و جدل در جراید و سایتها مشکلی را حل نمیکند. اما تحلیل و بررسی آن در حیطه نظری و سیاستی میتواند حاوی درسهای آموزندهای باشد. در عین حال من به سیاستهایی از این دست به صورت جزیرهای و مجزا نگاه نمیکنم و در این مبحث میخواهم رویکرد مبناییتر نسبت به آن داشته باشم، ما تا قبل از سال ۱۳۹۷ با این ارز ترجیحی سروکار نداشتیم. وقتی به دنبال اعلام دولت آمریکا مبنی بر قصد خروج از برجام، تنشهای بیثباتکننده ارزی آغاز شد، عدهای مفهوم دقیق نقدینگی بازار به بهانه حمایت از صادرات و محافظت از ذخایر ارزی کشور و بهویژه با حمایت کاسبان تحریم، نرخ ارز را در مسیر بیثباتی و پرشهای بیسابقه قرار دادند. باید توجه داشت بازار ارز ما در دهههای اخیر بهویژه در سالهای اخیر بازار عمیق رقابتی نبوده و نیست، زیرا ما از زمان افزایش چند برابری قیمت نفت در سال ۱۳۵۲ تاکنون یا مازاد ارزی داشتهایم یا کمبود. در حالی که اگر بازار رقابتی ارز وجود داشت باید قیمت مقدار عرضه و تقاضا را تسویه میکرد. از این گذشته عمده منبع ارزی در طرف عرضه این بازار، درآمدهای حاصل از نفت یا پتروشیمی و میعانات گازی است که در اختیار دولت است و تابع عوامل برونزای خارجی هم هست؛ بنابراین شرط وجود عوامل فراوان ذرهای در طرف عرضه برای شکلگیری بازار رقابت وجود ندارد. در طرف تقاضا، درباره تقاضای معاملاتی ارز عوامل فراوان در بازار حضور دارند، اما تجربه نشان داده که در شرایط کمبود ارزی تقاضای سوداگرانه برای ارز به شدت افزایش مییابد و بازار را تماما بیثبات میکند؛ بنابراین ما بازار ارز به مفهوم دقیق کلمه و به معنای رقابتی آن نداریم. آنچه در این شرایط پرتنش به آن بازار گفته میشود بههیچوجه آن بازاری نیست که در آن قیمت توسط عوامل مرتبط بنیادی
(relevant fundamental forces) تعیین میشود و به تخصیص منابع علامت صحیح میدهد و رفاه را ارتقا میدهد؛ بنابراین تا وقتی بازار رقابتی ارز وجود ندارد، باید طوری آن را مدیریت کرد که به صحنه جولان سوداگران و دستهای ذینفع تبدیل نشود، حداقل در شرایط پرتنش، تقاضای ارز را با مدیریت و نظارت صحیح به تقاضای معاملاتی محدود کرد و از شکلگیری و رشد تقاضای سوداگری آن ممانعت کرد. البته در این وضعیت میتوان برعکس هم عمل کرد و در این ساختار غیررقابتی فرمان را به دستهای پنهان منفعتطلب و سوداگران داد تا نرخ ارز را تا جایی که برایشان امکان دارد و قبح ندارد بالا ببرند. متأسفانه عملکردها نشان میدهد که در این چند سال دستهای منفعتطلب و شبهدولتیها در این بازار آشفته به اسم بازار رقابتی تا توانستند در جهت منافع خود بازار ارز و نرخ آن را بیثبات کردند؛ بنابراین نرخهای شکلگرفته در این سالها بیشتر بر تبانی شبهدولتیها و ذینفعان قوی مبتنی بوده است تا بر تعامل و اثرگذاری نیروهای بنیادی و مرتبط اقتصادی؛ ازاینرو تا توانستند گاه و بیگاه نرخ ارز را بالا بردند و نرخهایی در اقتصاد رایج کردند که موجب تورم بالا، کسر بودجه شدید و بیثباتکردن نقدینگی شد نه به رشد سرمایهگذاری و اشتغال کمکی کرد نه موجب صادرات غیرنفتی فناورانه شد. حسابهای سرانگشتی بسیار سادهای وجود دارد