تأمین وجه مارجین


درک ارزش زمانی پول کمک زیادی به مدیریت وام می‌کند.

خرید با مارجین چیست؟


خرید با مارجین (Buy on Margin) زمانی رخ می‌دهد که سرمایه‌گذار پول مورد نیاز برای خرید یک دارایی را با قرض گرفتن مبالغی از بانک یا کارگزار عامل خود به‌دست بیاورد.

خرید با مارجین اشاره به پرداخت اولیه‌ای دارد که به کارگزار جهت خرید دارایی انجام شده است. برای مثال، 10% از مبلغ پیش‌پرداخت شده و 90% هزینهٔ خرید نیز توسط کارگزار تأمین می‌گردد. سرمایه‌گذاران از سهم‌های مارجین‌پذیر در حساب کارگزاری‌شان به‌عنوان نوعی وثیقه استفاده می‌کنند.

قدرت خریدی که یک سرمایه‌گذار در حساب کارگزاری‌اش دارد بازتابی از مجموعه اندازهٔ پرداخت‌های دلاری‌ای است که او می‌تواند بدون هیچ ظرفیت مارجینی انجام دهد. معامله‌گرانی که بر روی کاهش قیمت سهم‌ها معامله می‌کنند (Short Sellers) از مارجین جهت انجام معاملات خود بهره می‌برند.


  • خرید با مارجین بدین معنی است که شما در حال سرمایه‌گذاری با پولی هستید که از بانک یا کارگزاری خود قرض گرفته‌اید.
  • خرید با مارجین در شدت بخشیدن به هر دو حالت سود و زیان معامله مؤثر می‌باشد.
  • اگر موجودی حساب شما به زیر سطح مارجین حسابتان برسد، کارگزار شما می‌تواند تمام یا بخشی از پورتفوی شما را بفروشد تا حساب شما را از ضرر خارج کند.

درک خرید با مارجین


هیئت مدیرهٔ بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا سطح مارجین سهام را تعیین می‌کند. تا سال 2019، هیئت مدیره فدرال رزرو تعیین کرده است تا سرمایه‌گذار حداقل 50 درصد از مبلغ مورد نیاز برای خرید سهم را باید خودش پرداخت کند. سرمایه‌گذار می‌تواند 50 درصد باقی‌مانده را از بانک یا کارگزار عامل خود قرض بگیرد.

با وجود این وام‌ها، سرمایه‌گذاران باید در نهایت پول دریافت‌شدهٔ خود را به‌علاوهٔ بهرهٔ توافق شده پرداخت کنند. نرخ بهرهٔ ذکرشده بسته به کارگزاری‌های مختلف و مقدار پول وام‌داده شده تغییر می‌کند. بهرهٔ ماهانه هر ماهه در حساب شما در کارگزاری لحاظ می‌شود.

اساساً خرید با مارجین اشاره به سرمایه‌گذاری با پول قرض گرفته شده دارد. هر چند در این روش مزایایی موجود دارد، این کار برای سرمایه‌گذارانی است با سرمایهٔ اندک که می‌تواند بسیار ریسکی باشد.

خرید با مارجین چگونه کار می‌کند؟

خرید با مارجین چیست؟


[caption align="aligncenter" width="500"] سرمایه‌گذاری را در نظر بگیرید که 100 سهم از کمپانی الف را با قیمت 100 دلار به‌ازای هر سهم خریداری می‌کند. سرمایه‌گذار نیمی از مبلغ سرمایه‌گذاری را از سرمایهٔ شخصی خودش تأمین می‌کند و نیمی دیگر از مبلغ مدنظر را با وام گرفتن (یا همان خرید با مارجین) تأمین می‌کند. بدین ترتیب سرمایه‌گذار با این شیوه می‌تواند 5000 دلار نیز برای سرمایه‌گذاری خود به‌دست آورد. یک سال بعد، قیمت هر سهم به مبلغ 200 دلار می‌رسد. سرمایه‌گذار سهام خود را با مبلغ کلی 20000 دلار می‌فروشد و 5000 دلار را به کارگزار عامل خود پس می‌دهد.[/caption]

برای اینکه متوجه نحوهٔ خرید با مارجین بشویم، باید این روند را بدون در نظر گرفتن مقدار هزینه‌های بهرهٔ ماهانه بررسی کنیم. هرچند میزان بهره بر روی مقدار سود و زیان‌ها تأثیرگذار است، اما مقدار این بهره در مقابل مارجین تعیین‌شده بسیار اندک و ناچیز می‌باشد.

سرمایه‌گذاری را در نظر بگیرید که 100 سهم از کمپانی الف را با قیمت 100 دلار به‌ازای هر سهم خریداری می‌کند. سرمایه‌گذار نیمی از مبلغ سرمایه‌گذاری را از سرمایهٔ شخصی خودش تأمین می‌کند و نیمی دیگر از مبلغ مدنظر را با وام گرفتن (یا همان خرید با مارجین) تأمین می‌کند. بدین ترتیب سرمایه‌گذار با این شیوه می‌تواند 5000 دلار نیز برای سرمایه‌گذاری خود به‌دست آورد. یک سال بعد، قیمت هر سهم به مبلغ 200 دلار می‌رسد. سرمایه‌گذار سهام خود را با مبلغ کلی 20000 دلار می‌فروشد و 5000 دلار را به کارگزار عامل خود پس می‌دهد.

در نهایت در این مثال سرمایه‌گذار سرمایهٔ خود را سه‌برابر می‌کند و با 5000 دلار سرمایه‌گذاری، 15000 دلار به‌دست می‌آورد. اگر معامله‌گر همان تعداد سهام را با پول خودش خریده بود، او تنها می‌توانست سرمایهٔ خود را از 5000 دلار به 10000 دلار برساند.

حال در نظر بگیرید که قیمت سهام به‌جای دو برابر شدن طی یک سال، به نصف خود و به مبلغ 50 دلار برسد. در این حالت سرمایه‌گذار تمام سهام خود را با مبلغی به‌اندازه 5000 دلار می‌فروشد. از آنجایی که او باید مبلغ 5000 دلار را به کارگزاری پس بدهد، پس او در این مدت 100 درصد ضرر کرده است. اگر او در این سرمایه‌گذاری از مارجین نیز استفاده نمی‌کرد، باز هم دچار ضرر می‌شد، اما فقط 50 درصد 5000 دلار، یعنی 2500 دلار از پولش را از دست می‌داد.

چگونه خرید با مارجین را انجام دهیم؟


کارگزار مبلغی تحت عنوان مارجین اولیه و مقداری نیز با عنوان "مارجین نگهداری – Maintenance margin" وضع می‌کند که این مبالغ باید در حساب معامله‌گر پیش از استفادهٔ او از مارجین وجود داشته باشند. (مارجین نگهداری حداقل مبلغی است که یک سرمایه‌گذار باید در حساب مارجین خود پس از خرید با مارجین داشته باشد. این مبلغ 25 درصد از ارزش کل دارایی‌های شخص است. این نرخ توسط بازار سهام نیویورک – NYSE و سازمان تنظیم مقررات صنعت مالی – FIRNA تعیین و تصویب می‌گردد.)
قرارداد اختیار معامله خرید (Call Option) چیست؟
این مقدار همچنین بستگی زیادی به میزان اعتبار شخص سرمایه‌گذار دارد. مارجین نگهداری برای کارگزاری لازم است، زیرا باید یک مبلغ حداقلی‌ای در حساب سرمایه‌گذار نزد کارگزار وجود داشته باشد.

