بهترین استراتژی پیوت پوینت (Pivot Points) در فارکس | استفاده از نقاط کلیدی
مجله افیکس کار: ترید با استفاده از پیوت پوینت ها (Pivot Points) یکی از استراتژی های معامله مورد علاقه ما است. ما می خواهیم به شما نشان دهیم که بهترین روش برای معامله با نقاط محوری (پیوت پوینت) چیست.
استراتژی پیوت پوینت به سرمایه تجاری قابل توجهی نیاز ندارد. می تواند بلافاصله نتایج مثبتی به همراه داشته باشد.
بیشتر اوقات معامله گران خرده فروشی از نقاط محوری به روش اشتباه استفاده می کنند. آنها معمولاً با رسیدن به اولین سطح مقاومت در برابر پیوت پوینت خیلی زود می فروشند و با رسیدن به اولین سطح حمایت از پیوت پوینت خیلی زود خرید می کنند.
این یک روش اشتباه برای ترید است زیرا شما مخالف حرکت غالب بازار ترید می کنید ، این یکی از دلایل ضرر معامله گران خرده فروشی است.
- بیشتر بخوانید : استراتژیهای موفق معامله در فارکس
پیوت پوینت، چگونه عمل می کند؟
پیوت پوینت ها، سطوح استانداردی را برای رسم حمایت ها و مقاومت ها بر روی نمودار، مشخص می کنند.
زمانیکه نمودار به یک سطح پیوت می رسد قیمت می تواند:
- در آن سطح حمایت شود یا مقاومت کند.
- سطح را بشکند و از آن عبور کند.
زمانیکه مشاهده می کنید قیمت بر روی نمودار در حال نزدیک شدن به یک سطح پیوت است بایستی آن را مانند سایر سطوح قیمت در نظر بگیرید. اما اگر مشاهده کردید که قیمت در حال تردید در این سطح است و ناگهان به جهت مخالف باز می گردد سپس می توانید در جهت بازگشت قیمت، وارد معامله شوید.
همچنین اگر نمودار قیمت، یک سطح پیوت را شکست و از آن عبور کرد می توانیم انتظار داشته باشیم که در همان جهت به مسیر خود ادامه می دهد.
اکنون ، قبل از اینکه بیشتر از این ادامه دهیم ، همیشه توصیه می کنیم یک کاغذ و یک قلم بردارید و قوانین استراتژی معامله را یادداشت کنید.
برای این مقاله ، ما به بخش معامله فروش نگاه خواهیم کرد.
مرحله شماره 1 : فقط در بازار لندن یا ساعت 8:00 به وقت گرینویچ ترید کنید
بهترین زمان برای معامله استراتژی Pivot Points ، جلسه بازار لندن است. با این حال ، می تواند برای جلسه بازار نیویورک با همان میزان موفقیت استفاده شود.
ما ترید بازار لندن را آزاد معرفی روش پیوت ها انتخاب میکنیم زیرا در آن زمان است که بانک های بزرگ برای تجارت شروع به کار می کنند و پول هوشمند در بازار فعالیت می کند.
توجه : ما می خواهیم از بازه زمانی 15 دقیقه ای استفاده کنیم و براساس پیوت پوینت روزانه معامله کنیم. ۱۵ دقیقه یا ۳۰ دقیقه فرقی نمیکند.
زمان خرید با پیوت پوینت
ما بر روی نمودار با خط عمودی بازار لندن و همچنین آغاز یک روز معاملاتی جدید را برجسته کرده ایم.
مرحله شماره 2 : بعد از 15 دقیقه اول اگر قیمت زیر Pivot Point مرکزی بود وارد پوزیشن فروش شوید
اگر بعد از 15 دقیقه اول جلسه معاملاتی لندن ، در زیر نقطه محوری قرار داشتید. در پوزیشن فروش قرار بگیرید.
منطق معاملاتی پشت این قانون ساده است. هنگامیکه بازار تمایل به معامله در زیر نقطه محوری مرکزی نشان داد، تصور میکنیم که حرکت نزولی ادامه داشته باشد.
اگر قیمت هر جفت ارز در زیر نقطه محوری تجاری معامله شود ، جهت حرکت بازار برای روز نزولی است . لذا ما فقط به دنبال فرصت های فروش هستیم.
نکته مهم : اگر بعد از گذشت 15 دقیقه از جلسه لندن ، ما به سطح حمایت اول (S1) نزدیک شده باشیم ، بهتر است از این فرصت ترید صرف نظر کنیم ، زیرا حاشیه سود کمتر شده است.
نکته مهم بعدی که باید برای استراتژی معاملات روزمره خود تعیین کنیم این است که توقف ضرر یا استاپ لاس (stop loss) را کجا قرار دهیم.
مرحله شماره 3 : 5 تا 10 پیپ Stop Loss خود را در بالای Pivot مرکزی قرار دهید
داشتن استراتژی خوب برای توقف ضرر (stop loss) به اندازه استراتژی ورود ضروری است.
اگر قیمت به سمت بالای پیوت پوینت شکسته شود ، احساسات به سمت صعودی تغییر کرده است. پس عاقلانه است که از معاملات کوتاه مدت خارج شوید. با این حال ، برای اینکه در دام شکست جعلی نیوفتیم ، از یک بافر حدود 5-10 پیپ بالاتر از پیوت پوینت مرکزی توقف ضرر (stop loss) خود استفاده می کنیم.
ما همچنین باید یک سطح تیک پروفیت (take profit) را برای استراتژی پیوت پوینت خود تعریف کنیم که ما را به آخرین مرحله برساند.
مرحله شماره 4 : تیک پروفیت اول را در حمایت اول (S1) و تیک پروفیت دوم را در حمایت دوم (S2) قرار دهید.
ما از یک استراتژی سود چند منظوره استفاده می کنیم . زیرا می خواهیم اطمینان حاصل کنیم که به بازار فرصت دستیابی به سطوح حمایتی عمیق تر را می دهیم.