که به ما نشان میدهد که این نرخهای ارز موجود چقدر نامرتبط هستند. طبق آمارهای رسمی نقدینگی کشور در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال ۱۳۵۷ حدود 13هزارو 600 برابر شده است. تولید ناخالص داخلی حقیقی حدود دوبرابر شده است. بنابراین پتانسیل تورمی نقدینگی (اگر نقدینگی عامل یکه تورم باشد) ششهزارو 800 برابر شده است. اما شاخص قیمت مصرفکننده در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال ۵۷ حدود دو هزار برابر شده است. این در حالی است که یک دلار آمریکا در زمان کنونی معادل ۲۵ سنت ۱۳۵۷ قدرت خرید و ارزش دارد. ما به طور اسمی پول ملی را نسبت به سال ۵۷ حدود چهارهزارو 500 برابر کاهش ارزش دادهایم که با توجه به یکچهارم شدن قدرت خرید دلار در این دوره در واقع پول ملی خود را به طور حقیقی در مقابل دلار 18 هزار برابر کاهش ارزش دادهایم که این نه با ششهزارو 800 برابر شدن نقدینگی سازگار است (ضمن اینکه نقدینگی در اقتصاد درونزا شده و در تعیین تورم دست بالا ندارد)
نه با تفاوت تورم داخل و خارج در این دوره سازگار است. هر طور که حساب کنیم نرخ ارز را پنج یا شش برابر مقداری که با رشد نقدینگی و تفاوت تورم داخل و خارج مرتبط است افزایش دادهایم آن هم به اسم بازار ارز. در حالی که بازار عمیق رقابتی ارز اصلا در کشور وجود ندارد و آنچه وجود دارد یک ساختار بازاری غیرشفاف و تنگ و تاریک که جولانگاه کاسبان تحریم و دستهای منفعتطلب است.
بنابراین از دید ما مشکل اساسی این است که به اسم بازار ارز که شکل رقابتی آن وجود ندارد، نرخهای نامرتبطی در اقتصاد رایج کردهایم که با عوامل بنیادی مرتبط سازگار نیست و تنها با منافع صادرکنندگان مواد خام و ذینفعان سازگار است و جز تورمهای بالا، بیثباتی و جابهجایی عظیم درآمد از گروههای زیادی از مردم به عوامل نامولد و کاسبان تحریم و قماریکردن اقتصاد نتیجهای ندارد. در عمل ما این نرخهای ارز بیثبات را که نه از بازار رقابتی به دست آمده و نه با عوامل بنیادی مرتبط سازگار است، در اقتصاد حاکم کردیم و با آن نرخ ارز ترجیحی تعریف کردهایم و بر اساس آن یارانههای هنگفت تعریف کردهایم. اقتصاد کشور بیش از سه دهه است که در مارپیچ نرخ ارز، تورم و قیمتهای کلیدی گرفتار شده است و مدام افزایش نرخ ارز تورم ایجاد میکند و تورم موجب بالارفتن دوباره نرخ ارز میشود. در حین بکش پسکش نرخ ارز و تورم درآمدها جابهجا میشود، فضای اقتصادی ملتهب و افقهای تصمیمگیری کوتاه میشود و طبقات متوسط و پایین و عوامل تولید واقعی بهشدت آسیب میبینند، در این فضای ناپایدار رشد سرمایهگذاری و تولید و ایجاد اشتغال به شدت محدود و کسر بودجه دولت تشدید میشود و هر بار که این کنش - واکنش نرخ ارز - تورم تکرار میشود مردم و اقتصاد هزینههای بیشمار پرداخت میکنند و متعاقب آن دولت یارانه جدید تعریف میکند و بهجای اینکه به خاطر هزینهها و فشارهایی که بر مردم و اقتصاد وارد کرده است به مردم بدهکار باشد از آنها طلبکار میشود؛ بنابراین دیر یا زود دوباره فلان متغیر کلیدی را بالا میبرند، تورم درست میشود و دوباره باید ارز را بالا ببرد و. .