در نظر بگیرید که سرمایه‌گذاری قصد دارد تا مبلغ 15000 دلار را برای سرمایه‌گذاری کردن بپردازد و مارجین نگهداری‌ای که توسط کاگزاری وضع شده است نیز 50 درصد از کل حساب این شخص است. اگر در طی زمان ارزش سهام شخص به زیر 7500 دلار برسد، شخص به اصطلاح "مارجین کال – Margin Call" شده و کارگزار می‌تواند دارایی‌های او را تا بازگشت اعتبار حسابش به 7500 دلار بفروشد. همچنین این امکان وجود دارد که خود سرمایه‌گذار دارایی‌های خودش را بفروشد و یا با پول نقد میزان کسری حساب را جبران نماید. اگر سرمایه‌گذار تأمین وجه مارجین با تأمین مالی مورد نیاز جهت بازگشت حساب به‌سطح مارجینِ نگهداری موافقت نکند، کارگزار مجاز است تا دارایی‌های سرمایه‌گذار تا بازگشت به سطح مارجین نگهداری بفروشد.

چه کسانی باید از خرید با مارجین استفاده کنند؟


به‌طور کلی، افراد تازه‌کار در بازار به‌هیچ وجه نباید از خرید با مارجین استفاده کنند. زیرا این نوع خرید نیازمند سطح بالایی از تحمل ریسک دارد و باید هرگونه سرمایه‌گذاری به این شکل را به دقت رصد نمود. نگاه به افت ارزش سبد سهام (پورتفوی) برای بیشتر افراد به اندازه کافی استرس زا می‌باشد. علاوه بر این، پتانسیل بالای سقوط بازار و افت شدید قیمت‌ها همواره وجود دارد. این خود باعث افزایش هر چه بیشتر ریسک حتی برای سرمایه‌گذاران با تجربه می‌شود.

با این حال، مبلغ برخی از انواع معاملات مانند معاملات آتی کالا، همواره توسط خرید با مارجین تأمین می‌شود. اما در معاملات دیگر مانند قراردادهای اختیار معامله (Option Contracts)، باید تماماً به‌صورت نقد پرداخت شوند. برای اکثر سرمایه‌گذارانی که تمرکز اصلی‌شان را بر روی بازارهای سهام و اوراق قرضه معطوف کرده‌اند، خرید با مارجین تنها ایجاد ریسک غیرضروری برای آنها می‌کند.

تجربه یا نظر خود را در مورد خرید با مارجین به اشتراک بگذارید. آیا تا به حال کال مارجین شده اید؟

انواع نسبت‌های اهرمی یا ساختار سرمایه/ کاربرد نسبت‌های اهرمی

نسبت‌های اهرمی یک شرکت یا یک بنگاه اقتصادی در تحلیل فاندامنتال شرکت اهمیت بنیادین دارند چرا که این نسبت‌ها وضعیت بدهی شرکت را مورد بررسی قرار می‌دهند. تحلیل وضعیت بدهی یک شرکت هم برای سهامداران یک شرکت و هم برای واحدهایی که با این شرکت مراودات مالی دارند اهمیت زیادی دارد.

به طور کلی نسبت‌های اهرمی ساختار بدهی‌های یک شرکت از جمله بدهی‌هایی که از طریق وام و اعتبار به دست آمده‌اند و نسبت این بدهی‌ها در ساختار تشکیل سرمایه شرکت را اندازه‌گیری می‌کنند. به عنوان مثال واحدهایی که به این شرکت خدمات مالی ارائه می‌دهند و یا برای آن تامین اعتبار می‌کنند باید فهم درستی از وضعیت مالی شرکت و نسبت بدهی‌های این شرکت داشته باشند تا بتوانند ریسک وام‌دهی و تامین مالی را ارزیابی کنند.

نسبت‌های اهرمی معمولا به اشکال مختلفی محاسبه می‌شوند که برخی از آنها به شرح زیر هستند:

نسبت بدهی

نسبت بدهی در واقع از تقسیم کل بدهی‌ها بر کل دارایی‌های شرکت به دست می‌آید. این نسبت می‌گوید که چقدر از دارایی‌های شرکت را از طریق بدهی‌ها به دست آمده‌اند. بالا بودن نسبت بدهی اساسا یک فاکتور منفی برای شرکت محسوب می‌شود و حتی تامین مالی‌کنندگان و اعتباردهندگان و به ویژه سهامداران میزان بدهی پایین را ترجیح می‌دهند. چرا که بالا بودن بدهی کلا برای شرکت یک ریسک محسوب می‌شود. فرمول این نسبت به شرح زیر است:

نسبت بدهی= کل بدهی‌ها / کل دارایی‌ها

فهم این که بدهی‌ها چه میزان از دارایی‌های شرکت را تشکیل می‌دهند حتی برای افرادی که قصد سرمایه‌گذاری در این شرکت دارند نیز اهمیت دارد چرا که سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند جایی سرمایه خود را وارد کنند که بتوانند بازدهی معقولی کسب کنند نه اینکه سرمایه خود را وارد شرکتی کنند که با بدهی‌های بالا دست و پنجه نرم می‌کند.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

این نسبت از تقسیم کل بدهی به حقوق صاحبان سهام به دست می‌آید. بالا بودن این نسبت به این معناست که شرکت بیشتر میزان سرمایه خود را از طریق بدهی کسب کرده است و طبیعتا شرکتی که این وضعیت را داشته باشد در فرآیند وام‌گیری و تامین مالی با مشکلاتی دست و پنجه نرم خواهد کرد. چرا که وام‌دهندگان از جمله بانک‌ها ترجیح می‌دهند به شرکت‌هایی وام دهند که از بازگشت مبلغ مورد نظر اطمینان حاصل کنند و یا اینکه شرکت به عنوان مثال بتوانند اقساط خود را به صورت منظم پرداخت کند. فرمول این نسبت به شرح زیر است:

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = کل بدهی‌ها / حقوق صاحبان سهام

اگر بدهی‌ها از حقوق صاحبان سهام بیشتر باشد، شرکت با یک ریسک مواجه است چرا که این بدین معناست که بدهی‌های شرکت از کل سرمایه شرکت بیشتر است و برعکس در صورتی که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام کم باشد در این صورت نشانه این است که بدهی شرکت درصد پایینی از سرمایه شرکت را به خود اختصاص داده‌اند.