اولین سطح حمایت (S1) از پیوت پویت اولین ایستگاه ما است . ما می خواهیم برخی از سودها را در اینجا برداشت یا سیو کنیم. ما همچنین توصیه می کنیم استاپ لاس (stop loss) را بعد از تیک پروفیت اول، تا ۱۰ پیپ بالای سطح حمایت (S1) جایجا کنید .
روش استفاده از پیوت پویت برای پوزیشن فروش
در حمایت دوم (S2) ، جایی است که می خواهیم کل پوزیشن خود را ببندیم و روز کاری را به پایان ببریم.
توجه: مثال بالا برای مواقعی است که میخواهید وارد پوزیشن فروش شوید. برای پوزیشن خرید همین قوانین بالا را استفاده کنید ولی در جهت برعکس.
روش استفاده از پیوت پویت برای پوزیشن خرید
با پیوت پوینت وودی، کاماریلا و فیبوناچی آشنا شوید
روش استاندارد محاسبه نقاط پیوت تنها راه محاسبه نقاط پیوت نیست.
معامله گران روی بهبود روش شناسایی نقطه پیوت اصلی کار کرده اند و اکنون به روش های دیگری نیز برای محاسبه نقاط پیوت دست یافته اند.
در این درس ، ما در مورد روش های دیگر صحبت خواهیم کرد ، و همچنین فرمول هایی را برای محاسبه این سطوح به شما ارائه خواهیم داد.
نقاط پیوت woodie
R2 = PP + کف – سقف
PP = (H + L + 2C) / 4
S1 = (2 X PP) – سقف
S2 = PP – کف + سقف
در فرمول های بالا مشاهده خواهید کرد که محاسبه نقطه پیوت بسیار متفاوت از محاسبه آن با روش استاندارد است.
همچنین ، برای محاسبه سطح حمایت و مقاومت مربوطه ، می توانید از اختلاف بین سقف و کف روز قبل استفاده کنید ، که به عبارتی به نام دامنه یا رنج شناخته می شود.
در زیر مثالی نموداری از محاسبه پیوت وودی برای EURUSD آورده شده است.
نقاط پیوت وودی (چوب خشکی) ، در واقع خطوط پر رنگ و یا سطوح حمایت و سطوح مقاومت هستند و خطوط نقطه چین ، نشان دهنده سطوح محاسبه شده از طریق روش استاندارد است.
از آنجا که آنها فرمول های مختلفی دارند ، سطوح حاصل از از محاسبات وودی بسیار متفاوت از مقادیر بدست آمده از طریق روش استاندارد است.
برخی از معامله گران ترجیح می دهند از فرمول های Woodie (چوب خشکی) استفاده کنند زیرا وزن بیشتری به قیمت بسته شدن دوره قبل می دهند.
برخی دیگر فرمول های استاندارد را ترجیح می دهند زیرا بسیاری از معامله گران این فرمول ها را مورد استفاده قرار می دهند که این امر می تواند باعث شود آنها خودبخود عمل کنند.
در هر صورت ، از آنجایی که مقاومت تبدیل به حمایت می شود (و بالعکس) ، اگر از فرمول های Woodie استفاده کنید ، باید چشم به این سطوح باشید زیرا ممکن است به مناطق ابراز علاقه مندی معامله گران تبدیل شوند. خلاصه هر کاری که شما را راضی می کند و مناسب شماست انجام دهید!
نقاط پیوت کاماریلا
R4 = C + ((H-L) x 1.5000)
R3 = C + ((H-L) x 1.2500)
R2 = C + ((H-L) x 1.1666)
R1 = C + ((H-L) x 1.0833)
S1 = C – ((H-L) x 1.0833)
S2 = C – ((H-L) x 1.1666)
S3 معرفی روش پیوت ها = C – ((H-L) x 1.2500)
S4 = C – ((H-L) x 1.5000)
فرمول های کاماریلا مشابه فرمول وودی هستند. آنها همچنین از دامنه و کلوز (بسته شدن) روز گذشته برای محاسبه سطح حمایت و مقاومت استفاده می کنند.
تنها تفاوت این است که شما باید برای 8 سطح اصلی (4 مقاومت و 4 حمایت) محاسبه انجام دهید ، و هر یک از این سطح ها باید در یک ضریب خاص ضرب شوند.
مفهوم اصلی نقاط پیوت کاماریلا این است که بر اساس این فرض است که قیمت تمایل طبیعی به بازگشت به وسط دارد ، یا در این مثال ، کلوز روز گذشته.
فرض این است که زمانی که قیمت به سطح حمایت یا مقاومت سوم برسد ، شما باید خرید یا فروش بگیرید.
با این حال ، اگر قیمت ناچارا از S4 یا R4 در رفت ، بدان معناست که روند روزانه قوی است و زمان آن است که شما سوار قطار شوید!
نگاه کنید که چگونه محاسبه کاماریلا ، سطوح متفاوتی (خطوط توپر) را در مقایسه با سطوح بدست آمده از روش استاندارد (خطوط نقطه چین) ، ارائه می دهد!
همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید ، بر خلاف نقطه پیوت ، تأکید بیشتر بر قیمت بسته شدن است.
به همین دلیل ، ممکن است سطوح مقاومت در زیر نقطه پیوت باشد یا سطح حمایت بالاتر از آن باشد.
می بینید که چگونه تمام سطوح حمایت و مقاومت در بالای نقطه پیوت کاماریلا قرار گرفته اند؟
نقاط پیوت فیبوناچی
R3 = PP + ((کف– سقف) x 1.000)
R2 = PP + ((کف– سقف) x .618)
R1 = PP + ((کف– سقف) x .382)
S1 = PP – ((کف– سقف) x .382)
S2 = PP – ((کف– سقف) x .618)
S3 = PP – ((کف– سقف) x 1.000)
سطوح پیوت فیبوناچی اول با محاسبه نقطه پیوت مشابه روش استاندارد تعیین می شود.
و بعد ، باید دامنه روز قبل را در سطح فیبوناچی متناظر با آن ضرب کنید. بیشتر معرفی روش پیوت ها معامله گران از 38.2٪ ، 61.8٪ و 100٪ ریتریس (اصلاح) در محاسبات خود استفاده می کنند.