بنابراین از دید ما مشکل اصلی وجود این مارپیچ خطرناک است. مشکل اصلی و علت تورم، کسری بودجه، رشد بالای نقدینگی و رشد پایین تولید و سرمایهگذاری و. بیثباتکردن پول ملی و بیارزشکردن مستمر آن است. بنابراین نرخهای ترجیحی و یارانههایی که بر اساس پرشهای ناموجه ارزی تعریف شده و موضوعیت مییابد، مبنای منطقی و منصفانه ندارد. همه تأکید ما این است که این مارپیچ خطرناک را متوقف کنید. طبق نظریه پولی و تورمی تعیین نرخ ارز، شاخص قیمتها از سال ۱۳۵۷ تا امروز دو هزار برابر شده، ارزش دلار آمریکا به یک چهارم تقلیل یافته و نقدینگی مستعد برای پوششدادن تولید حقیقی ششهزارو ۸۰۰ برابر شده است. بنابراین این نرخ ارز رایج کنونی ۵، ۶ برابر، نرخی است که با نظریه برابری قدرت خرید و نظریه پولی و تورمی تعیین نرخ ارز به دست میآید. گفته میشود هزینه تولید در کشور ما بالاست و اگر ما بخواهیم کالا صادر کنیم باید نرخ ارز بالا باشد. پاسخ ما این است که وقتی در بسیاری از صنایع شما مسئله محوری مقیاس را نادیده گرفتهاید و تشکیلات تولیدی را در ابتدای منحنی LAC قرار دادهاید، جبران نادیدهگرفتن ابتداییترین اصول اقتصادی یعنی رعایت مقیاس بهینه را که نباید مردم پرداخت کنند. پرشدادن نرخ ارز به نرخهای بالاتر از آنچه متغیرهای بنیانی فوق اقتضا میکند، تشویق ناکارایی، نابلدی، فساد و سوءمدیریتهای گسترده است. وقتی چند بار استراتژی توسعه صنعتی ارائه میکنیم و در آن به عامل حیاتی و در عین حال ابتدایی مقیاس اشارهای نمیکنیم، در عمل هزینههای تولید را به چند برابر متوسط جهانی افزایش میدهیم. راهحل آن اصلاح مقیاس و ایجاد نقشه صنعتی واقعگرا و قابل اجراست، نه بیحیثیتکردن پول ملی.
بنابراین از دید من باید ترجیحیبودن ارز و یارانههای ادعایی را در این چارچوب تحلیلی که ارائه کردم، ارزیابی کرد. در این چارچوب، مسئله کاملا متفاوت میشود و اشارات سیاستی آن نیز متفاوت خواهد بود. اینهمه بیثباتی، این شکاف طبقاتی، این رشد بیرویه فقر، رواج بزهکاری و سرقت، رشد پایین سرمایهگذاری و تولید، نتایج منطقی بازیکردن اینگونه با نرخ ارز است و دولتها اگر این مارپیچ را از کار نیندازند، مشکلات یادشده بهطور فزایندهای بازتولید خواهد شد و جامعه روی ثبات به خود نمیبیند. بنابراین باید ریل سیاستگذاری را از اساس تغییر داد و مارپیچ مذکور را از کار انداخت. اساسا اینکه تورم دورقمی، بالا و نامتناسب برای چند دهه در کشور ماندگار شده است، بهطور عمده معلول بیثباتی نرخ ارز است و بازتولید تورمهای بالا در کشور و اوجهای تورمی نیز حاصل شوکهای ارزی بوده است.