نسبت تسهیلات به سرمایه

این نسبت از تقسیم میزان تسهیلات شرکت بر مجموع تسهیلات و حقوق صاحبان سهام به دست می‌آید. این نسبت تاکید ویژه‌ای بر تسهیلات شرکت دارد و میزان وابستگی شرکت به وام‌های دریافتی از بانک و واحدهای مالی دیگر را اندازه‌گیری می‌کند. فرمول این نسبت به شرح زیر است:

نسبت تسهیلات به سرمایه= مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام

شرکتی که ساختار سرمایه آن وابستگی زیادی به تأمین وجه مارجین بدهی دارد اساسا ریسک‌های زیادی با خود حمل می‌کند. این نسبت به ما می‌گوید که چقدر از کل سرمایه شرکت را تسهیلات بانکی تشکیل می‌دهند. زمانی که شرکت برای تامین مالی و یا دریافت وام به بانک مراجعه می‌کند قطعا بانک‌ها وضعیت بدهی‌ها و تسهیلات دریافتی شرکت را محاسبه می‌کنند و در صورتی که این نسبت بزرگ باشد طبیعتا از وام‌دهی به این شرکت خودداری می‌کنند و یا اینکه وام‌های با بهره بالا را ارائه می‌کنند.

نسبت پوشش بهره

نسبت پوشش بهره از تقسیم سود عملیاتی شرکت بر هزینه‌های مالی به دست می‌آید. این نسبت در واقع توان عملیاتی شرکت را اندازه‌گیری می‌کند. فرمول آن به شرح زیر است:

نسبت پوشش بهره= سود عملیاتی / هزینه‌های مالی

این نسبت در واقع فعالیت واقعی شرکت و نسبت فعالیت این شرکت به سایر هزینه‌های مالی از جمله نرخ‌های بهره وام‌ها و .. را مورد سنجش قرار می‌دهد. آیا فعالیت شرکت به حدی هست که بتواند هزینه‌های مالی را پرداخت کند یا خیر. اگر هزینه‌های مالی شرکت از میزان سود عملیاتی شرکت بیشتر باشد به این معناست که شرکت در حل و فصل بدهی‌های خود دست و پنجه نرم می‌کند و به نوعی به لحاظ عملیاتی زیان‌ده است. اگر هم زیان‌ده نباشد عمده درآمدهای شرکت نه از خلال تأمین وجه مارجین فعالیت عملیاتی بلکه از جاهای دیگر به دست آمده است که این گونه درآمدها نیز از پایداری کافی برای تضمین فعالیت شرکت برخوردار نیستند. اگر شرکتی نتواند از طریق فعالیت عملیاتی خود هزینه‌های مالی خود را پوشش دهد، واحدهای مالی در وام‌دهی به این شرکت احتیاط به خرج می‌دهند.

در حالت کلی بالا بودن نسبت‌های اهرمی برای واحدهایی که قصد دارند به این شرکت وام بدهند یک ریسک محسوب می‌شود.

هفت اشتباه رایج در مورد وام که به شما ضرر می‌زند

شاید شما هم شنیده باشید که بهره بانکی در ایران، در مقایسه با کشورهای پیشرفته خیلی زیاد است. اگر بپذیریم که بهره بانکی، قیمتی است که برای در اختیار گرفتن وام می‌پردازیم، یعنی پذیرفته‌ایم که وام در ایران خیلی گران است. اما گران بودن وام بانکی منتهی به یک تناقض منطقی می‌شود: چرا این کالای گران تا این اندازه خواهان دارد؟

برای اطلاع از بهره واقعی وام بانکی، لازم است عدد بهره را از عدد تورم کم کنیم. یعنی اگر بهره وام بانکی 17 درصد باشد و تورم 15 درصد، در عمل بهره‌ای که به وام تعلق می‌گیرد 2 درصد خواهد بود. برای سال‌ها بهره بانکی از عدد تورم کوچک‌تر بود. این یعنی بهره واقعی در ایران منفی بود و وام‌گیرنده به خاطر پولی که می‌گرفت تشویق می‌شد. برای همین مردم زیادی متقاضی وام بودند. صف طویل وام‌گیرنده‌ها باعث شد که بسیاری از مردم بدون در نظر گرفتن شرایط، به هر وام ممکنی آری بگویند. همین موضوع، به‌خصوص در بازار سیاه و در مجراهای‌ غیررسمی (وام گرفتن از اشخاص بجای بانک) باعث کلاه‌برداری‌های زیادی شد. در این مقاله به هفت تصور نادرست در مورد وام می‌پردازیم.

1- وام، جایزه نیست!

همان‌طور که گفتیم سال‌های‌سال به خاطر بهره واقعی منفی، مردم زیادی در صف دریافت وام بودند. استدلال بسیار ساده بود. اگر با پول وام یک قطعه زمین می‌خریدیم و بعد از یک سال آن را می‌فروختیم و وام را تسویه می‌کردیم، یک پولی برایمان می‌ماند.

همین موضوع باعث شد که مدیران بانکی قدرت پیدا کردند. شناختن کسی که در بانک کار می‌کند یک مزیت شد و آن‌ها برای دوستان و آشنایان وام جور می‌کردند. تعیین شرایط دشوار برای گرفتن وام هم حاصل صف طویل خواهندگان بود.

تعیین شرایط دشوار برای گرفتن وام هم حاصل صف طویل خواهندگان بود.

در چنین فضایی مردم به وام به چشم جایزه نگاه می‌کردند. اگر موقعیتی پیش می‌آمد که می‌شد وامی گرفت، هیچ‌کس درنگ نمی‌کرد. از طرف دیگر وام‌دهنده هزار منت می‌گذاشت بر سر متقاضی. حتی گاهی پیش می‌آمد که از متقاضی درخواست‌هایی عجیب کند. از راه انداختن کارشان در سازمان دیگر تا دریافت بخشی از مبلغ وام به‌عنوان هدیه و کارمزد.

لازم است بدانیم که وام بانکی پاداش و جایزه نیست. بانک در مقابل پولی که در اختیار مشتری‌ها می‌گذارد دستمزد (بهره) می‌گیرد. آیا نانوا به خاطر نانی که به شما می‌فروشد منتی بر سرتان می‌گذارد؟

2- وامی که از بانک می‌گیرید پول نیست، سرمایه است!

بسیاری از مردم برای نیازشان به پول به سراغ وام می‌روند. البته که شما می‌توانید با پولی که از بانک می‌گیرید مخارج خود را پرداخت کنید، ماشین و خانه بخرید، حقوق معوقه کارمندهایتان را بپردازید یا برای همسر خود هدیه بخرید. اما این کار اشتباه است.

به کلمه سرمایه دقت کنید: واژه «سر» به‌علاوه واژه «مایه». سرمایه سرچشمه‌ای است که از آن پول ساخته می‌شود. مثلا اگر با وام خود تلویزیون و پلی‌استیشن بخرید، از وام خود به‌عنوان پول استفاده کرده‌اید. در این حالت چون در مقابل وام بهره می‌پردازید، کالاهای موردنیاز خود را گران خریده‌اید و متضرر شده‌اید.

وام بانکی بهره قسط

پولی که برای راه‌اندازی کسب‌وکار خرج می‌کنید به سرمایه تبدیل می‌شود.

اما اگر با همین پول پلی‌استیشن و تلویزیون بخرید و گیم‌نت راه بیندازید، پول خود را به کار انداخته‌اید. ممکن است سالانه 50 درصد سود خالص کسب کنید که قسمتی از آن را به‌عنوان بهره سرمایه به بانک پرداخت می‌کنید. در این حالت ضرری متوجه شما نخواهد بود، هرچند حاشیه سودتان کم می‌شود.