و در پایان ، اعدادی که حاصل می شود را به نقطه پیوت جمع یا از آن کم کنید و همین! سطح پیوت فیبوناچی در خدمت شماست!
به نمودار زیر نگاه کنید تا ببینید که چگونه سطوح محاسبه شده از طریق روش فیبوناچی (خطوط تو پر) با مقادیر محاسبه شده از طریق روش استاندارد (خطوط نقطه چین) متفاوت است.
منطق پشت پیوت فیبوناچی این است که بسیاری از معامله گران دوست دارند از نسبت های فیبوناچی استفاده کنند. تریدر ها از آنها برای سطوح اصلاح ، میانگین متحرک و غیره استفاده می کنند.
پس چرا برای نقاط پیوت از آنها استفاده نکیم؟
به یاد داشته باشید که از هر دو سطح فیبوناچی و سطوح پیوت برای پیدا کردن حمایت و مقاومت استفاده می شود.
با توجه به اینکه بسیاری از معامله گران این سطوح را رصد می کنند و به آنها واکنش نشان می دهند ، آنها می توانند به همین دلیل عمل کنند.
کدام روش محاسبه سطوح پیوت بهتر است؟
حقیقت این است که ، درست مثل انواع اندیکاتور ها که پیشتر آموختید ، بهترین روش وجود ندارد.
در واقع همه اینها بستگی به این دارد که شما چگونه دانش خود از نقاط پیوت را با سایر ابزار موجود در جعبه ابزار معاملاتی خود ترکیب می کنید.
فقط بدانید که بیشتر نرم افزارهای تکنیکال که محاسبات خودکار انجام می دهند در حالت معمول از روش استاندارد در محاسبه سطوح پیوت استفاده می کنند.
اما حال که می دانید چطور این سطوح را خود به تنهایی محاسبه کنید ، می توانید همگی را تغییر دهید و ببینید کدام یک برای شما بهتر جواب می دهد.
ما به زودی یک اندیکاتور مفید برای محاسبه و ترسیم پیوت پوینت ها به شما معرفی خواهیم کرد.
پیوت پوینت ها و استفاده از آن در برگشت های بازار
پیوت پوینت ها و استفاده از آن در نمودارها یکی از رایجترین تحلیلهای مورداستفاده توسط معاملهگران به منظور تشخیص نقاط مناسب ورود به یک معامله و خروج از آن است. شکل گیری قیمتها بر اساس خرد و تفکر جمعی بازار است. پس برای سود کردن بر اساس رفتار معاملهگران در بازار دو راه وجود دارد. راه اول جهتدهی به سهم بر اساس قدرت و منابع مالی شخصی ( ایجاد موج ) و راه بعدی تشخیص جهت حرکتی غالب در بازار و حرکت با آن ( موج سواری ) است. البته شناخت رفتار شکل گرفته در سهم بر اساس عرضه و تقاضا بسیار مهم است؛ چون گاهی اوقات باور داریم که جهت حرکت سهم رو به بالاست، ولی بعد از خرید سهم، قیمت سهم در مسیر کاهشی قرار گرفته و متضرر میشویم.
یکی از مهم ترین وظایف معاملهگر در شناسایی موقعیت معاملاتی درست، تشخیص نقاط شکل گیری پیوت پوینت ها در سهام است. پیوت پوینت ها، نقاطی در نمودارهای قیمتی هستند که خرد جمعی بازار، باور بهتری نسبت به برگشت قیمتی سهم دارد. خرد جمعی شکل گرفته در بازار هم میتواند در جهت خریدار باشد و هم در جهت فروشنده که در این حالت شاهد تقابل بین خریدار و فروشنده در سهم هستیم ( در نقاط پیوت پوینت چرخش و تغییر جهت در سهام ایجاد معرفی روش پیوت ها شده و شاهد تغییر روند صعودی به روند نزولی و تغییر روند نزولی به روند صعودی هستیم).
در تقابل بین خریدار و فروشنده، در صورت عدم برآورده شدن توقعات یک سمت معامله، معاملهگر تسلیم و در نهایت بازنده معامله بوده و جهت حرکتی نمودار هم به آسانی تغییر میکند و اینجاست که شاهد شکل گیری نقطه پیوت در سهم هستیم و هر چقدر این نقاط قویتر باشد (برگشتهای قیمتی محسوستر باشد) معاملهگران با جابجایی از یک موقعیت به موقعیت مخالف، تاثیر بیشتری بر روند حرکت قیمتی سهم ایجاد میکنند. پس واضح است که اهمیت این نقاط برای هر دو طرف خریدار و فروشنده مهم می باشد.
انواع پیوت پوینت ها
پیوتهای مینور:
پیوتهای مینور عموما اصلاح های قیمتی کوچکی هستند که در آن شاهد توقف روند کوتاه مدت اصلی هستیم. این پیوت ها نوسانات قیمتی کوچک هستند که عمدتا مورد پسند نوسانگیران بازار است ولی در تحلیل، از این پیوتها استفاده نمیکنیم.
پیوتهای ماژور:
پیوتهای ماژور، برگشتهای قیمتی هستند که روند حرکتی در نمودار را تغییر داده و روند صعودی را به روند نزولی و روند نزولی را به صعودی تبدیل میکنند. تشخیص این پیوت از اهمیت بالایی برخوردار است چون در این حالت قادر به تشخیص جهت حرکت نمودار و اخذ موقعیت معاملاتی مناسب هستیم.
در شکل بالا برخی از نقاط پیوت ماژور و مینور نشان داده شده است که محدوده های سبز رنگ محدوده ماژور و محدوده های قرمز رنگ محدوده مینور را نشان میدهد. پس شناخت و شناسایی نقاط پیوت در نمودارها از اهمیت بالایی برخوردار است که هر سرمایهگذاری باید به تکنیک های شناسایی این نقاط آگاه باشد. حال سرمایه گذاری که دیدگاه کوتاه مدت دارد میتواند از پیوت های مینور و سرمایه گذارانی که دیدگاه میان مدت به سهم دارند باید از پیوت ماژور استفاده کنند.