اساسا اصلاح و جراحی باید مبنای منطقی داشته باشد. این چه اصلاحات و جراحیای است که روز به روز نیروی انسانی را در مقابل میلگرد، آهن، پلاستیک و خودروهای بیکیفیت و اخیرا هم در مقابل غذا و دارو بهشدت بی ارزش میکند و عدم تناسب منطقی میان منظومه قیمتها را به بدترین وضع میرساند؟ آیا فرار مغزها و سرمایهها، قماریشدن اقتصاد، افت رشد تولید و سرمایهگذاری و گسترش و تعمیق فقر و شکاف طبقاتی، پیامد محتوم این نوع جراحیها و اصلاحات نیست؟ در این چند سال اخیر که حدود ۱۰ برابر پول ملی را بیارزش کردهایم، ذخایر ارزی حفظ و فرار سرمایه کم شد؟
اما درباره سیاست حذف ارز کالاهای اساسی؛ با وجودی که تصمیمی است که گرفته شده و در حال اجراست و نباید خیلی به آن دامن زد، اما ارزشیابی مختصر آن، درسهای گوناگونی برای آینده دارد. وقتی میخواستند این کار را انجام بدهند، ادعا شد ارزهای اختصاصیافته برای این کار صرف خرید نهاده برای دام و طیور نمیشود و دامدار و مرغدار میگوید نهاده وارداتی در اختیار ما قرار نمیگیرد و ارز آن صرف خرید کالاهای دیگر و فروش آنها به نرخهای بالا میشود. همچنین گفته میشد قاچاق محصولات مشمول این ارز بهشدت افزایش یافته است. دلیل دیگری که آورده میشد، این بود که قیمت کالاهای مشمول این ارز ثابت نمانده و بهشدت افزایش یافته و به مصرفکننده اصابت نکرده است. بنابراین حذف ارز تخصیصیافته برای این کالاها یک امر ضروری است. البته وقتی نرخ ارز موجود که مدام در حال افزایش است و چندین برابر نرخ مبتنی بر عوامل بنیادی مرتبط است، نرخ بازاری تعادلی در نظر گرفته میشود و مبنا قرار میگیرد، طبیعتا زمینههای فساد از ناحیه تفاوت نرخ ترجیحی و نرخ آزاد به وجود میآید؛ بااینحال، نه به آن شدت و حدتی که سیاستگذار و رسانهها ابراز میکردند. اینکه گفته میشد این کالاها گران شده و اختصاص ارز ترجیحی مانع گرانی آنها نشده است، جای بحث و تردید دارد. وقتی در این چند سال قیمت دستمزد کارگر چند برابر شده، قیمت حملونقل آنها چند برابر شده، سایر هزینههای دیگر متناسب با تورم گران شده، طبیعی است که قیمت این کالاها هم بالا میرود؛ اما نه به تناسب سایر کالاها. آمارها هم نشان میدهد که تورم کالاهای مذکور از تورم عمومی کمتر بوده است. در هر صورت، پیامد منطقی این ادعاها اگر صحیح باشد، باید با اجرای این سیاست قیمت این کالاها و هیچ کالای دیگری افزایش نیابد. در کنار این ادعا، عدهای نیز با ادعای اینکه کار مدلی و کمی آنها نشان میدهد تورم ناشی از این سیاست ۵، ۶ درصد بیشتر نخواهد بود، بر ضرورت این کار پافشاری میکردند؛ اما وقتی انجام شد، دیدیم چگونه قیمت کالاهای مشمول بهشدت افزایش یافت و اثرات قیمتی این سیاست برای کالاهای مشمول تا چند ماه بعد بیشتر هم میشود و به جای چند قلم محدود کالا، دهها و صدها و بلکه هزاران کالا با پرش قیمت مواجه شدند و طبقات پایین و متوسط بهشدت تحت تأثیر قرار گرفتند. نکته جالب این است که قرار شد با دادن چندصد هزار تومان به هر نفر از گروههایی از مردم آنها را جبران کنند. نکته جالبتر این است که این کار را هم به اجرای عدالت تعبیر میکنند. دلیل این هم آن است که با یک حساب ساده جزئینگر، تفاوت قیمت چند کالا را در نظر میگیرند و بخشی از آن را بهعنوان یارانه نقدی به افرادی میدهند. دیگر اثرات غیرمستقیم و اثرات زلزلهوار تورمی آن که طبقات پایین و متوسط را در مضیقه شدید قرار میدهد، در نظر نمیگیرند؛ درحالیکه این تورم مصداق ظلم به آنان است. تنزلدادن عدالت به داستان تلخ یارانه نقدی نیز معضل دیگری است که باید بهطور جداگانه به آن پرداخت.
حالا هم که این سیاست اجرا شده و زلزله در قیمتهای مرتبط و نامرتبط ایجاد کرده است، میگویند به خاطر افزایش قیمت نهادهها در بازارهای جهانی است.