3- با وام نمی‌شود وام را پس داد!

فرض کنید یک وام 20 میلیون تومانی با بهره 20 درصد گرفته‌اید و حالا نمی‌توانید اقساطش را پرداخت کنید. بعضی از آدم‌ها در این شرایط باز به سراغ بانک می‌روند و یک وام 20 درصد دیگر می‌گیرند تا وام قبلی را تسویه کنند.

نکته مهم این است که در این حالت وام شما تسویه نمی‌شود. شما 20 میلیون تومان بدهی داشتید و هنوز همان‌قدر بدهکار هستید. با این کار فقط بهره وام خود را دو برابر کرده‌اید که اشتباه بزرگی است.

ریشه این مشکل در نگاه نادرست به وام است. اگر وام وارد کسب‌وکار شود و سود بسازد، بازپرداختش کار ساده‌ای خواهد بود. اما اگر این پول را به بازار ببریم و خرج کنیم، باید آن را از درآمد فعلی خود پس بدهیم. اگر درآمد ما کافی بود، به وام نیازی نداشتیم. این چرخه باطل پرداخت وام را سخت می‌کند. در این شرایط بزرگ‌ترین اشتباه این است که برای پس دادن وام، دوباره وام بگیریم.

4- قسطی که پرداخت می‌کنید از بدهی شما کم می‌شود!

فرض کنید یک وام 10 میلیون تومانی با 12 قسط و بهره 20 درصد گرفته‌اید. هرماه باید چقدر بپردازید؟

در سیستم‌های بانکی مقدار اقساط از روی روابط دقیق ریاضی محاسبه می‌شوند. اما در بازار سیاه (وقتی از جایی غیر از بانک وام می‌گیرید) خیلی ساده با روابط مالی بازی می‌کنند تا سود بیشتری کسب کنند.

مثلا ممکن است بگویید 20 درصد از 10 میلیون تومان، می‌شود 2 میلیون. چون باید 12 میلیون را در 12 ماه پس بدهیم، باید هرماه 1 میلیون تومان قسط بپردازیم. این محاسبه از بیخ و بن اشتباه است.

در بازار سیاه خیلی ساده با روابط مالی بازی می‌کنند تا سود بیشتری کسب کنند.

شما درست لحظه‌ای که وام را می‌گیرید، 10 میلیون تومان بدهی دارید. بعد از ماه اول که یک‌میلیون تومان پرداخت کردید، 9 میلیون بدهکارید. وقتی در ماه آخر، آخرین قسط خود را می‌پردازید، بدهی ندارید. اما بهره 2 میلیون تومانی برای تمام پول حساب شده است. انگار بدهی خود را نپرداخته باشید.

اگر قرار بود 12 ماه بعد کل بدهی خود را بدهید، بهره 2 میلیونی معقول بود. اگر وام نمی‌گرفتید هم، بهره‌ای نمی‌پرداختید. پس حالا که رفته‌رفته بدهی خود را می‌پردازید، باید بهره‌ای بین عدد صفر و عدد دو میلیون تومان بدهید. یعنی 1 میلیون تومان. با این حساب اقساط شما 917 هزار تومان در ماه می‌شود، نه یک‌میلیون تومان. (926 هزار تومان با فرمول بانکی)

ممکن است وام‌دهنده بگوید «خب به‌جای 917 هزار تومان، به مدت 11 ماه اقساط یک‌میلیون تومانی بده. می‌شود همان 11 میلیون.» در این حالت باز هم بهره وام بیشتر از 20 درصد می‌شود. چون بهره 1 میلیونی برای 12 ماه به دست آمده است، نه برای 11 ماه.

5- هر پرداختی غیر از اصل پول، بهره است!

یک‌بار دیگر فرض کنید که وامی ده میلیون تومانی با بهره 20 درصد گرفته‌اید. همان‌طور که گفتیم باید در پایان سال 11 میلیون تومان پرداخت کرده باشید. اگر به غیر از یک‌میلیون تومان بهره، پول دیگری بدهید، بهره وام شما بیشتر از 20 درصد می‌شود.

مثلا ممکن است شما برای کسی که شما را به بانک معرفی کرده، یک هدیه 1 میلیون تومانی بخرید. دقت کنید که این هدیه را در همان ابتدا به او می‌دهید و نه بعد از تمام شدن اقساط. پس این 1 میلیون تومان بهره‌ای بیشتر از 20 درصد به وام شما اضافه می‌کند. باید از خود بپرسید که اگر دوستتان برای شما وامی با بهره 50 درصد پیدا کرده بود، باز هم از او تشکر می‌کردید؟

این مشکل به‌کرات در هنگام خرید اقساطی خودرو پیش می‌آید. خودرویی 100 میلیون قیمت دارد. آن را با اقساط یک‌ساله و بهره 20 درصد به شما می‌دهند. همان‌طور که دیدیم بهره 20 درصد برای پرداخت سالانه تقریبا 10 میلیون تومان خواهد بود. فروشنده به شما می‌گوید «قیمت خودرو با این بهره 110 میلیون می‌شود. پس 50 میلیون پیش‌پرداخت بدهید، هرماه 5 میلیون تومان.» توجه کنید که بدهی شما بعد از پرداخت 50 میلیون پیش‌پرداخت، 50 میلیون تومان است و بهره این پول باید 5 میلیون باشد، نه 10 میلیون. چرا شما باید برای پول نقدی که در همان ابتدا می‌پردازید، بهره بدهید؟!

یک حالت دیگر برای بالا بردن مقدار بهره، وقتی است که وام‌دهنده از شما می‌خواهد برای مدتی پولی را (بدون سود) در بانک سپرده‌گذاری کنید. مثلا 10 میلیون تومان برای مدت یک سال بگذارید، تا 10 میلیون وام 20 درصد بگیرید. در حالت عادی بانک باید به این ده میلیون سود می‌داد. چون شما پولی از بانک نگرفته‌اید، درست مثل این است که سود خود را به بانک تقدیم کرده باشید. اما همین بانک برای وامی که به شما می‌دهد سود می‌گیرد. پس این سود خیلی بیشتر از 20 درصد خواهد بود: 10 درصد برای دیر تحویل گرفتن وام، 10 درصد برای سپرده‌ای که گذاشته‌اید و 20 درصد برای وامی که می‌گیرید.

6- پس‌انداز کردن پول، بدون بهره نیست!

فرض کنید می‌توانید همین امروز 10 میلیون تومان وام با بهره 10 درصد بگیرید. اما به‌جای این کار ترجیح می‌دهید هرماه مبلغی کنار بگذارید تا بعد از 1 سال خودتان این پول را بدون پرداخت بهره جور کرده باشید. حقیقت آن است که در این صورت، باز هم بهره پرداخته‌اید!

مثلا می‌خواهید با وامی که می‌گیرید دستگاهی به قیمت ده میلیون تومان بخرید و کار کنید. بعد از یک سال که پول لازم را جمع کردید، آن دستگاه دیگر 10 میلیون نخواهد بود. با یک تورم 10 درصدی، حالا باید دستگاه را 11 میلیون بخرید. این یک‌میلیون اضافه که برای خرید دستگاه می‌پردازید، در عمل بهره است.

