بازارهاي مالي مناسبات و ترتيباتي هستند كه امكان معامله تعهدات و ابزارهاي مالي را فراهم نموده و به تقابل عرضه و تقاضاي اين اسناد ميپردازند. بازارهاي مالي نيز بازارهايي هستند كه در آنها داراييهاي مالي مثل سهام و اوراق قرضه كه ارزش آنها به ارزش توليدات و خدمات ارايه شده توسط شركتهاي منتشر كننده آنها وابسته است، مبادله ميشوند. تفاوت داراييهاي مالي با داراييهاي واقعي در اين است كه داراييهاي واقعي ماهيت فيزيكي دارند مانند اتومبيل، املاك و مستغلات، و وسايل منزل.
بازار مالی یا بازار سرمایه چیست؟
بازار مالی (Financial Market) اصطلاحی گسترده است که برای طیف وسیعی از بازارها به کار میرود. هر بازاری که در آن تجارتی صورت میگیرد یک بازار مالی محسوب میشود. حتی بازارهایی که در آنها تجارت اوراق بهادار شامل سهام، اوراق قرضه، ارز، فلزات و مشتقات آنها انجام میشود هم بازار مالی هستند.
کاربرد بازارهای مالی
بازارهای مالی پویا، منافع بسیار زیادی را برای نظامهای اقتصادی فراهم میکنند که مهمترین آنها عبارتند از:
- تجمیع منابع خرد و تخصیص آنها به سرمایهگذاران
- کمک به کشف قیمت منابع به صورت غیر دستوری
- تقویت نقدشوندگی در نظامهای مالی
- ایجاد ارتباط مشخص بین ریسک و بازده
- هدایت نقدینگی به مسیری درست و جلوگیری از رشد بازارهای ناسالم
- بهبود شفافیت در فعالیتهای اقتصادی
- کمک به اعمال سیاستهای پولی و مالی بانک مرکزی و دولت
انواع بازارهای مالی
بازارهای مالی بر اساس حق مالی، سررسید ابزار مورد معامله، ساختار سازمانی و زمان واگذاری در چهار دستهی مختلف طبقهبندی میشوند:
انواع بازارهای مالی
بازارهای مالی بر اساس حق مالی
بازارهای مالی بر اساس حق مالی به دو دستهی بازار بدهی و بازار سهام تقسیم میشوند:
بازار بدهی (Debt Market)
به بازاری که در آن ابزارهای بدهی مختلفی مانند اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه دولتی و اوراق مشارکت معامله میشود، بازار بدهی میگویند. این اوراق ممکن است متعلق به شرکتها، دولتها، بانکها، شهرداریها و سایر سازمانها باشد.
بازار سهام (Stock Market)
به بازاری که در آن سهام از طریق بازارهای منسجم و قانونمند مانند بورس؛ توزیع و مبادله میشود، بازار سهام یا به اصطلاح بازار بورس گفته میشود. این بازار یکی از حساسترین حوزههای اقتصاد است، زیرا به شرکتها این امکان را میدهد که از طریق توزیع بخشی از مالیکت خود به سرمایهگذاران، سرمایه مورد نیاز خود را تامین کنند.
بازارهای مالی بر اساس سررسید ابزار مورد معامله
بازارها بر اساس سررسید ابزار مورد معامله به دو دستهی بازار پول و سرمایه تقسیم میشوند:
بازار پول (Money Market)
به بازاری که در آن اوراق بهادار با سررسیدی کمتر از یک سال معامله میشوند و نرخ بهره متناسب با مدت زمان نگهداری اوراق تعیین میشود، بازار پول میگویند. سرعت نقدشوندگی بالا، ریسک عدم پرداخت پایین و کمتر بودن نرخ بهره نسبت به سایر بازارها، از جمله فاکتورهای مثبت در بازار پول میباشد.
بازار سرمایه (Capital Market)
به بازاری که خرید و فروش داراییهای مالی با سررسید بیش از یک سال یا بدون سررسید در آن انجام میشود، بازار سرمایه میگویند. بطور کلی این بازار فرایند هدایت و تخصیص منابع اقتصادی را تسهیل میکند و خود به دو بازار اولیه و ثانویه تقسیم میشود:
- بازار اولیه: به بازاری که تشکیل سرمایه در آن اتفاق میافتد و اوراق بهادار برای اولین بار در آن عرضه و مبادله میشوند، بازار اولیه میگویند.
- بازار ثانویه: بازار ثانویه این امکان را فراهم میکند تا اوراقی که برای اولین بار در بازار اولیه عرضه شدند، دوباره قابلیت معامله داشته باشند و صاحبان این اوراق نگرانی از جهت خرید یا فروش آنها نداشته باشند.
بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانونمندی
بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانونمندی به چهار دستهی بازارهای رسمی، بازارهای خارج از بورس، بازار سوم و بازار چهارم تقسیم میشوند:
بازارهای رسمی
بورس اوراق بهادار یکی از بازارهای رسمی سازمانیافته است که قوانین و شرایط سختگیرانهای را برای پذیرش شرکتها اعمال میکند؛ در واقع شرکتها ابتدا از لحاظ میزان نقدینگی، شفافیت اطلاعات و ترازهای مالی مورد بررسی قرار میگیرند و سپس در این بازار پذیرفته میشوند.
بازار خارج از بورس
به بازاری که اوراق بهادار شرکتهای پذیرفته نشده در بورس در آن معامله میشود، بازار خارج از بورس یا بازار مبتنی بر چانهزنی میگویند. این بازار دارای مکان فیزیکی جهت معامله نیست و شرایط آسانتری را برای پذیرش شرکتها در نظر گرفته است.
بازار سوم
معمولاً سازمانها و موسسات بزرگ سرمایهگذاری به دلیل حق کمیسیون و کارمزد کمتری که در بازار سوم وجود دارد، مشغول به فعالیت در این بازار هستند.
بازار چهارم
شرکتها و سازمان هایی در این بازار فعال هستند که قصد انجام معاملات عمده و بلوکی را دارند. این شرکتها برای اینکه در معاملات خود کارمزدی پرداخت نکنند، معمولاً به صورت مستقیم و بدون دخالت کارگزار وارد معامله میشوند.
بازار مالی چیست؟
برخلاف تصور بسیاری از افراد، بازار پول و بازار سرمایه یکی نیستند و تفاوتهای اساسی و چشمگیری به عنوان بازار مالی با هم دارند. همانطور که قبلتر اشاره کردیم یکی از بارزترین این تفاوتها این است که بازار سرمایه منحصرا به سرمایه گذاری میان مدت و بلند مدت (یک ساله و بیشتر) میپردازد و بازار پول غالبا به خرید و فروش ابزارهای مالی با سررسید کمتر از یک سال محدود است. دیگر تفاوت بزرگ بازار پول و بازار سرمایه ابزارهای مالی متفاوت آنهاست؛ در حالی که بازار پول از سپردهها، وام با وثیقه، حواله و بروات استفاده میکند، بازار سرمایه از اوراق بهادار (سهام) و اوراق مشارکت استفاده میکند.