افزایش قیمتهای جهانی چند ماه قبل اتفاق افتاد و اندازه آن با این افزایشهای قیمت در کشور تناسبی ندارد.
بنابراین استفاده از واژههای اصلاحات، جراحی، عدالت و مولدسازی، اصلا وجه منطقی ندارد؛ اما همانطور که گفتم، حالا که اجرا شده باید کمک کرد آثار بیثباتکننده آن به حداقل برسد.
هدایت نقدینگی به سمت بازار سرمایه
افزایش چشم گیر حجم و ارزش معاملات نشان می دهد که بازار سهام در سال جاری میزبان مقدار قابل توجهی از نقدینگی سرگردان جامعه بوده است.
به گزارش خبرگزاری برنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی بازار سرمایه سنا، حمیدرضا دانش کاظمی، مدیر عامل کارگزاری آتیه درباره پیش بینی روند بازار سرمایه گفت: با توجه به اینکه ظرف چند سال گذشته قیمت ارز در بازار بیش از سه برابر رشد کرد و مسکن و طلا نیز افزایش قیمت قابل توجهی داشتهاند که پیش بینی میشود از این به بعد نوبت رشد بازار سرمایه است.
وی با اشاره به اینکه صعود بازار ادامه دار و منطقی است، افزود: با توجه به رکود بازارهای موازی، نقدینگیهای جدیدی از این بازارها وارد بازار سرمایه شده است.
دانش کاظمی دررابطه دلایل رونق بازار با اشاره به رشد سودآوری شرکتها گفت: رشد سودآوری شرکتهای صادرات محور به دلیل تغییر نرخ ارز، از مهمترین دلایل اقبال بازار به این گروه بوده است.
وی با اشاره به اینکه سود شرکتهای صادراتی با افزایش نرخ ارز رشد قابل توجهی را تجربه کرد، افزود: پیش بینی میشود سود این گروه از شرکتها در همین محدوده باقی بماند.
این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر اینکه کلیت بازار سرمایه مثبت است، گفت: سرمایه گذاران با نگاه بلند مدت در بازار سرمایه بمانند چراکه چشم انداز بازار صعودی است.
وی درباره صنعت برتر بازار در آینده گفت: معتقدم خودروییها در آینده میتوانند جزو صنایع پیشرو بازار باشند.
دانش کاظمی درباره دلایل اینکه صنعت خودرو را جزو صنعت پیشرو بازار خواهد کرد، گفت: این صنعت ظرف دو سال اخیر با فشار مضاعفی مواجه شده و در حال حاضر با 50 درصد ظرفیت کار میکنند اما هزینههای ثابت خود را پرداخت میکنند. این مفهوم دقیق نقدینگی بازار به این مفهوم است که اگر خودرو سازان با 100 درصد ظرفیت تولید کنند، سودآوری این صنعت رشد میکند.
مدیر عامل کارگزاری صنعت و معدن با اشاره به نسبت قیمت به درآمد در صنایع خودرویی گفت: بالا بودن این نسبت در این گروه به مفهوم انتظار رشد سودآوری شرکتهای این گروه است.
به گفته این کارشناس بازار سرمایه، قیمتهای جهانی مس و سنگ آهن در دنیا در کف خود قرار دارد و افت زیادی را تجربه کرده است که با بهبود اوضاع در بازارهای بین المللی و رشد قیمت این کالاها، این گروهها نیز با افزایش سودآوری مواجه خواهند شد.