ارزش زمانی پول وام بهره قسط

درک ارزش زمانی پول کمک زیادی به مدیریت وام می‌کند.

از طرف دیگر شما می‌خواستید دستگاه را بخرید که با آن درآمد (مثلا ماهی دو میلیون تومان) کسب کنید. اما حالا یک سال گذشته است و شما این پول را به دست نیاورده‌اید. اگر وام گرفته بودید، الان یک دستگاه داشتید و به‌علاوه 13 و نیم میلیون تومان سود خالص (24 میلیون درآمد منهای 10.5 میلیون بازپرداخت وام). الان فقط یک دستگاه دارید. پس به‌اندازه 13.5 میلیون تومان عقب افتاده‌اید. (به این هزینه، هزینه فرصت می‌گویند. هزینه فرصت یک هزینه واقعی است.) با افزودن این مبلغ به 1 میلیون تومانی که دستگاه گران شده، بهره پس‌انداز شما 145 درصد بود! در حالی که می‌توانستید یک وام 10 درصدی بگیرید و کار را شروع کنید.

7- وام به‌هیچ‌عنوان چیز بدی نیست!

حتی بزرگ‌ترین و موفق‌ترین شرکت‌های جهان هم وام می‌گیرند. وام بانکی (و به‌طورکلی ایجاد بدهی) یکی از مرسوم‌ترین شیوه‌های تامین مالی است. چه ابعاد کسب‌وکار کوچک و خانوادگی باشد، چه در شرکتی بزرگ و چند ملیتی، برای مدیران این بنگاه‌ها گزینه وام گرفتن همیشه روی میز قرار دارد. مهم این است که بتوانیم وام بانکی را در مراحل دریافت کردن، خرج کردن و پس دادن به‌درستی مدیریت کنیم.

همان‌طور که دیدیم ممکن است یک وام 40 یا 50 درصدی را به اسم وام 20 درصدی به شما قالب کنند. اما این که 40 درصد برای وام گران است یا ارزان به عوامل زیادی بستگی دارد. یکی از این عوامل، شرایط بازار است. وام هم یک کالا است که قیمت آن در بازار و بر مبنای عرضه و تقاضا تعیین می‌شود. از طرف دیگر خیلی مهم است که می‌خواهید با وام خود چه‌کار کنید. اگر می‌خواهید بر روی کسب‌وکاری با حاشیه سود 20 درصد سرمایه‌گذاری کنید، وام 21 درصدی گران است. اما اگر قرار است (واقعا قرار است) در یک سال 200 درصد سود کنید، گرفتن وام 50 درصدی توجیه دارد. درهرصورت اگر قصد دارید کسب‌وکاری سودآور بنا کنید، از وام نترسید، اما حتما قبل از گرفتن وام با یک کارشناس مالی مشورت کنید.

هوبی چیست؟ معرفی صرافی Huobi با توکن HT و HUSD

اگر از علاقمندان به ارزهای دیجیتال باشید حتما نام صرافی هوبی یا هیوبی را شنیده‌اید. هوبی Huobi یکی از صرافی‌های بزرگ و معتبر ارزهای دیجیتال است که اکوسیستم بزرگی در این دنیا ایجاد کرده. در واقع شهرت و اعتبار هوبی از صرافی آن آغاز شد ولی به تدریج توسعه پیدا کرد و امروزه حتی ارز دیجیتال هوبی توکن نیز در بازار عرضه شده است.

  • 1) صرافی هوبی Huobi چیست؟
  • 2) خدمات صرافی هوبی
  • 3) الزامات تأیید KYC در هوبی
  • 4) کارمزدها و محدودیت‌های معاملاتی Huobi
  • 5) زنجیره اکو هوبی (HECO)
  • 6) توکن هوبی چیست؟
  • 7) سخن پایانی
  • 8) سوالات متداول

طبق آمار سایت Coinmarketcap این صرافی یکی از سه صرافی با بیشترین میزان مبادلات در دنیای ارزهای دیجیتال در سال ۲۰۲۱ بوده است. این اکوسیستم قرار است در آینده خدمات متنوعی در زمینه دارایی‌های دیجیتال ارائه دهد و ارز دیجیتال بومی آن هم قرار است به عنوان تسهیل کننده معاملات در اکوسیستم بزرگ هوبی (HECO) نقش مهمی ایفا کند. اگر به تازگی با این اکوسیستم آشنا شده‌اید و قصد دارید با این صرافی آشنا شوید و بدانید که ارز دیجیتال هوبی توکن چه کاربردی دارد با این مطلب مجله داموند همراه باشید.

صرافی هوبی Huobi چیست؟

هوبی از سال 2013 در فضای کریپتو فعالیت می‌کند و یکی از بزرگترین صرافی‌های ارزهای دیجیتال است که عمدتاً به تریدرهای آسیایی خدمات می‌دهد، اما اخیراً استفاده از آن در سطح جهانی گسترش یافته. این برند تغییراتی در نام خود ایجاد کرده و امروزه با عنوان Huobi Global شناخته می‌شود.

هوبی یک پلتفرم ترید ارز دیجیتال جذاب با پشتیبانی گسترده از بسیاری از آلت‌کوین‌ها و استیبل کوین‌هاست. HUSD نیز استیبل کوینی با پشتوانه دلار آمریکا است که توسط این صرافی توسعه داده شده است. صرافی هوبی ارز دیجیتال دیگری با نام هوبی توکن یا HT دارد که سعی می‌کند آن را به عنوان یک توکن کاربردی به بازار عرضه کند. این صرافی با استفاده از این توکن در مسابقات و کمپین‌ها، تخفیف در کارمزدها، رای دادن در مورد مسائل خاص شبکه بلاکچینی Huobi و موارد دیگر، آن را تبلیغ کند و پذیرشش را در میان کاربران بازار ارزهای دیجیتال افزایش دهد.

این صرافی دفاتری در ژاپن، هنگ‌کنگ، کره جنوبی و سنگاپور تأسیس کرده است. این دفاتر بیش از 1300 کارمند دارند و دفتر مرکزی آن‌ها در سال 2020 از سنگاپور به جمهوری سیشل منتقل شد.

صرافی هوبی Huobi چیست؟

خدمات صرافی هوبی

هوبی به ‌عنوان یکی از بهترین صرافی‌های جهان، خدمات زیادی در این زمینه ارائه می‌دهد. آن‌ها محصولات منحصر به ‌فردی مانند وام‌دهی C2C و گزینه‌ها مشتقه دارند. در ادامه مروری بر مهم‌ترین سرویس‌های این صرافی خواهیم داشت.

پلتفرم معاملات ارزهای دیجیتال صرافی Huobi

صرافی هوبی از نظر تعداد جفت ارز نیز جزو صرافی‌های بزرگ محسوب می‌شود و بیش از 350 کوین و توکن را برای خرید و ترید در دسترس قرار داده است. این بازار با نام اسپات شناخته می‌شود. با خیال راحت می‌توانید از ابزارها و نمودارهای حرفه‌ای این صرافی، برای تحلیل تکنیکال و ترید استفاده کنید.