بازار سرمایه محلی برای عرضه و فروش و سهام و اوراق قرضه برای بازههای زمانی بیش از یک سال و سرمایه گذاریهای میان مدت و بلند مدت است، در حالی که تمرکز بازار پولی بر سرمایه گذاریهای کوتاه مدت کمتر از یک ساله.
بازار طلا یا بورس طلا چیست؟
وقتی به نواسانات بازار سرمایه سکه و طلا بخصوص در سالهای اخیر نگاه میکنیم و عدم وجود ثبات اقتصادی و کاهش ارزش پول ملی را هم چاشنی آن کنیم، تبدیل سرمایه راکد به طلا و سکه عملی عقلانی به نظر میرسد.اما وقتی درباره بازار طلا و سکه و خرید و فروش آنها صحبت به میان میآید، اکثر ما تصویری مشخص از آن در ذهن داریم؛ مراجعه به بازار و یا صرافیها برای خرید و فروش طلا و سکه.
در حالی که این کار نه تنها راه معامله و خرید و فروش طلا و سکه نیست، بلکه راه کم ریسکتر و مناسبتری هم وجود دارد. خرید طلا (صندوق طلا) در بورس یکی از راهها مناسب، به صرفه و کم ریسک برای سرمایه گذاری در این بازار است.
نکته مهم: صندوق طلا یکی دیگر از راههای سرمایه گذاری در بورس است
اما صندوق طلا چیست؟
به داراییهای جمعآوری شده از سرمایه گذاران که در گواهی سپردههایی نظیر طلا، اوراق مبتنی بر طلا و گواهی سپرده طلا سرمایه گذاری میکنند. صندوق طلا علاوه بر اینکه نسبت به سکه طلا از ریسک پایینتری برخوردار است، افراد با سرمایه به مراتب کمتری هم قادر به سرمایه گذاری در آن هستند. گواهی سپرده طلا ورقه بهاداری است که نشان میدهد مالک آن مقدار معینی از سکه سپرده شده در انبار است. انباری که واقع در خزانه داری پردیس بانک رفاه است. سکههای مورد تائید همگی ضرب سال ۱۳۸۶ و با وزن ۸٫۱۳۳ گرم و عیار ۹۰۰ هستند.
هر شخص میتواند با دریافت کد بورسی از طریق بازار سرمایه، اقدام به خرید طلا، سکه و دیگر مشتقات آن بکند. سرمایه گذاری برای خرید سکه باید سفارشهای خود را در مضرب ۱۰ وارد سامانه کند. یعنی اگر قصد خرید ۴ سکه دارد باید ۴۰ سفارش وارد سامانه کند. معاملات در حال حاضر از 12:30 تا 15:30 انجام میشود. بدین صورت که تا ساعت ۱۳ مرحله پیش گشایش است که در آن قیمت تعیین میشود و سپس معاملات عادی تا ساعت 15:30 به جریان میافتند.
در حال حاضر چهار صندوق طلا به نامهای طلا، گوهر، عیار و زر مشغول فعالیت هستند که اشخاص پس از دریافت کد بورس خود به راحتی میتوانند در آنها مشغول به داد و ستد و سرمایه گذاری شوند. با مطالعه این مطلب قدم ابتدایی برای آشنایی با بازارهای مختلف و اصطلاحات رایج در اقتصاد آشنا شدید. حالا اگر بدنبال دلیل میگردید یا هنوز برای حضور در دورههای آموزشی و سرمایه گذاری در بازار بورس شک دارید، ما با ارائه چند دلیل شک شما را برطرف میکنیم.
بهرهمندی کل کشور و جامعه: بسیاری ازسهمها و اوراقی که در بازارهای سرمایه و دیگر بازارها عرضه میشوند مربوط به طرحهای بزرگ ملی هستند. این طرحها علاوه بر درآمدزایی و اشتغالزایی، به چرخه تولید و رونق ملی هم کمک میکنند.
سود دهی بیشتر نسبت به دیگر سرمایه گذاریها: ملک، خودرو، ارز، طلا و سکه و بازارهای دیگر پرنوسان و اغلب غیر قابل پیشبینی هستند. اما بازار بورس و آگاهی از چگونگی خرید و فروش سهام راهی سودبخش برای سرمایه گذاری محسوب میشود.
قانونی بودن: سرمایه گذاری در بورس شیوهای قانونی با قوانینی مکتوب و مشخص برای کسب سود و خرید فروش است. در نتیجه نگرانیهای قانونی و تبصرههای مختلف و یا قوانینی که هر روز تغییر میکنند در مورد آن صدق نمیکند.
شفاف و همواره در دسترس بودن: بازار بورس بازاری شفاف است که در هر زمان میتوان در مورد آن اطلاعات کسب کرد. تاریخچه هر سهم و نحوه رشد و نزول آن شفاف و قابل ردگیری است.
مثل پول نقد: سهام درست مثل پول نقد است و هر روزی که اراده کنید میتوانید آنرا تبدیل به پول کنید. برعکس بازارهای مالی مثل ارز و سکه و مسکن با رکودهای فصلی و شوکهای ناگهانی به خواب زمستانی میروند.
بازارهای مالی براساس زمان واگذاری
بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری به دو دستهی بازار آتی و بازار نقدی تقسیم میشوند:
بازار آتی (Future Market)
به بازاری که در آن اوراق مشتقه معامله میشود، بازار آتی یا بازار اوراق مشتقه نام دارد. اوراق مشتقه، قراردادی است که بر اساس آن صاحب اوراق موظف یا مختار است که در تاریخ مشخصی در آینده، یک دارایی را بخرد یا بفروشد.
بازار نقدی (Spot Market)
به بازاری که برای انجام فوری معاملات شامل خرید و فروش کالاها و اوراق بهادار تشکیل شدهاست، بازار نقدی میگویند. بازار نقدی در نقطهی مقابل بازار آتی قرار دارد و از آنجا که معاملات این بازار در نقطهای از زمان انجام میشود، به آن بازار نقطهای نیز میگویند.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله فرصت های سرمایه گذاری را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی (Technical Analysis) چیست؟
تحلیل تکنیکال چارچوبی است که در آن تریدرها تغییرات قیمتها را مطالعه میکنند.
تئوری پشت تحلیل تکنیکال این است یک تریدر می تواند با مشاهده و بررسی حرکات پیشین قیمت، شرایط معاملاتی فعلی و حرکات قیمتی بالقوه را تشخیص دهد.
مصداق اصلی برای استفاده از تحلیل فنی این است که، به لحاظ نظری، تمامی اطلاعات بازار در قیمت منعکس میشود.