خروج پول هوشمند در بورس – نشانه های خروج پول از بازار بورس
همانطور که میدانید ورود پول به یک سهم و به صورت کلی بازار سرمایه، میتواند موجب رشد آن سهم و بازار سرمایه شود، همچنین خروج پول از سهم و یا به صورت کلی بازار سرمایه، میتواند موجب افت آن سهم و بازار بورس شود. پس شناسایی پول هوشمند در بورس و به صورت کلی مشاهده جریان نقدینگی در هر سهم و کل بازار از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. خروج پول هوشمند در بورس میتواند موجب افت بازار شود. نکته ای که اهمیت دارد این است که نشانه های خروج پول از بازار بورس چیست و چگونه میتوان تشخیص داد که خروج پول هوشمند در بورس دارد اتفاق می افتد؟
در این مقاله آموزشی قصد داریم تا در خصوص خروج پول هوشمند در بورس و نشانه های خروج پول از بازار بورس برای شما عزیزان صحبت کنیم و اگر حتی ۱۰۰ هزار تومن سهام داری، این مطلب رو بهت پیشنهاد میکنم، چرا که با توجه به رشد بسیار زیادی که در ۲ سال اخیر بورس داشتیم، هر لحظه امکان اصلاح شاخص بورس و حتی ریزش آن هست و خروج نقدینگی از بازار ، بهترین فاکتور برای تشخیص روند آتی بازار بورس به حساب می آید و ما در این مطلب بهتون آموزش می دهیم تا قادر باشید حجم معاملات و جریان نقدینگی در بازار بورس رو رصد کنید و به عنوان یکی از مهم ترین فاکتور های سرمایه گذاری در بورس ، آن را لحاظ کنید. پس همراه کد بورسی باشید.
خروج پول هوشمند در بورس
یکی از حائز اهمیت ترین معیارهایی که می توان از ورود پول هوشمند به سهمی آگاه شوید، افزایش قابل ملاحظه حجم معاملات روزانه در بازار بورس خواهد بود. با رصد حجم معاملات در بازه های زمانی گوناگون و مقایسه آن با میانگین هفتگی و ماهانه می توان خروج پول هوشمند در سهم یا بازار بورس را شناسایی کرد. با استفاده از نمودار های میله ای، فیلترهای بورس و دیگر اندیکاتورها می توان حجم معاملات و جهت بازار را حدس زد و با مقایسه حجم معاملات روزانه نسبت به بازه های زمانی گوناگون می توان متوجه شد که سهمی از بازار عقب است یا نه و نسبت به این اطلاعات می توان نسبت به خرید و فروش سهم سهم اقدام کرد. بر اساس یکی از قوانین مرسومی که در بازار بورس وال استریت همیشه وجود داشته این است که، حجم معاملات تغییرات قیمت را ایجاد میکند. حجم معاملات در بازارهای پر رونق، تقریبا سنگین و در بازارهای راکد، اغلب سبک می باشد، ولی با این وجود نمی توان گفت فقط حجم معاملات به صورت دقیق این موضوع را تعیین میکند. تشخیص مفهوم دقیق نقدینگی بازار ورود پول هوشمند نیاز به دانش کافی و تجربه و شناخت سهم و بازار دارد.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، مشاوره خرید … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
در حقیقت چنانچه حجم معاملات یک سهم در زمان عدم وجود تقاضای آن به یکباره افزایش بسیار به خود دید، یکی از نشانه های ورود پول هوشمند محسوب خواهد شد. در مفهوم دقیق نقدینگی بازار نقطه مقابل می توان به فروش سنگین یک سهم به دیدگاه خروج پول هوشمند از آن سهم اشاره داشت؛ لذا خرید و فروش سنگین یک سهم در بازه های زمانی کوتاه مدت را می توان نشانه ای از ورود و خروج پول هوشمند به حساب آورد. شایان ذکر است که ارزش معاملات روزانه نیز یکی دیگر از عوامل تشخیص این موضوع به شمار می رود، بدین شکل که چنانچه میانگین ارزش معاملات روزانه در بازار در محدوده ای باشد و در زمان کوتاهی ۲ تا ۳ برابر شود، می توان این طور برداشت کرد که دلیل این نقدینگی بالا وجود پول هوشمند است. با توجه به موارد بیان شده، سرمایه گذاران و سهامداران خرد، قادرند ورود یا خروج پول هوشمند را شناسایی کنند.
پول هوشمند چیست؟
پول هوشمند اغلب تحت سرمایه گذاری نهادی و به صورت منسجم روانه بازار می شود و نمی توان آن را سرمایه گذاری اندک و مستقل نماید و اثرات خود را به صورت افزایش حجم و افزایش ارزش معاملات به صورت یکباره در بازار اعمال می کند. پول هوشمند معمولا در موج ابتدایی وارد بازار شده و هیجاناتی را در بازار بورس به وجود می آورد که خود باعث تحریک ورود سرمایه گذاران در مرحله بعدی خواهد شد که این نیز همگام با خروج گام به گام پول های هوشمند در بازار انجام میشود و لایه های آخر خریداران نیز عموما بازنده این بازی هستند.