حال سرمایه گذاران باید در نمودارهای قیمتی به دنبال نقاط پیوت ماژور باشند تا بتوانند به راحتی برگشت های قیمتی را تشخیص داده و بیشترین سود را در بازار کسب کنند. به طور کلی دو روش برای تشخیص نقاط پیوت ماژور در بین سرمایه گذاران معمول است.
روش اول: قیمت بیش از 38 درصد گام قبل را اصلاح کند و اندیکاتور MACD تغییر فاز دهد
روش دوم: نمودار به لحاظ زمانی حداقل به اندازه 38 درصد گام قبلی باشد و اندیکاتور MACD تغییر فاز دهد.
چگونه نقاط پیوت پوینت در بازار را تشخیص دهیم
برای محاسبه سطح پیوت پوینت در هر بازی زمانی از فرمول زیر استفاده میکنیم:
P.P= (High+Low+2*close)/4
HIGH: بیشترین قیمت
LOW: کمترین قیمت
CLOSE: قیمت بسته شدن سهم در آخرین روز دوره زمانی
استراتژی های معاملاتی پیوت پوینت در بازه های زمانی مختلف
سطوح پیوت را برای هر دوره زمانی میتوان مورد استفاده قرار داد. به عنوان مثال اگر قرار باشد سطح پیوت سالانه را حساب کنیم کلیه دیتاها باید مربوط به سال گذشته باشد. به عنوان مثال اگر بالاترین قیمت یک سال گذشته 450 تومان و کمترین قیمت آن 340 تومان و قیمت بسته شدن سهم در آخرین روز سال 390 تومان باشد سطح پیوت سالیانه سهم طبق فرمول بالا 392 تومان خواهد بود. در کل سهامی که بالاتر از سطح پیوت سالانه خود معامله می شوند دارای ریسک پایین تری می باشند و باید به دنبال فرصت های معاملاتی خرید در آن بود.
سرمایه گذارانی که دیدگاه میان مدت و بلندمدت در سهم دارند بهتر است از سطح پیوت سالیانه برای خرید سهام استفاده کنند.
تشخیص سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت ها
با استفاده از پیوت پوینت ها میتوان یک سری سطوح حمایت و مقاومت را در نمودار تعیین کرد که برای خرید و فروش سهم بسیار کارا می باشد. سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت به صورت زیر تعیین می شوند.
سطوح مقاومت:
R1= ( 2 * PP ) – L
( R2 = PP + ( H – L
( R3 = H + 2 * ( PP – L
سطوح حمایت:
S1= ( 2 * PP ) – H
( S2 = PP – ( H – L
( S3 = L – 2 * ( H – PP
شکل زیر محدوده های پیوت پوینت و مقاومت و حمایت را نشان می دهد.
همانطور که در شکل بالا مشاهده می شود سه سطح مقاومتی برای نمودار تعیین شده است که نمودار هر بار با برخورد به این سطوح واکنش نشان میدهد. اما نکته جالب در بحث پیوت پوینت ها این است که خطوط مقاومت که با استفاده از پیوت پوینت ها تعیین شده است می تواند نقش حمایتی و بالعکس را نیز بازی کند و این نشان میدهد که پیوت پوینت ها تغییر سطوح را نیز به خوبی انجام میدهند.
بنابراین در صورت که با استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار معامله میکنیم پیوت پوینت ها می توانند یک روش کارا برای خرید و فروش سهم در موقعیت های مناسب باشند که با استفاده از آن می توان محدوده های پر ریسک و کم ریسک سرمایه گذاری را شناسایی کرد.
پیوت (pivot) یا نقطه چرخش قیمت چیست؟
یکی از اصلی ترین نکاتی که باید در تحلیل تکنیکال به آن دقت داشت، پیوت (pivot) یا همان نقطه چرخش قیمت است. در صورتی که یک معامله گر به این سطح از مهارت برسد، می تواند روند بازار را به خوبی تشخیص دهد. نقطه چرخش قیمت یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که می توان برای بررسی وضعیت گذشته قیمت استفاده کرد. به نقاط چرخش قیمت در نمودار، پیوت گفته می شود که به دو دسته تقسیم می شوند: پیوت ماژور و مینور. برای آشنایی بیشتر با این اصطلاح، ادامه مطلب را با ما همراه باشید.
انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot)
نقطه چرخش قیمت زمانی اتفاق می افتد که نیروی تقاضا و یا عرضه بر دیگری غالب شود. البته این نکته را در نظر داشته باشید که در یک نمودار انواع نقطه چرخش قیمت وجود دارد که هر یک در دسته بندی های زیر قرار دارد.
• پیوت قیمتی
منظور از نقطه چرخش قیمت در نمودار، نقطه ای است که بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و بعد از تشکیل سقف یا کف، با روند نسبتا قوی در جهت مخالف حرکت می کند. بیشترین کاربردی که نقطه چرخش قیمتی دارد در روش های پرایس اکشن است. اگر قیمت به اندازه سه کندل حرکت کند و پس از تشکیل یک کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط در جهت مخالف حرکت کند، یک pivot قیمتی یا همان نقطه بازگشت قیمت تشکیل می شود. تنها راه تشخیص این نوع نقاط چرخش قیمتی، از طریق چشم بوده و ابزار تحلیلی خاصی نمی خواهد.
• پیوت محاسباتی
این نوع از نقطه چرخش قیمت براساس داده های قیمتی و فرمول های ریاضی محاسبه می شود و تغییرات قیمتی در آن دخیل نیست. خروجی که این محاسبات به همراه دارد، چند عدد است که از آن به عنوان سطح حمایت و مقاومت آینده بازار استفاده می شود. اعتبار این نمودارها براساس دوره زمانی نمودار و داده های قیمتی است و در مدت زمان مشخصی معتبر بوده و با تشکیل کندل های جدید، تمام این سطوح بروزرسانی می شود. این نکته را در نظر داشته باشید که نمودار یک ساعته برای معامله گران میان مدت، کاربردی ندارند. پیوت های محاسباتی انواع مختلفی داشته که مهم ترین آن، پیوت پوینت و خطوط کاماریلا است. از جمله پیوت پوینت های معروف بازار می توان به موارد زیر اشاره کرد.