مارجین ارز دیجیتال صرافی Huobi

برای آن دسته از تریدرهایی که دوست دارند معاملات مارجین را انجام دهند، هوبی یک پلتفرم جداگانه برای انجام این کار دارد. برای دسترسی به پلتفرم مارجین، برگه “Margin” را در صفحه اصلی سایت این مجموعه انتخاب کنید. برای معامله با مارجین، ابتدا باید اطمینان حاصل کنید که وجوه مارجین به عنوان وثیقه برای بخش مارجین صرافی ارسال شده است. اهرم مجاز برای هر کوین متفاوت است؛ به عنوان مثال، اهرم مجاز برای بیتکوین 3 است.

معاملات مارجین در صرافی هوبی روشی نسبتاً جذاب برای افزایش بازده پول قرض شده هستند. پس از دریافت وام، سود شما بعد از ترید به دست می‌آید. نرخ سود وام روزانه تتر 0.1٪ و نرخ وام روزانه بیتکوین کش، اتریوم، لایتکوین، اتریوم کلاسیک، دش، ریپل، ایاس 0.02٪ است.

معاملات آتی ارزهای دیجیتال در هوبی

اگر می‌خواهید معاملات پیشرفته‌تر انجام بدهید، حتماً پلتفرم معاملات آتی هوبی (Huobi Futures) را بررسی کنید. شکل ظاهری این صفحه نیز کاملا شبیه به بخش اسپات این صرافی است.

با ابزارهای آتی، شما اهرم 5 برابری، 50 برابری، 75 برابری و 125 برابری در معاملات خود خواهید داشت. این امکان در ترید 9 دارایی مختلف ارز دیجیتال از جمله بیتکوین، اتریوم، EOS، لایت کوین، بیتکوین کش، ریپل، اتریوم کلاسیک، ترون و BSV وجود دارد. این ارزهای دیجیتال دارای انقضای هفتگی، دو هفته‌ای و سه ماهه هستند.

ولت هوبی

اگر نمی‌خواهید ترید کنید و فقط یک سرویس ولت می‌خواهید ولت هوبی یک گزینه عالی است. ولت هوبی یک کیف پول سبک، حرفه‌ای و چند زنجیره‌ای است. بر اساس تجربه امنیتی Huobi Group در زمینه بلاک چین، هوبی ولت، امنیت دارایی‌های کاربران جهانی را از ابعاد مختلف تضمین می‌کند و خدمات مدیریت دارایی دیجیتال (DAM) را ارائه می‌دهد.

کاربران می‌توانند ارزهای دیجیتال مورد علاقه خود را در کنار توکن‌های اصلی (BTC، ETH، EOS، TRX، USDT و غیره) که در برنامه وجود دارند، اضافه کنند. ولت هوبی از تمام توکن‌های ERC20 پشتیبانی می‌کند، بنابراین مدیریت دارایی در آن کامل و راحت است.

ولت هوبی

اپلیکیشن موبایل هوبی

برنامه تلفن همراه هوبی برای آن دسته از تریدرها ایده آل است که دوست دارند در حال حرکت و خارج از محیط دسترسی به کامپیوتر ترید کنند. این اپلیکیشن برای دستگاه‌های iOS و اندروید در دسترس است. برنامه Huobi به خوبی طراحی شده است و کار با آن نسبتاً آسان است و همچنین بسیاری از قابلیت‌های پلتفرم وب را دارد. شما می‌توانید ثبت نام در این صرافی را مستقیماً با استفاده از تلفن همراه انجام دهید.

صندوق حفاظت از کاربر هوبی

در حالی که محافظت در برابر تهدید هک یا دزدی در ارزهای دیجیتال بسیار مهم است، هوبی با ایجاد صندوقی برای جبران ضرر مالباختگان، گامی فراتر برداشته است.

صرافی Huobi حدود 20 درصد از سود خالصی را که از ترید به دست می‌آورد را جدا و از آن برای بازخرید توکن‌های هوبی (HT) استفاده می‌کند. این توکن‌ها در صندوق حفاظت از کاربر این صرافی قرار می گیرند. توکن‌های HT موجود در این صندوق حفاظتی فقط برای اهداف امنیتی و برای جبران خسارت کاربران در صورت سرقت یا نقص امنیت استفاده خواهد شد. هر کاربری که در این صرافی به دلیل سرقت یا هک ضرر کند می‌تواند به همان اندازه از این صرافی به صورت رایگان ارز دیجیتال دریافت کند؛ البته این پرداخت سقف مشخصی دارد و نهایتا ۲۰ هزار بیت کوین به قربانیان پرداخت خواهد شد.

الزامات تأیید KYC در هوبی

برای شروع ترید در سطح پایه حساب در این صرافی، نیازی به احراز هویت ندارید. با این حال، اگر ترجیح می‌دهید محدودیت‌های برداشت شما کاهش یابد، باید برخی از مراحل KYC (احراز هویت) را با ارائه پاسپورت یا گواهینامه رانندگی خود انجام دهید. نهایتا بعد از 24 ساعت اکانت شما وریفای می‌شود؛ البته تایید هویت فقط در موارد استثنا به یک روز زمان نیاز دارد و در اغلب موارد بعد از دو الی سه ساعت انجام خواهد شد.

کارمزدها و محدودیت‌های معاملاتی Huobi

کارمزد تراکنش در هوبی 0.2٪ است. تریدرها این رقم را مناسب می‌دانند. این کارمزد در مقایسه با صرافی کوین بیس که 1.49٪ است، بسیار کم است.

علاوه بر این، Huobi برای تریدرهایی که بخشی از گروه تأمین وجه مارجین VIP آن هستند، تخفیف‌های کارمزد ارائه می‌دهد. به عنوان مثال، اگر عضو سطح اول گروه معاملاتی VIP هستید، 10 درصد تخفیف در کارمزد خود دریافت خواهید کرد. این تخفیف برای افرادی که در سطح VIP 5 هستند تا 50 درصد قابل ارتقا است.

کارمزدها و محدودیت‌های معاملاتی Huobi

زنجیره اکو هوبی (HECO)

Huobi Eco Chain (HECO) یک شبکه مقیاس پذیر لایه 2 سازگار با ماشین مجازی اتریوم با کارایی بالا و صرفه جویی در انرژی است که هدف آن بهینه سازی عملیات در اتریوم است. این شبکه آزمایشی در دسامبر 2020 راه‌اندازی شد. این اولین محصولی بود که توسط پلتفرم هوبی راه‌اندازی شد و تا حدی توسط صندوق Huobi Ventures HECO تأمین مالی می‌شود. HECO تجربه‌ای کم هزینه با توان عملیاتی و امنیت بالا و تاخیر کم را برای کاربران فراهم می‌کند.

علاوه بر این، HECO با قرارداد هوشمند سازگار است. به این ترتیب، برنامه‌های غیرمتمرکز مختلف (dapps) و پروتکل‌های Web3 را در خود جای داده است. توسعه دهندگان می‌توانند قراردادهای هوشمند اتریوم را با استفاده از ابزارهای رایج با حداقل اصطکاک بر روی HECO مستقر کنند. همچنین، مکانیسم اجماع اثبات سهام ترکیبی (HPoS) انتقال دارایی‌های زنجیره‌ای بسیار سریع را تسهیل می‌کند. کاربران از سرعت تراکنش 2000 تراکنش در ثانیه (TPS)، میانگین زمان ایجاد بلاک سه ثانیه‌ای و حداقل کارمزد بهره می‌برند.