نشانه های خروج پول از بازار
در ابتدا وارد سایت سازمان بورس شوید و وضعیت بازار را بررسی کنید و همینطور تابلوی سهام های تاثیرگذار در شاخص کل را نیز در نظر بگیرید. مهم ترین شرکت ها و موثر ترین شرکت های بورسی قطعا قادرند تاثیر بیشتری در شاخص داشته باشند و روند کلی بازار را تعیین کنند. این نکته را در نظر داشته باشید که شاخص کل هم وزن هم در کنار شاخص کل میتواند بیانگر خروج پول از بازار باشد ولی در این شاخص، تاثیر شرکت های بزرگ و شاخص ساز کم است و بهتر است در این مواقع شاخص کل را مبنای خود قرار دهیم. در ادامه باید روند خروج پول از سهام های بنیادی و بزرگ بازار را بررسی کنید که روش آن را در بخش بعدی توضیح خواهیم داد ولی به صورت کلی می بایست حجم معاملاتی آن ها را نسبت به بازه های مختلف زمانی در گذشته در نظر بگیرید و این که این سهام ها در بازار منفی هستند یا مثبت رو هم مد نظر داشته باشید.
در واقع میتوان اینطور گفت که اگر حجم معاملات ۲ برابر یا بیشتر از ۲ برابر میانگین حجم ماهانه بود و این حجم در جهت منفی خورده بود و قیمت سهام نزولی بود و شاهد عرضه حقوقی و حقیقی بودیم و در حقیقت قدرت فروشنده بر خریدار برتری داشت، میتوان گفت که شاهد خروج پول از آن سهم هستیم و اگر روند اکثر شرکت های بزرگ و بعضا کوچک به همین منوال بود میتوان گفت که خروج پول از بازار در سطح گسترده ای در حال رخ دادن است. البته در نظر داشته باشید که جربان نقدینگی مثبت (ورودی) به بورس دقیقا نقطه مقابل خروج نقدینگی از بورس است و در زمانی که ارزش کل معاملات روزانه بورس عدد قابل توجهی را نشان دهد و رند همچنان صعودی باشد، به هیچ عنوان نگران اصلاح شاخص کل بازار نباشید و اگر اصلاحی هم باشد مقطعی است و روند کلی سهام های بزرگ و کوچک و به صورت کلی بازار بورس صعودی خواهد بود.
به عنوان یک نکته طلایی در نظر داشته باشید که اگر تعداد خریدار حقیقی از تعداد فروشنده حقیقی بیشتر باشد در واقع قدرت خریدار بیشتر است و نباید نگران بود، ولی اگر تعداد فروشنده از تعداد خریدار بیشتر باشد نشان دهنده قدرت فروشنده در آن بازه زمانی و در آن سهم است. همچنین توجه کنید که با تقسیم حجم خرید حقیقی ها، بر تعداد آن ها سرانه خرید حقیقی ها را به ما خواهد داد و به همین ترتیب سرانه فروش حقیقی ها به دست خواهد آمد. بعد از اینکه سرانه خرید و فروش حقیقی ها را محاسبه کردید، سرانه خرید را بر سرانه فروش تقسیم کنید؛ در صورتی که عدد حاصل شده از ۱ بزرگتر باشد پول هوشمند وارد سهم شده است و در صورتی که کوچک تر از ۱ باشد، خروج پول از سهم را شاهد هستیم.