اگر قیمت، تمامی اطلاعات موجود در بازار را منعکس کند، آن گاه تنها چیزی که فرد واقعاً برای انجام دادوستد به آن نیاز دارد، اقدام در خصوص قیمتها است.
زیربنای تحلیل تکنیکال
آیا این مثل قدیمی را شنیدهاید «تاریخ تکرار میشود؟»
معامله گران تکنیکال عموماً معتقدند که ” همه چیز داخل نمودارهاست!”
اگر سطح قیمتی در گذشته به عنوان سطح حمایت یا مقاومت کلیدی نگاه داشته شده باشد، معاملهگران همچنان آن را زیر نظر خواهند گرفت و تریدرهای خود را حول این سطح قیمت قدیمی پایهگذاری میکنند.
تحلیلگران تکنیکال به دنبال الگوهای مشابهی هستند که در گذشته شکل گرفته است، و این عقیده را در خصوص معامله به وجود میآورد که بر این باور است که قیمت دقیقاً به همان صورت که قبلاً تغییر کرده، تغییر خواهد کرد.
خوب! چگونه میتوان “حرکات قیمتی در گذشته را مطالعه کرد”؟
در دنیای معاملهگری، هنگامی که فردی بگوید تحلیل تکنیکال، اولین چیزی که به ذهن خطور میکند، نمودار یا چارت است. تحلیلگران تکنیکال برای آن از نمودارها استفاده میکنند که سادهترین راه برای تجسم دادههای قدیمیتر است.
تحلیلگران تکنیکال نمودارها را زندگی میکنند، میخورند و نفس میکشند به همین دلیل است که آنها را اغلب چارتیست مینامند.
میتوانید به دادههای قدیمی نگاه کنید تا به شما کمک کند روندها و الگوهایی را شناسایی کنید که میتواند در یافتن فرصتهای عالی ترید شما را یاری کند.
علاوه بر این که تمامی تریدرها به تحلیلهای فنی موجود اتکا میکنند، این الگوهای قیمت و نشانههای شاخص تمایل به خود-تکمیل کننده بودن دارند.
هرچه معاملهگران بیشتر و بیشتر به دنبال سطوح معین قیمت و الگوها در نمودارها میگردند، احتمال آن که این الگوها خود را در بازارها آشکار کنند، بیشتر میشود.
تحلیل تکنیکال یک واقعیت ثابت نیست
با این حال بازار های مالی چیست؟ باید بدانید که تحلیل تکنیکال بسیار وابسته به ذهنیت تحلیلگر دارد.
صرف اینکه علی و میترا دقیقاً هردو به یک نمودار یا اندیکاتور نگاه میکنند، به معنای این نیست که آنها ایده مشابهی راجع به اینکه قیمت ممکن است به کجا برسد، در ذهن خود خواهند داشت.
نکته مهم این است که شما مفاهیم را تحت عنوان تحلیل تکنیکال درک میکنید، بنابراین هرگاه کسی شروع به صحبت در مورد فیبوناچی، باند بولینگر یا نقاط پیوت کند، خون دماغ نخواهید کرد.
احتمالاً با خود فکر میکنید، “خدای من، این افراد بسیار زرنگ هستند. چه کلمات عجیبی “فیبوناچی” و “بولینگر”. من هرگز نمیتوانم این مطالب را یاد بگیرم! ”
زیاد نگران نباشید.
بعد از اتمام آموزش در مدرسه فارکس سایت ما، شما هم به همان اندازه زرنگ خواهید شد.
آشنایی با انواع بازارهای مالی در ایران
در این مقاله آموزش بورس با انواع بازارهای مالی در ایران آشنا میشویم و پس از طبقه بندی این بازارها، ویژگیهای هریک را با هم بررسی خواهیم کرد.
جایگاه بخش مالی در اقتصاد یک کشور
نظام مبتني بر اقتصاد بازار در سطح كلان به وجود بازارهاي 4 گانه اعتقاد دارد. اين بازارها عبارتند از: بازار كالا، بازار كار، بازار پول و بازار سرمايه. تجزيه و تحليل بازارهاي 4 گانه تعادل عمومي را به اثبات ميرساند. دو بازار از بازارهاي ياد شده در ارتباط با بخش مالي ميباشد. بخش مالي روي دوم سكه اقتصاد است كه در واقع مكمل بخش واقعي اقتصاد است. بنابراين تعادل بلند مدت و با ثبات هر نظام اقتصادي هنگامي به دست ميآيد كه دو بخش مالی و اقتصادی با ارتباطات دروني خود در شرايط تعادلي عمل كنند. بر اين اساس ميتوان گفت كه بخش مالي تزريق كننده حيات به بخش حقيقي اقتصاد است و منظور از توسعه مالي، توسعه سيستم يا بخش مالي يعني بازارها، نهادها و ابزارهاي مالي ميباشد.
بازارهای مالی در ایران
بازارهاي مالي مناسبات و ترتيباتي هستند كه امكان معامله تعهدات و ابزارهاي مالي را فراهم نموده و به تقابل عرضه و تقاضاي اين اسناد ميپردازند. بازارهاي مالي نيز بازارهايي هستند كه در آنها داراييهاي مالي مثل سهام و اوراق قرضه كه ارزش آنها به ارزش توليدات و خدمات ارايه شده توسط شركتهاي منتشر كننده آنها وابسته است، مبادله ميشوند. تفاوت داراييهاي مالي با داراييهاي واقعي در اين است كه داراييهاي واقعي ماهيت فيزيكي دارند مانند اتومبيل، املاك و مستغلات، و وسايل منزل.
یكي از راههاي سرمايه گذاري خريد داراييهاي مالي است. مزيت خريد داراييهاي مالي نسبت به خريد داراييهاي واقعي از ديدگاه اقتصادي اين است كه اولا دارايي واقعي كالاي مصرفي است نه وسيله پس انداز و سرمايه گذاري. دوم اينكه خريد داراييهاي واقعي و بلااستفاده نگه داشتن آنها به اميد گرانتر شدن در آينده به معناي بلااستفاده نگه داشتن منابع كشور است و ارزش افزوده اي ايجاد نميكند. مگر آنگه از آن استفاده شود.
چند نوع از داراييهاي مالي عبارتند از: سپردههاي سرمايهگذاري در بانكها، طرحهاي بازنشستگي كه توسط صندوقهاي بازنشستگي بازار های مالی چیست؟ ارايه ميشود، انواع بيمه نامههاي شركتهاي بيمه و در نهايت اوراق بهادار قابل داد و ستد در بورس اوراق بهادار كه توسط كارگزاران خريد و فروش ميشود.