توکن HT دارایی اصلی شبکه است و همچنین، برای تعامل با dapp‌ها در HECO و پرداخت هزینههای کارمزد ضروری است. علاوه بر این، HECO DAO (سازمان خودمختار غیرمتمرکز) حکمرانی جامعه این بلاکچین را تسهیل می‌کند. شرکت‌کنندگان شبکه می‌توانند در مورد طیف وسیعی از پیشنهادات برای ایجاد تغییرات در پروتکل بدون یک مقام مرکزی رأی دهند.

توکن هوبی چیست؟

با خرید توکن هوبی، یک ارز دیجیتال در پلتفرم مبادله‌ای به همین نام را به دست می‌آوریم. این یک ارز دیجیتال سال 2018 راه اندازی شد و بر خلاف سایر پروژه‌های مشابه، امکان استخراج آن وجود ندارد. به بیان بهتر تمامی توکن‌های این پروژه از قبل استخراج شده است. استفاده از ارز دیجیتال این پلتفرم پاداشی نصیب شما می‌کند که همان کاهش کارمزدها و کمیسیون در زمان ترید است. این ارز دیجیتال نیز برخلاف استیبل کوین Huobi ، نوسان قیمتی دارد و امکان استفاده از در بسیاری از صرافی‌های جهان وجود دارد.

این حرکت هوبی در شرایطی قابل درک است که بدانیم پلتفرم‌های صرافی اصلی، ارزهای دیجیتال خود را صادر می‌کنند. همچنین قبل از خرید توکن هوبی، دانستن برخی از ویژگی‌های فنی و فرآیند راه‌اندازی آن ضروری است، زیرا با این نوع ارز دیجیتال نسبت به دیگر ارزهای دیجیتال مانند بیتکوین از نظر این فرآیندها متفاوت است.

توکن هوبی چیست؟

اول از همه، باید در نظر گرفت که توکن هوبی به عنوان یک دارایی دیجیتال شکل گرفته است که قرارداد هوشمند ERC-20 را در زنجیره بلوک اتریوم اجرا می‌کند. این فرآیند، ذخیره سازی را در کیف پول‌های دیجیتالی که توکن‌های ERC-20 را می پذیرند، ساده می‌کند.

این دارایی دیجیتال در سال 2018 وارد بازار ارزهای دیجیتال شد و درصد بالایی از عرضه کل دارایی بر اساس اولویت بین کاربران پلتفرمی که آن را درخواست کرده بودند، توزیع شد. از سوی دیگر، همین پلتفرم 40 درصد از کل عرضه را در اختیار دارد. از این مبلغ 20 درصد برای پاداش‌های کاربر و نگهداری پلتفرم استفاده می‌شود. مابقی طبق وایت پیپر این ارز دیجیتال هر چهار سال یکبار بین تیم پلتفرم توزیع می‌شود.

سخن پایانی

در این مطلب مروری بر صرافی بزرگ هوبی داشتیم و دیدیم که چرا این صرافی یکی از سه صرافی برتر جهان از نظر حجم معاملات است. همچنین مروری بر کاربرد توکن Huobi داشتیم و دیدیم که با خرید آن می‌توانید چه کارهایی در اکوسیستم هوبی انجام بدهید. اگر قصد دارید در یک صرافی معتبر خارجی ترید کنید و نگران لیکویدیتی نباشید صرافی هوبی یکی از بهترین گزینه‌ها است. همچنین هوبی توکن نیز می‌تواند یکی از بهترین گزینه‌ها برای سرمایه گذاری و ورود به این اکوسیستم باشد. با این حال پیش از سرمایه گذاری مالی سعی کنید به درک عمیق‌تری از این صرافی برسید تا سرمایه ‌گذاری شما با ریسک کم همراه باشد.

سوالات متداول

صرافی هوبی برای ایرانیان در دسترس است؟

ثبت نام در این صرافی برای سطح پایه نیاز به احراز هویت ندارد ولی امکان برداشت موجودی را محدود می‌کند. از طرفی این صرافی اعلام کرده که به کاربران ایرانی خدمات نمی‌دهد و کاربران برای استفاده از این صرافی به آی‌پی خارجی نیاز دارند تا بتوانند در سطح پایه در این صرافی ترید کنند.

صرافی هوبی چه ویژگی دارد؟

پشتیبانی از جفت ارزهای متنوع، معاملات مارجین و آتی در کنار صندوق حفاظت از سرمایه مشتری در برابر خطرات امنیتی از جمله مهم‌ترین ویژگی‌های این صرافی است.

توکن هوبی چیست و چه کاربردی دارد؟

این توکن یک ارز دیجیتال روی شبکه بلاکچینی هوبی است و استفاده از آن در کارمزد صرافی برای شما تخفیف ایجاد می‌کند و همچنین با این ارز دیجیتال امکان تصمیم گیری در مورد ویژگی‌های شبکه هوبی را در اختیار خواهید داشت.

سود خالص و حاشیه سود خالص؛ از تعریف تا کاربرد

سود خالص

در بازارهای مالی، اغلب فعالان مدام با اصطلاحاتی نظیر سود خالص، حاشیه سود تأمین وجه مارجین خالص و امثال آن روبه‌رو می‌شوند. مفهوم بسیاری از این عبارت‌ها در واقع همان وجه تسمیه‌ی آن‌هاست و در نگاه اول قابل‌ درک برای فعالین بازار است؛ اما برخی از آن‌ها ممکن است برای فعالان مبتدی قدری سؤال‌برانگیز باشد. در این مقاله سعی داریم تا به مفهوم سود خالص و حاشیه سود خالص به طور خلاصه اشاره کنیم تا به برداشتی صحیح از مفهوم سود خالص و نسبت حاشیه سود خالص برسیم.

قبل از مطالعه‌ی این مقاله پیشنهاد می‌کنیم تا مقاله‌ی مربوط به انواع سود را از دست ندهید.

جریانات درآمدی

هر شرکت یا بنگاه فعال اقتصادی دارای جریانی درآمدی است. حال اگر حوزه‌ی فعالیت این شرکت تولیدی باشد، جریان اصلی درآمدی آن نشأت‌گرفته از فروش کالاها، اگر حوزه‌ی فعالیت شرکت خدماتی باشد، جریان اصلی درآمدی آن از طریق ارائه خدمات و اگر شرکت سرمایه‌گذاری باشد، جریان اصلی درآمدی آن ناشی از سود حاصله از سرمایه‌گذاری آن است.

باید به این نکته اشاره کرد که جریانات درآمدی صرفاً از طریق فعالیت اصلی شرکت شناخته نمی‌شوند و یک شرکت حتی اگر فعالیت اصلی‌اش تولیدی باشد، بازهم ممکن است از فعالیت‌های سرمایه‌گذاری درآمدهایی داشته باشد. به‌طورکلی به هرگونه عایدی شرکت چه از طریق فعالیت اصلی و چه از طریق سایر فعالیت‌ها درآمدهای شرکت گفته می‌شود. در درآمد کل قاعدتاً سهم فعالیت اصلی شرکت بسیار بیشتر از سایر فعالیت‌هاست.