چگونه خروج پول از سهم را تشخیص دهیم؟
برای تشخیص خروج پول از سهم ۲ فاکتور اهمیت بسیار زیادی خواهد داشت. در واقع اگر این دو فاکتور در کنار یک دیگر وجود داشته باشد، می توان این طور بیان کرد که شاهد خروج پول از سهم هستیم که یک اتفاق بد برای سهم خواهد بود، این دو فاکتور به شرح زیر است :
- حجم معاملات روز، از میانگین حجم ماه بیشتر باشد
- قیمت روز سهم منفی باشد
اندیکاتور mfi برای تشخیص خروج پول هوشمند در بورس
اندیکاتور mfi یا همان money flow index یک اندیکاتور تشخیص گردش (ورود و خروج) پول به حساب می آید. اندیکاتور mfi از دو خط ۸۰ و ۲۰ برخوردار است و از طریق این دو خط می توان نقاط ورود و خروج به سهم را شناسایی کرد. گفتنی است که در قسمت تنظیمات اندیکاتور mfi ، مفهوم دقیق نقدینگی بازار دو گزینه tick و real وجود دارد. چنانچه گزینه tick را انتخاب نمایید، اندیکاتور طبق تعداد معاملات تنظیم خواهد شد و چنانچه گزینه real را انتخاب کنید، اندیکاتور mfi طبق حجم معاملات تنظیم خواهد شد.
فیلتر ورود و خروج پول هوشمند و کد به کد
true==function()
var jhm=0;
for( D=0; D jhm = jhm + [ih][D].QTotTran5J
>(cfield3) = ( jhm /22 ) ;
>()
(tvol)>1.5*(cfield3)&&((ct).Buy_I_Volume/(ct).Buy_CountI)>=((ct).Sell_I_Volume/(ct).Sell_CountI)&&(pl)>=(pc)&&(plp)>0&&(ct).Buy_I_Volume>0.5*(tvol)&&(ct).Sell_N_Volume>0.5*(tvol)
(tvol)>1.5*[is5]&&((ct).Buy_I_Volume/(ct).Buy_CountI)>=((ct).Sell_I_Volume/(ct).Sell_CountI)&&(pl)>=(pc)&&(plp)>0&&(ct).Buy_I_Volume>0.5*(tvol)&&(ct).Sell_N_Volume>0.5*(tvol)
(tvol)>1.5*[is6]&&((ct).Buy_I_Volume/(ct).Buy_CountI)>=((ct).Sell_I_Volume/(ct).Sell_CountI)&&(pl)>=(pc)&&(plp)>0&&(ct).Buy_I_Volume>0.5*(tvol)&&(ct).Sell_N_Volume>0.5*(tvol)
فیلتر حجم معاملات ۵ برابر میانگین معاملات ۳ ماه گذشته
true==function()
var jhm=0;
for( D=0; D jhm = jhm + [ih][D].QTotTran5J
>(cfield3) = ( jhm /22 ) ;
>()
(tvol)>1.5*(cfield3) && ((ct).Buy_I_Volume/(ct).Buy_CountI)>=((ct).Sell_I_Volume/(ct).Sell_CountI)&&(pl)>=(pc)&&(plp)>0&&(ct).Buy_I_Volume>0.5*(tvol)&&(ct).Sell_N_Volume>0.5*(tvol)
کلام آخر
در انتها باید چنین گفت که معامله گران حرفه ای با رصد مداوم جهت تحرکات قیمتی و حجم معاملات و دیگر عوامل تأثیرگذار بر قیمت، میتوانند تا از ورود و خروج پول هوشمند در بورس اطلاع یابند و بتوانند به کمک این موج ایجاد شده سود خوبی کسب نمایند. افرادی که به این عوامل موثر توجهی ندارند، تحت تأثیر شایعات انتشار یافته و اخبار نادرست قرار خواهند گرفت و تصمیمات خود مبنی و خرید یا فروش سهام های گوناگون را با هیجان کاذب انجام می دهند و دچار زیان خواهند شد. بدین صورت دریافت اطلاعات و آموزش های لازم نقش بسیاری در کسب سود در بازار بورس ایفا خواهد کرد. اگر در خصوص با نشانه های خروج پول از بازار بورس سوالی دارید، حتما از بخش نظرات با ما در ارتباط باشید.
اگر می خواهید از ورود پول هوشمند، خروج پول هوشمند به صورت روزانه و داینامیک مطلع شوید، بخش رصد بازار بورس بصورت رایگان این اطلاعات را در اختیارتان قرار می دهد.
دیدگاه شما