انواع پیوت پوینت
- Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
- R1 = (2*PP)-Low
- R2= PP+(High-Low)
- S1 = (2*PP)-High
- S2 = PP-(High-Low)
در صورتی که قیمت بالاتر از نقطه PP باشد، روند صعودی خواهد بود و باید براساس واکنش های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در صورتی که چنین موقعیتی اقدام به فروش می کنیم. در این فرمول R، همان سطوح مقاومتی و نقطه S، یا همان نواحی حمایتی نمودار است.
انواع خطوط کاماریلا
- H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
- L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
- L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
- L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))
در محاسبه خطوط کاماریلا، ناحیه کلیدی همچون PP وجود ندارد اما به دلیل اینکه در محاسبه این خطوط، تعداد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده می تواند قدرت روند را مشخص کند و از این طریق می توان معاملات را به صورت دقیق انجام داد. در اصل زمانی که قیمت به سطوح 3 الی 4 برسد، در درجه اول نشان دهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا است. البته این نکته را در نظر داشته باشید زمانی که قیمت به سطح 3 الی 4 برسد، روند از قدرت بالایی برخوردار بوده و تحرک قیمتی بالایی خواهد داشت.
توجه به این نکته ضروری است که محاسبه گرهای نقطه Pivot، شاخصهای پیشفرض در اکثر پلتفرمهای تحلیلی هستند و حتی اگر آنها را ندارید، میتوانید آنها را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژی های معاملاتی، pivot ها به عنوان ابزار اصلی در کنار مواردی مانند خطوط روند، میانگین متحرک و غیره استفاده می شوند.
پیوت ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنا نباشید با نگاهی به نمودار قیمت، کف و سقفی که باعث حرکت شدید قیمت در جهت مخالف شده است کاملاً مشخص است. این نقطه بازگشت، محور اصلی نامیده می شود. این نکات بسیار ارزشمند هستند و تحلیلگران باید از این نقاط چرخش قیمت برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمت استفاده کنند.
پیوت مینور
همچنین نقاط چرخش قیمت دیگری نیز وجود دارد که در نهایت منجر به حرکت های اصلاحی کوچک یا یک روند خنثی می شود. پیوت های مینور در نمودارهای با دوره زمانی کوچک به وفور قابل مشاهده هستند زیرا نوسانات کاذب و متقاطع بیشتر در نمودارهای میان روزی رخ می دهد. از آنجا که نقاط بازگشتی مینور جزئی قدرت زیادی برای تغییر روند و ایجاد حرکات معنی دار قیمت ندارند. الگوهای قیمت و خطوط روند به دست آمده از آنها چندان معتبر نیستند. بنابراین، معامله گران باید به دوره های زمانی مناسب برای کاهش درصد خطای تحلیل مراجعه کنند.
روش تشخیص پیوت های مینور از ماژور
حال که با مفاهیم اساسی پیوت های ماژور و مینور آشنا شدید، حال سوال اصلی این است که چگونه این نقاط را از یکدیگر تشخیص دهیم. از آنجایی که نقاط چرخش قیمت کاملاً مبتنی بر قیمت هستند، تشخیص چشمی و مقایسه ذهنی سطوح براساس قدرت حرکتهای بعدی قیمت امکانپذیر خواهد بود. اما این نیاز به تجربه کافی در تحلیل تکنیکال دارد! به همین دلیل، یک روش ترکیبی توسعه داده شده است که شامل دو ابزار بازگشتی فیبوناچی و اندیکاتور مک دی است. حتی معامله گران متوسط و مبتدی نیز می توانند این سطوح را تشخیص دهند. در واقع، اگر سطوح کف یا سقف نمودار دارای این دو ویژگی باشد. به احتمال زیاد با یک pivot ماژور روبرو خواهیم شد. قانون کلی شامل موارد زیر است:
- تغییر فاز مک دی در زمان تشکیل نقطه چرخش قیمت
- اصلاح قیمت حداقل 38 درصد نسبت به موج قبلی
- بیش از 38.2 اصلاح زمانی نسبت به حرکت قبلی
اندیکاتور تشخیص پیوت ماژور
اندیکاتور تشخیص پیوت ماژور که توسط تحلیلگران استفاده می شود اندیکاتور MACD است که معمولاً یک فاز مثبت یا منفی را در این اندیکاتور در نظر می گیرد و سپس بالاترین یا کمترین قیمت را در این زمینه به عنوان پیوت ماژور در نظر می گیرد.
مزایای تشخیص صحیح نقطه چرخش قیمت
- خط روند صحیح را تشخیص داده و ترسیم کنید های درست را تعیین کنید
- احساسات بازار را بپذیرید و درگیر نشوید
- فرار از سردرگمی
پیوت ماژور می تواند شامل مفاهیم قله و دره باشد و معمولاً نقطه عطف روند است. در یک پیوت ماژور، تغییر جهت روند و بازگشت بخش بزرگی از مسیر قبلی وجود دارد که ممکن است به دلیل انتشار یک خبر، وقوع یک رویداد سیاسی یا اقتصادی یا برخورد قیمت با سطح حمایت و مقاومت. تمام قلهها و درههای نمودار که در آنها بازار به طور قابل توجهی تغییر کرده است، محورهای اصلی نامیده میشوند. در Pivot Major، قیمت باید بخش بزرگی از مسیر قبلی خود را برگرداند.
شناسایی صحیح مفهوم پیوت های مینور و ماژور چندین مزیت اساسی دارد که عبارتند از:
اگر سطوح ماژور به درستی شناسایی شوند، می توان از آن برای شناسایی دقیق روندهای اصلی بازار استفاده کرد.