جریانات هزینه‌ای

یک بنگاه اقتصادی در طول یک سال مالی، هزینه‌هایی دارد که برخی از آن‌ها مرتبط با بدنه‌ی اصلی تولید، برخی مربوط به هزینه‌های سربار، مالیات‌ها، سایر هزینه‌ها و… هستند. عمده‌ی سهم اقلام حسابداری در هزینه‌های مربوط به شرکت‌های تولیدی، بهای تمام‌شده‌ی کالای فروش رفته است.

سود خالص

پس از شناخت جریانات درآمدی و هزینه‌ای برای شرکت‌ها به سراغ مفهومی به نام سود خالص می‌رویم. همان‌طور که واضح است سود خالص برابر تفاوت درآمدها و هزینه‌هاست. درواقع در سود خالص، تمام درآمدها از هر طریقی که باشد، (چه فعالیت اصلی و چه سایر درآمدها) و همین‌طور تمام هزینه‌ها از هر طریقی که باشد (هزینه‌های مربوط به فعالیت اصلی و سایر هزینه‌ها) محاسبه و تفاوت آن‌ها مدنظر است.

حاشیه سود خالص چیست؟

حاشیه سود خالص یک نسبت مالی است که برای محاسبه‌ی درصد سودی که یک شرکت از کل درآمد خود، به دست می‌آورد، استفاده می‌شود. این نسبت از تقسیم سود خالص بر کل درآمد به دست می‌آید و معمولاً به شکل درصدی بیان می‌شود. معیار و میزان خاصی نمی‌توان برای آن مطرح کرد و با توجه‌ به صنعت مدنظر می‌توان ارقام متفاوتی را برای آن متصور بود. البته ممکن است بالاتر بودن این نسبت برای سهام‌داران مطلوب‌تر باشد.

تحلیل نسبت حاشیه سود خالص

نسبت حاشیه سود خالص برای توصیف توانایی یک شرکت برای تولید سود استفاده می‌شود. حاشیه سود خالص یک شاخص قوی از موفقیت کلی یک شرکت است اما باید به این نکته اشاره کرد که صرف توجه به یک عدد برای اشاره به عملکرد کلی شرکت کافی نیست.

بالا بودن نسبت حاشیه سود خالص

حاشیه سود خالص بالا نشان‌دهنده کنترل مؤثر هزینه‌ها و یا افزایش قابل‌توجه درآمدها نسبت به هزینه‌های انجام شده در شرکت است. این امر می‌تواند ناشی از سه موضوع باشد:

مدیریت کارآمد:

هزینه‌های کم:

استراتژی‌های قیمت‌گذاری قوی:

پایین بودن نسبت حاشیه سود خالص

کم بودن نسبت حاشیه سود خالص بدان معناست که شرکت تحت‌تأثیر یک ساختار ناکارآمد است. این ساختار ناکارآمد می‌تواند در هر یک از عواملی که به‌عنوان عوامل اثرگذار بر بالا بودن نسبت حاشیه سود خالص مطرح شد، وجود داشته باشد. به عبارت بهتر می‌توان گفت یک شرکت ممکن است ساختار مدیریتی چندان مطلوبی نداشته باشد و یا بهره‌وری آن کم بوده و هزینه‌های زیادی را داشته باشد؛ همین‌طور ممکن است استراتژی‌های قیمت‌گذاری شرکت اشتباه بوده باشند و بر این نسبت و کم‌شدن مقدار آن اثر گذاشته باشند.

محدودیت‌های نسبت حاشیه سود خالص

نسبت حاشیه سود خالص در عین فوایدی که دارد دارای محدودیت‌هایی نیز هست که در ادامه به مواردی از آن اشاره می‌کنیم.

  1. مقایسه‌ی شرکت‌ها: از مهم‌ترین این عوامل می‌توان به عدم قابلیت مقایسه‌ی عدد به‌دست‌آمده در صنایع مختلف اشاره کرد و بهتر است این نسبت را فقط برای شرکت‌های شاغل در گروه‌های یکسان مقایسه کرد. به طور مثال مقایسه‌ی این نسبت برای یک شرکت خودروسازی و یک شرکت صنایع غذایی ممکن است ما را در تفسیر نتایج به‌دست‌آمده دچار خطا کند؛ چراکه ساختار شرکت‌ها به‌شدت متفاوت است.
  2. شرکت‌های دارای بدهی: ممکن است برخی از بنگاه‌ها از ابزار اهرم مالی استفاده کرده باشند. اهرم مالی به بیانی ساده به معنای تأمین مالی از طریق بدهی است؛ یعنی شرکت با خلق بدهی بیشتر به سراغ تأمین مالی رود که این کار نیز قواعد خاص خودش را دارد که بحث موردنظر ما نیست. اگر شرکتی از ابزار اهرم مالی استفاده کند، به دلیل بالاتر بودن بدهی‌هایش باید هزینه‌های بهره‌ی بالاتری بپردازد و نسبت حاشیه سودش کمتر می‌شود، اما این لزوماً به معنای عملکرد بد و ضعیف شرکت نیست.
  3. هزینه‌های استهلاک: شرکت‌هایی که به فراخور فعالیتشان ماشین‌آلات و تجهیزات زیادی دارند، طبیعتاً در صورت‌های مالی‌شان هزینه‌های استهلاک بالاتری نیز دارند که سود خالص و حاشیه سود خالص را کاهش خواهد داد. اما این نکته هم لزوماً به معنای عملکرد ضعیف شرکت نیست.
  4. دست‌کاری سود: مدیران ممکن است برای افزایش سود خالص و همین‌طور افزایش نسبت حاشیه سود خالص، هزینه‌های بلندمدت مفید مانند تحقیق و توسعه را کاهش دهند. این کار اگر چه در کوتاه‌مدت روی سود خالص اثرگذار است اما قطعاً در دیدگاه بلندمدت به‌شدت مضر بوده و ممکن است حتی سبب از دست‌ دادن بازارهای هدف محصولات شرکت و کاهش درآمد، سود و به دنبال آن کاهش نسبت حاشیه سود خالص شود.

سخن پایانی

در پایان باید گفت که شناخت سود خالص و عوامل مؤثر بر آن به‌صورت پایدار و نه صرفاً عوامل مؤثر بر کوتاه‌مدت، برای تحلیل‌گران و فعالین بازارهای مالی امری ضروری است. در بحث نسبت حاشیه سود خالص، توجه به محدودیت‌ها برای جلوگیری از اشتباه در تأمین وجه مارجین تحلیل و استنباط از صورت‌های مالی نیز امری الزامی بوده و برای استفاده از این ابزار کارآمد در تحلیل‌ها حتماً باید به آن‌ها توجه داشت. این نسبت زیرمجموعه‌ی نسبت‌های سودآوری بوده و تحلیل روند آن نیز برای چند سال می‌تواند سودمند باشد. برای مقایسه‌ی این نسبت بین چند شرکت نیز همان‌طور که بارها اشاره کردیم، باید آن شرکت‌ها هم‌گروه و در یک صنعت باشند تا دچار اشتباه نشویم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.