وظایف بازارهای مالی
بازارهای مالی به منظور رشد و توسعه اقتصادی کشور، وظایفی بر عهده دارند که عبارتند از :
- تخصیص بهینه منابع
- اداره و کنترل بنگاهها و مدیران به کمک واسطههای مالی
- ایجاد سهولت در نظام مالی تجارت و مبادلات
- قیمتگذاری ریسک و فراهم کردن مکانیسم ادغام
- انتشار اطلاعات در بین تامینکنندگان وجوه مالی
طبقهبندی انواع بازارهای مالی در ایران
بازارهاي مالي بر پايه معيارهاي متفاوتي قابل طبقهبندي هستند:
1- طبقهبندي بر اساس نوع دارايي
2- طبقهبندي بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار
3- طبقهبندي بر اساس سررسيد تعهدات مالي
4- طبقهبندی براساس واگذاری فوری یا واگذاری آتی
5- طبقهبندی براساس ساختار سازمانی
انواع بازارهای مالی بر اساس نوع دارايي
الف) بازار سهام
در اين بازار، سهام شركتها كه نشانگر مالكيت دارنده آن در شركت است، دادوستد ميشود.
ب) بازار اوراق بدهی
بازاري است كه در آن ابزارهاي با درآمد ثابت (اوراق قرضه) دادوستد ميشوند.
ج) بازار ابزارهای مشتق
بازاري است براي معاملات ابزارهايي مبتني بر داراييهاي مالي يا فيزيكي از كه آن جمله ميتوان به اختيار معامله و قرارداد آتي اشاره كرد.
انواع بازارهای مالی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار
الف) بازار اولیه (Primary Market)
بازار اوليه جايي است كه بنگاه اقتصادي مي تواند در آن دارايي هاي مالي خود را با منابع مالي بلند مدت مبادله كند. در اين بازار منتشر كننده اوراق بهادار اقدام به فروش اين اوراق مي كند تا وجوه مورد نياز خود را تامين كند. دليل اصلي قابليت فروش اين اوراق وجود بازار ثانويه است.
ب) بازار ثانویه (Secondary Market)
در اين بازار اوراق بهاداري كه قبلا منتشر شده مورد خريد و فروش قرار ميگيرند. وجود اين بازار مشاركتكنندگان را مطمئن ميسازد كه ميتوانند اوراق بهادار خود را به راحتي به فروش برسانند و مشكلي از نظر تبديل به نقد كردن داراييهاي ماليشان نداشته باشند. در مورد اوراق قرضه كه داراي سررسيد مشخصي ميباشند، وجود اين بازارها اين امكان را فراهم ميآورد تا دارندگان اين اوراق مجبور به نگهداري آنها تا تاريخ سررسيد نباشند. علاوه بر آن بازار ثانويه قيمت سهام جديدي كه قرار است در بازار اوليه عرضه شود را تعيين ميكند.
بازار ثانویه خود به دو زیر بازار تقسیم میشود:
- بازار سازمان یافته بورس اوراق بهادار (Stock Market)
بورس اوراق بهادار، یک بازار متشکل و رسمی سرمایه است که در آن خرید و فروش سهام شرکتها، اوراق قرضه دولتی و یا مؤسسات معتبر خصوصی تحت ضوابط، قوانین و مقررات خاصی انجام میشود. خرید و فروش اوراق بهادار در ایران نیز بهطور رسمی و دائمی در محلی معین به نام بورس اوراق بهادار تهران انجام میشود. تعیین قیمت هر سهم در این بازار بر مبنای عرضه و تقاضای آن است.
2. بازار فرابورس (Over the Center Market) بازار فرابورس ایران نیز در آبان سال ۱۳۸۷ فعالیت خود را تحت نظارت سازمان بورس اوراق بهادار آغاز کرد که این بازار دارای ساختار و جایگاه قانونی مشابه بورس است، اما شرایط پذیرش و معامله در آن سادهتر است تا اهرمی کمککننده به تامین مالی اقتصاد کشور باشد.
بازار سهام فرابورس ایران شامل بازارهای اول، دوم و پایه است. سهام شرکتهایی که شرایط لازم را داشته باشند در بازار اول و دو مبادله میشوند و شرکتهایی که این شرایط را نداشته باشند میتوانند در بازار پایه معامله شوند.
این بازار مربوط به معامله اوراق بهاداری است که در بازارهای فرابورس یا خارج از بورس معامله میشوند. از آنجایی که این بازار محلی مطمئن برای انجام معاملات است، بنابراین بسیاری از موسسات برای کاهش هزینههای کارمزد از این بازار استفاده میکنند.
یا اوراق مشارکت که در آن معاملات خصوصی بدون دخالت کارگزار، بین افراد عادی و یا سازمانهای بزرگ انجام میگیرد. مزیت این بازار نپرداختن هزینههای بالای کارگزاری است.
انواع بازارهای مالی بر اساس سررسید تعهدات مالی
بازار پول
بازار پول بازاري براي دادوستد پول و ديگر داراييهاي مالي جانشين نزديك پول است كه سررسيد كمتر از يكسال دارند. همچنين ميتوان از بازار پول به عنوان بازار ابزارهاي مالي كوتاه مدت با ويژگي اندك بودن ريسك عدم پرداخت، نقدشوندگي و ارزش اسمي زياد نام برد.
سهام عادي
سهام عادي نوعي ابزار سرمايهگذاري است كه نشانگر مالكيت دارنده آن در يك شركت سهامي است و به دو دسته سهام با نام و سهام بينام تقسيم مي شود.
سهام ممتاز
سهام ممتاز نوعي اوراق بهادار است كه دارنده آن نسبت به درآمدها و داراييهاي شركت، حق يا ادعاي محدود و معيني دارد. اين سهام زماني منتشر ميشود كه هزينة سهام عادي بالاتر باشد.
اوراق قرضه
اوراق قرضه اسنادي هستند كه به موجب آنها ناشر متعهد ميشود مبالغ معيني (بهره سالانه) را در فاصلههاي زماني مشخص به دارنده پرداخت كند و در سررسيد، اصل مبلغ را بازپرداخت كند.
اوراق مشاركت
اوراقي است كه سود علي الحساب دارد و صادركننده اوراق متعهد مي شود اصل پول و سود قطعي را در تاريخ معين پرداخت كند.
طبقهبندی براساس واگذاری فوری یا واگذاری آتی
1- بازار نقدی یا آنی
معاملات فوری خرید و فروش اوراق بهادار و تحویل کالا در این دسته قرار میگیرند. بازار نقدی در مقابل بازار آتی قرار میگیرد و برخلاف بازار آتی که در زمان مشخصی در آینده صورت میگیرد، بازار نقدی در زمان حال انجام میشود.
2- بازار مشتقه
این بازار که از ابزارهایی مثل قراردادهای آتی و قراردادهای اختیار معامله برای معامله اوراق استفاده میکند، بیشتر، سرمایهگذاران خرد را به سمت خود جذب کرده است.