پیوت های مینور نوسانات مقطعی و هیجان بازار هستند. اگر بتوانیم پیوت مینور را از ماژور تشخیص دهیم، درگیر هیجانات بازار نمی شویم و در بازار حرکات احساسی انجام نمی دهیم. شناخت صحیح و درست پیوت ها، می تواند حد ضررهای ایمن و قدرتمندی را برای ما به همراه داشته باشد. در واقع انتخاب نسبت ضرر و زیان مناسب اولین قدم برای رسیدن به یک موقعیت منطقی و اصولی است. درک ماژورهای اصلی در بسیاری از تکنیک های معاملاتی از جمله تکنیک های کلاسیک، هارمونیک و موج می تواند بسیار مفید و موثر باشد. انتخاب صحیح ماژورها، معامله گر را از سردرگمی در بازار رها می کند.
تغییر فاز مک دی چیست؟
هنگامی که اندازه مک دی از مثبت به منفی یا برعکس تغییر می کند، گفته می شود که مک دی تغییر فاز داده است. از نظر علمی وقتی مک دی از صفر گذشته و از منفی به مثبت میرود، عمدتاً نشاندهنده ورود خریداران جدید به بازار است و حجم مالی بسیار خوبی برای خرید وارد بازار شده است. همچنین نشان دهنده فروشندگان جدید در بازار بوده، زیرا مک دی از مثبت به منفی تبدیل می شود.
به عنوان مثال در شکل زیر زمانی که قیمت از B به C کاهش می یابد، اصلاحی معادل 38.2% انجام شده و مک دی از فاز مثبت به فاز منفی رفته است. بنابراین به دلیل اینکه B هر دو پارامتر تغییر فاز مک دی و اصلاح بیش از 38.2%، به عنوان محور اصلی چرخش قیمت در نظر گرفته می شود و C دارای قیمت بازگشت خوبی است و این سطح نیز به عنوان محور اصلی زمین در نظر گرفته می شود.
اگر قیمت تا 38.2% اصلاح نمی شد یا مک دی تغییر فاز نمی داد، هیچ یک از نکات مشخص شده ماژور نبود. بنابراین، ترکیب دو ابزار مورد بحث، یعنی اصلاح بیش از 38.2% و تغییر فاز در مک دی، نشان دهنده ماژور بودن سطوح در مناطقی که مشکوک به ماژور بودن آن است. از نظر فلسفی، منطق ترکیب این دو ابزار این است که فشار معاملاتی مناسب بر بازار زیر یک سقف وارد شود. تغییر فاز مک دی نشان دهنده ورود معامله گران یا معکوس فروشان به بازار است. چون قبل از آن بیشتر خریداران در بازار بودند.
به عنوان مثال، در شکل زیر، روی سطوحی که با کادر آبی نشان داده ایم، تغییرات چشمی قیمت را داریم. اما با نگاهی به اندیکاتور مک دی می بینیم که تغییر فازی نداشته ایم. همچنین از آنجایی که قیمت به سطح فیبوناچی 38.2 نرسیده است، پس پیوت ها مینور هستند.
ترکیب اندیکاتور مک دی و اصلاح زمانی
اگر از نظر زمانی تعداد کندل های برگشتی بیشتر از 38.2 درصد تعداد کندل های حرکتی قبلی باشد و در این اصلاح زمان مک دی تغییر فاز دهد، می گویند یک نقطه چرخش قیمت ماژور در حال شکل گیری است.
به عنوان مثال در تصویر زیر اگرچه اندیکاتور مک دی تغییر فاز داده است، اما اصلاح قیمت از نقطه B به نقطه C به سطح فیبوناچی 38.2 درصد نرسیده است، اما از نظر زمانی حدود 62 درصد حرکت AB در BC اصلاح انجام شده است. چون در صعود 52 کندل داشتیم و در حرکت BC تعداد کندل اصلاحی 35 کندل بود که حدود 68 درصد حرکت قبلی است و مک دی نیز تغییر فاز داد بنابراین سطوح B و C نقطه چرخش قیمت ماژور محسوب می شوند. در صورتی که C تصحیح زمان کمتری داشت یا اگر مک دی تغییر فاز نمی داد، هیچ یک از دو سطح اصلی B و C در نظر گرفته نمی شد.
کلام معرفی روش پیوت ها آخر
نقاط چرخش قیمت براساس محاسبات ساده بوده و برای تعدادی از معامله گران مناسب و تعدادی آن را نامناسب می دانند. هیچ اطمینانی وجود ندارد که قیمت کجا متوقف می شود، کجا معکوس می شود یا حتی به سطوح نشان داده شده در نمودار می رسد. گاهی اوقات قیمت در همان سطح نوسان می کند. بنابراین، مانند همه اندیکاتورها، نقاط محوری باید بخشی از استراتژی معاملاتی باشند و به تنهایی کاربرد کمی دارند.
همانطور که می بینید، سیستم های نقطه چرخش قیمت مختلفی وجود دارد. نحوه محاسبه این نقاط در تعیین اینکه از کدام سیستم استفاده می کنید بسیار مهم است. بسیاری از پلتفرم های چارت این کار را برای ما انجام می دهند. به سادگی نشانگر نقطه پیوت را به نمودار اضافه کنید و تنظیمات مورد نظر را اعمال کنید.
آموزش اندیکاتور پیوت پوینت pivot point
یکی از روشهای استفاده از نواحی حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال اندیکاتور پیوت پوینت میباشد. این پیوتها که به انواع مختلفی از جمله پیوت کلاسیک یا استاندارد و پیوت کاماریلا و پیوت فیبوناچی تقسیم میشود، هرکدام بصورت جداگانه محاسبه میگردد که در ادامه به توضیح هرکدام از آنها و نحوه استفاده از پیوتها خواهیم پرداخت.
پیوت پوینت چیست؟
اندیکاتور پیوت پوینت میانگینهای بالاترین و پایینترین قیمتهای پایانی را نشان میدهد که در یک جلسه معاملاتی یا یک روز معاملاتی رخ میدهد. Pivot Points نوعی اندیکاتور است که برای تحلیل تکنیکال استفاده میشود و مبنایی را برای تعیین روند بازار فراهم میکند.