بورس کالا
یکی دیگر از بازارهایی که در ایران وجود دارد بورس کالا است که با توجه به نامش مشخص است که در آن کالاهای خامی نظیر زعفران، گندم، برنج، قیر و غیره، معامله میشود. این بازار که به دلیل وجود مشکلات مختلفی من جمله قیمت در بازارهای سنتی، شکل گرفته، بر مبنای خرید و فروش کالاهای فیزیکی بوده و براساس اوراق بهادار معاملهای شکل نمیگیرد.
ساختار بازار سرمایه کشور
نهادهاي مهم بازار سرمايه كشور عبارتند از:
1- شوراي عالي بورس
2- سازمان بورس و اوراق بهادار
3- شركت بورس اوراق بهادار
4- شركت بورس كالاي ايران
5- شركت سپرده گذاري مركزي اوراق بهادار و تسويه وجوه
6- نهادهاي مالي شركت مديريت فناوري بورس تهران
ارزش اسمی سهم
ارزش اسمي سهام همان است كه در روز تشكيل شركت پرداخت و يا تعهد شده و سرمايه شركت در مجموع قيمت اسمي سهام را تشكيل ميدهد به عنوان مثال: شركتي در را نظر بگيريد كه سرمايه دو آن ميليون ريال و به هزار سهم دو هزار ريالي تقسيم شده است. پس ارزش اسمي هر سهم اين شركت دو هزار ريال است.
ارزش بازاری سهم (Market Capitalization)
به مجموع ارزش روز یک شرکت سهامی عام گفته میشود. این ارزش از حاصل ضرب قیمت روز سهام در تعداد سهمهای منتشر شده توسط شرکت بدست میآید. برای مشاهده ارزش بازار شرکتهای پذیرفته شده در بورس و فرابورس، کافی است نام یا نماد شرکت را در سایت tsetmc.com جستجو کنید. بنابرین دو عامل قیمت روز سهام یک شرکت و تعداد سهام منتشر شده توسط آن میتواند بر میزان ارزش بازار سهام آن شرکت اثر گذار باشد. هرچقدر شرکت، سهام بیشتری منتشر کند و به عبارتی سرمایه بیشتری داشته باشد جزو شرکتهای با ارزش بازار بالا در نظر گرفته خواهد شد.
برای مشاهده جدیدترین تحلیل ها، اخبار، مقالات و قیمت های لحظه ای سهام به وب سایت سیگنال مراجعه و یا اپلیکیشن سیگنال را دریافت نمایید.
بازارگردان در بازارهای مالی کیست؟ وظایف یک بازارگردان چیست؟
بازارهای مالی همیشه در مسیر طبیعی و درست خود حرکت نمیکنند. قطعا هرجا صحبت از پول به میان میآید، عدهای به دنبال سوءاستفاده از شرایط و برهم زدن نظم حاکم برای رسیدن به اهداف و منافع شخصی خود هستند. حضور پررنگ این دسته از افراد در بازارهای مالی، باعث بیاعتمادی و دلسردی سهامداران میشود و به این ترتیب در بلندمدت بازار از حضور سهامداران خرد خالی میشود. در اینجا لازم است تا تمهیداتی اندیشیده شود تا از خروج بازار از روند عادی خود جلوگیری به عمل بیاورد. یکی از این تمهیدات، حضور بازارگردان در بازارهای مالی است که برای هر سهم تعیین میشود. اما سوال اصلی این است که بازارگردان در بازارهای مالی کیست و چه وظایفی را بر عهده دارد؟ در ادامه قصد داریم تحلیلی درباره نقش بازارگردان در بازار ارائه کنیم. با ما همراه باشید.
بازارگردان در بازارهای مالی کیست؟
دو اصطلاح بازارساز یا Market Maker به عنوان جایگزینهایی برای بازارگردان در بازارهای مالی به کار میروند اما روی همرفته کلمه بازارگردان در بین فعالان بازارهای مالی در کشور ما بیشتر رایج است. اولین نکته که باید در این زمینه بدانید آن است که بازارگردان میتواند شخص حقیقی یا حقوقی باشد. اگر بخواهیم در یک جمله به تعریف بازارگردان در بازارهای مالی بپردازیم، میتوان گفت که افراد یا شرکتهایی هستند که بخش قابل توجهی از سهام یک شرکت را در اختیار دارند و به این ترتیب به جریان عرضه و تقاضا در آن سهم را کنترل میکنند.
البته به هیچ عنوان این طور نیست که بازارگردانان صرفا برای تنظیمگری در بازار حاضر شده باشند؛ بلکه هدف نخست همه بازارگردانان نیز کسب سود از معاملات بازارهای مالی است. این نکته مهمی است که باید در تحلیل رفتار بازارگردانان در بازارهای مالی به دقت آن را در نظر بگیرید.
وظایف بازارگردان در بازارهای مالی چیست؟
حال که با مفهوم بازارگردان در بازارهای مالی آشنا شدیم، باید درباره نقشهایی که یک بازارگردان در بازار بر عهده دارد، بحث کنیم. مهمترین وظایف بازارگردان در بازارهای مالی عبارتند از :
جلوگیری از قفل شدن بازار
یک سهم در روند افزایش یا کاهش قیمتی خود ممکن است صفهای خرید یا فروش بسیار بزرگی را تشکیل دهد. در این گونه موارد اصطلاحا گفته میشود که سهم در صف خرید یا فروش قفل شده است. کلید این قفل در دستان بازارگردان است. اساسا به دلیل آنکه تعداد سهام قابل توجهی در اختیار دارد، میتواند در نقش جریانساز در بازار حاضر شود. به این ترتیب با عرضه سهام در زمان صفهای خرید طولانی و همچنین خرید سهام در صفهای فروش سنگین، مانع از قفل شدن سهم به مدت طولانی میشود. اصطلاحا سطح نقدشوندگی در بازار را به طور قابل توجهی بالا میبرد؛ چراکه در این شرایط سهامداران با خیال آسوده از اینکه میتوانند هر زمان که خواستند از یک سهم خارج شوند، اقدام به سرمایهگذاری در آن میکند.
حفظ نقدینگی در بازار
نوع فعالیت بازارگردان در بازارهای مالی باید به گونهای باشد که فضای اعتماد را در بین سهامداران حاکم کند. همانطور که میدانید، سرمایه کاملا ترسو است و اگر فضا را ناامن ببیند، در این صورت بلافاصله برای خروج از آن شرایط تصمیمگیری میکند. به همین دلیل بازارگردان تلاش میکند تا جریان نقدینگی را همواره در یک سطح مشخصی در بازار حفظ کند.
کنترل افزایش یا کاهش قیمت سهام در بازار
این اصطلاح در بین فعالان بازار بازارهای مالی رایج است که اگر بازارگردان اراده کند، میتواند باعث افزایش یا کاهش قیمت سهام شود. شاید این جمله به صورت 100 درصد درست نباشد؛ اما واقعیت این است که در هر مسیر صعودی یا نزولی که در قیمت یک سهم در بازار طی میشود، نقش بازارگردان کاملا کلیدی است. دلیل این مسئله نیز تعداد سهم بالایی است که بازارگردان در اختیار دارد و به کمک آن میتواند نوسانات قیمتی شدید در بازار را کنترل کند. واقعیت این است که رفتارهای هیجانی در بازار به نفع هیچکس نیست و به همین دلیل این نقش بازارگردان کاملا در جهت حمایت از بازار در بلندمدت است.
عوامل موثر در بازارگردانی کدام است؟
با توجه به آنچه که به عنوان وظایف بازارگردان در بازارهای مالی اشاره کردیم، حضور آنها در بازار یک ضرورت حتمی به نظر میرسد. اما میزان اثر گذاری بازارگردانی در بازارهای مالی به عوامل مختلفی بستگی دارد که سه مورد از مهمترین آنها عبارتند از:
1. عمق بازار
در بازارهای مالی ایران، بسیاری از مواقع سهام یا در صف فروش هستند یا در صف خرید. در واقع رفتارهای سرمایهگذاران به جای آنکه مبتنی بر ارزش واقعی دارایی خود باشد، مبتنی بر روندهای قیمتی است که در بازار شکل میگیرد. در این گونه بازارها، مانع جدی بر سر راه شکلگیری عمق در بازار وجود دارد. بازارگردان میتواند با حرکت در مسیر عکس رفتار سهامداران در راستای عمق بخشیدن به بازار حرکت کند؛ اما واقعیت این است که توان بازارگردان نیز محدود است و بعضا نمیتواند یا نمیخواهد در برابر جریانات هیجانی حرکت مثبتی را به نمایش بگذارد.
2. عرض بازار
اگر سهامداران سفارشهای خرید و فروش سهام را در محدوده ارزش ذاتی آن ثبت کنند، نشاندهنده آن است که بازار از عرض مناسبی برخوردار است. در این گونه بازارها خبری از رفتار هیجانی نیست و تحلیلها هستند که برای تصمیمگیریها مقدم شمرده میشوند. بازارگردان در چنین بازاری حتما بازار های مالی چیست؟ حضور فعال دارد و حتی از سود کمی که عاید او میشود، استفاده میکند.
3. تعادل در بازار
برخلاف تصور رایج بازارگردان در بازارهای مالی از طریق ایجاد تعادل به سودهای هنگفتی دست پیدا میکند؛ چراکه در زمان صف فروش در قیمتهای نازل سهم را خریداری کرده و در زمان تشکیل صف خرید، با عرضه سهام شناسایی سود میکند. این روند به صورت پیوسته توسط بازارگردان در بازارهای مالی پیگیری میشود. هرچه میزان نوسانات در بازار بیشتر باشد سود بازارگردان از فعالیت در بازار نیز به مراتب افزایش پیدا میکند.
آیا بازارگردانی در بازارهای مالی طبق قوانین صورت میگیرد؟
در بازار بازارهای مالی برای بازارگردانها قوانینی وضع شده است که آنها در قبال این قوانین موظف هستند که خرید و فروش سهام و همچنین نگهداری تعداد مشخصی سهم را همواره در دستور کار خود قرار دهند. این قوانین در واقع به این دلیل وضع شده است که بازارگردانان به خوبی در مسیر انجام وظایفشان حرکت کنند و خود آنها نقش تخریبی در بازار پیش نگیرند. نمونههایی از رفتارهای غلط بازارگردان در بازارهای مالی سال 1399 قابل مشاهده بود که به دلیل تخطی بازارگردانان از انجام وظایفشان به وقوع پیوست.
بازارگردان در قبال انجام وظایف خود در بازارهای مالی چه امتیازاتی میگیرد؟
در مجموع دو قانون حمایت در سازمان بازارهای مالی برای بازارگردانان وضع شده است که عبارتند از:
1. براساس ماده ۱۸ دستورالعمل بازارگردانی در بازارهای مالی، سازمان بازارهای مالی و اوراق بهادار تهران برای بازارگردانی هر ورقه بهادار یک ایستگاه معاملاتی جداگانه، بدون دریافت هیچگونه هزینهای از این بابت در اختیار بازارگردان خواهد گذاشت. انجام معاملات سایر اوراق بهادار از ایستگاه معاملاتی مخصوص بازارگردان مجاز نیست.
منظور از ایستگاه معاملاتی جداگانه این است که یک سامانه معاملاتی در اختیار بازارگردام قرار میگیرد که به طور مستقیم به هسته معاملات متصل است و به این ترتیب میتواند صرفا سفارشات مرتبط با سهمی که در آن نقش بازارگردان را ایفا میکند، ثبت کند.
2. براساس ماده ۱۹ دستورالعمل بازارگردانی در بازارهای مالی، سقف کارمزد بازارهای مالی از معاملات بازارگردان ۱۰ درصد سقف کارمزد بازارهای مالی از معاملات معمول است. بازارهای مالی میتواند کارمزد خود از معاملات بازارگردان را کمتر از سقف مقرر در این ماده تعیین نماید.
به این ترتیب کارمزد معاملاتی که از بازارگردان در بازارهای مالی دریافت میشود، 10 درصد کمتر از سایر سهامداران تعیین شده است.
کلام پایانی
در این مقاله به بررسی مفهوم و نقش بازارگردان در بازارهای مالی پرداختیم. واقع قضیه آن است که بدون حضور بازارگردان عملا اداره بازار کار آسانی نیست. البته حضور بازارگردان زمانی موضوعیت پیدا میکند که به خوبی وظایف خود را عملیاتی کند. در غیر این صورت که خود مشکلی بر مشکلات بازار اضافه میکند. اساسا فلسفه حضور بازارگردان در بازارهای مالی، باز کردن گرههای معاملاتی است که در سهام مختلف رخ میدهد.
فینوتیپس بستری تعاملی و نوآورانه برای یادگیری عمیق فعالیت در بازارهای مالی است. جلسات گفتگوی فینوتیپس در کلابهاوس به منظور تبادل نظر در بازار های مالی چیست؟ خصوص بازارهای مالی، نکات آموزشی پیرامون آنها و همچنین بحث و بررسی در خصوص فرصتهای سرمایهگذاری در بازارهای مالی، فارکس و ارزهای دیجیتال برگزار میشود. شما هم میتوانید با حضور در این جلسات، به پختهتر شدن مباحث کمک کنید. منتظر دیدار شما هستیم.
روانشناسی چرخههای بازارهای مالی جهانی و فارکس
آشنایی و تسلط بر روانشناسی فردی و روانشناسی بازار مهمترین بخش موفقیت در آموزش فارکس است. روانشناسی بازار بطور کلی بیان میکند که حرکات بازار تحت تأثیر احساسات یا انعکاسی از احساسات شرکتکنندگان در آن بازار هستند. این موضوع یکی از بخشهای اصلی اقتصاد رفتاری است. اقتصاد رفتاری یک علم بین رشتهای است که در آن به بررسی عوامل مختلف موثر بر تصمیمات اقتصادی پرداخته میشود.