به بیان ساده، پیوت سطح قیمتی است که توسط معاملهگران حرفهای برای ارزیابی صعودی یا نزولی بودن قیمتها استفاده میشود.
اساس تقریباً تمام اشکال تحلیل تکنیکال، مفاهیم اصلی حمایت و مقاومت است. اینها را میتوان به عنوان سطوحی در نظر گرفت که انتظار میرود میدانهای اصلی نبرد در نبرد بین خرسها و گاوها باشند. با نزدیک شدن بازار به آنها، برخی از معاملهگران انتظار دارند که قیمت در این نواحی واکنش نشان دهد و دچار تغییر روند یا با شکست آنها ادامه روند دهد.
در واقع اندیکاتور پیوت با محاسبه سقف و کف قیمتهای روز گذشته یا سشن معاملاتی گذشته یک پیشبینی از نواحی حمایت و مقاومتی را برای روز بعد انجام میدهد که میتوان از آنها برای انجام معاملات و نقاط ورود و خروج استفاده کرد.
مزایای اندیکاتور پیوت پوینت
منحصر به فرد برای ترید روزانه: فرمول نقاط محوری یا پیوتها دادههای روز معاملاتی قبلی را میگیرد و آن را در روز معاملاتی جاری اعمال میکند. به این ترتیب، سطوحی که شما به آنها نگاه میکنید فقط برای روز معاملاتی جاری قابل اجرا هستند. این باعث میشود که پیوت به شاخص منحصر به فرد نهایی برای معاملات روزانه تبدیل شوند.
تایم فریمهای کوتاه مدت: از آنجایی که دادههای نقاط محوری مربوط به یک روز معاملاتی هستند، این اندیکاتور فقط برای بازههای زمانی کوتاهتر قابل اعمال است. مثل تایم فریم ۱۵ دقیقه و پایینتر.
دقت بالا: اندیکاتور پیوت یکی از دقیقترین ابزارهای معاملاتی است. دلیل این امر این است که این اندیکاتور توسط بسیاری از معاملهگران روزانه، حرفهای و خرده فروشی به طور یکسان استفاده میشود.
استفاده آسان: اندیکاتور PP یک ابزار تجاری آسان برای استفاده است. اکثر پلتفرمهای معاملاتی این نوع اندیکاتور را ارائه میدهند.
انواع پیوت معرفی روش پیوت ها ها و نحوه محاسبه پیوت
در اینجا به سه نوع متداول پیوتها و نحوه محاسبه آنها میپردازیم:
پیوویت پوینت استاندارد یا کلاسیک standard pivot point
در این مدل پیوت یک ناحیه مرکزی یا میانگین وجود دارد که با حرف p مشخص میگردد. همچنین دارای ۴ مقاومت و حمایت میباشد که بصورت S1 تا S4 و R1 تا R4 نمایش داده میشود. این نواحی به شکل زیر محاسبه میشود.
Pivot Point (PP) = (Prior Daily High + Low + Close) / 3
برای بدست آوردن p اصلی روزانه باید مقادیر کندل روز قبل که شامل بیشترین قیمت، کمترین قیمت و قیمت بسته شده است را باهم جمع کرده و بر ۳ تقسیم کنیم.
محاسبه سایر سطوح بصورت زیر است:
R1 = (2 x Pivot Point) – Prior Daily Low
R2 = Pivot Point + (Prior Daily High – Prior Daily Low)
S1 = (2 x Pivot Point) – Prior Daily High
S2 = Pivot Point – (Prior Daily High – Prior Daily Low)
R3 = Daily High + 2 x (Pivot Point – Prior Daily Low)
S3 = Daily Low – ۲ x (Prior Daily High – Pivot Point)
مشاهده میکنید که فرمول های R1، R2، R3، S1، S2 و S3 همگی شامل مقدار PP هستند. بنابراین محاسبه درست مقدار pp بسیار مهم است. البته این محاسبات بوسیله اندیکاتور انجام میشود و سطوح روی چارت مشخص میگردد.
پیوت پوینت فیبوناچی Fibonacci Pivot point
نقطه محوری فیبوناچی شاید محبوبترین پیوت در میان معاملهگران باشد.
برای محاسبه این نوع پیوت از نقاط اصلاحی و اعداد مهم در فیبوناچی مثل ۳۸.۲% و ۶۱.۸% استفاده میکنیم.
برای محاسبه نقطه محوری پایه:
Pivot Point (P) = (High + Low + Close) / 3
محاسبه اولین سطح پشتیبانی:
Support 1 (S1) = P –
محاسبه دومین سطح پشتیبانی:
Support 2 (S2) = P –
هنگام محاسبه اولین سطح مقاومت:
Resistance 1 (R1) = P +
هنگام محاسبه دومین سطح مقاومت:
Resistance 2 (R2) = P +
هنگام محاسبه سومین سطح مقاومت:
Resistance 3 (R3) = P +
پیوت کاماریلا Camarilla Pivot Point
نقطه محوری دیگری که معاملهگران از آن استفاده میکنند، نقاط محوری Camarilla هستند. نیک اسکات پیوت، Camarilla را در دهه ۱۹۸۰ اختراع کرد. در این نوع پیوت هم مثل کلاسیک ۴ سطح حمایتی و مقاومتی و همچنین یک سطح میانگین یا pp وجود دارد.
نحوه محاسبه خطوط کاماریلا به صورت زیر است:
Resistance 4 (R4) = Closing + ((High – Low) x 1.5000)
Resistance 3 (R3) = Closing + ((High – Low) x 1.2500)
Resistance 2 (R2) = Closing + ((High – Low) x 1.1666)
Resistance 1 (R1) = Closing + ((High – Low x 1.0833)
Pivot point (PP) = (High + Low +Closing) / 3
Support 1 (S1) = Closing – ((High – Low) x 1.0833)
Support 2 (S2) = Closing – ((High – Low) x 1.1666)
Support 3 (S3) = Closing – ((High – Low) x 1.2500)
Support 4 (S4) = Closing – ((High- Low) x 1.5000)
اندیکاتور پیوت پوینت برای متاتریدر ۴ و ۵
بعد از اینکه اندیکاتور پیوت پوینت را برای متاتریدر دانلود کردید و فایل آن را در قسمت اندیکاتورها قرار دادید میتوانید آن را اجرا کنید. برای انتخاب نوع پیوت باید به تنظیمات اندیکاتور رفته و مانند تصویر زیر نوع pp مد نظر خود را انتخاب کنید. همچنین سایر تنطیمات را مانند ضخامت خطوط و تعداد دورهها و زمان آن مثل ساعتی یا روزانه یا هفتگی را نیز مشخص کنید.