بسیاری افراد معتقد هستند که احساسات مردم، عامل اصلی ایجاد تغییرات در بازارهای مالی محسوب میشود. و اینکه نوسانات کلی احساسات سرمایهگذاران، همان چیزی است که به اصطلاح چرخههای روانشناختی بازار را ایجاد میکند.
بطور خلاصه، منظور از تمایلات بازار در واقع همان کلیت احساسی است که سرمایهگذاران و معاملهگران نسبت به پرایس اکشن یک دارایی دارند. زمانی که تمایلات و احساسات بازار مثبت باشد و قیمت مرتباً افزایش یابد، گفته میشود روند بازار صعودی یا گاوی است. برعکس، وقتی قیمت بطور مداوم کاهش یابد، گفته میشود بازار نزولی یا خرسی است.
بنابراین تمایلات بازار از دیدگاهها و احساسات تکتک معاملهگران و سرمایهگذاران شرکتکننده در بازار شکل میگیرد. یا به عبارتی دیگر، تمایلات بازار همان کلیت احساسات شرکتکنندگان بازار است.
اما درست مانند هر جمع و گروه دیگری، هیچ نظر یا عقیده منفردی نیست که کاملا غالب باشد. براساس نظریههای روانشناسی بازار، قیمت یک دارایی در واکنش به احساسات کلی بازار، دائماً و بطور پویا و دینامیکی تغییر میکند. در غیر این صورت، انجام یک معامله موفق خیلی سخت میشد.
در عمل وقتی بازار صعودی میشود، احتمالا به دلیل بهبود دیدگاه و نظرات معاملهگران نسبت به آن دارایی است. وجود احساسات مثبت در بازار باعث افزایش تقاضا و کاهش عرضه میشود. افزایش تقاضا هم به نوبه خود باعث تشدید بیشتر اطمینان معاملهگران نسبت به آن دارایی میشود. بطور مشابه، یک روند نزولی قوی هم احساسات منفی ایجاد میکند که باعث کاهش تقاضا و افزایش عرضه دارایی موجود میشود.
چگونه احساسات در چرخههای بازار تغییر میکنند؟
تمام بازارها دورههای صعودی و نزولی متعددی را تجربه میکنند. زمانی که یک بازار در فاز مثبت و صعودی قرار دارد، فضای مثبتاندیشی، اعتماد و طمع در آن وجود دارد. معمولا اینها احساسات اصلی هستند که منجر به ایجاد یک روند صعودی قوی میشود.
گاهی اوقات احساس طمع و اعتماد بقدری در بازار اوج میگیرد که باعث ایجاد حباب مالی میشود. در چنین شرایطی، بسیاری از سرمایهگذاران غیرمنطقی رفتار میکنند و دیگر نمیتوانند ارزش واقعی دارایی را به درستی تشخیص دهند و به همین خاطر تنها به این دلیل که فکر میکنند بازار به صعود خود ادامه خواهد داد، آن دارایی را خریداری میکنند.
به عبارتی دیگر، سرمایهگذاران بیش از اندازه تحت تأثیر مومنتوم بازار قرار میگیرند و طمع میکنند و امیدوار هستند که سودهای بیشتری کسب کنند. زمانی که قیمت بیش از حد افزایش مییابد، یک سقف قیمتی در آن محدوده تشکیل میشود. در حالت کلی، به این حالت، نقطه حداکثری ریسک مالی میگویند.
در بعضی موارد، بازار برای مدتی روند سایدوی را تجربه میکند تا اینکه به تدریج فروش دارایی آغاز میشود. این مرحله به مرحله توزیع نیز معروف است. اما در بعضی از روندها هم مرحله توزیع به وضوح تشکیل نمیشود و روند نزولی بلافاصله پس از ایجاد سقف قیمتی، شروع میشود.
روند نزولی
وقتی بازار تغییر جهت میدهد، از آنجاییکه بسیاری از معاملهگران هنوز قبول نمیکنند که روند صعودی به اتمام رسیده، حالت سرخوشی ممکن است خیلی زود جای خود را به احساس رضامندی و بیخیالی بدهد. با ادامه کاهش بازار های مالی چیست؟ قیمت، احساسات حاکم بر بازار خیلی زود منفی میشود. این احساسات اغلب شامل تشویش و اضطراب، انکار و ترس و وحشت میشود.
در چنین شرایطی، احساس اضطراب را میتوان اینطور توصیف نمود که زمانی است که سرمایهگذاران مردد میشوند و میپرسند چرا قیمت شروع به ریزش کرده است، و این حالت خیلی زود به مرحله انکار و عدم پذیرش میرسد. در مرحله انکار، بسیاری از سرمایهگذاران به دو دلیل همچنان اصرار دارند که معاملات خود را همچنان باز نگه دارند: یکی اینکه «هنوز برای ورود به معامله فروش خیلی زود است» و یا اینکه فکر میکنند «بازار به زودی برمیگردد».
اما با کاهش بیشتر قیمت، موج معاملات فروش قویتر و قویتر میشود. در این هنگام، احساسات ترس و وحشت اغلب بازار را به مرحلهای تحت عنوان کاپیتولاسیون (تسلیم) میرساند، یعنی مرحلهای که در آن افرادی که معامله خرید داشتهاند بالاخره تسلیم میشوند و داراییهای خود را نزدیک یک کف قیمتی میفروشند.
در نهایت با کاهش نوسانات و افزایش پایداری بازار، روند نزولی متوقف میشود. معمولا در این مواقع پیش از آنکه مجددا احساسات مثبت و امیدواری نسبت به بازار افزایش یابد، بازار حرکات سایدوی را تجربه میکند. به این قبیل دورههای سایدوی، مرحله انباشتگی یا جمع شدن هم میگویند.
سرمایهگذاران چگونه از روانشناسی بازار استفاده میکنند؟
با فرض معتبر بودن نظریه روانشناسی بازار، درک آن میتواند به معاملهگران کمک کند تا در زمانهای مناسبتری به بازار ورود و از آن خارج شوند. نگرش عمومی بازار برخلاف آن چیزی است که احساس میشود. یعنی بهترین فرصت برای خرید یک دارایی موقعی است که اکثر مردم نسبت به آن ناامید هستند و قیمت و ارزش آن خیلی افت کرده است. در مقابل، بیشترین ریسک ورود به معامله خرید زمانی است که اکثر شرکتکنندگان بازار راضی و خوشحال هستند و نسبت به ارزش آن دارایی اطمینان بالایی دارند.