اندیکاتور پیوت برای تریدینگ ویو
این اندیکاتور بر روی پلتفرم تریدینگ ویو بصورت پیش فرض نیز قرار دارد. کافی است در بخش اندیکاتورها در Tradingview عبارت Pivot Point standard را سرچ کنید و آن را اجرا نمایید.
بیشتر بخوانید: آموزش اندیکاتور تمساح
در قسمت تنظیمات اندیکاتور نیز میتوانید مشخصات پیوت و سایر تنظیمات را اعمال کنید.
توجه داشته باشید که در تریدینگ ویو در صورتی که پیوت روزانه را بخواهید باید نمودار را در تایم فریمهای ۱۵ دقیقه یا پایینتر قرار دهید و اگر پیوت هفتگی را بخواهید باید نمودار را در تایم فریم ۱ ساعته یا ۴ ساعته قرار دهید. همچنین تایم فریم روزانه پیوت ماهانه و تایم فریم هفتگی پیوتهای سالانه را نشان میدهد.
نحوه استفاده از اندیکاتور پیوت
در مرحله اول، ما میتوانیم از نقطه محوری پایه خود به عنوان راهی برای اندازهگیری جهت کلی استفاده کنیم. اگر قیمت غالب بازار بالاتر از نقطه محوری پایه باشد، نشان دهنده صعودی است. اگر بازار پایینتر از محور پایه باشد، یک بازار نزولی را نشان میدهد.
در مرحله دوم، ما میتوانیم از سطوح حمایت و مقاومت خود برای قرار دادن نقاط حد سود یا حد ضرر معاملات خود استفاده کنیم. قوانین معاملاتی پیوتها ما را ملزم میکند زمانی که اندیکاتور بازار صعودی را نشان میدهد، موقعیت خرید داشته باشیم یا در شرایط نزولی موقعیت فروش داشته باشیم. هدف شما این است که وقتی بازار به سطوح مقاومتی میرسد، موقعیتهای خرید را ببندید، یا زمانی که بازار به سطوح حمایتی کاهش مییابد، موقعیتهای فروش را ببندید.
از طرف دیگر، میتوانید از سطوح حمایت و مقاومت بهعنوان شاخص زمان باز کردن موقعیتها استفاده کنید. زمانی که بازار به مقاومت میرسد، پوزیشن فروش باز میکنید و زمانی که به خطوط حمایت میرسد پوزیشن خرید باز کنید.
استراتژی پیوت کاماریلا
در اینجا دو مورد از استراتژیهای مورد علاقه معاملهگران با استفاده از این اندیکاتور مفید آورده شده است:
کاماریلا در ناحیه رنج
محدوده رنج که به آن sideways هم گفته میشود، قیمت بین خطوط حمایت و مقاومت معامله میشود.
خطوط کامتریلا در میان معاملهگران بسیار محبوب است زیرا هر روز این اندیکاتور محدوده جدیدی را برای معامله مشخص میکند.
معاملهگرانی که علاقمند به معکوس شدن کوتاه مدت هستند، میتوانند روی تغییر قیمت بین محورهای R3 و S3 تمرکز کنند. معاملهگران این منطقه را محدوده روزانه در نظر میگیرند که میتواند برای یک استراتژی نقطه محوری خوب برای معاملات روزانه استفاده شود. منطقهای را ایجاد میکند که معاملهگران میتوانند از آن برای تصمیمگیری در مورد زمان ورود به بازار استفاده کنند.
معاملهگران معکوس روند به دنبال حرکت قیمت به سمت نقطه مقاومت یا حمایت هستند. در صورتی که مقاومت مانع از افزایش قیمت شود، معاملهگر محدوده ممکن است در نظر داشته باشد که یک پوزیشن فروش را در نزدیکی محور R3 باز کند و پیشبینی کند که قیمت به سمت حمایت حرکت میکند.
با این حال، اگر قیمت در حدود حمایت S3 باقی بماند، یک معاملهگر ممکن است در نظر داشته باشد که موقعیت خرید را در نزدیکی آن حمایت محوری S3 با پیش بینی اینکه قیمت ممکن است به سمت مقاومت R3 حرکت کند، باز کند.
با این حال، در اینجا مهم است توجه داشته باشید که ممکن است قیمت هیچ یک از اینها را انجام ندهد و میتواند در تمام طول روز در محدوده باقی بماند. این استراتژی برای دورههایی با نوسانات کم، مانند سشن آسیایی، مناسبتر است.
پیوت کاماریلا در روند
روند یک حرکت ثابت قیمت است که برای یک دوره زمانی خاص به صعود یا نزول ادامه میدهد. استراتژی معاملاتی نقطه محوری Camarilla میتواند در بازارهای پرطرفدار بسیار مفید باشد و میتواند سطوح کلیدی برای ورود و حد ضرر و حد سود پیشنهاد دهد. اگر بازار در روند صعودی باشد، معاملهگران معمولاً به دنبال فرصتی برای خرید در S3 هستند، با حد ضرردر S4. اگر بازار در روند نزولی باشد، معاملهگران ممکن است در R3 بفروشند و حد ضرر را در R4 قرار دهند.
امیدواریم که این مقدمه مفیدی برای معاملات به کمک پیوتها بوده باشد. اینکه این روش چقدر با سبک معاملاتی شما مطابقت دارد، تنها به شما بستگی دارد. میتوانید ابتدا در یک حساب دمو روش معاملاتی خود را به کمک پیوتها انجام دهید تا به مهارت کافی برسید.
دیدگاه شما