بنابراین، بعضی از معاملهگران و سرمایهگذاران سعی میکنند از طریق درک احساسات حاکم بر بازار، مراحل مختلف چرخههای روانشناسی آن را تشخیص دهند. آنها با داشتن این اطلاعات، زمانی وارد معامله خرید میشوند که احساس ترس و وحشت بر بازار حاکم باشد (قیمتهای پایینتر) و مواقعی وارد معامله فروش میشوند که احساس طمع در بازار به اوج خود رسیده باشد (قیمتهای بالاتر). اما در عمل تشخیص این نقاط چرخش کار آسانی نیست. مثلا ممکن است قیمتی که یک کف مناسب برای خرید به نظر میرسد (سطح حمایتی) شکسته شود و قیمت کفهای پایینتری ایجاد کند.
تحلیل تکنیکال و روانشناسی بازار
نگاه کردن به گذشته بازار و تشخیص اینکه چگونه چرخههای روانشناسی بازار تغییر کردهاند، کار آسانی است. با تحلیل دادههای گذشته بازار، شاید خیلی راحت با خود بگویید چه تصمیمات و اقداماتی میتوانست سودآور باشد.
اما در زمان حال بازار، درک و تشخیص این تغییرات خیلی سختتر است. و پیشبینی حرکات بعدی بازار که دیگر خیلی سختتر است. بسیاری از سرمایهگذاران سعی میکنند با استفاده از تحلیل تکنیکال پیشبینی کنند که بازار در آینده احتمالا چه مسیری را پیش میگیرد.
به تعبیری میتوانیم بگوییم که اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال ابزاری هستند برای اندازهگیری و سنجش حالات روانشناسی بازار. برای مثال، اندیکاتور RSI به دلیل زیادی مثبت بودن بازار، نشان میدهد که یک دارایی در مرحله اشباع خرید قرار دارد.
MACD یکی دیگر از اندیکاتورهایی است که میتوان از آن به منظور تشخیص مراحل مختلف روانشناسی چرخههای بازار استفاده نمود. بطور خلاصه، ارتباط بین خطوط این اندیکاتور میتواند نشان دهد که چه زمانی مومنتوم بازار در حال تغییر است (مثلا چه زمانی نیروی خرید در حال ضعیف شدن است).
بیتکوین و روانشناسی بازار
بازار صعودی بیتکوین در سال ۲۰۱۷ یک نمونه عالی است از اینکه چگونه روانشناسی بازار روی قیمتها اثرگذار است و بالعکس. از ماه ژانویه تا دسامبر، قیمت بیتکوین از تقریبا ۹۰۰ دلار به بالاترین سقف زمان خود یعنی ۲۰۰۰۰ دلار رسید. در طول این افزایش قیمت، احساسات بازار همینطور مثبت و مثبتتر میشد. در این هنگام هزاران سرمایهگذار به بازار هجوم آوردند و خواستند از این روند صعودی بهرهمند شوند. مثبتانگاری بیش از اندازه، ترس از دست دادن فرصتها (FOMO) و طمع باعث شد قیمت به سرعت افزایش یابد، تا اینکه بالاخره رشد قیمت متوقف شد.
در اواخر سال ۲۰۱۷ و اوایل ۲۰۱۸، روند نزولی آغاز شد. این اصلاح قیمتی سبب شد بسیاری از افرادی که با تأخیر به بازار وارد شده بودند، متحمل ضررهای سنگینی شوند. حتی زمانی که روند نزولی تثبیت شد، باز هم اعتماد به نفس کاذب و احساس بیخیالی باعث شد بسیاری از مردم همچنان روی باز نگه داشتن معاملات خود اصرار کنند.
چند ماه بعد، پس از اینکه اعتماد سرمایهگذاران خیلی کاهش پیدا کرد و به پایینترین سطح خود رسید، احساسات حاکم بر بازار به شدت منفی شد. ترس، بلاتکلیفی و شک (FUD) باعث شد خیلی از افرادی که در حوالی سقف قیمتی خرید کرده بودند، در نزدیکی کف قیمتی برای فروش اقدام کنند. بعضی افراد حتی نسبت به بیتکوین ناامید شدند، اگرچه هیچ تغییری در تکنولوژی این ارز دیجیتال ایجاد نشده بود و حتی هر روز بهبود هم پیدا میکند.
سوگیریهای شناختی
منظور از سوگیریهای شناختی، الگوهای فکری متداولی هستند که اغلب باعث میشود انسانها تصمیمات غیرمنطقی و نامعقولی بگیرند. این الگوهای فکری هم میتواند روی معاملهگران و هم در حالت کلی روی بازار اثرگذار باشند. بعضی از نمونههای معمول این سوگیریهای شناختی عبارتند از:
- سوگیری تائیدی: تمایل به ارزشگذاری بیشتر روی آن دسته از اطلاعاتی که باورهای ما را تائید میکنند و نادیده گرفتن اطلاعاتی که مخالف عقاید ما هستند. برای مثال، سرمایهگذاران در یک روند صعودی روی اخبار مثبت تمرکز میکنند و اخبار منفی یا نشانههای تغییر روند را نادیده میگیرند.
- بیزاری از ضرر: انسانها معمولا آنقدر که از ضررها وحشت دارند، از سودها لذت نمیبرند، حتی اگر سودها یکسان یا بیشتر از ضررها باشند. به عبارتی دیگر، درد ناشی از ضرر معمولا از لذت ناشی از سودها بیشتر است. همین امر ممکن است باعث شود معاملهگران در مرحله کاپیتولاسیون بازار، فرصتهای معاملاتی فروش را از دست بدهند یا اینکه از ورود به معاملات فروش وحشت کنند.
- اثر مالکیت: منظور افرادی هستند که تمایل دارند برای آنچه متعلق به آنهاست ارزش زیادی قائل باشند، صرفاً چون مالکیت آن را دارند. برای مثال، سرمایهگذاری که قدری ارز دیجیتال دارد، احتمالا معتقد است ارزش دارایی او نسبت به کسی که هیچ ارز دیجیتالی ندارد، بیشتر است.
حرف آخر
بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذاران توافق دارند که روانشناسی روی قیمت و چرخههای بازار تأثیرگذار است. اگرچه چرخههای روانشناسی بازار به خوبی شناختهشده هستند، اما کنار آمدن با آنها کار آسانی نیست. از حباب اقتصادی گل لاله در دهه ۱۶۰۰ میلادی گرفته تا حباب داتکام در دهه ۹۰، حتی معاملهگران مجرب هم به سختی توانستهاند نگرش و حالات روانی خود را از تمایلات بازار جدا کنند. سرمایهگذاران همیشه با این چالش مشکل روبرو هستند که نه تنها روانشناسی بازار، بلکه روانشناسی خودشان را به درستی درک کنند و اینکه متوجه شوند چگونه همه اینها روی فرایند تصمیمگیری آنها مؤثر است.در بخشی از مقاله به مفهوم(FOMO)اشاره کردیم، برای آشنایی کامل و تخصصی با این مفهوم مقاله”منظور از فومو (FOMO) در معاملهگری چیست؟“را مطالعه نمایید.
دیدگاه شما